eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اندیشه در کرمانشاه
صفحه اندیشه شماره ۳۹ نشریه ویژه بازتاب اکران و‌ نقد مستند در کرمانشاه منتشر شد.👇👇👇 @kermanshah_andishe
هدایت شده از استنطاق
آدمها از لحاظ خوبی و بدی به روشهای مختلفی تقسیم می شوند. در تقسیم بندی ساده آدمها خوب یا بد هستند. اما از یک لحاظ آدمها به سیاه و سفید و خاکستری تقسیم می شوند. اگر خاکستری یعنی کسی که خوب و بدش را مخلوط کرده است می تواند به این تعبیر قرآن نزدیک باشد که وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً (توبه102) به این شرط که انسان خاکستری به بخش سیاه اعمالش معترف باشد. تقسیم بندی دیگر این است که برخی افراد هنوز به مرحله خوب و بد نرسیدند و یا بالاتر از این تقسیم بندی هستند که در بین بهشت و جهنم این افراد در تعبیر قرآنی اعراف تعریف می شوند. یک تقسیم بندی دیگر این است که افراد بد درجه بندی شوند برخی جهنمیان خالد و برخی موقت هستند. از یک نظر دیگر بدها به کافر و منافق تقسیم می شوند منافق کسی است که بین خوبی و بدی در تذبذب است واگر به این تذبذب پایان ندهد به کفار ملحق می شود. در سوره واقعه این تقسیم بندی به «خوب ، بد، عالی» تبدیل می شود: اصحاب شمال، اصحاب یمین و سابقون مقربون. خوب، بد، مستضعف خوب، بد، منافق خوب، بد، خاکستری خوب، بد، عالی و... ما نباید تحت تأثیر اومانیسم تقسیم بندی انسان ها را به خوب و بد نادیده بگیریم و همچنین نباید این تقسیم بندی را سطحی معنا کنیم. گاهی پیچیدگی های خوب و بد انسان ها باریک تر از مو می شود.
یکی از جدی ترین منتقدان سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی است. او‌ از آنچه که مناسک سازی و‌فربه سازی تشیع می نامد انتقاد می کند و به دنبال پیرایش تشیع از مناسک جدید است. پیش از او بزرگانی مانند شهید مطهری مبارزه با تحریفات عاشورا را شروع کردند. اما مظاهری چقدر از مطهری تندتر گام برداشته است؟ او علیه سیاست ایرانی اربعین مدام موضع می گیرد و معتقد است تلاش ایران برای تقویت پیاده روی اربعین موجب غیرطبیعی شدن آن و دخالت در یک پدیده ذاتاً عراقی است. مشکل او این است که جامعه شناسانه نگاه می کند نه توحیدی. دین و‌مذهب به جای ملاک بوم و قوم و تعصب، خدا و رسولانش را ملاک وحدت قرار می دهد. اما مظاهری از اربعین ایرانی و اربعین عراقی می گوید. او دقت نمی کند اصل پیاده روی با تشویق ائمه و الگوگیری از خاندان اهل بیت و صحابی همچون جابر شروع شده و ذاتا شیعی است هرچند عراقی ها بیشتر آن را پروراندند. او این حقیقت را نادیده می گیرد که اربعین مظهر است پس برادری اقوام و ‌مذاهب را به دخالت جوامع تفسیر می کند، پس اگر موکب داران عراقی به دیدار رهبر بروند این قدرت نمایی جمهوری اسلامی است! البته این اختلاط ها آفات و آسیبهایی هم (مانند بی توجهی برخی تحلیل گران به اعتراضات مردم نسبت به مشکلات کشور عراق) دارد اما نباید اصل حقیقت برادری را بپوشاند. در این میان اگر جمهوری اسلامی از این اجتماع میلیونی نفعی ببرد، جدا از مشروعیت آن، نباید بدبینی به کسب منافع موجب انکار اصل و ماهیت این پدیده شود. وقتی نزد ائمه زیارت پیاده توصیه شده است (همچنین در روایت به زیارت اربعین جداگانه تصریح و‌توصیه شده است)، نباید آن را صرفاً تاریخی و جامعه شناسانه تحلیل کرد و آن را پدیده ای ذاتاً عراقی دانست. به نظر می رسد حقیقت اربعین فراتر از حد درک جامعه شناسانه است. ┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄ در مورد زیارت اربعین هم علمای مختلف این زیارت را مورد تأکید قرار داده اند. از امام حسن عسکری(ع) است که فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاة الخمسین، و زیارت الاربعین، والتختّم فی الیمین، و تعفیر الجبین، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم»؛ همچنین در روایت دیگر از امام صادق (ع) نقل و کیفیت زیارت اربعین بیان شده است که علمایی مانند شیخ مفید و شیخ طوسی و سیدبن طاووس و حرعاملی و ... در کتابهای خود آن را بیان کرده اند. همچنین در روایت بر زیارت پیاده تأکید شده است: عَنْ أَبِي الصَّامِتِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ هُوَ يَقُولُ‏: مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ علیه السلام مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ؛ فَإِذَا أَتَيْتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ، وَ عَلِّقْ نَعْلَيْكَ وَ امْشِ حَافِياً، وَ امْشِ مَشْيَ الْعَبْدِ الذَّلِيل‏. (كامل الزيارات، ص133) عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: يَا حُسَيْنُ! إِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ يُرِيدُ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام، إِنْ كَانَ مَاشِياً كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَ عَنْهُ سَيِّئَةٌ، فَإِنْ كَانَ رَاكِباً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ حَافِرٍ حَسَنَةً، وَ حَطَّ بِهَا عَنْهُ سَيِّئَةً، حَتَّى إِذَا صَارَ فِي الْحَائِرِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِينَ الْمُنْجِحِينَ، حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِكَهُ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِينَ، حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَكٌ فَقَالَ لَهُ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يُقْرِئُكَ السَّلَامَ، وَ يَقُولُ لَكَ: اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا مَضَى‏.(ثواب الاعمال، ص91) @rezakarimi
حرم شلوغ شده و از دوستدارانش بود. در این شلوغی این آیه را دیدم: وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنّٰا حَمَلْنٰا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي اَلْفُلْكِ اَلْمَشْحُونِ (یس٤١). این خانواده کشتی نجات است و مثل آن مثل :  فَأَنْجَيْنٰاهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي اَلْفُلْكِ اَلْمَشْحُونِ (شعراء١١٩). مگر فقط بود که با کشتی مشحون نجات پیدا کرد؟ هم به سوی کشتی مشحون فرار کرد:  إِذْ أَبَقَ إِلَى اَلْفُلْكِ اَلْمَشْحُونِ (صافات١٤٠). مگر فقط نوح و یونس بودند که سوار شدند؟ بلکه خداوند مثل این کشتی سواری را دوباره تکرار می کند و آدمهایی شبیه آن کشتی نشستگان خلق می کند تا سوار شوند: وَ خَلَقْنٰا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مٰا يَرْكَبُونَ (یس٤٢). حرم شبیه کشتی نجات بود... مشحونِ مشحون... هنوز هم جا هست... هنوز این صدا طنین دارد: پسرم با ما سوار شو... يٰا بُنَيَّ اِرْكَبْ مَعَنٰا وَ لاٰ تَكُنْ مَعَ اَلْكٰافِرِينَ (هود٤٢)
هدایت شده از استنطاق
چکیده سخنرانی در نشست علمی اندیشه های شهید آیت الله اشرفی اصفهانی (سه شنبه 30 مهر 1398- کرمانشاه) کتاب برهان قرآن یک اثر پژوهشی قابل اعتناست که علاوه بر موضوعات در ریزموضوعات هم مسائل مهمی را بررسی کرده است. علاوه بر این مقایسه آرای علمای فن و نیز تلاش برای جمع بین آیات و روایات بر غنای مباحث اضافه کرده است. تأثیرپذیری فراوانی از تفسیر المیزان به چشم می خورد. در موضوع تأویل و محکم و متشابه و در موضوع علم غیب این مسئله قابل مشاهده است. همچنین همانند علامه طباطبایی عنایت خاصی بر روی بحث جهانی بودن و خاتمیت پیامبر است طوری که بسیاری آیات مرتبط با موضوع مورد تحلیل قرار گرفته است و برخی شبهات پاسخ داده شده است. از آنجا که نزد روشنفکران و طرفداران تفسیر عصری این موضوع بارها مطرح شده است. طرح این موضوع هنوز نیاز روز و مسئله معاصر ماست. اما در مورد نزول قرآن وی گویا نقد شیخ مفید بر شیخ صدوق را پذیرفته است. در حالی که علامه طباطبایی به نزول دفعی حقیقت و نور قرآن اشاره دارد ولی شهید اشرفی به این مسئله اشاره ای نمی کند و به نظر می رسد آن را نپذیرفته است. نکته مهم این است که فهم برخی موضوعات مانند نزول دفعی قرآن ساده و راحت نیست و شاید به همین دلیل است که علامه در تفسیر المیزان این موضوع را تصریح کرده ولی در کتاب قرآن در اسلام ، که برای آشنایی عامه با قرآن نوشته شده، فقط نزول تدریجی را مطرح کرده است. خبر نشست در خبرگزاری مهر : https://www.mehrnews.com/news/4753386 فایل صوتی جلسه👇
Paradox of choice.MP3
4.86M
تحلیل و بررسی کتاب «تناقض انتخاب» در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه - 2آبان1398 تناقض انتخاب (The Paradox of Choice) کتابی است نوشته بری شوارتز، روانشناس آمریکایی که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده‌ است. و در سال ۱۳۹۸ توسط دو استاد دانشگاه های کرمانشاه (کیوان شعبانی مقدم و سید سجاد حسینی) به فارسی ترجمه شده است. متن مکتوب تحلیل کتاب: http://r1001.blog.ir/1398/08/04
Ketab.MP3
7.64M
توصیه هایی برای فعالان کتابخوانی: برای برنامه های کتابخوانی هم رده بندی سنی لازم است و هم رده بندی ذهنی. برای کودکان یک نوع برنامه قابل برنامه ریزی است و برای نوجوانان و بزرگسالان برنامه های دیگر. این یک رده بندی سنی است. اما رده بندی ذهنی بر اساس توانایی و استعداد مخاطب هم لازم است. برنامه ها باید ساده و حرفه ای هر دو برگزار شود. سطحی ترین فعالیت کتابخوانی نمایشگاه کتاب و مسابقه کتابخوانی چهارگزینه ای غیرحضوری است. نشست کتاب خوان (به اشتراک گذاری کتابهای خوانده شده)یک برنامه ساده است ولی نقد کتاب یا لیگ کتابخوانی یک برنامه حرفه ای است و برگزاری آن زمان و هزینه بیشتری می طلبد اما به تربیت کتابخوان حرفه ای منجر می شود. اطلاع از وضعیت شهر و بوم زندگی بسیار مهم است. کتابفروشی های شهر، کتابخانه ها، کتابخوانان و نویسندگان. توجه به نویسندگان بومی گاهی کیفیت محتوا را پایین می آورد ولی در عوض بخشی از جامعه را درگیر می کند. ما برای ترویج مطالعه بر سر یک دوراهی هستیم از طرفی هر کتابی را تأیید نمی کنیم و از طرف دیگر می خواهیم کتابخوانی عمومی شود. بین ذائقه مروجان کتاب و عموم مردم فاصله هست. چه باید کرد؟ باید هر چه بیشتر ذائقه ها بیشتر شود و قشر خاکستری مدنظر باشد. به عنوان مثال نشست سینماکتاب (گفتگو درباره کتابهای سینمایی یا سینمای اقتباسی) یکی از راههایی است که برای سینمادوستان اهل کتاب جذاب است. روشهای مطالعه هم بسیار مهم است: جمع خوانی. متن خوانی. از لحاظ کیفیت تندخوانی مقابل ترتیل خوانی است. اصولاً در پاسخ به پرسش پرتکرار «چه بخوانیم؟» باید گفت: «آنچه که تو را می خواند». @rezakarimi
Ayne jadoo.MP3
5.47M
معرفی کتاب آینه جادو در نشست کتاب خوان اصحاب قلم در دانشگاه رازی 21آبان 1398
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
درآمدی بر کتاب ۲۲آبان۱۳۹۸
هدایت شده از استنطاق
آیت الله خامنه ای در دیدار با بسیجیان مفهوم مستضعف را ارتقاء داد. تاکنون مشهور این بود که وصف مستضعفین برای بسیج به معنای طبقه محروم معنا می شد ولی اکنون معنایی قرآنی برای این وصف بیان شده است. در قرآن این وصف به دو معنای محرومیت ایمانی و مظلومیت در زمین آمده است و هر دو معنا در یک سیر قرار دارند. «مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیب‌پذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیب‌پذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الورِثین؛. مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّه‌ی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همه‌ی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفةالله در زمین است،‌ بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.» (ششم آذر98) *** این کلمه در قرآن دو معنا دارد: یکی مستضعف (من الارض) و دیگری مستضعف فی الارض. مستضعفین باید با خود و خداوند اتمام حجت کنند که راه هجرت به پایان رسیده و راه چاره و هدایت ندارند در غیر این صورت نمی توانند تقصیر خود را بر عهده مستکبرین بیندازند و بگویند لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنينَ (سبأ31) مگر اینکه استضعاف آنها فی الارض باشد. در تقسیم بندی دیگر مستضعف دو دسته است: مستضعف ظالمی که از هجرت برای پاک شدن از ظلم بهره نبرده است: قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها (نساء97) و دیگری مستضعفی که راه چاره جویی و راه هدایت نمی یابد: إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلاً (نساء98). شاید این استثنای از ظلم، همان مستضعف فی الارض باشد. مستضعف وقتی هجرت می کند برای او گشایشی رخ می دهد ولی نهایتاً وقتی در تمام زمین برای او ضعف پیش بیاید به مستضعف فی الارض تبدیل می شود و اکنون آماده امامت و وراثت زمین می شود: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الورِثین(قصص5). @estentagh @rezakarimi
هدایت شده از استنطاق
در قرآن یکی از شدیدترین موضع گیری ها علیه  کشتن انسانها آمده است: هرکس بدون دلیل (کشتن دیگری یا فساد فی الارض) کسی را بکشد گویا همه مردم را کشته است: مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسٰادٍ فِي اَلْأَرْضِ فَكَأَنَّمٰا قَتَلَ اَلنّٰاسَ جَمِيعاً...َ (مائده ٣٢). کلام امیرالمؤمنین علیه السلام که به مالک اشتر هشدار داد هیچ‌ چیزی مانند ریختن خون‌ ناحق عامل تغییر حکومت نیست بی شباهت به این آیه نیست چون هر دو از اثر عظیم خون مظلوم سخن می گویند.  اما گویا  دو استثناء آیه جدی هستند که در آیه بعد فرمان کشتن سخت برای محارب و مفسد فی الارض صادر می شود:    إِنَّمٰا جَزٰاءُ اَلَّذِينَ يُحٰارِبُونَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي اَلْأَرْضِ فَسٰاداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ...ٌ (مائده٣٣). برای تحلیل نظر قرآن باید هر دو آیه را عمیقاً فهمید. مفسری که فقط آیه دوم را تفسیر می کند قرآن را پاره پاره کرده است و همچنین کسی که محارب و ‌مفسد فی الارض را با مخالف و‌معترض و‌حتی با قاتل و‌مفسد معمولی یکی بداند، به تحریف معنوی دست زده است. در مقابل، کسی که فقط آیه اول را ببیند یا استثناهایش را نادیده بگیرد و یا برای محارب رأفت قائل شود تفاوت رحمت و رأفت را نمی داند و‌ واقعیتهای انسان را فقط از دریچه اومانیسم می بیند. برخی از ابعاد آیه دوم را می توان متشابه دانست و دلالت آن را تحلیل کرد (مثلا آیا مصلوب کردن دار اعدام است یا همان سنت مسیحیان؟ آیا قطع دست مانند قطع انگشتان در حکم سارق است؟ آیا این جزای شدید برای محاربِ مفسد است یا هر یک از آن دو؟) اما قرار نیست قرآن نظریات یا احساسات ما را تأیید کند بلکه این ما هستیم که در فتنه ها باید به قرآن پناه ببریم. این روزها همچنان به هر دو آیه نیاز داریم. @estentagh @rezakarimi