eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.9هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
299 ویدیو
29 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت ها و حکایت ها
نقل این مطالب پایین آوردن مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است! آیت الله فاطمی نیا: حضرت زهرا سلام
🔴 کج‌فهمی از سه روایت مشهور و تصحیح آن: ☀️روایت شده است که یکبار ابن ام مکتوم [درب خانه پیامبر ص را زد و] از پیامبر اجازه ورود خواست و عایشه و حفصه نزد پیامبر ص بودند. پیامبر ص به آن دو فرمود: بلند شوید و داخل اتاق بروید. آن دو گفتند: او نابیناست. فرمود: اگر او شما دو نفر را نمی‌بیند شما که او را می‌بینید. 📚الكافي، ج‏5، ص534 ☀️ شبیه این واقعه در منابع شیعه و سنی در خصوص ام سلمه نیز روایت شده است. ☀️ از امام صادق ع از پدرانشان از امام حسین ع روایت شده است: یکبار فاطمه دختر رسول الله ص نزد ایشان بود و نابینایی برای ورود به منزل اجازه خواست؛ و حضرت زهرا در پس پرده رفت. پیامبر ص فرمود: چرا در پس پرده رفتی، او که تو را نمی‌بیند؟ فرمود: یا رسول الله ص! اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم؛ و او بو را متوجه می‌شود. پیامبر ص فرمود: شهادت می دهم که تو را پاره تن من هستی. 📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص95 ❌ بسیاری از متاخران این روایات را از جنس توصیه به رعایت پوشش زن دانسته‌اند؛ گویی توصیه شده است که زن حتی در مقابل نابینا حجاب بر سر کند❗️ ⭕️ اما به نظر می‌رسد عدم دقت در تفاوت کاربرد کلمه «حجاب» در قرآن و روایات با ادبیات عمومی متاخر موجب این سوء‌ برداشت شده است. کلمه در قرآن و روایات به معنای است، نه زن. در سوره احزاب خداوند درباره زنان پیامبر ص می‌فرماید: «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ: و هنگامی که از زنان او متاعی می‌خواهید از پشت پرده درخواستتان از آنها را مطرح کنید که این برای پاک ماندن دلهای شما و دلهای آنها بهتر است». 🤔این آیه به خاطر وجود کلمه «حجاب» از همان صدر اسلام، به معروف شده است؛ و حجاب در این آیه قطعا به معنای پرده، دیوار، و هر چیزی است که فاصله‌ای بین دو کس یا دو چیز بیندازد؛ و با «حجاب» در ادبیات امروز، که به معنای پوشش خاصی است که رعایتش بر زنان واجب است، متفاوت می‌باشد. در ادبیات دینی، غالبا به جای کلمه که ما امروز به کار می‌بریم از کلمه : پوشش استفاده می‌شود و وقتی در ادبیات امروزی می‌گوییم ، منظورمان آیاتی است مانند: «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ... لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ ...: به زنان با ایمان بگو ... زینت‌هایشان را جز آنچه ظاهر است، آشکار نسازند و با روسری‌هایشان گریبان را نیز بپوشانند و ...» (نور/۳۱) یا «قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِن ...: به همسرانت و دخترانت و زنان مومنین بگو چادرهایشان را به خویش نزدیک کنند ...» (احزاب/۵۹). با این توضیح معلوم می‌شود که روایات فوق می‌گویند هنگام ورود شخص نابینا پیامبر ص به زنان خود دستور می‌دهند که در این مورد هم در پشت پرده قرار بگیرند، نه اینکه چادر بر سر کنند؛ و بر پرده‌نشینی زنان پیامبر ص و عدم اختلاط آنان با مردان بیگانه اصرار دارد؛ زیرا برخلاف پوشش واجب زن، که هدفش مانع شدن از مشاهده مردان است و اگر مردی نابینا باشد دیگر ضرورتی ندارد، این آیه محدودیت ارتباط را در دو طرف برقرار می‌کند؛ چنانکه در پایان آیه هم صرفاً نمی‌فرماید: «این حکم برای نلغزیدن دلهای مردان» بهتر است؛ بلکه می‌فرماید هم برای دلهای مردان است و هم برای دلهای شما زنان پیامبر ص. به نظر می‌رسد این حکم، بیش از اینکه از جنس حکم پوشش ضروری برای زنان باشد، یک نوع حرمت خاص قرار دادن برای زنان پیامبر ص، در عین محدود کردن نقش‌آفرینی اجتماعی آنان است، که در جریان جنگ جمل، اهمیت این حکم و مضرات تخطی از آن بر همگان آشکار شد؛ و احتمالا این پاک ماندن قلوب طرفین، بیشتر ناظر به پاک ماندن از سوءاستفاده سیاسی است، تا سوءاستفاده شهوانی. 🤔 برخي از اعلام فقه و تفسير اين حکم را حکم واجب براي زنان پيامبر اکرم ص دانسته اند. اما به نظر مي‌رسد اين برداشت نيز صحيح نيست، زيرا در حديث امام صادق ع از امام حسين ع هم همچنان که در ابتداي کلام نقل کرديم آمده است که حضرت زهرا س هم بدون اين که دستور خاصي از جانب پيامبر به او صادر شده باشد بدین کار اقدام کرده و مورد تحسين پيامبر ص نيز واقع شده است. و اين حاکي از آن است که آن حضرت نيز اين حکم را مختص به زنان پيامبر ص نمي دانسته است. بله، ممکن است بگوييم اين کار لا اقل براي غير زنان پيامبر واجب نيست، بلکه مستحب است.
امتحان شیعیان!! امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان ما را در سه وقت امتحان کنید: ۱- در وقت نماز که چه اندازه مواظبت میکنند، ۲- در اسرار تشیع که چه اندازه آن را از دشمن حفظ میکنند، ۳- در اموالشان امتحان کنید که چه اندازه با رفقای خود همراهی میکنند. امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلَاةِ کَیْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ کَیْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَی أَمْوَالِهِمْ کَیْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِیهَا. خصال
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما ■استفاده از فرصت عالمى را براى نماز ميت دعوت كرده بودند. پرسيد: ميت زن است يا مرد؟ گفتند: مرد. دستور داد بندهاى كفن را باز كردند، آنگاه رو كرد به بستگان و آشنايان و گفت: خوب نگاه كنيد! چشم‌هاى او نمى‌بيند، شما كه چشمتان مى‌بيند خيانت نكنيد. ببينيد زبانش بسته است، شما كه مى‌توانيد حرف بزنيد ناحق نگوئيد. گوشهاى او نمى‌شنود، شما كه مى‌توانيد بشنويد عبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعمَلوا وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِيضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ، فَحَقِّقُوا عَلَيْكُمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ. اى بندگان خدا؛ هم اكنون عمل كنيد كه زبانها آزاد و بدن ها سالم و اعضاء و جوارح آماده اند و راه بازگشت فراهم و فرصت زياد است، پيش از آن كه وقت از دست برود و مرگ فرا رسد، پس فرا رسيدن مرگ را حتمى بشماريد و در انتظار آمدنش به سر نبريد. نهج البلاغه / خطبه ۱۹۶
تقوا یعنی این!! 👇 ▫️شیخ اسدالل‍ه جوادی اصفهانی: 🔹آیت الله میرزاعلی آقا شیرازی از قید و بند آزاد بودند؛ مثلاً اگر ده نفر پشت سرشان نماز می‌خواندند، دیگر فردا نمی‌آمدند و تعیّن و تشخّص را ابداً قبول نمی‌کردند. اول ماه مبارک بود. برخی طلّاب از ایشان تقاضا کردند که نمازی که می‌خواهید بخوانید، بیایید اینجا (در مدرسهٔ صدر بازار) بخوانید. ایشان قبول کردند و آمدند. 🔸 روز اوّل سجّاده را انداختند در مَدْرس. ما طلبه‌ها بودیم و چندتایی بازاری. کم‌کم شلوغ شد و همه به هم خبر دادند. آقا سجّاده را تا حوض جلو برد. حتّی خانم‌ها آمدند. گفتند: بین خانم‌ها و آقایان چادر بکشید. امّا روز پنجم دیگر آقا نیامدند. 🌀پرس‌وجو کردیم که چرا نیامدند؟ گفتند: «بروید دنبال کس دیگر، من دقّت کردم، دیدم مساجد اطراف دارد خلوت می‌شود و آسیب می‌بیند، نماز باید در مساجد باشد و در این صورت من به مساجد آسیب می‌زنم» و دیگر نیامدند. 📚مجلّهٔ خُلُق، شمارهٔ ۲۹،و ۳۰-
⁉️سوال: 💏آیا در دوران عقد بستگی ، نفقه عروس بر عهده داماد است؟ جواب: حسب قانون،به محض وقوع عقد نکاح،نفقه زن بر عهده مرد خواهد بود مگر آنکه زن از شوهر تمکین نکند که در این صورت، نفقه در این ایام ساقط می باشد.
‍ ✍😱سوال: شخصی در بیمارستان بیهوش شده وپسر بزرگ انگشت پدر را در حال بیهوشی روی کاغذ گذاشته و سهم سایر ورثه را مال خود میکند. عنوان اتهامی آن چیست؟ ✅پاسخ:موضوع مشمول ماده۵۹۶قانون مجازات اسلامی میباشد که عنوان سو استفاده از ضعف نفس اشخاص را دارد مجازات وي علاوه بر جبران خسارات مالي از شش ماه تا دو سال ‌حبس خواهد بود.و در صورت انطباق با جرم کلاهبرداری از یک تا هفت سال حبس متوجه وی است. ❎همچنین برگه تحصیل شده فاقد اعتبار بوده و کلیه انتقالات اموال ابطال خواهد.
سلامت تن و جان!! 4⃣1⃣وَ نَسْأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِي الأَدْيَانِ، کَما نَسْأَلُهُ المُعافاةَ فِي الاَْبدانِ. «ما از او [خدا] سلامت در دين مى طلبيم، آن گونه که سلامت در بدن ها را تقاضا مى کنيم!» "خطبه ۹۹
روایت ها و حکایت ها
سلامت تن و جان!! 4⃣1⃣وَ نَسْأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِي الأَدْيَانِ، کَما نَسْأَلُهُ المُعافاةَ فِي ا
🔸اين عبارت اشاره به نکته لطيفى است : و آن اينکه اگر مردم به همان اندازه که به عافيت و سلامت جسمانى اهميّت مى دهند، به سلامت دينشان اهميت مى دادند وضع خوبى داشتند. ولى افسوس! يک بيمارى مختصر جسمانى گاه انسان را به دنبال طبيبان متعدّد مى فرستد، در حالى که به خاطر ده ها بيمارى خطرناک معنوى و اخلاقى و دينى، حتّى به دنبال يک طبيب هم نمى رود! 🔸بعضى از «شارحان نهج البلاغه» اين سخن را از بعضى از متفکّران انسان شناس نقل کرده اند که: 🔸«اگر يک صدم اشک هايى که براى شکم هاى گرسنه و بدنهاى برهنه ريخته مى شود، براى ارواح گرسنه معرفت و برهنه از فضايل ريخته مى شد، هم گرسنگى ها و برهنگى هاى جسمانى از بين مى رفت و هم گرسنگى ها و برهنگى هاى روحى زايل مى گشت.
با این روایت فدک را پس داد!!! عمربن عبدالعزیز خلیفه وقت به مکه آمده بود ضمن گفتگویی با حضرت باقر علیه السلام، حضرت در قالب یک روایت بدو فرمودند: سه چیز است که در هر کس باشد ایمانش بخداوند کامل است. عمر بسر دو زانو نشست و گفت: بفرمائید ای خاندان پیغمبر. فرمود: آری ای عمر: کسی که چون خشنود گردد خوشنودیش او را بباطل نکشاند. و چون خشمگین شود خشمش او را از حق بدر نبرد. و کسی که چون قدرتی بدست گرفت بآنچه از آن او نیست دست دراز نکند. 👈 عمر دوات و کاغذی خواست و نوشت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بموجب این نوشته. عمر بن عبد العزیز فدک را حق محمد بن علی بود باو باز گردانید. ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ اسْتَکْمَلَ الْإِیمَانَ بِاللَّهِ فَجَثَی عُمَرُ عَلَی رُکْبَتَیْهِ ثُمَّ قَالَ إِیهِ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ فَقَالَ نَعَمْ یَا عُمَرُ مَنْ إِذَا رَضِیَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی الْبَاطِلِ وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ یُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنَ الْحَقِّ وَ مَنْ إِذَا قَدَرَ لَمْ یَتَنَاوَلْ مَا لَیْسَ لَهُ فَدَعَا عُمَرُ بِدَوَاةٍ وَ قِرْطَاسٍ وَ کَتَبَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا رَدَّ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ ظُلَامَةَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ فَدَکَ. خصال
یک قطعه تاریخی تقدیم میکنم با تحلیل مرحوم آقای صفایی حائری👇
شيخ كلينى به سند صحيح از هشام بن سالم و ابو ايوب خزّاز از امام صادق علیه السلام روايت نموده است كه فرمود: «فقرا خدمت پيغمبر اكرم آمده و گفتند: يا رسول اللّه! ثروتمندان بنده آزاد مى كنند، حج مى روند، صدقه مى دهند، به جهاد كمك مى نمايند و...، ولى ما چون ثروتى نداريم، برانجام آن كارها ناتوانيم. پيغمبر فرمود: هر كس صد مرتبه تكبير بگويد، از آزاد كردن صد بنده بهتر است. و هر كس صد مرتبه تسبيح بگويد، از روانه كردن صد شتر براى حج افضل است. و هر كس صد مرتبه حمد خداوند نمايد، از دادن صد اسب با زين و لجام و ركاب براى جهاد در راه خداوند بهتر است. و هر كس صد مرتبه «لا اله الا اللّه» بگويد، عمل او از تمام مردم بهتر است، مگر آن كه كس ديگرى بيش تر بگويد. اين سخن پيغمبر به گوش توانگران رسيد و آنان نيز به اين اذكار مشغول شدند. فقرا مجددا نزد پيغمبر رسيده و گفتند: يا رسول اللّه! اغنيا سخن شما را شنيده و ايشان نيز به اين اذكار مشغول شده اند، پيغمبر فرمود: «ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشآءُ» اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مى دهد». ---------- جَاءَ اَلْفُقَرَاءُ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّ اَلْأَغْنِيَاءَ لَهُمْ مَا يُعْتِقُونَ وَ لَيْسَ لَنَا وَ لَهُمْ مَا يَحُجُّونَ وَ لَيْسَ لَنَا وَ لَهُمْ مَا يَتَصَدَّقُونَ وَ لَيْسَ لَنَا وَ لَهُمْ مَا يُجَاهِدُونَ وَ لَيْسَ لَنَا فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ كَبَّرَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ عِتْقِ مِائَةِ رَقَبَةٍ وَ مَنْ سَبَّحَ اَللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ سِيَاقِ مِائَةِ بَدَنَةٍ وَ مَنْ حَمِدَ اَللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ حُمْلاَنِ مِائَةِ فَرَسٍ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ بِسُرُجِهَا وَ لُجُمِهَا وَ رُكُبِهَا وَ مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ أَفْضَلَ اَلنَّاسِ عَمَلاً ذَلِكَ اَلْيَوْمَ إِلاَّ مَنْ زَادَ قَالَ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلْأَغْنِيَاءَ فَصَنَعُوهُ قَالَ فَعَادَ اَلْفُقَرَاءُ إِلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَدْ بَلَغَ اَلْأَغْنِيَاءَ مَا قُلْتَ فَصَنَعُوهُ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ «ذٰلِكَ فَضْلُ اَللّٰهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشٰاءُ». كافى، ج ۲، كتاب الدعا. روایت داستانی
روایت ها و حکایت ها
شيخ كلينى به سند صحيح از هشام بن سالم و ابو ايوب خزّاز از امام صادق علیه السلام روايت نموده است كه ف
تحلیل استاد صفایی مرحوم 1⃣از اين حديث دانسته مى شود كه پيغمبر در دسترس فقرا بوده و ايشان از فيض زيارت آن حضرت محروم نبودند. فقرا درد دل خود را آزادانه با پيغمبر اكرم مى گفتند و پيغمبر نيز خدا را در نظر ايشان بزرگ نموده و آنها را از خداوند راضى مى كرد. 2⃣نمى دانيم از پاسخ پيغمبر اكرم كه فرمود: «ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ» فقرا چه فهميدند؟ آيا چنين فهميدند كه آن ثواب‌ها به اغنيا نيز داده مى شود يا دانستند كه اين ثواب‌ها مخصوص خود فقراست و به ايشان ثوابى نمى رسد؟ آنچه ما مى فهميم اين است كه اين ثواب‌ها مخصوص فقراست؛ آن كسانى كه مى خواهند كارهاى خير كنند ولى توانايى ندارند، اگر اين اذكار را بگويند و خداوند صدق نيّت ايشان را بداند، به فضل خود آن ثواب‌ها را به ايشان مى دهد. شايد شروط ديگرى نيز داشته باشد و صرف لقلقه لسانى و ذكر و ورد زبانى كه با عدم حضور قلب و يا عدم پاكى قلب همراه باشد، اثر ندارد. اين است كه مى توان گفت كه تقوا نيز در اين ثواب‌ها دخيل و مؤثر بوده و بدون تقوا قبول نمى شود و اين اجرها داده نمى شود. در هر صورت، اگر توانگرى اين اذكار را بگويد و به آن اكتفا كرده و مال خود را به ميان نياورد، يقيناً به اين ثواب‌ها نمى رسد. پس ثروتمندانى كه از كارهاى خير به اوراد و اذكار زبانى اكتفا كنند، بى جهت انتظار ثواب دارند. اين ثواب‌ها مخصوص كسانى است كه از كمك كردن مالى محروم هستند و مى خواهند مساعدت كنند، ولى نمى توانند. امّا آن كسى كه از انفاق مال خود مضايقه مى كند در عين حال منتظر ثواب است، به قيامت و ثواب ايمان ندارد. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ» «هرگز به نيكو كارى نخواهيد رسيد تا آنچه دوست داريد انفاق كنيد».
طلحه از صحنه گردانان قتل خلیفه سوم! مورّخ معروف، طبری، در تاریخ خود، از یکی از یاران عثمان نقل می‌کند که هنگامی که (مردم شورشی) عثمان را محاصره کردند، علی علیه السّلام در خیبر بود. زمانی که بازگشت، عثمان به سراغ حضرت فرستاد و او را به خانه خود دعوت کرد. امام علیه السّلام وارد بر عثمان شد. عثمان، بعد از حمد و ثنای الهی، اظهار داشت: «من، حقوقی بر تو دارم: حقّ اسلام و حقّ اخوت و برادری و حق خویشاوندی، و اگر این حقوق هم نباشد، قبل از اسلام، نیز با هم رابطه و پیمان داشتیم. »علی علیه السّلام سخنان او را تصدیق کرد و خارج شد و به سراغ خانه طلحه آمد. آنجا از افراد گوناگون، پر بود. امام علیه السّلام به او فرمود: «ای طلحه! این چه سر و صدایی است که به راه انداخته ای؟ ». طلحه گفت: «حالا این سخن را می‌گویی که کار از کار گذشته و شرّ و فساد فزونی گرفته؟! »علی علیه السّلام که سخنان خود را در او مؤثّر نیافت، از نزد او بازگشت و به سراغ بیت المال رفت، فرمود: «در آن را بگشایید! »اما کلید پیدا نشد، لذا فرمود: «در را بشکنید! »در را شکستند، فرمود: «اموال بیت المال را بیرون بیاورید! »بیرون آوردند و شروع کرد به تقسیم کردن آن در میان مردم. این سخن، در شهر پخش شد و به گوش کسانی که در خانه طلحه جمع شده بودند، رسید. آنها با شنیدن این سخن، آهسته آهسته از خانه او خارج شدند تا این که فقط طلحه در آنجا باقی ماند. این خبر به عثمان رسید و خوشحال شد، زیرا، توطئه طلحه را بی اثر دید. هنگامی که طلحه با چنین وضعی روبرو شد، به دیدار عثمان آمد. اجازه گرفت و وارد شد. رو به او کرد و گفت: «یا امیر المؤمنین! أستغفر اللّه و أتوب إلیه! من، کاری می‌خواستم انجام بدهم که خداوند مانع شد و الآن از کار خود توبه می‌کنم». عثمان به او گفت: «به خدا سوگند! تو، برای توبه نیامده ای! شکست خوردی و این جا آمدی، خدا از تو انتقام بگیرد. » طبری، در جای دیگر از همان تاریخ خود می‌گوید که: هنگامی که عثمان را در خانه اش کشتند، مردی به نام«سودان بن حمران»از آنجا خارج شد و می‌گفت: «طلحه کجا است؟ ما عثمان را کشتیم». از این شواهد و شواهد تاریخی دیگر، به خوبی استفاده می‌شود که طلحه، یکی از گردانندگان اصلی ماجرای قتل عثمان بوده است. ----------
دو عدد عبا البته عبای گرون قیمت بفروش میرسد اگر از دوستان خواستند 👇👇👇 https://eitaa.com/MA1371
آخرین سفارش!!! امام زین العابدین علیه السّلام: آخرین سفارشی که خضر بموسی بن عمران کرد این بود که او را گفت: هیچ کس را بخاطر گناهی که کرده سرزنش مکن. کَانَ آخِرُ مَا أَوْصَی بِهِ الْخَضِرُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ علیهما السّلام أَنْ قَالَ لَهُ لَا تُعَیِّرَنَّ أَحَداً بِذَنْبٍ. خصال
نیست باکم، گر ز دشمن بر دلم خاری رسد از مکافاتش باو ترسم که آزاری رسد.
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما ■بوی کلمات مواظب رایحه حرفهایمان باشیم؛ کلمات رایحه دارند ، بو دارند ، عطر دارند … رایحه حرفهایمان تا ساعتها روی جان و تن می نشیند … تا مدتها در فضا می ماند … تاسالها درخاطره ها جا خوش می کند. عطر حرفهایمان، هر چه باشد تند و تلخ ، گرم و شیرین، تیز و شورانگیز،آرام و روح انگیز ما را، در خاطره ها به یاد می آورد شمیم رایحه حرفهایمان را انتخاب کنیم؛ بدانیم که به یاد می ماند. پس کلماتی را برگزینید که چون عسل شیرین و چون گل رایحه دلنواز داشته باشند. ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌ به فرمایش مولانا: ای زبان تو بَسْ زیانی بر وَری (مَر مرا) چون تویی گویا، چه گویم منْ تو را؟ ای زبان هم آتش و هم خَرمَنی چند این آتش دَرین خَرمَن زنی؟ در نَهانْ جان از تو اَفْغان می‌کُند گَرچه هرچه گویی‌اَش آن می‌کُند ای زبان هم گنجِ بی‌پایان تویی ای زبان هم رَنجِ بی‌دَرمان تویی چند اَمانَم می‌دَهی ای بی‌امان؟ ای تو زِهْ کرده به کینِ من کَمان
این سه! 👇 امام صادق علیه السّلام فرمود: شیطان لعین بلشگر خود گفت: من اگر در سه مورد بر آدمیزاده دست یابم پس از آن هر عملی که بجا آورد خاطر پریشان نگردم که میدانم عملش پذیرفته نیست: -هنگامی که عمل خود را زیاد پندارد - و گناه خود را فراموش کند -و خودپسندی در او راه یابد. قَالَ إِبْلِیسُ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ لِجُنُودِهِ إِذَا اسْتَمْکَنْتُ مِن ابْنِ آدَمَ فِی ثَلَاثٍ لَمْ أُبَالِ مَا عَمِلَ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَقْبُولٍ مِنْهُ إِذَا اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسِیَ ذَنْبَهُ وَ دَخَلَهُ الْعُجْبُ. خصال
رسول اکرم (ص) ألا إنَّ فِي التَّباغُضِ الحالِقَةَ ، لا أعني حالِقَةَ الشَّعرِ ولكِن حالِقَةَ الدّينِ. آگاه باشید که در کینه ورزی ریشه کندن است، ریشه کندن مو منظورم نیست بلکه ریشه کندن دین است در کینه ورزی.. کافی ج ۲ ص ۲۰۵ آیت الله جوادی آملی: با از بین بردن کینه توزی، بهشت موعود را موجود کنید. روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
سلام خدا بر شما خوبان امروز نکاتی راجع به ورزی تقدیم میکنم اگر شما روایتی، داستانی،..... دارید ارسال بفرمایید👇👇👇 https://eitaa.com/MA1371
دعا برای رفع کینه!!! لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا [خدایا]در دل‌هايمان كينه‌اى نسبت به مؤمنان قرار مده. سوره حشر آیه ۱۰
862.2K
تعریف دقیق حقد و کینه 👆
آنچه کینه می آورد آنچه کینه می برد!! امام على عليه السلام :  احْتَمِلْ أخاكَ على ما فيهِ ، و لا تُكْثِرِ العِتابَ ؛ فإنّهُ يُورِثُ الضَّغينَه رفیقت را با همان خصوصياتى كه دارد تحمّل كن و زياد سرزنش نكن ؛ زيرا اين كار كينه مى آورد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :  حُسنُ البِشْرِ يَذهَبُ بالسَّخيمَةِ .  خوش رويى، كينه را مى برد . پیامبر اکرم(ص) تَهادَوا ؛ فإنَّ الهَدِيَّةَ تَسِلُّ السَّخائمَ ، و تُجلي ضَغائنَ العَداوَةِ وَ الأحقادِ. براى يكديگر هديه ببريد؛ زيرا هديه بد خواهى ها را [از دل ها ]بيرون مى كشد و كينه هاى دشمنى و نفرت ها را برطرف مى كند. حضرت امیر علیه السلام: هر كه بسيار مزاح و شوخی كند از اين[دو حال] بيرون نيست: 1⃣يا كينه بر وى ورزيده شود 2⃣ يا آنكه سبكش بشماراند. مَنْ كَثُرَ مِزَاحُهُ لَمْ يَخْلُ مِنْ حِقْدٍ عَلَيْهِ أَوْ إسْتِخْفَافٍ بِهِ.
🌹باسلام محضر پاکدلان 🔹رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ. 🔸ای پروردگارمان ما و برادرانمان را كه به ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل‌هایمان نسبت به مؤمنان خیانت و كینه قرار مده. ای پروردگار ما یقیناً تو رؤوف و مهربانی. (حشر:۱۰) 🔹مولانا می فرماید: ▪️همانطور که در یک جوی روان خاشاک نمی‌تواند پایدار بماند و بسرعت از بین می‌رود در دل کسی که اهل دل باشد کینه نمی‌تواند پایدار بماند.با دید حق بین آسمانی اگر به لحظات زندگی بنگریم هر لحظه زندگی جدید و اتفاق جدید است .ولی اگر با دید غیر حق بین باشد هر لحظه فقط تکرار لحظات قبل است. ▪️در جُوی روان ای جان،  خاشاک کجا پاید؟ ▪️در جان و روان ای جان،  چُون خانه کند کینه؟ در دیده قُدس این دَم،  شاخی ست تَر و تازه در دیده حِس این دَم،  افسانه دیرینه   ▪️انصافاً دو بیت زیبا و فوق العاده و آموزنده است. استاد اخوان
ابن ابى الحديد از عبداللّه، فرزند امام جعفر صادق علیه السلام نقل مى نمايد: «عمرو بن عاص نزد نجاشى و بسيارى از اهالى حبشه، تهمت هايى ناروا به جعفر بن ابى طالب روا داشت و نسبت هاى قتل، زنا و سرقت به آن جناب داد؛ ولى هيچ يك از اين دشمنى‌ها مؤثر واقع نشد. زيرا نجاشى و ديگران، بزرگوارى و پاكدامنى و عبادت جعفر را مشاهده نموده بودند و به همين جهت، به گفته هاى باطل عمرو بن عاص ترتيب اثر ندادند. عمرو چون از اين كارها به مقصودش نرسيد،و از جهت که کینه شدیدی نسبت به جعفر داشت در صدد قتل جعفر برآمد. بنابراين غذاى مسمومى براى جعفر تهيه نمود، امّا همين كه جعفر خواست از آن غذا ميل نمايد، گربه اى رسيد و از آن غذا خورد و ظرف را برگرداند و باقى مانده غذا را ريخت. گربه در اثر همان خوراك فوراً مُرد و جعفر حيله و مكر عمرو بن عاص را فهميد و پس از اين قضيه، از او دورى مى نمود.
حقوق همسایه از دیدگاه پیامبر چنین است: یک - «اِنِ اسْتَغاثَکَ أَغَثْتَهُ؛ اگر از تو یاری خواست، به فریادش برسی». دو - «وَ اِن اسْتقَرضَکَ أَقَرضْتَهُ؛ اگر از تو قرض خواست، به او قرض دهی». سه - «وَ اِنْ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَیه؛ اگر نیازمند شد، نیازش را برطرف سازی». چهار- «و اِنْ اَصابَتْهُ مُصیبَةٌ عَزَیتَهُ؛ اگر مصیبتی دید، او را دلداری دهی». پنج - «وَ اِنْ اَصابَهُ خَیرٌ هَنّأتَهُ؛ اگر خیر و خوبی به او رسید، به وی تبریک و شادباش گویی». شش - «وَ اِن مَرِضَ عَدْتَهُ؛ اگر بیمار شد، به عیادتش روی». هفت - «واِنْ ماتَ اِتَّبَعْتَ جَنازَتَهُ؛ وقتی مرد، در تشییع جنازه اش شرکت کنی». هشت - «ولا تَسْتَطِلْ بِالبِناءِ فتَحْجُبَ عَنهُ الرّیحَ اِلاّ بِاذْنِهِ؛ خانه ات را بلندتر از خانه او نسازی تا جلوی جریان هوا را بر او بگیری، مگر آنکه خودش اجازه دهد». نه - «وَاِذا اشْتَرَیتَ فاکِهَةَ فَأهْدِ لَهُ، فاِن لَمْ تَفْعَلْ فَأَدخِلْها سِرّاً؛ هرگاه میوه ای خریدی، برای او هدیه بفرستی وگرنه مخفیانه میوه را به خانه ات ببر». ده - «وَلا تُخْرِج بِها وُلَدَکَ تَغیظُ بِها وَلَدَه؛ فرزندت را همراه میوه بیرون نیاور که بچه همسایه با دیدن میوه در دست او ناراحت شود». یازده - «وَلا تَؤْذِهِ بِرِیحِ قِدْرِکَ اِلاّ أنْ تغرِفَ لَهُ مِنهَا؛ با بوی دیگت، او را ناراحت نکن، مگر آنکه مقداری از غذای آن را برای او بفرستی». ---------- میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۲۰. شماره هشت، نه،ده.یازده خیلی جالبند. راجع به شماره ۸ یک خاطره از یکی از اساتید ساکن مبلغ در لندن هست تقدیم میکنم انشالله.
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما ▪️درمحضر الهی‌نامه: مرحوم علامه حسن حسن زادۀ آملی. الهی، از تو شرمند‌ه‌ام که بندگی نکردم، و از خودم شرمنده‌ام که زندگی نکردم، و از مردم شرمنده‌ام که اثر وجودی‌ام برای ایشان چه بود. الهی، از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده‌ام، از انس و جان شرمنده‌ام، حتی از روی شیطان شرمنده‌ام، که همه در کار خود استوارند و این سست‌عهد ناپایدار. الهی، از سجده کردن شرمسارم و سر از سجده برداشتن شرمسارتر. الهی، به حق خودت حضورم ده؛ و از جمالِ آفتاب آفرینت نورم ده! الهی، روزم را چون شبم روحانی گردان، و شبم را چون روز نورانی! الهی، اگر یک بار دلم را بشکنی، از من چه بشکن‌بشکنی! الهی، اگر کودکان سرگرم بازی‌اند، مگر کهنسالان در چه کارند؟! الهی، جان به لب رسید تا جام به لب رسید! الهی، چگونه از عهده شکرت برآیم که روزی با کتاب موش و گربۀ عبید زاکان فرحان بودم و امروز به تلاوت آیات قرآن الرحمن. الهی، دلی همدم با آه و انین است، و دلی همچون تنور آتشین است، و دلی چون کورۀ آهنگران است، و دلی چون قلۀ آتشفشان است، وای بر حسن اگر دلش افسرده و سرد چون یخ باشد و پابند به مبرز و مطبخ! الهی، شکرت که از اساتید بی‌رنگ رنگ گرفته‌ام. الهی، شکرت که هر کتابی را می‌خوانم، کتاب وجود خودم را می‌خوانم.
امروز پنچشنبه بود👇 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: روزهای دو شنبه و پنج شنبه اعمال [به پیشگاه خداوند ]عرضه می‌شود؛ آمرزش خواه آمرزیده و توبه توبه گر پذیرفته می‌شود و [اعمال ]کینه ورزان با کینه هایشان برگردانده می‌شوند تا اینکه توبه کنند. تُعرَضُ الأعمالُ یَومَ الاثنَین و الخَمیسِ، فمِن مُستَغفِرٍ فیُغفَرُ لَهُ، و مِن تائبٍ فیُتابُ علَیهِ، و یُرَدُّ أهلُ الضَّغائنِ بضَغائنِهِم حتّی یَتُوبوا. میزان الحکمه ماده هجران.
کفر است در طریقت ما کینه داشتن آیین ماست سینه چو آیینه داشتن. صورت نبست در دل ما کینه کسی آیینه هر چه دید فراموش می کند. _ به کسی کینه نگیریم دل بی کینه قشنگ است به همه مهر بورزیم به خدا مهر قشنگ است.