۲۲ مهرماه #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #مدافع_حرم #شهید_سعید_بیاضی_زاده گرامی باد . ⚘
سال نمای زندگی شهید مدافع حرم سعید بیاضی زاده۱۳۷۳؛ (۵ تیر) ولادت در حجت آباد بیاض از توابع شهرستان انار۱۳۸۰؛ شروع تحصیلات ابتدایی در حجت آباد
۱۳۸۴؛ شروع تحصیلات راهنمایی در مدرسه شبانه روزی شهید دستغیب انار
۱۳۸۷؛ ورود به حوزه علمیه قم و تحصیل در مدرسه علمیه فاطمی
۱۳۹۴؛ راه اندازی کاروان پیاده روی اربعین از ساقی
۱۳۹۵؛ (خرداد) اولین اعزام به سوریه و الحاق به لشکر فاطمیون
۱۳۹۵؛ شروع همکاری تبلیغی رزمی با نیروهای جبهه مقاومت در عراق و سوریه
۱۳۹۵؛ (۲۲ مهر) شهادت در منطقه حمات سوریه بر اثر اصابت گلوله خمپاره
۱۳۹۵؛ (۲۷ مهر) تشییع در انار و تدفینمزار: گلزار شهدای روستای محمد آباد ساقی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
♥️هدیه
بچه ک بود کارهای خوب زیادی انجام میداد؛نمازخواندن ومکبرشدن درمسجد وکارهای این چنینی.
من برای اینکه سعید راب کارهای خوب تشویق کنم سعی میکردم وسایلی رالازم دارد برایش بخرم وب عنوان هدیه به اوبدهم.🎁
مثلا اگرکفش نیاز داشت،طبیعی بود ک من ب عنوان پدرباید براش کفش میخردیم،ولی وقتی میخواستم کفش رو بهش بدم میگفتم:
«این کفش رو خردیم ب خاطر اینکه امروز زیارت عاشورا خوندی»
با این مدل هدیه دادن،،سعیدبیشترب عبادت وزیارت ترغیب میشد.
راوی:پدرشهید.
♥️فاطمیه
سعیدازهمان کودکی علاقه زیادی ب اهل بیت علیه السلام داشت😍.ان زمان تقریباکلاس پنجم ابتدایی بود.این عشق وعلاقه رادوجاکاملا احساس کردم.اول زمانی ک قراربود مراسم فاطمیه،مسجدراسیاه پوش کنیم.سعیدخیلی تاکید داشت ک کنار یکی ازپارچه هلی سیاه پارچه های سبز هم بزنیم تاجلوه ی بهتری داشته باشد.بااینکه پارچه سبز نداشتیم وتهیه ان زحمت داشت،ولی ان قدراصرار کرد تابلاخره پارچه هاراگرفتیم ونصب کردیم.🏴
دوم زمانی ک مداح مشغول روضه خوانی بود.من کنارسعید نشسته بودم ومیشنیدم ک ک هایهای گریه میکند.اول باخودم فکرکردم ک حالت تباکی است واشکی ازچشمانش جاری نشده،ولی وقتی دقیق شدم دیدم نه!تباکی نیست وواقعا دارد به پهنای صورت اشک میریزد.😭😭😭
این اشک ریختن ازبچه ی پنجم ابتدایی برای خیلی عجیب بود😧😮.
بعد ازجلسه طبق معمول بابچه هامیماندیم وکلی صحبت میکردیم.بعدازهم راهی خونه میشدیم،ودرراه باسعید هم صحبت بودیم.درراه پرسیدم:امشب وی شده بود ک این قدر گریه میکردی؟!
گفت:مگه جلسه حضرت زهرا علیهاالسلام نبود؟!!کسب ک حضرت زهرا رو شناخته باشد،چرا گریه نکند؟!
این حرف سعید هنوز توی گوش من هست وحالامیفهمم چقدرازماجلوتربود.
راوی:حجت الاسلام نژادی،دوست شهید.
♥️
دعای کمیل
سعید نسبت ب بقیه بچه هایی ک درکانون مسجدفعالیت داشتند،تلاش بیشتری داشت.یادم هست زمانی ک قرارشده بود بچه هادعاهایی مثل دعای توسل،کمیل،زیارت عاشورا راتمرین کنند ودرمناسبت هابخوانند،خیلی ازبچه ها_حتی بچه های دبیرستانی_میرفتنند سراغ دعای توسل؛چون خیلی راحت بود.ولی سعیدزیارت عاشورا وحتی دعایکمیل راخیلی خوب وروان میخواند بااینکه نسبت ب بقیه کم سن وسال تربود.
راوی:
حجت الااسلام نژادی،دوست شهید.
شادی روح شهیدبزرگوار، #بیاضی_راده #صلوات
اللهم صلعلی محمدواله محمد وعجل فرجهم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
🔅تحصیل
♥️نمازشب
شایداگربگویید«سعید»اهل نمازشب بود خیلی هاقبول نکنند،چون واقعا نمازشب خواندنش رانمیدیدیم.ولی شواهدی دیده بودیم ک معلوم میشد اهل نمازشب است.
من بارها دیده بودم ک برای نماز صبح میرفت حرم حضرت معصومه علیهاالسلام،یابعضی وقت هاک شب برای تجدیدوضوبیدارمیشدم،میدیدم ک«سعید»درحجره نیست،ولی طوری برنامه اش راتنظیم میکرد ک کسی متوجه این کارهایش نشود..
یک حجره درخابگاه ایت الله خوانساری هست جای دونفررابیشترندارد.
من دوست داشتم ک ب ان حجره برم،اما...بخاطرشرایطش نتونستم..(درس خاندن،بی سروصدابودن،واهل نمازشب بودن)...
ولی«سعید»یک سال دراون حجره بود.ازهمین شواهدبودک حدس میزدیم اهل نمازشب است.😊
راوی:
حجت الاسلام سیدمحمدهاشمی،دوست شهید.
♥️محل عبادت
ماسعی میکردیم کمی قبل ازاذان صبح از خواب بیدار شویم وهربار میدیدیم سعیددر رختخواب نیست.بدون سرو صدا می امد داخل سالن وپذیرایی_جایی کهما کمتر رفت وامد داشتیم وبه قولی دنج وخلوت بود_سجاده اش را پهن میکرد ومشغول نماز شب وعبادت میشد📿.الان لباس ها و وسایلی که ازسعید باقی مانده را اوردیم همین جا و برایش قفسه بندی کردیم وبه نوعی یاد بود سعیدرا همین جا در محل عبادتش بنا کرده ایم.
راوی:مادرشهید
♥️امتحان
چیزی به امتحان نمانده بود و من استصاب های(اصلی از اصول فقه)نوع اول ودوم وسوم را درست نفهمیده بودم .سعیدامد بالای سرم وپرسید:چ کار میکنی؟؟
گفتم:گیرافتادم توی استصاب.
یکساعت تا امتحان خودش وقت باقی مانده بود،پنج_شش ساعت هم تا امتحان من .
وقتی دیدمشکل دارم،کتابش را کنار گذاشت ونشست کنار من😳،حدود نیم ساعت وقت صرف کرد وتمام مطالب را بهصورت خلاصه وجمع جور برایم گفت😍،سعید ان روز در شرایطی به من کمک کرد که اگر کسی دیگر بود،هیچ وقت چنینکاری انجام نمیداد.
راوی:
حجت السلام سیدمحمدهاشمی،دوست شهید.
شادیروحشهید بزرگوار، #بیاضی_زاده #صلوات
🌺اللهم صلعلیمحمدواله محمدوعجل فرجهم🌺
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب_شهدایی
کتاب : #راز_انگشتر
موضوع : خاطراتی از سبک زندگی شهیدمدافع حرم #سعید_بیاضی_زاده
مولف : گروه تبلیغی فاطمه الزهرا (س) شهرضا
ناشر کتاب : موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق
سال نشر : 1398
تعداد صفحات : 120
کتاب حاضر، مروری بر خاطرات و سیره شهید مدافع حرم سعید بیاضی زاده می باشد.
شهیدی که وقتی خاطراتش را مرور می کنی خاطرات سرداران و بزرگ مردان دوران دفاع مقدس برایت زنده می شود. خاطراتی سرشار از اخلاص، مردانگی، کارایی و معنویت.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال های قبل در پیادهروی #اربعین بهش گفتن: یه جمله ناب بگو
گفت: خدا ما رو با اونایی که سالهای قبل توی این مسیر قدم گذاشتن و شهید شدن محشور کنه
حالا او #شهید_مدافع_حرم سعید بیاضی زاده است...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani