این حرفا رو از ویکی پدیا در آوردی؟
علم ویکی پدیایی همینه دیگه !
#مثال_زنده
#رددلیل بجای ردمدعا
#شاهددروغگو
شرح این #مغالطه
درست است که مقاله های ویکی پدیا بدست کاربرانی عموما ناشناس و چه بسا غیر متخصص نگاشته و دستکاری میشود و ازین جهت احتمال ورود مطالب غلط در آن بالاست.
اما طوری مدیریت می شود که مطالب غلط و خلاف اصول ویکی نویسی (مثلا عدم درج منبع یا غلط بودن آدرس و ...) پس از مدت کوتاهی اصلاح میشود ،
همچنین مقالاتی که به میزان کافی به منابع معتبر ارجاع داده باشند (مقالات حفاظت شده)براحتی قابل ویرایش ( ودستکاری وخرابکاری احتمالی) نیستند.
با این همه ، باید در پذیرش مطالب ویکی پدیا تامل کرد (این اصل کم وبیش در باره ی هر مرجع معتبر و غیر معتبر دیگر برقرار است)
والبته برای رد مطالب درج شده در ویکی پدیا نیز ، نیاز به دلیلی با اعتباری در همان سطح یا بالاتر است.
(هرچه در #ویکی_پدیا نوشته غلط نیست ، برعکس مطالعه ی مقاله های این #دانشنامه که بصورت رایگان در دسترس است برای بالا بردن اطلاعات عمومی بسیار مفید است.)
#توسل_به #استهزا
#انکارگرایی
#شک
@resane_ravanshenasi
مغالطه
💠هیچ چیز تصادفی نیست💠
تصادف در مباحث منطقی به دو معنی بکار میرود:
۱- نقض علیت و پیش آمدن حوادث بدون علت و خودبخودی : این معنا در این بحث مد نظر نیست و به آن تاکید ورزیده نمیشود ، اگرچه موضوعیست که جای بحث منطقی دارد . بعنوان مثال در کوانتوم ، مواردی از نقض علیت مشاهده شده . پیشتر نیز #هیوم در اصل #علیت تشکیک کرده بود. (اینجا) ،
۲-معنای دوم تصادفی بودن (ِ یک واقعه ) ، فقدان برنامه ریزی آگاهانه برای ایجاد آن ست که منظور از توضیحات ، این معنای تصادف است.
#سوگیری_شناختی #معناانگاری باعث میشود تا بسیاری گمان کنند که در عرصه های اجتماعی و سیاسی ، هیچ اتفاقی تصادفی (بدون قصد آگاهانه) انجام نمیشود.
پس از وقوع هر حادثه مانند صعود و سقوط قیمت یک مجموعه کالا یا یک آتش سوزی یا ... اغلب دو ادعا مطرح میشود :
➖عده ای تصادفی بودن آن واقعه را میپذیرند و
➖ عده ای وقوع تصادفی آن را نامحتمل دانسته و به دنبال شواهدی میگردند که نظرشان را تایید کند.
از نظر منطقی ، هر دو گروه باید برای ادعای خود دلیل اقامه کنند.
گروه دوم ، اغلب چند مسئله و نقل قول مبهم یا #تقارن زمانی را دلیل اثبات نظر خود میدانند (مثلا تقارن اعلام کسری بودجه و بالا رفتن قیمت دلار) و یا بیان میکنند که فلان گروه یا فلان نهاد ازین حادثه نفع برده ، پس برنامه ریزی آگاهانه و قصد آن گروه یا نهاد ، پشت حادثه است .
اگر چنین بود و دلیل این افراد ، تنها این نوع استدلالها بود ، مغالطی بودن آن ها مشخص است. (رجوع کنید به لینک مغالطات در پایین این نوشته)
اما در مواردی این چنینی ، ادعای تصادفی بودن ، نیاز به دلیل خاصی ندارد ، چرا ما که یک اصل کلی را به تجربه دریافته ایم : #تیغ_اوکام
مثال:
اگر بپذیریم که التهابات قیمت طلا ، ارز ،شاخص بورس و دیگر نوسانات بازار ، در اثر مسائل فنی مانند سوء مدیریت مسئولان اقتصادی بوجود آمده و تحریم (که آن هم ممکن ست ناشی از سوء مدیریت سیاسی باشد) عواقب آن را جلوه گر و تشدید کرده ، میتوانیم به راحتی التهاب های مختلف ۴۰ سال اخیر را تبیین کنیم.
اما اگر این فرض را به تبیین خود وارد کنیم که ' دولتهای مختلف عامدا در بازار التهاب بوجود میاورده اند تا از آن نفع ببرند ' با انبوه سوالها و ابهام های جدید روبرو میشویم که تبیین ما را مخدوش و مبهم کرده و قابلیت پیش بینی را از بین می برد .
سوالاتی نظیر :
۱- در دولت های اول تا دوازدهم کدام اشخاص نقشه ی بر هم ریختن بازار را طراحی میکرده اند؟
۲- برنامه ی هر کدام دقیقا چه بوده ؟
۳-قرار بوده حدودا چه میزان کسر بودجه ازین طریق جبران شود؟ آیا مثلا افت ۳۰۰تا ۵۰۰٪ ی ارزش پول ملی در برنامه آن ها بوده ؟ اگر نه ، از کجا و چگونه اوضاع از کنترل خارج شده؟
۴-اگر همه چیز طبق برنامه پیش رفته ، چگونه روسای دولت و طراحان از هزینه ی سیاسی چنین برنامه ی ماجراجویانه ای بی اطلاع بوده اند؟
۵-اگر مطلع بوده اند چطور حاضر شده اند با چنین اقداماتی عملا پایان عمر سیاسی خود را رقم بزنند؟
۶- آیا هیچ برنامه ی دیگر ، ولو ماجراجویانه ، اما با هزینه ی سیاسی کمتر وجود نداشته که همه دولتها دست به چنین بازی خطرناکی بزنند؟
۷-چرا تابحال این نقشه لو نرفته و حتی جناح های مخالفِ هیچ دولتی با صراحت و با مدارک کافی ، اعلام نکرده اند که آشفتگی بازار ، نتیجه ی برنامه ی تعمدی دولت است؟
و دهها سوال دیگر
بنابراین بهتراست این فرض (عمدی بودن نوسانات بازار) را فرضی اضافه دانسته و آن را حذف کنیم.
#تفکرنقاد
#استنتاج_به_قصد_بهترین_تبیین
#سیاسی
#مثال_زنده