eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تئوریسین عصیانگری و سلطه‌پذیری در کسوت تفسیر مکتب فقهی امام خمینی! سروش محلاتی را در سال‌های اخیر به تندروی و رادیکالیسم عریان با لعاب فقهی می‌شناسیم او همان کسی است که در ماجرای آشوب‌های کور و نا آرامی‌های چند سال قبل، تلاش کرد عصیانگری اجتماعی را با طرح علنی موضوع و ، تئوریزه کند! بعد از این ماجرا برخی اندیشمندان متعهد او را پیرو چارچوب نامیدند: https://tn.ai/2163403 سروش محلاتی همان کسی است که تمایلات شخصی و اغراض سیاسی‌اش را می‌کند: https://hawzahnews.com/x9kjp او کسی است که با اظهاراتی عجیب و غریب و با تمسک نابجا به برخی قواعد از جمله لاحرج، سلطه‌پذیری و ظلم‌پذیری و تسلیم‌طلبی در مقابل آمریکا را امری فقهی قلمداد کرد! سروش محلاتی کسی است که طعنه‌های تلخ سیاست‌زده او علیه افکار و آثار و مواضع رهبری معظم انقلاب اسلامی از شماره در رفته است. با این سوابق مشعشع، حالا باید موسسه تنظیم و نشر توضیح دهد که چنین فرد بدسابقه‌ و غرب‌زده‌ای چه نسبتی با امام خمینی دارد؟! او اصلا چه نسبتی با فقه و فقاهت دارد؟! این اقدام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام را می‌توان یکی از بزرگترین مصادیق و به امام برشمرد. آیت‌الله سازی حضرات هم البته در جای خود خنده‌دار است اما باید برای پیشگیری از تحریف آشکار اندیشه امام خمینی فکری اساسی کرد؛ زیرا مؤسسه نشر صلاحیت حداقلی هم برای صیانت از افکار امام را ندارد. نقد سخنان تحریف‌آمیز اخیر محلاتی را به زودی در روزنه بخوانید. 🔘روزنه؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم بودن را تأیید کرد! چشم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی روشن! سروش محلاتی را برای تبیین مکتب فقهی امام دعوت کرده‌اند: https://eitaa.com/rozaneebefarda/10555 وقتی ضدانقلاب فراری و عضو ارشد حلقه منتظری، از سروش محلاتی به عنوان استاد درس خارج خط امامی یاد می‌کند و از همفکری و همگرایی در تحلیل(بخوانید ) با او سخن می‌گوید! لازم به ذکر است طیفی از مریدان فکری-سیاسی آقای منتظری از دهه شصت در دفتر امام حضور داشتند که مع الاسف بعد از عزل نیز همانجا ابقا شدند و در دهه هفتاد خود را به عنوان مفسران اندیشه امام جا زدند تا بدانجا که افراد رادیکالی همچون عماد باقی داعیه‌دار امام‌شناسی شدند! هماهنگی سیاسی/فکری مؤسسه تنظیم و نشر با طیف رادیکال جریان منتظری و ارجاع دوطرفه به همدیکر را در همین فضا باید تحلیل کرد. پ.ن: سروش محلاتی و کدیور هر دو از مریدان فکری-سیاسی منتظری هستند! در عین حال از مواهب هاشمی برخوردار بوده‌اند؛ یکی در مرکز بررسی‌ها و دیگری در حلقه روزنامه جمهوری. و هر دو نفرشان و را بعنوان پایه اصلی تحلیل‌های سیاسی خود قرار داده‌اند! البته با فاصله‌گذاری و ژست استقلال و گاهی نزاع زرگری. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پایان قائم مقامی آقای منتظری؛ عزل یا استعفا؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از گذشت سه دهه از ماجرای پایان قائم مقامی آقای منتظری٬ طرفداران دوآتشه وی هنوز هم تلاش دارند٬ حقائق این واقعه را سازند. آنان محور تحریفات خود را با در نامه ۱/۶ قرار داده اند حال آنکه اگر نامه ۱/۷ آقای منتظری به دقت مورد بازخوانی قرار گیرد٬ هم بودن مدعای این جماعت را ثابت خواهد کرد و هم نشان خواهد داد که آقای منتظری خود از منصب قائم مقام رهبری داده و بر عدم صلاحیتش برای این جایگاه صحه گذاشته است. در واقع امام خمینی در نامه ۱/۸ فقط استعفای وی را پذیرفته است. موضوعی که بعد از ارتحال امام با رای قاطع خبرگان٬ بار دیگر تایید شد و لذا پایان قائم مقامی نه با عزل٬ که با بوده است. نکته ای که با هوشمندی تمام در نامه ۱/۸ امام بدان اشاره شده است. مرور متن نامه آقای منتظری بهترین دلیل بر اثبات این مدعاست که در ادامه از نظر خواهد گذشت. 🔸متن نامه ۶۸/۱/۷ آقای منتظری به محضر امام خمینی: بسم اللّه الرحمن الرحیم محضر مبارک آیت اللّه العظمى امام خمینى - مدظله العالى پس از سلام و تحیت، مرقومه شریفه مورخ ۶۸/۱/۶ واصل شد. ضمن تشکر از ارشادات و راهنماییهاى حضرتعالى به عرض مى رساند، مطمئن باشید همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه مراحل همچون سربازى فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالى و در مسیر اسلام و انقلاب بوده ام، اینک نیز خود را ملزم به و حضرتعالى مى دانم، زیرا بقا و ثبات نظام اسلامى مرهون اطاعت از مقام معظم رهبرى است. براى هیچ کس قابل شک نیست که این انقلاب عظیم تا کنون در سایه رهبرى و ارشادات حضرتعالى از خطرات مهمى گذشته ، و دشمنان زیادى همچون منافقین کوردل، که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیتهاى عزیز ما و از جمله فرزند عزیز خود من آغشته است، و سایر جناحهاى مخالف و ضد انقلاب و سازشکار و لیبرال‌مآب هاى کج فکر را رسوا و از صحنه خارج نموده است. آیا جنایات هولناک و ضربات ناجوانمردانه این روسیاهان کوردل به انقلاب و کشور و ملت عزیز و فداکار ما فراموش شدنى است؟ و اگر بلندگوهاى آنان و رادیوهاى بیگانه خیال مى کنند با جوسازی‌ها و نشر اکاذیب و شایعه پراکنی‌ها به نام اینجانب مى توانند به اهداف شوم خود برسند و در همبستگى ملت ما رخنه کنند، سخت در اشتباهند. و راجع به تعیین اینجانب به عنوان قائم مقام رهبرى، خود من از اول جدا مخالف بودم، و با توجه به مشکلات زیاد و سنگینى بار مسئولیت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به نبوده است و اکنون نیز عدم آمادگى خود را صریحا اعلام مى‌کنم و از حضرتعالى تقاضا مى‌کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آینده اسلام و انقلاب و کشور را قاطعانه در نظر بگیرند و به من اجازه فرمایید همچون گذشته یک طلبه کوچک و حقیر در حوزه علمیه به تدریس و فعالیتهاى علمى و خدمت به اسلام و انقلاب، زیر سایه رهبرى حکیمانه حضرتعالى، اشتغال داشته باشم و اگر اشتباهات و ضعف هایى که لازمه طبیعت انسان است رخ داده باشد، ان شاء اللّه با رهبری‌هاى حضرتعالى مرتفع گردد و از همه برادران و خواهران عزیز و علاقه‌مند تقاضا مى کنم مبادا در مورد تصمیم و خبرگان محترم، به بهانه حمایت از من، کارى انجام دهند و یا کلمه اى بر زبان جارى نمایند، زیرا مقام معظم رهبرى و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمى خواهند. امید است این شاگرد مخلص را همیشه از راهنمایی هاى ارزنده خود بهره مند، و از دعاى خیر فراموش نفرمایید. والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته . حسینعلی منتظری_۶۸/۱/۷ @rozaneebefarda
«جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حتما به خاطر دارید از جانب یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. بازخوانی دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات سیاسی و اجتماعی، موجب روشن شدن هرچه بیشتر عمیق برخی منسوبین و مدعیان، با سیره و اندیشه آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش خواهد شد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
مروری بر دیدگاه‌های صریح آیت‌الله العظمی بروجردی در موضوع اسلام و سیاست! 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و نیز «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. در ذیل بخشی از دیدگاه‌های آیت‌الله بروجردی پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها و مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند. آنان که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند و طبعاً امروز در خط ولایت فقیه و تقویت حکومت حق، مشغولِ خدمت به آرمان مهدویت و ولایت و مرجعیت هستند. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 || دعای آیت‌الله العظمی میرزا جواد تبریزی در حق آیت‌الله العظمی خامنه‌ای اختصاصی|| انتشار به مناسبت سالگرد رهبری آیت‌الله خامنه‌ای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️کسی که همه کارش ارجاع به خدا شد، او از چه چیز غصه می‌خورد. ▪️او رفت مقام پیدا کرد، شد رئیس؛ بگذار بشود چرا نشود؟ ▫️این رئیس شدن، والله تکلیف و مشقّت زیادی دارد، مسئولیت دارد. ▪️[بار مسئولیت] را ایشان برداشت، ما راحت شدیم. ▫️باید تأییدش کنیم، باید دعایش کنیم که [اوضاع] را نگه داشته است ▪️خداوند به دست‌ او الآن یک عزّتی داده است. 🔶حاشیه روزنه انتشار این صوت تاریخی در سالگرد ارتحال امام و انتخاب آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به رهبری و سالگرد قیام خونین ۱۵خرداد، مقارن شده با سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی تبریزی(۲۸ شوال). از آغاز نهضت امام خمینی در دهه چهل تا کنون، همواره تمام تلاش خود را جهت دیدگاه بزرگان معاصر به کار بسته‌اند تا چنین القا کنند که امام و رهبری در مسیر انقلاب اسلامی، در اقلیت بوده و فاقد پشتوانه حوزوی (خصوصا در سطح مراجع و علما) بوده‌اند! پروژه تحریف‌آمیز آن شیخ فراری فریبکار از اعضای ارشد حلقه شاگردان منتظری متأخر، بازنگاری آن پروژه استعماری به زبانی دیگر و قابل نشر در داخل و تلاش مذبوحانه برای القای اختلاف معاصر با و امام، تولیدات بنگاه‌های مطبوعاتی غربگرا(خاصه برخی رسانه‌های برجامی) و سرآخر هم برخی سران از برخی تشکل‌های نوپدید حوزوی، همه سودای القای چنین دوگانگی کاذبی را دارند. ▫️دعوت به روزنه👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از جرعه‌نوش
بسم الله النور 🔸تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد (۱) از زمانی که خبر اتفاقات منتشر شده، جریان این خط خبری را دنبال کرده‌اند: مراسم بزرگداشت را به کشیدند و سخنرانی را گذاشتند. آیا این روایت صادقانه است یا واقعیت؟ پیش از این، روایت خود را از آن حادثه نوشته‌ام. (https://eitaa.com/jorenush/142) اکنون می‌خواهم گزارشی تحلیلی و دقیق‌تر از آن ارائه دهم و نظری بر مبانی داشته باشم تا روایت صادقانه از مغرضانه شناخته شود. چنان‌که در گزارش پیشین آوردم، سخن مقدماتی داشت و نتایجی. او مقدمات خود را گفت و تصریح کرد که از این مطالب می‌گیرد که ... . و نتایج را یک‌یک برشمرد. کسانی که با سخنوری آشنایند یا اقلاً پای سخن سخنوران نشسته‌اند می‌دانند که یک سخنرانی مذهبی از خطبه‌ی اولیه، بیان مقدمات، نتیجه‌گیری و دعای پایانی تشکیل می‌شود. مهاجری در آن شب، همه‌ی این اجزاء را به کمال ادا کرد و ناگاه منبر را وانگذاشت. او بیش از سی دقیقه بدون هیچ مزاحمتی سخن گفت و از بیان روایت و مثال‌زدن و قصه‌گفتن و بیان خاطره نیز فروگذار نکرد. او چنان سخن را طول داد که برخی حضار که بنا بر عادت مجالس سنتی یزد، توقع سخنانی کوتاه‌تر داشتند، برخاسته و رفتند. پس سخنرانی مهاجری، رها نشد. شاهد این مدعا، صوت سخنرانی آن شب است که به‌زودی تقدیم می‌شود. اما آیا آشوبی رخ داد؟ گاهی ممکن است کسی یا کسانی از سر مخالفت با شخص سخنران، از ابتدا به قصد برهم‌زدن مجلس او اقداماتی انجام دهند، بدون آن‌که به محتوای سخنان او توجهی کنند. و این اقدام، می‌تواند حرکاتی خارج از آداب مجلس خطابه باشد. این چنین اقدامی، برهم‌زدن مجلس سخنرانی و ناپسند و محکوم است؛ چنان‌که رهبر معظم انقلاب نیز در مواردی متعدد از آن نهی کرده‌اند؛ مواردی چون شعار دادن علیه سید حسن خمینی در مراسمات سالگرد رحلت امام خمینی یا هجمه به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن ۹۱ در قم. اما آیا سوال و اعتراض همواره چنین است؟ منحصر کردن واکنش مستمعان نسبت به سخنان خطیب، به یکی از دو صورتِ "سکوت مطلق" و ، خود، مغالطه‌ای است که راه صواب را که همانا شنیدن منتقدانه و مبتنی بر است، به فراموشی می‌سپرد. رهبر معظم انقلاب در این باره چنین نوشته‌اند: "من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌، میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گویی‌ و کفرگویی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آن‌که‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌‌ی غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضایی‌ بسازد که‌ در آن‌، ، مقید به‌ « و و معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و ، سکه‌‌ی رائج‌ شود." حال با این تفصیل، آیا نباید پرسش‌گری مودبانه و منطقی را پس از آن‌که خطیب کلام خود به کمال رسانید، از حقوق مستمعان دانست؟ و آیا آن‌چه گذشت چیزی جز طرح چند پرسش ساده با حفظ قواعد منطق و ادب بود؟ و آیا سیره‌ی شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی- که مهاجری مدعی پیروی اوست- جز شنیدن سخنان و حتی اعتراضات مخاطبان ولو از فراز منبر بود؟ ملاحظه‌ی دیگر آن‌که، آیا خطیب نباید در کلامش از قواعد و پیروی کند و مستمعین- که از مهم‌ترین آن‌ها حقِ شنیدن سخن صواب و نه تدلیس و مغالطه و اغواگری از سخنران است- را مراعات نماید؟ و آیا اگر کسی پس از کمال‌یافتن بیان خطیب، دانست که از فراز منبر، سخن ناحق به مخاطبان القاء می‌شود، نباید به اعتراض مودبانه و منطقی سخن رانَد؟ و باید حقیقت و سپس را به کناری نهَد؟ https://eitaa.com/jorenush/145
واکنش "علی اکبر عزیزی" معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری یزد پیرامون واقعه به همگان توصیه می‌کنم واکنش تاریخی در برابر را بخوانند. شهید صدوقی به ما یاد داد در برابر و سکوت نکنیم. 🔘روزنه؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فقه خوارجی و حمایت از جلادان [ص٣ از ٣] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ٢. تحریف حکمی محمد محلاتی پس از فارغ شدن از «تحریف موضوعی» به «تحریف احکام» می‌رسد. او با ذکر تقطیع شده و تحریف شده کلمات برخی فقها در تلاش است که اثبات کند مجازات محارب تنها در صورتی جاری می‌شود که فرد محارب قتلی مرتکب شده باشد. او نوشته خود را با این سؤال شروع می‌کند: «مجازاتِ محارب اگر مرتکب قتل نشده چیست؟» و بلافاصله به نقل از آیت‌الله خوئی می‌نویسد: « آيت الله خویی: اگر با اسلحه کشیدن فقط موجب ترس مردم شده باشد، نفی بلد می‌شود و اگر آسیبی به کسی رسانده باشد، ابتدا در حد همان جراحت قصاص می‌شود و سپس تبعید می‌گردد.»(تکملة المنهاج/ص51) مخاطب ناآشنا با متون فقهی و ناآشنا با روش تحریفات محلاتی گمان می‌کند که مرحوم آیت‌الله خوئی مجازات محارب را به ارتکاب قتل مقید می‌کنند اما متن کامل مرحوم آیت‌الله خوئی نشان می‌دهد که این پندار صحیح نیست و محلاتی یک خط از کلام ایشان را به‌کلی سانسور کرده است. بخش سانسور شده کلام آیت‌الله خوئی که تنها چند کلمه پس از استشهاد محلاتی است، از این قرار است: «... و کسی که سلاح بکشد و مال مردم را بگیرد و آنان را کتک زده و مجروح کند اما کسی را نکشد، مجازاتش در اختیار امام است. اگر خواست او را می‌کشد و مصلوب می‌سازد و اگر خواست دست و پایش را قطع می‌کند.» (تکملة المنهاج/ص51) گفتنی است ما درصدد تبیین احکام فقهی و جزئیات مجازات محارب و باغی نیستیم و هرکدام از جزئیات فوق ممکن است مانند بسیاری مسائل دیگر اختلافی باشد اما معلوم نیست این سطح از تحریف سخیف و جزم‌اندیشی در موارد اختلافی ریشه در چه مسائلی دارد. 3. تحریف مصداقی یکی از تحریفات اساسی محلاتی، که مصداق بارز عوض کردن جای جلاد و شهید است، تحریف جنایات انجام گرفته در ماه‌های گذشته و تقلیل آن به صرف «اعتراض سیاسی» است. به‌راستی آیا یک فرد سلیم‌النفس به محاربه گسترده‌ای که جوانان عزیزی همچون «روح‌الله عجمیان» و «آرمان علی‌وردی» را از ما گرفت و آرتین عزیز را دچار مصیبتی فراموش‌نشدنی و کم‌سابقه و مهلک کرد، عنوان «اعتراض» می‌دهد و تمام جلادان و جانیان این حوادث تلخ را تطهیر می‌کند؟! به‌نظر می‌رسد محمد محلاتی در مسیر ضدامنیتی استاد و مراد خود، حسینعلی منتظری، قرار گرفته است و همانطور که منتظری به تطهیر داعش دهه شصت یعنی منافقین کوردل مشغول شد، محمد محلاتی نیز امروز به تطهیر و دفاع از دواعش وحشی داخلی مشغول شده و در این راه از و نیز ابا ندارد! اعاذناالله من شرور انفسنا 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
برجامیان و تحریف و بایکوت شهید سلیمانی! اینکه برخی از در سالگرد شهادت حاج هیچ خبری از این روز بزرگ نمی دهند و این واقع بزرگ جهانی را بایکوت می‌کنند جای تعجب ندارد! برخی دیگر شان هم با تلاش دارند چهره‌ای خنثی و غیرارزشی از ایشان به نمایش بگذارند، این هم جای شگفتی ندارد! چرا که هر کسی بر طینت خود می تند! چاره ای ندارند! یا باید سردار را بایکوت کنند تا در یادها کم رنگ شود تا تاریخ را در سال های آینده باب میل خود بنویسند و یا تحریف را با صلح کل نشان دادن ایشان در دستور کار قرار دهند. اما آغاز رسوایی بود و این رسوایی امروز با بایکوت و تحریف سردار ادامه دارد. اگر امروز به سانسور و تنزل شخصیت ایشان اقدام کردند دیروز با به عقده گشایی علیه ایشان پرداختند و قبل تر از آن در شهادت حاج قاسم برخی از خبرنگارانشان به پایکوبی مشغول شدند: https://eitaa.com/rozaneebefarda/6377 چاره‌ای ندارند! چون حاج قاسم مرد میدان همه آنچه که آن ها ادعای همه دانی آن ها را داشتند بود. حاج قاسم مرد میدان ، سازندگی و امور نظامی است و این شاگرد مکتب امام همانطور که نقشه ها و پول‌های آمریکا را در منطقه به باد داد در همان وسعت همه جنگ روایت ها و هیاهوی رسانه ای غربگراهای داخلی را به هم ریخته است. اتفاق امروز در صفحه اول برخی روزنامه ها را باید به فال نیک گرفت و باید دانست که بروز رسانه‌ای ، از سر ضمیر شان خبر می‌دهد که آرزوی احیای و تحمیل برجام 2 و 3 است! @rozaneebefarda
مروری بر دیدگاه‌های صریح آیت‌الله العظمی بروجردی در موضوع اسلام و سیاست! 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و نیز «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. در ذیل بخشی از دیدگاه‌های آیت‌الله بروجردی پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها و مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند. آنان که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند و طبعاً امروز در خط ولایت فقیه و تقویت حکومت حق، مشغولِ خدمت به آرمان مهدویت و ولایت و مرجعیت هستند. @rozaneebefarda
«جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حتما به خاطر دارید از جانب یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. بازخوانی دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات سیاسی و اجتماعی، موجب روشن شدن هرچه بیشتر عمیق برخی منسوبین و مدعیان، با سیره و اندیشه آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش خواهد شد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضرورت مقابله با نهضت امام خمینی در بیان آیت‌الله العظمی بهجت عاملی که باعث شد بنده به عنوان یک وظیفه دنبال مسائل سیاسی بروم سفارش آیت‌الله‌ بهجت بود. بعد از ماجرای حمله به آیت‌الله بهجت به ما سفارش کردند که این حوادث را ثبت و ضبط کنید. اینها حرف‌ها را و عوض می‌کنند. 🔸حاشیه روزنه مجاهدت در عرصه تبیین تاریخ نهضت امام خمینی و با ، عرصه مقدسی است که مورد توصیه عارف کامل به شاگرد برجسته خود آیت‌الله مصباح بوده است. امروز غفلت از این توصیه راهبردی، موجب تولید موجی از آثار تحریف‌آمیز شده است. عجیب‌تر از تولید و نشر این آثار، اختصاص جوایز ملی به آنهاست! این یعنی ! توصیه آیت‌الله العظمی بهجت را جدی بگیریم و خود را مخاطب آن بدانیم. امروز امام خمینی عزیز، واقع شده‌ و از هر سو برای تحریف محکمات اندیشه و سیره سیاسی ایشان به خط شده‌اند! همین غفلت‌ها اگر نبود، چگونه ممکن بود رسانه ملی ما در دوران تصدی برادرانی مؤمن و انقلابی، برای کتاب تحریف‌آمیز رپرتاژ برود! @mesbahyazdi_ir @rozaneebefarda
وقتی مفسر اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی می‌شود! آن‌هم در برنامه‌ی پربیننده گفتگوی اخبار سراسری در این برنامه مختصر اشکالات و اغلاط و مطالب تحریف‌آمیزی وجود دارد که موجب تعجب است. از آن‌جمله در مورد دیدگاه امام پیرامون تصویبنامه انجمن‌های ایالتی و لوایح ششگانه(نقد تفصیلی و مستند فرصتی مجزا می‌طلبد) امید است برای مسئله فکری اساسی بشود. @rozaneebefarda
بیانات مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه امام حسین(ع) شهرستان بوئین زهرا درباره تحریف امام تحریف شخصیت امام خمینی(ره) مصداق بلعیده شدن در هاضمه سیری ناپذیر استکبار جهانی است... امام خمینی(ره) بنیانگذار یک مکتب فکری، سیاسی و اجتماعی بود و ملت ایران این مکتب را به عنوان نقشه راه از ابتدای انقلاب پذیرفت و به آنها عمل کرده است. تحریف خط و شخصیت امام خمینی(ره) مصداق گم شدن نقشه راه انقلاب و به عبارتی دیگر تحریف شخصیت امام خمینی(ره) مصداق بلعیده شدن در هاضمه سیری ناپذیر استکبار جهانی است و تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملت ایران است. شناخت صحیح و ادامه راه امام و بازخوانی تاریخ و اصول خط امام خمینی(ره) دو اصل اساسی و مهم برای جلوگیری از تحریف شخصیت امام می باشد. اگر ملت ایران می‌خواهد به هدفهای متعالی و معنوی خود برسد و بخواهد راه و مسیر انقلاب را ادامه بدهد باید راه امام بزرگوار را بشناسد، اصول او را درست بشناسد و نگذارد شخصیت امام را کنند و آن راهی که می تواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است و این اصول در طول ده سال دوران حاکمیت انقلاب اسلامی و پیش از آن در طول پانزده سال دوران نهضت در بیانات گوناگون بیان شده است. @rozaneebefarda
بیانات حجت‌الاسلام بنی طرفی زاده مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شهرستان باوی درباره تحریف امام : مقام معظم رهبری دام ظله همواره در سخنرانی‌های متعددی هوشیاری لازم جهت مقابله با انحراف اندیشه و خط امام را به مسئولین و مردم جامعه داده اند .     دشمنی که با ابزار تحریف به جنگ با جامعه ، انقلاب و نظام اسلامی می رود ، بلکه می تواند از میان مردم بلکه برخی مسئولین نظام باشند، لذا لازم است با شناخت صحیح از فکر و مبانی امام آنها را ملاک و معیار صحیح انطباق خط فکری و اعتقادی دیگران قرارداد و دشمن را خودی تشخیص داد.    به فرموده مقام معظم رهبری دام ظله ازجمله راهکارهای جلوگیری از تحریف امام ، بازخوانی اصول امام است. اصولی همچون اصل اثبات اسلام ناب و نفی و انکاراسلام آمریکایی، اصل اتکال به خداوند متعال و بی‌اعتنایی به دشمن، اصل اعتقاد به اراده و نیروی مردم، اصل طرفداری جدی حمایت ازمحرومان و مستضعفان، اصل استقلال کشور وردسلطه پذیری ، اصل وحدت ملی و.. .    نهضت امام خمینی ره با معادلات غرب و شرق همخوانی نداشت لذا پس از به‌کارگیری انواع حربه ها و ناکامی از پیروزی در نبرد با اراده پولادین امت ، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی رویکرد جنگی خودرا تغییر داده و با ورود به عرصه جنگ نرم حربه افکار و اعتقادات جامعه را در دستور کار خود قرار داد، لذا اقتضا دارد در مقابل این نوع جنگ دفاع و ابزار متناسبی به کار برد که استفاده از ابزارهایی همچون و خط فکری وجهت اعتقادی صحیح امام ره می تواند وسیله مناسبی جهت دفاع از اصول و مبانی برخواسته از قرآن و مکتب راستین تشیع امام (ره) باشد. @rozaneebefarda
تبیین خطر تحریف در مقایسه با خطر مقابله مستقیم توسط حجت الاسلام والمسلمین پژمانفر نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی تحریف خطرناکتر از جریان کفر دو جریان در مقابل جریان حق وجود دارد، یکی جریان کفر و دیگری جریان نفاق. جریان کفر رویکردش مقابله مستقیم با جریان حق است اما جریان نفاق در داخل و کنار جریان حق قرار می گیرد و آرام آرام جریان حق را منحرف می کند. امام خمینی خطر جریان نفاق را خطرناکتر از جریان کفر می دانست. مهمترین کاری که جریان نفاق می کند، است یعنی قرائت جعلی از دین، تحریف حرکت های الهی را تحت تأثیر قرار می دهد و آنها را ناکارآمد می کند. امام خمینی همواره با تحریف چه در مسایل دینی و چه در مسایل اجتماعی و فرهنگی مقابله می کردند. امام خمینی(ره) به وحدت اسلامی نگاه ویژه ای داشتند، ایشان شخصیتی نبودند که انحصار در یک جغرافیا داشته باشند. تحریف مهمترین ابزاری است که جریان نفاق توسط آن ضربات مهلکی را بر پیکره جهان اسلام می زند و منافع، سرمایه و ثروت آنها را غارت می کند. متن کامل در: 👇 https://www.avapress.com/fa/gallery/271150/1 @rozaneebefarda
آیت الله حسینی همدانی درباره تحریف امام.mp3
34.88M
خطبه روشنگرانه آیت الله حسینی همدانی امام جمعه کرج درباره تحریف امام (ره) 🔸قطعاً در شناساندن شخصیت چندبعدی و اندیشه‌ متعالی امام به نسل کنونی کوتاهی شده است. نسل کنونی درک کاملی از امام ندارند. حتی در دستگاه‌های رسانه‌ای رسمی کشور هم کار عمیق و اثرگذار دیده نمی‌شود. 🔹دیده‌اید بعضی‌ها میگویند حالا این قسمت از صحبت‌های امام را نگوییم تا بتوانیم جذب داشته باشیم؛ چرا می‌خواهید تحریف کنید؟ ... [حقیقت را] بگویید هرکس می‌خواهد ناراحت شود بشود. «امام را صریح باید آورد وسط میدان». مقام معظم رهبری چه بیان قشنگی دارد. 🔸با است که می‌توانند صراط مستقیم انقلاب و ملت را به انحراف بکشانند. مثلاً او را از استکبارستیزی بیاورند به سمت مذاکره با رأس مستکبرین عالم یعنی آمریکا. 🔸با تحریف است که می‌توانند از امام انتقام بگیرند و بین مردم و نظام فاصله بیندازند؛ و حتی با تحریف شخصیت امام و روش حکومتی امام، مدیریت حضرت آقا را هم زیر سؤال ببرند. @rozaneebefarda
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda
مروری بر دیدگاه‌های صریح آیت‌الله العظمی بروجردی در موضوع اسلام و سیاست! 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و نیز «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. در ذیل بخشی از دیدگاه‌های آیت‌الله بروجردی پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها و مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند. آنان که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند و طبعاً امروز در خط ولایت فقیه و تقویت حکومت حق، مشغولِ خدمت به آرمان مهدویت و ولایت و مرجعیت هستند. @rozaneebefarda
«جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حتما به خاطر دارید از جانب یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. بازخوانی دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات سیاسی و اجتماعی، موجب روشن شدن هرچه بیشتر عمیق برخی منسوبین و مدعیان، با سیره و اندیشه آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش خواهد شد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
مناظره زیباکلام و امیراحمدی از هزار جهت فاجعه‌بار بود! اصل موضوع مشکوک بود؛ موافقت یا مخالفت با تولید سلاح هسته‌ای! بحثی که امروز حسابی بهانه به دست دشمن می‌تواند بدهد. مهمترین سلاح ما ایمان و روح سلحشوری و مقاومت مردم در مقابل دشمن است. در میانه بحث اما زیباکلام تاریخ را به لجن کشید؛ از بس این آدم گفت! و هم حدی دارد. مانده‌ام اینهمه مرکز فرهنگی و تاریخی و موسسه حوزوی و دانشگاهی هر سال اینهمه بودجه می‌گیرند اما در این موارد چرا پاسخی به تحریفات امثال زیباکلام داده نمی‌شود!؟ در این مناظره بیش از ده‌ها مطلب خلاف و موهن مطرح شده که قطعا اگر پیگیری شود، برخی از این ادعاها پیگرد حقوقی سنگین دارد. کجای دنیا اجازه می‌دهند مشتی بی‌سواد و مغرض، اینطور محکمات تاریخی و ارزش‌های فرهنگی شان را به ابتذال بکشانند؟! برخی از اراجیف زیباکلام را انشالله همینجا پاسخ خواهیم داد. پ.ن: از ادبیات نوشته عذرخواهیم. سر آدم سوت می‌کشد ..... کسی هم به فکر نیست امروز امام خمینی کبیر است؛ با وجود اینهمه فدایی و عاشق، مدافع صریح ندارد و میدان برای وهن شخصیت و آرمان‌هایش برای عده‌ای باز شده است.... @rozaneebefarda
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda