40.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما در محضر شما، مشق دگردوستی می کنیم حضرت پدر❤️
به امید روزی که قدم بر چشم هایمان بگذارید🕊
برنامه سه شنبه های امام زمانی
آمل؛۲۱ شهریورماه ۱۴۰۲
#دختران_حسین
#کارگروه_مردمی_ریحانه_الحسین
↪️ @reyhana_alhosain
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_نگاری
#ماجراهای_پرچم
پسرک رنگ پریده ای را جلوی پرچم دیدم. با دو خانم...
یکی از خادم ها آروم گفت: بچه مریضه!
نگاهش کردم. انگار یک اسباب بازی هیجان انگیز یا غذای لذید (بلا تشبیه) دیده باشد؛ همانطور به پرچم نگاه میکرد. ذره ذره اش را می کاوید...
مادرش گفت: از تو ماشین گفت بایستین من برم اونجا!
میخوام برم شفا بگیرم.
چیزی درونم شکست؛ گفتم: حتماً خوب میشی پسرم.
مادرش به گریه افتاده بود و برایش شربت می ریخت تا به عنوان تبرک و شفا به جان دلبندش بریزد.
چند دقیقه ای ماندند و پسرک خیال رفتن نداشت.
گفتم: میخوای کنار پرچم بایستی باهاش عکس بگیری با خودت داشته باشی؟
انگار خلوتش را بهم زده باشم نگاهم کرد و گفت نه و دوباره زل زد به پرچم.
جوری جدی و مردانه واکنش میداد و خلوت کرده بود که واقعاً آمده بود شفایش را بگیرد و برود.
یک مکالمه مردانه داشت با صاحب پرچم و روی دخالت را هم به کسی نمیداد.
بعد از چند دقیقه که با مادر و خاله اش هم صحبت شده بودیم بالاخره کارش با پرچم تمام شد. آمد دست مادرش را گرفت و گفت بریم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فطرت پاک فرزندانمان امانتی الهی در دستان ماست. از بین رفتن این #ایمان_فطری و یا متعالی کردنش به رفتار های ما بزرگترها وابسته ست.
به توکل هایمان...
به اعمالمان به عنوان شیعه اهل بیت....
و به نان حلال یا حرامی که سر سفره می آوریم.
خادم الحسین؛ ۲۱ شهریور
برنامه سه شنبه های امام زمانی
↪️ @reyhana_alhosain
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکم شرعی کاشت ناخن چیست؟
با ما در کانال "ریحانه الحسین" همراه باشید☘
↪️ @reyhana_alhosain
روایت عشق ❤️
اثبات میکند عمل حر به عالمین
هرکس که شد غلام تو،عالی جناب شد
هوا ابری بود و هر لحظه امکان بارش بارون وجود داشت. مثل قبل تو حیاط نمیشد برنامه رو اجرا کرد
میزها کنار در ورودی مسجد که سرپوشیده بود چیده شدو طبق روال هر کسی مسئولیتی به عهده داشت.
کنار پرچم ایستاده بودم، خادمانی جلوی در با احترام دعوت میکردند.
هرکسی که وارد میشد دستی به پرچم میکشیدو زیر لب زمزمه ای داشت.گاهی اوقات هم با صدای بلند دعا میکردند.
دیده بودم افرادی با حسرت اشک میریختن و قسمت نشده بود کربلا مشرف بشن.😔از ته دلم دعا میکردم قسمت همه آرزومندان بشه.
مدتی گذشت و خادمی به سمتم اومد گفت لطفا با اون خانمی که خیلی گریه میکنن صحبت کنین. جلو رفتم و قسمت خلوت تر حیاط روی صندلی نشستیم.
اشک مثل بارون از چشم هاش سرازیر میشد.گفت: امسال دلم میخواست برم کربلا.روزی من نشد، دلم شکست و ذهنم درگیر بود که اگه امام حسین دوستم داشت یه نگاهی هم به من میکرد.
ادامه داد: امروز هم که از مسیر بازار میرفتم ذهنم همچنان با این موضوع که امام حسین یه علامتی،چیزی به من نشون بده بدونم دوستم داری..
که چشمم به پرچم متبرک افتاد
تازه به خودم اومدم و بغضم ترکید. پرچم یکی از همون نشونه ها بود😭
گفت: همسرم دوست نداره من حجاب کنم؛ اینجا دیدم گیره به من هدیه دادن و با محبت استقبال کردن..
گفتم: عزیزم اگه همسرت دوست نداره حجاب کنی باهاش بحث نکن! گام به گام شروع کن؛ اول گیره روسری و بعد پوشش لباس مناسب..
تحسین برانگیز بود این عاشقی..
گفتم از عشق نشانی به من خسته بگو
گفت: جز عشق حسین هرچه ببینی بدلیست..
#ماجراهای_پرچم
@reyhana_alhosain 🌸🌱
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در جایی که غرفه برگزار می شود بدترین نقطه حجاب است و اصلا به خاطر شکستن این جو مسموم بچه ها قرار گذاشتند که غرفه را آنجا برپا کنند...
اوایل برنامه هفته گذشته، مادر و دختری آمده بودند پیاده روی؛
به غرفه که رسیدند به احترام دعوت خادم، جلو آمدند.
پرچم را زیارت کردند و مادر مودبانه از خادم ها بابت دعوت و پذیرایی تشکر می کرد.
چشمم به روسری کودکانه ای افتاد که پشت پرچم مانده بود.
همرنگ لباس دخترک بود با توپ های سفید.
به مادرش گفتم: اجازه می دین این روسری رو برای دخترمون با گیره ببندم؟
چشمان دخترک برقی زد و مادر باز هم با احترام سر تکان داد.
بعدِ دخترک خودش هم آمد برای معطر شدن به عطر عفاف🍃
موقع برگشتن به خانه در ماشین نشسته بودم که دخترک را در انبوه هم سن و سالانش دیدم که با روسری قدم میزد و توجه بزرگترها را هم برانگیخته بود.
او با صورت کوچکش زیبایی و متانت را به چشمان مردد عابرین هدیه می داد.
در این جنگ تردیدها، همسنگرمان باشید با نذر فرهنگ به نیت حضرت زینب (س):
۶۲۸۰ ۲۳۱۳ ۴۹۷۲ ۰۷۸۸
طیبه بکرو
#کارگروه_مردمی_دختران_حسین
↪️ @reyhana_alhosain
enc_16705244611311272586918.mp3
4.73M
شب جمعه های حرم💔💔💔
↪️ @reyhana_alhosain