تأملاتی در نقد یک برداشت غیرضابطه مند از قرآن کریم
💥اختصاصی|| احمد سعیدی فرد/ #جوابیه۷
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
⭕️در پاسخ به یادداشت اخیر سروش محلاتی، نکاتی قابل ذکر است:
🔻اولا: اباحه دو معنی دارد؛
اباحه بالمعنى الأخص: که شارع در آن اباحه را جعل کرده، اینجا منطقة الفراغ نیست.
اباحه بالمعنى الاعم: که در آن حکمی جعل نشده است. این جا منطقة الفراغ است.
اگر آیه در مقام دفع حظر متوهم ساعت باشد اباحه را جعل و بیان کرده، پس محدوده منطقه الفراغ نیست.
🔻ثانیا وقتی قرآن با این امر توهم حظر را از بین برد، معنایش آنست که اگر کسی دوباره توهم حظر کند، خلاف قرآن فکر کرده است!
🔻ثالثا توهم حظر نیازمند قرینه است.
کجا در این آیه توهم حظر شده؟
فقط احمق ها توهم میکنند که در صورت نقض طرف مقابل باید به عهد پایبند باشند.
آیه نسبت به کسانی که نقض عهد کردند دو پیشنهاد دارد؛ یا #جنگ یا #نقض_عهد_متقابل.
🔻رابعا همیشه اینطور نیست که امر در مقام توهم حظر دلالت بر اباحه کند.
🔻خامسا شدت به کار رفته در تعبیر فانبذ الیهم با اباحه صرف سازگار نیست.
🔻سادسا همانگونه که گفتند امام المسلمین مصلحت را تشخیص می دهد. خوب امام المسلمین تشخیص داده و میگویند انتظار آن بود خارج شوید ولی نشدید!
@rozaneebefarda
نقدی بر انگارهی عدم وجوب خروج از برجام
پاسخی به یادداشت جنجالی #سروش_محلاتی
#جوابیه۸
#بازنشر||محمد عشایری منفرد/استاد سطح عالی قم
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه ۱ از ۲]
🔹 رهبری معظم انقلاب در بیانات اخیرشان فرمودند: «وقتی آمریکا از برجام خارج شد دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن، با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد».
یادداشتی در فضای مجازی منتشر شده، که منسوب به یکی از استادان حوزه علمیه قم است. در این یادداشت که ظاهراً بیتعریض به سخن رهبری انقلاب نیست، ابتدا ادعا شده است که تنها دلیل قرآنی نقض عهد پیمانشکنان، آیهی مبارک «إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» است. آنگاه در بررسی دلالت یا عدم دلالت این آیه بر نقض عهد برجام آمده است: «تعبیر «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ…» … در اینجا در مقام «دفع توهّم حظر» و برای زائل کردن این پندار است که نقض عهد حتی پس از خیانت طرف مقابل، ممنوع است؛ و در علم اصول ثابت شده که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست و صرفاً جواز و اباحه را میفهماند. پس معنی آیه آن است که با نقض عهد از سوی دشمنان، نقض تعهد از طرف مسلمانان «جایز» است، نه اینکه به آنها دستور داده شود که باید تعهد خود را کنار بگذارید! مشابه این ترکیب در قرآن زیاد است مثل امر به صید پس از پایان احرام، که صید را واجب نمیکند: «وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا»(مائده/۲)…» و در ادامه با نقل قول برخی فقیهان متقدم و متأخر نوشتهاند: «پس نه برای لزوم ماندن در برجام به قرآن میتوان استناد کرد و نه برای خروج از آن. این یک تصمیم سیاسی است که در منطقه الفراغ قرار دارد و بر عهده حاکمان است که مطابق مصالح کشور و بر طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام کنند»(پایان نقل قول)
ظاهراً این استاد بزرگوار مفروض انگاشتهاند فعل امر در این آیه، دال بر جواز است، و منظور از جواز را هم همان جواز بالمعنی الاخص یعنی جواز در برابر وجوب و حرمت است سپس از این پیشفرضشان نتیجه گرفتهاند که خروج از برجام یا ماندن در آن واجب نبوده بلکه جایز بوده است. البته امکان تغییر این جواز شرعی بهوسیله مصلحت را نیز مطرح کردهاند.
نقد:
یکی از مسائل دیرین دانش اصول، استعمال صیغه امر بعد از نهی یا در مظان نهی است. در تحلیل معنای این قبیل امرها چند قول وجود دارد: یکیاز اقوالی که در مساله وجود دارد جواز و اباحه است. بیتردید منظور از این اباحه «جواز اصطلاحی» نیست بلکه جواز به معنای عام است. چنانکه آمُدی در الإحکام، نیز قول به اباحه را با تعبیر «رفع الحِجر» توضیح داده ونشان داده که منظور قائلان، اباحه به معنای عام است. اصولیان معاصر نیز این فعل امر را به معنای جواز اصطلاحی نمیدانند. محقق بروجردی معتقد است از این فعل امر، حکم مساله قابل برداشت نیست و باید به ادله دیگر مراجعه کرد (تقریرات اشتهاردی ص ۵۸) محقق خویی نیز معتقد است چنین فعل امری مجمل است و بر هیچ حکمی دلالت نمیکند (محاضرات ج ۲ ص ۲۰۶)؛ بنابراین پیشفرض نویسنده محترمِ آن یادداشت که فعل امر را دال بر جواز بالمعنی الاخص انگاشتهاند، قابل درک نیست!
@rozaneebefarda
ادامه👇
نقدی بر انگارهی عدم وجوب خروج از برجام
پاسخی به یادداشت جنجالی #سروش_محلاتی
[صفحه ۲ از ۲]
خلاصه آنکه: وقتی فعل امر ممنوعیت و حرمت قبلی را برداشت باید به دنبال دلیل دیگری برای تعیین تکلیف جدید بود. حال باید دید «نقض عهد و خروج از یک پیمان قانونی و شرعی»، وقتی حرمت خود را از دست داد، چه حکمی دارد؟ ناگفته پیدا است که عهد و پیمانها در ذات خود موجب الزامات و تضیّقاتی برای طرفین قرارداد میشوند و از این جهت ماندن در آنها مادامی که از طرف مقابل امتیازی به دست نیاید، خود به خود مطلوبیتی ندارد بلکه مصداق «اضرار یا تضییق بیهوده بر نفس» بوده و از نظرگاه نقل و عقل عملی، مذموم و حرام است.
چنین است که در این آیه ابتدا به دلالت فعل امر، حرمت قبلی برداشته میشود سپس به دلالت عقل (بهمثابهی قرینه متصله) ماندن بیهوده در هر قراردادی که مصداق تضییق یا إضرار بیهوده بر نفس و مشتمل بر امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان باشد، محکوم به حرمت عقلی و نقلی و خروج از آن قرارداد واجب میشود.
در اینجا جای این پرسش باقی است که پس چرا فقیهانی مانند شیخ طوسی و علامه رحمهماالله (چنانکه نویسنده آن یادداشت نیز از آنان نقل کرده) بهجای وجوبِ نقض عهد، تعبیر جواز نقض را به کار گرفتهاند. پاسخ این پرسش آن است که بحث این بزرگان در کتاب الجهاد و در مقام بررسی «مستثنیات وجوب رعایت مهادنه» بوده است. بدیهی است که در قرارداد مهادنه با صرف مشاهده آثار و نشانههای عهدشکنیِ دشمن، نمیتوان بهصورت مطلق، حکم به وجوب خروج از مهادنه (و وجوب استدامهی جنگ) کرد بلکه باید مسأله را به مصلحتسنجی حاکم سپرد اما در قراردادهای غیرجنگی که صرفاً مشتمل بر دادن بستهای از امتیازات اقتصادی و سیاسی در برابر گرفتن دستهی دیگری از امتیازات اقتصادی و سیاسی هستند، وقتی امتیازدهیِ طرف مقابلْ متوقف و این توقف رسماً نیز اعلام شود، دیگر قطع امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان به دلالت عقل و نقل واجب میشود نه جایز. لذا توقع نمیرفت که نویسنده آن یادداشت، عبارت فقهی شیخ طوسی و علامه حلی را که درباره جنگ و قرارداد مهادنه است، نقل کنند و بر یک قرارداد اقتصادی حمل کنند!
@rozaneebefarda
5e6e09a3cabb612d0e60b260_7372647911537673341.mp3
زمان:
حجم:
6.74M
یک سال و نیم بعد تو سالار تشنه لب...
#محمود_کریمی
شهادت حضرت زینب(س) تسلیت باد...
@rozaneebefarda
#فتنه_سیستان؛ زمینهها و ناگفتهها
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جریان غربزده نشان داده حاضر است برای دستمالی، قیصریه را به #آتش بکشد!
آن قیصریه در سال ۸۸ تهران و کل ایران بود. حالا سیستان است!
🔹فتنه سیستان گرچه پیچیده است اما ریشهیابی اش اصلا دشوار نیست؛
ظاهرا با یک تحرک اعتراضی نسبتا گسترده مردمی با ریشههای مذهبی و قومی مواجهیم اما آیا واقعا ماجرا همین است؟!
🔹سالهاست رسانههای بیگانه به موضوع #رهبری_اهل_سنت_ایران متمرکز شدهاند و آقای #عبدالحمید را در قامت یک رهبر معرفی میکنند.
از سوی رسانههای غربگرای داخلی نیز همین خط دنبال شده است.
امروز هم امثال زیباکلام صراحتا پرده برانداخته اند!
🔹طمع به رأی اهل سنت، #تسلیم_طلبان را بر آن داشته که هنگام انتخابات ریاستجمهوری، خطوط قرمز مبتنی بر منافع ملی را رد کنند و در قامت اپوزسیون، شعارهای ساختارشکنانه مذهبی و قومی سر بدهند یا بر چنین خواستهایی صحه بگذارند.
این است که ریشه فتنه سیستان به #سیاست گره خورده است!
🔹عجیب آنکه #سکولارهای_حوزوی که اغلب رویکرد #برائتی و گاه #وحدت_ستیز نسبت به عامه دارند نیز در سیاست به همین جریان غربزده گره میخورند!
از #حاتمی تا #روحانی، وضع همین بوده است که از طرفی اهل سنت و از طرفی سکولارهای حوزوی، پله پیروزی جریان غربزده محسوب میشده است.
🔹این پیچیدگی ها نشان میدهد که مسائل به ظاهر قومی و مذهبی را از دریچه سیاست باید نگریست؛ جایی که مرزهای #تناقض گاه جابجا میشود!
⭕️الغرض!
فتنه در سراوان و سیستان، ریشه در تهران و لندن و واشنگتن دارد!
برای آرامش منطقه هم راهی نیست جز یقهگیری از #فتنه_گران_سبز_و_بنفش!
@rozaneebefarda
تهافت مبنایی در یادداشت توجیهی آقای سروش محلاتی
💥اختصاصی|| علی مؤمنی زاده/ #جوابیه۹
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹در نقد نوشته اقای سروش محلاتی این نکته قابل توجه است که ایشان از نظریه منطقه الفراغ شهید صدر، استفاده میکند و آن را کنار نظر بزرگانی همچون شیخ طوسی یعنی جواز نقض عهد در برابر دشمن خائن و نقض کننده قرار میدهد. صرف نظر اینکه شیخ طوسی در مقام جواز برای ورود به جنگ است نه توقف یکطرفه تعهدات اقتصادی، و صرف نظر از اینکه اباحه بالمعنی الاخص خود یکی از احکام خمسه است، و ایشان در این عبارت که امر در چنین موقعیتی به معنای وجوب نیست و صرفا جواز و اباحه را میفهماند، اباحه به معنای اخص را اراده کرده، از نظر مبنایی نیز بزرگانی همچون شیخ طوسی نظریه منطقه الفراغ را نمیپذیرند و برای تمام افعال قائل به وجود حکم الهی هستند. لذا نظریه منطقه الفراغ، نظریه ای بر خلاف رای مشهور فقیهان است. اقای سروش محلاتی چطور بین این دو جمع کرده است؟
آیت الله مکارم شیرازی مینویسد:
بزرگان شیعه معتقدند شریعت، ذکر هیچ حکمی را فرونگذارده و هیچ واقعهای خالی از حکم الهی نیست. آنچه مورد نیاز بشر بوده، حتی «ارش الخدش» توسّط پیامبر(ص) و لو با ذکر عمومات و اطلاقات ذکر شده است و به تصریح ائمه(ع) ایشان خود نیز تشریع کننده نبوده و آنچه بیان میکردند از پیامبر به آنها رسیده بوده است. حتی با فرض تفویض امر دین به آنها (که معنایش محل بحث است) نیازی به اعمال آن نبوده است. در این صورت، حال فقهای اعلام چگونه خواهد بود؟ (مکارم، بحوث فقهیه هامه، صص 516-520 و 536)
برخی دیگر نيز تصریح دارند که؛ منطقه الفراغ که نظریه مرحوم شهید صدر است، با همین نگاه مورد قبول #مشهور نیست. (علیدوست، فقه و مصلحت، 216 و 223)
از این جهت، به نظر میرسد یادداشت توجیهی آقای سروش، #متنی_پرخطا است که با عجله برای دفاع از #دولت_روحانی و توجیه رویکرد #حوزویان_سکولار، نگاشته شده است.
@rozaneebefarda
23.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 ناگهان خورشید عظمت طلوع میکند!
✅ این زن دیگر ضعیفه نیست؛ او زنِ تاریخ است...
#بازخوانی
💠 بیانات شورانگیز رهبر معظّم انقلاب دربارهی عظمتِ شخصیّت حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها)
🔖 دیدار با جمعی از پرستاران؛ ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
#اندیشه_مقاومت
#بانوی_تراز
#فتنه
@qom_khamenei_ir
همایش #حکیم_جریان_ساز
بازکاوی نقش آیتالله مصباح از نهضت اسلامی تا تمدن سازی اسلامی
شنبه ۹ اسفند ۹۹/ ساعت ۱۸:۴۵
@rozaneebefarda
سروش محلاتی و مقوله #تفقه_حزبی!
نقدی بر یادداشت تعریض گونه محمد سروش بر بیانات مقام معظم رهبری
اختصاصی|| محمدعلی شیرازی/ #جوابیه10
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه ۱ از ۳]
آقای محمد محلاتی، که از جانب برخی ژورنالیستهای زاویهدار تلاش میشود به عنوان #مفتی_خردهجریان_اعتدال معرفی گردد، سه روز پس از سخنان مقام معظم رهبری متنی را در حساب شخصی خود در تلگرام منتشر کرد و تلاش کرد با استفاده از اصلی اختلافی بخشی از کلام مقام معظم رهبری را زیر سؤال ببرد.
🔹این یادداشت #واکنشهای_منفی #فضلای_حوزوی را برانگیخت و هریک از زاویهای به نقد آن پرداختند.
آقای محلاتی در یادداشت خود ادعا کرده بود:
«...امر(فَانْبِذْ) در اینجا در مقام "دفع توهّم حظر" و برای زائل کردن این پندار است که نقض عهد حتی پس از خیانت طرف مقابل، ممنوع است. و در علم اصول ثابت شده که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست و صرفا جواز و اباحه را میفهماند. پس معنی آیه آن است که با نقض عهد از سوی دشمنان، نقض تعهد از طرف مسلمانان "جایز" است، نه اینکه به آنها دستور داده شود که باید تعهد خود را کنار بگذارید!»
🔻او در ادامه برای تقویت دیدگاه خود به کلام شیخ طوسی و علامه نیز استناد کرد که از این آیه شریفه «جواز» فهمیدهاند و در نهایت حکم را دائر مدار مصلحتی دانست که امام المسلمین تشخیص میدهد و عمل میکند.
اما باید دید که:
1. آیا «افاده اباحهی امر عقیب حظر» اصلی مسلم است؟
2. آیا آیه شریفه محل بحث از مصادیق امر عقیب حظر است؟
3. متعلق جواز در کلام شیخ طوسی و علامه حلی چیست؟ آیا این دو بزرگوار در صورت نقض آشکار پیمان توسط مشرکین قائل به جواز نقض عهد توسط امام المسلمین هستند یا وجوب؟
پاسخ به سؤال اول
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که افاده اباحه در امر عقیب حظر از مسلمات اصولی نیست و از قضا شیخ طوسی و علامه حلی رحمهماالله که آقای محلاتی تلاش کرده از کلام آنان به نفع خود استفاده کند چنین افادهای را نمیپذیرند.(العدّة فی اصول الفقه ج1 ص183، تهذیب الوصول الی علم الاصول ص97، نهایة الوصول ج1 ص435-433 مبادی الوصول الی علم الاصول ص98) همچنین مرحوم آخوند نیز در صورت عدم قرینه قائل به اجمال میشوند(کفایة الاصول، ص76) و برخی فقهای عظام معاصر نیز قول به اجمال را میپذیرند همچون آیتالله سبحانی(ارشاد العقول الی مباحث الاصول ج1 ص346)، آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی(بیان الاصول ج1 ص164) و آیتالله مکارم شیرازی (انوار الاصول ج1 ص301) بدیهی است پیش از استقرار اجمال؛ فقیه به قرائن داخلی و خارجی عبارت توجه میکند و چه بسیار اوامر عقیب حظر که به دلیل وجود قرائن به اجمال نمیرسند کما اینکه مرحوم آخوند نیز ادعا نمودهاند بسیاری از این اوامر محفوف به قرائن هستند و نوبت به اجمال نمیرسد.(کفایة الاصول، ص77)
🔻 بر این اساس فقیه میتواند در هنگام استنباط بر اساس قرائن حکم به وجوبی بودن امر عقیب حظر کند ولو اینکه از حیث کبروی مبنای دیگری را در اینگونه اوامر اتخاذ کرده باشد.
پاسخ به سؤال دوم
از حیث صغروی نیز آیه شریف از مصادیق امر عقیب حظر یا توهم حظر نیست چراکه منع خداوند متعال از نقض عهد از ابتدا منوط و مشروط به پایبندی طرف مقابل به تعهدات خود بوده است. آیتالله سیدعلی خامنهای در بحث فقهی «هدنة» یا «قرارداد ترک مخاصمه و آتشبس» میفرمایند:
« پس از پذيرش اصل حرمت شكستن پيمان صلح، مىگوييم كه بى هيچ شبهه و اختلافى، در صورتى كه دشمن در شكستن صلح پيشقدم شود، شكستن آن از سوى مسلمانان جايز خواهد بود.
🔹دلايل جواز اين كار عبارتند از: يك: همان ادلهاى كه معاهدات منعقد شده با دشمن را معتبر مىداند، اعتبارش را مشروط و موكول به پايبندى دشمن به آنها شمرده است مانند اين آيه شريفه «فَمَا اسْتَقٰامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ» يعنى پس تا هنگامى كه در برابر شما پايبند پيمان خود باشند، شما نيز پايبند پيمان خود باشيد»(قرارداد ترک مخاصمه و آتشبس، ص113 / همچنین: منتهی المطلب ج15 ص151) توضیح آنکه « ما » در « ما استقاموا » مصدریة ظرفیة و متضمن معنای شرطیت یا اسم شرط جازم در محلّ نصب بنابر ظرفیت زمانی است.(الجدول، محمود صافی ج10، ص287/اعراب القرآن الکریم، محمود درویش،ج4 ص61) و در هر صورت پایبندی به پیمان را مشروط به بقای طرف مقابل بر عهد طرفینی میکند.
🔹در نتیجه وقتی طرف مقابل قرارداد فیما بین را نقض کند حظر یا توهم حظری برای نقض متقابل وجود نخواهد داشت که خداوند متعال بخواهند با آیهای دیگر آن را برطرف کنند. نکته مهم اینجاست که مشروط بودن بقای عهد و پیمان به پایبندی طرف مقابل آنقدر قوی و مسلم بوده است که برخی فقها در صورت نقض عهد از جانب طرف مقابل عهد و عقد را به خودی خود باطل میدانند و به اصطلاح قائل به «انتقاض عقد» هستند که در ادامه به برخی قائلین آن اشاره خواهیم کرد.
@rozaneebefarda
ادامه👇
سروش محلاتی و مقوله #تفقه_حزبی!
نقدی بر یادداشت تعریض گونه محمد سروش بر بیانات مقام معظم رهبری
[صفحه ۲ از ۳]
🔹«افاده اباحه در امر عقیب حظر» در صورتی پذیرفتنی است که اصالة الظهور آن را یاری کند. به عبارت دیگر اگر امری بعد از منع آمد ولی ظهور خود در لزوم را حفظ کرد هیچیک از فقها و اصولیین آن را حمل بر اباحه نمیکنند بنابراین، حتی در صورت پذیرش اصل افاده اباحه در امر عقیب حظر باید در موارد مختلف دقت کرد که آیا ظهور کلام برخلاف این اصل هست یا خیر؟
در این زمینه عمده مفسرین، که تمرکز اصلی و تخصصیشان کشف و تبیین منطوقات و مفاهیم قرآنی است، چنین استظهاری نداشتهاند و امر در آیه شریفه را امری متعارف و دستوری دانستهاند.
🔹شیخ طوسی، که از «فقهای بزرگ امامیه» نیز هست میفرمایند:
« أمر اللَّه تعالى نبيه انه متى خاف- ممن بينه و بينه عهد- خيانة أن ينبذ اليه عهده على سواء...» (التبیان ج5 ص144)
🔹همچنین مرحوم علامه طباطبائی نیز که فضل فقهی-اصولیشان بر اهل اطلاع پوشیده نیست میفرمایند:
«و ملخص الآيتين [ آیة « فانبذ الیهم » و الآیة السابقة ] دستوران إلهيان في قتال الذين لا عهد لهم بالنقض أو بخوفه فإن كان أهل العهد من الكفار لا يثبتون على عهدهم بنقضه في كل مرة فعلى ولي الأمر أن يقاتلهم و يشدد عليهم، و إن كانوا بحيث يخاف من خيانتهم و لا وثوق بعهدهم فيعلمون إلغاء عهدهم ثم يقاتلون و لا يبدأ بقتالهم قبل الاعلام فإنما ذلك خيانة، و أما إن كانوا عاهدوا و لم ينقضوا و لم يخف خيانتهم فمن الواجب حفظ عهدهم و احترام عقدهم و قد قال تعالى: «فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ:» التوبة:- 4. و قال: «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ:» المائدة:- 1.( الميزان في تفسير القرآن، ج9، ص: 114-113)
🔹سایر تفاسیر فرق اسلامی از اواخر قرن دو و ابتدای قرن سه تا کنون نیز از این آیه شریفه امر متعارف و دستوری را برداشت کردهاند. بخشی از آن متون عبارتاند از:
مجمع البیان ج14 ص850، معانی القرآن (فراء) ج1 ص414، مجاز القرآن (ابوعبیدة) ص249، الهدایة الی بلوغ النهاة ج4 ص2858-2855، تفسیر العز بن عبدالسلام ج1 ص243-242، البحر المحیط فی التفسیر ج5 ص341-340، نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور ج3 ص235، تفسیر القرآن الکریم و اعرابه و بیانه ج4 ص75، جامع البيان فى تفسير القرآن، ج10، ص: 20-19، التفسیر الکبیر للطبرانی ج3 ص370، تفسیر ابن وهب ج1 ص301، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی ج4 ص369، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز ج2 ص543، احکام القرآن کیاهراسی ص162، التفسیر الکبیر (فخر رازی) ج15 ص498، من هدی القرآن ج4 ص86-85، تفسیر الشعراوی ج8 ص4770، تفسیر غریب القرآن ، ابن قتیبه (م 276) ص156، تذکرة الإریب فی تفسیر الغریب، ابنجوزی (م 597) ص131، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، ابنابی جامع (م 1135) ج1 ص523 ، عیون التفاسیر، سیواسی، ج2 ص119 ، سواطع الإلهام فی تفسیر کلام الملک العلام ، ج2 ص414
درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم، عبدالقاهر جرجانی، ج1 ص740، الدر المصون فی علوم الکتاب المکنون ج3 ص429
التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، طنطاوی محمد سید، ج6 ص137، تفسیر السمرقندی المسمی بحر العلوم ج2 ص28
اعراب القرآن (نحاس) ج2 ص101، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز ج1 ص446، مشکل اعراب القرآن ص303
جوامع الجامع ج2 ص28، انوار التنزیل و اسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)، ج3 ص14، رموز الکنوز فی تفسیر الکتاب العزیز ج2 ص455، ارشاد الاذهان فی تفسیر القرآن ص189، التفسیر الوسیط (زحیلی) ج1 ص816 و...
🔹در این بین استاد آقای محلاتی، یعنی آقای حسینعلی منتظری نیز در مباحث فقهی خود از این آیه شریفه وجوب و الزام برداشت کرده است:
إذا هم غدروا بالمسلمين و نقضوا العهد ارتفعت حرمتهم قهرا بما عملته أيديهم. كما أنّه لو ظهرت أمارات الغدر و الخيانة فالصبر ربّما يكون مخالفا للحزم و الاحتياط و موجبا لسلطتهم على المسلمين على حين غفلة منهم.
فعلى حاكم المسلمين حينئذ إعلامهم بقطع العلاقات احتياطا للإسلام و الأمّة، و لا يجوز له قتالهم قبل الإبلاغ و الإعلام:
قال اللّه- تعالى-: «الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا يَتَّقُونَ* فَإِمّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ* وَ إِما تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ، إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ.» «1» (دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج2 ص737) البته در ترجمهای که از این کتاب ارائه شده معنای جوازی جایگزین معنای دستوری شده است که وجه آن معلوم نیست.(مبانی فقهی حکومت اسلامی،ج5 ص270، ترجمه محمود صلواتی و ابوالفضل شکوری از کتاب دراسات فی ولایة الفقیه منتظری)
@rozaneebefarda
ادامه👇
سروش محلاتی و مقوله #تفقه_حزبی!
نقدی بر یادداشت تعریض گونه محمد سروش بر بیانات مقام معظم رهبری
[صفحه ۳ از ۳]
پاسخ به سؤال سوم
مقام معظم رهبری در سخنرانی خود فرمودند:
« آنها از روز اول اصلا به این تعهدات عمل نکردند. آن کسی که باید مورد خطاب و عتاب قرار بگیرد آنهاست. جمهوری اسلامی تا مدت طولانی بر اساس تعالیم اسلام به آنچه تعهد کرده بود عمل کرد وقتی که دید آنها اینجوری عمل کردند، آن یکی خارج شد دیگران هم همراهی کردند، « فانبذ الیهم علی سواء » این هم آیه قرآن است، خب تو هم رها کن، منتهی دولت محترم ما رها نکردند.»
⭕️بنابراین فرض مسئله جایی است که طرف مقابل پیمان را نقض کرده و به آن عمل نکرده است و اینکه به دلیل بدعهدی طرف مقابل دولت اسلامی موظف است پیمان را لغو کند. نکته مهم اینجاست که مرحوم شیخ و علامه رحمهماالله نیز نه تنها قائل به لزوم لغو پیمان در این فرض هستند، بلکه بالاتر از آن قائل به انتقاض عهد هستند یعنی اگر طرف مقابل به پیمان خود عمل نکرد، عقد به خودی خود باطل میشود. مرحوم شیخ طوسی رحمهالله در این زمینه میفرمایند:
«إذا عقد الإمام لعدة من المشركين عقد الهدنة إلى مدة فعليه الوفاء بموجب ذلك إلى انقضاء المدة لقوله تعالى «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» و عليهم أيضا الوفاء بذلك فإن خالف جميعهم في ذلك انتقضت الهدنة في حق الجميع»(مبسوط ج2 ص59-58)
🔻مرحوم علامه نیز میفرمایند:
« و لو شرع المشركون في نقض العهد، لم يخل، إمّا أن ينقض الجميع أو البعض، فإن نقض الجميع العهد، وجب قتالهم و نقض عهدهم؛ لقوله تعالى: فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ.
و إن نقض بعضهم دون بعض، نظرت، فإن كان الباقون أنكروا ما فعله الناقضون بقول أو فعل ظاهر، أو اعتزلوهم أو راسلوا الإمام بأنّا منكرون لما فعلوا، أو أنّا مقيمون على العهد، كان العهد باقيا في حقّه.(منتهی المطلب، ج15 ص151)»
بنابراین در اصل از بین رفتن پیمان اختلافی نیست و تنها در خصوص دلالت آیه «فانبذ الیهم» اختلاف وجود دارد و مرحوم شیخ و مرحوم علامه رحمهماالله از امر به کار رفته در آیه شریفه الزام برداشت نمیکنند که البته وجه آن معلوم نیست.
🔹مقام معظم رهبری نیز در بحث «هدنة» ملتفت این برداشت علامه بودهاند و به آن اشاره کرده و آن را مستبعد دانستهاند:
«يمكن أن يقال إن النبذ أيضا ليس بواجب، بل الأمر في قوله تعالى (فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ) بمعنى جواز ذلك لإمام المسلمين لا وجوبه عليه، فيجوز له حين استشعاره الخيانة و حصول الخوف، أن ينبذ إليهم على سواء، و إن كان ذلك بعيدا عن ظاهر الكلام» (الهدنة ص82-79) که در این صورت باز هم خدشهای به اصل استدلال وارد نمیشود چراکه اصل از بین رفتن پیمان در فرض پیمانشکنی طرف مقابل بین اطراف محل بحث اتفاقی است و اختلافات در خصوص دلالت این آیه شریفه از قبیل تفاوت در استظهار است که هزاران مورد از این قبیل اختلافات در اجتهادات عمیق فقهی رخ میدهد و علاوه بر این، آیات دیگری دالّ بر لزوم نقض یا انتقاض پیمان وجود دارد که اگر کسی دلالت امر « فانبذ الیهم » را نیز نپذیرد ادله دیگر جایگزین آن میشود.
سخن پایانی
به سخنان غیرفنی آقای محلاتی پاسخهای درخوری داده شده است اما نگارنده لازم دید با بیان تفصیلی سطح شبهات وی را تبیین کند. امیدواریم فضلای متعهد و اصیل حوزه علمیه با روشنگری علمی و مؤثر، مرز باریک میان «فقیه سیاسی» و «متفقه حزبی»، «فقه حکومتی» و «فقه دولتزده»، «جریانسازی فقهی» و «فقه جناحی و جریان زده» را بیش از پیش تبیین نموده و جلوی برداشتهای غیرمتین را بگیرند.
⭕️حسن ختام، کلامی از مقام معظم رهبری:
«باید مفاهیم جدید مطرح شود. این مفاهیم جدید از بیرون نمیآید از متن قرآن و سنت است البته کار همه کس نیست، فضلا و متفکرینی باید دنبال این کار بروند که با مبانی اسلامی کاملا آشنا باشند قرآن را با دقت مطالعه کرده باشند تلاوت و تدبر کرده باشند و از جمود و تحجر فکری دور باشند.
چون از این طرف یک خطر این است که یک آدم بیصلاحیت و نیمهسواد و التقاطی وارد استنباطهای جدید از آیات الهی شود از آن طرف هم این خطر وجود دارد که یک آدم متحجر که هنوز مسئله دخالت دین در زندگی اجتماعی و سیاست و حکومت برایشان حل نشده بخواهند وارد شوند.»(دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان 1399.12.4)
@rozaneebefarda