eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... یکم آبان ۱۳۹۹_قم المقدسه @rozaneebefarda
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda