eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
442 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ «خداحافظ سردار» وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم ، سردار در مسجد امام حسین علیه السلام اصفهان با حضور خانواده ، دوستان و همرزمان ... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
● در خانه ما مرسوم هست که برای همدیگه نامه می‌نویسیم. نزدیک بله برونم بود و ناراحت از اینکه پدرم در مراسمم نیست ... ○ شب خواب بابا را دیدم و گفت نامه‌ای بنویس یکی از همرزمانم می‌آید منزل و ایشان در مراسم هم حاضر می‌شوند اما نمیدانستم کدام همرزم بابا... ● نامه‌ای نوشتم و شرح دادم و آدرس و روز مراسم را هم نوشتم گذاشتم خانه و گفتم این نامه را کسی نخواند همرزم بابا که آمد بدهید به او و رفتم بیرون از خانه سرکار... ○همان روز حوالی ظهر زنگ درب خانه به صدا درآمد، برادر کوچکم درب منزل را باز کرد، چیزی که دید قابل پیش بینی نبود... سردار سلیمانی پشت درب بود... به مادر گفت برو چادر سرکن حاج قاسم پشت درب است.مادر که باورش نمیشد گفت مگه حاج قاسم بیکار است بیاید منزل ما؟ اما آمد! ○نامه را در بسته دادند به سردار لبخندی زد و پرسید مراسم ساعت چند است؟ شب مراسم درب خانه عروس را زدند همه به هم نگاه کردند و از همدیگر پرسیدند منتظر فرد دیگری بودید!!! جواب‌ها منفی بود. درب باز شد...سردار پشت درب بود... آمد داخل و قول پدر عملی شد... بالاخره سوریه‌ای ها لقب درستی به داده بودند ... 🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔸زمانی که بعد از سه ماه حضور در منطقه به خانه آمد، او را نشناختم؛ به اندازه ی 50-60 سال پیر و شکسته شده بود. با گریه پرسیدم: چی شده که اینقدر پیر و شکسته شده ای؟ گفت: تازه متوجه شدم که بعد از عاشورا چه بر سر خانم حضرت زینب (س) آمده است. 🔹وقتی که حضرت زینب(س) به خانه اش بازگشت یک تار موی سیاه در سر ایشان نبود و همسرش نشناختش. 🔸دوری از عزیزان و دلتنگی یک طرف و دیدن پیکر دوستان شهیدم در مقابل چشمانم از طرف دیگر. وقتی می بینم بر سر مسمانان مظلوم چه بلاهایی می آورند و وقتی بعد از عملیات پیکر شهدایی را می بینم که تحت نظر من آموزش دیده اند و حالا… برایم سخت است! 🔹صحنه های کربلا را به وضوح در منطقه به چشم می توان دید، پس آدم می تواند در عرض یک روز پیر شود. وقتی مادرم و برادرم هم حسین را دیدند گفتند: ایشان دیگر نمی ماند؛ او دیگر متعلق به این دنیا نیست. 🔸ده روز اینجا بود که مدام درگیر کار و جلسه بود. بعد از ده روز دوباره تصمیم به رفتن گرفت. وقتی که می خواست برود به من گفت: خواب دیدم شهید می شوم، اگر شما راضی نشوید من قدم از قدم بر نمی دارم؛ امکان دارد جنازه ها برنگردند، سرها را ببرند و… داشت مرا آماده ی شهادتش می کرد. 🔹گفتم: من ناراضی نیستم اما شما نباید فکر شهادت را بکنی. بعد از آن به خانه ی مادرش رفتیم. حسین دست و پای مادرش را بوسید و گفت: مادر شما از من راضی باشید، قرار است من دوباره به سوریه بروم. مادرش گفت: نه! سه ماه رفتی اگر وظیفه و تکلیف هم بود دیگر ادا کردی. مملکت این همه جوان دارد. چرا شما دوباره بروی؟ 🔸حسین گفت: باشد نمی روم اما خودتان جواب حضرت زهرا(س) را بدهید. بگویید علی اکبر برای امام حسین(ع) عزیز نبود، اما بچه ی من برایم خیلی عزیز است و نمی توانم بفرستمش. فردا صبح که می خواستیم برگردیم، مادرشان گفتند: من راضی هستم، برو به سلامت. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۷آبان‌ماه ، گرامی باد . 🥀 ولادت : ۱۳۳۹/۵/۲۶ تهران شهادت : ۱۳۶۲/۸/۱۷ شیراز ، عوارض ناشی از مجروحیت : قبل از آغاز سخن از خداوند منان ، تمنا می کنم که قدرتی به بیان من عطا فرماید که بتوانم از زبان یک شهید و دست به قلم ببرم . چرا که جملات من اگر لیاقتی پیدا شد و مورد عفو و رحمت الله قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم تحت عنوان پر افتخار آخرین وصایای شهید خوانده می شود و کلام یک شهید با معیارها و شناختی که او از الله پیدا نموده و در زمان نوشتن این وصیتنامه از مغز قاصر من فرسنگها فاصله دارد . این حقیر از پیش خود چیزی برای گفتن یا نوشتن ندارد و آنچه هست پیام شهیدانی است که من رسالت رساندن پیام آنها را بر دوش خود احساس می کردم . اما همسر خوب و وفادارم ، خوشحال باش که لیاقت کسب عنوان پرافتخار خانواده شهید را پیدا نمودی و صبر کن بر مصائب دنیا که زود گذرند تو خود بخوبی میدانی که شهادت مصیبت نیست ، سعادت است و کمتر کسی این معنی را درک می کند یکروز بتو گفتم که شهادت بلندترین قدم بسوی تکامل است و امروز تو خود شاهد این معنایی... چندنکته : حفظ حجاب که بزرگترین سنگر زن به شما میرود ؛ اهمیت دادن به انجام امورات واجب خصوصا" نماز و نیکی به پدر و مادر ؛ کوشش در جهت تربیت صحیح فرزند ؛ نیکی و کمک به مستضعفین و هر زمینه ای که امکان داشت ؛ حمایت و اطاعت بی چون و چرای اوامر امام امت خمینی بت شکن چرا که او را ولایت فقیه و اولی الامر می دانم و اطاعت او اطاعت از پیامبر و خداست ... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۷آبان‌ماه ، از لشکر فاطمیون گرامی باد. 🥀 🌸شهید حمید احسانی 🌸تاریخ ولادت :  24 تیر 1372 🌸تاریخ شهادت :   17  آبان 1392 🌸مزار : گلزارشهدای بهشت رضا مشهد 🌸🍃🌼 تنها 22 سال داشت و چند ماهي مي‌شد كه خدا يك دختر زيبا به او و همسرش هديه داده بود. شهيد احساني مثل تمامي پدرهاي دنيا، دلتنگ فرزندش مي‌شد و در آخرين تماس‌ها مرتب سراغ او را مي‌گرفت. اما آقا حميد غير از خانوده‌اش، دغدغه‌هاي ديگري داشت كه در شرحشان مي‌گفت: «موقعي كه پدر بزرگوار حضرت رقيه(س) شهيد شد ما آنجا نبوديم و الان يك فرصتي است كه جبران كنيم. خوشحال باشيم كه فرزندمان درد حضرت رقيه را درك كند.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓ آیا این فرمایش (ره) که "هرچه فریاد دارید بر سر بزنید" برآمده از تعصّب است؟ 🔺 استدلال‌های این سخن را از زبان بخوانید. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۸آبان‌ماه ، سالروز توافق جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق برای مبادله اسرای بیمار و معلول (۱۳۶۷ ه.ش.) با گذشت سه ماه از اجرای آتش بس و پایان ظاهری و آغاز مذاکرات صلح دو طرف، ایران و عراق برای اولین بار به نشانه پیشرفت مذاکرات صلح به بن بست رسیده خود، در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۶۷ بر سر تبادل گروهی از اسرای جنگی به توافق رسیدند. وزیر امور خارجه عراق در این مذاکرات به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 مبنی بر آزادی اسرای معلول و مجروح پاسخ مثبت داد و اعلام کرد که کشورش آماده است تمامی اسرای مریض و مجروح را آزاد و به کشورشان بازگرداند. در نهایت پس از اعلام اسامی اسرای مجروح و معلول دو طرف توسط کمیته بین الملل صلیب سرخ، مبادله این اسرا از روز اول آذر ۱۳۶۷ آغاز شد و ظرف سه هفته این کار صورت گرفت. 👈 البته تعداد زیادی از اسرای بیمار، مجروح و معلول ایرانی در اردوگاه های عراق حضور داشتند که اطلاعات مربوط به آن ها در اختیار صلیب سرخ جهانی قرار نگرفته بود و تا سال ۱۳۶۹ زیر بدترین شکنجه ها بسر بردند.
۱۸ آبان ماه ، گرامی باد. 🥀 یکم آذر 1344، در شهرستان کنگان به دنیا آمد. پدرش عباس، روحانی بود و مادرش رباب نام داشت. دانش‏آموز پایان مقطع راهنمایی بود. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هجدهم آبان 1361، با سمت تک‏تیرانداز در عین‏خوش توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر وی مدت‏ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد. پای به جبهه گذاشتن من بخواست کسی نبود، بجز کسی که چنین راهی ( راه امام حسین (ع) ) به ما نشان داد . ما هم این راه را طی می کنیم . جبهه نیز دانشگاه میباشد که معلم در آن حسین مظلوم (ع) و کتاب آن قرآن می باشد .من رفتم به جبهه تا با خونم درخت اسلام را آبیاری کنم و درخت اسلام را تنومند کنم تا ریشه اسلام در سر تا سر جهان رشد کند . مردم از میوه های آن استفاده کنند و راحت زندگی کنند . حال سخنم با دوستان و کسانی است که وصیت نامه مرا می خوانند . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
در طی سفر شهید عاشوری در اتوبوس نوحه سرایی می کرد و بچه ها را با جبهه و جنگ آشنا می کرد . ما ۲ روز در شیراز ماندیم و روز سوم به سوی اهواز حرکت کردیم . برای آموزش دیدن یک ماه در اهواز ماندیم . بعد از آموزشی در تاریخ ۹/۹/۶۰ ساعت ۱۰ شب عملیات محرم شروع شد . در کنار شهید عاشوری بودم . واقعا مثل یک کوه استوار بود . دلاورانه جنگید . مثل طوفانی که برگهای خزان را می ریزد . عراقی ها را از پای در می آورد . همه مدیون شهید عاشوری بودیم . عملیات بصورت کاملا موفقیت آمیز بود و منطقه از وجود عراقی ها پاک سازی شد . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۸ آبان ماه ، گرامی باد . 🥀 نــام :نوید نـام خـانوادگـی :صفری نـام پـدر :رحیم تـاریخ تـولـد :۱۳۶۵/۰۴/۱۶ مـحل تـولـد :تهران تـاریخ شـهادت :۱۳۹۶/۰۸/۱۸ کـشور شـهادت :سوریه مـحل شـهادت :بوکمال 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید مدافع حرم آقا نوید صفری در تاریخ 16 تیر ماه سال 1365 دراستان تهران دیده به جهان گشود. آقا نوید از نسل سوم از فرزندان حضرت روح الله (ره) بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب راهی سفر عشق سوریه شدند و به مقام شهادت نائل شدند . آقا نوید متاهل و تازه داماد بودند و خطبه عقد شهید نوید صفری توسط رهبر معظم انقلاب (به صورت تلفنی) خوانده شد. از صفات بارز اخلاقی شهید احترام بسیار زیاد به پدر و مادر ، مودب و با حیا ، بسیار دلسوز ، اهل فکر و صبور ، شوخ طبع، بسیار کار راه انداز و توانمند بودند . شهید نوید صفری که برای انجام ماموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بودند پس از پایان ماموریت به درخواست خود شهید و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شدند شهید نوید صفری طی نبرد با تروریست های داعش در شهر البوکمال زخمی و به اسارت تروریست ها در آمد طی مدتی خبری از وی نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریست های تکفیری در تاریخ 5 آذر ماه 1396 پیکر مطهر او شناسایی و مشخص شد که همچون سالار و سرور شهیدان ، مظلومانه به شهادت رسیده و سر از پیکرش جدا شده است . شهید نوید صفری علایق خاصی به شهید محمد حسن (رسول) خلیلی ، شهید سعید علیزاده و شهید علی خلیلی داشتند . از علایق شهید می توان به هیئت و روضه های هفتگی ، زیارت شهداء ، کارهای فرهنگی ، سر زدن به خانواده شهداء و …. اشاره کرد شهید آقا نوید صفری بسیار اهل زیارت بودند و تا جایی که شرایط اجازه می داد به سفر مشهد ، کربلا ، قم و….. می رفتند و شرایط سفر اطرافیان و نیازمندان را برای رفتن به زیارت فراهم می کردند . یک جمله ناب از شهید: (مطیع خدا باش تا خدا مطیعت باشه ) 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
بسمه تعالی وصیت نامه پر از زحمات مختصر عرض که برای شما زحمات زیادی دارد سلام علیکم خدمت خوانندگان این متن اول‌ازهمه این‌که بنده برای جهاد حرکت کردم و اگر در حین کار خداوند منت نهاد و سطح توفیق حقیر را بالا برد و ان شاء الله از من در مورد شهادت پرسید و به اذن خودش لبیک گفتم از شما درخواست دارم اول‌ازهمه اگر پیگیری بازگشت یعنی اگر جسمی از گناه لبریز برگشت او را به حرم اباالجواد (ع) حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع) ببرید و طواف دهید طوری که پیکر ضریح را ببیند. دوم اینکه حقیر را با لباس پاکیزه سبز پاسداری که دارم دفن کنید اگر شد بدون غسل. سوم اینکه محل دفن و مدفن حقیر پشت سر و پهلوی شهید رسول خلیلی باشد اگر شد در باغچه کناری چسبیده به رسول. این را به مسئولین بگویید که اگر مخالفت کنند حلال نمی‌کنم اگر نشد پشت رسول در وسط راه که زیر پای زائران شهدا و رسول باشم طوری که مزارم با زمین هم‌سطح باشد امیدوارم که میسر باشد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلمی از آخرین لحظات اعزام به سوریه 🌷به تاریخ ۲۱ مرداد ۹۶🌷 - خداحافظی نداری بکنی؟ - خداحافظی برای کسیه که برنمیگرده - خب از کجا معلوم میخوای برگردی؟❗️ -دیگه بالاخره خودمونو خوب میشناسیم... خدا تو رو خوب می شناخت که برا خودش انتخابت کرد…🕊 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
⁦▫️⁩شهید مدافع حرم، نوید صفری: « ...آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست...» ⁦▫️⁩به توصیۀ خواندنی این شهید بزرگوار درباره زیارت عاشورا عمل کنید و یقین داشته باشید او به قولی که داده عمل خواهد کرد. ⁦▫️⁩پاسدار ، شهادت ۱۸ آبان ۹۶، دیرالزور سوریه ⁦⁦ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابراز علاقه شهید نوید صفری به شهید سعید علیزاده🌸 🌺 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خواندن بر پیکر مطهر شهید سعید علیزاده. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
📋 شهید مدافع حرم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
در ادامه بخوانید 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
"رفاقت تا بهشت" رفاقتشان از مدتها پیش شکل گرفته بود، رفاقتی که هیچ کدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیایی فراموش نکردند. نه شهید علی بعد از رفتنش آقا نوید را فراموش کرد و نه آقا نوید. هرکاری از دستش برمیامد برای رفیق شهیدش میکرد. از سر زدن به خانواده اش و پرکردن جای خالی علی برای مادر تا برگزاری روضه و شرکت در روضه های منزل شهید. به گواهی خیلی از اطرافیان، بعد از شهادت ( )، حال و هوای آقا نوید هم عوض شد و انگار آرزوی پنهان شده در دلش راه نجات یافته بود. در یکی از نوشته هایش گفته که علی راه را به من نشان داد. از کرامات شهید علی از همان اولین روزهای آشنایی مان زیاد برایم می گفت. یکبار که دوستانش مشهد بودند، به عکس علی نگاه کرده و گفته :"علی جان دوستانم رفتند پیش آقا و من تنهام، خیلی دلم روضه میخواد..." و خیلی ناگهانی همون روز از طرف مادرِ شهید، دعوت به روضه در منزل علی آقا می شوند و میگفت چقدر روضه اون شب چسبید. یکبار که یکی از اقوام نزدیک به رحمت خدا رفته بود، بهش گفتم چقدر سخته آدم با مرگِ عادی بره، یعنی ما قراره چطور بریم! یکی از عکسهای داخل قبر پوشیده شده از پرچمِ شهید علی خلیلی رو نشونم داد و گفت: "ان شاﺀالله اینطوری" عکس رو که دیدم گفتم خوشبحال شما که رزمنده اید و میتونید شهادت زیبا از خدا بخاید و... گفت: "شهادت طلبی، شهادت رو در پیش داره. مگه علی خلیلی رزمنده بود که اینطور رفت..." در عمق رفاقتشان همین بس که حدود یکسال و نیم بعد از شهادتِ شهید علی خلیلی، آقا نوید خواب زیبایی را می بیند که شهید به او می گوید: امشب توانستیم اذن شهادتت را بگیریم... آنان که خاک را بنظر کیمیا کنند آری شود، که گوشه ی چشمی بما کنند... پ.ن: ان شالله ما هم از این دوست و رفیق های بهشتی داشته باشیم که ما رو به خدا و اهل بیت و شهدا برسونند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۸ آبان‌ماه ، گزامی باد . 🥀 ☀️ تاریخ تولد: ۱۳۶۱/۶/۳۰ 🔸 محل تولد: گرگان 🥀 تاریخ شهادت : ۱۸ آبان ۱۳۹۶ 🌺 محل شهادت: دیرالزور، سوریه 🔸 وضعیت تاهل: متاهل با ۲ فرزند 💐 مزار مطهر: بهشت رضا (ع) 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام «میرزا محمود تقی‌پور» در سال ۱۳۶۱ در مشهد به دنیا آمد. او برای فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی وارد حوزه علمیه مشهد شده و سپس به شهر قم مهاجرت و در این شهر ساکن شد. بیست و نهمین روحانی شهید مدافع حرم تحصیلات حوزوی را تا سطح درس خارج ادامه داده و طلبه مدرسه علمیه جعفریه و امام باقر مشهد بود. این شهید مدافع حرم عضو شورای مرکزی مؤسسه بلاغ مبین و مسئول گروه جهادی طراوت ماندگار(فعال در زمینه محیط زیست) بود. وی همچنین به عنوان دانش پژوه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم فعالیت داشت. حجت‌الاسلام تقی‌پور دو فرزند پسر و دختر به نام‌های زهرا ۱۱ ساله و مرتضی ۷ ساله از خود به یادگار گذاشته است. وی پیش از این سه مرتبه با نام جهادی «ابوقاسم» برای فعالیت‌های تبلیغی طی سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به سوریه اعزام شده بود و آخرین مرتبه از سوی گردان ۱۰۲ حضرت معصومه تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق به سوریه اعزام شد و در نهایت ظهر روز اربعین در حومه «دیرالزور» بر اثر برخورد با تله انفجاری در سال ۹۶ به شهادت رسید. روحانی شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام تقی پور به دلیل شهادت در روز اربعین به «شهید اربعین» معروف شده است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani