eitaa logo
سواد رسانه و روانشناسی
175 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
سواد رسانه یکی از نیازهای دنیای مدرن است. با سواد رسانه و شناخت اصول روانشناسی به قدرت تحلیل مسلح شوید. برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید. مدیر: @Vavgh01 #سواد_رسانه کانال حداقل "یک روز در هفته" به روز رسانی می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سواد رسانه‌ای
🚦سلبریتی‌ها چگونه در سیاست پیروز شدند؟ 🔸روسو جایی نوشته بود: «بازیگران نباید نامزد انتخابات شوند، چون شاید بدون هیچ تخصصی و صرفاً با استفاده از تکنیک‌های متقاعدکننده کنترل مملکت را به دست بگیرند». جای روسو خالی. چندی پیش، وقتی کسی در کنسرتِ کانیه وست باعصبانیت کفشی به‌سمت او پرتاب کرد، کانیه هم آن را برداشت، امضا کرد و برایش پس فرستاد. او گرچه نامزد انتخابات نیست، اما کارش برای سیاست‌مدارانِ سلبریتی الگوست: منفور یا محبوب، نمایشی حرفه‌ای راه بینداز، کاری کن در رسانه‌ها دیده شوی، و دست‌آخر قدرتمندترین فرد جهان شو. ▫️ترجمان علوم انسانی 📲 @savaderesanei
هدایت شده از سواد رسانه‌ای
🚦یکی از کارکردهای فضای مجازی امکان داشتن هویت چندگانه است. افراد می‌توانند با نقاب‌های مختلف و شخصیت‌های حتی گاه متضاد با دیگران در ارتباط باشند. 📍فقدان اعتماد به نفس، میل به پنهان‌کاری، لذت کنجکاوی و سرک کشیدن به دنیای دیگران با حفظ محرمانگی، سرگیجه هویتی و ... از جمله علل این رفتار هستند. 🎨 طرح از: شهاب جعفرنڗاد ✍ #احسان_محمدی 📲 @savaderesanei
هدایت شده از سواد رسانه‌ای
🚦 آیا شما نیز از چاقی اطلاعات در رنج هستید؟ 🔸در دنیای دور و بر ما، اتفاقات بد زیادی می‌افتد و واقعاً جای تامل دارد که دانستن این همه اطلاعات ناگوار، به چه کارمان می آید که باید از آنها آگاه بود! این «اتفاقات بد» شامل جنایات، قحطی، گرسنگی، جنگ، خشونت، ناآرامی‌های سیاسی، بی‌عدالتی و.. است. 🔸از طرفی رسانه‌ها، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، تمایل سیری ناپذیری برای احساسی کردن اخبار خود داشته و صرف نظر از کم بودن احتمال وقوع، آنها را پررنگ می سازند و با هیجانی کردن داستان خبر، از هر موقعیتی در جهت جلب توجه مخاطبین، سودجویی و گاهاً ایجاد رعب و وحشت استفاده میکنند. 📍سوال مهم این استکه: از بین هزاران هزار گزاره خبری که در یکماه گذشته خوانده یا شنیده‌اید، کدامیک از آنها توانسته است در تصمیم بهتر برای امور مهم و تاثیرگذار زندگی یا مثلا کسب ‌و کار بهترتان، نقش داشته باشد و دردی از شما دوا کند! 📍براستی اخبار با ذهن ما چه می کند؟ 🔸وقتی غذایی پرحجم و متضاد، سیستم گوارش انسان را بهم میریزد، این حجم هله‌هوله‌های خبری نیز ذهن و مغر آدمی را از هم گسیخته میکند! بی تردید، شکل و محتوای هر خبری، بر سلامت روانی ما تاثیرگذار است. تاثیرات مستقیم بر روحیه ما و در نتیجه، تفکر و رفتار ما تغییر میکند. 🔸تکرار روزانه اخبار، بویژه درباره موضوعات و وقایعی که امکان اثرگذاری از طرف فرد بر روی آن نیست، بالاخره او را منفعل میکند. این اخبار چنان فرد را تحت فشار می گذارد که در نهایت، دچار یک جهان‌بینی بدبینانه، بی‌احساس، نیشدار و جبری میشود! 🔹عنوانی که از آن به «بی‌پناهی اکتسابی» یا Learned Helplessness یاد می شود! 📍همراه با حالاتی چون: ▫️افزایش هیجانات کاذب ▫️قضاوت های سطحی و ناصحیح ▫️دوری از دنیای واقعی و انزواطلبی ▫️فاجعه سازی و بزرگنمایی از وقایع ▫️خلاصه‌خوانی و بی‌توجهی به مطالب عمیق و در نهایت «کم عمق شدن اندیشه‌ها» ▫️تاثیر پذیری افراطی از اطلاعات ارسالی از منبع خبر ▫️افزایش امکان ابتلا به برخی از مشکلات روانپزشکی چون: ترس،اضطراب،افسردگی و پرخاشگری ▫️تحریک مفرط منطقه Limbic مغز و ترشح مواد بیوشیمایی که در نهایت موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن میشود.به عبارتی، بدن همیشه خود را در وضعیت استرس مزمن احساس میکند. 🚨چه باید کرد؟ ▫️انتخاب آگاهانه خبر و پرهیز از دانلود هر بسته صوتی یا تصویری ▫️مدیریت زمان حضور در فضای مجازی ▫️توجه به فعالیت های هدفمند در دنیای واقعی(بویژه: فعالیتهای ورزشی، هنری و اجتماعی) 🚨بشدت مراقب خبری باشید ✍ (روانپزشک) 📲 @savaderesanei
«سرگرمی توده‌ها مرگ تمدن است»، این جمله که این روزها به صورت مویرگی منتشر* می‌شود، بسیار درست است. 🔹 بگذارید اول بگویم که از به کار بردن کلمه های «توده» و «عوام» برای مردم، بیزارم. چون کلمه مردم مقدس است، به خصوص در جامعه‌ای که داعیه تمدن سازی دارد. اگر جامعه‌ اسلامی اختیارش را به دست مردم داده، یعنی به آنها و بینششان اعتماد دارد و قرار نیست مردم، توده و عوام باشد. 🔹 اما از طرف دیگر واژه «توده» و «سرگرمی» به طرز عجیبی با هم تناسب دارند. اشتباه نکنید با لذت و تفریح مردم دشمنی ندارم، اتفاقا توصیه دین ما هم این است که زمانی برای لذت حلال اختصاص بیابد. اما با زندگی برای فراغت، و کار برای سرگرمی، باید مشکل داشت، با سرگرمی‌ای که غفلت را ترویج می‌کند باید مشکل داشت. و با سرگرمی مبتنی بر غفلت است، باید مشکل داشت. 🔹 گویند مردی در یکی از شهرهای اسلامی معرکه گیری می کرد و مردم زیادی دورش جمع شدند، حاکم شهر او را احضار کرد، هنر و شعبده اش را دید، دستور داد به خاطر هنرش به او هدیه دهند و از این جهت که «وقت مردم را تلف نموده» شلاقش بزنند. 🔹 حالا دغدغه صداوسیمای ما همگام و هم جهت با دیگر رسانه‌ها این شده که چگونه سر مردم را گرم کند. 🔹 کارکرد سرگرمی در غرب زمانی این بود که کارگرانی شاد، خوشحال و راضی برای صنایع وجود داشته باشد و امروز این است که آدم‌های «به درد نخور» طبقات پایین جامعه مشغول باشند تا بعدا برای آنها فکری دیگر شود. و تاریخ نشان داده آنها با کسانی که «طبقات پست» می‌دانند چه خواهند کرد. 🔹 در جامعه ما سرگرمی که رسانه به اصطلاح ملی ترویج می‌کند، کارکرد آنی مشابه با غرب دارد، یعنی غافل کردن نسبی مردم از مشکلات جاری کشور و ... اما کارکرد راهبردی آن دقیقا برعکس است و برخلاف مصالح کشور، نظام و اسلام. و آن چیزی نیست جز، تخدیر توده‌ها! 🔹 غرب که ساختار «سرگرمی» را چیده، ابایی ندارد که آشکارا فلسفه آن را هم بیان کند. آنها این حقیقت را از زبان دکتر یووال نوح هراری، نویسنده «در صدر نشانده شده**» این روز‌های غرب که اوباما و بیل گیتس خواندن کتاب‌های او را توصیه می‌کنند و کتابهایش در ایران به چاپ پانزدهم هم رسیده، بیان می‌کنند. هراری فلسفه و کارکرد سرگرمی را می‌داند، -بشیر-حسینی هم میداند؟ *: وایرال **: پروموت شده پ.ن: وقتی تنها نام سیدبشیرحسینی آورده می‌شود به این دلیل است که از بقیه عوامل انتظاری نیست. Toluenou_ML
🔻همراه با کودکان فیلم ببینید و تلویزیون تماشا کنید! چون: 🌀یادگیری کودکان در تعامل با انسان ها اتفاق می افتد. پژوهش ها نشان می دهد وقتی کودک درحال تماشای یک برنامه آموزشی است و والدین او را همراهی می کنند و گاهی مسئله را برای او تسهیل می کنند، یادگیری او چندین برابر می شود. 🌀کودک تماشای فعالانه را می آموزد. تماشای فعالانه یعنی اینکه هر پیامی به او می رسد را پردازش می کند، درباره آن فکر می کند و با خودش گفتگوی ذهنی خواهد داشت. 🌀وقتی همراه کودک فیلم تماشا می کنید او کم کم می آموزد که می تواند از فیلم ها چیزهای زیادی بیاموزد، برخی پیام ها را رد کند و اینکه در دریافت پیام، فعالانه مشارکت کند. پس حین تماشای فیلم از او سوال بپرسید، تجربیات تان را بگویید و درباره درست بودن یا نبودن پیام با او وارد گفتگو شوید. 🌀نیاز نیست حتما همان زمان فیلم دیدن، گفتگوی تان به نتیجه برسد. گفتگوهایی که پایان آن باز است ذهن کودک را مشغول می کند و کودک را وادار به تفکر می کند. نقش همه چیز دان را برای او بازی نکنید. خیلی وقت ها از او بخواهید خودش پاسخ را پیدا کند و با شما در میان بگذارد. resane_khanevade
✍️مروری بر نتایج یک پژوهش؛ تصویری که برنامه‌های کودک از زنانگی و مردانگی ارائه می‌کنند ✍️پژوهشی که با موضوع بازنمایی زنانگی و مردانگی درتلویزیون ایران و با مطالعه برنامه های ویژه خردسالان درشبکه دوم سیما انجام شده است نشان می‌دهد شخصیت‌های مردانه و زنانه، با تقابل‌های دوگانه در برنامه‌های خردسال بازنمایی شده‌اند و زنان اغلب در نقش‌های فاقد بازده و همراه با «» نمایش داده شده‌اند. ✍️در ادامه این پژوهش آمده است: کلیشه های جنسیتی به صورت تقابل های دوگانه فعال مردانه و منفعل زنانه، باهوش مردانه و نادان زنانه در برنامه های خردسال بازنمایی شده است. در این برنامه ها، «»دیده می شود؛ به طوری که زنان اغلب در نقش های فاقد بازده و همراه با «» نمایش داده شده اند. https://www.isna.ir/news/98052612326 resane_khanevade
💢حضور در شبکه‌های اجتماعی بیشتر است یا ؟ ♦️تازه‌ترین تحقیقات و بررسی های کارشناسان در موسسه تحقیقاتی Pew research centre نشان می‌دهد با اینکه استفاده زنان از شبکه‌های اجتماعی و گشت و گذار در اندکی بیشتر از مردان است اما نکته جالب توجه اینجاست که بجای ساعات و میزان مصرف، هدف استفاده آنها از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی متفاوت است. این بدان معناست که زنان از پلت‌فرم‌های شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌های پیام‌رسان بیشتر به منظور برقراری تماس و ارتباط با دوستان، آشنایان و اعضای خانواده خود استفاده می‌کنند این در حالیست که مردان بیشتر به منظور آگاهی یافتن از اخبار و اتفاقات مختلف در سراسر جهان به وب‌گردی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی مشغول می‌شوند. 📊بر اساس نتایج و یافته‌های تحقیقات صورت گرفته، زنان به میزان ۷۶ درصد از شبکه‌های اجتماعی و مردان اندکی کمتر، به میزان ۷۲ درصد از پلت‌فرم‌های مختلف اینترنتی استفاده می‌کنند. 🔹منبع: ایسنا
⭕️هفت گروهی که ما را در شبکه های اجتماعی آزار می دهند ✍️بخش اول ۱. حسود مخفی 💢شاید موفقیتی در حوزه یا پروژۀ خاصی داشته باشیم و این موضوع علنی شود. در نقطه‌ای، ناگهان خودمان را زیر حملۀ دوست یا فالوری در رسانه‌های اجتماعی‌مان می‌بینیم. این فرد شاید فقط دوستی مجازی باشد، اما اغلب با ما هم‌حوزه است. شاید سعی کند تناقض‌ها در کارمان یا عیب‌های شخصیتی‌مان یا نقاط منفی آوازه‌مان را نشان بدهد. چون این افراد عموماً متعلق به حلقه یا محیط اجتماعی‌مان هستند؛ این اشارات خیلی بیشتر آزرده‌مان می‌کند. با این فکر تنها می‌مانیم که این از حمله از کجا می‌آید. شاید کمی به خودمان شک کنیم، اما بعد میل به دفاع از خودمان وارد عمل می‌شود و، با حرارت، از موقعیتمان دفاع می‌کنیم و نبردی ادامه‌دار شکل می‌گیرد. بااین‌حال، درنهایت، باز هم کمی احساس ناراحتی می‌کنیم و حسرت می‌خوریم که چرا آن‌قدر درگیر شده‌ایم. شاید حتی حس کنیم دُم به تله داده‌ایم و دعوایی را شروع کرده‌ایم که آن فرد خواهانش بود. اینجا اصل سردرگمی واقعی ما دربارۀ منبع و دلیل این حمله است. باید بفهمیم که این مسئله ربطی به حقیقت یا بحثی واقعی ندارد،‌ بلکه نشانۀ حسادت بچه‌گانۀ محضی است که پشت نقدی حق‌به‌جانب پنهان شده است. اکثر اوقات افراد با احساس نهفته‌ای از دلخوری به‌خاطر اینکه بیشتر از آن‌ها موفقیت داشته‌ایم، دوست یا فالورمان می‌شوند. آن‌ها در خفا علاقه‌مند به فرصتی هستند تا یک پله ما را پایین‌تر بکشند؛ به‌دنبال هر قدم کجی از سوی ما هستند تا بتوانند از آن سوءاستفاده کنند. 💢ما انسان‌ها ذاتاً مستعد حس حسادت هستیم؛ این حس ناشی از نیاز دائمی‌مان به مقایسۀ منزلتمان با بقیه است. و در بین افرادی که مخصوصاً اعتماد‌به‌نفس ندارند، حسادت ممکن است محرک بخش زیادی از رفتارشان باشد. اما در جهان واقعی، حسودها باید مراقب باشند؛ در حمله به افراد قدرتمند هم‌حوزه‌شان ممکن است تاوانش را بپردازند و اگر تفاوت بین حمله‌کننده و هدف زیادی آشکار باشد، ممکن است خیلی راحت مشخص شود که حسادت ریشۀ حمله است و باعث شرمندگی حمله‌کننده شود، چون احساس قبیحی به نمایش درمی‌آید. اما در رسانه‌های اجتماعی بازی فرق دارد. اغلب سخت است که منزلت نسبی فردی را بسنجیم که به ما حمله می‌کند و درنتیجه سخت‌تر است که تشخیص بدهیم منبع حمله حسادت است. نه‌تنها هیچ عواقبی برای حمله به همتایان یا افراد موفق وجود ندارد، بلکه حسودان مخفی می‌توانند همه نوع توجهی را در این کار به خود جلب کنند و حتی اسمی برای خود دست‌وپا کنند. و اغلب می‌بینند حمله‌هایشان با هجوم حسودان دیگری تقویت می‌شود که بی‌صبرانه منتظر فرصتی هستند تا فرد قدرتمندی را پایین بکشند. 💢با درک اینکه حسادت ریشۀ حمله است، راحت‌تر می‌توانیم احساساتمان را کنترل کنیم و هرگونه احساس تشویش یا گناهی که ممکن است داشته باشیم را سرکوب کنیم. درک می‌کنیم که حسودها خطرناک هستند و معمولاً ارزش درگیری ندارند؛ شاید آن‌ها در دعوای عمومی کمتر از ما چیزی برای از دست دادن داشته باشند. وقتی از ذات حمله آگاه شویم، می‌توانیم جلوی خودمان را بگیریم که دم به تلۀ آن‌ها ندهیم. اگر باعث آسیب جدی به حیثیت ما می‌شوند، می‌توانیم مؤدبانه و با خونسردی از خودمان دفاع کنیم: به بی‌منطقی استدلال‌هایشان اشاره کنیم و این آخرین حرفمان دراین‌باره باشد. در صورت لزوم همیشه می‌توانیم پشیمان ظاهر شویم، ظاهراً با آن‌ها موافقت کنیم و با شوخی خودمان را دست بیندازیم و حسادت آن‌ها را فروبنشانیم و خنثی کنیم. در هر اتفاقی، مهم است که بدانیم چه اتفاقی واقعاً در حال رخ‌دادن است تا چنین حق انتخاب‌هایی داشته باشیم. ادامه دارد ... media_arma
⭕️اهمیت افکار عمومی ✍️بخش پنجم ⭕️ عوامل موثر بر شکل‌گیری افکارعمومی: 💢مارپیچ سکوت یکی از نظریه‌هایی که بیش از بسیاری از نظریه‌های دیگر به رسانه‌های جمعی قدرت می‌دهد نظریه مارپیچ سکوت است که الیزابت نوئل نئومان (11980-1973) آن را مدون کرده است. استدلال نوئل- نئومان این است که رسانه‌های جمعی حتما بر افکارعمومی اثرهای قوی دارند اما این اثرها به خاطر محدودیت‌های پژوهش، در گذشته کم اهمیت شمرده شده یا کشف نشده باقی مانده است. یک پدیده اجتماعی به خاطر اثرات سویی که پشت سر هم بر زندگی مردم می‌گذارد می‌تواند تدریجا به افکار مردم جهت بدهد و آن را متحد کند مانند پدیده‌هایی از قبیل گرانی، ترافیک، آب و هوای آلوده و... که یک واقعه مرکزی محسوب نمی‌شوند، اما به خاطر اثرات سویی که پشت سر هم بر زندگی مردم می‌گذارد ممکن است در شرایطی خاص به عنوان یک موضوع در افکارعمومی مردم قرار گیرد. 👤نوئل- نئومان استدلال می‌کند که سه ویژگی ارتباط جمعی، یعنی تراکم، همه جایی بودن و هم صدایی در ایجاد اثرهای قوی بر افکارعمومی با هم ترکیب می‌شوند. هم صدایی به تصویر هم شکلی از رویداد یا موضوعی که می‌توان توسعه داد اشاره دارد و اغلب میان روزنامه‌های مختلف مجلات، شبکه‌های تلویزیون و رسانه‌های دیگر مشترک است. اثر هم صدایی این است که بر مواجهه گزینشی غلبه می‌کند تا افراد نتوانند پیام دیگری را انتخاب کنند و نشان دهنده این گمان است که بیشتر افراد به گونه‌ای به موضوع نگاه می‌کنند که رسانه‌های جمعی آن را عرضه می‌دارند. 💢عامل دیگری که وارد عمل می‌شود مارپیچ سکوت است. در خصوص یک موضوع مناقشه برانگیز، افراد درباره توزیع افکارعمومی حدس‌هایی می‌زنند، آنها سعی می‌کنند تعیین نمایند آیا در اکثریت قرار دارند یا خیر و سپس سعی می‌کنند تعیین کنند آیا تغییر افکارعمومی در جهت موافق با آنهاست یا خیر. اگر احساس کنند در اقلیت قرار دارند تمایل پیدا می‌کنند که درباره موضوع سکوت کنند و اگر هم فکر کنند تغییر افکارعمومی در جهت فاصله گرفتن از آنهاست گرایش پیدا می‌کنند در خصوص موضوع ساکت بمانند. 🔺هر چه بیشتر سکوت کنند افراد دیگر بیشتر احساس می‌کنند که دیدگاه خاصی (متفاوت) عرضه نشده است و آنها هم بیشتر ساکت می‌مانند. نقش رسانه‌های جمعی مهم است زیرا مرجعی هستند که افراد به آنها نظر دارند تا توزیع افکارعمومی را پیدا کنند. رسانه‌ها می‌توانند به سه طریق بر مارپیچ سکوت اثر بگذارند: الف- رسانه‌ها، تصورات افراد را راجع به اینکه چه عقایدی مسلط است، شکل می‌دهند. ب- رسانه‌ها تصورات مربوط به عقاید رو به افزایش را شکل می‌دهند. ج- رسانه‌ها تصوراتی را شکل می‌دهند راجع به اینکه شخص چه عقیده‌ای را می‌تواند در افکارعمومی ابراز کند بدون اینکه منزوی شود. 💢نئومان استدلال می‌کند که تمایل به سخن گفتن راجع به موضوعات به طور عمده تحت تأثیر تصور فضای عقیده است و اگر فضای عقیده بر خلاف تصور شخص باشد ترجیح می‌دهد ساکت بماند. ادامه دارد ... media_arma
⭕️هفت گروهی که ما را در شبکه های اجتماعی آزار می دهند ✍️بخش دوم ۲. مهاجم منفعل وسط بحث آنلاینی هستیم که صدایی اجتناب‌ناپذیر ظاهر می‌شود و اظهارنظری می‌کند که کفرمان را درمی‌آورد. آن‌ها جواب بحثمان را می‌دهند که عملی کاملاً مجاز است، اما طوری این کار را می‌کنند که به‌نوعی باعث تمسخر ما و نظراتمان می‌شود، بدون اینکه واقعاً درک کنند در تلاشیم تا چه بگوییم. مثلاً از انواع کلمات دوپهلو برای توصیف موقعیت ما استفاده می‌کنند -‌کنایه‌آمیز، غیراخلاقی، واپس‌گرایانه، ماکیاوللیستی‌- درحالی‌که تظاهر می‌کنند بی‌طرفانه در حال بحث با ما هستند. اگر دقیق به انتقادهایشان نگاه شود، مبهم، توهین‌آمیز و پر از تعمیم‌های نامطمئنی هستند که دفاع از خودمان در برابرشان دشوار است. آن‌ها واقعاً چه می‌گویند؟ یا بحثمان را تا حد مسخره‌ای پیش می‌برند؛ اگر استدلال کنیم که گرمایش جهانی بزرگ‌ترین تهدیدی است که با آن روبه‌رو هستیم و باید برایش کاری کنیم، آن‌ها جواب می‌دهند: «فکر کنم تصمیم گرفته‌ای در غار زندگی کنی یا به دوران اسب‌سواری و درشکه‌سواری برگردی». یا شاید به‌نحوی تحسینمان کنند که طعنه‌ای تلویحی باشد، مثل تعریف از اینکه کتابمان چقدر دارد پول درمی‌آورد که اشاره به این است که از اول با چه هدفی شروع به نوشتن کرده‌ایم. 💢یا، با فرض ژستی از برتری اخلاقی، با تکنیک ربط‌دادن، از گناهی قدیمی استفاده می‌کنند. مثلاً، از یک شخصیت تاریخی صحبت می‌کنیم -فرض کنیم طراح مد کوکو شانل- تا توصیف کنیم که چطور فردی، با مهارت، برندی را ساخته است. آن‌ها دخالت می‌کنند تا همه را مطلع کنند که شانل در طول جنگ جهانی دوم با نازی‌ها همدل بوده است؛ اشارۀ ضمنی به اینکه داریم چشممان را روی عیب‌های شخصیتی او می‌بندیم و سربسته تأییدش می‌کنیم. اگر سعی کنیم برای دفاع از خودمان توضیح بدهیم که تمرکزمان فقط بر موفقیتش به‌عنوان یک زن تاجر و درس‌هایی است که می‌توان از او یاد گرفت و اغلب همین کار را در مهاجم منفعل کاملاً شبیه به مدل اول است که در آن حسادت اغلب محرک افراد است. اما برخلاف حسودی که می‌تواند کاملاً رذل باشد، این مدل آدم دوست دارد ظاهر منصف و متمدن خود را حفظ کند: فقط در بحث مشارکت می‌کند. حمله‌هایش غیرمستقیم و توهین‌آمیز است، همیشه جلوی جمع بازی می‌کند، آن‌قدر دنبال به دام انداختمان است تا از کوره دربرویم. در زندگی واقعی، از افرادی که به این شیوه صحبت و بحث می‌کنند، سریع فاصله گرفته می‌شود؛ آن‌ها کاملاً آشکارا آزاردهنده و بی‌ادب هستند و با گذشت زمان افراد را بیزار می‌کنند. اما در رسانه‌های اجتماعی، هیچ‌کس نباید هر روز با آن‌ها سروکار داشته باشد. به نظر می‌رسد آن‌ها رفتار تمسخرآمیزشان را تازه کرده و مخاطبی پیدا می‌کنند. 💢با شناخت این مدل افراد که صریح حرف نمی‌زنند، نباید در دام جواب مستقیم به آن‌ها بیفتیم. جواب آتش را باید با آتش داد. بدون اینکه تهاجمی یا عصبانی شوید، از تاکتیکی که استفاده می‌کنند صحبت کنید و با آرامش ذات حمله‌شان را افشا کنید. آینه را مقابلشان بگیرید و، با ربط‌دادن مسائل یا استدلال آدم پوشالی، به‌نحوی گناه را به خودشان برگردانید که ذات نامطمئنشان را آشکار می‌کند و اوضاع را عوض می‌کند و ایده‌هایشان را به تمسخر می‌گیرد. ادامه دارد ... media_arma