eitaa logo
رویان نیوز
2.6هزار دنبال‌کننده
50.9هزار عکس
12هزار ویدیو
139 فایل
💠اخبارمهم وتحــــولات رویـــــــان [رسانه فرهیختگان شهر رویان] ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ در کــــــــــــانــــــــال 🔶 رویــــان نیـــــوز ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ◼️انتقاد،پیشنهادوارسال مطلب به تیم مدیریت @modiran_rooyannews
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت پانزدهم 🚫این داستان واقعی است🚫 ❤️ . ساعت نه و ده شب وسط ساعت حکومت یهو سر و کله پدرم پیدا شد صورت با چشم های پف کرده از نگاهش خون می بارید اومد داخل تا چشمش بهم افتاد چنان نگاهی بهم کرد که گفتم همین امشب، سرم رو می بره و میزاره کف دست بدون اینکه جواب سلام علی رو بده، رو کرد بهش _تو چه حقی داشتی بهش دادی بره ؟به چه حقی اسم هانیه رو مدرسه نوشتی؟ از های پدرم، به شدت ترسید زد زیر و محکم لباسم رو چنگ زد بلندترین صدایی که تا اون موقع شنیده بود، صدای افتادن ظرف، توی آشپزخونه از دست من بود علی همیشه بهم سفارش می کرد باهاش آروم و شمرده حرف بزنم علی بدجور ترسیده بود ... علی عین همیشه بود با همون آرامش، به من و زینب نگاه کرد _ خانم، لطف می کنی با زینب بری توی اتاق؟ توی دهنم می زد زینب رو برداشتم و رفتم توی اتاق ولی در رو نبستم از لای در مراقب بودم مبادا پدرم به علی حمله کنه آماده بودم هر لحظه با زینب از خونه بدوم بیرون و بخوام تمام بدنم کرده بود و می لرزید ... علی همون طور آروم و سر به زیر، رو کرد به پدرم _دختر شما متاهله یا مجرد؟! و پدرم همون طور خیز برمی داشت و عربده می کشید _این سوال مسخره چیه؟؟؟ به جای این مزخرفات جواب من رو بده ... _می دونید قانونا و شرعا اجازه فقط دست شوهرشه؟ . همین که این جمله از دهنش در اومد رنگ سرخ پدرم سیاه شد _و من با همین اجازه شرعی و قانونی مصلحت مشترک مون رو سنجیدم و بهش اجازه دادم درس بخونه ، کسب هم یکی از فریضه های اسلامه ... از شدت عصبانیت، رگ پیشونی پدرم می پرید هاش داشت از حدقه بیرون می زد _لابد بعدش هم می خوای بفرستیش ؟!؟!؟ . . ــــــــــــــــــــــــــــــ . اولوازدست_ندینا . ارسال متن بدون لینڪ🚫 ڪانال: @rooyannews قسمت شانزدهم: ایمان علی سکوت عمیقی کرد ... - هنوز در اون مورد تصمیم نگرفتیم ... باید با هم در موردش صحبت کنیم ... اگر به نتیجه رسیدیم شما رو هم در جریان قرار میدیم ... دیگه از شدت خشم، تمام صورت پدرم می پرید ... و جمله ها بریده بریده از دهانش خارج می شد ... - اون وقت ... تو می خوای اون دنیا ... جواب دین و ایمان دختر من رو پس بدی؟ ... تا اون لحظه، صورت علی آروم بود ... حالت صورتش بدجور جدی شد ... - ایمان از سر فکر و انتخابه ... مگه دختر شما قبل از اینکه بیاد توی خونه من حجاب داشت؟ ... من همون شب خواستگاری فهمیدم چون من طلبه ام ... چادر سرش کرده... ایمانی که با چوب من و شما بیاد، ایمان نیست ... آدم با ایمان کسیه که در بدترین شرایط ... ایمانش رو مثل ذغال گداخته ... کف دستش نگه می داره و حفظش می کنه ... ایمانی که با چوب بیاد با باد میره ... این رو گفت و از جاش بلند شد ... شما هر وقت تشریف بیارید منزل ما ... قدم تون روی چشم ماست ... عین پدر خودم براتون احترام قائلم ... اما با کمال احترام ... من اجازه نمیدم احدی توی حریم خصوصی خانوادگی من وارد بشه ... پدرم از شدت خشم، نفس نفس می زد ... در حالی که می لرزید از جاش بلند شد و رفت سمت در ... - می دونستم نباید دخترم رو بدم به تو ... تو آخوند درباری ... در رو محکم بهم کوبید و رفت ... پ.ن: راوی داستان در این بخش اشاره کردند که در آن زمان، ما چیزی به نام مانتو یا مقنعه نداشتیم ... خانم ها یا چادری بودند که پوشش زیر چادر هم براساس فرهنگ و مذهبی بودن خانواده درجه داشت ... یا گروه بسیار کمی با بلوز و شلوار، یا بلوز و دامن، روسری سر می کردند ... و اکثرا نیز بدون حجاب بودند ... بیشتر مدارس هم، دختران محجبه را پذیرش نمی کردند ... علی برای پذیرش من با حجاب در دبیرستان، خیلی اذیت شد و سختی کشید ... ادامه دارد.... قسمت های قبل رو ازدست ندید❤️ _________________________________ کانال خبری شهر رویان💟 @rooyannews
#مومنانه#همدلی همدلی گزارش تصویری از تهیه و توزیع ۱۰ بسته اقلام کمک معیشتی به خانواده های نیازمند در راستای کمک مومنانه و مواسات و همدلی به مردم بی بضاعت . با تشکر فراوان از خانواده محترم شهید والا مقام محمد عامری و مرحوم مسلم عامری که هزینه بسته های فوق را به پایگاه مقاومت بسیج ثارالله رویان تقدیم کرده اند کانال شهر رویان @rooyannews
🔻 ابراهیم می‌گفت: می‌دانی یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در داری بزرگ‌تر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمت‌تر است. یعنی هیچ‌کس مثل او نمی‌تواند من و شما را کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت‌ترین شرایط ما را کمک می‌کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به‌خصوص وقتی در قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیات‌ها با همین ذکر، حماسه‌های بزرگی آفریده بود. می‌گفت: «با بیان این ذکر شما زیاد می‌شود.» 📚 از کتاب ۲ 📖 صفحه ۱۳۰ ❤️ @rooyannews
👓 شماره حساب دفتر رهبر معظم انقلاب برای کمک به ❗️ نشر حداکثری 🔹 یکی از بهترین راه‌های همراهی همینه! گزینه و سپس کمک به انتفاضه فلسطین یا مقاومت لبنان یا غزه رو انتخاب کنید ان‌شاءالله اسم هممون رو به عنوان جزئی ازین تلاش جهانی ثبت کنن https://www.leader.ir/fa/monies ✅ به همه ارسال کنید
🌀این پست رو در کانال ها و گروه هایی که عضو هستید بفرستید تا همه در جریان قرار بگیرن ما الان در هستیم و به امید خدا فردا عازم ‼️ هدف ما از حضور در اینجا،رصد منطقه،رساندن های شما مردم بزرگوار و گزارش به شما عزیزان بویژه های محترم بوده تا بتوانیم با توجه به فرمایش حضرت آقا در کنار مردم لبنان بایستیم و به وظیفه ی خود به درستی عمل کرده باشیم. 👈👈👈 تا دقایقی دیگر ما در حرم خانوم جان سلام الله دعای گوی همه شما هستیم. ⭕️میتوانید جهت ارتباط از طریق ای دی زیر اقدام کنید 👇👇 @Sajjadbiyari ⭕️کانال سفرنامه لبنان : 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4029219816C58dce47b8d
🌷🌷کسانی به امامِ زمانشان خواهند رسید، که اهل سرعت باشند. و اِلّا تاریخ ڪربلا نشان داده که قافله حسینی معطل کسی نمی‌ماند. 👈👈 آغاز جمع آوری های شما عزیزان به ❤️❤️ از قافله عشق عقب نمانید... کانال جبهه مقاومت در ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4029219816C58dce47b8d
🌷اللهمَّ عَجّل لِوَلیکَِ الفَرَج بِحَقِ زِینَبْ الکبری سَلٰامُ اَللّهْ علیها ماهیانه به برنامه های قرارگاه جهادی مردمی مدافعان حرم سلام علیکم جهت خرید اجناس قرارگاه مردمی مدافعان حرم و تجهیزات موکب لطفا درحدتوان هرنفربه نیت یک شهید واریزبفرمایید شماره کارت بنام موکب مردمی مدافعان حرم 5892107047337491 شادی روح شهدای مدافع حرم صلوات https://eitaa.com/mahdavionmodafeanharamazna1