eitaa logo
ایستگاه روایت شهدا
453 دنبال‌کننده
573 عکس
341 ویدیو
11 فایل
🌱‟رِوٰایَتْگَرِی‟ قِصِه‌ی دلدادگیِ واماندگانِ از کاروان "شهدا"ست...! ✍️استاد محمدباقر نادم 🔶راوی موسسه روایت سیره شهدا_قم 🔶نویسنده 🔶پژوهشگر 🔶سخنران به یاد علمدار روایتگری🌷 #شَهِیدحٰاج‌ْعَبْدُالله‌ضٰابِط ✅ادمین: @admin_revayat_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 شهدای بزرگ و چهره‌های نورانی ✏️ رهبر انقلاب، در دیدار اخیر دانش‌آموزان و دانشجویان: آن کسانی که با این جنایتها مدّعی حقوق بشرند انسانهای بزرگی، ‌چهره‌های نورانی‌ای مثل سیّدحسن نصراللّه را، مثل هنیّه را، مثل سلیمانی را، مثل بقیّه‌ی شهدای بزرگ را تروریست میخوانند و مینامند در حالی ‌که باند تروریستی، خودشان هستند، باند جنایت‌کار خودشان هستند؛ این را امروز دنیا دارد میفهمد و بحمداللّه دانسته‌اند، فهمیده‌اند. ۱۴۰۳/۸/۱۲ 📥 نسخه قابل چاپ 📌 ما را دنبال کنید 🔰 🔰 روایت شهدا 🔑@revayat_shohada ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید... توی مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره بگذارید کمی هم من رانندگی کنم. من هم از ماشین پیاده شدم و حضرت آقا پشت ماشین نشستند و شروع به رانندگی کردند. میگفت بعد چند کیلومتر رسیدیم به یک دژبانی که یک سرباز آنجا بود و تا آقا رو دید هل شد. زنگ زد مرکزشون گفت: قربان یه شخصیت اومده اینجا... از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟ !! گفت نمیدونم کیه اما خیلی آدم مهمی هست خیلیییی گفتن:چه شخصیت مهمی هست که نمیدونی کیه؟؟؟ سرباز گفت:نمیدونم؛ولی گویا که آدم خیلی مهمیه که حضرت آیت الله خامنه ای رانندشه!!😂😂😂 این لطیفه رو حضرت آقا توجمعی بیان کردند و گفتند که ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود. راوی:محافظ مقام معظم رهبری "برگرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله لثارات الحسین علیه السلام 📌 ما را دنبال کنید 🔰 🔰 روایت شهدا 🔑@revayat_shohada
17.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا والصدیقین ای شهید، ای استخون های بی نام و نشان، سلام ما را به مادرتان حضرت زهرا برسانید... 🔹همزمان با سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره آئین تشییع و تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در شهر جم برگزار می گردد. 🎙مجری: علیرضا حاجیانی 🎙با روایتگری حجت الاسلام نادم معاون موسسه سیره شهدا 🎙مداحان: حاج علی واعظ، کربلائیان عرفان حبیب زاده و حسن عظیمی 🔹با اجرای گروه سرود صدای انقلاب 🔹زمان: پنجشنبه ۱۵ آذرماه ساعت ۱۴ ➖مکان: جم، مجتمع مسکونی شهرک شهید تندگویان 🔺ستاد استقبال شهید گمنام شهرستان جم @komeil_spgc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷حاج حسن؛ پدر غلامعلی همیشه می‌گفت: من این زندگی و همه بچه‌هایم را مدیون امام کاظم (علیه السلام) هستم. همه بچه‌ها به خصوص غلامعلی. وقتی تازه ازدواج کرده بود، بیماری حصبه می‌گیرد. حالش طوری وخیم می‌شود که وصیتنامه‌اش را می‌نویسد و می‌گوید برای مراسم ختمش لپه آماده کنند. می‌گفت: همان شب در عالم رؤیا آقایی نورانی را دیدم که به من گفت: بلند شو برو دعای کمیل. گفتم: می‌بینید که نای بلند شدن ندارم. آقا فرمودند: بلند شو. من شفایت را از خدا گرفته‌ام. تو زنده می‌مانی و خدا به تو فرزندانی خواهد داد که از پیروان راستین ما خواهند بود. پرسیدم: مگر شما که هستید؟ فرمودند: من موسی بن جعفر (علیه‌السلام) هستم. 🌷 شهید غلامعلی جندقی رجبی، همان رفیق حاج سعید حدادیان است که در نوحه معروف «یاد امام و شهدا»، او را شاعر و نوحه‌خوانی معرفی می‌کند که هرگاه دل، یاد آن ایام را می‌کند و از های و هیاهوی دنیا به تنگ می‌آید، شعرهایش را زمزمه می‌کند: این رفیقم غلامعلی، نوحه خونه، روضه خونه/ وقتی دل بابات می‌گیره؛ شعرای اونو می‌خونه.... ✅ یکی از شعرهای زیبا و ماندگار شهید غلامعلی: قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف و کرمت امام رضضا .. 📌 ما را دنبال کنید 🔰 🔰 روایت شهدا 🔑@revayat_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟! گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم. چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم اما میگن تو دیگه شورشو در آوردی...! 🌷یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟! میگوید:گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمی شنود و چشمی که حرام ببیند توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا نمیکند...!! 📌 ما را دنبال کنید 🔰 🔰 روایت شهدا 🔑@revayat_shohada ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
با آنکه منزل ما در شمال تهران بود، اما مطب خود را در جنوبی ترین نقطه تهران دایر کرده بود تا در هوای فقرا تنفس کند و همدم آنها باشد. دکتر فیاض بخش متخصص جراحی بود اما از بیماران در حد پزشک های عمومی، حق ویزیت می گرفت. در مطبش روی یک تکه مقوا با خط زیبایی نوشته بود: «حداکثر ویزیت ۳۰۰ ریال اما شما نسبت به توان تان می توانید پرداخت کنید !» شبانه روز خود را وقف مردم می کرد. گاهی شب ها خستگی مفرط را که در چهره‌اش می دیدم و برای اینکه استراحت کند، تلفن را قطع می کردم اما وقتی از این ماجرا باخبر می شد به شدت گله می کرد. یک بار گفت: «من قسم خورده ام در خدمت مردم باشم و آن موقع که قسم یاد کردم، ساعتی را برای انجام این کار تعیین نکردم.» راوی: همسر شهید 📌 ما را دنبال کنید 🔰 🔰 روایت شهدا 🔑@revayat_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ... ... . ▪️رئیس ستاد لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود. عملیات والفجر هشت فاو ، بچه های مازندران برای ساخت سنگر نیاز به الوار چوب داشتند.با قایق چوب ها را به حاشیه اروند می آوردند و به فاو انتقال می‌دادند.اما حاشیه ی اروند وقتی آب جزر و مد میشد باتلاقی درست میشد که کار انتقال چوب ها را با مشکل روبرو می‌کرد. . ▪️یک روز حسینعلی با وجود اینکه که خود در جبهه مسئول هم بود به همراه نیروهایش شروع به انتقال این چوب ها کردند.تا زانو و کمر در گل و لای فرو می‌رفتند.دقایقی گذشت ، معاونش دید بچه ها یکی یکی بخاطر آن شرایط سخت از زیر کار شانه خالی کردند اما حسینعلی انگار نه انگار همچنان مشغول انتقال چوب هاست.میگفت : وقتی این شرایط و دیدم زبان به گلایه باز کردم و گفتم حاجی چه وضعشه همه رفتن که ، فقط من و شما موندیم ...با همون سر و وضع گلی و خستگی و عرقی که می‌ریخت: لبخندی زد و گفت : خدا میبینه برادر ...ما مسئولیم.نباید شونه خالی کنیم.تو هم نگران نباش.تمام این لحظات تو دوربین خدا در حال ضبطِ.... . 📌 ما را دنبال کنید 🔰 🔰 روایت شهدا 🔑@revayat_shohada