فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاجعهای به نام توییتر...
صهیونیسم، کاربران توییتر را بلعیده و از آنها استفادۀ همه ابزاری (مالی،فکری، و...) میکند...
#توییتر_را_ترک_کنیم
🖌 #یادداشت_روز_قدس:
اسب تروآی صهیونیستی و سه گام مقابله با نفوذ
"ما از یک لحظه جنگ خود نیز پشیمان نیستیم".این عبارت امام عارف و مجاهدی است که آرمان نجات قدس را تاریخ و شرف بخشید. در آخرین روزهای نبرد می فرماید که تازه جنگ شروع شده و جنگ ما، فتح فلسطین را در پی خواهد داشت...
#دیده_بانی جبهه مقاومت
از مجموع صحبت های ارزشمند حضرت آقا در روز قدس امسال، آنچه که بعنوان یک رسالت راهبردی_فرهنگی می توان به آن پرداخت و آرمان قدس را به امری فراگیر و برجسته در داخل و خارج مرزها حتی در قلب اروپا و آمریکا تبدیل نمود، #دیده_بانی و #رصد_پشت_جبهه مقاومت بود که درگیر جنگ های داخلی نشوند و درصدد تقویت جبهه بوده و از #شکاف_های_سیاسی_اجتماعی برحذر باشند.
#استراتژی_اسب_تروا و نفوذ به اتاق فرمان محور مقاومت و مشغول کردن سران و سربازان و بدنه اجتماعی جبهه خودی به بازی های ساخته پرداخته شده صهیونیستی_آمریکایی، پاتکی بود که رهبرانقلاب بعنوان هشدار جدی به نخبگان و سیاسیون محور مقاومت گوشزد نمودند.
#چه_باید_کرد؟
#تربیت و درونی سازی مغز یک ایده
#درونی_سازی آرمان قدس در قشر کودک و نوجوان و جوان از طریق یک نظام آموزشی تربیتی تحول خواه و آرمانگرا #یک_ضرورت_معرفتی کلان و گام اول خنثی سازی پروژه نفوذ می باشد که لازم است تا مسئولین امر و ستادفرهنگی آرمان قدس شریف، توجه جدی به #مثلث کتاب ها، اساتید و مدیران مدارس و دانشگاه ها داشته باشند تا دفاع از مظلوم و مسلمان به یک فریضه و #عادت_فرهنگی کودکان و نوجوانان و جوانان جامعه تبدیل شود.
#الگوریتم_تربیتی_مقاومت
فهم و آشنایی با تاریخ فلسطین، شناخت جریان های نفوذی چون انگلیس و قراردهایی چون کمپ دیوید و اُسلو و بالفور و همچنین آشنایی و #انس_عمیق و آرمانی با شخصیت های مبارزی چون شهید سیدعباس موسوی، فتحی شقاقی و شیخ احمدیاسین و مطالعه دقیق شخصیت های #الگو چون سیدحسن نصرالله، شهیدعمادمغنیه و حاج احمدمتوسلیان و در راس همه، شناخت و مطالعه سیره فکری و معنوی #سیدالشهدای_مقاومت حاج قاسم سلیمانی از جمله رسالت هایی است که بایستی بعنوان الگوریتم تربیتی نسل جدید، مطمح نظر اندیشمندان و بزرگان مقاومت در داخل و خارج قرار بگیرد.
#رسانه و برونی سازی یک آرمان
گام دوم خنثی سازی پروژه نفوذ صهیونیستی، برونی سازی آرمان مقدس فلسطین می باشد که بار اصلی و محوری این قضیه بر دوش #اصحاب_رسانه می باشد. نیازی به توضیح نمی باشد که بدون برونی سازی و ترویج و #گفتمان_سازی یک ایده، چیزی جز محدودیت و انزوا، رهاورد آن تفکر نخواهد شد و محکوم به حذف و فنا خواهد بود.
رسانه های داخلی و خارجی همسو، بایستی با #تکنیک_های_اقناعی لازم و مقبول، فصل جدیدی از آرمان خواهی قدس شریف را در عرصه #تولید_اثر_راهبردی و توزیع و مصرف رسانه ای شهروندان جامعه آغاز نمایند که با به تصویر کشیدن هنری و روایت قوی و جریان ساز از امتداد صهیونیستی اتفاقات جهان اسلام که منشا آمریکایی_اسرائیلی دارند، رسالت خطیری را به انجام خواهند رساند.
#سیاست، عینی سازی خط مبارزه با نفوذ
گام سوم ماموریت خنثی سازی نفوذ و تقویت جبهه مقاومت، #عینی_سازی و نهادینه نمودن شور و شعوری است که در پشت جبهه شکل خواهد گرفت. این حلقه بسیار ضروری که پیشانی جریان مقاومت در سطح بین المللی هم تلقی خواهد داشت، سطح سیاستمداران #مومن و #انقلابی و #استراتژیست می باشد که در این سنگر تهاجمی علیه استکبارجهانی، از حقوق و تکالیف ایمانی و انقلابی مان کم نگذاریم.
این سه گام در عرصه ۱.تربیت ۲.رسانه ۳.سیاست اگر به درستی و دقت تبیبن و اجرایی شود، قدرتی غیرقابل نفوذ در عقبه جبهه مقاومت ایجاد خواهد شد و مقدمات اصلی حذف اسرائیل و فتح قدس و تشکیل امت واحده رقم خواهد خورد..
علیرضامحمدلو، کارشناس ارشدعلوم اجتماعی
@andisheengelabi
🖌 #یادداشت_رسانه_و_فرهنگ:
سه ماموریت ویژه رسانه در مهندسی شخصیت
وقتی از رسانه صحبت می کنیم، موضوع ما یک امر فانتزی و #سرگرمی صرف نیست. پشت صحنه ای حرفه ای با اتاق فکری هوشمند و متشکل از اربابان قدرت و ثروت در عرصه #صنعت_فرهنگ که هدفی جز تثبیت #هژمونی و سلطه پایدار ندارند.
کارویژه رسانه چیست و صنعت فرهنگ در رسانه چه می کند؟ شناسایی و آنالیز دقیق شخصیت انسان و دقت و توجه به وزنی که هر بخش از شخصیت دارد، یک هنرشناختی در فعالیت رسانه ای و عملیات روانی است که اگر به درستی صورت بگیرد، به مرور به #هک_شدن_انسان و توانایی تسلط بر اقدامات و ترجیحات و انتخابات او منجر شود.
قابل ذکر و توضیح است که سه بعد شخصیت انسان، احساسات، اندیشه ها و کنش های اوست. متناظر با هربخش، الگوریتمی از ذائقه سازی، انگاره سازی و عادت سازی در #دستگاه_تبلیغاتی_اطلاعاتی قدرت های رسانه ای طراحی و مهندسی می شود.این #مهندسی_شخصیت در سه گام صورت گرفته و به مرحله کنترل و مهار نائل می گردد.
#انگاره_سازی
در گام نخست وارد مرحله شناختی می شود و با تاکتیک تصویرسازی(imagemanagement) و با استفاده از #تکنیک_های_اقناعی چون برجسته سازی، تولیدکلیشه و برچسب زنی و...انگاره سازی را در مخاطبین رقم زده و #مدیریت_ذهن و تصورات انسان را به دست می گیرد.
نمونه عینی آن، #اسلام_هراسی و ایران هراسی پروژه ای در سینمای هالیوودی قابل مشاهده است)
#ذایقه_سازی
در گام دوم وارد عملیات روانی تسخیر عواطف و احساسات می شود و لازمه جدی آن، شناسایی و مهندسی ذایقه است. اینکه چه سبکی یا مدلی یا کسانی یا مصرفی را می پسندیم و لایک می کنیم، محور فهم و لو رفتنذایقه ما می باشد که بدلیل #نگاه_مصرفی_حاکم بر سبک زندگی مردم و عدم دقت در فعالیت مجازی براحتی تعیین و تثبیت می شود.
#عادت_سازی
در گام سوم و مبتنی بر نظام ترجیحات و اطلاعاتی که در اختیار مغزدیجیتال حاکم بر رسانه قرار داده ایم، خط و مشی رفتاری ما در فضای مجازی شکل می گیرد و کنشگری ما در غفلت از عقبه حاکم بر آن رقم میخورد. از طریق تکنیک های تکرار و #شرطی_سازی و بکاربستن سیستم محرک_پاسخ و حذف عنصر #مکث و #تفکر در رفتارشناسی، تاکتیک عادت سازی را به نتیجه رسانده و پازل کنشگری انسان را تکمیل می نمایند.
مدل صف بستن ها و خرید ها و ثبت نام گله ای و یکهویی و جوزده، نحوه حضور و رای دادن در انتخابات و جنس اعتراضات مدنی و سبک زندگی مصرفی و رفتارنمایشی مردم، نمونه های بارزی از رفتارسازی های حساب شده و مبتنی بر #نظام_عرضه_تقاضای_مصنوعی و مهندسی شده می باشد که بایستی به چشم یک پاشنه آشیل فرهنگی_امنیتی_رسانه ای به آن نگریسته و راهبرد منسجمی و فوری در نهادهای مربوطه اتخاذ گردد.
علیرضامحمدلو، پژوهشگر رسانه و علوم اجتماعی
@andisheengelabi
🔴رضا ویسی خبرنگار رادیو فردا این عکس رو متعلق به سیستان و بلوچستان اعلام کرده در حالیکه حتی یک مراجعه به منابع آگاهشون؛ یعنی "گوگل" هم نکرده!
#دکتر_موسوی
🆔 @dishplus
🔰 چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟!🔰
سنجش معنی دار مخاطب ویژه برنامه های افطاری شبکه های مختلف #تلویزیون، نتایج قابل تاملی را تلنگر میزند. #شبکه_چهار که روزی نماد «ندیدن تلویزیون» بوده، امروز در صدر «دیدن تلویزیون» قرار گرفته است.‼️
این که چه شد ویژه برنامه افطاری شبکه چهار سیما با عنوان #زندگی_پس_از_زندگی تا این حد مورد اقبال عمومی بین مخاطبین واقع شده، نیاز به موشکافی دقیقتری دارد.
تلویزیون همچنان بر مدیریت سنتی گذشته پافشاری میکند در حالیکه مخاطب آن سالهاست پوست اندازی کرده و از مرحلههای عقب مانده پیشین عبور کرده است. گویا رشد استدراکی مخاطب تلویزیون بر مدیران آن پیشی گرفته است.
شاید روزگاری یک برنامه تلویزیونی بدون تحقیق و نویسندگی تنها با لودهگری میتوانست مخاطب چند صد هزاری از آن خود کند ولی دوره گذاری اتفاق افتاده که مخاطب تلویزیون به آسانی تولیدات خلق الساعه و فی البداهه تلویزیونی را از نمونه های #پژوهشی تشخیص میدهد و با فشردن بیرحمانه دکمه کنترل تلویزیون، شبکه ای را که به شعورش توهین کرده عوض می کند.
🔰نسل مخاطبین تلویزیون عوض شده. مخاطب جدید مجبور نیست وقتش را با برنامه های بدون #نویسنده و #پژوهشگر تلف کند. او در #فضای_مجازی بازخوردها را میبیند و تولیدات تلویزیونی که بازخوردهای بالای پژوهشی در فضای مجازی دارند را برای تماشا در تلویزیون بر می گزیند.
به بیانی ساده تر، پروسه مخاطب گیری تولیدات تلویزیونی از روندی معکوس برخوردار شده. نخست بازخورد اینترنتی یک تولید تلویزیونی و سپس انتخاب برای تماشا!
🔰هنوز مدیران تلویزیون با توهم #سلبریتی محوری و تقدم طول زمانی یک تولید تلویزیونی بر عرض پژوهشی آن، برنامه سازی در تلویزیون را به اشتباه مدیریت میکنند. در حالیکه یکی از مهمترین فاکتورهای ریزش مخاطبین تلویزیون، لاغر شدن عرض پژوهشی برنامه های تلویزیونی است.
مدیران سیما گویا هنوز نمیدانند حذف نامحسوس نویسنده و پژوهشگر از پکیج تولیدات تلویزیونی فجایع رسانه ای و فرهنگی متعددی را باعث شده. وقتی فاصله زمانی تصمیم گیری برای تصویب و تولید یک برنامه تا زمان تولید و پخش آن گاهی به کمتر از چند ساعت و گاهی چند دقیقه تنزل کرده باید هم #مجری تلویزیونی برای پر کردن یک تایم طولانی به هزل و هجو و شوخی های سخیف لات های سر گذر رو بیاورد.
🔰 در حالیکه پروسه تحقیق و نویسندگی پروسه چند ساله است، در برآوردهای تولیدات تلویزیونی، ردیف بودجه نویسنده و پژوهشگر یا حذف میشود و یا صوری است و سرانجام عایدی مالی آن به جیب مجری یا #تهیه_کننده سرازیر میشود. چرا که اغلب برنامه ها به #شومن بازی تنزل یافته، و ژانر #سرگرمی دارد، نه #آگاهی بخشی هنرمندانه. شومن بازی در تلویزیون توسط سید محمد حسینی مد شد و این پدیده نامبارک گلوی برنامه سازی را در سیما به سختی میفشارد. سیل شومن ها و استیج کارهای مراسم ژانگولر و جوک و خوانندگی در کوچه و بازار به قاب شیشه ای تلویزیون، خطایی نابخشودنی است که شأن تلویزیون را از وسعت دانشگاه به تنگنای یک #دورهمی_قهوه_خانه_ای تنزل داده است.
پخش موفق برنامه افطاری شبکه چهار سیما (زندگی پس از زندگی) که پروسه پژوهشی ۵ ساله را طی کرده و اقبال مخاطب فضای مجازی و تلویزیونی به این برنامه موفق، داده ای ارزشمند را پیش روی مدیران سیما فراهم میکند. بدون شک صبر و حوصله قابل تامل سازندگان این مجموعه در شکار میدانی سوژه در سراسر کشور و تحلیل و پژوهش دقیق و میدانی از مهمترین عوامل موفقیت چنین تولیداتی است.
🔰 آیا معاون محترم سیما در خلوت از خود پرسیده که چه شد به ناگاه دستان شبکه های یک و دو سه سیما از تولیدات پژوهش محوری همچون #روایت_فتح و #سراب و چه و چه به ناگاه خالی شد؟ آیا دکتر #میرباقری از خود پرسیده است که مشارکت و آنتن فروشی چه ضربه هایی را بر پیکره شبکه های محوری سیما وارد کرده است؟ به راستی آخرین تولید پژوهش محور شبکه های یک و دو و سه سیما در حوزه توحید، معاد، اهلبیت شناسی، مقاومت و فلسطین به چند سال یا دهه پیش باز می گردد.
🔰 چند دهه است که انگل برنامه های #گفتگومحور چاله میدانی و مجری محور در حال خوردن پیکره سیماست؟ آیا نباید یک نقطه سر خط به این مسیر نامبارک برنامه های بی پژوهش و فکلی محور تلویزیونی گذاشت؟
آقایان! تلویزیون جمهوری اسلامی ایران کمیته امداد نیست که برای گذران زندگی عده ای مدیر و تهیه کننده هر آب زیپویی را به خورد ملت دهد. گویا #حق_الناس_رسانه_ای حلقه نامفقودی است که در دائره المعارف مدیران سیما جایگاهی ندارد و در این بازار مکاره، جایش را با حق رفقا معاوضه کرده است
تولیدات تلویزیونی بر پایه حق رفقا، هیچ خروجی مثبتی جز شوهای نخ نمای فکلی محور ندارد و آیا یک شوی فکلی محور چه دردی از دردهای جامعه را درمان خواهد کرد؟
✍️ متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در خبرگزاری فارس: http://fna.ir/exmna3
☑️ @abdollahy_moh
ضربالاجل ۳روزه رگولاتوری برای جبران محاسبه اشتباه هزینه اینترنت اپراتورها: رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی اعلام کرد: اپراتورهای تلفن همراه مکلف هستند مبالغی را که به اشتباه بابت تماسهای تصویری پیامرسان سروش از مشترکان دریافت کردهاند ظرف سه روز آینده به مشترکان باز گردانند.
«حسین فلاح جوشقانی» افزود: بررسی رگولاتوری نشان میدهد به دلیل به روز رسانی نشدن تنظیمات آدرسدهی شبکه پیامرسان سروش در یکی از اپراتورهای تلفن همراه، اینترنت مصرفی کاربران به طور کامل محاسبه شده بود در حالی که این مبالغ باید به صورت یک سوم بها محاسبه میشد.
وی تاکید کرد: کاربران درصورت عدم بازگرداندن مبالغ دریافتی میتوانند شکایت خود را در سامانه ثبت و پاسخگویی به شکایات ۱۹۵ ثبت کنند و رگولاتوری نیز به طور ویژه این شکایات را بررسی و رسیدگی میکند.
مدتی قبل یکی از کاربران فضای مجازی در توییتر از تمام شدن حجم بسته اینترنت همراه اول خود پس از تماس تصویری در بستر پیامرسان بومی سروش خبر داد. وزیر ارتباطات قول داد این تخلف را پیگیری کند. پس از چند روز این مساله در هیات دولت مطرح شد و سخنگوی هیات دولت نیز به پیگیری آن تاکید کرد.
«مجید حقی» معاون نظارت و اعمال مقررات رگولاتوری نیز در گفت و گو با ایرنا درباره اتفاق رخ داده گفت: تخلفی که یکی از شهروندان درباره اپراتور همراه اول اعلام کرده بود، بررسی شد و همانطور که در توئیت پشتیبانی اعلام شد، این تخلف انجام گرفته است. ما نیز در این خصوص تذکرات لازم را دادیم. قدم بعدی بررسی فنی موضوع است تا رفع مشکلی که اعلام شده برایمان محرز شود.
او در خصوص جزییات این اتفاق افزود: مشکلات ناشی از این بود که پیامرسان سروش سرویس ویدیو کال را بر اساس پروتکل خاص خود ارائه میکند که این پروتکل در اپراتورها شناسایی و بر اساس تعرفه ترجیحی محاسبه نشده است. زمانی که از ترافیک داخلی پیامرسان بومی صحبت میکنیم تمام پروتکلهای مربوط به آن نیز باید شامل تعرفه یک سوم حجم اینترنت شوند. این اتفاق در خصوص پیام رسان سروش انجام نشده است.
حقی در پاسخ به این سوال که آیا سیستم ویدیو کال سروش بومی نیست که مشمول تعرفه ترجیحی نشده است، گفت: ویدیو کال و ویس کال یا هر سرویسی که از منشا IP هایی که معرفی شده ارائه شوند، تولید داخلی محاسبه و به محض شناسایی در اپراتور تعرفه ترجیحی برایش در نظر گرفته میشود.
سوال مهمی که اینجا مطرح میشود این است که آیا پیام رسان سروش نباید این مساله را به تمامی اپراتورها اطلاع میداد تا تعرفه را به درستی محاسبه کنند؟ حقی معتقد است این وظیفه اپراتور است تا هر ترافیکی که از سمت پیامرسان میآید مشمول تعرفه شود.
وی در ادامه میگوید: توصیه ما این است اگر پیام رسان بومی قصد دارد سرویس جدیدی ارائه دهد، هم سازمان تنظیم مقررات و هم اپراتورها را در جیران بگذارد تا کام مشترکین از اتفاقاتی این چنین تلخ نشود.
بهتر است پیش از این که سرویس جدید به فضای بهره برداری عمومی برسد، هماهنگیهای لازم و اطلاعرسانی در این خصوص در همان نقطه صفر به بقیه زنجیره ارائه سرویس ارائه شود. این باعث می شود که مشترکین مشکلاتی نداشته باشند. مشترکین هم بهتر است قبل از استفاده از هر سرویس، درباره محاسبه تعرفه و نوع عملکرد آن تحقیق کنند.
حقی در پایان افزود: اگر مشترکین مشکلاتی شبیه به این مشکل داشتند و حجم اینترنتشان به واسطه پیام تصویری به پایان رسیده است، میتوانند پس از بررسی این اتفاق آن را از طریق سامانه ۱۹۵ به ثبت برسانند تا در اسرع وقت به شکایتشان رسیدگی شود و حجم از دست رفتهشان به حساب آنها باز گردد. این مشکل را به صورت خاص و ویژه و در سریعترین زمان بررسی و حل خواهیم کرد.
💢 خبرسازی عجیب و مغرضانه خبرگزاری شفقنا!
⭕️ در حالی که بسیاری از مراجع عظام تقلید تا نیمه های شب گذشته نظر قطعی خودشان در خصوص زمان #عید_فطر را بیان نکرده بودند خبرگزاری شفقنا در خبرهای مختلف از زبان مراجع روز دوشنبه را عید فطر اعلام کرد.
⭕️ این خبرگزاری در حالی دست به این کار زد که پایگاه های اینترنتی این مراجع موضع آن ها را بیان نکرده بودند.
⭕️ به عنوان مثال این خبرگزاری در حالی اعلام کرده بود که نظر آیت الله وحید خراسانی بر سی روزه بودن ماه مبارک رمضان است که دفتر ایشان امروز را عید اعلام کرد.
⭕️ نکته جالب توجه دیگر این که سایر خبرگزاری هایی که به صورت تخصصی در زمینه حوزه های علمیه و مراجع فعالیت می کنند مانند خبرگزاری حوزه و رسا در این زمینه تنها به انعکاس اخبار رسمی و با منبع در این زمینه اکتفا کرده بودند که از لحاظ حرفه ای نیز صحیح و درست است.
⭕️ متاسفانه خبرسازی های این رسانه بازتاب های گسترده و منفی در فضای مجازی به همراه داشت که بار دیگر عدم رعایت موازین حرفه ای از سوی این خبرگزاری و ضعف نظارت در این حوزه را نمایان می سازد.
⭕️ علاوه بر این سرعت انتشار این خبرها از سوی این خبرگزاری به گونه ای بود که حتی در صورت صحت آن ها نیز در فضای عمومی جامعه ایجاد یک دوگانگی کذب و بی اساس می کرد در حالی که اختلاف مراجع در این زمینه یک موضوع فقهی و ساده است.
⭕️ این که چرا یک خبرگزاری یا رسانه به خود اجازه می دهد که این گونه و بدون اطلاع دقیق از منبع اصلی خبر اقدام به نشر آن بکند، سوالی است که باید مسئولان این خبرگزاری به آن پاسخ بدهند.
http://www.qomefarda.ir/19879
#سواد_رسانهای
⁉️فیلترینگ حبابی چیست؟
🔰یکی از تکنیکهای شبکههای اجتماعی مجازی، فیلترینگ حبابی است. یعنی آنکه شما و همفکرانتان در حبابی قرار میگیرید که پیامهای همدیگر را میبینید و مخالفان شما نیز در حبابی دیگر هستند. بنابراین حباب شما را بیاثر میکنند و حباب رقیب را پراثر میکنند.
♻️برای مثال، به پیادهروی عظیم اربعین حسینی توجه نمایید. طبق آمار حدود ۲۰ میلیون نفر در این مراسم باشکوه شرکت میکنند. اگر هر فرد فقط ۲ تصویر یا ویدئو را در شبکههای اجتماعی مجازی به اشتراک بگذارد، #کل_جهان باید با امام حسین (ع) و واقعهی عاشورا آشنا شوند. اما نمیشوند. چرا⁉️⁉️
⬅️و یا اینکه در اینستاگرام، هوش مصنوعی بواسطهی شناختی که از شما بوسیلهی راههای چهارگانه کسب کرده است، پیجها یا اشخاص همفکر یا همجهت با شما را پیشنهاد (suggestion) میکند.
#سواد_رسانهای
⁉️ بهنظر شما این تصویر چیست؟!
⚡ این گراف از افزونهٔ nodexl گرفته شده و شبکهٔ روابط یک کاربر یکی از شبکههای اجتماعی را نشان میدهد... این افزونه توسط تیمی از چهار دانشگاه معتبر جهان، بهصورت open source، طراحی شده و با دادهکاوی بر روی اطلاعات آشکار شما در شبکههای اجتماعی به شما میگوید مثلاً در یکسال گذشته:
1⃣ با چه کسانی ارتباط داشتهاید؟
2⃣ با کدامها روابطتان صمیمیتر بوده؟!
3⃣ کدام کاربران با شما تضاد فکری و دشمنی دارند!؟
4⃣ دوستانِ دشمنانتان چه کسانی هستند؟!
5⃣ و... و... و...
👊 تصور کنید همیناندازه از اطلاعات شما دست کسی باشد که قصد آسیبزدن به شما را دارد... چه خواهد شد؟
🔶 زودباوری و عواقب جبرانناپذیر آن
▫ میگنا- همین موضوع کرونا نشان داد که بخش بزرگی از مخاطبان، با باورکردن اخبار و شایعههایی که عمر آنها بیش از چند ساعت یا روز نبود، رفتارهای خود را تنظیم و مبتنی بر باوری که پیدا کردهاند با ویروس کرونا مقابله میکنند؛ باورهایی که گاه کاملا متضاد با واقعیتها بود و نهتنها کمکی به شکست کرونا نکرد بلکه به دامنزدن به آن در جامعه هم منجر شد. همشهری برای بررسی اینکه چرا باورپذیری ما از هر مسئلهای اینقدر بالاست؟ چطور میتوان مهارت برخورد با رویدادها را پیدا کرد؟ با دکتر مرجان ابراهیمی روانشناس گفتگو کرده است.
♦ حربه تکرار برای باورپذیری
ما معمولا به کسانی اعتماد میکنیم که آنها را میشناسیم؛ به این معنی که هر قدر تعداد افرادی که درباره موضوعی حرف میزنند اطراف ما بیشتر باشد، احتمال اینکه ما آن موضوع را باور کنیم، بیشتر خواهد شد. علاوه بر این، ما نمیتوانیم تعداد کسانی را که آن گفته را باور دارند، بهخاطر داشته باشیم. وقتی یک مطلب مکررا در برنامههای خبری، دیدارهای دوستانه و مجامع مختلف تکرار میشود، این توهم را ایجاد میکند که آن مطلب احتمالا بیش از آنکه در واقعیت وجود دارد محبوبیت و فراگیری دارد. در این صورت نتیجه این خواهد شد که ما آن را بهعنوان حقیقت باور میکنیم.
♦ سریع قضاوت نکنید
از قدیم گفتهاند یککلاغ چهلکلاغکردن باعث بزرگنمایی موضوع و باورپذیرترشدنش برای دیگران میشود. برخی عادت دارند وقتی مطلبی را میشنوند، دیدگاهها و نظرات خود را هم به آن قلاب کنند و با انتقال مطالب شنیدهشده به افراد دیگر، سعی در مجابکردن مخاطبان تازه به پذیرش مطلب ساخته و پرداختهشده ذهن خود دارند. باید بدانید که با شنیدن چنین مطالبی دست به قضاوت درباره واقعیبودن آن نزنید و حرفهایی را که میشنوید باور نکنید. در چنین موقعیتهایی تنها نظرات کسانی را که به آنها اطمینان دارید و از درستی حرفشان مطمئن هستید باور کنید.
♦ میل به باورکردن
با وجود اینکه ممکن است بدانیم برخی اخبار و اطلاعاتی که دریافت کردهایم منطق درستی ندارد و با هیچ متر و معیاری پذیرش اش درست بهنظرنمیرسد، اما برخی میل به باورکردن اتفاقات و رویدادهایی را دارند که در اطراف آنها رخ میدهد. شاید دلیل این موضوع را باید تمایل مغز به صرفهجویی در وقت و انرژی دانست. مغز ما بیشتر مایل است به جای استفاده از تحلیلها و بررسی موضوعات، بر پایه شهود تصمیمگیری کند. دلیل دیگری که باعث میشود میل افراد به باورکردن مسائل، بیشتر از باورنکردن آن باشد این است که شایعهها گاهی آنچنان حرفهای طراحی و تبلیغ میشود که بتواند بهراحتی پذیرفته شود. تکرار چنین مواردی به باورپذیرشدن ما در مقابل هر رویدادی منجر میشود.
♦ احساسات خود را کنترل کنید
برخی افراد هستند که بهسادگی به دیگران اعتماد زیادی دارند. اعتماد بیش از حد، باعث زودباوری و بیاعتمادی، موجب دیرباوری میشود. در دریافت خبر، نه باید زیاد اعتماد کرد و نه باید بیاعتماد بود؛ چون در هر دو صورت، خود را از شنیدن واقعیتها محروم میکنیم. این را در نظر بگیرید که هیجانات فردی و احساسات، در دیرباوری یا زودباوری ما اثر منفی دارند. این هیجانات را کنترل کنید و نگذارید احساس خوشایند شما نسبت به یک فرد، سبب شود که هر حرفی را که میزند باور کنید. یا بر عکس، نظر منفی شما نباید سبب شود که نظرات او را نادیده بگیرید و حرفهایی را که میزند باور نکنید. اگر احساساتتان را کنترل نکنید ممکن است خسارتها و صدماتی به شما وارد شود که جبران آن، گاه غیرممکن است....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/50316/preview/
#خودآزاری_خبری_تحلیلی
یادداشتی میخواندم که بر خودآزاری خبری و تحلیلی ما تاکید داشت.
در این یادداشت آمده بود: این واقعیت جامعه ماست؛ مردمی که غرق در دریای خبر شدهاند. خبر هر چه منفیتر و غیر منتظرهتر باشد برای مخاطب و مصرفکننده جذابتر مینماید. اکنون میباید پرسید که آیا به لحاظ روانی مردم عادی ظرفیت جذب و هضم این حجم از اخبار که به طور معمول منفی است را دارند؟ عوارض روحی مصرف و جذب این حد از اخبار که طبعا تحلیل هم باید بشوند، چیست؟ بماند که بخشی از این اخبار هم #ساختگی یا #شایعاتی با اندک چاشنی حقیقت هستند.
تا امروز فکر کردید این حجم از خبر در طول روز به چه درد ما می خورد؟ آیا اطلاع از همه چیز خوب است؟
دلیل ندارد هر خبری را بخوانیم و پیگیری کنیم یا هر تحلیل یا نظری را بخوانیم و بپذیریم. ظاهر قضیه این است که چه اشکالی دارد که خبر و نظری را بخوانیم و بهترین آن را انتخاب کنیم؟ مگر گفته نشده که اقوال گوناگون را بشنویم و بهترین آنها را بپذیریم؟ این اتفاق در عمل به این سادگی رخ نخواهد داد.
هر تحلیلی را که بخوانیم، یکی دیگر در نقد و رد آن وجود دارد. هم تنوع و تعداد اخبار و موضوعات بینهایت زیاد و هم تحلیلها برای هر یک از آنها فراوان است و ما نیز وقت محدودی در اختیار داریم و حتی افراد حرفهای نیز قادر به انجام چنین کاری نیستند؛ چه رسد به افراد عادی. بنابراین توصیهای که به افراد میتوان کرد، این است:
1️⃣ سعی کنیم محدوده نیازهای خبری خود را تعیین کنیم، فراتر از آن نرویم و پیگیری نکنیم.
2️⃣حتیالمقدور از منابع خبری محدودی که اعتبار آن را برای خودمان مشخص کردهایم، استفاده کنیم. اگر خبری مهم است، پس حتما در منبع خبری معتبر ما نیز منتشر خواهد شد.
3️⃣در امور تحلیلی نیز سعی کنیم از تحلیل افراد معدودی که از میان تحلیلگران انتخاب کردهایم، استفاده کنیم. تحلیلهای گوناگون بیش از آن که آگاهیبخش باشند، بعضا متضاد هستند و موجب سردرگمی میشوند.
4️⃣ از اظهارنظر قاطع درباره اخبار و تحلیل آنها حتیالمقدور پرهیز کنیم تا هنگامی که به اطمینان نسبی برسیم. اگر نظری دهیم عقبنشینی از آن و اصلاحش سخت است و خودمان را گروگان نظرمان کردهایم، پس ایرادی ندارد قدری تأمل کنیم، زمان برای نظر دادن از دست نمیرود.
5️⃣ و بالاخره هر متنی را که میخوانیم، به محض آن که دیدیم نویسنده اقدام به تحقیر دیگران (هر کسی که باشد) یا توهین به آنها کرده است، از خواندن ادامه متن انصراف دهیم. توهین به دیگران در حقیقت توهین به شعور خواننده است. اجازه ندهیم به شعورمان توهین شود.»
✅مراقب باشیم #اوور_دوز_اطلاعاتی_و_خبری نکنیم.
انزجار یا تهوع یکی از حسها یا عواطف مشترک انسانی (یکی از هفت حس) در سطح جهانی است. انزجار و تهوع از جمله جاهایی است که رابطه میان ذهن، بدن، تخیل از طرفی و رابطه میان امر فرهنگی و امر فردی از طرف دیگر را به خوبی نمایان میکند.
یکی از کارکردهای تهوع در واقع همین دور کردن سریع امرِ فاسد و تهوعآور قبل از آمیختهشدن با بدن، وارد شدن به معده و قرار گرفتن کامل در مدار دید یا بویایی و چشایی است.
با وجود این، انزجار و تهوع اموری فرهنگی و تاریخی هم هستند. مثلاً در مورد خوردن غذا، این ذائقه فرهنگی به خوبی آشکار است، برای ایرانیها سخت است که خرچنگ زنده بخورند، برای فرانسویها خوردن کلهپاچه و برای هندیها خوردن گوشت گاو یا جگر اردک آسان نیست.
مصادیق انزجار و تهوع از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. با این وجود، «ریختهشدن خون» به شکل خشونتبار در همه جوامع، انزجار آور تلقی میشود.
باز هم باید توجه داشت که هر جامعهای ریختنِ خون را به گونهای خاص طبقهبندی و تعریف میکند. مثلاً قمهزنی -که در جامعه سنتی ایران امری رایج بود- به مرور زمان از منظر عمومی دور نگه داشته شد.
این روزها انسان مدرن، که بیشترین میزان مصرف گوشت و بنابراین ریختنِ خون را در میان تمام جانداران داراست چشمِ دیدنِ قربانیشدنِ حیوانات در مراسم مذهبی را ندارد و ممکن است دچار تهوع بشود.
اما انگار مسئله فقط جلوی چشم نبودن خون است و نه ریختهنشدن آن. بسیاری از فیلمها و سریالهای پر بینندهای که امروزه در دسترس جوانان و حتی نوجوانان و کودکان است ریختهشدن خون را عادی جلوه میدهند. بعضی کسانی که امروز در فضای مجازی پرچم مبارزه با خونپاشی برداشتهاند، همین سریالها را تبلیغ میکنند.
جامعه و رسانهها به ما یاد میدهند که نسبت به ریختهشدن کدام خون حساس، و نسبت به ریخته شدن کدام خون بیتفاوت و حتی خوشحال باشیم. ریختهشدن خونِ دشمن و گرفتن انتقامهای سخت ممکن است باعث مسرت برخی شود. یا ریختهشدن خون کسانی که از ما دور یا با ما همزبان نیستند، کسانی در عراق، سوریه، هند، افغانستان یا حتی سیستان و بلوچستان آنقدرها خون ما را به جوش نمیآورد. بنابرین ما عموماً جایی حساسیت بیشتری نشان میدهیم که احساس خطر کرده و خشونتِ خونبار را به خود نزدیک احساس کنیم.
تمرکز فضای مجازی و کابران بر فرد قاتل، این عجله برای محکوم کردن، استفاده از این کلمات تیز و برنده، پارهکردن و دریدنِ لباس کلمات با داسهایی که روی هوا چرخ میزنند، استفاده از کلمات سرخ، این خونپاشی و خونخواهی به جز احساس خطر شخصی، کارکرد دیگری هم دارد: ایجاد نهایت فاصله میان کاربر و قاتل.
در این شرایط تهوعآور هو کردن عمومی یک مجرم، به ما یک آن، یک لحظه هم که شده، احساس خوببودن، انسانبودن، روشنفکر بودن، مسئولیتپذیر بودن و اخلاقیبودن میدهد.
با اینکه قتل بد است، خوب است قبل از پرتاب سنگ، به دستانِ خود، به سنگِ خود، به سهمِ خود نگاه کنیم.
.
این روزها ماجرای قتل مرحومه رومینا اشرفی از بحث داغ شبکه های اجتماعی است که واکنش های بسیاری را به همراه داشته و اما روایت من شرح دیگری دارد.
.
با انتشار خبر قتل رومینا اشرفی تصویر مرحومه در شبکه و پیام رسان های اجتماعی دست به دست چرخید و میلیون ها بار دیده شد اما اتفاق جالب برایم بازنشر تصویر توسط رورنامه جام جم بود که عکس را با هنر فتوشاپ سانسور کرد آنهم بخاطر ممیزی های جاری ! آیا در عصر اطلاعات و ارتباطات و زندگی در جامعه شبکه ای این دست سانسور ها سودی دارد؟
Cyber_Literacy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀اینترنت چگونه وارد ایران شد؟
🔴تعهدات داده شده هنگام ورود اینترنت به ایران!
🔶آیا فیلترینگ فقط در کشور ما وجود دارد؟
♻️کدام کشور جهان بیشترین فیلترینگ را اجرا می کند؟
🔵اسنودن گزارش می دهد : سازمان های جاسوسی به چه اطلاعات کاربران دسترسی دارند؟
⚠️خطر اندروید را از زبان اوباما بشنوید!
🔵مارک زاکربرگ (مدیر فیسبوک ، اینستاگرام و واتس اپ)کیست؟
♦️چه چیزی جای جاسوسان سیا را در ایران پر کرد؟
در مورد اهمیت و ارزش اطلاعات ، انواع داده ، نوع اطلاعات سرقت شده و راه های دسترسی جاسوسان به اطلاعات کاربران، فراداده و متادیتا ، داده کاوی و دیتاماینینگ و تحلیل افکار کاربران اینترنت بیشتر بخوانید :
http://morshedkhan.ir/post/اهمیت-و-ارزش-اطلاعات
🔰#سلطه_دشمن
📌به ما بپیوندید:
🇮🇷 @rafsha
فرهیختگان در گزارشی با تحلیل آمار بازدیدها در تلوبیون، برنامه #جهان_آرا را پربینندهترین برنامه سیاسی تلویزیون معرفی کرده.
دریغا که برخی مدیران تنگنظر رسانه ملی، قدر مخاطبان خود را نمیدانند و برنامههای پرمخاطب را بهجای اینکه سرمایه بدانند، تهدید و خطر میشناسند.
@yaminpour
✅ آینده بودگی (Futureness)
🔸افراد به نسبت مقدار فکری که صرف آینده- زمانی متمایز از گذشته و حال- می کنند با یکدیگر تفاوت بسیار دارند. بعضی افراد نسبت به افراد دیگر منابع درونی بیشتری را صرف تصور کردن و دیدن خود در آینده می کنند؛ یعنی اینان امکانات و احتمالات آینده را تصور تجزیه و تحلیل و ارزیابی می کنند. در این مورد نیز که تا چه حد می توانند خود را در آینده تصور کنند با یکدیگر تفاوت دارند. کسانی عادت کرده اند که به « آینده دور» فکر کنند. دیگران فقط به « آینده نزدیک» می نگرند .
🔺بنابراین ما از آینده بودگی(Futureness) دست کم دو جنبه داریم: چقدر، و تا کجا. شواهدی در دست است که در بین جوانان طبیعی، دوران پختگی، به قول استفن کلاینبرگ جامعه شناس از دانشگاه پرینستون، همراه است با" توجه روز افزون به رویدادهای آینده دوردست". این مطلب حاکی از آن است که افرادی که در سنین مختلف به سر می برند، اساساً به میزان متفاوتی به آینده توجه دارند. افقهای زمانی آنان نیز ممکن است با هم متفاوت باشد. اما مسئله سن تنها عامل تاثیرگذار بر آینده بودگی ما نیست. شرایط فرهنگی بر آن اثر می گذارد و یکی از مهمترین عوامل موثر فرهنگی، آهنگ تغییر در محیط پیرامون است.
* شوک آینده، تافلر*
📌پارک آینده پژوهی
انزجار یا تهوع یکی از حسها یا عواطف مشترک انسانی (یکی از هفت حس) در سطح جهانی است. انزجار و تهوع از جمله جاهایی است که رابطه میان ذهن، بدن، تخیل از طرفی و رابطه میان امر فرهنگی و امر فردی از طرف دیگر را به خوبی نمایان میکند.
یکی از کارکردهای تهوع در واقع همین دور کردن سریع امرِ فاسد و تهوعآور قبل از آمیختهشدن با بدن، وارد شدن به معده و قرار گرفتن کامل در مدار دید یا بویایی و چشایی است.
با وجود این، انزجار و تهوع اموری فرهنگی و تاریخی هم هستند. مثلاً در مورد خوردن غذا، این ذائقه فرهنگی به خوبی آشکار است، برای ایرانیها سخت است که خرچنگ زنده بخورند، برای فرانسویها خوردن کلهپاچه و برای هندیها خوردن گوشت گاو یا جگر اردک آسان نیست.
مصادیق انزجار و تهوع از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. با این وجود، «ریختهشدن خون» به شکل خشونتبار در همه جوامع، انزجار آور تلقی میشود.
باز هم باید توجه داشت که هر جامعهای ریختنِ خون را به گونهای خاص طبقهبندی و تعریف میکند. مثلاً قمهزنی -که در جامعه سنتی ایران امری رایج بود- به مرور زمان از منظر عمومی دور نگه داشته شد.
این روزها انسان مدرن، که بیشترین میزان مصرف گوشت و بنابراین ریختنِ خون را در میان تمام جانداران داراست چشمِ دیدنِ قربانیشدنِ حیوانات در مراسم مذهبی را ندارد و ممکن است دچار تهوع بشود.
اما انگار مسئله فقط جلوی چشم نبودن خون است و نه ریختهنشدن آن. بسیاری از فیلمها و سریالهای پر بینندهای که امروزه در دسترس جوانان و حتی نوجوانان و کودکان است ریختهشدن خون را عادی جلوه میدهند. بعضی کسانی که امروز در فضای مجازی پرچم مبارزه با خونپاشی برداشتهاند، همین سریالها را تبلیغ میکنند.
جامعه و رسانهها به ما یاد میدهند که نسبت به ریختهشدن کدام خون حساس، و نسبت به ریخته شدن کدام خون بیتفاوت و حتی خوشحال باشیم. ریختهشدن خونِ دشمن و گرفتن انتقامهای سخت ممکن است باعث مسرت برخی شود. یا ریختهشدن خون کسانی که از ما دور یا با ما همزبان نیستند، کسانی در عراق، سوریه، هند، افغانستان یا حتی سیستان و بلوچستان آنقدرها خون ما را به جوش نمیآورد. بنابرین ما عموماً جایی حساسیت بیشتری نشان میدهیم که احساس خطر کرده و خشونتِ خونبار را به خود نزدیک احساس کنیم.
تمرکز فضای مجازی و کابران بر فرد قاتل، این عجله برای محکوم کردن، استفاده از این کلمات تیز و برنده، پارهکردن و دریدنِ لباس کلمات با داسهایی که روی هوا چرخ میزنند، استفاده از کلمات سرخ، این خونپاشی و خونخواهی به جز احساس خطر شخصی، کارکرد دیگری هم دارد: ایجاد نهایت فاصله میان کاربر و قاتل.
در این شرایط تهوعآور هو کردن عمومی یک مجرم، به ما یک آن، یک لحظه هم که شده، احساس خوببودن، انسانبودن، روشنفکر بودن، مسئولیتپذیر بودن و اخلاقیبودن میدهد.
با اینکه قتل بد است، خوب است قبل از پرتاب سنگ، به دستانِ خود، به سنگِ خود، به سهمِ خود نگاه کنیم.
سواد رسانه و روانشناسی
مدیر: Vavgh01@
برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید.
کانال حداقل "سه روز در هفته" به روز رسانی می شود.
https://eitaa.com/resane_ravanshenasi
📣 جنگ تويیتر و ترامپ
🔺شبکه توییتر برای نخستین بار با اضافه کردن برچسبی به دو توییت دونالد ترامپ خوانندگان را به راستی آزمایی حقایق در این زمینه دعوت کرده است.
🔺رئیس جمهوری آمریکا هم در واکنش به این اقدام توییتر، این شبکه اجتماعی را به دخالت در انتخابات سال ۲۰۲۰ متهم کرده است.
🔺ابتدا دونالد ترامپ روز سه شنبه ششم خرداد در دو توییت نوشته بود که رای دادن از طریق پست در انتخابات پیش روی آمریکا به « تقلب» گسترده منجر میشود و پیش بینی کرد که «صندوقهای پستی به سرقت بروند.»
🔺اما توییتر برچسبی و لینکی در پایین این دو توییت اضافه کرد که نوشته بود «حقایق درباره رای دادن از طریق پست را دریافت کنید.»
منبع: مهر
💡#رومینا؛ کاسبان خون و فقدان نورافکن رسانه ها
✍️معصومه نصیری
رخدادی تلخ افکار عمومی را آزار داده است. پدری دستش به خون دخترش آلوده شده و بی شک در حال حاضر غمگین ترین فرد این ماجراست.
در همه سالهایی که خبرنگار دستگاه قضایی بودم آموختم که هیچ قتلی را نه می توان از خود دور دانست و نه تک عاملی؛ عوامل پیدا و پنهان فراوانی بر وقوع چنین رخدادهایی اثر میگذارند. اما معمولا بعد از وقوع، همه ی ساکتانی که به موقع نه اصلاح قانون برایشان مهم بوده و نه حتی یک صفحه از آن را خوانده اند، مدعیان اصلی می شوند.
تناقض ها رو میشوند، عده ای که یک روز از کودک همسری به عنوان نشانه توحش در هزاره سوم نام می برند امروز همان را رابطه عاشقانه خطاب می کنند، جریانی رسانهای «ضربه به سر» را «سر بریده» مطرح میکند تا با درگیرکردن بیشتر احساسات مردم، از این #واقعه_سیاه بهره برداری سیاسی کنند، یکی داد اکران فیلمش را دارد، یکی درصدد زیر سوال بردن غیرت در خانواده است، یکی دنبال تسویه حساب سیاسی و جناحی است، یکی دنبال مهر تایید بر سند ۲۰۳۰ و...
اما اینجا «رومینا، پدر و واقعیت» قربانیان اصلی است.
به کلیدواژه های پرکاربرد این چند روز دقت کنید. تماما در خدمت تقلیل نقش پدر در خانواده، تقلیل خواسته زنان و دختران سرزمینمان، زیر سوال بردن اسلام و بزرگنمایی و مرتبط ساختن یک قتل و اشتباه خانوادگی به کل اسلام و نگاهش به زن و حتی دوقطبی سازی های کاذب است.
ما هنوز دقیقا نمی دانیم از اصلاح کدام قانون و اصلاح کدام نگاه سخن می گوییم اما همنوایی می کنیم با صداهایی که از حنجره های اجاره ای خارج می شوند، همان ها که اهمیت موضوعات برایشان فقط در حد یک سوژه برای #نفرت_پراکنی و ترویج بدبینی است.
اینجا اما رسانه نباید خواب باشد. این ماجرا جان میدهد برای تولید شایعه، برای جعلیات، برای روایت سازی های اشتباه. اگر رسانه خواب بود یا لاک پشتی حرکت کرد و در سه بعد «گزارشگری رویداد»، «بررسی کارشناسانه» و «مطالبه گری از مسوولان» وارد عمل نشد، باید نظاره گر ربایش افکار عمومی توسط فیک ها و وامداران سیاسی باشیم. رسانه بیدار سوژه محور است. میداند که مطالبه گری تنها مختص زمان وقوع حادثه نیست. میداند ذره بینش را روی نواقص بگذارد و تا حصول نتیجه کنار ننشیند. رسانه بیدار همچون نور افکن با تاباندن نور همه ابعاد را روشن میکند تا مجال را از رسانه نماها بگیرد، تا خود روایت گر حقیقت برای مخاطبان باشد.
🔅چند نکته:
در لحظه نگارش این متن خبرها از بازداشت بهمن خاوری به اتهام آدمربایی و برخی شواهد که حاکی از نقش داشتن او در عصبانیت پدر رومینا اشرفی است، حکایت دارند. روایت غالب شده در اذهان عمومی پدر داس بدستی است که سر دخترش را بریده است. ابعاد گوناگون موثر در این فاجعه مهم هستند اما آنچه اول مطرح می شود موفقیت بیشتری برای پذیرش توسط مخاطبان را دارد.
این چند روز متعدد فایل های صوتی که مدعی هستند صدای پسر ماجراست بازنشر هستند. به ادبیات فایل ها دقت کنید. بیش از شرح رخداد و صحبت از عشق و عاشقی سخن از سنی و شیعه، حکومت اسلامی، دخترکشی در اسلام و ...است. این ادبیات یعنی پالس برای فیک دانستن محتوا.
همه ما از این ماجرا دردمان آمده است و این قتل هم به هیچ عنوان قابل توجیه نیست اما برخورد بسیار سخت با تعدی جسمانی به زنان و پیش بینی مجازات سخت قانونی برای مرتکبان آن، مطالبه جدی است که رسانه و افکار عمومی باید پیگیری کنند. برخوردهای احساسی بدون خروجی مشخص نه باب تکرار چنین رخدادهایی را می بندد نه دردی از جامعه دوا میکند. سرگرم و احساساتی نشویم؛ عاقلانه مطالبه گری کنیم.
📍سلبریتیها
✍🏻روزبه فیض
افرادی که واقعیتِ درونیِ پررنگی دارند به سادگی آن را تابعِ موضوعات بیرونی—هر چقدر هم که مهم یا جذاب به نظر برسند—نمیکنند.
✅این اشخاص از درون به بیرون حرکت میکنند، یعنی با تکیه بر واقعیتِ درونیشان وارد عرصهٔ عمومی میشوند و اگر هم شهرتی کسب کنند، #شهرتی است که به واسطهٔ قدر و منزلتِ همان واقعیتِ درونیِ آنها شکل گرفته است. اینها افرادی هستند که میتوانیم آنها را «صاحبْشخصیت» بدانیم، به این معنی که شخصیتِ آنها مبتنی بر #واقعیتِ_درونیِ_غنی، ریشهدار، پرداخته و باوقاری است که به راحتی تحتِ تأثیرِ محرکهای محیطی و اجتماعی قرار نمیگیرد.
✅شکی نیست که تعداد قابل توجهی از افرادِ مشهور در یک جامعه صاحبْشخصیت هستند، اما خیلی از افرادِ مشهور را نیز نمیتوانیم صاحبْشخصیت تلقی کنیم. گسترش رسانههای جمعی این امکان را برای عدهای فراهم آورد که بدونِ داشتنِ واقعیتِ درونیِ قابل اعتنایی بتوانند صرفاً از طریق حضور همزمان در تعدادِ زیادی #صفحهٔ_نمایش به شهرت برسند؛ پدیدهای که با شکلگیری و رشد شبکههای اجتماعی تشدید نیز شده است.
❗️این افراد که معمولاً آنها را به عنوان «سلبریتی» میشناسیم، به جای تقویتِ واقعیتِ درونی و شکل دادنِ شخصیتشان بر پایهٔ آن، به این نگاه میکنند که #شهرت_در_عرصهٔ عمومی چه طلب میکند و سعی میکنند پندار و گفتار و کردارشان را با همان مطالبات تنظیم کنند. شخصیتِ این افراد تا حدی زیادی تابعِ مطالباتِ عمومی و #شهوتِ_شهرت است و به این ترتیب واقعیتِ درونیشان تُنک و بیمایه باقی میماند.
❓اما آیا فرد نمیتواند عمدتاً با تکیه بر مطالباتِ عمومی، شخصیتِ توانمند و باوقاری برای خودش دستوپا کند؟ پاسخ کوتاه «خیر» است. طبعاً نمیتوانیم حکم مطلقی صادر کنیم و همیشه استثناهایی وجود دارد، اما همانطور که در یادداشتِ دیگری توضیح دادم، در عرصهٔ موضوعاتِ انسانی و اجتماعی استثناها معمولاً مؤیدِ قاعدهای عمومی هستند و نه ناقض آن. در اینجا هم قاعده این است که سلبریتیها—یعنی افرادی که عمدهٔ همّوغمّشان این است که تصویرِ عمومیشان جذاب و مشهور باشد و به رشد و پرداختِ واقعیتِ درونیشان کمتوجهند—مجبورند به الگوهای موردِ پسند یا #توجهِ_عموم رو بیاورند.
اما سلیقهٔ عمومی فاقدِ حساسیت و ظرافت است و همچون آینهٔ همگنسازیْ پیچیدگیها، گوناگونیها و شگفتیها را به پدیدههایی نافرم، مبتذل و #عادی تبدیل میکند.
🔻بنابراین، شخصیتِ یک سلبریتی آینهای از #پسندِ_میانگینِ_عمومی میشود و کممایه و توخالی میماند. تمایلِ عموم و افرادی که از حضور سلبریتیها بهره میبرند ارائهٔ روایتها و تصویرهایِ «سادهفهم»، «جذاب» و «آشنا» است و یک سلبریتی هر چه بیشتر خود را با این تمایلِ عمومی همراه کند، بیشتر «پاداش» میگیرد.
🔻 آنچه افراد کمشخصیت و میانمایه را به سلبریتی تبدیل میکند همان فرایندی است که جهان و مناسبتهایش را به عنوانِ پدیدههایی ساده و تقلیلیافته معرفی میکند که میتوان آنها را به راحتی توضیح داد و بدونِ زحمت فهمید.
نکتهٔ دیگر این است که باید تمایزی بینِ « سلبریتی» و « #ستاره» قائل شویم، چرا که این دو مفهوم اگر چه با هم همپوشانی دارند، اما یکسان نیستند.
🔹 «ستاره» کسی است که در حوزهٔ حرفهایاش کوشیده و به واسطهٔ همان هم در منظرِ عام درخشیده و مشهور شده است. بنابراین، ستارهٔ آسمانِ سینما یا ستارهٔ آسمانِ سیاست کسی است که مهارتها، تلاشها و دستاوردهایش در عرصهٔ سینما یا سیاست قابلِ اعتنا و جدی است. ستارهٔ واقعی دارای واقعیتِ درونیِ محکمی است— دستِ کم در حوزهٔ عملکردش—و شهرتش نیز کموبیش مبتنی بر تلاشها و #موفقیتهایِ_واقعی است.
🔹برعکس، سلبریتی کسی است که #هنری_جز_مشهور_شدن_ندارد و به جز جلوههای ظاهری و شیوههای جلبِ توجهِ عموم چیزی برای عرضه کردن ندارد. چنانچه میکروفون و صفحهٔ نمایش را از وی بگیرند به سرعت و به کلی از صفحهٔ روزگار محو میشود، تو گویی هرگز وجود نداشته است.
🔸 سلبریتی ستارهای قلابی است که شهرتِ اجتماعیاش را از طریقِ جا زدنِ خود به عنوان یک ستاره یا دستِ کم یک شبهِ ستاره به دست میآورد، اما در واقع نه تنها ستاره و شبهستاره نیست، بلکه سیارکی خُرد و بیمایه است که بیاراده تحتِ تأثیر #جاذبهٔ_مُد و تبلیغ، گردِ کانونهای مصرفگرایی و ابتذال میچرخد. سلبریتی نوری از خود ندارد، بلکه زرقوبرقهای کمارزش و زودگذرِ عرصهٔ عمومی را بازتولید میکند.
🔸کمتر کسی به دانستنِ واقعیتِ درونیِ یک رهگذرِ معمولیِ خیابان علاقه نشان میدهد،اما خیلیها دوست دارند واقعیتِ درونیِ یک سلبریتی را بدانند. آن چه کمتر به آن توجه میشود این است که واقعیتِ درونیِ آن رهگذر معمولیِ خیابان از واقعیتِ زندگیِ بیشتر سلبریتیها پررنگتر، زندهتر، منحصربهفردتر و در مجموع جالبتر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸ببینید چطور از جنگ جلوهای رنگین به نمایش میگذارند تا ایران را به سوریه و عراقی دیگر تبدیل کنند!
تئوریزه و توجیه کردن جنگ توسط رسانه ها نیز به همین شکل است...