مَـذهَبیجٰآتبٰـآچٰآشـنيِگـٰآنـدو✨🌿
#رمان #گاندو🐊 ♥️نامیرا♥️ پارت 49 (در زمان گذشته هستیم) #سعید دیشب که یه چهار ساعت روی هم خوابی
#رمان #گاندو🐊 ♥️نامیرا♥️
پارت 50
(در زمان گذشته هستیم)
#محمد
بچهها رو راهی کردم نمیخواستم اتفاقی واسشون بیفته همین چند روزه که باهاشون بودم حس کردم خیلی وقته اونا رو میشناسم😇:)
فقط ۲۰ ثانیه مونده بود باید انتخاب میکردم سیم قرمز یا آبی؟😶
چون دست ساز بود ممکن بود میذاشتن روی سیم قرمز خنثی کردن رو یا سیم آبی،شاید فکر میکردن چون همه قرمز رو میبُرن اینا آبی رو گذاشته باشن یا برعکس قرمز رو،مغزم داشت میترکید باید چیکار میکردم چه کاری میکردم😕
اگر هم منفجر میشد به جایی نمیرسید جایی سر بسته بودیم و دور از مکان های عمومی🙃:)
ده نه هشت هفت...
کدوم رو ببُرم کدوم؟
به خود حضرت معصومه توسل کردم که امروز ولادتشونه بسمالله گفتم و سیم قرمز رو زیر انبر قرار دادم😰
سه دو یک...😰
درست بریده بودم خنثی شد خداروشکر همه چی بخیر گذشت اولین ماموریتام توی این سایت با موفقیت سپری شد یاد بچهها افتادم مطمئن بودم الان خیلی نگرانن سریع از مکان اومدم بیرون🙃
(اینم محمدتون سالم سالم😂🙂)
چشمم که به بچهها افتاد یه لبخند کوچیکی زدم و گفتم حالا حالا هستم پیشتون و قراره یه سری تنبیهها براتون در نظر بگیرم فرودگاه رو که یادتون نرفته دیگه نه؟😁:/
همهشون پریدن بغلم داشتم خفه میشدم تعدادشون زیاده آخه ولی مشکلی نبود دوستشون داشتم😇:)
گفتم بچهها جُداشین دیگه نمیخواین که در اثر خفگی بمیرم🤣😐
توی فرودگاه✈️
کارمون اینجا تموم شده بود سوار هواپیما شدیم تا برگردیم توی راه هم به آقای عبدی زنگ زدیم و ماجرا رو براشون تعریف کردیم🙃:)
بچهها باز شروع کردن اصلا نمیدونم این همه حرف رو از کجا میاواردن😐
گرسنهام بود از صبح تا حالا هیچی نخورده بودم رو به رسول کردم گفتم آقا رسول ببین اینجا چیزی پیدا میشه بدن ما بخوریم ضعف کردیم😅
همهشون باهم رفتن از توی آشپزخونه هرچی بود رو آواردن از اینور داوود بهم نوشیدنی میداد از اینور سعید قاشق میکرد توی دهنم از اونور رسول پشت سرهم چیز میز میاوارد فرشید هم کمک داوود میکرد😬
گفتم بچهها تو رو خدا سیر شدم نمیخورم دیگه ندین بهم جان من😣
ول کن نبودن پشت سرهم قاشق قاشق میدادن بهم نمیخوردم هم خودشون رو مظلوم واقع میکردن نمیشد دست رد بزنی به سینهشون منم که اندازه چندسال غذا دادن بهم داشت حالم بد میشد گفتم بچهها دیگه داره حالم بد میشه گشنم بود میگم بهتون😂
ولم کردن گفتن چشم آقا فقط بهمون بگینا تعارف نکنین ما اینجاییم😂
محمد:این غذایی که شما به من دادین تا چهار سال گرسنهام نمیشه🤣🙂
تا رسیدیم به تهران یکم خوابیدم خیلی خسته بودم دو روز بود درست نخوابیده بودم دیشب هم که آقا سعید با اون خر و پف گرامیشون نذاشتن🤣🙂
وقتی رسیدیم فرشید صدام کرد رفتم تا چمدونم رو بردارم ولی دیدم رسول برش داشته و با مال خودش اونو حمل میکنه گفتم رسول اونو بده من سنگینه ولی مگه میداد میگفت مگه من مُردم آقا خودم میارم براتون یا هرچی زور و حرف بود ازش گرفتمش😅
سایت📢
رفتیم طرف سایت با آقای عبدی که صحبت کردیم یه سر رفتم توی اتاقم و با عطیه تماس گرفتم🙂
حرفام که تموم شد داوود اومد اتاقم گفت آقا وقت شامه بیاین بریم😁
من که دیگه اسم غذا میومد حالم بهم میخورد گفتم من سیرم شما بریم نوش جونتون دیدم یه دفعه همشون اومدن اتاق علی هم باهاشون بود دستم رو گرفتن و کشیدن سمت بالا😐
به زور داشتم میخوردم از گلوم نمیرفت پایین اگر هم نمیخوردم خودشون حمله میکردن سمتم و باز اون ماجرا😅
خلاصه هرطوری که بود این عملیات رو پشت سر گذاشتیم و خداروشکر کسی هم آسیب ندید ولی ما توی این چندسال هرکاری کردیم سعید خر و پف نکنه نشد که نشد هیچی به هیچی😂
••💚🌿💚🌿💚🌿💚🌿💚••
نویسنده:بانو میم.ت🖊❤️:)
کپی رمان نامیرا با ذکر نام نویسنده مشکلی ندارد اما در غیر این صورت حرام است🔍♥️=)
نظراتون راجب این پارت؟👇🏿🙂؛
https://harfeto.timefriend.net/16645531930562
دوست عزیز، هرکسی سلیقهای داره، هرکسی قلمی داره، هرکسی هرچی دلش بخواد میبینه یا هرچی دلش بخواد میخونه مینویسه، قرار نیست همه مثل هم باشیم؛ تفاوتهای ما مارو از هم دیگه متمایز و خاص میکنه🙂:)
به من بی احترامی کردین هیچ اشکالی نداره گذشتم ولی به عضوها حق ندارین بی احترامی کنین...
این نوشتهها سلیقهی شما نیست و دوست ندارین پس بفرمایین دکمه ترک رو بزنید😊🌱؛
#ناشناس
وقتی ازت میپرسه
"چقدر دوسم داری؟!" بهش بگو:
«مگه دریا حسابِ موجاشو داره؟!»🙂
پُرسیدَم اَز حِلالِ ماه . . .
چِرا قامَتَت خَم است🌿؛
آهی کِشید و گُفت🙂:
ماهِ مُحَرَم اَست . . . 💔:)
پُروفِ مُحَرَمی...🖐🏿،
ساخت خودمون👌🏿🙃؛
#محرم
#اربعین
#خودمون_ساز
نظرات شما؟👇🏿👀
https://harfeto.timefriend.net/16603880346812
طورِ دیگِه اِدیت بالا☝️🏿🖤؛
پُرسیدَم اَز حِلالِ ماه . . .
چِرا قامَتَت خَم است🌿؛
آهی کِشید و گُفت🙂:
ماهِ مُحَرَم اَست . . . 💔:)
پُروفِ مُحَرَمی...🖐🏿،
ساخت خودمون👌🏿🙃؛
#محرم
#اربعین
#خودمون_ساز
نظرات شما؟👇🏿👀
https://harfeto.timefriend.net/16603880346812