eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
از آیندگان تا خبرآنلاین! مروری بر تکاپوی ژورنالیسم غربگرای ایرانی در عصر جمهوری اسلامی بخش دهم میان‌تیتر۱: خبرآنلاین؛ یا ؟ میانتیتر۲: آشنایی اجمالی با شبکه خبرنگاران خبرآنلاین [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 با تکیه بر پشتوانه نیروی انسانی و امکانات عظیم و هیاهوی رسانه‌ای، خود را به عنوان یک معرفی می کند. اما بررسی آماری تولیدات رسانه‌ای این پایگاه نشان می‌دهد که خبرآنلاین فاقد شاخصه ها و استاندارهای یک خبرگزاری است و این مجموعه به دلیل استفاده بی رویه و پرشمار از تولیدات خبری سایر رسانه‌ها، بیشتر به عنوان یک عمل می‌کند که البته تولیدات رسانه‌ای دیگران را به نحوی هوشمندانه و با سوگیری خاص خود، انعکاس می‌دهد. 🔻در بررسی آماری مندرج در نمودار پیوستی، میزان استقلال خبری این پایگاه از حیث انتشار اخبار دست اول و اختصاصی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. 🔻خبرآنلاین خبرهای زیادی را از رسانه های داخلی مثل خبرگزاری ، ، ، ، و ... بازنشر می کند؛ امری که برخلاف روال رایج در خبرگزاری های حرفه ای ست. 🔹خبرآنلاین در سال 91 موافقت اصولی خبرگزاری را از هیئت نظارت بر مطبوعات گرفت. اما بر اساس نمودار زیر مشخص است خبرآنلاین بیشتر شبیه یک است تا یک خبرگزاری مستقل که وظیفه اصلی اش و تحلیل است. شاید به همین دلیل بوده است که برخی مطبوعات شناخته شده مانند ، این پایگاه را دانسته‌اند. 📊نمودار 7 : استقلال خبری خبرآنلاین ⭕️آشنایی اجمالی با خبرنگاران شاخص خبرآنلاین 🔻تولد با راه اندازی مطبوعات ایرانی، به صدر گره خورده است. انگلوفیل ها و فرانکفوفیل‌ها و بعدا آلمانوفیل‌های ایرانی، گرچه ابتدا به انگیزه ترقی و تجدد، دکان و دستکی در ایران راه انداختند و حتی با زیرکی در بیوت علما و حوزه ها و محافل مذهبی، کردند اما دیری نپایید که هوای تقلید کورکورانه از انقلاب فرانسه از یک سو و به قول جلال آل احمد، هوس لوتربازی از سوی دیگر، آنان را بر آن داشت که شمشیر را علیه دین از رو ببندند و این است که تاریخ مطبوعات ایران، وهن اولیای مذهب و آموزه های شریعت مقدسه، کم به خود ندیده است. جریان غربزده ایرانی در ساحت روشنفکری و عرصه رسانه‌ای، بعد از تجربه مشروطه و پیروزی انقلاب اسلامی، چاره را در آن دید که با و حفظ ، به فعالیت بپردازد. رد پای چنین راهبردی، از توصیه ملکم خان به آخوندوف گرفته تا ملکیان به حلقه کیان، قابل مشاهده است؛ آنجا که برای پرهیز از واکنش مردم متدین، توصیه بر حفظ ظواهر اسلامی و پوشاندن لباس تقدس بر تن آموزه های التقاطی به عنوان یک راهبرد مطرح می‌شود. مطرح شدن ایده از سوی ، به عنوان راهبرد سیاسی اعتدالگرایان، نسل روزآمد از همان راهبرد ملکم خان است که از صحنه سیاست تا رسانه، عمیقا بر کنش گری برجامیان، سایه انداخته است. تحقق ایده به عنوان آروزی دیرینه روشنفکری دینی، در عصر انقلاب اسلامی، در پوشش پیگیری شد و حلقه های فکری، سیاسی و مطبوعاتی به طور منسجم بدان متمرکز شدند. پروتکل های مبتنی بر ابهام استراتژیک اعتدالگرایان را بر آن داشته که پیام ها و منویات خویش را در لایحه های مختلفی بیان کنند و برای عملیات رسانه‌ای خود پروتکل هایی (گاه نانوشته) را مد نظر قرار دهند. لذا شما در مطالعه این طیف، کمتر مواجه مستقیم با اندیشه امام و رهبری می بینید اما در لایحه های زیرین و عمیق تر، اصطلاحات و پیامهای پیچیده دیگری القا می شود. نمونه بارز این رویکرد، در ادبیات و آثار آقای متجلی بود. از این رو گاه با اسلام ناب، در شکل های مخالفت و متفاوت، از جمله تردیدافکنی پیرامون مفاهیم اصیل، یا تطهیر اندیشه ها و عناصر مخالف یا تخریب جریان انقلابی و یا چهره های ارزشی، خاصه نشان داده شود. 🔻در بازخوانی کارنامه خرده جریان اعتدال و تیم رسانه‌ای آن خصوصا خبرآنلاین، لحاظ نکات پیش گفته، بسیار حائز اهمیت است. مرور کارنامه و روابط سیاسی و فعالیت های رسانه‌ای مستقل شبکه خبرنگاران خبرآنلاین دقیقا به همین دلیل داری اهمیت ویژه است که نمی توان آن را در ایجاد سمفونی رسانه‌ای اعتدالگرایان، نادیده گرفت! @rozaneebefarda ادامه👇
خطر تحریف سردار سلیمانی و علامه مصباح در قم مروری بر سخنان شائبه برانگیز آقای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️ارائه تفسیرهای هرمنوتیک زده و اعتدالی از سیره و اندیشه سیاسی مجاهدان انقلاب اسلامی، از جمله خطرات بزرگی است که جبهه انقلابی با آن مواجه است. پیشتر رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد خطر تحریف سردار سلیمانی هشدار داده بودند و بر مسئله ایشان تاکید کرده بودند اما در ایام سالگرد ایشان با برخی موضع گیری های شائبه برانگیز مواجهیم که اگر نسبت آن حساسیت و دقت لازم صورت نگیرد، خطر تحریف سردار عزیزمان بسیار جدی است. 🔻همین وضعیت در مورد علامه مصباح نیز وجود دارد؛ برخی جریان ها و افراد که در زمان حیات ایشان بیشترین جفا را به آن عزیز را داشتند و بعضا در حذف اندیشه ایشان از جریان فکری کشور خواسته یا ناخواسته سهم داشته اند، امروز مرثیه خوان و بلکه علامه مصباح جلوه کرده اند! 🔹خطر تفسیر اعتدالگرایانه از سردار و علامه🔹 یکی از محورهای اصلی گفتمان تحریف، استفاده از و ارائه چهره ای فراجناحی و اعتدالی از بزرگان جبهه انقلاب است. صدالبته چون این حرکت خزنده در ابتدای راه قرار دارد، هنوز چندان صریح وارد نشده اما در صورت تغافل جریان انقلابی، ممکن است این تفسیرهای غلط تعمیق و بسط یابد. 🔹آقای واعظی چه میگوید؟ جناب آقای احمد واعظی ریاست دفتر تبلیغات در ۲۲ دیماه ۹۹ در سخنانی، ضمن تجلیل از آیت‌الله مصباح، به ذکر نکاتی پرداخت که مایه ابهام و ایهام است و بهتر آنکه علمای انقلابی، خاصه شاگردان علامه که به حق مفسران اصیل سیره و اندیشه ایشانند، نسبت بدان حساسیت لازم را به خرج دهند تا باب برداشت های غیردقیق و نادرست بسته شود. 🔹آقای واعظی، چنین گفته است: 🔻 چنین شخصیت هایی [مثل سردار سلیمانی و علامه مصباح] برای حوزه های علمیه سرمایه هستند و باید بدون این که شخصیت شان شود، واقعیت وجودی شان معرفی گردد. از معاندین و دشمنان انتظار می رود که این چنین سرمایه سوزی و هجمه داشته باشند و سعی کنند که شخصیتی مثل ایشان را خدشه دار کنند اما از دوستان گله است که عده ای با کج سلیقگی، بسیار کوشا هستند که را وارد منازعات حزبی و جناحی کنند و به دنبال آن هستند که ایشان در تاریخ زندگی شان چه سخن و چه موضعی داشته است؛ این حرکت، سرمایه سوزی است. نباید یک شخصیتی را که هم منش، هم رفتار، هم عملکرد، هم دیدگاه و هم وجودش برای همه ملت و نظام و همچنین سرباز واقعی ولایت، نظام و امت اسلامی بود را در ، و محدود کرد. علامه مصباح ها و سردار سلیمانی ها سرمایه های وجودی فرهنگ ما هستند همه ما باید بکوشیم تا شخصیت هایی مانند آیت الله مصباح یزدی و سردار سلیمانی که بزرگ و سرمایه های وجودی فرهنگ ما هستند، برای ملت و نسل های بعدی بمانند و الگو شوند. 🔶حاشیه روزنه در بیان جناب آقای واعظی؛ به نوعی تلاش شده چهره ای فراجناحی از این دو عزیز ارائه شود که به ادبیات اعتدال نزدیک است. جالب آنکه ایشان برای مخالفان دیدگاه خود، از برچسب کج سلیقگی و مخدوش کنندگان چهره علامه و سردار و از بین برندگان سرمایه های ملی، استفاده کرده است. سوالی که مطرح است آنکه شما بعنوان رئیس دو دوره ای بزرگ ترین و با امکانات ترین نهاد حوزوی، در یک سال گذشته در ترویج این سرمایه وجودی چه خروجی خاصی ارائه کرده اید؟ در مورد علامه مصباح در دو دوره ریاست تان، چقدر از افکار و آثار ایشان در دفتر بهره برده اید؟ مگر رهبری معظم انقلاب اسلامی دفتر تبلیغات را به بزرگانی مانند علامه مصباح ارجاع نداده بودند؟ بفرمائید چقدر به ایشان و آثار شان مراجعه کرده و از این سرمایه استفاده کرده اید؟ در مورد سردار سلیمانی نیز باید واقعیت وجودی ایشان بیان شود. آنگونه که رهبری معظم فرمودند: ⭕️یک نکته‌ی مهم این است که در مسائل داخل کشور -چون این حرفها غالباً ناظر به مبارزات منطقه‌ای و فعّالیّتهای منطقه‌ایِ او بود- اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضی‌ها سعی نکنند کم‌رنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، . در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. 18/10/98 🔻جهت توجه جناب واعظی باید گفت؛ جریان انقلابی نسبت به کمرنگ کردن ویژگی سردار و علامه مصباح، التفات و دقت دارد. بازنمایی انقلابیگری آنان، برداشت جناحی نیست، عمل به توصیه حکیمانه رهبری است. ایشان اگر واقعا دغدغه تحریف دارد بهتر است با مصادره و تحریف بزرگان انقلاب توسط مقابله کند. @rozaneebefarda
فیلم مناظره آقایان و منتشر شد @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ‌ ⭕️متن و فیلم مناظره مزبور را در ذیل ببینید: 📄 متن مناظره👇 hawzahnews.com/news/946803 📹 فیلم مناظره:👇 hawzahnews.com/xb4n9 🔶حاشیه روزنه آنگونه که قبلا تصریح شد، اصل این مناظره در جهت ، امری مطلوب و پرثمر است. در این زمینه نکاتی قابل ذکر است: ◾️محتوای گفتگو بهترین مستند برای شناخت میزان علمیت و رویکرد علمی جناب آقای علوی و طیف فکری/حوزوی همگرا با ایشان است. ◽️همانطور که پیش‌بینی می‌شد، در این مناظره مدعاهای مطروحه در با دوباره به صورت کاملتر و عمیقتر بازتکرار شد و از جهات متعدد قابل نقد و ارزیابی علمی است. 🔸نکته مهم در تحلیل این گفتگو آنکه، با تکیه بر محتوای این مناظره، منتقدان جناب آقای علوی، تمام فحول و را شامل خواهد بود! 🔹در این گفتگو نشانه‌هایی وجود دارد که اثبات می‌کند رویکرد فقهی جناب آقای علوی بیش از آنکه به نزدیک باشد، به نزدیک است! ⭕️جناب آقای علوی مطالب چالش‌برانگیز و مهمی را با ادبیاتی خاص(توأم با ) مطرح کرده که تحلیل و بررسی مجزای هر کدام از آنها می‌تواند موضوع بررسی‌های علمی مستقل توسط متخصصان فن قرار گیرد. از آنجمله: ▫️جایگاه شناسی روایات شریفه در استنباط، علم امام(ع)، عصمت، مبانی اصولی متیقن مشهور امامیه، مبانی فقهی فقه جواهری، مهدویت، سیره عقلا و حجیت عقل، خطابات قانونیه، جایگاه عقل و عرف در اجتهاد، فلسفه علم، فلسفه دین، فلسفه اقتصاد و... . ▪️روزنه با افتخار برای بازنشر دیدگاه‌های فضلای ارجمند در ارزیابی علمی محتوای این مناظره آمادگی دارد. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تطهیر تروریسم در ادبیات سیاسی برجامیان روزنه با موضوع واقعه /۷ ▫️روحانی: غنی‌سازی ۶۰ درصد پاسخ به جنایت نطنز است! 🔹راه‌اندازی IR-6 و غنی‌سازی ۶۰ درصدی پاسخی به شرارت‌ها بود. اگر صهیونیست‌ها بر علیه ملت ما توطئه کردند، پاسخ خواهیم داد؛ اولین گام همین بود. 🔹می‌خواهید ‌در مذاکرات دست ما خالی شود ولی دست ما پر است. دو تا دست شما را بریدیم؛ یک دست با IR-6 و یک دست را با غنی سازی ۶۰ درصد زدیم. 🔶حاشیه روزنه حسن روحانی که در موضع‌گیری بر اساس تئوری سریع القلم، تبحر ویژه دارد، می‌گوید: «غنی سازی 60% پاسخ به جنایت نطنز بود»! این یعنی انتقام ما و برخورد متقابل ما فقط همین بود! این مواضع(فارغ اراده و نیت گوینده) برای غربی‌ها این پیام را خواهد داشت که: «همه چیز تحت کنترله! بزنید! هیچ انتقامی در کار نیست!» با یک جمله «انتقام یک جنایت» را به «راه اندازی چند سانتریفیوژ» تقلیل داد! درحالیکه غنی سازی 60% طبق ماده 4 معاهده بین المللی NPT حق همه کشورهاست! یعنی این! رهبر معظم انقلاب اسلامی پیشتر بارها پیرامون خطر تحریف و نسبت آن با تحریم، هشدار داده‌اند. اکنون وقت آن است که حوزه علمیه قم به میدان بیاید برای مقابله با تحریف. تا ماهیت واقعی غرب‌گرایان داخلی و تحریفات شان برای مردم افشا نشود، نمی‌توان انتظار تصمیم درست و انتخاب دقیق از آنان داشت. @rozaneebefarda
▫️روایت جالب صادق خرازی، از گفتگوی روحانی و رهبری پیرامون موضوع @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات: در روزهایی که روحانی رئیس جمهور منتخب بور و هنوز مستقر نشده بود، در جلسه‌ای نزد رهبر انقلاب صحبت‌هایی در مخالفت با حضور ایران در سوریه کرد. رهبر انقلاب در جواب فرمودند: شما حالا از راه برس، کمی با مسائل از نزدیک آشنا بشو، بعد نظر بده. 🔶حاشیه روزنه این قبیل روایت‌ها نشان می‌دهد که سخنگوی محرمانه‌های شخص روحانی است و فقط نظرات شخصی خود را بیان نکرده است! دقیقا به همین‌ دلیل است که دامنه ماجرای را نباید به نیروهای پایین دست و درجه دوم چون ظریف و آشنا تقلیل داد و باید بیش از این پادوهای سیاسی، به دنبال دانه درشت ها و طراحان پشت صحنه بگردیم! شخص روحانی در ماجرای متهم ردیف اول است. ژست انقلابی برآمده از روحانی شاید برای فریب بخشی از افکار عمومی به کار آید اما موجب نخواهد شد که اهل تحقیق از نهضت پرسش‌گری پیرامون کارنامه آشفته و سوال برانگیز او در امور مربوط به ، منصرف شوند! او قبل و بعد از ماجرای پیچیده ، در پرونده‌های مختلفی درگیر بوده و شاید اکنون برای بازخوانی همه آن پرونده‌ها(از جمله ماجرای مذاکرات پنهانی با عوامل رژیم غاصب در فرانسه که افشا کرد و تبرئه شد) وقت مناسبی باشد. و باند نفوذیهای درز دهنده اظهارات ضدامنیتی او(که به تصریح وی شامل نظرات کارشناسی اش بوده!!) جای خود دارد ولی هرگز نباید موجب آن شود که از لایه‌های پیچیده‌تر ماجرا غفلت کنیم. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
توئیت لاریجانی و یک چالش! آقای لاریجانی، شجاع باشد و نام را ! 🔹علی لاریجانی: کسانی که پیروزی خود را در کاهش مشارکت مردم در انتخابات می‌بینند و بزرگترین هراس‌شان حضور مردم پای صندوق‌هاست؛ هرچه باشند نیستند! شجاع باشید و بگویید: اگر مردم بیایند؛ ما شکست خواهیم خورد. 🔶حاشیه روزنه تا جایی که تاریخ به یاد می‌آورد، این اعتدالیها بوده‌اند که بدلیل و محاسبه سبد رأی سنتی قلیل خود، همواره روی کاهش مشارکت و مشارکت حداقلی، حساب باز می‌کرده‌اند! ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار با جمعی از حوزویان(۸۸/۴/۳۰) به نقل خاطره جالبی پیرامون اصرار برخی سیاسیون به می‌پردازند. به نقل یکی از حضار، رهبری در مقام دفاع از عدم تغییر رویه‌سیاسی خود نسبت به ضرورت مشارکت حداکثری، تأکید داشتند: من نه‌تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مُصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور از جمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. ایشان استناد کردند به اختلاف دیدگاهی که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته‌اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده‌اند؛ برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره‌ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم، اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس‌جمهور مورد نظر ما انتخاب می‌شود! @rozaneebefarda
حمله گازانبری لاریجانی به جلیلی! جهت اطلاع آقای لاریجانی باید عرض شود که: نتیجه شده همین وضع اسف‌بار اقتصادی که می‌بینیم! آیا مقصر شرایط امروز که کارد را به استخوان مردم رسانده، عاملی غیر از و بوده است؟ اجمالا باید تاکید شود که رهبری معظم انقلاب اسلامی، را مصداق کسانی دانستند که کشور را به لبه پرتگاه بردند و مرتکب شدند! از مشاور رهبری که داعیه‌دار پیروی از ایشان است، بعید بود که بیانات ایشان را علنا در مدار قرار دهد و در مورد ضربه به نظام، جای شهید و جلاد را عوض کند! ضمنا! آقای برادر لاریجانی جان! ۱. ۲. ۳. شوخی گرفتن سرنوشت مردم ۴. مواضع خطرناک ۵. یار کمکی و این قبیل تعابیر؛ مصداق و است! اگر طرفداران شما مرتکب چنین خبطی شوند، مردم به حساب میزان دانایی و ادبیات رادیکال شان می‌گذارند اما وقتی یک کاندیدا آنهم با ادعای اعتدالگرایی، بخواهد خودش و برچسب به کاندیدای دیگر باشد، بسیار برای مردم منزجر کننده است؛ اصلا جذاب نیست! یا مشاوران رسانه‌ای رادیکال‌ را عوض کنید یا روش تان را! قبلا این بیراهه را پیموده؛ و ره به جایی نمی‌برد! راستی! جنابعالی که مدعی مدیریت و تدبیر هستید، بجای نفی دیگران، برنامه و طرح ایجابی خودتان را بیان کنید! رأی سلبی در این دوره، چندان نمی‌تواند دستگیر کسی باشد؛ حتی برنامه صرف هم کافی نیست! مردم در این دوره فقط به برنامه با پشتوانه کارنامه رأی خواهند داد. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
روزنه
اقدامات باند ظریف (شورای راهبردی) پزشکیان و مسئله‌ی تحریک گسل های قومیتی و مذهبی! اگر شیعه باشید ا
دفاع از ظریف با ژست انقلابی‌گری؟! در شرایطی که ظریف با آن کارنامه سیاه و خسارت‌بار با همراهی یک حلقه مخوف غربگرا(بجز معدود افراد شورای راهبردی که اصیل اند) به دنبال چینش دولت جدید است و در حالی که ظریف علنا از پروژه حلقه رادیکال غربگرا برای استیلای اقلیت‌ها بر کشور امیرالمؤمنین علیه‌السلام خبر داده است یک عده معدود پیدا شده‌اند که به مجیزگویی ظریف مشغول‌اند! آنهم با ادعا و ژست انقلابی‌گری! این افراد که مدت ۲ سال است به صورت هدفمند خود را در جاسازی کرده‌اند، دو طیف‌اند؛ برخی هستند که سرنخ‌شان دست حلقه‌های بیرون‌حوزوی است. برخی دیگر اما دودوزه‌باز و مرموز و منحرف سیاسی‌اند. اینها با هدف موقعیت‌شان را به مدد در دل جبهه انقلابی حفظ می‌کنند برای ضربه زدن در . یکی از بزنگاه‌ها همین حالاست! هر کسی که حساسیت امت حزب‌الله نسبت به بر سر کارآمدن کابینه غربگرا را تضعیف کند یا جاده‌صاف‌کن آن حلقه مخوف غربگرا (که پستوی دولت جدید جا خوش کرده) باشد، قطعا و حتما انقلابی و حزب‌الهی نیست؛ اینها در بهترین حالت ساده‌لوح و آلت دست همان حلقه غربگرا هستند و در حالت بدبینانه مارهای خوش خط و خالی که تا بن دندان به مبانی غرب وحشی باور دارند اما بنا به اقتضای شرایط و شاید مأموریت شان، فعلا ژست انقلابی‌گری می‌گیرند! همین دو سه سال اخیر چندین نفر از این جماعت تشت رسوایی شان از بام افتاده و علنا علیه ولایت شمشیر کشیدند و آن طرف غش کردند و البته از سوی اربابان‌شان بی‌مزد هم نماندند! خلاصه آنکه در دولت جدید، یکی از خوابهایی که باند غربگرا برای جریان حزب‌اللهی و خصوصا حوزویان دیده استفاده از همین عناصر مفلوک و مرموز است. بیش از پیش باید مراقبت کنیم. پ.ن حفظ احترام رئیس‌جمهور منتخب محفوظ است زیرا رأی و نظر اکثریت مردم احترام دارد. یکی از شگردهای نخ‌نمای این باند غربگرای پستونشین همین است که خود را پشت سر رئیس‌جمهور پنهان کند! از قضا سخن در همین است که وجود این باند مخوف، که خود را بعنوان بین رئیس‌جمهوری با نخبگان و مردم تحمیل کرده، بزرگترین بی‌حرمتی به رأی مردم و شخص رئیس‌جمهوری منتخب است! @rozaneebefarda