امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) کارهای ما را میبیند. اعمال ما برامام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) عرضه میشود. امام زمان از هر آنچه که نشانۀ مسلمانی و عزم راسخ ایمانی در آن هست و از ما سر میزند، خرسند میشود، اگر خدای ناکرده عکس این عمل بکنیم، امام زمان را ناخرسند میکنیم.
۱۳۸۴/۶/۲۹
#سبک_زندگی
#سلام_آقا
@rkhanjani
▫️حیات طیبه، عبارت از این است که این زندگی در راه خدا و برای رسیدن به هدفهای عالی باشد. هدف عالی انسان فقط این نیست که شکمی را به هر شکلی پُر کند؛ این کمترین چیزی است که یک حیوان میتواند به عنوان هدف خود انتخاب کند. برای انسان، هدف اعلی عبارت از وصول به حق، رسیدن به قرب باریتعالی و تخلق به اخلاق الهی است. انسان برای رسیدن به آنچنان هدفی، ابزارهای مادّی و معنوی را لازم دارد.
#ولایت_و_انسانسازی
#جهاد_تبیین
@rkhanjani
*👈🏻عظمت فردا{روز مباهله}*
*✍فردا روز یکشنبه- بیست و چهارم ماه ذى الحجّه- یادآورِ دو خاطرهی مهمّ تاریخى در اسلام است:*
*۱ـ روزى است که امیر مؤمنان على {علیه السلام} در آن روز، در حال رکوع انگشتر خود را به سائل فقیر عنایت کرد این عمل خالصانه و ایثارگرانه امیر مؤمنان{علیه السلام} بقدرى پرارزش بود که آیه [۵۵ سوره مائده] در شأن آن نازل شد:*✨{إنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ}✨
*{سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مى دهند}*
✅جا دارد که مؤمنان با یادآورى این خاطره مهم و تفسیر آیهی شریفه، و *ذکر مناقب و فضایل امیرمؤمنان{علیه السلام}- این روز را گرامى دارند و خود نیز در تصدّق و انفاق به فقرا و نیازمندان، به آن حضرت تأسّى جویند*
*۲-* واقعه مهمّ دیگر *«مباهله»* رسول خدا با مسیحیان نجران است
*پس از گفتگوى فراوان نصاراى نجران با رسول خدا{صلى الله علیه وآله} درباره حضرت مسیح{علیه السلام} سرانجام علماى نصارا از پذیرفتن حق خوددارى کردند و کار به مباهله کشیده شد.* ------- *{مباهله یعنى نفرین کردن دو نفر نسبت به یکدیگر که هرکس ناحق مى گوید گرفتار مجازات الهى شود}* براین امر توافق شد که در چنین روزى مسیحیان نجران با رسول خدا *«مباهله»* نمایند و *نفرین* کنند که هر گروه و جمعیّتى که *ناحق* مى گوید، *رسوا و مجازات شود*
🕋خداوند طبق *آیه ۶۱ سوره آل عمران* به پیغمبر{صلى الله علیه وآله} فرمود: «{✨فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْنائَکُم وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُم وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکاذبِینَ✨} *هرگاه بعد از علم و دانشى که درباره حضرت مسیح{علیه السلام} به تو رسیده، کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند* به آنها بگو: *بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم»*
*پیرو این دستور الهى، رسول خدا{صلى الله علیه وآله} در حالى که فرزندش حسین{علیه السلام} را در آغوش داشت و دست حسن{علیه السلام} را در دست گرفته بود و على و فاطمه{علیهما السلام} نیز همراه او بودند، به سمت محلّ مباهله حرکت کرد. نصارا، چون چنین جمعیّتى و نشانه هایى را از نزدیک شدن کیفر الهى دیدند، وحشت کردند* و از *«مباهله»* ------ *منصرف شدند و حاضر به پذیرفتن جزیه گردیدند*
*این داستان نشانهی دیگرى از عظمت اهل بیت{علیهم السلام} و حقّانیّت رسول خدا{صلى الله علیه وآله} و دین اسلام است*
♻️بنابراین، بسیار *شایسته* است *مسلمانان* در چنین *روزى،* با *یادآورى و آگاهى بیشتر از این جریان، عظمت و بزرگى رسول خدا و اهل بیت پاکش را به خاطر آورند و بر معرفت خویش نسبت به آنان بیفزایند، و به شکرانه آن به نیازمندان انفاق کنند*
*✅از جمله اعمال فردا غسل، روزه گرفتن،خواندن نماز و دعای روز مباهله و خواندن زیارت جامعه کبیره هست که توضیحات آن در ادامه خواهد آمد ان شاء الله*
منبع: مفاتیح نوین آیت الله مکارم شیرازی
@rkhanjani
#روزمباهله 🍀
1- روز عید بزرگ مباهله
2- سالروز بخشش انگشتر در رکوع و نزول آیه ولایت"انما ولیکم.. "
(آیه 55 مائده)
3- سالروز نزول آیه تطهیر و صدور حدیث شریف کساء در جریان مباهله
4- سالروز نزول سوره مبارکه انسان (هل اتی) در شان پنج تن آل عبا علیهم السلام می باشد.
🍀 این روز بزرگ به محضر قلب عالم امکان #امامزمان ارواحنا له الفداء💚
وشیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام
و سرتاسرجهان تبریک و تهنیت باد.
#اعمالروزمباهله 🍀
۱-غسل
۲-دورکعت نماز مث نماز عید فطر
۳-خواندن دعای مباهله
۴-هفتاد بار استغفار
۵-صدقه دادن
۶-زیارت امیرالمومنین
۷-زیارت جامعه کبیره که از همه مناسب تر است ....
۸.روزه
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
『💕』@rkhanjani
🔰 چرا مباهله؟!
🔹️اگر بين ادیان تفاوتى نيست و آنچنان که کثرت گرایان می گویند افکار، صراط مستقيم هستند، آيا معقول است كه قرآن و رسول الله به مسيحيان بگويد در صورتى كه اسلام را نمىپذيريد، بايد براى مباهله حاضر شويد؟ تا عذابى نازل شود و هر كس باطل است بميرد، اگر هر دو دین حق ست چرا #مباهله ؟!
@rkhanjani
🍃❤️ویـــــــژه #خواستگاری
🔰🌺 در #خواستگاری از کجا #بفهمیم طرف مقابل #راست میگوید؟
خلاصه ای ازبرداشت سخنان آقای #دهنوی:
🌸🍃1- اگر طرف شما می آید چه #خانم ! چه #آقا ! مثلا آقا به #خواستگاری شما می آید ، هرچه شما میگویید می پذیرد ، هرشرطی میگذارد، هرقول و قراری که میگذارید ،می پذیرد و هرچه شما میگویید می پذیرد و میگوید: اتفاقا من هم همین مد نظرم بود . ما یک روح در دو بدن هستیم . اگر کسی این جوری پیدا شد باید در آن شک کرد . در #صداقت آن باید تردید کرد . مگر میشود دو نفر مثل هم باشند .دو تا ژن ، دو تا وراثت ، دو تا مادر، دو تا پدر ، دو تا رسم و رسوم و سبک زندگی و محیط!
🌼🍃2- سوالهای #معکوس بپرسید . شما میتوانید با سوال کردن معکوس ، ببینید طرف راست #میگوید یا #دروغ. مثلا شما میخواهید بدانید طرفتان اهل معاشرت است یا نه . میگویید اگر #همسر آینده شما اهل معاشرت نباشد و منزوی باشد و #اهل_مسافرت و میهمانی نباشد برای شما سخت نیست؟ اگر خودش هم همین حالت را داشته باشد می گوید نه. چه سختی دارد . خانم چه بهتر! این یعنی زن خوب. چی هست هر روز #میهمانی و خانه #مامان و مسافرت و اینها . اینجور خودش را لو میدهد .
🌸🍃 3- بحث #تناسب بین #ادعا و #عمل هم هست . بطور مثال #خواستگاری برای شما آمده ، ادعاهایی دارد ، شما خیلی راحت میتوانید بفهمید بین عمل و ادعا با هم تناسب دارند یا نه . مثلا ادعا دارد آدم خیلی معتقد و متدینی است و خیلی به #نماز اهمیت میدهد حالا رفت و آمد برای خواستگاری می کند ، شما ببینید به نماز اهمیت میدهد و نماز اول وقت برایش مهم است یا خیر . و یا ادعا دارد شما خانم متدینی هستید و مآنوس با قرآن هستید ، ببینید آیا #بلد هست دو آیه قرآن بخواند . ادعا می کند آدم با اخلاقی هست ، ببینید جلوی #بزرگترها چطور بلند میشود یا مینشیند . آیا درحرف دیگران میپرد ، ادعای تحصیل می کند ، ببینید چند واحد درس خوانده مشروط شده یا نه .
🌼🍃 #جلسه_اول سوالاتی می کنید این آقا و خانم جوابهایی داده اند ، می ببنید با هم جفت و جور نیست و #تناقض دارد . در جلسه دوم سوال های مطرح میکند آدم می تواند بفهمد ، ادعا میکند خیلی منظم است ببینید چقدر سر وقت می آید . ادعا میکند کتاب خوان و اهل مطالعه است ببینید دراتاقش کتاب هست یا خیر .
🌸🍃 4- اگر شما شرایط #ویژه ای دارید برای مثال وضعیت #مالی پدرتان خوب است و تردید دارید که برای #ارزشهای خودتان به خواستگاری آمده یا هدف دیگری دارد میتوانید به او بگویید تصمیم دارید کاملا مستقل باشید و از دارایی پدرتان هرگز استفاده نکنید یا خانم می فرمایند من شاغل هستم و حقوق دارم تردید دارم آقا برای پول و شغلم آمده یا نه . باز هم کاری ندارد شما میگویید شرط من این است که پولی راکه در می آورم نمیخواهم در زندگی #خرج کنم و برای آن برنامه ای دارم و نمیخواهم آنرامصرف کنم . البته نمیخواهم این را بگویم توی زندگی من و تو نداریم ولی شما میخواهید او راامتحان کنید ، بعد میگویید من می خواستم دلم آرام بگیرد وگرنه من و شما نداریم و دیگری توکل به خدا و ائمه معصومین داشته باشیم ، فرصتی هم داشته باشیم تا بتوانیم اینها را بفهمیم و از پیش خدا دست خالی برنگردیم . روایت داریم : النجاه فی صدق ، نجات در #راستگویی و درست کاری است.
👌پس دوستان عزیز، #صداقت را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم☺️
❣دانستنی های _قبل_ازدواج
@rkhanjani
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت16
ــ راستش یه جورایی مجبور شدم بیام از ریحانه مراقبت کنم.به خاطر لطف آقای معصومی.
اخمایش رادرهم کرد و گفت:–چه لطفی؟
ــ قصه اش یه کم طولانیه.لبخند محوی زد.
–من سرو پا گوشم.آهی کشیدم و گفتم:
–پارسال با دختر خاله ام که تازه گواهی نامه گرفته بود رفته بودیم خیابون گردی که هم بهم شیرینی بده هم دست فرمونش رو نشونم بده.
بعد از این که تو یه رستوران شام خوردیم گفت، بریم توی خیابونهای خلوت یه دور دوری کنیم.
من اول مخالفت کردم ولی با اصرارهای اون کوتاه امدم آخه اون برام مثل خواهرمه، از بچگی با هم بودیم و هستیم.واسه همین نخواستم بزنم تو ذوقش و قبول کردم.با سرعت می رفت و من همش بهش تذکر می دادم که آروم تر، ولی اون اونقد ذوق داشت که اصلا انگار نمی شنید.صدای موسیقی که از ماشین پخش میشد خیلی بلند بود که البته بی تاثیر نبود توی سرعت بالا.
از یه خیابون فرعی که خواست وارد اصلی بشه اصلا سرعتش رو کم نکرد چون فکر می کرد اونجا خیلی خلوته، ناگهان ماشین پژویی جلومون سبز شد.دیگه خیلی دیر شده بود واسه ترمز گرفتن.ماشین سعیده با قدرت کوبیده شد به اون پژوکه رانندش آقای معصومی به همراه همسرو فرزندش بودو اون فاجعه اتفاق افتاد.
همسر آقای معصومی چون کمربند نبسته بودپرت شد تو شیشه ی جلوی ماشین و ضربه ی مغزی شدبعد از اینکه مدتی توی کما بود فوت شد و خود آقای معصومی هم پاهاش آسیب دید. دلیلش هم این بود که آقای معصومی در لحظه ی تصادف بر می گرده و دستش رو می زاره رو ی بچه که توی صندلی عقب ماشین خواب بوده.
خوشبختانه چون بچه داخل صندلی کودک بوده وکمربندش روهم بسته بوده وپدرش هم به موقع به دادش رسیده، ریحانه کوچولو طوریش نشده بود، فقط خیلی ترسیده بودوهمش گریه می کرد. اونم چه گریه های وحشتناکی، تا مدتها صداش توی گوشم بود.
دختر خالمم آسیب جدی دیده بود و یک ماه بیمارستان بود ولی بالاخره به مرور بهتر شد، در حقیقت از مرگ به طور معجزه آسایی نجات پیدا کرد.منم آسیب های سطحی دیدم که با چند روز بستری توی بیمارستان حالم خوب شد.به این جاش که رسیدم زیر لبی
گفت: –خدارو شکر.
مشکلات ما بعد از اون شروع شد.آقای معصومی از دختر خالم شکایت کردوبدتر از همه این که ماشین دختر خالم بیمه نبودواندازه پول دیه هم پول نداشتیم که بپردازیم.
شوهرخاله ام، هم توانایی مالی نداشت که بخواد بپردازه.دو راه بیشتر نداشتیم یا بایدپول رو می دادیم یا دختر خالم می رفت زندان.آقای معصومی هم اون روزا حال خوشی نداشت، کسی رو هم نداشت از خودش و بچش نگهداری کنه.البته یه پدرو مادر پیر داره که خودشون به نگهداری احتیاج دارند ولی بازم امدن و یک ماهی موندن تهران و از بچه نگهداری کردند.
یه خواهر ناتنی هم داره که با تصمیم پدرو مادر آقای معصومی زمینی توی شهرستان داشتند که فروختند و این خونه دو طبقه رو خریدند که خواهرو برادر یه جا باشند با این شرط که زهرا خانم خواهر آقای معصومی از بچه نگهداری کنه.
ولی از اونجایی که سند خونه رو پدر آقای معصومی می زنه به نام پسرش، دامادش بهش برمی خوره و دیگه اجازه نمیده زهرا خانم بیاد پایین و بچه رو نگهداره.
چون مثل این که می گفته باید بخشی از خونه روهم میزدن به نام زنش.یه روز که رفته بودم واسه چندمین بار از آقای معصومی خواهش کنم که از شکایتش صرف نظر کنه.یه جورایی مجبور شد مشکلاتش رو بهم بگه،
می گفت دیه رو می خوام که واسه بچم پرستار بگیرم.تا کی تو منت این و اون باشم.می خواست یکیم باشه که غذایی براش بپزه و کارای خونشون رو انجام بده.منم یهو بهش گفتم شما از شکایتتون صرف نظرکنید،خودم پرستار بچتون میشم و کارای خونتون رو هر روز میام انجام میدم.
از حرفم جا خوردو گفت:–واقعا؟خانوادتون اجازه میدن؟منم با اطمینان گفتم:–اگر اجازه بدن شما شکایتتون رو پس می گیرید؟با سرش جواب مثبت داد.خیلی خوشحال شدم و بلند شدم رفتم و به خالم و مامانم گفتم رضایت آقای معصومی رو گرفتم.
ولی نگفتم چطوری.بعد از این که آقای معصومی شکایتشون رو پس گرفتن، منم بهشون گفتم یه قرار داد بینمون بنویسیم واسه یک سال.
ولی اون گفت:نیازی نیست من بهتون اعتماد دارم.وقتی خانوادم فهمیدن بگذریم که چه الم شنگه ایی به پا شد.
دختر خالم می خواست خودش این کارو کنه، ولی هم هنوز کاملا خوب نشده بود، هم آقای معصومی می گفت نمی خواد کسی رو که باعث این حادثه شده ببینه.
به هر حال بعد از کشمکش های فراوان من کارم رو شروع کردم.البته زهرا خانم وقتی متوجه موضوع شد گفت من تا ساعت دو میام پیش بچه شما از ساعت دو به بعد بیایید تا شب.
چون شوهرش ساعت دو از سرکار میومد و دیگه نمیشد بیاد پایین.خیلی خوشحال شدم و ازش تشکر کردم،اینجوری به دانشگاهم هم می رسیدم،
آرش با تعجب به حرفهایم گوش می کرد، به اینجا که رسیدم پرسید:– خوب پس چرا دوشنبه ها؟
#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
🌸 @rkhanjani