eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
154 عکس
57 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
8_1771.pdf
923.5K
یادداشت منتشر شده‌ در روزنامه فرهیختگان ۱۸ خرداد۹۹ مروری انتقادی بر ایده های تفسیری میلاد دخانچی http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3954/8/&page=177944
سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت سالگرد ارتحال امام فقط درباره تحولات متعددی نبود که توسط امام خمینی به وجود آمد بلکه این عبارت که امام، امامِ تحول بود یک لایه باطنی داشت و آن اینکه اساساً «طبیعت انقلاب و زنده ماندن انقلاب به این است که پی‌درپی نوآوری و تحول داشته باشد». از این سخنان بر می‌آید که این تحول خواهی بنیادین و در طبع انقلاب است. این سخنان یکبار دیگر موضوع مناظره‌ای در خبرگزاری مهر درباره تقابل انقلاب با استقرار و تمدن را به ذهن آورد. دو مقاله «آغازی بر یک پایان» و «تجدید و تجدد» در پایان کتاب «آغازی بر یک پایان» ذات بی قرار و نوجوی انسان را محور بحث خود قرار داده اند. این بحث به تعبیر شهید آوینی نیمه کاره رها می‌شود اما تأمل در ماهیت و نتایج آن می‌تواند به نظریات تازه و شگرفی برسد. لبّ سخن آوینی این است که «تحولی تاریخی بشر جز از طریق انقلاب ممکن نیست. آنان که این نظریه را نمی‌پذیرند، به وضع موجود دل بسته اند». این نظریه شهید آوینی گرچه نیمه کاره رها شده اما مبانی شناخته شده‌ای در قرآن و نزد فلاسفه و عرفا دارد ولی آوینی مقدمات طرح این مبانی در ابعاد اجتماعی سیاسی و تاریخی را فراهم کرده است. با الهام از این مباحث است که جرقه‌های بحث تفصیلی رقم می‌خورد و حجت الاسلام عباس محسنی معتقد است تمدن، دعوت به استقرار می‌کند و تعالی انسان با تمدن سازی رخ نمی‌دهد. متن کامل: mehrnews.com/xS4pD @rezakarimi
gharare danaei1- Karimi.mp3
8.38M
برنامه قرار دانایی (با همکاری اداره کل کتابخانه های عمومی) پنجشنبه ها ساعت 11:30 12 تیرماه 1399 چگونه فرزندان خود را کتابخوان کنیم؟
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
طولانی ترین آیه قرآن درباره نوشتن (کتابت) است. در لایه‌ظاهری، این آیه درباره قرارداد قرض (تداین) است. اما به حکم قاعده جری و تطبیق و به حکم متصرف الوجوه بودن آیات، می توان مباحث این آیه را برای همه انواع نویسندگی تعمیم داد. بر اساس این آیه نویسنده باید بر اساس عدل بنویسد و نویسنده نباید از نوشتن ابا کند، سپس می خوانیم به طور کلی نوشتن با رعایت همه شرایطش سه فایده‌دارد: ذٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهٰادَةِ وَ أَدْنىٰ أَلاّٰ تَرْتٰابُواٌ (بقره٢٨٢) اولاً نزد خدا عادلانه تر است ثانیاً موجب آمادگی بیشتری برای شهادت دادن می شود ثالثاً حداقل لازمه شک نکردن است بر اساس قاعده جری و‌تطبیق می توان این سه فایده را برای نویسندگی به صورت عمومی تری بیان کرد: کسی که اهل نوشتن است  اولاً دقت و عدالت او بیشتر می شود (خطاهای فکری او کمتر می شود) ثانیاً برای گفتن و بیان کردن آماده تر می شود (نوشتن به تقویت بیان کمک می کند) ثالثا قاطعیت و عزم او بیشتر می شود (نوشتن اراده و عمل را تقویت می کند). *** برخی افراد بیشتر شفاهی اند مثل افرادی که در جواب پیام صوت می فرستند! برخی افراد هم بیشتر نوشتاری اند مثل افراد خوش قلمی که با اصرار سخنرانی می کنند. کسانی که در ارتباط از نوشتار و گفتار هر دو استفاده می کنند شخصیت کامل تری دارند. روز قلم مبارک
نقدی بر تفسیر روشنفکران از جدال با خدا/ مجادله با خدا چگونه ممکن است؟ ** عبدالکریم سروش گفته «می توان با خدا احتجاج کرد و در کتاب و روزنامه به او اعتراض کرد، چه برسد به اعتراض به حکومت دینی». پیش از این ابوالقاسم فنایی گفته بود:«خداوند نیز پس از نقل داستان مجادله ابراهیم با او، اصلا به خاطر این کار ابراهیم(ع) را مذمت و توبیخ نمی کند، و نمی‌گوید که ایمان تو ضعیف است یا او به من اهانت و بی‌احترامی کردی، بلکه کار او و خود او را تحسین می‌کند». منظور از محاکمه‌خدا پاسخگو دانستن او در مسئله عدالت و اخلاق است. اکنون سؤال این است که‌‌ چگونه شه سوار توحید و تسلیم(به قول کیرکگارد) با خدا مجادله می کند؟ منظور از مجادله با خدا چیست؟ چرا خدا این مجادله را مذموم نمی داند؟! مجادله در خدا کفر است ولی مجادله با خدا لزوماً محاکمه نیست. مجادله ابراهیم توسل به رحمت در برابر غضب الهی است و گفتن «ماهکذاالظن بک» است نه «ماذا اراد الله بهذا...». بین این معنای عارفانه ‌و نتیجه گیری روشنفکرانه فاصله بسیار است! متن کامل در روزنامه فرهیختگان: http://fdn.ir/43161 http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3984/15/
آیه وَ مِنْ آیٰاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوٰاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهٰا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیٰاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (روم٢١) مهم‌ترین آیه ازدواج است و در عین اختصار دارای لایه‌هایی پنهان و کمتر گفته شده است که برای درک آن نیازمند تدبر و تفسیر قرآن به قرآن هستیم. این آیه چند پیام مهم دارد: ۱. قانون زوجیت از تفاوت‌های مهم‌خدا با غیر اوست: هرکس همسر نمی‌خواهد یا به تجرد اعتقاد دارد به قانون زوجیت پشت کرده و ادعای خدایی دارد! ۲. ازواج ما «خلق شده» اند و ازدواج یافتن است نه ساختن. ۳. برای کسی که اهل تفکر نباشد ازدواج صرفاً یک رابطه جنسی یا خوش گذرانی دنیوی یا نهایتاً رفیق بازی و عشق زودگذر است. ۴. راه یافتن این ازواج، خودشناسی و کفوشناسی است؛ همسر همنفْس است. ۵. راه دیگر شناخت زوج این است که به دنبال «سکینه» باشیم. ۶. بخش دوم زندگی پس از ازدواج است که باید بین زوجین مودت و رحمت باشد. مودت یعنی دوستی کردن که‌مقابل عداوت یعنی دشمنی کردن است. ولی رحمت فراتر از دوستی کردن است گاهی رحمت چهره ظاهراً مهربانی ندارد. متن کامل: mehrnews.com/xSkZz
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
با بیان قضای بی دافع و عطای بی مانع خدا شروع می شود اَلْحَمْدُ للهِ الَّذى لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ، وَلا لِعَطائِهِ مانِع. شهادت بسیار پرتأکید بر اینکه امکان ادای شکر نیست مگر با کمک نعمتی دیگر و‌تأکید بر این آیه قرآن که وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها، محور اصلی دعا را تشکیل می دهند و می توانیم بگوییم دعای عرفه دعای اعتراف به حمد و شکر به روش توحیدی است. طوری که همین معرفت هم از سوی خدا الهام می شود و‌نتیجه اش این است که شکر ممکن نیست! و تنها راه اقرار به توحید است. ٌ بر این اساس الطاف خدا به انبیاء بازخوانی می شود و می گوییم فَلَكَ الْحَمْدُ وَالشُّكْرُ. در این دعا با تکرار اَنْتَ الَّذى... و سپس با گفتن اَنَا الَّذى... باز هم حمد و شکر بیان می شود و اعتراف گسترده می شود. از این جهت می توان نام دیگر دعای عرفه را دانست به ویژه آنکه بدانیم معرفت توحیدی ماهیت اعتراف گونه دارد. یکی از الطاف الهی که در دعای عرفه تبیین می شود این است که  لَمْ تُخْرِجْنى لِرَأفَتِكَ بى، وَلُطْفِكَ لى، وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ، فى دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْكُفْر...ِ لكِنَّكَ اَخْرَجْتَنى للَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى ، الَّذى لَهُ يَسَّرْتَنى، وَفيهِ اَنْشَأْتَنى آیا این توصیف شامل همه مسلمانانان عرفه خوان بعد از سیدالشهدا می شود؟ آیا خود سیدالشهداء در دولت کفر زندگی نکرد؟ با توجه به مقابله بین دولت کفر و هدایت سابقه می توانیم بگوییم شاید منظور از دولت کفر شرایط استضعاف و غلبه کفر و‌عدم هدایت آسان است نه لزوما حکومت مخالف. پس اگر نگوییم‌این بخش از دعا زمان دار و تقیه بردار است، معنی این فراز از دعا این است که هر کس که در هدایت رشد کرده باید به شکر این نعمت اعتراف کند.
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
داستان‌ذبح اسماعیل عجیب و تأمل برانگیز است و به ویژه عقل مدرن آن را تعجب برانگیزتر می داند. کتاب ترس و لرز را در شرح این ماجرا نوشت. به نظرم راه فهم صحیح این ماجرا فهم عبودیت و «تسلیم» است. کلمه اسلما (ابراهیم و اسماعیل تسلیم شدند) کلمه کلیدی این داستان در قرآن است. به مناسبت عید قربان یادداشتم در نقد قرائت روشنفکرانه از ماجرای ذبح اسماعیل را بازنشر می کنم. http://r1001.blog.ir/1394/07/07
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
اگر روز میلاد مولود کعبه را نامیده اند روز غدیر قطعا است. نبی و ولی نسبتهای مختلفی داشتند: استاد و شاگرد، پیامبر و‌پیرو، مولا و بنده... اما روز غدیر نبی گفت علی برادر من و جان من است؛ و چه زیباست که در این روز  عقد اخوت بسته می شود. و شاید تأکید بر اطعام مؤمنین تأکید بر همین برادری باشد. از آغاز خلقت بسیار پرفراز و نشیب است و سرشار از عاشقانه ها و ها است و برادری همیشه طعم شیرینی نداشته است. تاریخ انبیاء به یک معنا تاریخ برادری است. موضوعی بسیار مهم و کاربردی برای زندگی ماست.  در این باره گفتنی بسیار است... بیایید همگی در تدبر کنیم. بر همه برادران و خواهران مبارک
دارالشفاء.pdf
3.98M
سیری تحلیلی انتقادی در کتاب دارالشفاء کتاب دارالشفاء نوشته حجت الاسلام محمدحسن وکیلی نقد و بررسی های نظری درباره رفتارهای ستاد کرونا درباره حرم های مطهر است. موضوع این کتاب مهم، مفید، حساس و بحث برانگیز است ولی نه توسط رسانه های داخلی و نه توسط پژوهشگران الهیات کرونا، آنچنانکه شایسته است، پیگیری نشده است. مباحث مطرح شده در دو بخش کلی آمده تا بیان کند نه کرونا تهدیدی بر شفای معنوی است و نه بر فرض تهدید سلامت در این تزاحم، اولویت بر ترک این دارالشفاء است. تلاش این کتاب برای احیای مسئله شفابخشی دین و نیز مزاحم نبودن تهدیدهایی از جنس ویروس کرونا برای توسل ستایش برانگیز است. استدلالها و استنادات با افراد متحجری که به صورت احساسی و شعاری علیه تدابیر بهداشتی موضوع گرفتند بسیار فاصله دارد. با خواندن این کتاب بسیاری از روحانیون و الهیات دانان متوجه می شوند که این مسئله به سادگی با گفتن عقل با دین منافاتی ندارد حل نمی شود. بر این کتاب نقدهای مهمی وارد است... متن روزنامه فرهیختگان http://farhikhtegandaily.com/newspaper/4009/15/&page=182242 متن اختصاصی اینجانب: http://r1001.blog.ir/post/395
میراث فرهنگی و #موزه #تاریخ_مرده است یعنی گذشته اکنون #حضور ندارد و فقط یک مورد مطالعاتی و منظره گردشگری است. این کاری است که #مستشرقین با شرق کردند و آن را به #ابژه پژوهشی تبدیل کردند؛ اکنون گردشگر وقتی وارد میراث فرهنگی می شود نهایتاً به یاد گذشته است و احساس حضور ندارد. خصوصا اینکه بسیاری از میراث ما با جهان معاصر پیوندی ندارند. در این میان جایی مثل #تکیه_معاون_الملک_کرمانشاه یک وضعیت برزخی دارد. هنوز در این مکان مراسمات عمومی عزاداری مخصوصا در #محرم برگزار می شود و چه بسا در این مراسمات انسانها با حال بانی‌و ساکنین اصیل آن شریک باشند ولی در حالت عادی دختران و‌پسران بدون توجه به روح این مکان با تزئین خود‌ و با دوربین های حرفه ای عکس می گیرند و آلبوم‌ و ‌پروفایل خود را تکمیل می کنند. این مثل این است که در یک مسجد تاریخی بدون رعایت احوال و آداب آن قدم بزنیم و لذت ببریم اما متذکر این معنا نباشیم که در کجا هستیم. چیزی که کارکرد این‌ میراث را تغییر داده تغییر نگرش انسان به تاریخ و سنت است. تاریخ زنده گذشته ای است که در اکنون حیات خود را ادامه داده است. مثل حرم های ائمه اطهار و بقاع متبرکه که هیچ‌ وقت #میراث_فرهنگی نشدند و برای ورود به آن بلیط نمی گیرند و فقط دل آدمی است که باید اذن ورود بگیرد.
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
مهم ترین ارجاع قرآنی در زیارت عاشورا درباره مصیبت است که آیات سوره بقره را تداعی می کند: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ [155] الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ [156] أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ [157] در فرازی از زیارت عاشورا بدون اشاره عینی به آیات، همانند نتیجه گیری قرآن می خواهیم تا در ازای صبر در مصیبت صلوات و رحمت (و مغفرت) دریافت کنیم: وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى‏ لَکمْ عِنْدَهُ اَنْ يعْطِينى‏ بِمُصابى‏ بِکمْ اَفْضَلَ ما يعْطى‏ مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِيتَها فِى الْإِسْلامِ، وَفى‏ جَميعِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، اَللّهُمَ‏ اجْعَلْنى‏ فى‏ مَقامى‏ هذا، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْک صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ امام حسین ع انواع مصیبتهای آیه155 را دید و با گفتن «رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک» به آیه 156 عمل کرد و به فیض آیه 157 رسید. ما هم بادعا در زیارت عاشورا می خواهیم همین مسیر را طی کنیم و به واسطه مصیبت زدگی امام در این فیض شریک شویم. متن یادداشت تأملاتی درباره امام حسین ع: http://r1001.blog.ir/1392/09/25