محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۱ از ۲
در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم
💥اختصاصی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جناب آقای سروش محلاتی٬ از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است؛ حیثیت سیاسی، علمی، ارتباطات خاص و... .
در این کوتاهنوشت تنها نکاتی را از مجموعهفکری او انتخاب کردهایم و بررسی جامع و پایهای را به ظرفیتهای تفصیلیتر واگذار میکنیم:
۱. محدود کردن اختیارات معصومین(علیهمالسلام):
مطالعه آثار سروش محلاتی نشان میدهد که او با روش فقهی و استفاده از ادبیات علمی رایج در علوم انسانی سکولار٬ در قالب «نفی دیکتاتوری»٬ دایره اختیارات معصوم را محدود میکند و اراده عرف را بر آن ذوات مقدسه تحمیل میکند:
« حکومت حتی بر مبنای نصب الهی و در حق امام معصوم حقی است که به امام برای مردم تعلق گرفته و از قبیل حق ولی در نکاح باکره رشیده است...به دلیل آنکه آنان(عرف) در زندگیشان دستخوش تحول شده و گاه صعود و گاه سقوط میکند لذا آنان حق دارند که درباره شخص فرمانروا تصمیم بگیرند از این رو تا وقتی شهروندان او را به عنوان شایسته حکمرانی شناسایی نکردهاند مسؤولیت حمایت و اطاعت از او را ندارند... متفکرانی که در هیچ شرایطی استبداد را توجیهپذیر نمیدانند اساسا چنین حقی را حتی برای امام معصوم هم به رسمیت نمیشناسند و بدون آنکه جواز زور را مشروط به مصلحت کنند امام معصوم را حتی با این قید و شرط برای قهر و غلبه آزاد نمیدانند.»(دین و دیکتاتوری-مقاله دوم)
طبق این دیدگاه جامعه زمان امیرالمؤمنین(ع) نسبت به تلاش برای به حکومت رسیدن ایشان هیچ مسؤولیتی نداشتند چراکه معاذالله ایشان را به عنوان شخص شایسته حکمرانی شناسایی نکرده بودند.
البته این مبنا از او که شیفته هاشمی رفسنجانی است بعید نیست چراکه طبق نقل سروش آن شخصیت هم چنین مبنایی داشت:
«آقای هاشمی از روز اول به پدیده قدرت نگاه زمینی و واقعبینانه داشت ...و الهی بودن حکومت از نظر ایشان، با الهی بودن پدیدههای دیگر از قبیل ازدواج یا مالکیت فرقی نمیکند... زمینی بودن در این تحلیل به معنی این است که خداوند اجازه حکومت بدون خواست مردم را نداده است.
سؤال: آیا چنین نظریهای به دوران حضور پیشوایان معصوم هم قابل تسویه و تعمیم است؟
پاسخ: از نظر آقای هاشمی همینطور است.»(آیت درایت-هاشمی و نگاه زمینی به قدرت-مصاحبه با نسیم بیداری)
ناگفته پیداست که وقتی کسی حکومت را در عداد مالکیت (آن هم با نگاه فقه فردی موجود) میآورد، در اصل حکومت را به طور کامل به عرف سپرده و شارع را به صرف ممضی تقلیل داده است ممضی که البته گاهی اوقات حاشیهای هم بر نظر عرف میزند.
۲. عقبافتاده و ترسو نشان دادن فقها:
یکی از مناطق حساس شیعه، ارتباط وثیق میان مرجعیت و مقلدین است. ارتباطی حساس که همگان باید مراقب حفظ آن باشند. اما آقای سروش محلاتی با تعمیم برخی رفتارهای جزئی فقها، که چه بسا آن نیز دارای حکمتی بوده باشد، فقها را عقبافتاد و ترسو و بیتدبیر جلوه داده است. به گونهای که انگار فقها فوبیای ابزار نو دارند و هر چیز تازهای ببینند نگران میشوند و تحریمش میکنند و به همین خاطر جناب سروش به مقلدین (که از دید ایشان به خلاف فقها شخصیتهای عاقل و متعادلی هستند) توصیه میکند که نباید در این زمینهها به کلام فقها توجه کنند:
«مروری بر دیدگاههای فقها درباره ابزارهای نو و وسائل جدید حکایت دارد از نوعی برخورد محتاطانه و توأم با نگرانی... دینداران باید با تشخیص قلمرو تقلید صحیح که به حوزه «احکام» مربوط است، در قلمرو مصادیق از عقل و دانش خود استفاده کنند و به دور از تقلید باطل، آگاهانه و بر اساس تحقیق تصمیمگیری کرده و در مصادیق (مانند ماهواره) منتظر فتوای حلال یا حرام از سوی فقها نمانند؛ زیرا آنان غالبا یا با تأخیر و احتیاط، نظر میدهند و چه بسا در شرایطی که ابزارهای نو کاملا شیوع پیدا کرده و فراگیر شده و دیگر مخالفت با آنها هم فایدهای ندارد، فتوا به حلیت میدهند!»(دولت و اجرای شریعت-مقاله هفتم)
🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇
@rozaneebefarda
ادامه در پست بعد
محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۲ از ۲
در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم
💥اختصاصی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
لینک بخش نخست:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/954
۳. نسبیگرایی در احکام اجتماعی اسلام
شکی نیست که بسیاری از احکام اجتماعی اسلام اقتضائی است و در صورت عدم مانع اجرا میشود. امّا جناب سروش با نگاه غیراصولی به این قاعده، کلیه احکام اجتماعی و حتی اخلاقی را نسبی جلوه میدهد:
«در پندار بسیاری از اهل شریعت گزارههای شرعی... از جنس گزارههای ریاضی است. این تشابه از آن جهت است که در گزارههای ریاضی همین که موضوع و حکم در ذهن تصور شود برای «اثبات حکم» کافی است. مثلا وقتی عدد ۴ را در نظر میگیریم و مفهوم زوج بودن را هم درک میکنیم، بلافاصله میتوانیم حکم کنیم که «۴ زوج است» ... بر این قیاس در احکام شرعی نیز وقتی حکم بر موضوع خود قرار میگیرد و مثلا میگوییم «قمار حرام است» این نسبت میان موضوع و محمول در همه جا و در همه شرایط یکسان است...
ولی از نظر فقها این تحلیل کاملا عوامانه و جاهلانه است. نه فقط در احکام اجتماعی شرع به چنین جزمیت و تصلبی باور ندارد بلکه در احکام اخلاقی نیز چنین رویکردی را نمیپذیرد... احکام اخلاقی نیز وقتی تأثیراتش از زندگی فردی فراتر میرود و در زندگی جمعی و روابط انسانها با یکدیگر مطرح میشود تصلب خود را از دست میدهد و تحت تأثیر شرایط «تغییر» مییابد.»(دولت و اجرای شریعت-مقاله پنجم)
۴. مقابله با اجرای احکام اسلامی
جناب سروش محلاتی جواز تدریجی بودن بیان احکام شرع را به تدریجی بودن اجرای احکام شرعی توسط دولت مستقر تسری میدهد. آیا چنین تعدّی از منابع فقهی؛ استحسان نیست؟ :
« عجیب است به رغم داشتن پیشوای معصوم و داشتن رهبری با قدرت معنوی فوقالعاده و احکامی که حتی سختترین آنها مثل سنگسار و قصاص پیش از این نیز در آن جامعه اجرا میشد و از نظر عرفی پذیرفته شده بود، دولت پیامبر اسلام را «دولت دوره گذار» بدانیم که هدف خود را اجرای همه دستورات شرعی نمیدانست اما دولت اسلامی در عصر حاضر را به رغم محروم بودن از آن امتیازات، دولت «پس از دوره گذار» و دولتی مسؤول اجرای شریعت در همه زمینهها بدانیم و چنین بار سنگینی را بدون در نظر گرفتن ظرفیتها بر عهده این دولت بدانیم»(دولت و اجرای شریعت-مقاله دوم)
۵. مقابله با احکام اسلامی-دیه
آقای سروش محلاتی با بیاعتنایی به ظرفیت دین به بازتولید منطق غربی در قالب فقهی میپردازد. غرب نگاه اسلام به دیه را صحیح نمیداند پس طبق الگوی فکری او باید حکم اسلامی دیه تغییر کند. او در نشست «فقهپژوهی دیه»-تهران ۱۳۹۶ سخنانی داشت که به حدّی تحریفآمیز بود که واکنش آیتالله سبحانی را برانگیخت:
«اخيراً در نشستى پيرامون مقادير ديه در اسلام «فرضيه»اى مطرح شد و حاصل آن اين كه، اين مقادير احتمالاً حكم موقت بوده و مى توان مقدار ديه را به صورت ديگر نيز تعيين كرد. در اين مورد از حضرت آية الله العظمی سبحانى نظرخواهى شد، معظم له با نگارش اين مقاله به تحليل اين نظريه مى پردازند...»
آیتالله سبحانی با استدلالهای متقن فقهی فرضیه سروش را رد میکنند که به علت تفصیلی بودن آن پیوند را جهت مطالعه قرار میدهیم. ایشان در پایان خطاب به سروش محلاتی و همکیشان او میفرمایند:
«به علاقمندانى كه گمان مى كنند بر كرسى نوآورى نشسته اند يادآور مى شوم اجتهاد و استنباط كار آسانى نيست. مرحوم شيخ انصارى در باب انسداد باب علم مى گويد: رزقنا الله الاجتهاد فانّه أشدّ من طول الجهاد، بنابراين نبايد با يك سطحى نگرى ...يك چنين فرضيه اى را مطرح كرد و ذهن جوانان را نسبت به احكام نورانى اسلام متزلزل ساخت .»( https://b2n.ir/85857 )
بررسی شخصیت سروش محلاتی از ابعاد دیگر نیز امکانپذیر است: مثل تند و عصبی برخورد کردن او با مخالفان و فحاشی به آنان با الفاظی مثل «متحجر، خشکمغز، سادهلوح، خشن، متعصب، باغیرت بیفکر، متدین به دین دولتی ، تندو خو، فاصله گرفته از ادب و منطق و...» که در کتاب دولت و اجرای شریعت مقالات دوم و سوم و دیگر کتب او یافت میشود.
در هر صورت بررسی ابعاد دیگر را به فضاهای تفصیلیتر وامیگذاریم و همان خواسته آیتالله سبحانی را تکرار میکنیم و از او میخواهیم« با سطحینگری ذهن جوانان را نسبت به احکام نورانی اسلام متزلزل نکند.»
🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇
@rozaneebefarda
آب سرد مرجع اعلای عراق بر آتش فتنه افتراق بیت منتظری
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔺مدتی است که رسانه های اصلاح طلب به طراحی دوگانه ای کاذب و خطرناک دست زده اند که در ضمن آن تلاش دارند حوزه قم را مقابل حوزه نجف و مرجعیت اعلای عراق را مقابل ولایت فقیه قرار دهند.
🔺این جماعت در پی ارائه تفسیری #سکولار و دروغین از حضرت آیت الله العظمی سیستانی هستند و بدون لحاظ شرایط و اقتضائات خاص عراق که موجب محدودیت حداکثری برای مرجعیت اعلی شده٬ عدم دخالت حداکثری ایشان در امور سیاسی و اجتماعی را حمل بر مبانی و سیره سیاسی ایشان نموده اند و آن را در مقابل عملکرد ولایت فقیه قرار داده اند.
🔺باید از این جماعت پرسید مگر عراق یک جامعه انقلابی است و مگر مردم آماده اجرای احکام اسلامی هستند که مرجع اعلا امکان ورود داشته باشند؟! اصلا مگر ایشان در عراق بسط ید دارند؟ کسی که بسط ید داشته باشد چگونه بخاطر مسائل امنیتی بیش از یک دهه نتوانسته از منزل خارج شود. آنوقت نابخردی نیست بخواهیم موقعیت خطیر ایشان را نادیده بگیریم و به مقایسه با ایران بپردازیم؟
🔺این مقایسه ناپخته درست مثل مقایسه ایران دهه شصت با رهبری امام با عراق گرفتار بعث و صدام در عصر مرجعیت آیت الله العظمی خویی است که نمی شد از آن انتظار انقلاب داشت.
این وضعیت موجب شده بود که #سکولارهای_حوزوی در محافل خاله زنکی شان تصویری غیرانقلابی و العیاذبالله سکولار از آن مرجع معظم ارائه کنند و ایشان را مقابل امام قرار دهند.
🔺تاریخ اما نشان داد که خداوند اجازه نمی دهد دروغ پردازان با حیثیت بزرگان اسلام بازی کنند لذا بعد از تضعیف موقعیت صدام در پی حمله آمریکایی ها٬ و بلافاصله بعد از گشوده شدن اندک روزنه امید برای انقلاب٬ آیت الله خویی رأسا اقدام نمود و با تعیین بیست و چند نفر نماینده روحانی٬ تلاش داشت دامنه قیام را در اندک زمانی به سراسر عراق بکشاند که البته در این راه توفیق نیافت و آن سران انقلابی توسط صدام به #شهادت رسیدند و شبهه شهادت شخص ایشان نیز بسیار محتمل است و بر مزار ایشان نیز تصریحا ذکر شده که توسط صدام شهید شده اند.
🔺از همه اینها که بگذریم باید از دوگانه سازان و دروغ پردازان پرسید آیا مرجع اعلی به ترویج آزادانه و سازمان یافته تفکرات انحرافی در عراق راضی است؟ آیا اگر ایشان قدرت مقابله داشتند٬ بازهم از فساد فراگیر سیاسی و اقتصادی در حکومت عراق پیشگیری نمی کردند؟ از فروش آزادانه شراب و بسط فحشا در بغداد جلوگیری نمی کردند؟! این امور که با بدیهیات فقه و سیره اهل بیت(ع) سازگار نیست. طبعا همانطور که حلال و حرام خدا در عصر غیبت و حضور امام معصوم(ع) یکسان و الی یوم قیامه لایتغیر است٬ مقابله با منکر و بسط معروف نیز محدود به زمان حضور و ظهور نیست.
🔺 چطور جرأت می کنند در قالب ادبیات فریبنده مانند منطق سکوت٬ تلویحا چنین اتهامی را متوجه مرجع اعلا کنند.
🔺در آخرین نمونه از دوگانه سازی مذکور٬ #مجتبی_لطفی داماد و عضو رادیکال بیت آقای منتظری٬ در یادداشتی مدعی شد که آیت الله العظمی سیستانی در دیدار با چند آخوند اصلاح طلب٬ روحانیون را از دخالت در عرصه های سیاسی منع نموده است!
این سخنان با استقبال فراوان در محافل ضدانقلاب و سکولار داخلی مواجه شد و آسمان و ریسمان بسیار از آن بافتند تا آنکه اعلامیه روشنگرانه و تکذیبیه تاریخی دفتر مرجعیت اعلای عراق٬ آب سردی بر تن فتنه گران افتراق طلب ریخت و آنان را به سکوت مرگبار کشانید!
🔺نجابت مثال زدنی مرجع اعلا در پذیرش طیف های مختلف و پرهیز از پاسخ دهی مکرر به خاطره سازی های پرشمار دروغ سازان٬ زمینه سو استفاده را به وجود آورده است و این است که با حجم زیادی از روایت های ناروا پیرامون سلوک سیاسی آیت الله العظمی سیستانی مواجهیم که مع الاسف برخی از اعضای دفتر ایشان در قم نیز نه تنها در جلوگیری از آن اقدام نمی کنند٬ که گاه در دامن زدن به آن نیز مؤثرند و برای این جهت اقدام اساسی لازم است.
🔺 از همه اینها که بگذریم٬ سکولارهای حوزوی اگر در ارادت به مرجع اعلای صداقت دارند٬ و بر فرض محال اگر ایشان نظرشان بر عدم دخالت روحانیون در سیاست است٬ از چه رو در این زمینه پیش قدم نمی شوند و سایه شوم شان را از عرصه سیاست دینی کنار نمی کشند تا مردم و نظام اسلامی از شر کارشکنی های مکررشان در امان باشند.
طبعا آنان با دمیدن بر فته افتراق و ترویج تئوری استعماری جدایی دین و دینداران از سیاست٬ در پی حذف صالحین از عرصه سیاست و قبضه همه جانبه قدرت سیاسی اند و در این راه از دروغ بستن به مراجع عظام هم ابایی ندارند.
🔺از دفتر مرجعیت اعلی انتظار می رود به سان دفتر امام در دهه شصت٬ تمام مکالمات دیدارهای خصوصی با ایشان را ضبط کنند تا امکان سو استفاده خناس ها از بین برود.
۹۸/۲/۱
ادامه یادداشت را در لینک ذیل بخوانید:👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/960
@rozaneebefarda
🔶پی افزود
طبق روایت های معتبر و قرائن قطعی حضرت آیت الله العظمی سیستانی در هیچ دیدار رسمی و با حضور موثقین٬ توصیه به عدم دخالت در سیاست نفرموده اند بلکه
در برخی دیدارها تذکراتی نسبت به عدم تضعیف ولایت فقیه داده اند. مانند دیدار با آقای هاشمی که به تذکر شبه توبیخ ایشان نسبت به مطالب مندرج در مصاحبه هاشمی با زیباکلام منجر شد و همان زمان در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد.
در برخی دیدارها نیز ایشان نسبت به تقریر یکجانبه و مغرضانه دیدگاه فقهی برخی بزرگان (مشخصا مرحوم آخوند) پیرامون مساله ولایت فقیه تذکر داده اند. نمونه اش دیدار با کدیور که جماعت اصلاح طلب هرگز آن را علنی نکردند!
دروغ بستن به مراجع عظام تقلید رذیله ناپسندی است که پیشتر نیز در میان اصلاح طلبان سابقه داشته است؛ آنان در اقدامی عجیب٬ یک کتاب دروغ جعل کردند و به مرحوم آخوند خراسانی نسبت دادند!
عجیب آنکه اکبر ثبوت٬ که بهتر است اکبر کذاب بخوانیمش٬ بدون لکنت هنوز هم که هنوز است از این اقدام توبه و استغفار نکرده و مطالب کذب او در رسانه های اصلاح طلب(خاصه مهرنامه) بارها بازنشر شد و هنوز هم می شود.
جالب آنکه ثبوت تا کنون سه بار مطالبی را بر کتاب جعلی خود افزوده است و جالب تر آنکه او با مهارت٬ تمام شبهات ضدانقلاب فعلی علیه جمهوری اسلامی را در زبان مرحوم آخوند قرار داده است!
۹۸/۲/۱
@rozaneebefarda
زندگی جهادی؛ راه نجات از روزمرگی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
جهاد آن معنایی است که اگر درست فهم نگردد، هویت انسانی سرگرم امورغفلت زا و روزمرگی خواهد شد و شاید اینجاست که میتوان گفت اولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدی.
جهاد، آن زمان خروجی خواهد داشت که برای عملیات پرخطر عبور از نفس، دقیق ترین و بهترین استراتژی اتخاد گردد.
آنها که دائما خطر در وسط میدان بودن را به جان می خرند و لحظه ای اجازه نمی دهند روزمرگی و غفلت بر وجودشان سایه افکند، همان ها هستند که زندگی برایشان بدون جهاد معنا نمی گردد و در حقیقت جهاد را مطابق زنده بودنشان میدانند و غیرجهادگران را جز اموات نمی پندارند.
عناوینی چون مدیریت جهادی، کار جهادی و اردوی جهادی یک اعتبار نیست که قوانینی برایش مصوب شده باشد و اجرای مصوبات منجر به جعل جهادگر بر ایشان گردد، بلکه یک حقیقت است که برگرفته از عمل همان اشخاصی است که زندگی جز در جهاد را نخواستند و اکنون هویت های اجتماعیِ آنها باعث ظهور این عناوین شده است.
این عناوین تنهاوتنها عناوینی هستند که تلاش برای کسب درجه عالی آن می بایست متفاوت از همه تلاشها باشد، اینگونه که اگرذره ای نیت در این تلاش در جهت ظهور و بروز استعداد یا شهرت باشد، حتی اگر آن شخص به طور حقیقی برتر از دیگران بوده، مطمئنا از مسیر جهاد خارج شده و هر لحظه تلاشش او را ازمسیر قبلی ومعمولی اش دورتر ودورتر میکند.
همین خصلت ویژه در جهاد است که یک خوف معنوی عمیق دائما فرد را دنبال میکند و غفلت از نفس به طور کلی از او برچیده میگردد. محاسبه نفسِ آن به آن که عرفا و واصلان حق همیشه به دنبال آن میگردند،به سرعت در جو سلوکی جهاد به دست می آید.
شاید از این دست نکات است که باعث می گردد، آن علاقه مند به زندگی حقیقی با سپردن خود به ظرف جهاد از همه نسخه های سنگین و چله های متواتر رها گردد و با یک آزادگی معنوی به اوج درجات متعالی برسد.
حالا که فلسفه جهاد به بیان قلیل و ضعیف فوق از نظر گذشت می توان یافت آنکسی که اردوی جهادی برای خدمت رسانی در مناطق سیل زده را با حرکت مجاهدی که برای دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام جان خود را بر کف دست میگیرد مقایسه میکند،با چه زاویه دیدی به مسئله جهاد مینگرد.
اینگونه دیدگاه، جهادگر اردوهای جهادی را در هر مکان و زمانی از خدمت رسانی، مشتاق به فرصت و امکان حضور در صحنه معرکه میکند و این شوق او را به جایی می رساند که روز به روز خود را سبکبال از امور دنیا کند تا به راحتی بتواند میان تمام معرکه ها تردد داشته باشد. با آنکه از دنیا رو میگرداند اما لحظه به لحظه دنیا در پشت او به حرکت افتاده و همه لشکریانش در حمایت از اهداف آن جهادگر به خط میگردند و جمله "ما می رویم و توکلمان به خداست" مرتبا از آنها شنیده میشود.
در لایه ای دیگر از ماهیت جهاد باید به تقابل دو نقطه توجه کرد یعنی امکان ندارد که جهاد در خارج از دوقطب حق و باطل اتفاق بیافتد و به لحاظ منطقی حرکت بدون دو قطب تحقق پیدا نخواهد کرد.
در جهاد همیشه جبهه کفر همان جبهه ای هست که نفس را به سمت تعلق به دنیا و وابستگی او سوق میدهد و از آنجا که انسان فطرتا کمال گرا است و دوست دارد درجات عالیه آن مجاهد را به همراه داشته باشد شخص را در ضلالت خرید دنیا آنچنان غرق میکند که انتهایش پیوند می خورد به سرنوشت تلخ اولئک کالانعام بل هم اضل.
آن جبهه کفری که اینچنین هدفی را دنبال میکند مطمئنا جبهه ضعیفی نیست و تمام قوا و توانش را به عرصه آورده و رو به رویی با آن توان خاص خود را می طلبد.
سهم اهمیت رو به رویی با جبهه کفر آن اندازه است که تقریبا ششصد آیه از قرآن به مسئله جهاد اختصاص پیدا کرده و راهبردهای مختلف آنان را مورد تحلیل قرار داده است. و شاید مهم ترین اصل که باید هیچگاه از آن غفلت نکرد "والذین کفروا اولیائهم الطاغوت" باشد.
از آنجا که جهاد گر در جبهه حق، ولی خود را حقیقت مطلقه عالم قرار داده پس در مسیر حق حرکت کردن از ویژگی های ذاتی اوست و از وی جداشدنی نیست.
شاید عده ای بر این ظن باشند که اگر تمایلی به حضور در عرصه جهاد نداشته باشند میتوانند خارج از این فضا به زندگی معمولی بسنده کنند ولی این توهمی بیش نیست زیرا همان طور که گذشت عالم بر پایه دو قطب حق و باطل خلاصه میگردد و خارج از این دو قطب، قطب دیگری وجود ندارد و شخص هر اندازه که تحت لوای ولی خدا به زندگی بسنده نکند مطمئنا طاغوت و کفر را به ولایت گرفته و ناخودآگاه اسیر هواهای او شده است.
پررنگ شدن اردوهای جهادی (خاصه اردوهای جهادی طلبگی) در چهل سالگی انقلاب اسلامی و آغاز "گام دوم"یعنی مجاهدان قدرتمند تر شده اندو«جهاد ادامه دارد...».
ما براین باوریم که حتی اگر روزی محرومیتهای مادی ازتمام عالم حذف گردد باز نیز جهاد ضرورت دارد و اردوهای جهادی،دوران آمادگی برای همان روز هاست.
98/1/21
گروه جهادی حرکت المحرومین در مناطق سیل زده شاهیوند
حمیدرضا شب بویی
برگی از خاطرات زندگانی مرحوم آیت الله برهان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
مرحوم شیخ عبدالمنتظر مقدسیان می گوید؛
🔹آقای برهان برای طلبه های دوره های اول همه درس ها را خودشان می دادند٬ از مقدمات تا سطوح بالا.
یک دسته از طلبه ها که برای ادامه تحصیل به قم می رفتند و طلبه های جدید می آمدند٬ ایشان مجبور می شد جامع المقدمات تدریس کنند.
بعدها آقای برهان تا آخر کفایتین را درس می داد و کم کم استاد هم آوردند.
🔹 ایشان مدتی کفایه تدریس کردند ولی چندان علاقه ای به آن نداشتند؛ می گفتند هروقت کفایه تدریس می کنند موفق به نماز شب نمی شوند!
به دلیل همان قضیه آخوند خراسانی با شهید شیخ فضل الله نوری.
🔹لذا بعدها به جای آن قوانین تدریس کردند. البته ایشان خود از شاگردان مرحوم آخوند بودند و یکی از دروس فقه مرحوم آخوند را تقریر فرمودند که موجود است.
(منبع: عالم ربانی؛ سیری در زندگانی آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان٬ ص۶۴)
@rozaneebefarda
◾️إنا لله وإنا الیه راجعون
حضرت آیت الله حاج سیدنورالدین حسینی اشکوری از علمای انقلابی نجف و قم٬ دعوت حق را لبیک گفت.
ایشان از نسل اول شاگردان آیتالله شهید سید محمدباقر صدر، بود که تا پایان عمر خود از حامیان انقلاب اسلامی بود.
@rozaneebefarda
پیام تسلیت آیت الله سید محمد کاظم حائری در پی ارتحال آیت الله سیدنورالدین اشکوری
@rozaneebefarda
هدایت شده از آنتیتز انقلاب! این کانال #تعطیل شده است
📛 در مدرسه علمیه #حقانی چه می گذرد؟!
⁉️ آنتیتز انقلاب! در قم چه خبر است؟! (379)
🔻 اخراج طلبه انقلابی به دلیل اعتراض به حضور استاد ابوالقاسم علیدوست در مدرسه حقانی
♨️جناب آقای بهاری مدیر جوان مدرسه بحقانی٬ طلبه ای را به جرم انتقاد کاملا محترمانه از #نشست_اساتید و اعتراض به حضور یکی از سران این تشکل٬ اخراج نمود.
اقدامی که بعد از اخراج شهید ردانی پور و طلاب منتقد شریعتی در دهه پنجاه٬ بی سابقه یا کم سابقه است.
♨️در اسفندماه گذشته٬ حضور آقای علیدوست در حقانی انتقاداتی را به دنبال داشت که البته با برخورد آهنین مدیر جوان همراه شد و هیچ انعکاس و بازتابی در جلسه عمومی نداشت اما با اینهمه٬ به نظر می رسد این اقدام کاملا بایسته٬ در مذاق مدیر ناخوش نشسته و او در اولین فرصت در پی انتقام و تصفیه برآمده است!
این نحو برخوردها اصلا با سیره علمای اعلام و حوزه های علمیه که مهد آزادفکری بوده٬ سازگار نیست و فضا را امنیتی خواهد کرد.
انتظار می رود مدیر محترم حوزه علمیه به این قبیل امور رسیدگی فرمایند.
نقل خبر از: کانال خبر حوزه: @khabarehowzeh
🔴پ.ن. بدیهی است که پاسخ مطالبه های به حق و انقلابی طلاب در زمینه افراد، نهادها و تشکل های سکولار در حوزوی، رمی، تکفیر، تحقیر و اخراج نیست! و عاملان بدون هیچ اغماضی باید مورد پرسش قرار گیرند: که هدفشان از ایجاد جو خفقان علیه طلاب انقلابی چیست؟
🔻البته نحوه طرح مطالبه از سوی طلاب انقلابی نیز باید در خور و شأن یک انقلابی تمام عیار باشد تا سکولارها و حامیان شان فرصت بهانه جویی از این ناحیه را نداشته باشند.
🔻کانال آنتی تز در حد توان خود، پیگیر وضعیت طلاب انقلابی و برخوردهای ناشایست عاملان سکولارها در مراکز و مدارس حوزوی خواهد بود و اطلاع رسانی لازم در این زمینه را خواهند نمود.
#حوزه_انقلابی
#طلاب_انقلابی
#سرکوب_مطالبه_های_انقلابی
💠 با #آنتی_تز_انقلاب همراه شوید 👇
🇮🇷 @antitez_enqelab
روزنه
📛 در مدرسه علمیه #حقانی چه می گذرد؟! ⁉️ آنتیتز انقلاب! در قم چه خبر است؟! (379) 🔻 اخراج طلبه انق
#توضیح
بعد از بازنشر این پیام که در سایر رسانه ها منتشر شده بود٬ پیام های موافق و مخالف زیادی متجاوز از پنجاه پیام به ادمین ارسال شده است که طبعا به دلیل حجم انبوه پیام ها٬ امکان بازنشر همه وجود ندارد.
منتقدان این پست٬ تحلیل و مدعاها و توضیحات دیگری برای اخراج برشمرده و فعالیت انقلابی را علت را علت ناقصه اخراج یا عدم علیت معرفی کرده اند و حق آن است که نظر شریف شان منعکس شود.
طبعا تکذیب یا تایید خبر بازنشر شده برعهده روزنه نیست.
اما در این طور مواقع نمی توان یکطرفه به قاضی رفت طبیعی است که توضیحات طرفین باید قبل از قضاوت نهایی شنیده شود تا خدای نکرده ظلمی متوجه یک طلبه بی دست و پا نشود٬ همانگونه که حیثیت حقانی و کادر آن هم باید حفظ شود.
در این شرایط توضیحات طلبه یا طلاب اخراجی٬ کادر مدرسه یا بیانیه #بسیج مدرسه می تواند روشنگر باشد و به شفافیت فضا کمک کند.
سابقه و پیشینه انقلابی مدرسه حقانی یک سرمایه است که همگان حق و بلکه وظیفه دارند نسبت به آن حساس باشند.
اگر شبیه این خبر و اخبار مشابه در سایر مدارس مقدسه نیز شنیده می شد جای حساسیت داشت چه رسد به مدرسه مبارکه حقانی.
انشالله سیر وقایع مربوطه و برخی اخبار مرتبط که قبلا شنیده شده٬ در صورت اطمینان صدوری و دلالی٬ به صورت اختصاصی منتشر خواهد شد.
@rozaneebefarda
تئوری «ابهام استراتژیک»؛ شاخصه جریان اعتدال
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در موضع گیری های سیاسی یا مقالات شبه علمی گاه با ادبیاتی مواجهیم که قابلیت برداشت های متکثر دارد٬ فاقد شفافیت است لذا هر جریانی برداشت خاص خود را از آن دارد.
جریان اعتدال در این زمینه شاخص است و جالب آنکه برخی تئوری پردازان این جریان بدان تصریح دارند.
محمود سریع القلم نویسنده کتاب پراشکال «ایران و جهانی شدن» که در سال ۹۲ با مقدمه آقای حسن روحانی منتشر شد٬ در برخی نوشته جاتش تحت عنوان «ابهام استراتژیک» به این مسئله پرداخته است؛
🔹« من فکر میکنم به خاطر متنوع بودن گروههای فکری در کشور ما، مدیریت در ایران ذاتا به #ابهام_استراتژیک نیاز دارد.
یعنی اگر دولتمردی در ایران بیاید و با صراحت بگوید من اینگونه فکر میکنم، این شخص با بخشی از جامعه مشکل پیدا خواهد کرد و مدیران ایرانی باید سعی کنند اکثریت جامعه را به طرف خودشان جذب کنند و اکثریت جامعه ایران دارای مایه مذهبی است...
مدیریت بر ایران به واسطه سطوح پیچیدگی فراوان، ابهام استراتژیک میطلبد تا اکثریت جامعه را به سوی خود جذب کند و افراد و جریانهای غیرمنطقی خود به خود در حاشیه قرار گیرند.»
(عقلانیت و توسعهیافتگی ایران ص۳۳۲)
🔶حاشیه
بررسی نوشته جات برخی معممین حامی دولت نشان می دهد که دقیقا همین تئوری را در آثارشان پیاده کرده اند. آقای سروش محلاتی یکی از آنهاست.
@rozaneebefarda
#طلبه_شهید_همدانی
🔹خبر ناگوار بود؛ طلبه مظلومی بر در حوزه مقدسه (خانه امام زمان(ع))٬ بدون اطلاع٬ با حمله وحشیانه یک شیاد دیوانه مواجه شد و خون پاکش بر زمین ریخت.
مبارکش باشد شهادت و همنشینی ابدی با سیدالشهدا(ع)٬ اما این ماجرا درس ها و عبرت های فراوان دارد که نباید مغفول بماند.
دوست و دشمن در حوادث واقعه معلوم می شوند.
خداوند عزیز ما را ملحق کند به کاروان شهیدان....
@rozaneebefarda