29.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❮الهـےبہتۅڪلنـٰاماعظمټ🌿'❯
جهاد ما امروز جهاد تبیین و محبت است؛ جهادی بالذات زنانه و بالفعل زینب گونه
گروه ریحانة الحسین زیر پرچم امام حسین(علیهالسلام) با توسل به امام حسن (صلوات الله علیه) به میدان آمد تا در حد توان خود جهت ایجاد وحدت و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب کاری کند.
برای ادامه این مسیر مارا یاری کنید🌱
۶۲۷۳۸۱۱۰۷۰۰۴۷۶۱۵فلاح نیا بابلی #ریحانة_الحسین_علیه_السلام #بنیاد_علمی_فرهنگی_حیات ↪️ @reyhana_alhosain 🌸🍃
رِیْحانَةُ الحُسَینْ🌱
❮الهـےبہتۅڪلنـٰاماعظمټ🌿'❯ جهاد ما امروز جهاد تبیین و محبت است؛ جهادی بالذات زنانه و بالفعل زینب
#روایت_نگاری
صبح با حس و حال عجیبی خودم را به مسجد شهدا رساندم. ذوق انجام کاری که فکرش را هم نمیکردم که قسمتم شود. برای برگزاری برنامه ای که چند روزی نبود که تدارک آن را دیده بودیم. با همکاری دوستان بعد از نماز ظهر فضا آماده شد برای پذیرایی از مهمانان از جنس مادی و معنوی😍😍
صندلی خودم را مقابل پرچم گذاشتم و از مهمانان برای تبرک گرفتن از پرچم دعوت بعمل می آمد.
چقدر حال خوبی داشتند با دیدن پرچم
خانمی کنارم آمد و گفت: «مسیر من از اینجا نبود. نمیدانم چطور سر از این مکان درآوردم! این را به فال نیک میگیرم» پرچم را به صورتش کشید.
برای گرفتن گلدان گل گفت: با دست خودت دوست دارم به من گلدان گل بدهی. و گل را با عشق تقدیمش کردم و با دعای خیر خداحافظی کرد.
حال عجیبی داشتم. خدا را شکر کردم که لطفش شامل حالم شد تا بتوانم کمترین کاری که در توانم هست انجام دهم.
افرادی آمدند و هدیه گرفتند و با دعای خیر رفتند. اما حال خانمی مرا منقلب کرد که پرچم را به صورتش کشید و اشک ریخت و گفت: «به این حال خوب احتیاج داشتم.»
منقلب شدم.
ای کاش میتوانستم و شرایطش را داشتم که وقتی کسی میگفت هنوز به سفر کربلا نرفتم بگویم من هزینه ش را میپردازم. اما افسوس که دستم کوتاست.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست..
🌺🌺🌺🌺
✍ خادم ریحانة الحسین؛
در مسئولیت پرچم
١٧ فروردین ١۴٠٢ _ ۱۵ رمضان ۱۴۴۴
شهرستان بابل
📩 @reyhana_alhosain
📩 #حدیث
امام علی (علیه السلام)میفرمایند:
زکات زیبایی عفت و پاكدامنی است.
و ثمرهی پاکدامنی، محفوظ ماندن از گناه.
🌱 @reyhana_alhosain
رِیْحانَةُ الحُسَینْ🌱
❮الهـےبہتۅڪلنـٰاماعظمټ🌿'❯ جهاد ما امروز جهاد تبیین و محبت است؛ جهادی بالذات زنانه و بالفعل زینب
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_نگاری
وقتی برای خادمی بستن شال و روسری انتخاب شدم، به این فکر میکردم که اتفاقات اخیر باعث شده که بین امثال ما و دخترای کم حجاب و بی حجاب شهر فاصلهٔ زیادی احساس بشه و اینکه کمتر کسی حاضر میشه که قبول کنه براش روسری بزاریم ولی توکل بر خدا کردیم و روز میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(علیه السلام) به دل شهر رفتیم تا در حد خودمون کاری کنیم که این محبته برگرده و فاصله ها کم و کمتر بشه..
بعضی ها اومدن گلدون گل رو گرفتن و پرچم امام حسین هم زیارت کردن و پیشنهاد ما رو قبول نکردن و با تشکر رد شدن، بعضی ها هم از پشت فضاسازی میرفتن تا برخوردی نداشته باشن و یه عده هم از جلو رد میشدن و اصلا نگاه نمیکردن!
اما بین این شلوغی ها دختر های گلی مثل این عزیز بودن که دوست داشته باشن پوشش ِ به سبک مارو تجربه کنن...
دختری بود بدون روسری؛ با کتی کوتاه و جلو باز به همراه خاله اش در حال رفتن بود. دعوتش کردم و خداروشکر خیلی استقبال کرد اول گفتم شاید واکنش خاصی نشون نده ولی از برق تو چشماش و جیغ آرومی که کشید ذوق کردنش رو نه تنها من بلکه دوستان دیگه هم حس کردن؛ انگار طعم عاشقانه ای رو که ما با حجاب می چشیم رو درک کرده.
امیدوارم همه ی دختران سرزمینم طعم شیرین حجاب رو با عنایت حضرت زهرا و با قلبشون حس کنن.
✍ خادم ریحانة الحسین؛ مسئول بستن روسری
↪️ @reyhana_alhosain 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 متوجه برنامه دشمن برای #حجاب باشید
↪️ @reyhana_alhosain 🌸🍃
#روایت_نگاری
پرچم که باز شد از خیلی ها دعوت کردیم که بیان برای زیارت...
اما اوایل هیچکس نمیومد انگار باور نمیکردن که این واقعا پرچم گنبد امام حسینه...
چند بار مدل پرچمو عوض کردیم تا بیشتر تو چشم باشه؛ اما هیچ فایده ای نداشت.
یه نیم ساعتی به همین منوال گذشت و بچه ها با ناامیدی به هم نگاه میکردن و حالمون گرفته شده بود حسابی...
تا اینکه یه خانم شل حجابی اومد و از جلوی غرفه رد شد. اونم باور نکرد تا اینکه تو آخرین قدمای عبورش از غرفه یکی از بچه ها بلند گفت پرچم از کربلا اومده...
خانومه برگشت با تعجب نگاه کرد و گفت: واقعا؟!!
گفتیم: بله!
پرچم رو بوسید و چسبوند به خودش و بغضش شکست...
کم کم چندتا از خانوما که حالشو دیدن اومدن جلو و فهمیدن چه خبره...
در عرض ۵، ۶ دقیقه جوری جلوی غرفه شلوغ شد که صدا به صدا نمیرسید...
حالا دیگه لازم نبود اثبات کنیم که چه گنجی رو به تماشا گذاشتیم....
حال خوشی که حاکم شده بود گواهی میداد:
"بوی پیراهن خونین کسی می آید".
✍ خادم ریحانة الحسین؛ مسئول دعوت
۲۶ فروردین ۱۴۰۲ _ شهرستان آمل
↪️ @reyhana_alhosain 🌸🍃
رِیْحانَةُ الحُسَینْ🌱
#روایت_نگاری پرچم که باز شد از خیلی ها دعوت کردیم که بیان برای زیارت... اما اوایل هیچکس نمیومد انگا
#روایت_نگاری
یه استادی داشتیم که می گفت وقتی میخواین کار خیرتون برکت بگیره کارتونو از طرف یه بزرگ هدیه کنید به بزرگ دیگه ای. مثلاً از طرف امام زمان هدیه کنید به امام رضا..
قبل از اینکه غرفه رو افتتاح کنیم خیلیا ما رو ترسوندن که کارتون بی اثره، ممکنه بحث و جدل پیش بیاد، استقبال نمیشه از برنامه تونو هزار یک مشکل دیگه سد راهمون میشد.
توسل کردم به اولین شهیدی که تو بچگی شناختمش. شهید ۱۶ ساله ای که همسایه مون بود و آبروی محله مون...
شب قبل رفتیم عکسشو از خواهرش قرض گرفتیم. گذاشتمش رو میز بین گلا که صاحب مجلس معلوم باشه.
کارو از طرف شهید هدیه کرده بودم به امام زمان (عج)...
خیلی از خانومایی که میومدن و از تیپولوژی ما خوششون نمیومد جذب گل ها میشدن ولی...
وقتی میومدن گل انتخاب کنن با شهید ۱۶ ساله ما چشم تو چشم میشدن و میرفتن.
این چشما قد هزار ساعت تبیین؛ حرف داشت برای دل مهموناش❤️
✍ خادم ریحانة الحسین؛ مسئول غرفه
۲۶ فروردین ۱۴۰۲_ شهرستان آمل
↪️ @reyhana_alhosain 🌸🍃
45.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفته بودیم که هوا تازه کنیم
بی هوا تازه تر از قبل، به خود برگشتیم...
در پیچ و تاپ پرچم حسین رازهای سر به مهری نهفته بود که جز به سر انگشت #وحدت گشوده نشد.
از دختر کم حجابی که چهار بار پیاده روی اربعین رفته بود و از ما التماس دعای وصال دوباره داشت...
تا دخترکان نوجوان مدپوش کرده ای که تازه از زیارت برگشته بودند و حسابی دل بردند از ما در توصیف وصال...
هوای شهر را که دریابید هوای دلتان مانند صبح های بهاری شمال معتدل و آرام و عاشقانه می شود.
ما در کنار شما جان به این عاشقانه می سپاریم تا پا به پای خواهران و فرزندمان از گزند گرگ های کمین کرده گذر کنیم ان شاءالله....
هر چقدر سخت اما می ارزد به قیمت همدلی و وحدت دوباره...
شریکمان باشید در این حال خوش..
جهت اهدای نذورات وحدت می توانید از شماره کارت زیر اقدام فرمایید:
6280231349720788
طیبه بکرو
گروه ریحانه الحسین (ع) شهرستان آمل
@reyhana_alhosain
رِیْحانَةُ الحُسَینْ🌱
❮الهـےبہتۅڪلنـٰاماعظمټ🌿'❯ جهاد ما امروز جهاد تبیین و محبت است؛ جهادی بالذات زنانه و بالفعل زینب
#روایت_نگاری
وقتی دیدمش و چشمام به موهاش افتاد با خودم گفتم چه دختر گلی😍
چه خوبه یکم باهاش حرف بزنم ببینم نظرش درباره حجاب چیه؟
بهش سلام کردم و گفتم سلام عزیزم دوست داری نقاشی بکشی؟ گفت آره😃 گفتم بیا کنارم بشین بهت یه کاغذ بدم نقاشی رنگ کنی☺️ یکم که گذشت اومدم سر حرف رو باز کنم ازش پرسیدم اسمت چیه عزیزم؟ که یدفه گفت مهیار امیدوارانه پرسیدم: چی؟ محیا؟! گفت مهیار. گفتم آهاا مهیاااررر🥲😅😂
✍ خادم ریحانة الحسین؛
در مسئولیت مربی کودک
١٧ فروردین ١۴٠٢ _ شهرستان بابل
↪️ @reyhana_alhosain 🌸🍃