خدا ودیگرهیچ
در دعای پانزدهم صحیفه سجادیه می گوییم: «خدایا! نمی دانم بیماری بیشتر شایسته شکر است یا سلامتی؟» (فَمَا أَدْرِي، يَا إِلَهِي، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ). تفاوت این متن با ادعیه رفع حاجت و گرفتاری و بیماری این است که معرفت ما به بیماری را افزایش می دهد. چرا که می گوییم: در سلامتی روزی ات گواراتر است و برای تلاش در راهت نشاط به من می دهی و در بیماری خالصم می کنی و از آلودگی ها پاکم می کنی!
آیا در دوران ترس و اضطراب بیماری ترویج این مضمون مناسب است؟ آیا برای کسی که ترس از بیماری دارد خواندن این دعا شیرین است؟ بلکه این دعا سوءتفاهم برانگیز نیست؟!
حقیقت این است که اسباب و اراده ها به دست خداست و به خواست ما نیست که بخواهیم همیشه سالم باشیم. پس چاره این نیست که فقط به دنبال سلامتی باشیم. باید نگرش توحیدی را در زندگی جاری کنیم. باید تسلیم باشیم. اگر خود را با معرفت این دعا آشنا نکنیم در زندگی متوسط و با وسواس، مدام با بیماری می جنگیم و زندگی خود را در سطح تقلاهای مادی دنیا پایین می آوریم و از خدا غافل می شویم.
باید متوجه باشیم که این دعا دو سوءتفاهم احتمالی دارد:
اولاً هدف این دعا این نیست که از خدا عافیت نخواهیم و به دنبال سلامتی نباشیم. اینجا نگاه بالاتر از این است و این دعای طلب سلامتی نیست دعای توحید است و هدف این است که تسلیم باشیم برای همین در ادامه می خوانیم که خدایا آنچه تو راضی هستی را محبوب من بگردان (حَبِّبْ إِلَيَّ مَا رَضِيتَ لِي). روانشناسان امروزه به دنبال درمان اضطراب هستند و بهترین راه حل تمرین تسلیم است که بهترین آمادگی را در زندگی به وجود می آورد.
ثانیاً این دعا نه طلب بیماری است نه طلب سلامتی! بلکه مثل مصیبت ،که در عین آثار مثبت آن کسی حق ندارد آن را از خدا طلب کند، کسی هم حق ندارد بیماری را به خاطر آثار مفیدش بطلبد. در واقع «طلب» بیماری غیر از «شکر» آن است. ما نمی دانیم رضایت خدا در چیست. برای همین امام باقر ع دیدگاه جابر را اصلاح کرد و فرمود: من این چنین نیستم که چیزى را بر چیز دیگر ترجیح دهم، پس ... اگر مرا مریض کند مرض را دوست دارم و اگر شفایم دهد شفا و سلامت را دوست مى دارم. به قول باباطاهر:
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد.
@rezakarimi
@estentagh
نقاشی #بزرگمهر_حسین_پور که با عزاداری برای گربه اش، پیشنهاد عقیم کردن گورخوابها و توصیفات زشت از پدرش، قبلاً خودش را معرفی کرده! چند اشکال دارد:
اولاً ناموقع است ثانیاً تحریف آمیز است ثالثاً نیست انگارانه است.
۱.در این ایام که همه به مقاومت و شکست #کرونا وحتی چالش رقص! دعوت می کنند انتشار این تصویر پراکندن یأس ناامیدی است.
۲. همه سال۹۸ در این تصویر نیست، همدلی مردمی با سیل، شهادت سردار و تشییع میلیونی و تاریخی او و شکستن هیمنه هفتادساله آمریکا هم در کنار تلخی ها و بحران ها و سوءمدیریت ها باید دیده شود.
۳. اینتصویر نیست انگارانه است. برای بار اول نیست که بشر چنین مشکلاتی را داشته است و باد استغنای خداوند وزیدن گرفته است اما این سختی ها، چه درد زایمان دورانی تازه باشد و چه عذاب اعمال بشر ، هر دو رحمت است و #خدا_نمرده است!
بگذریم...
این نقاشی را باید نقاشی خداشناس و مردم دوست پاسخ بدهد.
این یادداشت تقدیم می شود به فیلم #ترنج و #مجتبی_راعی
@rezakarimi
قرار است عذاب بیاید: فَلَمّٰا جٰاءَ أَمْرُنٰا جَعَلْنٰا عٰالِيَهٰا سٰافِلَهٰا...ٍ (هود٨٢). عذاب طبق این آیه وارونه شدن است؛ ر ه ش شدن شهر؛ باید از این شهر رهید: رهش از شهر. رهش از ر ه ش.
#رهش همچنان قلم گیرای #رضا_امیرخانی را در خود دارد. اما رمان، رمان نفرت و ناامیدی است. شهرآشوب است. عذاب در شهر است و پناه بردن به کوه.
فصل چهارم، قصه تکان دهنده زنی که در آستانه مرگی است که جلادان برایش تدارک دیدهاند. جلادانی که از جسمش میبُرّند و بر جانش میخورانند.
داستان وقتی به باغ قُلهک(سفارت انگلیس) می رسد ترجیح می دهد تا دست انگلیسی ها بماند تا اینکه شهردار تهران تنها نقطه سبز تهران را از بین ببرد! یا وقتی ترافیک رسیدن اورژانسی به بیمارستان را طولانی می کند مادر مجبور می شود در طبقة دوم #اتوبان_صدر، کودک را سرپا نگه میدارد تا در شهر ادرار کند! در پایان هم وقتی بر فراز شهر پرواز می کنند باز هم کودک بر سر مردم باران اسیدی می زند!! این شهر شایسته عذاب است!
ظرفیت و شأن اثر بالاتر از تسویه حساب شخصی با یک شخص و گروه در شهرداری تهران است اما گویا او از یک شهردار بیشتر عصبانی است و امیرخانی نخواسته این موضع پنهان باشد.
امیرخانی سبقه و صبغه مذهبی اش همچنان مورد توجه است و آیات بلد (شهر) را در رمانش می آورد و از انبیاء سخن می گوید اما نهایتاً در مورد شهر و سرزمین بیشتر به آیات عذاب توجه دارد و اساساً امیرخانی با توسعه شهری مشکل دارد و در مقابل ایده شهر آرمانی اسلامی از خانه مادربزرگ یاد می کند. پس نمی تواند یا نمی خواهد برای یک مدیرشهری راهی پیشنهاد کند؛
تحلیل جامعه در این کتاب شهردارانه است. علت وعده عذاب و نفرین شهر فقط معماری نیست اما گویا همه چیز به آن گره خورده... حالا که امیرخانی داستان- مقاله کمحجم نوشته کاش بیشتر سخن انبیاء و اولیاء را در مورد شهر می کاوید.
با این حال رهش باز هم یک غنیمت است. #اصغر_فرهادی از زبان شخصیت فیلم فروشنده می گوید این شهر را باید خراب کرد و دوباره ساخت. بعد از زبان دیگری می گوید یک بار خراب کرده اند و دوباره ساخته اند! امیرخانی می گوید ارمیای سلیمانی به بیرون شهر رفته است و خبری در راه است... یکی سکولار است و دیگری به صورت کلی دل به سنت نبوی و ولایی بسته است.
امیرخانی یک مذهبی انقلابی است که به حزب اللهی ها می تازد، نقد را نفی نمی کنم اما این قلم قدرتمند باید دشمن مشترک را فراموش نکند. بازگشت به سنت و ظهور منجی با نفرین و ادرار محقق نمی شود. باید کاری کرد.
متن کامل #نقد_کتاب:
http://r1001.blog.ir/1398/12/27
#رمان_ارتداد یک #عاشقانه_سیاسی است و یک ایده خلّاقانه بر اساس گونه #تاریخ_جایگزین دارد. ایده اصلی بسیار مهم و تأثیرگذار است. کتابهایی که در اساس سخن تازه ندارند گام اول را سست برداشته اند.
۲۱بهمن ۵۷ فرمان معروف امام خمینی، که می گوید مردم بیرون بریزند، منتشر نمی شود! و چندی بعد آنچه نباید، رخ می دهد: خبر دستگیری امام و وفات ناگهانی! او توسط تلویزیون شاهنشاهی اعلام می شود. انقلاب شکست خورده و مبارزین به گوشه ای خزیده می شوند!
داستان تا سال۷۵ ادامه پیدا می کند. در این سالها خفقان ساواک ادامه پیدا کرده و خیابانها پر از مظاهر فساد می شود و محله های غیراخلاقی در دسترس هستند. همسر شخصیت اصلی در همراهی با #مجاهدین_خلق دچار #ارتداد فکری می شود و پدر ودختر می مانند و بعد از ۱۵ سال زندان و رجعتی دوباره...
این کتاب نمونه خوبی برای یک ایده خلاقانه است که نویسنده از ظرفیت های آن به خوبی استفاده نکرده است. کاش میشد در این فرصت خوب، پاسخ این سؤال داده می شد که #اگر_انقلاب_نمی_شد چه می شد؟ در پاسخ به این پرسش، تمرکز بر فساد خیابانی و رسانه ای و خفقان ساواک است. داستان می توانست جزئیات بیشتری داشته باشد اما #وحید_یامین_پور ترجیح داده بیشتر دلنوشته هایش را مطرح کند. به جز نقاط عطف اصلی داستان، ماجرا وگره های داستانی کمتر می بینیم؛ فضای کتاب بیشتر ذهنی و شاعرانه و بیانیه وار است؛ شبیه نثر #نادر_ابراهیمی.
داستان کتاب به نوعی ناتمام است و احتمالا جلد بعدی در راه است. برای همین بیش از این من هم حرفی ندارم!
#نقد_کتاب
هدایت شده از استنطاق
امی طبق معنای مشهور یعنی کتاب نخوانده
و بر اساس آیات قرآن امیون مقابل اهل کتاب هستند و در آیه وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاٰ يَعْلَمُونَ اَلْكِتٰابَ إِلاّٰ أَمٰانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاّٰ يَظُنُّونَ (بقره٧٨) امی یعنی کتاب ندان و طبق همین آیه در میان میان افراد مشهور به اهل کتاب هم امیون وجود دارند.
اگر کتاب را در اهل الکتاب معنی کنیم امی یعنی فارغ از ادیان دیگر.
اگر کتاب را به معنی علممدون بدانیم امی یعنی انسان پاک از علوم و دانشها
اگر کتاب را به معنی هر نوع علم و ایمان بدانیم، امی یعنی نادان مطلق: وَ اَللّٰهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهٰاتِكُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ شَيْئاًَ (نحل٧٨).
علامه طباطبایی می گوید نفی کتاب نفی علم تفصیلی است و فردید می گوید امی بودن از ریشه amathos به معنی پاک بودن از علم حصولی و خروج از تأثیر مذاهب و ایدئولوژی ها (مشهور است که آماتور فرد غیرحرفه ای است اما این تعریف ناقص است بلکه آماتور یعنی کسی که کاری را به صورت غیرعلمی از روی عشق وعلاقه انجاممی دهد).
آیه نفی تلاوت و خط در سوره عنکبوت معنای اولیه امّی را بیان می کند: وَ مٰا كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتٰابٍ وَ لاٰ تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لاَرْتٰابَ اَلْمُبْطِلُونَ (عنکبوت٤٨)
آیه نفی کتاب و ایمان در سوره شوری امی بودن پیامبر را در معنای عمیق تری بیان می کند. وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنٰا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنٰا مٰا كُنْتَ تَدْرِي مَا اَلْكِتٰابُ وَ لاَ اَلْإِيمٰانُ وَ لٰكِنْ جَعَلْنٰاهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشٰاءُ مِنْ عِبٰادِنٰا...(شوری٥٢).
رسول الله فقط امی نبود بلکه هر جا این صفت در مورد او آمده وصف نبی نیز آمده است: َ اَلرَّسُولَ اَلنَّبِيَّ اَلْأُمِّيَّ (اعراف١٥٧). رسول همزمان بی خبر و با خبر است و مصداق لاعلم لنا الا ما علمتنا.
تفسیر از نبی امی نتایج مهمی دارد. اول اینکه امی بودن نبی فقط برای اعجاز و شکنکردن مردم نیست بلکه اساساً وحی و نور نبوی به علت امی بودن اوست. بلکه خدا نبی را ضالّ یافت پس هدایتش کرد: وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدىٰ (ضحی٧). چرا که ظرف خالی است که پذیرنده است و بهترین قلبها با ظرفیت ترین آنهاست.
دوم اینکه امی بودن و عدم رابطه ابوت با مردان قوم شخصیتی از رسول نبی معرفی می کند که زمانمند ومکانمند نیست بلکه برای جمیع مردم است و خاتم الانبیاء می شود. چرا که کسی می تواند از محدودیتهای فرهنگ زمانه ومحیط آزاد شود که امی باشد و تعلق انسانی محدودش نکند. رسول الله گرچه ظاهرا من انفسکم بود اما باطناً در زمان و مکان جریان پیدا کرد و از ام القری، من حولها را به تمام زمین گسترش داد ومخاطبش ناس و عالمین شد. امی بودن و جاهلیت وضلالت تیغ دولبه است و شاید همین جاهلیت و ضلالت امیون عرب بود که موانع علمی و حجب نوری را برای دریافت حقیقت نهایی توسط فردی از میان آنان، کنار زد (خاطره هیچکاک که از تعلیم کودک توسط کشیش وحشت کرد در اینجا تحلیل می شود).
در آیه قُلْ يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ إِنِّي رَسُولُ اَللّٰهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً ...فَآمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ اَلنَّبِيِّ اَلْأُمِّيِّ... (اعراف١٥٨) بین امی بودن و رسول جمیع الناس بودن تناسب وجود دارد و در آیه مٰا كٰانَ مُحَمَّدٌ أَبٰا أَحَدٍ مِنْ رِجٰالِكُمْ وَ لٰكِنْ رَسُولَ اَللّٰهِ وَ خٰاتَمَ اَلنَّبِيِّينَ (احزاب٤٠) بین نفی پدری و خاتمیت تناسب وجود دارد. پس قرآن خُلق نبی است اما این خلق محدود نیست بلکه عظیم است و عظمت آن به ظرفیت وسیع قلب اوست که عرش الرحمن شده است.
@estentagh
هدایت شده از استنطاق
آیه ۱۱۲ انعام را رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی مطرح کردند: «وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا» و گفتند:« هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم میکنند؛ سیستمهای اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری میکنند؛».
منظور صحیح این تفسیر که با آیه هماهنگ باشد این است که اجنه و انسانهای شیطانی با کمکهم علیه جمهوری اسلامیهمکاری می کنند. ولی قید شیطاننشان می دهد این کمک از جنس کار شیطانی است.
اینجا بعضی مسئله جنّ و علوم غریبه علیه جمهوری اسلامی را مطرح کردند ولی این هم با ادامه بحث رهبری که به جنگ احزاب (همکاری اهل کتاب و کفار) می پردازند ربطی ندارد چون در جنگاحزاب بحث بر سر دشمنان انسانی است نه اجنّه. پس نقش شیطان اینجا الهامشیطانی است. بهعبارت دیگر، نکته مهم این است که این آیه درباره شیاطین است نه اجنه به طور کلی. بر فرض اثرگذاری علوم غریبه، موضوع این آیه شیطان است که تسلط آن بر بشر فقط با دعوت است: وَ مٰا كٰانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطٰانٍ إِلاّٰ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاٰ تَلُومُونِي... (ابراهیم٢٢)
طبق آموزه های قرآن شیطان بر انسان تسلطی ندارد مگر اینکه انسان بخواهد، پس جنگ ما نهایتاً با انسانهای پذیرنده شیطان است نه جنگ مستقیم با شیاطین. کید شیطان ضعیف است وباید با اولیاءالشیطان جنگید نه با خود او: فَقٰاتِلُوا أَوْلِيٰاءَ اَلشَّيْطٰانِ إِنَّ كَيْدَ اَلشَّيْطٰانِ كٰانَ ضَعِيفاً (نساء٧٦). پس تصرف مادی اجنه بر امور مادی انسان، حداقل موضوع این آیه نیست. وحی را کمک سیستم اطلاعاتی معنا نباید کرد چرا که وحی بیشتر به القای سریع (الهام) نزدیک است تا انتقال اطلاعات و اسناد.
ادامهآیه این است که اینها را بگذار َو رها کن: لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ مٰا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مٰا يَفْتَرُونَ. به قول علامه طباطبایی بحث این است تا خدا نخواهد کسی نمی تواند کاری کند. پس ما باید خود را به خدای قادر نزدیک کنیم و علوم غریبه (به معنای تصرف مستقیم در امور مادی) را با بینش توحیدی و قرآنی تقریر و تبیین کنیم.
تنها تفسیری که این آیه تاب وتحمل آن را دارد این است که شیاطین جنی و انسی با القای وسوسه (وحی شیطانی) بازار دشمنی را داغ می کنند.
@estentagh
چالش هنر و تاریخ؛ بررسی یک نمونه تاریخی
(تحلیل تطبیقی داستان سوءقصد به امام رضا(ع) در دوکتاب نشانه ها و ستاره من)
جشنواره کتابخوانی رضوی سبب شده است تا سیره امام هشتم از طریق هنر و ادبیات بیشتر ترویجشود. یک پرسش مهمدر این خصوص این است که هنر وادبیات تا چه حد می تواند در حقایق و تاریخ تصرف کند؟
در این یادداشت تحلیلی تلاش شده ضمناشاره به دو منبع دهمین دوره جشنواره وانتخاب یک نمونه داستان مشابه، نوع نگاه نویسندگان نسبت به یک نقل تاریخی مقایسه و تحلیل شود.
http://r1001.blog.ir/1399/01/14
امام رضا (ع)- تاریخ و سیره.pdf
1.15M
جلد 74 ام پرسش ها و پاسخهای دانشجویی در مورد امام رضا علیه السلام است. این مجموعه کتب توسط نشر معارف در موضوعات مختلف منتشر شده است و کتاب حاضر اطلاعات تقریبا جامعی در مورد امام را در پنج بخش شخصیت امام، سیره امام، باورهای امام، رفتارها و احکام از دید امام و در پایان چهل حدیث کوتاه از ایشان را بیان می کند. مزیت این اثر این است که مستند و پژوهشی نوشته شده و مهم ترین سوالات را درباره زندگی ایشان پاسخ داده است و علاوه بر این برخی آموزه ها را به صورت پرسش و پاسخ در آورده است.
از جمله مهم ترین سؤالات مطرح شده در کتاب می توان به موارد زیر اشاره کرد:
چرا لقب رضا به امام داده شده است؟
چرا به امام رضا ضامن آهو می گویند؟
راز پذیرش ولایتعهدی چه بود؟
باورهای اعتقادی مانند توحید و نبوت و عصمت انبیاء در نگام امام رضا چگونه است؟
سبک زندگی ما مانند ازدواج، قناعت، رابطه با دیگران چگونه باید باشد؟
راز احکامی مانند نماز و وضو و روزه و حج و علت حرام شدن برخی اعمال چیست؟
دانلود رایگان دیگر کتب
#جشنواره_کتابخوانی_رضوی
samakpl.ir
erfan-e-amin_953867277 (1).pdf
3.63M
دیدگاه های حضرت آیت الله خامنه ای درباره عرفان و پرچمداران عرفان با عنوان«عرفان امین» به همت موسسه جوانان آستان قدس رضوی و به قلم حجتالاسلام والمسلمین تولایی در ۴۷۲ صفحه منتشر شد و فایل الکترونیکی آن هم در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
این کتاب اتفاق تازه ای در ورود عرفان به عرصه عمومی است و جنبه های مختلف داشته و آثار جدیدی بر جا خواهد گذاشت.
این کتاب علی رغم برخی کمبودها یک اثر آموزشی و مروج عرفان انقلابی و علیه عرفان ستیزان انقلابی، معرف تعداد زیادی از عرفای سلف و معاصر، بستر ورود به دنیای عرفان ونهایتاً موجب شناخت عمیق تر عرفان سیدعلی خامنه ای است.
متن کامل:
mehrnews.com/xRC5D
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
در مورد شناخت #آوینی چند گروه به خطا رفتند؛ اول، مروجان چهره رسمی او که هاله ای مقدس مآبانه و آسمانی برایش ساختند بدون آنکه حقیقت قلم و اندیشه اش را بشناسند. دوم، برخی انقلابیون اهل مطالعه که کتابهای آوینی را خواندند ولی او را هایدگری غرب زده تلقی کردند. سوم، انقلابیونی اهل مطالعه که در راه برخی اشتراکات خود با آوینی از اندیشه های او تمجید و بهره برداری کردند ولی بعدا معلوم شد برخی آثار مهم او را نخوانده اند! چهارم، برخی نزدیکانش که به همان لایه شخصیتی که با آن مواجه شده بودند بسنده کردند. به نظرم این گروه در راه کلیشه شکنی و برخورد با چهره رسمی که گروه اول ساختند، نتوانستند در حال تعادل باقی بمانند.
خاطره #دکتر_داوری از آخرین روزهای زندگی اش با هم بخوانیم: «18 فروردین از هم جدا شدیم، گفت پنجشنبه به فکه میروم و سهشنبه یا چهارشنبه هفته آینده میآیم، یکدیگر را ببینیم، نوشتهای هم از کیفش درآورد و به من داد و گفت:«این نوشته، ناتمام است. آن را بخوان.» گفتم:« بهتر نیست آن را تمام کنی؟» گفت:«خیر». نوشته را به من داد و خداحافظی کرد و رفت و این یادگار او اکنون پیش من است».
آوینی آثارش را برای ما جدا گذاشت و رفت. آنها را باید تمام کنیم ولی قبل از آن باید بیندیشیم اکنون چه چیزی از آوینی به ارث برده ایم؟
لینک متن کامل یادداشتم در خبرگزاری مهر
به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_آوینی
http://yon.ir/FEgdp