امان از بیخبری😔😔
یکی تون برین به اینا بگین تا سکته نکردن😢😢
#سرباز_زهرا 🍁
وقتی پارتو میبینم کلی ذوق میکنم که الان میخوام ببینم دکترا چی گفتن😂
امانیست😐
#بسیجی🦋
#استوری_مجید_نوروزی
#استوری_بازیگران
#منتظر_المهدی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_وحید_رهبانی
#استوری_بازیگران
#منتظر_المهدی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_اشکان_دلاوری
#استوری_بازیگران
#منتظر_المهدی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_سوگل_طهماسبی
#استوری_بازیگران
#منتظر_المهدی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_اشکان_دلاوری
#استوری_بازیگران
#منتظر_المهدی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
وقتی پارتو میبینم کلی ذوق میکنم که الان میخوام ببینم دکترا چی گفتن😂 امانیست😐 #بسیجی🦋
دقیقا و یا هست وسطش تموم میشه و تا خرخره میریم تو خماری😂😂
#سرباز_زهرا🍁
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
#گاندو_3🐊 #پارت_4 عطیه: خیلی نگران بودم تلفن خونه دستم بود و همش راه میرفتم و ذکر میخوندم.... عزیز
#گاندو3🐊
#پارت_5
عطیه: دلشورم خیلی بیشتر شده بود من هی راه میرفتم ولی عزیز نشسته بود و قران میخوند رفتم تواتاق لباسامو پوشیدم که برم بیرون
عزیز: کجا میری مادر
عطیه: عزیز دارم سکته میکنم میرم ببینم میتونم خبری بگیرم
عزیز: مگه محل کار محمدو میدونی
عطیه: به چهار چوب در تکیه دادم و سرخوردم رو زمین گفتم: ن...ه😭
عزیز: توکلت به خدا باشه مادر😞
عطیه: چش..... (مثلا حالت تهو داشت)
عزیز: عطیه جان خوبی؟😢
عطیه: خوبم...عزیز♥️😞
ـــــــــــــــــ
علی سایبری: آقا خبری نشد؟
شهیدی: نــــه💔
علی سایبری: آقا یعنی چی میشه😢
شهیدی: ان شاءالله همه چیز خوب پیش میره
علی سایبری: ان شاءالله
میگم اقا
شهیدی:🤨
علی سایبری: بریم بیمارستان
شهیدی: شونه هامو بالا انداختم و گفتم:
نمیدونم....بریم
ـــــــــــــــ
عطیه: عزیییزز😱😭
عزیز: چیشده عطیه جان
عطیه: عزیز، فاطمس😨
(خواهر محمد،یادتونه که...توی فصل اول اومده بودن خونه عزیز)
عزیز: جواب نده...
نه نه جواب بده
حتما زنگ زده به محمد جواب نداده الان زده به ما
جواب بده مادر
عطیه: میشه خودتون بگید
من وسطاش کارو خراب میکنم 😓
عزیز: باشه بده مادر
فاطمه: سلام عطیه جان
عزیز: بغضمو قورت دادم و گفتم
سلام مادر..
فاطمه: عه...سلام عزیز
خوبید؟
محمد....محمد کجاست؟
عطیه: با گفتن اسم محمد دوباره بغضم شکت و شروع به گریه کردم...(گوشی رو آیفون بود)
عزیز: اشک تو چشام جمع شده بود...
سعی کردم خودمو کنترل کنم(اخه تازه فاطمه بچشو به دنیا اورده، اگر بازم یادتون باشه توی فصل 1 باردار بود)
فاطمه: عزیز؟؟
عزیز: ج..جا...جانم مادر..
فاطمه: میگم... محمد کجاست؟
عزیز: سرکاره مادر😞
فاطمه: هووو....اخه زنگ زدم جواب نداد خیلی نگران شدم
حالا حالتون خوبه
عزیز:اره عزیزم
نه مادر نگران چی...
خوبی خودت؟
کاوه خوبه(پسر فاطمه که اونم موهاش فره و تو فصل 1 دیدیم یه دخترم داره به اسم زیبا)
عسل خوبه (بچش که تازه به دنیا اومده)
مجید خوبه (شوهر فاطمه که اونم تو فصل 1 بود قشنگ یادمه اسمشم مجید بود😂)
فاطمه: هممون خوبیم😘
عزیز: الهی شکر
فاطمه: عزیز میتونم با عطیه حرف بزنم؟
عزیز: نگاهی به عطیه کردم
عطیه: با سر نشون دادم که میتونم حرف بزنم
اشکامو پاک کذدم و گوشیو از عزیز گرفتم
الو سلام فاطمه جان
فاطمه: سلام عزیزم خوبی
عطیه: قربانت شما خوبی بچه ها خوبن
فاطمه: همه خوبن سلام میرسونن
عطیه: سلامت باشید
فاطمه: خب....وقتتو نمیگریم فقط خواستم باهات خرف بزنم
محمدم که هیچوقت نیست😂
عطیه:🙂😖
نه بابا این چه حرفیه
خوشحال شدم
خداحافظت
فاطمه :خداحافظ
عزیز: گوشیو گرفتم و خداحافظی کردم...
پ.ن: پارتی تازه از تنور در اومده
پ.ن: نگردید خبری از محمد نیست😂
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندن رمان بدون عضویت حرام است🚫
کپی رمان ممنوع می باشد🚫
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@rooman_gando_1400
@rooman_gando_1400
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
#گاندو3🐊 #پارت_5 عطیه: دلشورم خیلی بیشتر شده بود من هی راه میرفتم ولی عزیز نشسته بود و قران میخوند
بعضیا گفتن ویرایش نشده اسم مریم(فاطمه)
از اول فرستادم
زیادمون کنید پلیز💫
750 تایی بشیم تم خودمو میزارم واستون🌸
@rooman_gando_1400
@rooman_gando_1400
کانالایی که آمارشون بالای 500 هست بیان پیوی برای تب
یکم بریم بالا😂😍
@God_my_love_11
سلام بچه ها😍 ببخشید یه مدت نبودم یه سری مشکلاتی بود که حل شد خداراشکر ولی از این به بعد براتون چالش های زیادی میزارم😌😍 راستی ۷۰۰ تایی شدنمون مبارک❤️😘😍 عضو های جدید خیلی خوش اومدید🌱❤️
#سرباز_رهبر