وَ إِذَا اَلْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (تکویر۸و٩)
این آیه در لایه ظاهری و در تنزیل خود راجع به زنده به گور کردن دختران است. در اینجا گویا ریشه لغت موؤُده به آیه وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما (بقرة: 255) به معنی ثقل حمل نزدیک است. این نزدیکترین معنایی است که به ذهن می رسد از موجود مؤنثی که بی گناه به قتل رسیده است، چون عرب تحمل نگهداری دختر نداشت.
اما در روایات (مانند کتاب کافی و حتی در مجمع البیان به نقل از ابن عباس) ذیل آیه با بیانی شبیه به روش تفسیر قرآن به قرآن آمده است که موؤده موده است: یعنی همان مودت در قربی که اجر رسالت بود: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِي اَلْقُرْبىٌٰ (شوری٢٣). این موؤده کیست؟ همه کسانی که مودت آنها واجب بود ولی عکس آن عمل شد! اولین کسی که از قربای رسول به این ظلم شناخته شده است اباعبدالله است. اما گویا معنای آیه با این مصداق تمام نمی شود. معروفترین موؤده حسین شهید است و گمنام ترین آنها صدیقه شهیده.
***
از مرحوم #دولابی نقل است:
«خوب است پیروان سایر ادیان خبر ندارند که امت پیغمبر آخر الزمان، با آن همه مهربانی و خیرخواهی پیامبر برای امتش، با دختر پیغمبرشان و با فرزندان او چه کردند، و الا این امت تا قیامت نمیتوانست سرش را پیش سایر امتها بلند کند. خدا این ننگ را از نظر سایر امم پوشاند».
این بیان چند نکته دارد: یکی نامهربانی امت پیامبر با خانواده پیامبر و دیگری پنهان بودن این نامهربانی.
در این میان خبر مظلومیت دختر پیامبر مخفی تر است. این ماجرا را اگر چه بزرگانی چون شیخ طوسی و سید مرتضی و شیخ مفید نقل کرده اند اما بازهم خبر همه گیر نیست و این حادثه داستانی نیست که در هر جایی بتوان شنید و خواند چون اهل نظر معتقدند خدا این ننگ را پوشانده است.
شاید خواست خدا بوده که روضه مدینه را مانند روضه عاشورا فاش نگوییم و در خلوت بسوزیم و بسازیم...
#موؤُده_موده
#جشنواره_فجر_۹۷
فیلم #سمفونی_نهم با الهام از سمفونی #بتهوون در مورد عشق و خون(مرگ) است و البته این دو کاملا به هم ربط دارند چون در تاریخ بشر عشق قاتل عشاق بوده است. در این فیلم تاریخ این کشته ها و عشاق روایت می شود و از کوروش و رابعه و امیرکبیر تا زمان معاصر را می بینیم که به خون خود آغشته اند. البته آنانی که عشق نمی فهمند هم هستند و مهم تر از همه فرشته مرگ است که دو نقش مهم در فیلم دارد: عشق و مرگ. فرشته اولی را نمی فهمد! ولی دومی شغلش است و به همین دلیل در همه سکانس های تاریخی حضور دارد. هر چند در پایان فرشته زمینی می شود و مزه عشق را می چشد.
از نظر محتوایی این فیلم می توانست در سطح متعالی تری نوشته شود چرا که عشق و کشته شدن در راه معشوق مضمونی دینی دارد اما نویسنده بیشتر با نگاه دنیوی به این موضوع پرداخته و حتی گرچه مانند حافظ معتقد بوده که #فرشته_عشق_نداند_چیست اما مانند فیلم #فرشتگان_بر_فراز_برلین پیشنهاد هبوط فرشته را داده است. به نظرم پیشنهاد قرآن برای فرشتگان این است که (به جای هبوط) بر آدم سجده کنند و پرهای خود را به انسان کامل بزنند!
علاوه بر محتوا فرم هم کامل نیست؛ پیداست که ساختار این نوع روایت خاص است و شاید تماشاگر عام از آن لذت نبرد و گر چه این سبک را دوست دارم اما معتقدم زبان و فرم مؤثر نباید فراموش شود. این فیلم به #ساکن_طبقه_وسط شباهت ساختاری دارد ولی در سطح آن فیلم نافذ و مؤثر نیست و حتی از آن مبتذل تر است.
فیلم سمفونی نهم از لحاظ مضمون اصلی اش به ترانه #ببر_به_نام_خداوندت اثر #محسن_چاووشی هم شباهت زیادی دارد و هر دو مصادیق تاریخی خون و عشق را روایت می کنند. اما به نظرم اثر چاووشی هنرمندانه تر و واضح تر است ولی اثر #محمدرضا_هنرمند سرگردان کننده هم هست و حتی عجیب این است که برای بیان این مسئله مهم از زبان طنز استفاده کرده است!
#جشنواره_فجر_۹۷
چندسال پیش وقتی #حاتمی_کیا #چ را در استان #کرمانشاه فیلمبرداری کرد در یک مراسم حضار از او خواستند تا فیلمی هم از #عملیات_مرصاد بسازد اما او جواب داد که سفارشی نمی سازد. بعدها #محمد_حسین_مهدویان به کرمانشاه آمد و فیلم این رویداد مهم را ساخت. او اکنون یکی از مهم ترین کارگردانان ژانر #سینمای_سیاسی در ایران است.
#ماجرای_نیمروز_2 بیشتر ما را با #سازمان_مجاهدین_خلق آشنا می کند به ویژه با قاب عکس آیت الله #منتظری و #شهید_مطهری (دو چهره مهمدر تحلیل مجاهدین) که به ما لبخند می زنند! (البته لبخند منتظری بیشتر است!) در این فیلم دوربین بیشتر به این موجودات عجیب نزدیک می شود؛ کلاس آنها را نمایش می دهد در حالی که مغزشویی می شوند. سخنرانی رجوی و پشت صحنه اش را پخش می کند و نماز آنها در جنگ را نشان می دهد در حالی که به خون آغشته اند! اینجاست که پسرم با دیدن این صحنه تعجب می کند: اینها که نماز می خوانند!!
نقد کرمانشاهیها به ماجرای نیمروز تصویر ناقص و غیرمنصفانه از رزمندگان کرمانشاه بود. نقد دیگر نگاه همدلانه به سازمان بود. اما شاید با خوشبینی این همدلی را واقعبینی بدانیم چون مرصاد اوج یک تراژدی بزرگ بود؛ داستان اینکه چگونه هم زبانان و هم دینان با هم جنگیدند. در این فیلم هم تراژدی دنبال می شود؛ وقتی رزمنده انقلابی که در نیمروز اول یکی از سردسته های منافقین را کشته اکنون خواهرش به همان سازمان پیوسته است! پس برای حفظ آبرو دست به مخفی کاری می زند. اینجاست که معتقدم ایده یک رابطه عاطفی در دل مبارزه نظامی امنیتی فقط برای جذاب کردن فیلم نیست بلکه با اساس داستان رابطه تنگاتنگی دارد و حتی کارگردان از ظرفیت احساسی این داستان چندان هم بهره برداری نمی کند!
تراژدی دیگر فیلم هم این است که مدام دایره انقلابیون بدون چالش تنگ تر می شود، بعضی از شخصیتهای قسمت اول شهید شده اند و بعضی دیگر در این قسمت شهید می شوند. بعضی دیگر هم درگیر مشکلات خود می شوند... تا جایی که در نمای پایانی دونفر دیگر سلاح خود را تحویل می دهند و از بالا تنها یک مرد را می بینیم که تنها روی نیمکت کنار اسلحه ها نشسته است.
به مناسبت اکران عمومی
هشدار لو رفتن داستان
سالها پیش فیلمی از ضجه یک مادر در برابر دامادش منتشر شد که بسیار متأثرکننده بود. بر اساس این داستان واقعی، #نرگس_آبیار تصمیم گرفت تا بگوید چطور عشق به نفرت تبدیل می شود؟ پاسخ به این پرسش همانقدر سخت است که اصل داستان باورنکردنی است! برای همین زمانی طولانی با جزئیات فراوان لازم است تا بفهمیم چطور کار به اینجا رسید! در آغاز فیلم عاشقانه است و هر چه می گذرد تلخی جان تماشاگر را می نوازد.
#شبی_که_ماه_کامل_شد درباره عشق برادر یک تکفیری است. عاقبت در جنگ عشق و جهل، جهل پیروز می شود. این فیلم ما را با #قوم_بلوچ، #عبدالمالک_ریگی ، #افراط_دینی و #تکفیری ها آشنا می کند و سعی می کند همه را به یک چوب نراند. اما دغدغه اصلی فیلمساز جزو مسائلی است که برای گفتن به زبان هنر نیازمند دارد.
مشهور است که #عشق_و_نفرت مرز باریکی دارد اما این بار عشق به جهل می بازد. شاید برای بیان سقوط یک عاشق بازهم جای دقت لازم باشد اما به هر حال اکنون یکی از کوبنده ترین حملات هنر بر #افراط_گرایی در تاریخ سینما ثبت شده است.
***
برای اینکه یک اثرهنری ادبی علیه #افراط_گرایی_دینی کامل و منصفانه باشد و به نقد دین منجر نشود پیشنهاد می کنم اولاً فقط افراط افراطی ها را نقد کند نه مشترکات آنها با دیگر گروه های دینی ثانیاً به سوء استفاده غربی ها از افراطی ها اشاره کند ثالثاً مبارزه اعتدالیون علیه افراطیون را نشان بدهد و از طریق متن دین آنها را نقد کند و بلکه نمونه یک متدین معتدل را هم نمایش دهد. فیلمهایی مثل #سنگسار_ثریا اساساً در نقد افراط گرایی نیست و نقددین است. فیلم #اسامه نقد دین نیست ولی در نقد #افراط_گرایی توصیه های فوق را لحاظ نکرده است اما فیلم #به_وقت_شام و تا حدی فیلم #شبی_که_ماه_کامل_شد روایت منصفانه تر و کامل تری داشته اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیل شنیدنی #بهروز_افخمی درباره سوره توحید، واژه #الصمد و رابطه آن با #امام_حسین_ع
#محمد_رضا_شهیدی_فرد
#توحید_صمدی
دانلود فایل کامل برنامه #چهلچراغ ۱۱آبان۹۶:
http://yon.ir/AYYjt
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پرسش
نظر شما در مورد این #سکانس_سینمایی که #خدای_مدرن را توصیف می کند، چیست؟
گفتگوی یک خداباور ضعیف و خسته با یک خداناباور غنی و اخلاق مدار
تحلیل سینمای #اصغر_فرهادی:
http://r1001.blog.ir/1397/09/12
@rezakarimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استفاده هوشمندانه از تلاقی دو خیابان در تهران
برای بیان نظر فیلمساز در خصوص تبار فکری #مجاهدین_خلق
#خیابان_شریعتی
#خیابان_پاسداران
#ماجرای_نیمروز1
گزارشی از یک #پژوهش:
در المیزان مباحث مهمی در باب امامت وجود دارد این مباحث هم ذیل آیات و هم در قالب گفتارهای مستقل مطرح شده اند. اما در مورد مهدویت هیچ گفتار مستقلی وجود ندارد! و در جایی تنها روایات آخرالزمان را جمع نموده است.
علامه مجلسی در كتاب تاريخ الإمام الثاني عشر با عنوان باب الآيات المأوّلة بقيام القائم عليه السلام صریحا اعلام می دارد که آیات مهدویت به صورت تأویلی و از طریق نصوص روایی برای ما مشخص شده اند. وی در این باب حدود 70 روایت برای بیان 50آیه را جمع نموده است .
اگر سه آیه شاخص (آیه استخلاف، آیه اظهار دین، آیه وارثین) در باب مهدویت را در نظر بگیریم. با بررسی نظرات مفسرین شیعه و سنی می توان گفت آیات مهدویت دارای دو شأن ظاهری و باطنی (تنزیلی و تأویلی) در مقام تبیین و اثبات مهدویت هستند. آیه استخلاف دارای شواهد ظاهری و تنزیلی براثبات مهدویت است. آیه اظهار دین می تواند از نظر ظاهر و تنزیل بر مهدویت دلالت کند ولی آیه وارثین شأن باطنی تأویلی در این موضوع دارد.
در مقام جمع بندی می توان گفت که مسئله مهدویت یک مسئله باطنی و تأویلی در نزد مفسرین و حدثین است ولی ظرفیتهای آن برای استدلال از ظواهر آیات وجود دارد چنانچه که علامه طباطبایی و صاحب بیان السعاده این راه را آغاز کرده اند.
توضیح بیشتر پژوهش:
http://estentagh.blog.ir/post/94
almizan021297.MP3
23.44M
سوره توحید لایه ای ظاهری دارد که عوام را سیراب می کند و می توانند از خواص آن بهره ببرند ولی در لایه باطنی اقوام متعمقون را هدف گرفته است.
فایل صوتی جلسه #گروه_مطالعاتی_المیزان - 2اسفند1397
http://estentagh.blog.ir/post/95
استعدادها همیشه با فراخوان و مسابقه #استعدادیابی کشف نمی شوند.
مسابقه مربوط به استعداد بالفعل است پس استعداد بالقوه را چه کنیم؟
بسیاری استعدادها در طی زمان و در گردش روزگار خود را می شناسند و بعضی نه در چند دقیقه که در چند روز هم معرفی نمی شوند.
اساسا برای بعضی از استعدادیابی ها شرایط خاص لازم است؛
بعضی شاگردها را استاد در هنگام تعلیم کشف می کند
بعضی هم تا نمیرند شناخته نمی شوند!
بعضی را هم خدا نمیگذارد به شهرت برسند
گوهرها را باید گوهرشناس معرفی کند.
در مسابقه استعدادیابی استعدادهای هیجان برانگیز اجازه حضور دارند. اما مگر همه توانایی ها هیجان برانگیزند؟ صبر از بزرگترینتوانایی ها و مهمترین عوامل پیروزی است ولی روی سکو چه صبری تماشاگر ورسانه را به هیجان می آورد؟
حقیقت این است که کلمات در جای خود نیستند!
#عصرجدید با بزرگانی که مظهر اراده الهی هستند ظهور می کند نه با نمایش استعدادیابی!