رضا یزدانی
﷽ 🎞 #کلیپ 🚩 #شب_تاسوعا 🏴 #زمینه | شدم مثل تنهایی حیدر 🎤حاج مهدی سلحشور 📆 چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲
🔺️ زمینه- شب تاسوعا ۱۴۰۲
[آهای سینهزنها! منم عباس
که با نیزهها پرپرم کردند
نه تنها فقط دستای من رو
که حتی پاهامو قلم کردند
خیلی خیلی دیر شد
برای اینکه برگردم من
یه گوشه گریه میکردم من
با چشمی که نداشتم
وقتی مشکم تیر خورد
نگاه ناامیدم شد تار
کنار این فراتِ غمبار
دلم رو جا گذاشتم
ممنونم که
یه عمره پای روضه هام موندید
هر سال واسم
"تا مشکتتو توو آب زدی" خوندید
"عباس یعنی، تنها موندن
تشنه بودن، سقا موندن"]
🎙مداح: #مهدی_سلحشور
✏شاعر: #رضا_یزدانی
@rezayazdaanii
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
37.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #پیشنهاد_ویژه
🎥 #نماوا | امام حسین نابیناها
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
▪️ با زیرنویس عربی
🏴 عزاداری شب تاسوعا #محرم۱۴۰۲
🔺 هیأت آیین حسینی
👈 دریافت صوت و مشاهده متن :
Meysammotiee.ir/post/2841
☑️ @MeysamMotiee
رضا یزدانی
🔰 #پیشنهاد_ویژه 🎥 #نماوا | امام حسین نابیناها 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی ▪️ با زیرنویس عربی 🏴 عزا
📽امام حسین نابیناها
میگن که شیش گوشه مث دریاست
خوشا به حال اون که میبینه
اونا که دیدن روی زیباتو
میگن که دیدنِ تو شیرینه
توو این جهان نشد ولی
فردای محشر قول بده، تو رو ببینیم
از تو بخونیم حظ کنیم
دورت بگردیم و پای، روضهت بشینیم
خیلی عزیزی، تو بین نابیناها
امام حسینِ نابیناها
امام حسین نابیناها
شاعر: #رضا_یزدانی
@rezayazdaanii
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 میان شعله میسوزد مگر باران؟
نمیسوزد
🎙 حاج مهدی سلحشور
🔹 واکنش هیأتهای حسینی
در پی جسارت به قرآنمجید
#مع_القرآن
#الی_الحبیب
💠 جامعهایمانیمشعر
✅ @www1542org
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 میان شعله میسوزد مگر باران؟
نمیسوزد
🎙 کربلایی اباصلت ابراهیمی
🔹 واکنش هیأتهای حسینی
در پی جسارت به قرآنمجید
#مع_القرآن
#الی_الحبیب
💠 جامعهایمانیمشعر
✅ @www1542org
هدایت شده از گروه سفیران کریمه اهلبیت
13.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ
«سلام بی همتا»
عرض ارادت به
اباعبدالله الحسین🏴
اثری از:
گروه سرود سفیران کریمه اهلبیت
گروه سرودفصل نوجوانی
شاعر:رضا یزدانی
آهنگساز:حسن دینا
📥نسخه باکیفیت
https://www.aparat.com/v/2Irny
🔹️کمی آهستهتر ای باد!
#مثنوی
#اسارت
#حضرت_زینب
همینکه سایهات را بر سرم دارم، خدا را شکر
همینکه در هوای تو گرفتارم، خدا را شکر
نبینم گریهباران است چشمت، آسمانِ من!
مزن آتش به جان عالم و آدم، جهانِ من!
اگر زینب نبیند اشکهایت را، که زینب نیست!
اگر نشناسد آن سوزِ صدایت را، که زینب نیست!
خیالش سخت بود آری که روزی سر کنم بیتو
چگونه بودنم را بعد از این باور کنم بیتو؟
شب یلدای من، آخر به روز تو چه آوردند؟!
چقدر اوضاع گیسوی تو را آشفتهتر کردند
سرت را در خیالم شانه میکردم که طوفان شد
کمی آهستهتر ای باد! گیسویش پریشان شد
بهروی نیزه چشمان تو را پُردرد میبینم
در اطراف خودم تا میشود نامرد میبینم
کمی از روی نی قرآن بخوان! قاری زیبایم!
که شاید دست بردارند این قوم از تماشایم
از آثار نگاه توست، اگر بر روی پا هستم
اگر هستم اگر از داغ لبهای تو نشکستم
و من ناباورانه خیره میمانم به جایی که
شکسته حرمت قاری و شأن آیههایی که
برای قوّت قبلم ز لبهای تو نازل شد
بخوان جانم فدایت، سوزِ صوتت مرهم دل شد
بخوان قرآن برای کودکی که پای تو جان داد
به این قصه چگونه میشود امروز پایان داد-
که هم تو باشی و هم من شبیه روزهایی که
حیاط خانۀ ما بود و آن حال و هوایی که...
#رضا_یزدانی
[تاریخ سرایش: ۱۳۹۴]
@rezayazdaanii
حاج مسعود پیرایش1_5951578925.mp3
زمان:
حجم:
25.3M
🎙زمینه- شام غریبان ۱۴۴۵
🔹️هیات صاحب العصر - اراک
🔺️با نوای: #مسعود_پیرایش
🔺️شاعر: #رضا_یزدانی
[میلرزه از گریه از ناله
دیوار مسجد حنانه
تو روی نیزه شمع این جمع
ما پای نیزه چون پروانه...]
@rezayazdaanii
#ترانه
#شهدای_شاهچراغ
دلشوره توو حوض حرم افتاد
هرکس یه گوشه حس و حالی داشت
شیراز با شبهای آرومش
اون لحظه "وضع بیمثالی" داشت
الله اکبر: آسمون خونه
امشب افق خیلی پریشونه
وقت نمازِ اولِ وقته
وقت رهایی زیر بارونه
الله اکبر: این طرف یک قوم
قامت به رویای سحر بسته
الله اکبر: اون طرف یک مرد
واسه جنایتها کمر بسته
تا مرد مشکیپوش وارد شد
حوض حرم یخ شد، زمستون شد
الله اکبر گفت؛ تیر انداخت
دروازهی قرآن هراسون شد
الله اکبر: کُشت مردم رو
الله اکبر: خون شده جاری
الله اکبر: کربلا اینجاست
شد باز هم وقت عزاداری
پر کرده این دنیای صدرنگو
اللهاکبرهای نامعلوم
میشه که با تکبیرهالاحرام
تیر خلاصی زد به یک مظلوم
باید مراقب بود؛ وقتی هر
استغفرواللهی مقدس نیست
تکبیر گاهی ذکر شیطانه
تکبیر هم گاهی مقدس نیست
هرکس که "اشهد" گفت مسلمون نیست
وقتی که باورها فراووناند
امروز پشتِ پرچم اسلام
الله اکبرها فراوون اند
...
نارنجها رو خاک افتادند
هر گوشه غرق از خون مظلومه
بستن درِ باغ شهادت رو
حالا تمام صحن آرومه
#رضا_یزدانی
🔗کانال اشعار رضا یزدانی
📍@rezayazdaanii
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔹دردِ دوری🔹
نیزهدارت به من یتیمی را
داشت از روی نی نشان میداد
پیش چشمان کودکانت کاش
کمتر آن نیزه را تکان میداد
تو روی نیزه هم اگر باشی
سایهات همچنان روی سرِ ماست
ای سر روی نیزه! ای خورشید!
گرمیات جان به کاروان میداد
دیگر آسان نمیتوان رد شد
هرگز از پیش قتلگاه... آری
به دل روضهخوان تو -که منم-
کاش قدری خدا توان میداد:
سائلی آمد و تو در سجده
«انّمایی» دوباره نازل شد
چه کسی مثل تو نگینش را
اینچنین دست ساربان میداد؟
کمکم آرام میشوی آری
سر روی پای من که بگذاری
بیشتر با تو حرف میزدم آه
درد دوری اگر امان میداد
📝 #رضا_یزدانی
🌐 shereheyat.ir/node/968
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از عقیق شعر
#عقیقشعر
همیشه سفرهاش وا بود با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد
دلش اندازۀ ریگ بیابان بیوفایی دید
ولی اندازۀ آغوش دریا مهربانی کرد
نگاهش شرح نابی بود از «الجار ثمّ الدار»
اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد
چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردی
که با دشنامگوی خویش حتی مهربانی کرد
چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصّه و غم را؟
چرا با مهربانیهای او نامهربانی کرد؟
«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»
دل او میگرفت از آن همه زخمزبان هرگاه
نظر میکرد بر انگشترش: اَلعِزَةُ لِله
کسی که در پناه شانۀ او کوهسار و دشت
کسی که ریزهخوار سفرۀ او آفتاب و ماه
مگر تاریخ غربتزا! چه رخ دادهست در ساباط
که سجاده کشیده زیر پای خستۀ او آه
قیامش مستتر گشتهست در غمنامۀ صلحش
و صلحش میشناساند به مردم راه را از چاه
خجالت میکشد حتی زره زیر عبای او
از آن یاران ناهمراه، آن یاران ناهمراه
«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»...
مدینه کوفه شد، کوفه دوباره از صدا افتاد
و اما بعد... یاد خطبههای مرتضی افتاد
و اما بعد... «این مردم خدایا خستهاند از من»
و پژواک صدایی مهربان در گوشها افتاد
مدینه کوفه شد کوفیتر از آنی که بنویسم
خدایا این چه آتش بود در دامان ما افتاد
بهپیش غیرت چشم برادرهای بیتابش
تنی - انگار کن پیراهن یوسف - رها افتاد
و امّا بعد... تابوت از هجوم تیرها گل داد
و باران شد، تو گویی اشک از چشم خدا افتاد
«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#رضا_یزدانی
◾️عقیقشعر
@aghighpoem
Haj Meysam MotieeShab06Safar1399[01].mp3
زمان:
حجم:
21.82M
🎙غارت زده
زمزمه شهادت امام مجتبی (ع)
🔺️#میثم_مطیعی
🔺️#رضا_یزدانی
[غارتزده ام مثل همون شبی که دیدم
دست مادرو گرفتی و آوردی خونه
پرسیدم ازت که صورتش چرا کبوده؟
گفتی که آروم بگو! بابا هم نمیدونه
غارت زده اون نیست که بی دار و نداره
غارت زده اونه که برادری مث حسن نداره]
شعر کامل
🔗کانال رضا یزدانی
@rezayazdaanii