eitaa logo
سواد رسانه و روانشناسی
175 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
سواد رسانه یکی از نیازهای دنیای مدرن است. با سواد رسانه و شناخت اصول روانشناسی به قدرت تحلیل مسلح شوید. برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید. مدیر: @Vavgh01 #سواد_رسانه کانال حداقل "یک روز در هفته" به روز رسانی می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بازیابی فتنه ‏رسانه‌های انگلیسی رویترز (منتشر کننده) و بی‌بی‌سی (ضریب دهنده) در چهلم کشته‌شدگان و فضای بکر بی‌خبری جامعه ایرانی دست به کار شدند تا با ادعای ۱۵۰۰ کشته و دروغ دستور رهبری به «مقابله به هر نحو» آن‌هم به نقل از منابع نامعلوم وزارت کشور، فتنه دولت ساخته را به سوی رهبری بازیابی کنند. twitter.com/GhadiriNetwork @GhadiriNetwork
🔻در فضای مجازی چقدر دروغ می‌شنویم؟ 🔹یک شرکت فناورانه که در زمینه امنیت شبکه کار می‌کند، در پیمایشی با موضوع حساسیت کاربران به اطلاعات رایج در اپلیکیشین‌ها و شبکه‌های اجتماعی، از مصاحبه‌شوندگان در مورد اطلاعات غلط آنان در فضای مجازی پرسیده است. 🔹مطابق نتایج این پیمایش، حدود یک چهارم مصاحبه‌شوندگان (۲۶ درصد) حداقل یک اکانت فیک در شبکه‌های اجتماعی داشته‌اند. 🔹۲۲ درصد آنان در اپ‌ها یا وب‌سایت‌های جمع‌آوری اطلاعات شغلی، ۲۳ درصد آنها در اپلیکیشن‌های دوستیابی و حدود ۱۸ درصد از آنها در اپلیکیشن‌های مربوط به اسکان و اجاره دروغ گفته‌اند.
جهان فکاهی (امروز دیگر مردم "سرکوب" نمی شوند، "سرگرم" می شوند... رسانه ها از مخاطب خود می پرسند که "چه برنامه هایی را بیشتر دوست داری" تا پروژه ی "احمق سازی" خود را تکمیل کنند.) تئودور آدورنو "موزی که به عنوان یک اثر هنری به دیواری در موزه میامی چسبانده و ۱۲۰ هزار دلار فروخته شده بود، توسط یک هنرمند دیگر خورده شد. دیوید داتونا، یک هنرمند آمریکایی این موز را از دیوار کند و خورد و کار خودش را یک اجرای هنری به نام "هنرمند گرسنه" توصیف کرد" پ.ن: آنچه برای خریدار این موز چسبیده به دیوار مهم است نه یک تابلوی نفاشی بلکه صد و بیست هزار دلار پول قاب شده است. او با این کار می گوید که من چنین ثروتی را دارا هستم که می توانم صد و بیست هزار دلار را قاب کرده و بر دیوار بچسبانم. پیغامی که فروش این موز به جامعه هنری دارد این است که در عصر ما نه ذات کالای هنری بلکه "پول" است که ارزش آن را مشخص می کند. پولی که می تواند صرف خرید تابلوی داوینچی، ونگوک یا هر هنرمند دیگری شده یا اینکه موزی چسبیده بر دیوار را خریداری نماید..
✅ خودداری از پاسخ دادن به توهین، ⭕️ یکی از موثرترین پاسخ‌های ممکن است 🔸یک دلیلش این است که خاموشی ما ممکن است برای فردی که توهین کرده است، گیج‌کننده باشد؛ به این معنی که نمی‌داند آیا توهینش را فهمیده‌ایم یا خیر؛ 🔸به علاوه، با این کار اجازه نمی‌دهیم از توهینش لذت ببرد و در نتیجه به احتمال زیاد پریشان می‌شود. 🔸پاسخ ندادن نشان می‌دهد که بود و نبود او در نظر ما یکسان است و از آن جا که هیچ‌کس دوست ندارد نادیده گرفته شود، عدم تمایل ما به پاسخ‌دهی، احساس تحقیرشدگی را در او بر می‌انگیزد...
✅ حرکت از فردی به اجتماعی 🔸در عصر دیجیتال مشتریان هنگام تصمیم گیری برای خرید بیشتر تحت تاثیر نظرات دیگران (social conformity - تمایل برای همشکل شدن با جامعه) هستند تا نظرات خود یا آثار بیرونی (تبلیغات) 🔹مشتریان در این عصر بعلت وجود اینترنت و افزایش شگفت انگیز ارتباط پذیری بیشتر تمایل به سازگاری اجتماعی دارند و عموما در اجتماعات اینترنتی خود نظراتشان را درباره برندها بطور مستقیم یا غیر مستقیم ابراز میکنند 🔸مشتریان در عصر حاضر در کنار هم تصویر خود از برندها و شرکتها را شکل میدهند. آنها با استفاده از خِرَد جمعی تصمیمات بهتری برای خرید میگیرند و خود را به همین وسیله از حملات بازاریابی برندها محافظت میکنند چکیده ای از کتاب: marketing 4.0
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدئو را تا انتها ببینید! بله،  دارد آدم تربیت می‌کند! این لایکها، فالو و آنفالوها، دایرکت‌ها و پیغام‌ها بخش مهمی از زندگی ما شده. افزایش فالوور و لایک و کامنت و... روزانه هوار میلیون تومان گردش مالی دارد و خیلی‌ها حتی تا توی رختخواب‌شان را هم به اشتراک می‌گذارند به امید بازدید بیشتر. یادتان بیاید آن هفته‌ای که اینترنت قطع بود، چندبار نبودِ اینستاگرام یادتان آمد؟ این‌ها یعنی اینستا ورای یک برنامه، دارد بخشی از زیست اجتماعی ما را شکل می‌دهد و علایق و ایده‌های ما را تا حد مهمی مهندسی می‌کند و این قدرت را دارد که ما را تغییر دهد. و  یکی از همین هاست. کسی که از یک کودک ساده و بامزه شهرستانی حالا تبدیل به یک اینفلوئنسر پرفالوور و متمول شده و توی این راه اینطور اینقدر عوض شده. عوض شدن ما با اینستاگرام یعنی سطحی شدن، خودنما شدن و اطواری شدن، در یک کلام اینستاگرام بد نیست ولی اینستاگرامی شدن بد است. /علی مرادخانی
سواد رسانه و روانشناسی
🔴 بازیابی فتنه ‏رسانه‌های انگلیسی رویترز (منتشر کننده) و بی‌بی‌سی (ضریب دهنده) در چهلم کشته‌شدگان و
✍️قمار رویترز فراتر از بی‌بی‌سی و فاکس‌نیوز 🎯رویترز حداقل روزی ۶ دروغ در زمان تحریم‌های اقتصادی از ایران منتشر می‌کند. ـ محمدجواد ظریف- وزیر امورخارجه ایران 📌حالا دیگر مهم نیست چه واقعه‌ای در کار است. اگر مسئله مربوط به ایران باشد؛ باید منتظر یک خبر اختصاصی از رویترز باشیم که با منابع ناشناسی که هرگز معرفی‌شان نمی‌کند از جلسات نامعلومی که تاریخ و مکانش مبهم است سخن بگوید که تصمیمات بسیار مهمی در آن گرفته می‌شود و فقط رویترز است که می‌داند چه شده است و منابع آگاه و ناشناسش. 📌در فوریه سال ۲۰۰۳ طرحی اعلام شد مبنی بر تاسیس یک دفتر نفوذ استراتژیک ‌ در آمریکا که یکی از وظایف عمده اش عبارت بود از انتشار دروغ هایی در رسانه های خارجی برای ترویج تصویر آمریکا در جهان. این طرح بلافاصله بایگانی شد. ماجرا واضح بود؛ اگر یک سازمان دولتی آشکارا اعلام می کرد که یکی از اهداف تاسیس آن، انتشار دروغ است در واقع به ضد خودش بدل می‌شد. این اتفاق معنای واضح دیگری هم داشت: انتشار رسمی دروغ ادامه خواهد یافت. اما ایده تاسیس یک آژانس حکومتی که وظیفه اش انتشار دروغ است بیش از حد صادقانه بود و باید به بایگانی سپرده می شد. دقیقا به این دلیل ساده که اشاعه دروغ، باید به نحوی کارآمد صورت بگیرد؛ والا دروغی در کار نیست.
این مقاله مهم و خواندنی محمد جواد ظریف در مورد دروغ‌های رویترز را از دست ندهید: اگر مسئله مربوط به ایران باشد؛ باید منتظر یک خبر اختصاصی از رویترز باشیم که با منابع ناشناسی که هرگز معرفی‌شان نمی‌کند از جلسات نامعلومی که تاریخ و مکانش مبهم است سخن بگوید که تصمیمات بسیار مهمی در آن گرفته می‌شود و فقط رویترز است که می‌داند چه شده است و منابع آگاه و ناشناسش. رویترز دیروز خبری منتشر می‌کند و از این سخن می‌گوید که جلسه‌ای در  مکانی نامعلوم در مقر رهبر ایران برگزار شده است و رهبر با تشر دستور داده است که هر کاری می‌توانید انجام دهید تا اعتراضات را تمام کنید. رویترز در همین گزارش از کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در جریان آبان ماه امسال خبر می‌دهد. خبر رویترز بلافاصله توسط رسانه‌های فارسی زبان خارجی در وسیع ترین شکل ممکن پوشش داده می‌شود و بی‌بی‌سی روی آن رژه می‌رود. انگار جا مانده است. چرا رویترز این‌چنین شتاب‌زده و بدون لحاظ کردن کوچکترین اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری بین‌المللی ضدایران خبر و گزارش منتشر می‌کند؟ رویترز قماری نمی‌کند. این گزارش ها و اخبار برای ایرانیانی که در این سرزمین زندگی می‌کنند یک قمار بزرگ است. اما برای مخاطب خارجی کاملا قابل‌باور است. چرا اینگونه شده است؟ چرا دروغ‌هایی به این وحشتناکی درباره ایران منتشر می‌کند و مخاطب خارجی تعجب نمی‌کند؟ مخاطب غربی عادت کرده است به تنها پذیرش «دیگری» هایی که «به باورهایی که آنها فکر می‌کنند ایمان دارد؛ ایمان دارد». باورهایی که سرانجام با قدرت شگفت‌انگیز رسانه‌های جمعی، خود مخاطب هم خواهد پذیرفت. سناریوی رویترز در معنایی بزرگتر از اختلال امنیتی در جامعه امروز ایران قابل تفسیر است. باورهایی درباره ایران که دیگر رسانه‌های بدنامی مثل فاکس‌نیوز یا بی‌بی‌سی آنها راطرح نکرده‌اند. رویترز گفته است و رویترز در پارادایم رسانه‌ای دیگری، حرکت می‌کند. پارادایمی که به مدد اعتبار دست نیافتی رویترز، بیش از آنکه به نهادن تاثیراتی مقطعی و سریع در جامعه آشفته این روزهای ایران منجر شود در حال ساخت باورهایی است که مخاطب خارجی را برای هر گونه تصمیم دلهره‌آوری درباره ایران آماده می‌کند و به همین ترتیب به تدریج مخاطب ایرانی را نیز به قبول باورهایی درباره خود وادار خواهد کرد. این یکی از هوشمندانه‌ترین اتفاقات رسانه‌ای در مواجهه با ایران است. این رویترز است؛ اما تصور می‌شد که شرطی در این میان وجود دارد. به شرط اینکه خواسته‌های سیاسی، از حد نگه‌دارنده رویترز فراتر نرود. اما حالا دیگر آن حدنگه‌دارنده هم وجود ندارد. رویترز چه کار می‌کند؟ یک ماه از وقایع انتهایی آبان ۹۸ می‌گذرد و منابع امنیتی و اطلاعاتی ایران درباره میزان کشته شدگان این حوادث و همچنین دیگر جزئیات مربوط به این واقعه بسیار مهم سکوت کرده‌اند. در مطالعات رسانه‌ای ما با اصلی به نام ضربه اول روبرو هستیم. هر رسانه‌ای اولین پیام را درباره موضوع موردنظر ارسال کند برنده است و پیامش تا اندازه زیادی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. تکذیب‌های بعدی و توضیحات بعدی عموما در بیش از نیمی از مخاطبان پیام اول ناکارآمد است و شنیده نخواهد شده است. به مدد سکوت منابع امنیتی ایران حالا رویترز ضربه اول را این‌گونه می‌زد: رقم حیرت‌آور ۱۵۰۰ کشته. ساعاتی بعد یک نهاد امنیتی ایران این رقم را تکذیب می‌کند اما باز هم خبری از داده‌های جدید نیست. ضربه اول رویترز همچنان در حال گردش در افکار عمومی ایرانی‌هاست و تکذیب‌ها حالا دیگر پشت سر هم می‌آید. اما کاری می‌شود کرد؟ در فوریه سال ۲۰۰۳ طرحی اعلام شد مبنی بر تاسیس یک دفتر نفوذ استراتژیک ‌ در آمریکا که یکی از وظایف عمده اش عبارت بود از انتشار دروغ هایی در رسانه‌های خارجی برای ترویج تصویر آمریکا در جهان. این طرح بلافاصله بایگانی شد. ماجرا واضح بود؛  اگر یک سازمان دولتی آشکارا اعلام می کرد که یکی از اهداف تاسیس آن، انتشار دروغ  است در واقع به ضد خودش بدل می‌شد. این اتفاق معنای واضح دیگری هم داشت: انتشار رسمی دروغ ادامه خواهد یافت. اما ایده تاسیس یک آژانس حکومتی که وظیفه‌اش انتشار دروغ است بیش از حد صادقانه بود و باید به بایگانی سپرده می‌شد. دقیقا به این دلیل ساده که اشاعه دروغ، باید به نحوی کارآمد صورت بگیرد؛ والا دروغی در کار نیست. متن کامل مقاله: mehrnews.com/news/4806103 @GhadiriNetwork
💢هفت نوع ♦️کلیر واردل از سازمان «فرست درفت نیوز» که رسالت خود را مبارزه با اطلاعات جعلی و غلط در دنیای آنلاین می‌داند در فوریه ۲۰۱۷ هفت نوع از اخبار جعلی را بیان می‌کند: 1️⃣ هجونامه: بدون سوء نیت منتشر می‌شود اما قابلیت افراد را دارد. 2️⃣ ارتباط غلط: وقتی عنوان و تصاویر یک خبر با محتوای آن تطابق ندارد. 3️⃣ محتوای غلط انداز: استفاده غلط انداز از و ارائه گمراه کننده اطلاعات به منظور بدنام کردن یک شخص یا سازمان. 4️⃣ محتوای اشتباه: وقتی محتوای موثق با اطلاعات متنی غلط درآمیخته می‌شود. 5️⃣ محتوای دغل کارانه: وقتی منابع موثق با منابع جعلی و ساختگی درآمیخته می‌شود. 6️⃣ محتوای دستکاری شده: وقتی اطلاعات و تصاویر موثق به منظور گمراه کردن مخاطب دستکاری می‌شوند. مانند حذف بخشی از محتوای یک عکس به صورتی که معنای کاملا عوض شود. 7️⃣ محتوای ساختگی: این محتوا به طور کامل و ۱۰۰ درصد جعلی است و به منظور گمراه کردن مخاطب و صدمه زدن ساخته شده است.
ترانه های شاد و غمگین با ما چه می کنند؟ 5 نکته کاربردی درباره گوش دادن به موسیقی صداهاي محيطي با شدت متوسط تا حدود 70 دسيبل (چيزي مانند قدرت صداي يك جارو برقي)، مي تواند باعث افزايش خلاقيت انسان شود. با اين حال گوش دادن به صداهاي بلندتر برعكس وضعيت قبل منجر به حواس پرتي و در نتيجه افت قابل توجه خلاقيت و نوآوري مي شود. مخچه بخشی از سیستم عصبی است که شدیدا توسط ترانه های شاد فعال می شود. فعال سازی مخچه منتج به افزایش جریان خون به سمت پاها شده و انرژی کلی بدن را بالا می برد. اخیرا مطالعه ای توسط محققان دانشگاه مونترآل انجام شده است. در این پژوهش دانشمندان حاضر، فعالیت مغزی 217 داوطلب را مورد بررسی قرار دادند و بین آنها به دنبال علامتی از لرزش یا هرگونه تغییر جزئی سلول های مغز پس از گوش دادن به لیستی از آهنگ های دلخواه هر شرکت کننده بودند. تصاویر مغزی شرکت کننده ها نشان داد که پخش موسیقی مورد علاقه آنها باعث ترشح دوپامین شده است؛ دوپامین هورمون لذت و پاداش است. تیم تحقیقاتی مونترآل همچنین دریافتند که گوش دادن به موسیقی مورد علاقه نوعی "اثر مقدماتی" مشابه شرطی شدن کلاسیک دارد. ذهن هر فرد الگوی دلخواهی ازاصوات موزون دارد که با پخش شدن آن حتی اگر زبان خواننده نیز قابل درک نباشد، ترشح دوپامین و شروع به کار سیستم پاداش دهی مغز کلید خواهد خورد. _موسیقی غمگین با ما چی می کند؟ در سال 2013 پژوهشي توسط ناشر بين المللي گروه تیلور و فرانسیس به چاپ رسيد كه حاكي از تاثير مهم ترانه هاي شاد بر تغييرات مثبت خلق و خو در دراز مدت بود.با استناد به يافته هاي اين مطالعه، گروهي از شركت كنندگان كه تنها 12 دقيقه از زمان روزانه خود را صرف گوش دادن به موسيقي هاي شاد كرده بودند، نه تنها در مقايسه با گروه شاهد تمركز بالاتري را به ثبت رساندند، بلكه آمار افسردگي و اختلالات اضطرابي نيز در آنها پايينتر بود. همچنین اساس پژوهشی جدید از مجله علوم اعصاب انسانی، افرادی که به موسیقی های غمگین گوش می دهند در مقایسه با آنهایی که انواع شادتر را انتخاب می کنند، بیشتر در معرض اضطراب افزایش یابنده و زود رنجی قرار خواهند داشت. طبق اطلاعات سازمان جهانی بهداشت، سالانه بيش از 800 هزار مرگ در اثر خودكشي گزارش می شود كه اكثر قربانیان بین 15 الي 29 سال دارند. بر اساس پژوهشي از پاب مد، گوش دادن به موسيقي هاي غمگين به خصوص در مورد افراد مبتلا به افسردگي مي تواند وضعيت ذهني و حتي جسمي آنها را بدتر كند. به تازگي آزمايشي توسط کالج کنتیکت انجام و طي آن از شركت كنندگان خواسته شد كه يك قطعه شاد و يك قطعه غمگين از موسيقي هاي مورد علاقه خود را انتخاب كنند. در ادامه واكنش اشخاص به ترانه مورد نظر بررسي شد. نتايج به دست آمده بدين صورت بودند: حالِ آن دسته از داوطلباني كه افسردگي داشتند و دچار عارضه اي به نام نشخوار ذهني بودند (تكرار افكار منفي)، پس از گوش دادن به ترانه غمگين رو به وخامت گذاشت. نتایج کاربردی: 1 - به موسیقی های غمگین گوش نکنید. گزینه "next" در پخش کننده های موسیقی برای این است که هر گاه به موسیقی غمگین رسیدید، آن را بزنید و به موسیقی بعدی برسید. 2 - هر روز به موسیقی های شاد و انرژی بخش گوش کنید. صبح ها را با یک موسیقی پر انرژی شروع کنید تا با ترشح هورمون های شادی آور، روز پرنشاط تری در پیش داشته باشید. هر گاه نیز احساس کردیدناراحتی به سراغ تان می آید، موسیقی شاد گوش کنید. 3 - وقتی هنگام رانندگی موسیقی شاد گوش می کنید، چون جریان خون به سمت پاهایتان تقویت و انرژی تان زیاد می شود، ناخودآگاه پایتان روی گاز فشار بیشتری می آورد و با سرعت بیشتری می رانید. این، خطر بزرگی است. بنابر این اگر موقع رانندگی، به موسیقی شاد گوش می کنید، خودآگاهی و مراقبت بیشتری داشته باشید. 4 - با صدای خیلی بلند به موسیقی گوش نکنید چون باعث افت حواس و کاهش خلاقیت می شود. 5 - اگر نوجوانی بیش از 2 ساعت در روز موسیقی گوش می کند، احتمالاً درگیر مشکلات روحی است. حتما به او توجه ویژه ای داشته باشید و در صورت لزوم با یک مشاور صحبت کنید.