#خاطرات_شهدا
#شهید_سیدرضا_مراثی
#مادر_شهید: زمانی که میرفت، پشت سرش قرآن و آب بردم و گفتم که تو را به حضرت زینب (س) هدیه میدهم. امروز این شهادت را باید به من تبریک بگویید، با اینکه میگفتم حالا که بازنشسته شدی، بمان پیشم اما رفت و بعد از چند روز دوباره برای اجازه گرفتن آمد. ابتدا اجازه ندادم ولی بعداً به خاطر حضرت زینب(س)، گفتم که به خدا میسپارمت. در خواب به نوعی به من الهام شده بود، در خواب دیدم که به یک مکان زیبایی رفتم. وقتی بیرون آمدم تنها بودم و آن همان بهشتی بود که در خواب دیده بودم، خداوند به مادران همه شهدا صبر دهد.
#همسر_شهید : آخرین سخنان شهید مرآثی این بود که جانها همه فدای حضرت زینب (س) است و امر رهبر عزیزمان را اطاعت خواهیم کرد و پشتیبان ولایت خواهیم بود. اوایل به خاطر فرزند کوچکمان میگفتم که نرو اما گفت «اجازه بده من برم»، به خاطر همین گفتم که برو و تو رو به حضرت زینب (س) امانت میسپارم تا او از تو مراقبت کند و از خداوند میخواهم صبر حضرت زینب(س) را به من هم عطا کند.
علی مراثی ، #فرزند_شهید : از دست رفتن پدرم هرچند مصیبتی است، اما در مقابل مصیبتی که خانم حضرت زینب(س) متحمل شدهاند چندین برابر از آن کمتر است و اینیک قربانی برای پیشگاه حضرت زینب (س) بود که امید داریم قبول کند. ما نیز یک جانی داریم که هر زمان رهبرمان اراده کند، تقدیم میکنیم و بابت شهادت پدرم همه به من تبریک بگویید. همه جوانان باید این راه را ادامه دهند، تا زمانی که رهبرمان هستند حرم هم سرپا خواهد بود و این را به تکفیریها میگوییم که همه ما به نوعی عباسی برای حضرت زینب (س) هستیم.
امید مراثی ، #فرزند_شهید : سفر به سوی خدا هر کجا و برای خدا باشد، بهترین راه آنجاست. پدرم همیشه به ما میگفت: در هر زمینهای که میخواهید، کار کنید تلاش کنید، همیشه توصیه میکرد در جایی که امام عصر غایب است اطاعت از ولیفقیه به معنای اطاعت از امام زمان بوده و باید پیرو ولایت فقیه باشیم.
#فرزند_کوچک_شهید : با چشمانی پر از اشک تنها به این بسنده نمود که دلم میخواهد پدرم مرا با خود به بهشت ببرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_سیدرضا_مراثی
#مادر_شهید: زمانی که میرفت، پشت سرش قرآن و آب بردم و گفتم که تو را به حضرت زینب (س) هدیه میدهم. امروز این شهادت را باید به من تبریک بگویید، با اینکه میگفتم حالا که بازنشسته شدی، بمان پیشم اما رفت و بعد از چند روز دوباره برای اجازه گرفتن آمد. ابتدا اجازه ندادم ولی بعداً به خاطر حضرت زینب(س)، گفتم که به خدا میسپارمت. در خواب به نوعی به من الهام شده بود، در خواب دیدم که به یک مکان زیبایی رفتم. وقتی بیرون آمدم تنها بودم و آن همان بهشتی بود که در خواب دیده بودم، خداوند به مادران همه شهدا صبر دهد.
#همسر_شهید : آخرین سخنان شهید مرآثی این بود که جانها همه فدای حضرت زینب (س) است و امر رهبر عزیزمان را اطاعت خواهیم کرد و پشتیبان ولایت خواهیم بود. اوایل به خاطر فرزند کوچکمان میگفتم که نرو اما گفت «اجازه بده من برم»، به خاطر همین گفتم که برو و تو رو به حضرت زینب (س) امانت میسپارم تا او از تو مراقبت کند و از خداوند میخواهم صبر حضرت زینب(س) را به من هم عطا کند.
علی مراثی ، #فرزند_شهید : از دست رفتن پدرم هرچند مصیبتی است، اما در مقابل مصیبتی که خانم حضرت زینب(س) متحمل شدهاند چندین برابر از آن کمتر است و اینیک قربانی برای پیشگاه حضرت زینب (س) بود که امید داریم قبول کند. ما نیز یک جانی داریم که هر زمان رهبرمان اراده کند، تقدیم میکنیم و بابت شهادت پدرم همه به من تبریک بگویید. همه جوانان باید این راه را ادامه دهند، تا زمانی که رهبرمان هستند حرم هم سرپا خواهد بود و این را به تکفیریها میگوییم که همه ما به نوعی عباسی برای حضرت زینب (س) هستیم.
امید مراثی ، #فرزند_شهید : سفر به سوی خدا هر کجا و برای خدا باشد، بهترین راه آنجاست. پدرم همیشه به ما میگفت: در هر زمینهای که میخواهید، کار کنید تلاش کنید، همیشه توصیه میکرد در جایی که امام عصر غایب است اطاعت از ولیفقیه به معنای اطاعت از امام زمان بوده و باید پیرو ولایت فقیه باشیم.
#فرزند_کوچک_شهید : با چشمانی پر از اشک تنها به این بسنده نمود که دلم میخواهد پدرم مرا با خود به بهشت ببرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani