۳۱ فروردین ماه #سالروز_شهادت اولین شهید روحانی مدافع حرم زینبی، جاویدالاثر #شهید_محمدمهدی_مالامیری گرامی باد . 🥀
☑️نام: محمد مهدی
☑️نام خانوادگی: مالامیری
☑️تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۰۳/۲۶
☑️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
☑️محل شهادت: سوریه - درعا
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
شهید حجتالاسلام محمدمهدی مالامیری، در روز دوشنبه ۲۶ خردادماه ۱۳۶۴ هجری شمسی، مصادف با ۲۶ ماه مبارک رمضان در خانوادهای روحانی و ولایی چشم به جهان گشود.
او تحت تربیت پدر و مادری دلسوز و متدین بود؛ پدر و مادر او هر دو اهل استان مازندران که پدرش اهل کجور و مادرش از سلسلهی جلیلهی سادات خاندان حسینی شهرستان آمل میباشد. پس از گذراندن دورههای ابتدایی و راهنمایی با رتبههای عالی، در ابتدای نوجوانی در مدرسه علمیه فاطمی دروس حوزوی خود را شروع کرد.
سختکوشی و تهذیب باعث شد بعد از سپری نمودن مقامات و سطح عالی حوزه در هشت سال بهعنوان طلبهای ممتاز در محضر حضرات آیات عابدی، آملی لاریجانی، شبزندهدار، مدرسی یزدی، سیفی مازندرانی و... بهره کافی ببرد تا جایی که قبل از سیسالگی در حوزههای علمیه کاشان، جامعه المصطفی العالمیه صلی الله علیه و آله و سلم و موسسه حضرت جوادالائمه علیه السلام به تدریس دروس سطح (رجال، درایه، رسائل، حلقات و کفایه) بپردازد.
وی هرچند بخش قابلتوجهی از زندگی خویش را صرف مطالعه و غور در مباحث علمی اختصاص داده بود، اما فعالیتهای تبلیغی را تا هنگام شهادت بهعنوان تکلیف و وظیفه شرعی بیهیچ بهانه و توجیهی انجام داد.
از ویژگیهای بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند.
ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسیالرضا علیه السلام ، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیختهای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.
سید حسن مبارز یکی از شاگردان خارجی وی که در جامعه المصطفی تحصیل میکند در شعری که برای استاد شهیدش محمدمهدی مالامیری سروده است، به این نکته اشاره نمود:
🔸همواره مهر بودی و آبان نداشتی
🔹دریای بیکرانه که پایان نداشتی
🔸ای چهار فصل زندگیات، عاشقانه سبز
🔹گل بودی و بهار، بیان نداشتی
🔸ای از جهان رها و گرفتار درد عشق
🔹جز وصل دوست چاره و درمان نداشتی
🔸امروز صبح به من گفت زندگی
🔹کاری به کار عالم امکان نداشتی
🔸با ما بگو حقیقت پنهان خویش را
🔹آری (خودش) همیشه نمایان نداشتی
🔸در لحظههای عاشقیات، نیمههای شب
🔹آيا تو از بهشت فراخوان نداشتی؟
تحولات کشورهای اسلامی از نوجوانی برایش اهمیت فراوانی داشت، اما جنایات فجیع گروههای افراطی و تکفیری و حرمتشکنیها بیشرمانه آنها آرام و قرار را از او ربوده بود.
بابای مهربان بُشری و فاطمه (۵ و ۲ ساله) تاب شنیدن نالههای جانسوز کودکان سوریه و عراق را نداشت و طعم خوش آرامش و لذتهای زندگی به ذائقه بهشتیاش را تلخ مینمود. از همین رو سفرهای تبلیغی آخرش را به مناطق مرزی و سنینشین رفت تا با نشر افکار التقاطی وهابیت و داعش مبارزه کند؛ اما غیرت و شجاعت عالمانهاش، وجدان بیدارش را به آن سوی مرزها کشاند. وی در دورههای فشرده آموزش نظامی را بدون اطلاع خانواده گذراند و با وجود شرایط مساعد کاری، تدریس و تحقیق را رها کرد تا به قول خودش به (حاصل آموختههایش) برسد.
روز اعزام نزدیک بود و هرلحظه نشاط و نورانیت، سیمای آرام محمدمهدی را دلنشینتر میکرد. او علت رفتنش را به مادر ولایتمدارش اینگونه گفته بود:
نمیتوانم در کنار همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم کودکان سوریه و عراق، والدینشان سربریده میشوند؛ آموختههای من از اسلام و تحصیل دروس حوزوی چنین اجازهای به من نمیدهد.
دانشآموخته مکتب فاطمی به نیابت از رهبر فرزانه و مجاهد انقلاب، برای دفاع از حریم پاک اهلبیت علیهم السلام راهی جبهههای نبرد علیه گروههای تکفیری آمریکایی شد.
وی سرانجام در شامگاه دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، مصادف با اول ماه رجب میلاد امام محمدباقر علیه السلام همراه با دیگر مجاهدان تیپ فاطمیون با شعار (کلنا عباسک یا زینب) در منطقه بصری الحریر استان درعای سوریه به آرزوی دیرینهاش رسید و جامه فاخر شهادت را بر تن کرد.
روحش شاد و یادشان گرامی باد...
ان شاءالله...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔻 راز شهادت #شهید_مالامیری ، از زبان پدر
▪️گفت میخواهم عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.
شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که #سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهيد_محمدمهدی_مالاميری
💠شهید حجت الاسلام محمدمهدی مالامیری مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود و پایاننامه ارشد خود را به زبان عربی نوشت. زمان دفاع از
پایاننامه دکترایش بود که به سوریه رفت.
🌺🌸🌺🌼🌺🌷🌷🌺🌺
💎 از ویژگیهای بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند.
🌸🌸🌹🌸🌸🌷🌼🌼
💢 ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیختهای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.
🌺🌺🌹🌸💐🌼🌼
بابای مهربان بُشری و فاطمه(5و2 ساله) تاب شنیدن نالههای جانسوز کودکان سوریه و عراق را نداشت و طعم خوش آرامش و لذتهای زندگی به ذائقه بهشتیاش را تلخ مینمود. از همین رو سفرهای تبلیغی آخرش را به مناطق مرزی و سنی نشین رفت تا با نشر افکار التقاطی وهابیت و داعش مبارزه کند. اما غیرت و شجاعت عالمانه اش، وجدان بیدارش را به آن سوی مرزها کشاند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سالروز_شهادت
مدافع حرم سردار #شهید_حسین_بادپا
نام و نام خانوادگی : حاج حسین بادپا
نام پدر:
محل تولد: رفسنجان
تاریخ تولد : ۴۸/۲/۱۵
تاریخ شهادت: ۹۴/۱/۳۱
محل شهادت: بصری الحدید، درعا، سوریه
محل دفن: کرمان
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگی_نامه
حسین بادپا شهیدی از دیار کریمان و از خطه رفسنجان است او امروز در جوار شهدای مدافع حرم قد علم کرده و با غرور به شهادتش مفتخر است.
او که شهد شیرین شهادت سهمش بود در شهرستان رفسنجان از توابع کرمان متولد شد، مادرش او را به عشق مولایش حسین نام نهاد.
حسین بادپا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. وی که سال های سال در جبهه های حق علیه باطل مبارزه کرد به درجه جانبازی ۷۰ درصد نایل آمد.
از وی سه فرزند به یادگار مانده است.
شهید بادپا از رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس است که در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) شهید شد.
سردار “حسین بادپا” دوست قدیمی سردار سرلشکر “قاسم سلیمانی” به همراه همرزم خود شهید هادی کجباف در عملیاتی در منطقه بصری الحریر استان درعا در سوریه شهد شهادت نوشید.
وی بیش از چهار سال به عنوان مسوول محور شناسایی و در مقاطعی نیز فرمانده گروهان و معاون گردان در لشکر ۴۱ ثارالله بود و در دوران دفاع مقدس یک چشم خود را نیز از دست داد.
شهید مدافع حرم در ماموریت های جنوب شرق لشکر ۴۱ ثارالله در مبارزه با عناصر ضد انقلاب و اشرار نیز فعال بود.
سرانجام در تاریخ ۳۰ فروردین سال ۹۵در منطقه درعا سوریه به شهادت رسید و پیکر پاکش به اسارت نیروهای تکفیری در آمد که ماه گذشته طی مبادلهای به همراه پیکرهای بیش از ۶۰ شهید مدافع حرم از تروریستها بازپس گرفته شد.
حسین بادپا به تاریخ ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۴۸ و در خانواده ای مذهبی اهل شهر رفسنجان از توابع استان کرمان به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر محل تولدش سپری کرد اما تقارن سنین نوجوانی او با دوران دفاع مقدس باعث شده بود تمام فکر و خیال حسین مشغول اعزام به جبهه باشد.
اشتیاق حاج حسین به حضور در جبهه ها بالاخره نتیجه داد و او به محض ورود به ۱۵ سالگی عازم جبهه های نبرد با نیروهای بعثی شد، حسین بادپا از آن به بعد مدت ۴ سال تمام را در جبهه ها گذراند و در این مدت به عنوان مسئول محور شناسایی و در مقاطعی هم در مقام فرمانده گروهان یا معاون گردان انجام وظیفه کرد.
حسین باد پا از افراد بسیار زحمتکش و مخلص لشکر ۴۱ ثارالله بود که بارها مجروح شد و در نهایت با از دست دادن یکی از چشمانش به عنوان جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس شناخته شد ولی با این وجود پس از جنگ هم از پا ننشست و در ماموریتهای جنوبشرق لشکر ۴۱ ثارالله در مبارزه با عناصر ضد انقلاب و اشرار در سال ۷۰ پیشتاز نبرد بود.
شهید بادپا خدمات زیادی را در عملیات های لشکر ۴۱ ثارالله در سال های ۷۱ تا ۷۳ درگردان زرهی تقدیم انقلاب کرد و حتی پس از بازنشستگی در سال ۱۳۸۳ هم، با راه اندازی دفتر خدمات درمانی روستایی منشا خدمت به روستاییان و مردم محروم بود و هیچ گاه ارتباط خود با بسیج و سپاه را قطع و حتی کمرنگ نکرد.
با آغاز درگیری های بین نیروهای مقاومت و تکفیری ها در سوریه حاج حسین هم به عنوان نیروی مستشاری و به صورت داوطلبانه عازم شامات شد اما به خاطر روحیه ای که داشت هیچگاه از درگیری ها فاصله نگرفت و در این مسیر بارها هم با مجروحیت به ایران بازگشت اما هر بار بدون این که منتظر بهبودی کامل بماند به سوریه برگشت تا کار ناتمامش را تمام کند.
سردار شهید حسین بادپا بالاخره مزد سال ها رزمندگی و ایثارگری را در سوریه و از عمه سادات گرفت و در اولین روز اردیبهشت ماه سال ۹۴ به همراه همرزم خود شهید هادی کجباف در عملیاتی در منطقه بصری الحریر استان درعا سوریه به شهادت رسید.
پیکر مطهر شهید مدافع حرم حسین بادپا پس از شهادت برای مدتی اسیر داعشی ها بود و با تاخیر یک ماهه به میهن برگشت و در میان تشییع پرشور همشهریانش تدفین شد، از این شهید بزرگوار سه فرزند به یادگار مانده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
⚜خلوص نيت شهيد هليسايي
🔹سردار سرتيپ پاسدار حسن شاهوار پور، فرمانده سپاه حضرت وليعصر (عج) خوزستان درباره خصوصيات اين شهيد مي گويد: شهيد مدافع حرم روزبه هليسايي انسان بسيار با اخلاصي بود و وجود بابركت وي سرشار از ايمان، تقوا و خلوص بود. 😊❤️
وي افزود: از خصلتهاي مهم و برجسته شهيد هليسايي امانتداري وي بود.⚡️ هر جا كه برنامهاي براي شهدا بود شهيد هليسايي در آن پيشقدم ميشد.🌟
اين فرمانده دوران دفاع مقدس ياد آور شد: شهيد هليسايي يكي از كساني بود كه در قضيه راهاندازي حركت راهيان نور در استان خوزستان نقش بسزايي داشت. 😍👌
#سالروز_شهادت
#شهید_روزبه_هلیسایی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
⚜خلوص نيت شهيد هليسايي 🔹سردار سرتيپ پاسدار حسن شاهوار پور، فرمانده سپاه حضرت وليعصر (عج) خوزستان
#زندگینامه
#شهید_روزبه_هلیسایی
شهید روزبه هلیسایی در سال۱۳۴۳ در اهواز متولد شدند. پدر ایشان رحیم علی در شرکت فولاد خوزستان شاغل بودند و مادرش گوهر خانم خانه دار بود. از لحاظ مالی وضع مساعدی داشتند و پدر ایشان مترجم زبان خارجه بود. محل سکونتشان محله ی حصیر آباد اهواز بود.۱۲ساله بود که فعالیتهای انقلابی خود را آغاز نمود و در دوران دبیرستان به پخش اعلامیه و توزیع کتب مذهبی می پرداخت و مورد تعقیب ساواک بود. ۱۴سالش بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. بعد از شروع جنگ تحمیلی اگر چه تلاش بسیاری نمود که به جبهه اعزام شود اما به علت سن کم ایشان اعزام نشدند. به همین علت در مساجد و پایگاه های پشت جبهه مشغول به فعالیت شدند سرانجام سال۶۱ به عنوان نیروی داوطلب بسیجی به جبهه اعزام شدند و همان سال استخدام رسمی سپاه شدند.
در دوران دفاع مقدس دو بار مجروح شدند و به افتخار جانبازی نائل شدند و همچنین فرمانده دسته در لشکر هفت ولی عصر(عج) و رزمنده گردان کربلا بودند و در واحد اطلاعات این لشکر هم فعالیت داشتند.
بعد از پایان جنگ تحمیلی دوره ی افسری را در دانشگاه امام حسین(ع)گذراندند. اهم مسئولیت های ایشان بعد از پایان هشت سال دفاع مقدس شامل: مسئول دفتر فرمانده سپاه اهواز، سپاه ناحیه خوزستان، معاونت عملیات لشکر ۷ ولی عصر(عج)، فرمانده گردان پشتیبانی لشکر و مدیر عامل شرکت ایثارگران نور که سهام داران آن رزمندگان گردان کربلا بودند که فعالیت اقتصادی انجام می دادند. و همچنین از سال۸۴ با پایگاه های بسیج در مساجد همکاری فعالی داشتند.
بعد از شروع جنگ در سوریه و به خطر افتادن امنیت حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) شور جهاد و دفاع از دو حرم شریف اهل بیت در وجود ایشان رخ می نماید و برای دفاع از جبهه اسلام در برابر داعشیان و سلفی های کافر عازم کشور سوریه می شوند.
در حالیکه می توانستند در آرامش و رفاه کنار خانواده خود زندگی کنند. جهاد در راه خدا را برگزیدند و برای اولین بار در تابستان سال ۹۲ بصورت داوطلبانه به سوریه اعزام شدند و هنگام برگشت از اولین ماموریت خود بر اثر برخورد با زمین فک ایشان پاره و مجروح شد. مجددا در سال ۹۳ برای بار دوم اعزام می شوند. سرانجام در تاریخ ۳۱\۱\۹۴ بر اثر اصابت ۴ گلوله تیربار به فیض شهادت نائل آمدند. اگر چه تاکنون پیکر مطهر ایشان به وطن بازنگشته است. اما روح بلندش بربال ملائک به مولا و مقتدایش حسین بن علی پیوست و با روی سفید در مقابل اباالفضل العباس(ع) جان به جان آفرین تسلیم کرد تا حرم اهل بیت علیهم السلام بار دیگر طعم تلخ اسارت را تجربه نکنند و از ایشان سه فرزند به نام های اسما، عبدالصادق، مائده به یادگار مانده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
سردار شهید #سید_جلال_حبیبالله_پور علمدار صابرین لشکر 25 کربلا بود، او استاد طرحریزی و اجرای عملیاتهای نظامی ویژه در شرایط سخت بود،☝️ سید جلال عزیز در عملیاتهای ویژه صابرین علاوه بر ابتکار عمل و چالاکی در عمق منطقه دشمن و در حین هدایت و فرماندهی نیروهای عملکننده با همه بچهها مهربان و صمیمی اما خیلی جدی بود✅
او که گوش به فرمان رهبرش بود و خوب فهمیده بود که دفاع از اسلام مستلزم رنجهاست و از بزرگترین عبادات محسوب میشود، 👌هنگامی که حضرت امام روحالله در تاریخ 25 تیر 64 فرمودند؛ باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام خودش را برای مبارزه و جهاد آماده کرد و تا لحظه شهادت تابع امر ولایت فقیه خویش بود،😊 سید شهیدمان؛ عامل به ایمان و وحدت بین نیروهای پیشکسوت و جوان سپاه بود و همیشه میگفت ایمان و وحدت و تعهد ما رزمندگان سپاه عامل پیروزیمان خواهد شد.✌️
سید جلال حبیب خدا بود! سید جلال محب حضرت زهرا (س) بود❤️، او به عشق مادر خواست گمنام بماند، آری او در مهر مادر خلاصه شده بود، ذره ذره وجود او نام مادر را صدا میکرد،😔 او برای صدها جوان مشتاق، حقیقتاً چراغ راه شد اما این وادی پر است از این ستارهها، پر است از کسانی که راه را نشان میدهند.💔
شهید مدافع حرم سید جلال حبیب الله پور🌹
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
سردار شهید #سید_جلال_حبیبالله_پور علمدار صابرین لشکر 25 کربلا بود، او استاد طرحریزی و اجرای عملیا
#زندگینامه
#شهید_سیدجلال_حبیباللهپور
سردار شهید سید جلال حبیب الله پور در تاریخ هفتم بهمن ماه سال ۱۳۴۶ در محله شهید طالبى شهرستان بابلسر، استان مازندران به دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده بود. پدرش سید حسین و مادرش ربابه نام داشت. سید جلال عضو نیروى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى بود و داراى تحصیلات لیسانس نظامى از دانشگاه امام حسین (ع) بود.
وی فرمانده محور سوم ثارالله لشکر عملیاتى ۲۵ کربلا بود. سید جلال در ۵۲ عملیات مرزى و برون مرزى شرکت کرد. ایشان از همان اوایل شروع جنگ سوریه خیلى پیگیر بود که براى دفاع از مظلومان و حریم ناموس اهل بیت به سوریه برود.
اوایل جنگ سوریه قرار شد حدود ۳۰ نفر از فرماندهان لشگر و با سابقه جبه جنگ تحمیلى براى کارهاى مستشارى و آموزشى به سوریه بروند که سید جلال یکى از آن ۳۰ نفر بود که حتى ویزایش هم آماده بود. اما پس از اسارت تعدادى از همکاران سپاه در سوریه پروازشان لغو شد. از همان موقع بود که بى قرارى مى کرد و خیلى هم به تهران مى رفت تا او را به سوریه اعزام کنند.
که سرانجام در تاریخ هجدهم اسفند ماه ۱۳۹۳ براى دفاع از حرم آل الله با عنوان فرمانده گروه صابرین به سوریه اعزام شد و پس گذشت ۴۳ روز در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ در منطقه بصرى حریر استان درعا به فیض شهادت نائل آمده بود و پیکرش در حوزه اشغالى داعش درآمد و مفقود شد.
در اعیاد مبارک بزرگ قربان تا غدیر در سال ۹۷ هدیه الهى به مردم شریف مازندران اینگونه رقم خورد که پیکر سردار شهید «سید جلال حبیب الله پور» به همراه پیکر شهید «سید سجاد خلیلى» پس از گذشت چند سال دورى و چشم انتظارى شناسایى شد و پس از طى مراحل مختلف آزمایشات متعدد؛ ابدان مطهرشان ثبت و پس از انجام سیر مراحل ادارى، به میهن اسلامى انتقال داده شد.
از سردار شهید «سید جلال حبیب الله پور» یک پسر به نام «سیدعلى» و یک دختر به نام «سیده فاطمه زهرا» به یادگار مانده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_مناسبتی
#وضعیت_واتساپ
#استوری
#شب_قدر
#شب_نوزدهم
#لیلةالقدر
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
📩 گناه، مانع پرواز انسان
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
در دعاى ابى حمزه، امام سجّاد عليه الصّلاة و السّلام عرض مىكند: «فَرِّق بَينِى وَ بَينَ ذَنبِىَ المانِعَ عَن لُزومِ طاعَتِك» يعنى اى پروردگار من! بين من و گناهى كه نمىگذارد ملازم با اطاعت تو باشم، جدايى بينداز. پس معلوم مىشود كه گناهان كه اساس در معناى گناه، همين چيزهايى است كه انسان به تبع شهوات و نفسانيّات خود، به آنها دست مىزند و مرتكب مىشود نمىگذارند كه انسان پرواز كند و اوج بگيرد.
🌙 #بهار_قرآن
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani