eitaa logo
مرکز مشاوره روشنان
5.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
60 فایل
با شماییم با تخصصی‌ترین و متنوع‌ترین مطالب روانشناسی تا نیاز‌های مشاوره‌ات به‌راحتی رفع بشه☺️ راه‌ ارتباطی ما: 📞۰۹۳۷۱۴۶۶۵۵۷_۰۲۵۳۲۹۱۶۱۷۴ قم،بلوار صدوقی،بلوار فردوسی،نبش‌کوچه۱۲📮 آیدی مدیریت: @aramm61 آیدی ادمین برای هر سوالی که‌ داری: @roshanan98
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 عزاداری امام حسین علیه‌السلام را همراه انجام دهیم. 🔺مهارت یکی از نیازهای امروز جامعه ماست. مجالس عزاداری باید به تبعیت از حسین(ع) که خانواده جایگاه مهمی برایشان داشت، این آگاهی و بینش را ایجاد کند. https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 نامگذرای تاسوعا و عاشورا از ابداعات امام سجاد علیه‌السلام/ دلیل انتخاب این نام چه بود؟ ‌ 🔹بیشتر ما فکر می‌کنیم و به معنی روز نهم و دهم ماه است! در حالی که این تصور اشتباهه و این دو واژه معنایی فراتر دارد که برای این دو روز خاص توسط علیه‌السلام نامگذاری شده است. https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
🌹بخشی از زيباييهاي وقايع کربلا: ❤️زيباترين خواهش يک زن { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش} ❤️زيبا ترين بازگشت { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)} ❤️زيباترين وفاداري { نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام) } ❤️زيبا ترين جنگ { نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن} ❤️زيبا ترين واکنش { پرتاب کردن سر وهب توسط مادرش به طرف دشمن} ❤️زيبا ترين پاسخ {احلي من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)} ❤️زيبا ترين هديه {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)} ❤️زيبا ترين { نماز ظهر عاشورا در زير باران تير} ❤️زيبا ترين جانثاري { حائل قرار دادن دستها ، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو } ❤️زيبا ترين سخنراني { سخنراني (عليه السلام) و (سلام الله عليها) در کاخ ظلم } ❤️❤️و از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید:خب , چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😢روضه نقد! 🔺دخترک گوشه تکیه نشسته بود و پاهایش را بر زمین می کوبید. گاهی وسط گریه هایش، جیغ های بنفش پیاپی می‌کشید. مادرش هم بی‌اعتنا پاهایش را توی سینه‌اش جمع کرده بود، چادر روی صورت انداخته و تسبیح می‌چرخاند. 🔺چند باری برای دخترک شکلک در آوردم تا شاید کمی آرام شود اما فایده که نداشت هیچ، صدای جیغ هایش هم بلند تر میشد! چند تا شکلات از توی کیفم درآوردم و برایش تکان دادم، اما بیدی نبود که به این بادها بلرزد. 🔺دوست داشتم آن آمپول و سوزن خیالی که عمری توی مسجد و هییت قرار بود از کیف زن ها دربیاید و به ما بخورد را از توی کیفم دربیارم، تا شاید دخترک آرام بگیرد. دروغ چرا مرد این تونل وحشت ساختن ها هم نیستم! دست و پای قضاوت کردن مان را هم بسته است این بحث های گروهی مادرانه و نمی.گذارد حتی توی دلت بگویی:« چه مادر بی‌خیا.... استغفرالله» 🔺زن های هییت از جیغ و گریه دخترک به تنگ آمده‌اند و مدام چشم غره‌اش می روند. اما اون بی‌اعتنا کار خودش را می کند. یک دفعه پیرزنی از گوشه تکیه برمی خیزد و به طرفم می آید؛ دختر جان! این چه جور بچه‌ای که تو داری؟ وردار ببرش بیرون نمی‌ذاره صدا به صدا برسه. 🔺تا می خواهم بگویم بچه من نیست، حرفم را می خورم و لبخندی میزنم و می گویم:« چشم حاج خانم!» ناگهان فکری به سرم می زند. دست بند دست سازم که همین چند دقیقه پیش توی راه پاره شد را از توی کیفم در می آورم. گره اش را باز می کنم و میریزم روی زمین. دانه های دستبند غل می خورد جلوی دخترک و توجهش را جلب می کند. آرام می شود و زیر چشمی به دانه ها نگاه می کند. 🔺بهش می‌گویم: «دوس داری با هم دست بند درست کنیم؟» بادی توی غبغش می‌اندازد و می گوید: «من خودم بلدم. من همیشه ازینا درست می کنم و...» خلاصه یک لیست بلند بالا از رزومه اش در زمینه دست بند سازی را برایم رو می کند. قانع می شوم و کار را به دستان کوچکش می سپارم. 🔺نگاهی به صورتش می کنم و می گویم:«راستی نگفتی اسمت چیه خانم کوچولو؟» همین طور که دانه های تسبیح را توی نخ می اندازد می گوید:« اسمم رقیه اس!» لبخند می زنم و می گویم چه اسم قشنگی داری رقیه خانم! حالا بگو ببینم برای چی گریه می کردی؟! سرش را بالا می آورد و توی چشم هایم نگاه می‌کند، انگار دوباره غمش را تازه کرده باشم با بغض می گوید:« چون بابامو می‌خوام. دوس دارم برم پیش بابام...» لبخند می زنم و می‌گویم این که گریه نداره. روضه که تموم بشه با مامانت میرین پیش بابات. 🔺چشم هایش پر از اشک می‌شود و می گوید: « بابام نیست. من بابا ندارم. بابای من شهید شده..» دانه های دست بند از توی دستش پخش زمین می شود. دلم هری می ریزد پایین. بدنم داغ شده. به سختی بغضم را فرو می خورم. مانده ام رو به روی یک رقیه ی کوچیک بی بابا چه بگویم... 🔺یک دفعه توجه مادرش به طرف ما جلب می شود. نخ دستبند را که توی دست دخترک می بیند، شروع به عذرخواهی می کند. فوری می پرم توی حرفش و می گویم: «دست بند پاره شده بود، رقیه خانم از اون موقع داره سر همش می کنه.» با چشم های غرق خونش لبخندی بهم می زند و می گوید، رقیه استاد این کارهاست. مادر هم به کمک مان می آید تا دانه ها را نخ کنیم. همین طور که دستش را روی فرش می کشد برای جمع کردن مهره های روی زمین، می گوید:« بابای رقیه چند هفته اییه شهید شده، رقیه از شب اول محرم داره بهانه گیری می کنه. امشب دیگه دستشو گرفتم و آوردم اینجا و گفتم امام حسین خودت میدونی و بچه های شهدا! از من دیگه کاری ساخته نیست...» 🔺دخترک آخرین دانه را می اندازد توی تسبیح و ذوق زده گره اش را محکم می کند. دست بند را میگیرم و میگذارم توی مشت کوچکش و پیشانی اش را می بوسم. می پرد توی بغلم و آهسته توی گوشم می گوید: «خاله یه راز بهت بگم. من بابامو بالاخره دیدم امشب. رفت تو قسمت آقاها...» امشب نه صدای منبری را شنیدم و نه نوحه روضه خوان را...آخر من خودم یک روضه ی نقد داشتم. پی‌نوشت: پدر دخترک از شهدای مظلوم تیپ فاطمیون بود. ✍سادات https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰اینجوری اراده‌ بچه‌ها رو تقویت کنید! 🔻لازم است برای خود و خانواده‌هایمان بخشی از خود نگهداری را ایجاد کنیم. مثلاً تابلویی در خانه قرار دهیم و از بچه‌ها بخواهیم ۲ ساعت به آن نگاه نکنند یا وقتی خوابشان می‌آید، از آنها بخواهیم چند دقیقه دیرتر بخوابند. 🔴 اگر فرزندان ما هر چه می‌خواهند، همان لحظه برایشان فراهم کردیم، باعث می‌شود در آنها شکل نگیرد. در نتیجه در حیات طیبه دچار مشکل خواهیم شد. چون و عقلشان مشکل پیدا می‌کند. ⚡️خود نگهداری معمولا در سه چهار حوزه خوابیدن، دیدن و شنیدن است. ☑️ لازم است بچه ها یاد بگیرند به صورت خود ساخته، از یکسری امور امتناع کنند و این مقدمه‌ای برای توانمندی در حوزه است. 🎙استاد مجید اسماعیلی https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰حس حمایت چیزیه که هر بچه‌ای از زمانی که به دنیا میاد نیاز داره تقریبا همه‌مون این حس حمایت‌ رو توی روزهای اول زندگیمون دریافت میکنیم؛ مثل مراقبت‌هایی که ازمون میشه(غذا، پوشاک، و…) 🔹کم‌کم بزرگ میشیم و بعضی وقت‌ها جای حمایت رو میگیره -چند بار بهت گفتم به گلدون دست نزن؟دیدی اخر شکست؟ -چقدر غر میزنی بچه، همس‌ و سال‌هات همین‌رو هم ندارن.. و…. 🔸بزرگتر هم که میشیم قضیه کمی جدی‌تر میشه.... ⬅️ اثر یا سرزنش از همون روزهای اول توی وجود ما می‌مونه و شخصیتمون‌ رو میسازه ✅ قطعا بهترین هدیه‌ای که هر و مادری میتونه به فرزندش بده(توی هر سنی) حس حمایت و ایجاد یک فضای خوب برای کردن هست، گفتگو‌ میتونه خیلی از راه‌ها رو‌‌ برامون روشن کنه....👌🏻 https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ پدرمادرها برای بچه‌ها وقت نمی‌گذارند. 🔺مادری که بیشتر وقتش را در می‌گذراند و تمام فکرش را جذابیت‌های آن پر می‌کند،‌ از ایجاد ساعاتی مفرح در غافل شده است و لذات زندگی اش را با دوستان مجازی اش به اشتراک می گذارد! 🔸او نه در ایجاد تفریحات و تنوع در خانه تلاش می کند و نه در تفریحات کوچک اعضای خانواده آن گونه که باید سهیم می شود؛ از این رو همسر و فرزندانش، هر کدام به گونه ای در‌صدد پر کردن جای خالی و عواطف زنانۀ او بر‌می‌آیند. 📚کتاب فرزندم در سرزمین مجازی، ص54 https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe