eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
سوءاستفاده توأمان سکولارها و فتنه‌گران از نام و مرام آیت‌الله سیستانی(حفظه الله) اختصاصی|| قابل تأمل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹دیدار پاپ با آیت‌الله العظمی سیستانی در نجف، تاکنون واکنش‌های زیادی در پی داشته که اغلب با ستایش اصل دیدار همراه بوده اما برای برخی از ضدانقلاب خارج نشین و فتنه‌گران و سکولارهای داخلی، این ملاقات فرصت و بهانه‌ای بود برای دوگانه‌سازی کاذب بین قم و نجف و تلاش برای القای اختلاف بین ولی فقیه و مرجعیت اعلای نجف. امری که نه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای بدان راضی است و نه آیت‌الله العظمی سیستانی! 🔹یکی از برکات این ملاقات، افشای ماهیت آن دسته از فتنه‌گران و سکولارهای داخلی بود که در یک دهه گذشته، خاصه بعد از ۸۸ تا کنون تلاش کرده‌اند دامنه فتنه را به نجف بکشانند و در این راه خود را پشت نام و مرام آیت‌الله سیستانی مخفی کرده‌اند! بعد از شکست پروژه استعماری ، آنان راه چاره را در استفاده از ظرفیت حوزه نجف یافتند. در کوران فتنه و بعد از آن با برخی فضلای شان رسما مذاکره کردند برای ، با خیال ایجاد یک پایگاه محکم در آنجا علیه نظام! حضور محتشمی‌پور(بانی کمیته غیرقانونی صیانت از آرا در سال۸۸ و از عوامل فتنه) در حوزه نجف، شاهد مدعاست‌. شایعه مهاجرت هاشمی به نجف هم در همین پازل قابل تحلیل است. و صدالبته برخی اصحاب اصلاحات و اعتدال، خاطراتی دارند از دست رد زدن به پیشنهاد هجرت به نجف که امید است حریت بازگو کردنش را بیابند تا ابعاد پیچیده و پنهان این طراحی چندلایه، کمی روشن شود. 🔹دیدار پاپ بهانه خوبی بود تا این دمل چرکین دوگانه‌سازی بیرون بزند؛ آنها فرصت خوبی یافته بودند برای به اصطلاح کوبیدن حوزه بیدار قم و هجمه به ولایت فقیه! و شوربختانه و ناجوانمردانه، نام نجف و آیت‌الله سیستانی را سپر کرده بودند تا طرف مقابل نتواند هیچ بگوید و آنها بتازند و پیش بروند و تندگویی و درشتگویی کنند. 🔹مواجهه حکیمانه شخص مرجعیت اعلا در مخالفت با هر نوع دوگانه‌سازی و تفرقه درون از یک سو و یادکرد مسئله فلسطین در دیدار با پاپ و را با بحران تئوریک مواجه کرد و تمام بافته‌های ده ساله آنان را یک شبه بر باد داد! ▫️هوشمندی و مقابله دقیق برخی عناصر سیاسی/رسانه‌ای جریان انقلابی نیز در افشای این طراحی توطئه‌آمیز، مهر باطل بر آن زد. ▫️بعد از شکست پروژه رسانه‌ای و سیاسی فتنه‌گران و سکولارها در اختلاف اندازی بین ولایت فقیه و مرجعیت اعلا، جیغ بنفش سران دو جریان فتنه و سکولاریسم مقدس بلند شد. پیام خاتمی و پیام برخی سران سکولاریسم حوزوی، در تمسک به نام و مرام آیت‌الله سیستانی در همین پازل قابل تحلیل است. 🔹شکی نیست که مشرب اجتهادی و آرا فقهی و رویکرد سیاسی آیت‌الله العظمی سیستانی مختص خود ایشان است و معظم له بر اساس حجت شرعی و البته لحاظ اقتضائات اجتماعی_سیاسی عراق، در اتخاذ چنین رویه و سیره‌ای بی‌تاثیر نبوده و نیست. اما ارتباط وثیق و ارادت طرفینی بین ایشان و مقام معظم رهبری، امری نیست که بر دوست و دشمن مخفی باشد. این اصل، بر تمام متشابهات و حواشی، حاکم است! ▫️دشمنان خارجی این مسئله را خوب و زود فهمیده‌اند که آیت‌الله سیستانی و آیت‌الله خامنه‌ای، انفکاک ناپذیرند چه رسد به اینکه کسی توهم تقابل بین آنان کند! فتنه‌گران داخلی و سکولارهای حوزوی اما یا به واسطه کندذهنی و کوردلی شان هنوز نفهمیده‌اند یا خود را به خواب زده‌اند! در هر صورت فرقی نمی‌کند؛ جریان انقلابی و مردم و بزرگان و بدنه حوزه تکلیف خود را می‌داند. آیت‌الله سیستانی جان ماست و در همه حال واجب التعظیم است و خود ایشان نیز همچون سایر اعاظم قم و نجف، بهتر از هر کسی می‌داند که علمدار اسلام و تشیع کیست و لذا هرگز تضعیف رهبری عزیز را جایز نمی‌داند. از سکولارها و فتنه‌گران باید پرسید شما چه نسبتی با این اصالت های حوزوی و راهبردهای تاریخی تشیع دارید؟ تا کی درخدمت استعمار و کفار، به اختلاف‌افکنی بین بزرگان شیعه مشغول هستید؟ آیا از اینکه در نزد هیچ یک از بزرگان تشیع آبرومند و موجه نیستید، و در عین حال خود را به آنها می‌چسبانید و از نام آنان سوءاستفاده می‌کنید، خجالت نمی‌کشید؟ خجالت هم خوب چیزی است گاهی! @rozaneebefarda
هدایت شده از جرعه‌نوش
بسم الله النور 🔸تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد (۱) از زمانی که خبر اتفاقات منتشر شده، جریان این خط خبری را دنبال کرده‌اند: مراسم بزرگداشت را به کشیدند و سخنرانی را گذاشتند. آیا این روایت صادقانه است یا واقعیت؟ پیش از این، روایت خود را از آن حادثه نوشته‌ام. (https://eitaa.com/jorenush/142) اکنون می‌خواهم گزارشی تحلیلی و دقیق‌تر از آن ارائه دهم و نظری بر مبانی داشته باشم تا روایت صادقانه از مغرضانه شناخته شود. چنان‌که در گزارش پیشین آوردم، سخن مقدماتی داشت و نتایجی. او مقدمات خود را گفت و تصریح کرد که از این مطالب می‌گیرد که ... . و نتایج را یک‌یک برشمرد. کسانی که با سخنوری آشنایند یا اقلاً پای سخن سخنوران نشسته‌اند می‌دانند که یک سخنرانی مذهبی از خطبه‌ی اولیه، بیان مقدمات، نتیجه‌گیری و دعای پایانی تشکیل می‌شود. مهاجری در آن شب، همه‌ی این اجزاء را به کمال ادا کرد و ناگاه منبر را وانگذاشت. او بیش از سی دقیقه بدون هیچ مزاحمتی سخن گفت و از بیان روایت و مثال‌زدن و قصه‌گفتن و بیان خاطره نیز فروگذار نکرد. او چنان سخن را طول داد که برخی حضار که بنا بر عادت مجالس سنتی یزد، توقع سخنانی کوتاه‌تر داشتند، برخاسته و رفتند. پس سخنرانی مهاجری، رها نشد. شاهد این مدعا، صوت سخنرانی آن شب است که به‌زودی تقدیم می‌شود. اما آیا آشوبی رخ داد؟ گاهی ممکن است کسی یا کسانی از سر مخالفت با شخص سخنران، از ابتدا به قصد برهم‌زدن مجلس او اقداماتی انجام دهند، بدون آن‌که به محتوای سخنان او توجهی کنند. و این اقدام، می‌تواند حرکاتی خارج از آداب مجلس خطابه باشد. این چنین اقدامی، برهم‌زدن مجلس سخنرانی و ناپسند و محکوم است؛ چنان‌که رهبر معظم انقلاب نیز در مواردی متعدد از آن نهی کرده‌اند؛ مواردی چون شعار دادن علیه سید حسن خمینی در مراسمات سالگرد رحلت امام خمینی یا هجمه به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن ۹۱ در قم. اما آیا سوال و اعتراض همواره چنین است؟ منحصر کردن واکنش مستمعان نسبت به سخنان خطیب، به یکی از دو صورتِ "سکوت مطلق" و ، خود، مغالطه‌ای است که راه صواب را که همانا شنیدن منتقدانه و مبتنی بر است، به فراموشی می‌سپرد. رهبر معظم انقلاب در این باره چنین نوشته‌اند: "من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌، میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گویی‌ و کفرگویی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آن‌که‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌‌ی غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضایی‌ بسازد که‌ در آن‌، ، مقید به‌ « و و معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و ، سکه‌‌ی رائج‌ شود." حال با این تفصیل، آیا نباید پرسش‌گری مودبانه و منطقی را پس از آن‌که خطیب کلام خود به کمال رسانید، از حقوق مستمعان دانست؟ و آیا آن‌چه گذشت چیزی جز طرح چند پرسش ساده با حفظ قواعد منطق و ادب بود؟ و آیا سیره‌ی شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی- که مهاجری مدعی پیروی اوست- جز شنیدن سخنان و حتی اعتراضات مخاطبان ولو از فراز منبر بود؟ ملاحظه‌ی دیگر آن‌که، آیا خطیب نباید در کلامش از قواعد و پیروی کند و مستمعین- که از مهم‌ترین آن‌ها حقِ شنیدن سخن صواب و نه تدلیس و مغالطه و اغواگری از سخنران است- را مراعات نماید؟ و آیا اگر کسی پس از کمال‌یافتن بیان خطیب، دانست که از فراز منبر، سخن ناحق به مخاطبان القاء می‌شود، نباید به اعتراض مودبانه و منطقی سخن رانَد؟ و باید حقیقت و سپس را به کناری نهَد؟ https://eitaa.com/jorenush/145