متن کامل #وصیتنامه
#شهید_مهدی_ایمانی
بسم الله الرحمن الرحیم
میروم تا انتقام سیلی مادرم زهرا را بگیرم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
خدا را هزاران بار شاکرم که به این بنده حقیر نعمت بندگی خود را عطا کرد و زبان قاصر از وصف و قدردانی نعمات ایشان است. یکی از بزرگترین این نعمتها حب علی علیه السلام و اولاد مطهرش است و این را هم مدیون پاکدامنی مادر و رزق حلال پدر هستم و خدا را شاکرم در خانواده ای پرورش یافتم که محیط آن دائم از ذکر خدا و محبت اهل بیت سرشار بود. من چطور قدردان خداوند باشم که رهبری فرزانه و دلسوز، عارف و مظلوم چون آقا سید علی خامنه ای حفظه الله را مقتدای ما فرمود و متاسفانه آنطور که باید نتوانستم سربازی ایشان را درک کنم.
پروردگارا به حق محمد و آل محمد از گناهان و سستیهای من بگذر که همه از نادانی و کاهلی بوده و سرم از شرمساری پایین است. خدای من! به ارحم الراحمین بودن شما اعتقاد داشته و یقین قلبی دارم که مورد رافت شما قرار میگیرم ان شاءالله.
برای خانواده ام
از پدر و مادر مهربانم و برادر با معرفتم و خواهران محجبه و عزیزم حلالیت میطلبم و بابت عطوفت و بزرگواری آنها و اینکه حقشان را ادا نکردم شرمنده هستم و میخواهم همیشه دعاگوی من باشند.
برای همسرم
از همسر فداکار و قانع و فاضله ام و از همه مهمتر ذریه حضرت رسول و مادر مهربان فرزندانم طلب حلالیت میکنم چون آنطور که باید برای ایشان انجام وظیفه نکردم و قدردان زحمات خالصانه این عزیز نبودم.
برای فرزندانم
فرزندانم! محبین حضرات معصومین! علی آقا، خانم فاطمه و آقا محمد! خوشحالم که به دِین خود عمل کردم. شاید نواقصی هم داشته ام اما سعی کردم که فقط رزق حلال کریمه اهل بیت سلام الله علیها را بر سفره مهیا کنم و از حضرات معصومین خواستارم که نسل و ذریه ام ولایتمدار و ادامه دهنده راه این حقیر باشند. توصیه من به فرزندانم طبق فرموده صلحا ترک معصیت و انجام فرایض دینی و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است. مطمئنم پسرانم متدین، ولایتی و مفید برای نشر احکام دین میشوند و دخترم با عفت و حجاب چادر خود دل حضرت زهرا سلام الله علیها را شاد میکند. دخترم بدان که برای این چادر که هدیه حضرت زهرا سلام الله علیهاست، خون دلها خورده شده و برای حفظ آن خونهای بسیاری بر زمین ریخته شده است.
برای همکارانم، خادمین حریم حضرت معصومه سلام الله علیها
به تمامی همکاران، خادمین بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها ضمن درخواست حلالیت سفارش میکنم که قدر لحظات حضور در این حرم قدسی را بدانید هرچند که این حقیر نتوانستم استفاده احسن و اکمل از این بهشت زمینی داشته باشم.
حرف آخر
از شهدا شرمندهام که خیلی دیر به درک حقیقت وجودشان پی بردم. از خداوند متعال و حضرات معصومین و شهدا ممنونم که به گریه های شبانه این حقیر جواب دادند و مرا به عنوان مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حرم دختر سه ساله امام حسین علیه السلام برگزیدند. حال که صهیونیست خونخوار، انگلیس مکار، آمریکای جنایتکار و سعودی خیانتکار قصد براندازی حرم های اهل بیت را دارند و با حمله ناجوانمردانه و وحشیانه به زنان و فرزندان و طفل های شیرخواری که هیچ پناهی ندارند، قصد کشورگشایی دارند؛ این وظیفه را بر خود دیدم که به کمک این مردم بیگناه و دفاع از حرم اهل بیت بروم و از حضرت زینب و خانم رقیه علیها سلام که به من حقیر لیاقت حضور دادند و به مدد ایشان ما با عزت پیروز و سربلند میشویم.
و در آخر اگر رزق شهادت به این حقیر رسید و جسدم برگشت در صورت امکان در حرم مطهر بانو دفن کنید و برایم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها،امام حسین و حضرت علی اکبر و امام رضا علیهم السلام را بخوانید. از دوستان میخواهم که همیشه برایم زیارت عاشورا بخوانند.
امیرالمومنین علی علیه السلام همیشه در دعاهایشان میفرمودند: پروردگارا! به ما شهادت در راه خودت را عطا فرما و ما را از فتنه ها حفظ کن.
شادی ارواح ائمه اطهار، شهدا و امام امت، سربلندی مقام معظم رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تعجیل در فرج آقا صاحب الامر صلوات.
غلام معصومه
مهدی ایمانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_مهدی_ایمانی
شهید مهدی ایمانی فردویی متولد سال 1362 هجری شمسی بود و البته این افتخار را داشت که به مدت 14 سال، خادم آستان مقدس فاطمی (س)، مسؤول انتظامات صحن مقدس صاحب الزمان (عج) و در خدمت زائران حرم حضرت فاطمه معصومه (س) باشد.
و اما یکی از نقاط عطف زندگی مهدی ایمانی در سال 1394 اتفاق افتاد؛ آن جا که باجناق وی، یعنی قاسم غریب به عنوان یک نیروی مدافع حرم در سوریه به شهادت رسید و همین امر سبب شد تا شوق اعزام به سوریه و درآمدن در جرگه مدافعان حرم، بیش از پیش در دل مهدی طنین اندازد.
او در آن ایام، شب و روز نمی شناخت و همواره تلاش داشت تا خانواده و بویژه همسرش را برای رفتن به سوریه متقاعد کند تا این که همسر شهید قاسم غریب از خواهرش خواست با قبول اعزام مهدی به سوریه، این آتش را در درون وی فرو نشاند و به آرامش وی کمک کند.
این اعزام اما آغاز یک راه عاشقانه بود؛ چراکه مهدی بعد از دو بار رفتن به سوریه و بازگشت به وطن، به همسرش اینچنین می گفت:
«دیگر دست خودم نیست؛ باید باز هم بروم ... .»
اینچنین بود که این اعزام ها ادامه یافت تا اینکه در یکی از این اعزام ها، خاطره جالبی پدید آمد؛ آن جا که مادر این شهید، آن را چنین تعریف کرده است:
«مهدی در آغاز سفری که در آن به شهادت رسید؛ آنچنان خوشحال از قم می رفت که من چنین خوشحالی در 34 سال عمرش از وی ندیده بودم و البته امروز هم اگر گریه می کنم؛ برای او گریه نمی کنم چراکه دعا کردم تا هرچه به خیر و صلاح فرزندم است اتفاق بیفتد.»
این معرفت و بزرگی البته در سخنان پدر مهدی ایمانی هم موج می زند آن جا که مهدی را امانت الهی می داند که خداوند با شهادت به عنوان برترین پایان زندگی، این امانت خود را تحویل گرفته است.
او در حالی سفرهای متعدد به سوریه داشت که به نقل از دوستانش، عطش شهادت روز به روز و ماه به ماه بیشتر در درون وی شعله می کشید و وقتی هم که به شهادت رسید کسی از دوستانش تعجب نکرد چراکه همه وی را مستحق شهادت در راه خدا می دانستند و او را کاملا برای این پایان شکوهمند آماده می دیدند.
مهدی در نهایت در چنین روزهایی برای همیشه جاودانه شد تا امروز پدر و مادر، همسر و فرزندانش به نام های فاطمه، علی و محمد و البته همه مردم قم و همه مردم ایران زمین، ادامه دهنده راه روشن وی باشند.
یکی از یادگارهای شهید مهدی ایمانی فردویی، وصیت نامه به جای مانده از وی است که آغازش با صلواتی بر حضرت مادر (س) است:
«اللّهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها و امّها و بنیها و السّرّ المُستودَع فیها بعدد ما احاط به علمُک».
مهدی همچنین در این وصیت نامه با ابزار شرمندگی به ساحت مقدس شهدا به دلیل دیر پی بردن به درک حقیقت وجودی شان؛ به گریه های شبانه خود اشاره می کند و می نویسد:
«از خدا و ائمه معصومین (ع) و شهدا ممنونم که به گریه های شبانه من جواب دادند و مرا به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) و حرم دختر سه ساله امام حسین (ع) برگزیدند.»
این شهید والامقام در بخش دیگری از این وصیت نامه، فرزندان خود را به ترک گناه، انجام واجبات دینی و همچنین بهره بردن از توسل به حضرات معصومین (ع) سفارش می کند و البته از دوستانش نیز می خواهد تا همیشه به یادش باشند و برایش زیارت عاشورا بخوانند.
شهادت این شهید والامقام، پیام های تسلیت سرداران و مسؤولان لشکری و کشوری را هم به دنبال داشت که یکی از این پیام ها، پیام سردار سرلشکر عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که سردار در آن، این شهید مدافع حرم را به عنوان «عارف ولایتمدار» و «سلحشور مؤمن انقلابی» معرفی کرده است.
و امروز، این خادم و مدافع سرافراز حرم، در گوشه ای از حرم قم و در صحن امام رضا (ع)، در خانه ابدی خود سکونت یافته است؛ با این توضیح که پسرش، همان لباس خادمی او را – که مُزیّن به عکس پدر است – بر تن دارد و با خدمتگزاری به مهمانان بانوی کرامت؛ تداعی گر این شعر است:
رفتید ولی به یاد ما می مانید
در خاطر سرخ لاله ها می مانید
سرباختگان راه عشق! ای شهدا
ما رفتنی هستیم و شما می مانید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۱ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_محمد_شالیکار گرامی باد . 🥀
نام پدر : عیسی
تولد : ۱۳۴۹/۰۸/۱۶
شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱
سپاه لشکر ۲۵ کربلا..کادر
جانباز دفاع مقدس
محل شهادت : سوریه_خانطومان
سن : ۴۵ ساله
مزار : فریدونکنار .مزار شهدای امام سجاد ع
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_محمد_شالیکار
🌹🍃شهید مدافع حرم «محمد شالیکار» در ۱۶مرداد ۱۳۴۹ در شهرستان فریدونکنار استان مازندران چشم به جهان گشود.
🍃🌹وی جانباز بالای 50 درصد بوده که از ناحیه سر دچار جانبازی در جنگ هشت ساله شده بود. از همرزمان سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار علیاصغر بصیر در دوران دفاع مقدس بوده است.
🌹🍃حاج محمد از میلیاردرهای کشورمون بود که دست به خیر زیادی داشت که بیشتر پنهانی انجام می داد و محال بود کسی برای کمک به سویش برود و دست خالی برگردد
🌹🍃ایشون از جمله افراد نادری هستند که در اوج ثروت و سرمایه مادی،همیشه به دنبال خدا بود و اینهمه مال ومکنت که داشت هیچکدام نتونست ایشون رو زمین گیر دنیا و لذتهای زودگذرش بکنه.
وی یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم برای مقابله با تکفیریهای تروریست به کشور سوریه رفته بود که چندی پیش پیش با اصابت گلولهای مجروح شد.
🌹🍃حاج محمد25 سال زندگی مشترکی که داشت همواره همراه با عشق بود به طوری که میگن: اگه کسی رو دوست داری به فکر سعادتش باش،دقیقا حاج محمد و همسرش اینگونه بودند که یکی با بالا رفتن خودش دیگری رو هم بالا کشید.حاج محمد هم خودش رو بسوی خدا بالا کشوند و هم خونواده اش را.
🌹🍃وی یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم برای مقابله با تکفیریهای تروریست به کشور سوریه رفته بود که چندی پیش پیش با اصابت گلولهای مجروح شد.
🌹🍃 وی پس از مجروحیت در مبارزه با تروریستهای تکفیری در حلب، به یکی از بیمارستان های دمشق منتقل شد و سرانجام در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۹۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_محمد_شالیکار
♨️قُنوت شهدایی
🦋همسر شهید نقل میکنند: یکبار به او گفتم: محمد! چرا موقع قنوت، اینقدر دستهاتو بالا میبری؟ گفت: آدم وقتی داره گدایی میکنه، اون هم در خونهٔ خدا، هر چقدر دستهاشو بالاتر ببره خدا هم بیشتر بهش توجه میکنه. گدا باید گدایی کنه. باید طوری گدایی کنه که وقتی صاحب خانه او را دید دلش براش بسوزه. هرچه بیشتر گدایی کنی، خدا بیشتر به پات میریزه. لطفشو دریغ نمیکنه.
🦋گفتم: اینقدر دستهاتو بالا نبر، شاید مردم مسخرهت کنند! خندید و گفت: مگه من برای رضایت مردم نماز میخونم که فکر این چیزها باشم؟ من در محضر پروردگارم هستم، دست به دامن خدام، بگذار هرکی هرچی میخواد بگه! گفتم: من نمیتونم مثل تو دستامو بالا ببرم، خجالت میکشم!
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_محمد_شالیکار
این حقیر در سال 1364 به لطف خداوند به جبهه اعزام شده که اولین بار عنوان قایقران مشغول و به مدت 20 ماه به عنوان بسیجی خدمت کرده ام که در تاریخ 22/12/66 به عضویت سپاه پاسداران در آمده و نیت پاسدار شدنم برای یاری دین خدا بود و هست. حال پس از جنگ بازنشسته شده ام. بعنوان جانباز50 درصد در حال اشتغال شده ام و مدت 10 سال در کار پیمانکاری مشغول بوده و خدای متعال نسبت به همه بندگانش لطف کرده، نسبت به این حقیر هم همینطور.
خدای متعال مرا آفرید و به من جان داد، پدر و مادر مهربان و زحمتکش عنایت فرموده است و همسری فداکار و زحمتکش که همراه و همگام در تمام لحظات زندگی برای من بوده که برای من همسری و برای فرزندانم مادری نموده است.
همسرم ، اگر بدی از من سر زده مرا عفو کن و اگر شهادت روزی من شده از خدا می خواهم شفاعت مرا نسبت به شما و فرزندانم قبول بفرمایید ان شالله.
حال در سال 94 موقعیتی پیش آمد در مقابل یهود و تکفیری ها انجام وظیفه نموده تا جان خود را فدای آن معشوق که همان خدای تبارک و تعالی هست تقدیم نمایم. چون دیدم با هیچ چیز نمی توانم جواب لطف و کرم اورا بدهم جز جان خود را فدای عشقم کنم و از تمام دنیا، از زن و فرزند و مادر و برادر و خواهر و بستگان و دوستان و همسایگان و مال و ثروت دست کشیده و به دیار دوست بشتابم. حال به دوستان و بستگان می گوییم جای شما خالی ، در شب عملیات چه حالی دارد، وقتی نزدیک می شوی به دیار دوست و پروردگار خود چه لذتی دارد و چه عشقی و حالی هست آن شب که هر لحظه خود را آماده پرواز می بینی.
خدای من ، چطور از تو تشکر کنم که زبانم از گفتن آن عاجز است.
چطور بتوانم این لطف تورا جواب دهم.
خدای من ، فقط می خواهم خود را فنای تو کنم تا خدایی شوم.
خدای من، امسال سال زیارت قبور امامان معصوم بود:
3 بار به نجف و کربلا سفر کرده ام. 4 بار به زیارت امام رضا (ع) و 1 بارزیارت حضرت معصومه (س) و 1 بار زیارت عمه ما حضرت زینب ( س) و حضرت رقیه (س) فرزند آقا اباعبدالله (ع) مشرف شده ام که سبب این فریضه الهی از خدای منان سپاسگذارم.
یکی از درخواست هایم از همه ی عزیزان این است: از خدای عزیز و رحمان بخواهند شهادت نصیبم کند.
به همه عزیزان سفارش می کنم:
به نماز اول وقت توجه کنند که نماز در بردارنده همه چیز است.
وقتی در نماز بنده ی عاشق در مقابل معشوق که همان پروردگار است می ایستد چقدر لذت بخش و زیبا می باشد که عاشق صحبت و معشوق گوش می نماید و به درخواست هایش پاسخ می دهد.
از خواهرانم میخواهم حجاب خود را حفظ کنند، مثل مادرم حضرت زهرا (س) که حجاب برتر همان چادر است.
حسین، کوثر، ابوالفضل و حاتمه ، برادران و خواهرانم و بستگانم طلب عفو و بخشش می نمایم و اگر از انان دینی به گردن دارم مرا عفو نمایند. به امید دیدار در روز قیامت ...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📚 #معرفی_کتاب_شهدایی
نام کتاب :
#خداحافظ_دنیا
موضوع :
✳️کتاب "خداحافظ دنیا "خاطرات شهید مدافع حرم #حاج_محمد_شالیکار
🌹محمد شالیکار متولد سال ۱۳۴۹ در خانواده ای متدین و معتقد به احکام شیعی، از اهالی شهرستان فریدون کنار، چشم به جهان گشود. در بحبوحه انقلاب اسلامی ۹ سال بیشتر نداشت. با این حال همراه مادرش در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت می کرد. چند سال پس از آغاز جنگ تحمیلی، از ادامه تحصیل انصراف و با پیگیری و تلاش سخت، در سال ۱۳۶۴، زمانی که هنوز ۱۵ سالش تمام نشده بود، وارد عرصه دفاع از کشور در نوار مرزی جنوب و غرب شد. سال ۱۳۶۹ با خانمی مومن و متعهد ازدواج کرد. ثمره این وصلت سه یادگار به نام های : «حسین»، «کوثر» و «ابوالفضل» است. با اینکه جانباز بالای ۵۰ درصد از ناحیه سر شده بود، شروع اعزام ها به سوریه او را بی تاب حضور در خط مقدم نبرد با تکفیری ها کرد.در سوریه هم پر تلاش و ایثارگر حاضر شد. حین پیشروی در عملیات، مورد اصابت تیری به ناحیه کتف و ریه قرار می گیرد، تیری که راه نفس را در قاب سینه اش بست و او را نقش زمین کرد. پس از انتقال به بیمارستان حلب، پس از ۵ روز در تاریخ ۱۳۹۴/۰۹/۲۱ ، روح او به روح برادرش «حسین» که در کربلای ۵ شهید شده بود و دیگر یاران شهیدش که به استقبال او آمده بودند، پیوست. پیکر پاک و مطهر او در مزار شهدای امام سجاد (ع) فریدون کنار، پس از تشییعی با شکوه آرام گرفت.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۱ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_عبدالکریم_پرهیزکار گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
۲۱ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_عبدالکریم_پرهیزکار گرامی باد . 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای
#زندگینامه
#شهید_عبدالکریم_پرهیزکار
«عبدالکریم پرهیزگار» نهمین شهید شهرستان «جهرم» و اولین شهید مدافع حرم بخش «خفر» متولد ۲۲ مرداد ۱۳۶۵ بود که از سال ۱۳۷۷ به عضویت بسیج درآمد و دو دوره سه ساله نیز به عنوان فرمانده پایگاه مقاومت ولی عصر (عج) در روستای کراده به خدمترسانی مشغول شد.
🌺وی در سال ۱۳۸۴ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در تیپ نیروی مخصوص المهدی (عج) جهرم مشغول به خدمت شد و پس از چند سال با انتقال به تیپ مهندسی الهادی (ع) شهرستان «کوار» به عضویت گردان تخریب این یگان درآمد.
🌷شهید پرهیزگار در حین خدمت مقدس پاسداری، چندین مرحله با اعزام به شرق کشور و شهرستان سراوان برای مقابله با اشرار شرق کشور حضور فعال داشت.
🍃او سه مرتبه نیز به سوریه اعزام شد و در نهایت ۲۰ آذر ۱۳۹۶ در سوریه به آرزوی دیرینه خود رسید. از این شهید دو فرزند پسر به نامهای «امیرعلی» و «محمدکریم» به یادگار مانده است.
احترام به والدین بارزترین ویژگی آقا عبدالکريم بود، حساسیت بسیاری به رعایت حقالناس و بیتالمال داشت🍃
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔰 #سیـره_شهدا
#شهید_عبدالکریم_پرهیزکار
🔻عبدالکریم اعتقاد داشت، «کار فقط باید برای خدا باشد. کاری که برای خدا باشد، انتظار پاسخش را نداریم. همین که خدا ببیند، کفایت میکند. نه دوست داریم کسی جبران نماید و نه به کسی بگوییم تا از آن آگاه شود.»
عبدالکریم در منطقه، حتی به جزییات نیز توجه میکرد.
📍وقتی برای انجام عملیاتی مجبور میشدیم در منزل مردم سکونت یابیم، عبدالکریم روی فرش آنها نمیخوابید و نماز نمیخواند. پس از عملیات نیز پیگیری میکرد تا صاحب آن خانه را پیدا کند و حلالیت بگیرد.» در سوریه وارد منزلی شدیم که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند. عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی کرد تا برای حیوانات آب تهیه کند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۱ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_مهدی_قرهمحمدی گرامی باد . 🥀
استان :مازندران
شهرستان:آمل
شغل: نظامی
وضعیت تاهل:متاهل
دین :اسلام مذهب:شیعه
نوع عضویت:سپاه کادر
تحصیلات:فوق لیسانس
نام پدر:علیرضا
تاریخ شهادت:1396/9/21
محل شهادت:دیرالزور-سوریه
محل دفن :گلزارامام زاده ابراهیم آمل
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
#زندگینامه
#شهید_مهدی_قره_محمدی
متولد سال ۱۳۵۸ در شهرستان آمل و ساکن تهران بود. وی که به عنوان تکاور یگان ویژه صابرین در نیروی زمینی سپاه پاسداران خدمت می کرد، سال ۹۴ داوطلبانه عازم سوریه شد، تا افتخار دفاع از حرم اهل بیت (ع) را داشته باشد که مجروحیتش از ناحیه دست باعث شد به کشور بازگردد.
شهید مهدی قره محمدی سال ۱۳۸۳ با مریم تاتار ازدواج کرد و حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های فاطمه ۱۰ ساله، زهرا ۵ ساله و محمدجواد ۲ ساله است. مدتی پیش، پس از دو سال تلاش موفق شد بار دیگر به سوریه اعزام شود. او در سن ۳۲ سالگی و در جریان پاکسازی منطقه دیرالزور، روز پنجشنبه ۲۳ آذرماه توسط تروریست های تروریستی مورد هدف قرار گرفت و به همرزمان شهیدش پیوست.
پیش از این همرزمان شهید قره محمدی از جمله محمد غفاری، حسین رضایی و محمد جعفرخانی، علیرضا بریهی و صمد امیدپور در جریان درگیری با اشرار در مرزهای کشور و رضا الوانی و سجاد طاهرنیا در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه به شهادت رسیدند.
پیکر شهید مهدی قره محمدی طی مراسمی در معراج الشهدای تهران در روز جمعه ۲۴ آذرماه مورد وداع خانواده قرار گرفت و روز شنبه در ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بر روی دوش همرزمانش تشییع شد. قرار است پیکر وی در کنار مزار شهید اسماعیل حیدری به خاک سپرده شود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیتنامه شهید مدافع حرم #مهدی_قره_محمدی :
چه زیبا گفت سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی: چگونه از جان نگذرد آنکه میداند جان بهای دیدار است» حال که توفیقی دست داد و بی بی جان ما را به عنوان سربازان مدافع حرمش طلبیده و پذیرفته است؛ به درگاه خداوند تبارک و تعالی توکل میکنم و از ائمه اطهار و معصومین توسل میجویم که در این راه بتوانم به خوبی به تکلیف و وظیفهام به عنوان یک سرباز کوچک عمل کنم و در راه دفاع از حریم امامت و ولایت، پاسداری از انقلاب اسلامی و سربازی ولی امر مسلمین امام ای، عاقبت کارم ان شاءالله ختم به شهادت شود و به آرزوی دلم دست پیدا کنم. در این راستا از همه برادران و خواهران دینی خواستارم که حلام کنند و برای مغفرت این حقیر به درگاه حضرت حق دعا نمایند تا ان شاءالله مورد رحمت واسعه خداوند قرار گیرم.
پسر عزیزم آقا محمدجواد:
بنده دوست دارم شما در کسوت سربازی و پاسداری اسلامی در بیایید و توفیق سربازی ولایت فقیه ان شاءالله توفیق سربازی در رکاب آقا امام زمان حضرت مهدی (عج) را پیدا کنید و در راستای تحقق کلام ولی امر مسلمین امام ای مبنی بر اینکه در سال 1394 فرمودند: اسرائیل قطعا 25 سال آینده را نخواهد دید»؛ ان شاءالله جزو کسانی باشید که رژیم اشغالگر قدس را نابود و قدس شریف را آزاد کنند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔰 اگر حقایق جامعه را روایت نکنید دشمن آنرا ۱۸۰ درجه خلاف واقع روایت میکند/ حادثه تسخیر لانهی جاسوسی را روایت نکردیم، دشمن آنرا دروغ روایت کرده است!
🔻 رهبر انقلاب :
شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. اگرشما روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثهی دفاع مقدس را روایت نکنید دشمن روایت میکند، هرجور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. شما اگر حادثهی تسخیر لانهی جاسوسی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت میکند و کرده. دشمن روایت کرده، روایتهای دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفهی جوانهای ما است. ۱۴۰۰/۹/۲۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
32.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید
فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت. ۱۴۰۰/۰۹/۲۱
📥 سایر کیفیتها:
https://aparat.com/v/i8LtB
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
14000921_42655_16k.mp3
4.97M
🎙#بشنوید
صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت ۱۴۰۰/۰۹/۲۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۲ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حسن_اکبری گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
۲۲ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حسن_اکبری گرامی باد . 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
#زندگینامه
#شهید_حسن_اکبری
شهید «حسن اکبری» ۲۴ خرداد ۱۳۴۹ در جنوب شهر تهران، در محله هاشمی فعلی و در خانوادهای مذهبی و پرجمعیت چشم به جهان گشود، پدر و مادرش با زحمت فراوان و با کسب روزی حلال مشغول بزرگکردن ۱۰فرزند بودند؛ پدر و مادر قدکشیدن فرزندان را هر روز در کنار انواع مشکلات میدیدند تا اینکه در سال ۱۳۵۹ جنگ تحمیلی شروع شد.
یک سال بعد جنگ که حسن قدری بزرگ شد، هرروز به مادرش میگفت اجازهاش را از پدر بگیرد تا به جبهه برود ولی مادرش مخالفت میکرد، حتی مسئول اعزام بسیج محله هم مخالف بود و دلیلش میگفت سنّ کم حسن بود؛ تا اینکه اولین حضور حسن اکبری در جبهه، مخفیانه و بدون اطلاع والدین و با دستکاری در شناسنامه اتفاق افتاد.
حسن اکبری طی حضور چندباره در جبهه، به درجه رفیع جانبازی نائل آمد و جانباز ۵۵ درصد شد و برادر دیگرش نیز جانباز ۲۵ درصد دفاعمقدس شد.
در خلال جنگ تحمیلی، حسن اکبری در سپاه پاسداران انقلاباسلامی استخدام شد او دورههای تکاوری، چتربازی، جنگهای چریکی، اسلحهشناسی و خنثیسازی بمب و انواع مینها را آموخت سپس در دانشگاه امام حسین (ع) با درجه استادی مشغول به تدریس دانشجویان در رشته دافوس گردید.
در سال ۱۳۹۴ پدر شهید حسن اکبری فوت کرد و حسن بعلت دلبستگی شدید به پدرش بسیار دلتنگ او بود و به مادرش میگفت که دوست دارد با پدرش محشور شود و سال بعد در کنار پدرش خواهد بود. عربدهکشی نیروهای تکفیری در سوریه و تجاوز آنان به حریم آلالله باعث شد تا حسن نزد مادرش برود و از او کسب اجازه نمود تا جهت خنثیسازی بمبهای بهجامانده از داعش و پاکسازی شهرهای آزادشده سوریه به آن کشور اعزام شود با اینکه مادرش مخالفت مینمود اما حسن سرانجام مادرش را راضی کرد و در شهریور سال ۱۳۹۵ عازم سوریه شد.
دو ماه از اعزامش به سوریه نگذشته بود که در اصابت ترکش به پایش، مجروح شد و حدود ۱۰ روز در بیمارستان حلب سوریه بستری شد پس از بازگشت به تهران، در بیمارستان خاتمالانبیاء نیز یکهفته بستری شد. پس از چند هفته کاملا بهبود یافت و به دانشگاه و محلکار برگشت اما هرروز غمِ جاماندن از قافله شهدا برای او سخت و سختتر میشد.
اینبار برای کسب اجازه، مادرش را قسم حضرت زینب (س) داد و بالاخره توانست مادرش را راضی کند تا بار دیگر نیز به سوریه اعزام شود.
ارتش سوریه با همکاری سپاه و نیروهای ایرانی درصدد آزادسازی بزرگترین و مهمترین شهر سوریه پس از دمشق یعنی حلب بود و سرانجام بامداد ۲۲ آذر ۱۳۹۵ حاج حسن اکبری همراه چندتن از نیروهای سپاه که درحال پاکسازی منطقه تدمر در حومه شهر حلب بودند، مورد اصابت چندین گلوله توپ داعش قرار گرفت و به شهادت رسید و پیکرش متلاشی شد پیکر سردار حسن اکبری تاکنون به وطن بازنگشته است و خانوادهاش چشمانتظار آن هستند. مزار یادبود شهید جاویدالاثر حسن اکبری در امامزاده بیبی سکینه (س) باغ فیض تهران قرار دارد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیتنامه
#شهید_حسن_اکبری
برادران و خواهران، میخواهم که راهم را ادامه دهید و در راه صدور آن از هیچ کوششی دریغ نکنید و مگذارید بار دیگر دست جنایتکاران مخصوصا آمریکا، اسرائیل و داعش ملعون که در آنسوی مرزها نقشه نزدیکشدن به مرز ایران عزیز را در سر میپرورانند، بر شما مسلط گردند و خونهای هزاران شهید از دست برود.
در نماز اولوقت کوشا و در نمازهای جماعت با جدیت شرکت کنید. با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، توطئههای استکبار را خنثی و نقشِ بر آب کنید. به مادر احترام و تکریم کنید؛ زیرا چنانچه دنیا و آخرت را میخواهید، باید چنین کنید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani