من به زبانِ اشکِ خود میدهمت سلام و تو
بر سرِ آتشِ دلم همچو زبانه میروی ...
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
ز خرده گیری روزِ حساب آزادم...
ورق سیاه چُنان کرده ام که نَتْوان خواند
#طالب_آملی
@robaiiyat_takbait
از چون منی توقع کُرنش ز ابلهی است
دارم سری که پیش فلک خم نمی شود
#صادق_نیک_نفس
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
شنیدمت که نظر میکنی به حال ضعیفان
تبم گرفت و دلم خوش، به انتظار عیادت
#سعدی
@robaiiyat_takbait
مرا بعد از خودت بی چتر و بی تن پوش نگذاری
که سرمای بدی دارد، زمستان های بعد از تو
#حسین_اوتادی
@robaiiyat_takbait
یادِ چشمانش به دل بدجور آتش می زند
دست بردار از سرم ای عشق حالم خوب نیست
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
مباش بیخبر از درس بیثباتی عمر
که هر نفس ورقی زین کتاب میریزد
#بیدل_دهلوی
@robaiiyat_takbait
ای مرغکِ دل به خون تپیدی یا نه؟
صد زخم ز جور یار دیدی یا نه ؟
گفتم به تو دیروز که از عشق بترس
امروز به حرف من رسیدی یا نه؟
#زهرا_ازغدی_خراسانی
@robaiiyat_takbait
از حال دلم دماغ را دزدیدند
از بلبل قصه باغ را دزدیدند
آنان که چراغ را به مسجد بردند
از خانه ی ما چراغ را دزدیدند
#علی_معصومی_زاده
@robaiiyat_takbait
از سوزِ محبت چه خبر اهلِ هوس را؟
این آتشِ عشق است نسوزد همه کس را
#فصیحی_تبریزی
@robaiiyat_takbait
عطارهای کلِّ جهان هم به صف شوند
عطری شبیه عطرِ تو حاصل نمیشود
#سید_جواد_هاشمی
@robaiiyat_takbait
آنچنان کز رفتن گل خار میماند به جا
از جوانی حسرت بسیار میماند به جا
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait