توصیههای اخلاقی معصومين علیهمالسّلام و #انتخابات۱۴۰۰/ ۱
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
عنه صلى الله عليه و آله:
لا تَتَّبِعوا عَوراتِ المُؤمِنينَ ؛ فإنَّهُ مَن تَتَبَّعَ عَوراتِ المُؤمِنينَ تَتَبَّعَ اللّه ُ عَورَتَهُ ، و مَن تَتَبَّعَ اللّه ُ عَورَتَهُ فَضَحَهُ و لَو في جَوفِ بَيتِهِ .;
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
عيبهاى مؤمنان را جستجو نكنيد؛ زيرا هر كه دنبال عيبهاى مؤمنان بگردد خداوند عيبهاى او را دنبال كند و هر كه خداوند متعال عيوبش را جستجو كند، او را رسوا سازد گر چه درون خانه اش باشد.
ثواب الأعمال : 288/1.
@rozaneebefarda
آنگونه که از مدتها قبل پیشبینی میشد، برجامیان برای تکرار گذشته، راهی ندارند جز وارد کردن آقای #سیدحسن_مصطفوی
آنان به دنبال بازآفرینی اتفاق سال ۷۶ هستند اما شرایط امروز با آنزمان قابل قیاس نیست.
مهمترین تفاوت آنست که کاندیدای ۱۴۰۰، #هیچ سابقه سیاسی و اجرایی قابل اعتنایی در سطح ملی ندارد.
شاخص ترین کار اجرایی او بازسازی و اداره حرم امام است که آنهم بارها منشأ حرف و حدیث شده است.
حالا بعید است با این وضعیت، شورای نگهبان بتواند دلیلی برای تأیید وی پیدا کند و بعد از اعلان عدم احراز صلاحیت، مشارکت حداکثری را گروگان خواهند گرفت و هیاهو به پا خواهند کرد که کاندیدای اصلی ما را رد کردهاند!
روشنگری پیرامون تحولات این ایام، بسیار مهم است.
در یادداشت سناریوهای محتمل، به احتمال کاندیداتوری نامبرده و احتمال مهندسی معکوس سال ۹۲ اشاره شده است؛👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7206
#انتخابات۱۴۰۰
@rozaneebefarda
💢 قدردانی محمود عباس از مرجعیت نجف برای حمایت از فلسطین در دیدار با پاپ
◽️ «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از آیتالله العظمی سیستانی برای حمایتشان از فلسطین در دیدار با پاپ تشکر کرد.
🔻در متن نامه محمود عباس خطاب به آیتالله العظمی سیستانی آمده است:
🔹 مایه افتخار ماست که صمیمانهترین تهنیتها را به مناسبت فرا رسیدن سالروز "اسراء و معراج" پیامبر به جنابعالی تقدیم کنیم و سلامت و سعادت شما و خیر و شکوفایی مردم عزیز عراق و همه ملتهای بزرگ امتمان و بازپسگیری اراضی و مقدسات سلب شده آنها به ویژه بیتالمقدس را به میمنت این مناسبت فرخنده از خداوند مسألت کنیم.
🔹 با اهتمام سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به کشور عراق و دیدار تاریخی با شما را که در آن چالشهای بزرگ فرا روی ملتها در این شرایط سخت از طریق ایمان به خدا و رسالتهای آسمانی و اخلاق و وحدت و همبستگی و غلبه دادن خرد و حکمت بر خشونت و سرکوب مطرح شد، دنبال کردیم.
🔹از حمایت شما از مسائل منطقه، به ویژه حمایت شما از مساله عادلانه فلسطین و مبارزه مشروع ملت ما برای دستیابی به حقوق خود در زمینه آزادی و استقلال را ارج مینهیم.
@alnujaba
@rozaneebefarda
روایتی از تشییع پیکر آیتالله کاشانی در تهران
#حافظه_تاریخی_حوزویان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️ آیت الله کاشانی در اواخر سال 1340 به رحمت خدا رفتند. ایشان مجلس بزرگداشت آیتالله بروجردی را در اوایل همان سال برگزار کرده بودند. رحلت ایشان در منزل خودش بود.
▫️من به دلیل علاقهای که به ایشان داشتم، به سرعت خودم را به منزلشان رساندم. گفتند: جنازه ایشان را به مدرسه سپهسالار ـ شهید مطهریِ کنونی ـ برده و در آنجا عالمان و گروههای گوناگون مردم برای تشییع جنازه تجمع کردهاند.
▫️جمعیت بسیار زیاد بود، شاید شان کسی چون آیت الله کاشانی جمعیتی بیش از این را میطلبید. با این حال یادم هست، که جمعیت بسیاری در تشییع جنازه وی حاضر شدند.
▫️جنازه آقای کاشانی به صحن حضرت عبدالعظیم آمد. روبهروی بازار حضرت عبدالعظیم جنازه را بر زمین گذاشته و آقای سید محمد موسوی واعظ، معروف به موسویِ شاه عبدالعظیمی؛ در مقابل جنازه ایستاد و سخنرانی مفصلی در شان و مقام و موقعیت آیت الله کاشانی بیان کرد، که قابل توجه و تمجید بود، سپس جنازه او را به خاک سپردند.
▫️در مسجد جامع حضرت عبدالعظیم، مجلس ختمی به مناسبت شب هفت، یا چهلم آیتالله کاشانی برپا شد. آنگونه که در ذهنم هست، آقای شیخ عباسعلی اسلامی منبر رفت. نکتهای که خوب به یاد دارم، سخن او درباره تقوای آیت الله کاشانی بود. ایشان گفت: «آیتالله کاشانی یک روزی رئیس مجلس شورای ملی بود، یک روز فلان مقام را داشت، اما وقتی از دنیا رفتند، بقال و قصاب و نانوایی پامنار به خاطر خرید نسیه از او طلبکار بوده و فرزندان ایشان این مبلغ را پرداختند. این همه نشانه تقوا و زهد و تهذیب نفسِ آیت الله کاشانی است، که با آن همه جلال و جبروت، و آن همه موقعیت مملکتی، در شرایطی از دنیا رفت که برای مخارج زندگی مقروض بوده است».
[خاطرات سیدتقی موسوی درچهای، صص ۷۰_۷۱]
@rozaneebefarda
بیسوادی آمیخته با غرضورزی و تلاش مذبوحانه برای فاصلهگذاری بین نظام اسلامی و آیتالله سیستانی!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یکی از کانونهای سمپاشی رسانهای علیه روابط مستحکم بین مقام معظم رهبری و آیتالله سیستانی، حلقه موسوم به #پسران_سارا_شریعتی بود که شامل جمعی جامعهشناسی خوانده با پسزمینههای سکولار و ظاهر انقلابی نماست!
🔹اینان ملغمهای از افکار شریعتی و چپگرایی سوسیالیستی و در عین حال آموزههای مکتبی لیبرالیستی اند و در عین حال خود را زبان به اصطلاح اسلام سنتی هویتگرا معرفی میکنند!
▫️این جوان از یک طرف شاگرد سارا شریعتی است، از طرف دیگر با حلقه جامعهشناسی خوانده های باقرالعلوم(ع) و بعضا با آقای پارسانیا آمد و شد دارد! از طرف دیگر مرید و دست پرورده زائری است(از تشکیلات خانه در دهه ۷۰ تا تشکیلات خیمه در دهه ۹۰) از دیگر سو در محافل حوزویان سکولار سرک میکشد!
از نهادهای مختلف نظام پروژه میگیرد و در عین ژست اپوزسیون و مخالف خوانی دارد!
🔹در زمان #احمدینژاد او از سازمان ملی جوانان #یواشکی پول گرفت برای راهاندازی یک نشریه پرخرج! اما بعدا در ۸۸ در قامت یکی از مسئولان ستاد میرحسین ظاهر شد!
خلاصه عجیباند این جماعت!
▫️جهت اطلاع #سکولارهای_سرگردان!
آرمان فلسطین تعلق به طیف خاصی از عالمان شیعی ندارد و به شهادت اسناد، چه قبل و بعد از آغاز مبارزات و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بعنوان یک آرمان مشترک مطرح بوده است.
تلاش های مذبوحانه و ادبیات سازی بی ریشه، حقیقت را عوض نمیکند.
آیتالله سیستانی در مورد فلسطین آنگونه میاندیشد که سایر آیات میاندیشند.
@rozaneebefarda
تلاش مذبوحانه برای تطهیر جناب آقای #سیدحسن_مصطفوی!
آیا او نقش محوری در ساخت اشرافی حرم امام نداشته است؟
🔶حاشیه روزنه
۱. ارتکاز ذهنی مردم با توییت این و آن مرید رسانهای تغییر نمیکند. مردم آنچه دیدهاند را کنار نمیگذارند تا بافتههای رسانهای این و آن را باور کنند!
۲. رصد تولیدات رسانهای فرزند آقای مصطفوی برای قضاوت در مورد میزان اشرافیت یا سادهزیستی وی کافی است!
۳. اگر آقای مصطفوی واقعا سادهزیست هست، زندگی اش را مثل شهید رجایی و سایر مسئولان سادهزیست عصر انقلاب اسلامی، در معرض مردم بگذارد.
البته روایت سیاسیون متقی و مورد اعتماد هم کفایت میکند اما حتما مردم ادعاهای ژورنالیستهای اجارهای را باور نخواهند کرد.
و از قضا وقتی این جماعت بر امری اصرار میورزند، مردم بیشتر شک میکنند!
این نوع نظرسازی ها نشان میدهد حضور وی در انتخابات، کاملا جدی است و تیم حامیان او به حیث و بیث افتاده اند!
۴.حرم امام اگرچه با پول بیتالمال ساخته شده و از این نظر تمام دولتها از هاشمی تا روحانی در آن مشارکت داشتهاند اما مسئولیت مستقیم ساخت این بنای اشرافی، متوجه شخص تولیت حرم است ولاغیر!
۵. مقام معظم رهبری در هنگام سخنرانی در حرم امام، همان زیلوی ساده حسینیه امام خمینی را بر سنگفرشهای اشرافی حرم امام پهن کردند تا به همه اعلان کنند سادهزیستی یعنی چه!
#انتخابات۱۴۰۰
@rozaneebefarda
آیا این صحیح است که با پول بیتالمال رپرتاژ انتخاباتی بروند؟
جماران با بودجه عمومی اداره میشود و قرار بوده در خدمت انتشار آثار و اندیشههای امام باشد.
حالا در آستانه #انتخابات۱۴۰۰ و احتمال قوی برای کاندیداتوری جناب سيدحسن مصطفوی، وجهی ندارد که این رسانهها به کانون تبلیغات انتخاباتی شخص او تبدیل شوند.
این نحو اقدامات، ماهیت واقعی مدعیان خط امام را روشن میکند و نشان میدهد آنان تا چه اندازه از سیره و اندیشه امام دورند که از امکانات دولتی برای استفاده شخصی خود استفاده میکنند!
@rozaneebefarda
مظلومیت #آیتالله_کاشانی به روایت #امام_خمینی
#حافظه_تاریخی_حوزویان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️ ما در زمان خودمان هم آقای کاشانی را دیدیم. آقای [آیتالله سیدابوالقاسم] کاشانی از جوانی در #نجف بودند و یک #روحانی_مبارز بودند. مبارزه با استعمار، آن وقت البته انگلستان بود مبارزه با او.
▫️در ایران هم که آمدند تمام زندگی شان صرف همین معنا شد و من از نزدیک ایشان را می شناختم.
▫️در یک وقت وضع ایشان طوری شد که وقتی که ازمنزل می خواست حرکت کند فرض کنید بیایند به مسجدشاه، مسجدشاه مطلع می شد، در نظر داشتند، اعلام می شد، این طور بود وضع ایشان. بعدش دیدند که اگر یک روحانی در میدان باشد لابد اسلام را در کارمی آورد، این حتمی است و همین طور هم بود. از این جهت شروع کردند به جوسازی.
▫️آن طور جوسازی کردند که یک سگی را عینک به آن زدند ـ و آن طور که من شنیدم ـ عینک زدند و از طرف مجلس آوردند این طرف و به اسم آیتالله!
▫️و من خودم در یک مجلسی بودم که مرحوم آقای کاشانی وارد شد در آن مجلس، مجلس روضه بود، هیچ کس پانشد. من پاشدم و یکی از علمای تهران که الآن هم هستند و من جا دادم به ایشان ـ جا هم ندادند ـ.
▫️ این جو را درست کرده بودند برای آقای کاشانی که دیگر از منزلش نمی توانست بیرون بیاید، در یک اتاقی محبوس بود در منزلش طوری که نمی توانست بیرون بیاید. چند دفعه هم گرفتند چه کردند. آنجا هم شکست دادند، مسلمین را شکست دادند.
[صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۴۸]
@rozaneebefarda
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[ص 1 از 5]
🔸جوابیه استدلالی جناب آقای فقیهی بر یادداشتهای سروش محلاتی پیرامون #نقض_عهد_با_کفار، پاسخ وی را در پی داشت و اکنون جوابیه دوم جناب آقای فقیهی در ذیل به خوانندگان تقدیم میشود:
🔻سروش می گوید:
"از نظر عقلا مسئله دارای صور مختلفی است. مثلا گاه تعهد جنبه ضمنی دارد مثل شرط در ضمن عقد که عدم عمل بشرط، موجب بطلان عقد نیست بلکه عقد صحیح بوده و صرفا خیار اثبات میشود و گاه تعهد چند طرف دارد و از سوی یک طرف نقض میشود، که باز هم امکان بقای عقد از نظر عقلا وجود دارد و گاه عقد دارای مصالحی است که حتی پس از نقض از یک طرف، طرف مقابل نمیخواهد نقض متقابل آن را اعلام نماید و تعهدات خود را بشکل یک طرفه ادامه میدهد مثل کشوری که در برابر همسایه متجاوز به مرزهای خود باز هم تعهد خود را به همان مرزها اعلام مینماید. همه این موارد کاملا عقلائی است."
⚪️پاسخ:
صورت اولی که ایشان بیان کرده اند، ارتباطی با بحث ما ندارد؛ چرا که در اینجا تعهد در مقابل تعهد است نه اینکه تعهد در ضمن تعهد باشد. در اینجا شرط ضمن عقدی در کار نیست بلکه تعهد را پاره میکنند.
صورت دوم که تعهد چند طرف دارد، اگر تعهد یک طرف با مجموع اطراف من حیث المجموع باشد، با نقض یک طرف، کلّ تعهد منتفی میشود مگر بگویید تعهد با هر یک از آنها جدا جدا هست که این مورد قبول نیست و در پنج به علاوه یک، خلاف فرض است.
صورت سوم را ما هم منکر نیستیم ولی بقاء عهد در این صورت از جهت پایبندی به تعهد نخواهد بود بلکه به خاطر مصلحت دیگری است که عارض شده است وگرنه حکم اولی، وجوب نقض است.
علاوه بر مخدوش بودن مطلب، مثالی که ایشان در صورت سوم آورده اند، از بحث ما خارج است؛ زیرا در بحث تجاوز به مرزها، این کار با قطع نظر از تعهد بیرونی، تصرف در ملک غیر محسوب میشود و اشکال دارد. و انجام کار از سوی یک طرف دلیلی بر انجام حرام از سوی طرف مقابل نمیشود.
اما در بحث ما موضوع قرارداد، تعهدی است که تا قبل از تعهد، الزام شرعی روی آن نبوده و لزوم عمل به آن از جهت عهد است. در موضوع تجاوز مرزی قبل از تعهد، تصرف و تجاوز حرام بوده است.
⚫️سروش در قسمت دیگری از مطالبش آورده است:
"الف) اگر این آیات امضای بنای عقلا باشد، پس ابتدا باید مشخص کرد که بنای عقلا بر "وجوب" نقض در برابر نقض عهد است و آن را یک "حکم تکلیفی" میدانند یا عقلا نظر به جواز نقض داده و طرف مقابل را برای نقض متقابل "ذی حق" و مجاز میدانند تا بر طبق مصلحت خود تصمیم بگیرد؟
کسی که آیات را ناظر به بنای عقلا میداند، نمیتواند از آنها استفاده وجوب کند. وجوب در بنای عقلا نسبت به نقض وجود ندارد.
ب) اگر این آیات ناظر به حکم عقلاء و امضایی نباشد و جنبه تاسیس داشته باشد، در این صورت "منطوق" آیه (فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لهم) فقط محدود بودن "وجوب" استقامت مسلمانان را در حد تعهد کافران اثبات میکند و این وجوب محل بحث نیست. پس باید برای وجوب نقض به "مفهوم" آیه استناد کرد و مفهوم هم بیش از "عدم وجوب" استقامت بر عهد در صورت نقض از سوی دشمنان نیست. پس ادعای وجوب نقض در صورت دوم ربطی به آیه ندارد. از این رو نباید گفت: «وفای به پیمان، منوط به وفای طرف مقابل شده است» بلکه "وجوب وفای به پیمان" منوط است و با انتفاء شرط "وجوب" منتفی میشود و نه جواز.
درباره آیه دوم (فانبذ الیهم) در ادامه، بحث خواهیم کرد."
🔘پاسخ:
با توجه به اینکه بعد از نقض طرف مقابل، عهد منتفی میشود، دیگر موضوعی نیست تا حکمی بر آن مترتب شود و مقصود از وجوب نقض، عدم موضوع تعهد است پس بحث اینکه وجوب نقض، حکم تکلیفی است لغو است بلکه حکم عقلا به عدم بقای تعهد است.
با توجه به پاسخی که در قسمت قبل بیان کردیم مشخص میشود که بنای عقلا در این مسأله وجود دارد؛ زیرا در اینگونه معاهدات که دو طرف امتیازاتی به یکدیگر میدهند تا به مصلحت مهمتری دست پیدا کنند، وقتی آن مصلحت حاصل نشود، دادن امتیازات و محروم کردن خود از برخی حقوق، جز ضرر چیزی نخواهد بود و قطعا در اینگونه موارد، بنای عقلا بر عدم بقای تعهد است.
بنابراین امضایی بودن آیات نسبت به بنای عقلا مشکلی ندارد و مورد خدشه نیست؛ زیرا با نقض طرف مقابل، موضوع تعهد منتفی شده است در حالی که حکم باید روی موضوع بیاید.
اگر بر فرض، این آیات در مقام تأسیس هم باشند، اشکال شما وارد نیست؛ زیرا درست است که مفهوم آیه، عدم وجوب است ولی عدم وجوب با حرمت نیز سازگار است نه اینکه عدم وجوب به معنای جواز باشد.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 2 از 5]
⚫️سروش در قسمت دیگری از نقد خود، چنین می گوید:
"این اشکال شگفت آور است، با صرف نظر از اینکه قائلان به وجوب نقض، برای رهبری تعیین «تکلیف» میکنند در حالیکه این نظریه برای او اثبات «اختیار» میکند.
اولا: بحث در این است که خدا برای حاکم اسلامی تعیین تکلیف کرده است یا نه؟ یعنی بحث درباره یک موضوع کلی فقهی است که در این مساله، اقتضای ادله وجوب است یا جواز؟ و کسی وارد بحث مصداقی نشده و و نعوذ بالله برای مقامی تعیین تکلیف نکرده!
آیا ناقد محترم معتقد است که کسی به اظهارنظر در ابواب فقهی مرتبط با حکومت بپردازد و یا مثلا اگر درباره آیات جهاد بحث کند، در حریم نایب امام زمان وارد شده است؟!!
ثانیا: فرضا بحث مصداقی هم باشد و کسی بخواهد مستندات یک حکم ولایی در مورد خاصی را نقد کند، بحث علمی چه اشکالی دارد؟ و آیا نشان دادن اشکال یک فتوی و یا حکم "نقض" آن حکم است؟ خوشبختانه فقهای بزرگ تصریح کرده اند که بیان خطای حاکم، رد بر حاکم نبوده و ممنوع نیست(جواهر الکلام، ج۴۰، ص۱۰۵(
ثالثا: اگر احیانا از سوی حاکم اسلامی تمایلی برای طرح نقدها نباشد و مثلا به مجلسِ خبرگان بفرمایند که"خبرگان کارِ نقد ندارد"(22/2/77) این نظر نیز قابل نقد بوده و تکلیف را از دیگران سلب نمیکند.
بهرحال منع حوزه از ورود به مباحث حکومتی، گویای زمینه وقوع یک انحراف در حوزه فقه پر افتخار تشیع است که باید بزرگان حوزه چارهای برای آن بیاندیشند و گرنه فاجعه حوزه های اهل سنت در اینجا نیز تکرار خواهد شد."
⚪️پاسخ:
اولا: ما برای فقیه تعیین تکلیف نکردیم بلکه سخن ما این است اقتضای ادله و حکم اولی، وجوب نقض است و اقدامی که از سوی ولی فقیه در این مسأله انجام شد، مطابق با ادله بود.
اگر ایشان مصلحت را در عدم نقض میدیدند، ما باز هم قبول میکردیم و آن را به عنوان حکم ثانوی میدانستیم.
پس سخن ما صرفا برای اثبات این مطلب بود که اقدام ایشان مطابق با ادله بوده است و استدلال ایشان به آیه شریفه مشکلی نداشته است.
ثانیا: بحث فقهی در مورد مسائل حکومتی اشکالی ندارد. همان طور که تاکنون نیز دأب فقهای عظام بر همین بوده است. حتی انتقاد نسبت به برخی موضع گیریها و بیان خطای حاکم هیچ اشکالی ندارد. ولی به شرط اینکه موجب تضعیف حاکم نشود. گاهی انتقاد از حاکم به گونه ای صورت میگیرد که عملا موجب تضعیف ولی فقیه است و در این صورت درست نیست. اینکه بعد از سخنان مقام معظم رهبری با انتشار یادداشتی، آیه مورد استناد ایشان به چالش کشیده شود، عملا موجب تضعیف است و درست نخواهد بود. در اینگونه موارد میتوان نقد را به طور محرمانه بیان کرد و لزومی به انتشار آن در فضای مجازی نیست.
ثالثا: نقل قولی که ایشان از مقام معظم رهبری داشته اند، نقل ناقصی بوده و هرگز ایشان راه نقد را نبستهاند. برای واضح شدن مطلب، متن کامل سخنان مقام معظم رهبری را میآوریم تا اشکال کار ناقد محترم مشخص شود:
"انتخابات خبرگان، انتخاباتی است که به عقیدۀ من مهمّ است. البته مجلس خبرگان، برخلاف ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، کار نقد ندارد؛ برای یک «لحظه»، منتظر مینشینند، لیکن آن لحظه (لحظه انتخاب رهبر)، بسیار مهمّ است. بنده هم هیچ چک و سند و سفتهای از خدای متعال نگرفتهام که تا ده روز دیگر، یا یک ماه دیگر، یا شش ماه دیگر، یا یک سال دیگر، زنده خواهم بود! من هیچ تضمینی ندارم. ممکن است من یک ساعت دیگر نباشم، کاملا ممکن است، نه اینکه بخواهیم تعارف کنیم.
پس باید خبرگانی وجود داشته باشند که به مجرّد اینکه این شخص، زمین افتاد، یک نفر دیگر را اقامه کنند. کما اینکه بعد از رحلت امام، این کار به سرعت انجام گرفت و با قطع نظر از نوع انتخابی که آنها کردند (که من خودم را حقیر میدانم) نفس این کار و سرعت عمل، بسیار کار مفید و گرهگشایی بود. از این جهت، کار خبرگان بسیار مهمّ است. باید آدمهای امین و درست و حسابی انتخاب شوند و منتظر بنشینند. البته آقایان هر سال یک جلسه دارند که دور هم مینشینند و بحث میکنند. این یک جلسه، برایشان لازم و ظاهراً مفید است.
ممکن است سالهای متمادی بگذرد، به آن انتخاب اساسی نیاز پیدا نکنند، اما یک لحظه که انتخاب میکنند، این مجلس، خیلی اهمّیت پیدا میکند.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران، (22/02/1377)"
همانطور که مشخص است منظور از کار نقد نداشتن مجلس خبرگان، اقدام بالفعل است یعنی مجلس خبرگان در زمانهای خاصی نقش پیدا میکند. پس کلمه «نقد» در این عبارت به معنای انتقاد کردن نیست.
شایسته است در هنگام نقل قول از افراد، مخصوصا افرادی مثل مقام معظم رهبری، دقت کامل را داشته باشیم تا موجبات بدفهمی برای خود و سایرین به وجود نیاید.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 3 از 5]
⚫️سروش در ادامه در پاسخ به اشکالی که مربوط به امر بعد از حظر بود، نوشته است:
"این مباحث خارج از ادعای حقیر است. و طرح آن بعنوان اشکال بیمورد است. بحث درباره امر در مقام "توهم حظر" است، نه امر "عقیب حظر ". آیا تفاوت این دو بر استاد محترم مخفی مانده است؟!
همانگونه که ایشان متذکر شده اند آیه مربوط به فرض "خوف از خیانت" است، پس موضوع "وقوع خیانت" نیست تا اگر حظر و منع، مشروط به متعهد بودن طرف مقابل است ، امر بعد از حظر بی معنا شود .
به بیان روشنتر : برای نقض عهد متقابل در برابر دشمن دو صورت مطرح است:
ا. فرض اقدام دشمن به نقض و وقوع خیانت
۲. فرض نگرانی از نقض و احتمال خیانت او
آیه «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً...» مربوط به فرض دوم است. لذا توهم حظر جا دارد یعنی "احتمال" میدهیم که نهی از نقض در این فرض هم وجود داشته و تا خیانت آنها تحقق نیافته باشد ، اجازه نداشتم باشیم دست باقدام زده و نقص عهد پیش دستانه بکنیم."
⚪️پاسخ:
وقتی آیه در صورت خوف خیانت، امر به نقض میکند، مشخص است که در صورت وقوع خیانت، به طریق اولی باید نقض صورت بگیرد. پس حتی اگر نسبت به فرض خوف خیانت، توهم حظری وجود داشته باشد، در بحث ما که خیانت واقع شده است، هیچ گونه توهم حظری وجود نخواهد داشت. علاوه بر اینکه با تحقق نقض، عهدی وجود ندارد.
با این توضیحی که داده شد، سایر اشکالاتی که در این مورد مطرح شده بود، نیز پاسخ داده میشوند؛ زیرا محل بحث ما وقوع خیانت است و در صورت وقوع خیانت، قطعا بنای عقلا بر نقض وجود دارد؛ زیرا عهدی وجود ندارد.
⚫️سروش در قسمت دیگری از نقدهایش گفته است:
"بله امر بعد از حظر دلالت بر جواز و اباحه میکند و با وجوب هم سازگار است و برای وجوب نمیتوان به آن استناد کرد؛ ولی چه کسی اینگونه استدلال کرده است؟ آیا بنده به آیه استناد کردم تا جواز خاص را اثبات کنم و یا بنده خدشه در استدلال برخی بزرگان کردم که برای "وجوب فعلی" نقض به آیه تمسک نمودند؟!!
بعلاوه استاد که آیه را برای اثبات لزوم نقض کافی ندانسته اند، مجددا دلیل عقلایی را ضمیمه آیه نموده تا حکم نقض را نتیجه بگیرند ولی این ضمیمه بی فایده است چون در بنای عقلا با این تقریر، حکم به "وجوب نقض" وجود ندارد. لغویت در نزد عقلا مستلزم حکم تکلیفی حرمت نقض نکردن نیست.
پس در نظر استاد محترم که مبنا را بنای عقلا قرار داده اند، آیه بر وجوب دلالت ندارد و ایشان هم تلویحا استناد بعض الاعاظم به آیه قرآن را رد کرده اند!"
⚪️پاسخ:
این قسمت از نوشته ایشان خیلی عجیب است. ما که گفتیم بنای عقلا بر نقض است و حکم اولی، وجوب نقض است. مقام معظم رهبری برای کنار گذاشتن تعهدات به این آیه استناد فرمودند و ما توضیح دادیم که این استناد درست بوده و اشکالی وارد نیست.
اینکه ایشان به ما اینگونه نسبت دادهاند که آیه را برای اثبات لزوم نقض کافی ندانسته و دلیل عقلایی را ضمیمه کرده ایم، درست نیست؛ زیرا برای فهم آیات و روایات قطعا باید به قرائن توجه کرد و از جمله آنها قرائن عقلی است که به منزله قرینه متصله، در شکل گیری ظهور ادله، نقش مهمی دارند. پس نمیتوان به خاطر کمک گرفتن از قرائن عقلی، آیه را متصف به عدم دلالت کرد.
در مورد بنای عقلا بر نقض هم، باید گفت لغویت، کمترین تالی فاسدِ ماندن در قرارداد نقض شده است. تضعیف جبهه خودی، جرأت پیدا کردن دشمن بر نقضهای بعدی، زیادی خواهی دشمن و... از جمله نتایج آشکار این اقدام خواهد بود که با توجه به این موارد، شبهه ای در بنای عقلا وجود نخواهد داشت.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 4 از 5]
⚫️سروش در مورد بحثهایی که درباره ماده (نبذ) مطرح شده بود نیز می گوید:
" در اینجا این نکات قابل توجه است:
۱. از میان کتابهای لغت، انتخاب کتاب العین و صرفا استناد به آن، با توجه به تردیدهایی که نسبت به آن وجود دارد، شایسته نیست.
۲. ماده و ریشه لغت برای فهم اشتقاقات و ترکیبات کافی نیست. لذا در همین جا کتابهای معتبر لغت، پس از آنکه ماده «نبذ» را معنی کردهاند، خصوص ترکیب «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» را معنی نمودهاند. ناقد محترم اصلا به "علی سواء" و تاثیر آن در معنی آیه توجه نکرده است.
۳. در کتب لغت، چون مفهوم لغوی "نبذ" و افکندن را در تبیین آیه کافی ندانسته است، لذا به ناچار، «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» را معنی کردهاند: اگر با گروهی توافقی داشته باشی و نگران نقض عهد آنان باشی، تو پیش دستی به نقض نکن تا اینکه به آنها قصدت را اعلام کنی و تو و آنها در آگاهی از نقض برابر و مساوی باشید. «المعنى: إِن كان بينك و بين قوم هدنة فخفت منهم نقضاً للعهد فلا تبادر إِلى النقض حتى تلقي إِليهم أَنك قد نقضت ما بينك و بينهم، فيكونوا معك في علم النقض و العود إِلى الحرب مستوين.»(لسان العرب، ۵۱۲/۳ تاج العروس ۴۰۰/۵ و رک:مصباح المنیر)
۴. روشن شد که "نقض" و "اعلام" دو معنای نبذ نیست و خصوصیت معنا در ترکیب این جمله و مستفاد از "علی سواء" است.
۵. اعلام و نقض، مشترک معنوی نبوده و مفهوم جامع ندارند.
۶. در یادداشت بنده هرگز «لغت» نبذ به «اعلام» معنی نشده است بلکه گفته شده در تفسیر دو معنی برای آن آورده اند؛یکی اعلام که در تفسیر طبری از عامه (۸۶/۱) و التبیان از خاصه (۶۱/۱) آمده ودیگری القاء همراه اعلام که در بسیاری از تفاسیر دیده میشود(مجمع البیان و المیزان و...)
۷. ترجمه این آیه که در ابتدای نقد آمده و با نادیده گرفتن علی سوا، ایه را بمعنی نهی از نقض عهد دانسته اند، قطعا صحیح نیست واگر با همین ترجمههای متعارف امروزی هم تطبیق شود(مکارم، انصاریان، آیتی، فولادوند و...) خلل آن آشکار میشود. آیه میگوید وقتی علائم خیانت از سوی دشمنان آشکار شد، تو هم به آنها اعلام کن که میخواهی نقض کنی تا در شرایط مساوی باشید، نه آنکه مخفیانه نقض کنی که این کار خیانت است و خداوند خیانت کاران را دوست ندارد.
۸. دستور اصلی آیه امر به اعلام است.
بر اساس نظر امثال شیخ طوسی که «انبذ الیهم» را «أعلِمهم»(اعلام کن) معنی کرده اند، آیه دلالت بر حکم نقض ندارد. براساس نظر دیگر هم آیه متضمن دو امر نیست تا دلالت بر دو حکم کند چه اینکه ملازمهای هم بین حکم مصرح در آیه (وجوب اعلام) با وجوب اصل نقض نیست. به علاوه ذیل آیه در نهی از خیانت، قرینه آن است که حکم مورد نظر، همان مخفی نگاه داشتن تصمیم به نقض است که خداوند از آن نهی فرموده است."
پاسخ:
اولا: ذکر کتاب «العین» به عنوان نمونه بوده و یادداشت کوتاه، گنجایش ارجاعات زیاد را ندارد. در کتاب های زیادی این معنا ذکر شده است مانند: معجم مقاییس اللغة، ج5، ص380؛ لسان العرب، ج3، ص511)؛ تاج العروس، ج5، ص399؛ صحاح، ج2، ص571؛ المحیط فی اللغة، ج10، ص87؛ مجمع البحرین، ج3، ص188؛ مصباح المنیر، ج2، ص590.
ثانیا: معنای «علی سواء» مشخص است و تأثیری در پذیرش معنای ایشان ندارد. عبارتی که ایشان از برخی لغویین نقل کرده اند نیز هم اشاره به مساوات در علم به نقض و هم اشاره به خود نقض دارد. صِرف مساوات در علم، متضمن نکته خاصی نیست که به آن توجه داده شود، بلکه مهم مساوات در عمل است و این نکته از کلام برخی از مترجمینی که ناقد محترم نام بردند نیز قابل استفاده است: "و اگر از خيانت و پيمانشكنى گروهى [كه با آنان همپيمانى] بيم دارى، پس به آنان خبر ده كه [پيمان] به صورتى مساوى [و طرفينى] گسسته است زيرا خدا خائنان را دوست ندارد" (ترجمه انصاریان)
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
جوابیه دوم جناب آقای استاد شیخ محسن فقیهی به آقای سروش محلاتی
[ص 5 از 5]
⚫️سروش در آخرین قسمت اشکالات خود اینگونه مینویسد:
"به نظر فقهای بزرگ، آیه درصدد بیان وجوب اعلام است؛ علامه حلی میگوید: «یعنی اعلمهم بنقض عهدهم حتی تصیر انت و هم سواء فی العلم»(تذکره،ج۹،ص ۳۷۸) صاحب جواهر هم میگوید: «ای اعلمهم نقض عهدهم حتی تکونون سواء فی ذلک»(جواهر، ج۲۱، ص۲۹۴) پس معنی آیه وجوب موکد اعلام در فرض نقض است و علت مناسب آن را ذکر فرموده است ولی آیه نسبت به حکم اصل نقض ساکت است.
عقلاء در موارد «احتمال نقض» از طرف مقابل، اقدام به نقض را لازم و قطعی نمیدانند چون احکام آنها صرفا در محدوه ضرورتهای اجتماعی است و وجوب نقض مبتنی بر ضرورت نیست. در بنای عقلا حکم تعبدی وجود ندارد و وقتی عقلا رویهای را در نظام اجتماعی "ضروری" تشخیص ندهند، حکم به "وجوب" آن نمیدهند."
⚪️پاسخ:
همان طور که قبلا اشاره شد، محل بحث ما در مورد وقوع نقض است نه خوف نقض. وقتی آیه شریفه تکلیف ما را در فرض خوف مشخص کرد، در صورت وقوع نقض به طریق اولی باید نقض کرد و بنای عقلا در فرض وقوع خیانت، وجود دارد. حتی آیت الله جوادی آملی به این نکته اشاره کرده اند که در فرض وقوع خیانت، نیازی به اعلام نیست: « بر این پایه نبذ عهد هنگام ظهور علائم پیمان شکنی است اما با روشن شدن نقض عهد و آشکار گشتن به هم ریختن آن نیازی به نبذ نیست؛ چون عهدی نمانده است تا نبذ شود» (تفسیر تسنیم، ج32، ص629)
همانگونه که از این عبارت مشخص است، حتی در نظر گرفتن معنای اعلام برای «نبذ» نیز مانع از فهم حکم مسأله مورد نظر ما نشده است؛ زیرا قرائن عقلی همیشه باید در کنار متن مورد توجه قرار بگیرند.
خداوند به همه ما توفیق فهم درست دستورات دینی و عمل به آنها را عنایت بفرماید.
@rozaneebefarda
امام با نشر درسهای نهجالبلاغه منتظری هم موافق نبود
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹حجتالاسلام رحیمیان:
آخرین مطلبی هم که از حضرت امام راجع به «پاسدار اسلام» به یاد دارم مربوط به هفتههای آخر عمر شریفشان، یعنی بعد از انتشار نامه فروردین ۶۸ درباره عزل آقای منتظری است. در جلسهای که با بعضی از همکاران مجله داشتیم، در باره این موضوع بحث شد که آیا شرح نهجالبلاغه آقای منتظری را که چند سالی بود در مجله چاپ میشد ادامه بدهیم یا نه؟ به استناد نامه حضرت امام جواب منفی بود، اما به استناد نامه ۸/۱/۶۸ جواب مثبت بود. سرانجام در جلسه به جمعبندی مشترکی نرسیدیم. بنده گفتم فردا صبح خودم از حضرت امام کسب تکلیف میکنم و بحث تمام شد.
فردا صبح بعد از انجام کارهای یومیه در محضر حضرت امام، عرض کردم: «آقا سالهاست که درس نهجالبلاغه آقای منتظری در مجله «پاسدار اسلام» چاپ میشود. این مطالب صرفاً علمی هستند. آیا با توجه به نامه ۸/۱/۶۸ میتوانیم ادامه دهیم؟ حضرت امام قبل از آنکه جمله تمام شود، با قاطعیت فرمودند: «این کار را نکنید.» و به این ترتیب ادامه آن درسها برای همیشه منتفی شد.
🔶حاشیه روزنه
اینکه برخی جریانهای حوزوی نه فقط بعد از ماجرای سیدمهدی هاشمی، که بعد از سخنرانی سیاه منتظری در ۲۲ بهمن ۶۷(که منجر به نگارش منشور روحانیت شد) و حتی بعد از عزل او از قائممقامی، همچنان به دنبال نشر افکار و آثارش بودند، از عجائب روزگار ماست!
با این حال، تعبد نسبت به امام و منقطع شدن این روند در مجله پاسدار اسلام(که از مروجان اصلی آقای منتظری در دهه ۶۰ بود) قابل تقدیر است.
نکته دیگر، صراحت امام خمینی در برخورد با نحلههای انحرافی است. ایشان در مواجهه با جریان منتظری، بسیار صریح و قاطع عمل کردند ولی برخی مدعیان خط امام، در این امر فرسنگها با ایشان فاصله داشته و دارند.
@rozaneebefarda
29.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|| یک پاسخ علمی محکم به روحانی
ضرورت پرهیز از تفسیر به رأی و تأویل آیات به تناسب دیدگاههای سیاسی جناحی
نقد جناب آقای استاد #کعبی(نائب رئیس جامعه مدرسین) بر اظهارات تحریفآمیز #حسن_روحانی پیرامون #نقض_عهد_کفار
🔶حاشیه روزنه
گذشته از روحانی، برخی تئوریسینهای حوزوی برجامیان از جمله آقای #سروش_محلاتی نیز برداشتهای مشابهی از آیات سوره انفال ارائه کرده بود که طبعا همین نقدها به یادداشتهای آقای محلاتی هم وارد است و چنانچه وی پاسخ درخوری داشته باشد، طبعا در روزهای آتی ارائه خواهد کرد.
در غیر اینصورت این پاسخ علمی آقای کعبی را باید حسن ختام بحث جنجالی اخیر دانست که امیدواریم نقطه پایان برداشتهای تحریفآمیز برجامیان از قرآن باشد.
سیره خطرناک برجامیان در #تفسیر_جناحی از آیات قرآن کریم که به تصریح متخصصان، مصداق بارز تفسیر به رأی است، در بلندمدت عواقب خطیری برای تشیع دارد که امید است بزرگان و نخبگان حوزه علمیه قم مثل همیشه در مقابل این قبیل تحریفات، محکم بایستند.
@rozaneebefarda
برگزیدگان نخستین جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی معرفی شدند
🔻اسامی آثار برگزیده را در روزنه مشاهده کنید:👇
@rozaneebefarda
اسامی آثار برگزیده نخستین جایزه «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی»
[صفحه ۱ از ۲]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
الف) آثار منتخب بخش تشویقی ـ رقابتی (1357ـ1395)
کلیات
رتبه 1. روزشمار انقلاب اسلامی، بهاهتمام: میرزاباقر علیاننژاد و دیگران، تهران: سورة مهر، 1377ـ1395، 14 ج.
رتبه 2. داستان سیاسی؛ داستان انقلاب: سیری در ادبیات داستانی سیاسی ایران و جهان، تألیف محمد حنیف، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی، 1395، 736 ص.
رتبه 3. فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1391، 566 ص.
رمان تاریخی
رتبه 1. گرگسالی، نوشتة زندهیاد امیرحسین فردی، تهران: سورة مهر، 1392، 404 ص.
رتبه 2. عاشقی به سبک ونگوگ، نوشتة محمدرضا شرفی خبوشان، تهران: شهرستان ادب، 1393، 212 ص.
رتبه 3. مفتون و فیروزه، نوشتة سعید تشکری، تهران: نیستان، 1393، 2 ج.
اسناد و پژوهشهای اسنادی
رتبه 1. سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تدوین: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1386، 22 ج.
رتبه 2. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تدوین: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، 25 ج.
رتبه 3. اسناد لانه جاسوسی، تدوین: مرکز نشر اسناد لانة جاسوسی، تهران: مرکز نشر اسناد لانة جاسوسی، 1365ـ1366، 77 ج.
مستندنگاری
رتبه 1. انقلاب به روایت اکبر ناظمی: عکسهای منتشرنشده از وقایع سال 1357، بهکوشش اکبر ناظمی، تهران: سورة مهر، 1388، 128 ص.
تاریخ شفاهی
رتبه 1. خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، بهاهتمام محمد رجبی و محمدحسن رجبی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، 1008 ص.
رتبه 2. خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، بهاهتمام علیرضا کمری، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1390، 360 ص.
رتبه 3. عشق و تلاش: خاطرات حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد حجتیکرمانی مشتمل بر: زندگی خصوصی، تهیه و تنظیم: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران: مؤسسة چاپ و نشر عروج، 1395، 734 ص.
تحقیقات و پژوهشهای تاریخی
رتبه 1. نهضت امام خمینی(ره)، تألیف سیدحمید روحانی، تهران: مؤسسة چاپ و نشر عروج، 1382، 1308 ص.
رتبه 2. ظهور و سقوط پهلوی: خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ج 2، تألیف عبدالله شهبازی، تهران: اطلاعات، 1382، 736 ص.
رتبه 3. فراتر از روش «آزمون و خطا»: زمانه و کارنامه آیتالله العظمی آقاسیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی صاحب عروه، تألیف زندهیاد علی ابوالحسنی (منذر)، تهران: مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1390، 752 ص.
خاطرات
رتبه 1. نقد عمر: زندگانی و خاطرات علی دوانی، تألیف زندهیاد علی دوانی، تهران: نشر رهنمون، 1384، 610 ص.
رتبه 2. خاطرهها، تألیف محمد محمدیریشهری، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، 534 ص.
رتبه 3. زوایای تاریک، تألیف زندهیاد جلالالدین فارسی، تهران: انتشارات حدیث، 576 ص.
کودک و نوجوان
رتبه 1. فصل پنجم: سکوت، نوشتة محمدرضا بایرامی، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1390، 172 ص.
رتبه 2. پایان شب سیه، نوشتة جعفر ابراهیمی (شاهد)، تهران: محراب قلم، 1380، 248 ص.
رتبه 3. تنگه زاغ، نوشتة هادی حکیمیان، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1394، 134 ص.
@rozaneebefarda
ادامه👇
اسامی آثار برگزیده نخستین جایزه «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی»
[صفحه ۲ از ۲]
ب) آثار منتخب بخش رقابتی (1396ـ1397)
رمان تاریخی
برگزیده
ـ باران تمشک، نوشتة مصطفی فعلهگری، تهران: سورة مهر، ۱۳۹۷، ۲۰۳ ص.
شایستة تقدیر
ـ رؤیای آقتاریم، نوشتة مصطفی جمشیدی، مشهد: آستان قدس رضوی، شرکت بهنشر، 1396، 108 ص.
اسناد و پژوهشهای اسنادی
برگزیده
ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان مازندران، تألیف محمدباقر نوذری گرمهخانی و همکارانشان در مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1397، 12 ج.
شایستة تقدیر
ـ نفوذ بهائیان در حکومت پهلوی به روایت اسناد، تألیف مجتبی مجدآبادی، تهران: مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1396، 724 ص.
مستندنگاری
برگزیده
ـ پایان مجسمه: فرهنگ مردم کاشان در انقلاب اسلامی، تألیف موسی کیخا، تهیه و تدوین هادی لطفی (واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهة فرهنگی انقلاب اسلامی دفتر کاشان)، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۶، ۴۴۰ ص.
شایسته تقدیر
ـ دارساوین: یادداشت روزانه فتحالله جعفری 59ـ1352 بههمراه توضیحات تکمیلی و شرح وقایع، مصاحبه و تدوین: سعید علامیان، تهران: سورة مهر، ۱۳۹۷، 546 ص.
خاطرات
برگزیده
ـ خون دلی که لعل شد: خاطرات حضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای (مدظله) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی، گردآورنده: محمدعلی آذرشب، ترجمة محمدحسین باتمانغلیج، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، وابسته به مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، 1397، 412 ص.
تاریخ شفاهی
شایستة تقدیر
دو کتاب زیر بهصورت مشترک انتخاب شدند:
ـ انقلاب اسلامی در اراک به روایت مردم، مصاحبه و تدوین: مریم حاجیزاده و ساره مشهدیمیقانی، برای حوزة هنری انقلاب اسلامی استان مرکزی، قم: اندیشة صادق، 1397، 256 ص.
ـ هشت میلیمتر از انقلاب: خاطرات شفاهی علی میرقطبی، تألیف محمد اصغرزاده، تهران: دفتر نشر معارف، وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، 1396، 136 ص.
تحقیقات و پژوهشهای تاریخی
شایستة تقدیر
ـ حوزه نجف و تحولات سیاسی ایران از جنبش مشروطه تا انقلاب اسلامی 1285ـ1357ش، تألیف حمید بصیرتمنش، تهران: پژوهشکدة امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، معاونت پژوهشی، 1397، 500 ص.
کودک و نوجوان
برگزیده
ـ پاییز مزة خرمالو میدهد، نوشتة زهرا حیدری، تهران: انتشارات قدیانی، 1397، 368 ص.
شایستة تقدیر
7. رؤیای بعد از ظهر، نوشتة نیلوفر مالک، تهران: سورة مهر، 1396، 64 ص.
@rozaneebefarda
◼️ بیست و ششمین سالروز رحلت یادگار امین امام و یار وفادار مقام معظم رهبری، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سیداحمد خمینی گرامی باد.
جهت شادی روح مطهر ایشان صلوات و فاتحهای نثار کنیم.
@rozaneebefarda
وصایای عرفانی امام خمینی خطاب به فرزندش حاج سیداحمد خمینی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه و الصّلاة و السّلام علی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله
وصیتی است از پدری پیر که عمری را با بطالت و جهالت گذرانده، و اکنون به سوی سرای جاوید می رود با دست خالی از حسنات و نامه ای سیاه از سیّئات، با امید به مغفرت اللَّه- و رجاء به عفو اللَّه است- به فرزندی جوان که در کشاکش با مشکلات دهر، و مختار در انتخاب صراط مستقیم الهی- که خداوند به لطف بی کران خود هدایتش فرماید- یا خدای ناخواسته انتخاب راه دیگر- که خداوند به رحمت خود از لغزشها محفوظش فرماید. فرزندم! کتابی را که به تو هدیه می کنم شمّه ایست از صلاة عارفین و سلوک معنوی اهل سلوک؛ هر چند قلم مثل منی عاجز است از بیان این سفرنامه. و اعتراف می کنم که آنچه نوشته ام از حدّ الفاظ و عباراتی چند بیرون نیست، و خود تا کنون به بارقه ای از این شمّه دست نیافتم.
پسرم! آنچه در این معراج است غایة القصوای آمال اهل معرفت است که دست ما از آن کوتاه است (عنقا شکار کس نشود دام بازگیر) لکن از عنایات خداوند رحمان نباید مأیوس شویم که او- جلّ و علا- دستگیر ضعفا و معین فقراء است.
عزیزم! کلام در سفر از خلق به حق، و از کثرت به وحدت، و از ناسوت به ما فوق جبروت است، تا حدّ فنای مطلق که در سجده اول حاصل شود، و فنای از فنای که پس از صحو، در سجده دوم حاصل گردد. و این تمام قوس وجود است مِن اللَّه و الی اللَّه. و در این حال، ساجد و مسجودی و عابد و معبودی در کار نیست: هُوَ الأَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ.
پسرم! آنچه در درجه اول به تو وصیت می کنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنی، که این شیوه جُهّال است؛ و از معاشرت با منکرین مقامات اولیا بپرهیزی، که اینان قُطّاع طریق حق هستند.
فرزندم! از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است، که به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولیّ و صفیّ او- جلّ و علا- سرباززد. و بدان که تمام گرفتاریهای بنی آدم از این ارث شیطانی است که اصل اصول فتنه است؛ و شاید آیه شریفه وَ قاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّه «3» در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیطان بزرگ و جنود آن که در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ریشه دارد، باشد. و هر کس برای رفع فتنه از درون و برون خویش باید مجاهده نماید. و این جهاد است که اگر به پیروزی رسید همه چیز و همه کس اصلاح می شود.
پسرم! سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست به بعض مراحل آن. همّت کن و از هواهای نفسانیه که حدّ و حصر ندارد، بکاه، و از خدای متعال- جلّ و علا- استمداد کن که بی مدد او کس به جایی نرسد.
و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابی و یابیم به تحقّق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، و لو به قدر طاقت خویش، شمّه ای از مقصد و مقصود اولیای خدا را استشمام نمودیم، و دورنمایی از صلاة معراج سیّد انبیا و عرفا- علیه و علیهم و علی آله الصلاة و السلام- را مشاهده کردیم؛ که خداوند منّان ما و شما را به این نعمت بزرگ منّت نهد. راه بس دور است و بسیار خطرناک و محتاج به زاد و راحله فراوان، و زاد مثل من یا هیچ یا بسیار اندک است، مگر لطف دوست- جلّ و علا- شامل شود و دستگیری کند.
[صفحه1 از 2]
لینک بخش دوم نامه امام:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/309
@rozaneebefarda
وصایای عرفانی امام خطاب به فرزندش حاج سید احمد خمینی
[صفحه2 از 2]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
لینک بخش نخست نامه امام:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/307
عزیزم! از جوانی به اندازه ای که باقی است استفاده کن که در پیری همه چیز از دست می رود، حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده صلاح و اصلاح در زمان پیری می دهد تا جوانی با غفلت از دست برود، و به پیران وعده طول عمر می دهد. و تا لحظه آخر با وعده های پوچ انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او بازمی دارد تا مرگ برسد، و در آن حال ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، می گیرد.
پس در جوانی که قدرت بیشتر داری به مجاهدت برخیز، و از غیر دوست- جلّ وعلا- بگریز، و پیوند خود را هر چه بیشتر- اگر پیوندی داری- محکم تر کن؛ و اگر خدای نخواسته نداری، تحصیل کن و در تقویتش همّت گمار، که هیچ موجودی جز او- جلّ و علا- سزاوار پیوند نیست. و پیوند با اولیای او اگر برای پیوند به او نباشد، حیله شیطانی است که از هر طریق سدّ راه حق کند. هیچ گاه به خود و عمل خود به چشم رضا منگر که اولیای خُلّص چنین بودند و خود را لاشی ء می دیدند؛ و گاهی حسنات خود را از سیّئات می شمردند. پسرم! هر چه مقام معرفت بالا رود، احساس ناچیزی غیر او- جلّ و علا- بیشتر شود.
در نماز- این مِرقاة وصول الی اللَّه- پس از هر ستایش، تکبیری وارد است، چنانچه در دخول آن «تکبیر» است که اشاره به بزرگ تر بودن از ستایش است، و لو اعظم آن که نماز است. و پس از خروج، تکبیرات است که بزرگ تر بودن او را از توصیف ذات و صفات و افعال می رساند. چه می گویم، کی توصیف کند! و چه توصیف کند! و کی را توصیف، و با چه زبان و چه بیان توصیف کند! که تمام عالم، از اعلی مراتب وجود تا اسفل سافلین، هیچ است و هر چه هست او است؛ و هیچ از هستی مطلق چه تواند گفت. و اگر نبود امر خدای تعالی و اجازه او- جلّ و علا- شاید هیچ یک از اولیا سخنی از او نمی گفتند، در عین حال که هر چه هست سخن از او است لا غیر، و کس نتواند از ذکر او سرپیچی کند که هر ذکر، ذکر او است. وَ قَضی رَبُّکَ الّا تَعْبُدُوا الّا ایّاهُ؛ و ایَّاکَ نَعْبُدُ وَ ایَّاکَ نَسْتَعینُ
که شاید از لسان حق خطاب به همه موجودات است: وَ انْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلّا یُسبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ این نیز به لسان کثرت است، و گر نه او حمد است و حامد است و محمود انَّ رَبَّک یُصَلّی؛ اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْض.
پسرم! ما که عاجز از شکر او و نعمت های بی منتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آنان خدمت به حق است؛ چه که همه از اویند.
هیچ گاه در خدمت به خلق اللَّه خود را طلبکار مدان که آنان به حقّ منّت بر ما دارند، که وسیله خدمت به او- جلّ و علا- هستند. و در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیت مباش که این خود حیله شیطان است که ما را در کام خود فرو برد. و در خدمت به بندگان خدا آنچه برای آنان پرنفع تر است انتخاب کن، نه آنچه برای خود یا دوستان خود؛ که این علامت صدق به پیشگاه مقدس او- جلّ و علا- است.
پسر عزیزم! خداوند حاضر است و عالم محضر او است، و صفحه نفس ماها یکی از نامه های اعمالمان. سعی کن هر شغل و عمل که تو را به او نزدیک تر کند انتخاب کن که آن رضای او- جلّ و علا- است. در دل به من اشکال مکن که اگر صادقی، چرا خود چنین نیستی؟! که من خود می دانم که به هیچ یک از صفات اهل دل موصوف نیستم، و خوف آن دارم که این قلم شکسته در خدمت ابلیس و نفس خبیث باشد، و فردا از من مؤاخذه شود؛ لکن اصل مطالبْ حق است اگر چه به قلم مثل منی [است ] که از خصلت های شیطانی دور نیستم. و به خدای تعالی در این نَفَس های آخر پناه می برم و از اولیای او- جلّ و علا- امید دستگیری و شفاعت دارم.
بارالها! تو خود از این پیر ناتوان و احمد جوان دستگیری کن، و عاقبت ما را ختم به خیر فرما، و با رحمت واسعه خود ما را به بارگاه جلال و جمال خود راهی ده.
و السلام علی من اتبع الهدی .
شب 15 ربیع المولود 1407_27/8/65
روح اللَّه الموسوی الخمینی
صحیفه امام، ج 20، ص: 154-158
@rozaneebefarda
یادکردی از «رنجنامه» حاج سید احمد خمینی
درنگی در مواجهه بی لکنت و انقلابی سیداحمد با آقای منتظری!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔷 نهم اردیبهشت 1368مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی نامه ای مفصل خطاب به آقای منتظری نوشتند که با عنوان «رنجنامه» منتشر گردید. در ادامه چند جمله ای از مقدمه و ابتدای این نامه خواهد آمد تا دعوتی باشد از خوانندگان که اصل رنجنامه را مطالعه نمایند.
✅ از آنجا که در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه حضرت امام با شما و تلاش معظمله برای نجاتتان از چنگال توطئهگران و نفوذیها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کردهام.
✅ چه بسا نسل معاصر و آیندگان براساس ناآگاهی تصور کنند که جنابعالی را یکشبه و بدون مقدمه کنار گذاشتهاند در حالیکه به هیچوجه اینگونه نبوده است.
✅ ذکر این نکته در بیان تلخی حادثه کافی است که حضرت امام روحی فداه پس از کنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندین بار گریستند و بارها فرمودند که لحظهای از آقای منتظری غافل نیستم ولی چه کنم که مصلحت نظام ایجاب میکرد که ایشان کنار بروند...
✅ در خاتمه من تأکید میکنم که هرگز منظورم از این نامه این نیست که خدای ناکرده بگویم جنابعالی تفکر و خط منافقین و لیبرالها را پذیرفتهاید بلکه غرضم این است که ثابت شود جریان توطئهگر طیف مهدی هاشمی با القائات خود، شما را وادار به مواضعی کردهاند که بعضی از گفتههای شما چیزی جز خواست دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام نبود.
✅ تذکر این نکته بجاست که نامههای شما به حضرت امام حاوی مسائل بسیار مفیدی هم هست که از روی درد و رنج و دفاع از انقلاب و اسلام نگاشته شده است این بعد قضیه هرگز نادیده گرفته نشده و نمیشود، ولی این نوشته بر آن نیست که خدمات حضرتتان را ترسیم کند که خدمات شما خود کتاب مفصلی خواهد شد و هیچ کس زحمات و فداکاریهایتان را فراموش نمیکند و رهبر انقلاب و همه دوستداران انقلاب از این موضوع در شگفتند که چرا شما یک مرتبه از آن مواضع به این موضعگیریها رسیدید.
✅ این نوشته بر آن است تا نشان دهد برای عدم تحقق آنچه که شد چه زحماتی کشیده شده است و ریشه آنچه نمیبایست میشد، چیست.
✅ مدت مدیدی بود تصمیم داشتم مسائلی را خدمتتان عرض کنم نه وقتم اجازه میداد و نه حال و ذهنیت جنابعالی را مساعد برای تحلیل واقعیات میدانستم. ولی واقعیات تلختر از زهری که اتفاق افتاد، زمینه را فراهم ساخت و من نیز احساس تکلیف بیشتر میکنم و با اجازه شما بدون مقدمه و تعارفات معموله به سراغ اصل مطلب میروم که مقصر در این واقعه کیست؟
✅ شما راجع به هر کسی که بگویید با شما میانهای نداشته است، درباره من چنین چیزی نمیتوانید بگویید چرا که از وقتی که خودم را شناختم، مرید و مروج شما بودم، اگر شما همیشه امام را ترویج میکردید، من هم همیشه بعد از امام شما را ترویج مینمودم اگر ترویج شما از امام به عنوان یک مجتهد مسلم پرفایده بود، ترویج من هم به عنوان فرزند امام از شما مؤثر بود.
✅ در سال 58 من قائم مقامی رهبری شما را به خیال این که رضای خدای در آن است عنوان نمودم.
✅ باور نمیکردم روزی بیاید که ناچار باشم نامهای تلخ برایتان بنویسم ولی از آنجایی که هنوز مانند سال 58 بر عقیده خود پابرجایم که امام مظلوم است، لازم دیدم با چند جملهای در مورد شما و مواضع شما، جنابعالی را خسته کنم.
✅ امروز که این نامه را برای شما مینویسم قلبم آرام و مطمئن است که وظیفه دوستی و ارادت و صداقت را تا آنجا که در توان داشتهام انجام دادهام. و از آنجا که هر روز احتمال میدادم بواسطه برخوردها و مواضع شما این حادثه اتفاق بیافتد، صریحاً و بدفعات به آقای هادی هاشمی داماد حضرتعالی گفتم که اگر قضایا به همین شکل ادامه پیدا کند، علی الظاهر امام تحمل نخواهند کرد و مصلحت نظام را بر همه چیز و همه کس مقدم میدارند....
@rozaneebefarda
رنجنامه سیداحمد.pdf
438.4K
💥متن كامل #رنجنامه سید احمد خمینی خطاب به آقای منتظری
@rozaneebefarda