eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
250 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 اگر نکنید، دشمن می‌کند! 🔻 مرزبندی با دشمن برای مصونیّت از تهاجم نرم [است]. اگر مرزبندی با دشمن نبود و مرز، برجسته نبود، عبور از این مرز -چه از این طرف به آن طرف، چه از آن طرف به این طرف- ممکن میشود؛ درست مثل مرزهای جغرافیایی... وقتی که مرز روشن نبود، دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل بکند، میتواند بر فضای مجازی مسلّط بشود. ▫️ اگر مرز با دشمن روشن بود، تسلّط او بر فضای مجازی، بر محیط فرهنگی به این آسانی نخواهد... «لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ تُلقونَ اِلَیهِم»، تا میرسد به اینجا که «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ وَ اَنَا اَعلَمُ بِما اَخفَیتُم»، خدای متعال از این منع کرده که ما با دشمن به این صورت برخورد بکنیم. ۹۷/۱۲/۲۳ @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
و مطرح کردن اتهام و در ارکان سیاسی کشور! ▫️سردبیر رسانه برجامی (رسانه حامی ) با اشاره به اقدامات خرابکارانه و تروریستی رژیم غاصب، در کنایه‌ای خطرناک و موهن، تلویحا اتهام و در فضای سیاسی کشور را مطرح کرده است! 🔹در شرایطی که شورای نگهبان به عنوان یکی از ارکان مهم نظام، از طرف طیف‌های مختلف زیر فشار قرار دارد، طرح این قبیل ادعاهای خطرناک و سوق دادن اذهان به سوی اتهام به نهادهای قانونی نظام، اقدامی ضدامنیتی و خرابکارانه است! 🔹از این گذشته تا جایی که تاریخ به یاد دارد، اسرائیلی ها از همفکران مهاجری بعنوان یاد کرده‌اند و نیز برخی سیاسیون اخیرا مطالبی را در مورد برخی روابط مشکوک چهره‌های سیاسی اعتدالی با کشورهای معاند مطرح کرده‌اند که بی‌جواب مانده است! آیا این مواضع، مصداق ردگم کنی و نعل وارونه است یا فرار رو به جلو جهت پیشگیری از تحقیقات دقیق و احیانا ورود دستگاه‌های نظارتی و قضایی به ماجرا؟! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
علامه مصباح و مخالفانش از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جریان در تاریخ معاصر ایران، همواره با در ستیز بوده‌اند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ نمی روند. ریشه بسیاری از دشمنی‌های دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیت‌الله مصباح را در همین مسئله باید جست. 🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛ ۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل. ۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکایی‌ها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت. 🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمی‌توان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی. 🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیت‌الله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند. 🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند. مجاهدینی ها مرید فکری بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند. روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین. 🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند. فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند. در نجف عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد! سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود. 🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود. بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند. 🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح شد! آنان مرحوم آیت‌الله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند! فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها می‌کنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است! 🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است. آنان برخی چهره های روحانی مثل آیت‌الله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب ، به قتل رساندند. امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر استفاده کرده بود. منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست! ⭕️آیت‌الله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است. 🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانون‌های فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری. انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم... @rozaneebefarda
حاشیه روزنه بر یادداشت موهن یک شریعتی‌چی! ◾️کاربست تعابیری غیرمودبانه‌ و طلبکارانه برای عملکرد مراجع خدوم و عزیز حوزه علمیه هیچ توجیهی ندارد و تنها از همین شریعتی‌چی‌ها برمی‌آید! آنچنان که از موضع بالا و از منظر عقل کل برای مراجع نسخه می‌پیچند و بر آنان خرده می‌گیرند که به پرداختن بر فروعات فقه فردی، توسعه‌ی مناسک و اعلام موضع‌های مناسبتی و کلیشه‌ای و نهایتا اعلام آغاز و پایان ماه‌های قمری و میزان فطریه و نرخ کفاره، مشغول‌اند! بعد پا را از اینهم فراتر گذارده مرجعیت را به اموری چون سیاست‌زدگی و تبدیل مرجعیت به تریبون پروپاگاندای حاکمیت، انفعال، تنزه‌طلبی و بی‌اعتنایی به مسائل روز ملی و جهانی، متهم می‌سازند! ◾️حواله کردن بی‌رویه انواع برچسب‌ها به مراجع تقلید و متهم ایشان به روش‌های سنتی و مناسبات فروبسته، شخصی و گلخانه‌ای علمایی و کانال‌های ارتباطی محدود و عدم شفافیت مالی و عملکردی بیوت و کنش محافظه‌کارارانه در دفاع از منافع جامعه‌ی دینداران، با این کلیت و شمولیت، نه واقعیت دارد و نه بر مدار انصاف و اخلاق ابراز شده است. ◾️ممکن است نقدهایی به ساختار روحانیت و نهاد مرجعیت شیعه وارد باشد و آن نقدهای مشفقانه که به دنبال تعالی و بالندگی مرجعیت شیعه است کجا و این تهاجمات سطحی و سخیف آمیخته به کلی‌گویی و برچسب‌زنی و اتهام‌افکنی کجا! ▫️عجیب است که همین جماعت وقتی پای دوگانه‌سازی‌ کاذب بین مرجعیت اعلای عراق با ولايت فقيه به میان می‌آید، سکوت حکیمانه مرجعیت اعلا در قبال برخی امور خطیر را با زبانی متملقانه که البته بی‌طمع هم نیست، با تعابیری چون و... می‌ستاید اما در موقعیت دیگر که مصلحت و حکمت اقتضای سکوت دارد و مواضع ناپخته ممکن است به کشتار وسیع شیعیان دامن بزند، سکوت مراجع عظام تقلید را به عافیت‌طلبی و افول، تفسیر می‌کنند! 🔘شریعتی‌چی‌ها در حالی ژست ابراز انزجار از خشونت و خونریزی طالبانی به خود می‌گیرند و بر مراجع بخاطر سکوت در قبال جنایات آنها می‌شورند که آثار و افکار معلم‌شان که باشد، دستمایه تولید و کشتار بزرگانی از عالمان شیعی گردیده است. اینان پیش از آنکه دیگران را به عافیت‌طلبی در قبال تروریست‌های کج‌اندیش متهم کنند، خود بخاطر سال‌ها سکوت معنادار در قبال جنایات ، این و سکوت منحوس در قبال جنایات فرقانی‌ها باید پاسخگو باشند. سکوت در قبال تروریست‌های سفید عصر اصلاحات بخاطر ترور شخصیتی بزرگان روحانیت و هجو مذهب و سکوت در قبال فتنه‌گران سبز و بنفش که یکی امنیت مردم و دیگری معیشت مردم را به گروگان گرفته و به بیگانه گره زده بود، را هم اضافه کنید به همان افول و انفعال و سکوت معنادار این جماعت! ◾️امید است مراکز حوزوی در بازشناسی این عناصر تندرو و شمشیر به دست علیه روحانیت و مرجعیت، از آنان به بدنه حوزه و برخی بیوت و بعضی مراکز تصمیم‌سازی حوزوی جلوگیری کنند وگرنه هر لحظه و هر روز باید منتظر دوگانه‌سازی‌ها و اتهام‌زنی‌ها و تخریب‌های تازه باشیم! @rozaneebefarda
حوزه انقلابی و جنگ شناختی! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 خطر و مسئله و پدیده ، از تذکرهای تاریخی و صریح رهبری حکیم انقلاب اسلامی است. موج نخست مقاومت در مقابل مطالبه‌گری و روشنگری پیرامون این پدیده شوم، موجب شده برخی جریان‌های حوزوی که در مظان اتهام قرار دارند، به برخی شگردهای جدید در مواجهه با روشنگری‌ها روی آورند: برخی پدیده سکولاریسم حوزوی را از اساس منکر شدند که مصداق بارز بود و اخیرا رهبری معظم دگر باره بر واقعیت و عینیت سکولاریسم مقدس صحه گذاردند و آن توطئه پیچیده شناختی ناکام ماند. موج دوم با دستکاری در مفاهیم بنیادین و نعل وارونه زدن برخی طیف‌ها شروع شده است! مع‌الاسف برخی خودی‌ها نیز به طمع خام جذب این عناصر صاحب فکر و نوعا اعتدالی، یا با اغراض مقدس یا خدای ناکرده اهدافی دیگر که فعلا معلوم نیست، به تطهیر عناصر مشکوک‌الحال یا چهره‌های اعتدالی روی آورده و تلاش دارند آنان را در قامت ایدئولوگ جریان انقلابی مطرح کنند!! این قبیل اقدامات با هر هدفی که انجام شود، نتیجه‌ای جز گم شدن سرنخ‌ها و انحراف در مواضع و ارائه تفسیرهای تحریف‌آمیز و بعضا انحرافی نخواهد داشت. انقلابی‌گری در حوزه به سوابق بازمی‌گردد و لذا برخی مواضع موسمی نمی‌تواند بعضی سوابق قابل نقد را از حافظه تاریخی حوزویان پاک کند؛ مگر آنکه در واقعیت، با تغییر باور و رفتار مواجه شویم که امری دشوار است. جذب قواعدی دارد، تنها از اهلش هم برمی‌آید؛ نکند برخی چهره‌ها بجای جذب شدن، تطهیر شوند و به همین واسطه میدان‌دار حلقه‌های انقلابی حوزه واقع گردند و به مرور زمینه استحاله تفکر اسلام ناب در حوزه فراهم شود. در نبود بزرگانی چون آیت‌الله یزدی و علامه مصباح، باید دقت بیشتری در زمینه مسئله انقلابی‌گری در حوزه صورت گیرد تا مبادا با نادیده گرفتن خیل عظیم بزرگان و فضلای انقلابی، پرچم انقلابی‌گری یا بلندگوی تفسیر انقلاب اسلامی و مواضع امام به برخی معدود نامحرمان سپرده شود. گرچه آن عزیزان در جای خود صاحب اندیشه‌اند و فکرشان برای خودشان محترم است اما تفسیر امام و تحریف امام حکایتی دیگر دارد و قابل تعارف و تسامح نیست. امید است بزرگان انقلابی حوزه این خطرگاه بزرگ را دریابند، مبادا که دیر شود و مدیون امام و شهدا شویم.... @rozaneebefarda
سالی که نکوست از بهارش پیداست به بهانه آغاز به کار قابل تقدیر دولت جدید @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از نخستین ساعات پس از آغاز به کار دولت جناب آقای رئیسی، با تکاپوی شدید دولتمردان در پیگیری امور محوله مواجهیم؛ امری که نشانگر آغاز دورانی جدید در عرصه حکمرانی کشور است. تخصص‌گرایی و انقلابی‌گری در کنار مردم‌مداری و روحیه جهادی، مجموعا موجب می‌شود که ان‌شاءالله امیدوار به کابینه‌ای کارآمد باشیم که وضع اسف‌بار فعلی(که حاصل بی‌عملی و بعضا کارشکنی کارگزاران غربگرای ناکارآمد است) به کلی بشود. آن‌طور که از قبل هم قابل پیش‌بینی بود، جریان سیاسی غربگرا و پادوهای رسانه‌ای آنها، به موازات تکاپوی سترونی دولت‌مردان برای تخریب و سیاه‌نمایی و جوسازی، وارد میدان شده‌اند! یک روز به بهانه تصاویر زندان اوین، روزی دیگر به بهانه بازدید از غسال‌خانه‌ها، بار دیگر به خاطر زیارت‌نامه‌خوانی در حضور هیئت دولت در مرقد مطهر امام خمینی(ره) و گاهی با وارونه‌نمایی در باب اخبار کرونایی، تمام تلاش خود را برای تولید حاشیه و مشغول نمودن دولت‌مردان به کار بسته‌اند! دولت اما بهتر آنکه وارد حاشیه‌ها نشود و به کار خویش مشغول شود و البته حلقه‌های مشاوران ناشناس دولت، نباید وارد خطای محاسباتی شده، گمان کنند این پرچم‌داران گفتمان غربزدگی قابل هستند! توهم جذب برخی از این عناصر بدسابقه معلوم‌الحال یا مشکوک‌الحال، گاهی نتیجه‌اش می‌شود پادوهای بیگانه و رانت اطلاعاتی و تغییر محاسبات کارگزاران اجرایی و برنامه‌ریزی عملیات روانی از درون ساختار اجرایی که ضریب خطر و تخریب را هزار بار بیشتر خواهد کرد! از تجربه برخی دیگر از مدیران انقلابی باید درس گرفت. نیز تلاش برای ایجاد طیفی از اپوزیون‌نماهای خودی و مدیریت شده، نیز نتیجه ندارد! این پروژه شکست خورده در زمان آقای هاشمی هم نتیجه نداد! امثال طبرزدی با ژست انتقاد به دولت، از رانت خبری و نیز حمایت مالی دولت برخوردار بودند و سرآخر از آنسوی آب سر در آوردند و علیه نظام شمشیر کشیدند! عدالت‌خواهان البته حکایت دیگری دارند؛ بسته به طیف و تبار فکری و سیاسی شان دولت باید با آنها مواجه شود. در عین حال نقد و نظرهای دوستان صدیق انقلاب اسلامی و نیروهای دلسوخته بسیجی کف میدان را هرچند تلخ باشد یا بر اساس واقعیت‌های پشت پرده قابلیت طرح نداشته باشد یا با زبان تند و تیز بیان شود، باید ارج گذاشت؛ چنانکه امام و رهبری عزیز ارج نهاده‌اند. القصه باید از گذشته درس گرفت! دعای تمام محرومان و مستضعفان و خوبان خدا پشت سر دولتمردان مخلص و انقلابی خواهد بود. مردم عزیز ایران لایق بالاترین سطح خدمت هستند و البته به دوره جدید سخت امیدوار. @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه/۱ 🔹محمد تقی احمدی پرتو: بعد از ۸ سال گره زدن همه چیز به مذاکره حالا ظریف می گوید: اشتباه شد، کلمه تعلیق را ندیدم!! در روزگاری که رسانه ها از کاه کوه می سازند. می شود کوهی از خیانت را بایک کلمه اشتباه شد از صفحه تاریخ روزگار پاک کرد. هر چند آن خیانت، از دست دادن آن همه فرصت و معطل کردنِ همهِ یک مملکت با یک مذاکره بی نتیجه و بد نتیجه باشد!! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
سخنرانی سیاه منتظری در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سبب صدور ! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! بازخوانی منشور روحانیت برون توچه به قرائن و مصادیق خارجی، هرگز گره‌گشا نخواهد بود و نخستین نکته در بازخوانی منشور توجه به سبب صدور آن است. با این مقدمات، فهم دقیق و عمیق از منشور روحانیت امام، وابسته به بازخوانی عالمانه و دقیق ماجرای منتظری است. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
متن و حاشیه از اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
سخنرانی سیاه منتظری در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سبب صدور ! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! بازخوانی منشور روحانیت بدون توجه به قرائن و مصادیق خارجی، هرگز گره‌گشا نخواهد بود و نخستین نکته در بازخوانی منشور توجه به سبب صدور آن است. با این مقدمات، فهم دقیق و عمیق از منشور روحانیت امام، وابسته به بازخوانی عالمانه و دقیق ماجرای منتظری است. @rozaneebefarda
سخنرانی سیاه منتظری در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سبب صدور ! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! بازخوانی منشور روحانیت بدون توجه به قرائن و مصادیق خارجی، هرگز گره‌گشا نخواهد بود و نخستین نکته در بازخوانی منشور توجه به سبب صدور آن است. با این مقدمات، فهم دقیق و عمیق از منشور روحانیت امام، وابسته به بازخوانی عالمانه و دقیق ماجرای منتظری است. @rozaneebefarda
ماجرا چیست؟! چه کسانی در تیم رسانه‌ای دولت چنین طراحی کرده‌اند و چه شده که خبرنگارهای تیم روحانی هوس همراهی با امیرعبداللهیان به سرشان زده؟! اگر ماجرا واقعیت ندارد هم یک نفر مسئول تکذیب کند که ابهامات جریان انقلابی حل شود اگر رخنه‌های نفوذ را نشناسیم و نپوشانیم، نفوذی‌ها میان‌دار می‌شوند و این نقطه آغاز برای مسئولان عالی اجرایی است. طبیعی است در چنین فضایی، جریان سالم و مستقل و انقلابی کم‌کم فاصله می‌گیرد؛ البته اگر اساسا راهی داشته باشد به حلقه‌های بسته تصمیم‌سازی! پی‌افزود: گرچه این پیام موجب افشای ماهیت دوگانه عناصر برجامی شد اما نشر پیام‌های خصوصی همچنان و همیشه از نظر اخلاقی درست نیست و بازنشر آن به معنای تایید اقدام مزبور نیست. به جای آن، موضع‌گیری و مرزبندی علنی جریان انقلابی با عناصر بدسابقه غربگرا توصیه می‌شود. @rozaneebefarda
رویکردهای سه‌گانه در مواجهه با جریان مطالبه‌گری اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در مورد جریان‌های مطالبه‌گر سه رویکرد وجود دارد؛ ۱. عصمت‌انگاری و عمل‌زدگی: برخی بانیان و حامیان این جریان با تکیه بر ماهیت و کارکردهای مثبت جریان‌های مطالبه‌گر، به چارچوب‌ها و شاخص‌های شرعی، عرفی و اخلاقی مطالبه‌گری کاملا بی‌توجهند؛ اینان چنان بر هدف متمرکزند که ابراز و وسیله را توجیه می‌کنند و گاه در دام عصمت‌انگاری و عمل‌زدگی می‌افتند و حاضر نیستند هیچ نقد و مطالبه‌ای را در اصلاح روند مطالبه‌گری خویش بپذیرند! طبیعی است این رویکرد نسبتی به سیره و اندیشه امام و رهبری ندارد و هرگز قابل دفاع نبوده، در بلندمدت به انجماد فکری و انزوای سیاسی و عزلت اجتماعی اینان خواهد انجامید. اگر مطالبه‌گری برای احیای حق و اقامه امر الهی است، تذکر شنفتن و نصیحت‌پذیری از مقدمات بدیهی آن است. وانگهی! چگونه کسانی که داعیه و دغدغه اصلاح‌گری آرمانی دارند و در این راه همگان را به زیر تیغ نقد می‌برند، خود را از نقد و اصلاح مبرا می‌دانند؟! طبعا اگر این رویه اصلاح نشود، اشتباهات موردی و فردی به صورت ساختاری گسترش می‌یابد و به بدنامی تمام جریان مطالبه‌گری ختم می‌شود و زمینه را برای برخورد حذفی فراهم می‌کند. ۲. برخورد حذفی و سلبی: طیفی از متولیان امر حکمرانی و بعضی جریان‌های سیاسی، هر کدام با انگیزه‌های مختلف، سیاست بایکوت و سرکوب و حذف حداکثری را در مقابله با جریان مطالبه‌گری دنبال می‌کنند. سر رشته اصلی مخالفت با جریان مطالبه‌گر البته به خارج از فضای حکمرانی و جریان‌های سیاسی متعهد داخلی برمی‌گردد و به واقع بخشی از پازل دشمنان بیرونی است اما مع الاسف در داخل نیز انگیزه‌هایی وجود دارد برای حذف و سرکوب مطالبه‌گری! در داخل نوعا بانیان، حامیان و متنعمان از استمرار فقر و فساد و تبعیض، در صف دشمنان درجه یک مطالبه‌گران قرار دارند و آنان را موی دماغ و مزاحم می‌پندارند. البته ناگفته نماند که در دل جریان انقلابی و متعهد نیز طیفی وجود دارد که به دلیل برخی دغدغه‌های درست و ناظر به برخی تجربه‌های تلخ تاریخی، به دام نوعی بدبینی و رویکرد سلبی نسبت به اصل مطالبه‌گری درافتاده که صدالبته حساب این طیف جداست و تجدیدنظر اینان نیازمند تمهید مقدماتی است که بخشی به خود آنان و برخی به مطالبه‌گران بازمی‌گردد. طبعا وقتی با مطالبه‌گری سازمان‌یافته و فراگیر مواجه باشیم، اقدامات و کارنامه طیف‌های مختلف با علامت سوال مواجه می‌شود و آنان باید هزینه بدهند؛ خواه مدعاهای مطالبه‌گران دقیق و درست باشد یا خدای ناکرده نادرست و ناصحیح! در هر صورت زحمت مضاعف و چالش‌های شدیدی که از ناحیه مطالبه‌گری بر برخی طیف‌های سیاسی و اجرایی عارض می‌شود، موجب آن می‌گردد که حساسیت نسبت به این جریان فوق العاده شدت یابد و گاه تا مرز پیش برود. بسیاری از برچسب‌پراکنی‌ها و بدگویی‌ها(فارغ از صحت و سقم آن) علیه جریان مطالبه‌گر را باید در همین فضا تحلیل کرد. برخورد سلبی و حذفی ضمن آنکه به استقرار اشکالات موجود می‌انجامد، زمینه را برای تقابل و اتلاف انرژی نیروهای متعهد و مشغول شدن به همدیگر و نیز امکان سوءاستفاده عناصر بدسگال سیاسی برای در جریان مطالبه‌گری فراهم می‌کند. کدام عقل سلیم می‌پذیرد که برخی بخواهند جوان‌های پرشور و پرکار و آرمان‌خواه را با برخورد سلبی و حذفی به عناصر ناامید و سرخورده یا خدای ناکرده مخالف و بدبین و زاویه‌دار تبدیل کنند! این رویکرد چه نسبتی با سیره امام و رهبری دارد؟! ۳. حفظ، حمایت و هدایت‌گری: شخص مقام معظم رهبری بانی این رویکرد مومنانه و حکیمانه در مواجهه با جریان مطالبه‌گری است و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا تصدی ریاست‌جمهوری و بعد از آن در دوران رهبری، همواره خود پرچم‌دار مطالبه‌گری معقول و منطقی و مومنانه بوده و همواره با رویکرد ایجابی و اصلاحی با این طیف برخورد کرده است. التفات به ضرورت وجودی این جریان برای صیانت از ساختار حاکمیتی و کارگزاران نظام اسلامی، اصلی‌ترین دلیل چنین رویکردی به نظر می‌رسد. در واقع مقام معظم رهبری، مطالبه‌گری را به عنوان یکی از پازل‌های ضروری حکمرانی مطلوب می‌شمارد و همواره بر حفظ و تعالی و بالندگی آن پای‌فشاری دارد و از این جهت، برخی سیاسیون با سیره و اندیشه ایشان فرسنگ‌ها فاصله دارند. ملاحظه نقاط مثبت، شناخت دقیق و تذکر ناصحانه و مومنانه و منصفانه نسبت به اشکالات، شرط لازم برای عمل به رویکرد رهبری در مواجهه‌ با جریان مطالبه‌گری است. ۱۴۰۱.۲.۸ @rozaneebefarda
🔴تأسف بار است که پول مردم ایران را به طراحانی دادند تا در این دیوارنگار، بجای انبوه زنان افتخار آفرین عرصه های علم و هنر و دانش این سرزمین، چهره برخی سلبریتی بی هویت و عناصر ضد مردم و فرهنگ و هویت ملی را بر دیوار بنگارند؟ 🎋واقعا چرا عظمت مادران چند شهید در این دیوارنگار منعکس نشده است؟ 🇮🇷مگر میتوان چهره های وطن خواه را در کنار چهره های بیوطن نشاند؟ ⁉️ این چه خط فکری علیل و ناسالمی است که بر این اقدام سایه افکنده است؟ 🔲واقعا چرا چهره کسی که بجرم تبلیغ علیه نظام و افترا علیه نهادهای انتظامی و قضایی باید مورد تعقیب و محاکمه قرار گیرد در داین دیوارنگار نقش بسته است؟😭 ⁉️چرا چهره عناصر بی هویت و بی مایه ای که در زمان ها و بزنگاه های مختلف امتحان بدی داده اند در کنار زنان سربلند و سرافراز این مرز و بوم پر گهر نهاده شده است؟ 🔴 و خط دهنده و این طراحی باید مورد سوال و قرار گیرد و هزینه این کار از او دریافت شود تا دیگر برای نظام مسأله سازی نکند.⁉️ طراح که برای پول سفارش گرفته است مسئول اصلی را بگیرید که چنین دستور داده است. 🔔 سفارش این کار در این موقعیت برای مطرح سازی برخی از چهره‌هایی که به دین و فرهنگ و هویت و انقلاب این ملت بزرگ دهن کجی کرده اند، نمایانگر بی دقتی و یا حضیض و است!📌
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از بیداری طلاب
🔻عرض ارادت علی شفیعی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به منتظری در روز سالمرگش! 🔻از آفاتی که حوزه را تهدید می کند، وجود عناصر کج اندیشی است که در مناصب و اندیشکده های رنگارنگ حوزوی و شبه حوزوی جا خوش کرده و با عناوین دهان پرکن "دکتر، محقق، اندیشمند" و ... به نشر افکار پوسیده و غیرانقلابی خود مشغول اند. ✍آقای احمد واعظی رئیس دفترتبلیغات چه جوابی دارد که از پول بیت المال این افراد را تغذیه می‌کند. ♨️بزرگترین کانال خبری طلاب ♨️ @khabarehowzeh
متن و حاشیه از اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! @rozaneebefarda
جهاد تبیین و خطر دوگانه‌سازی در اجرای فرامین مقام معظم رهبری [صفحه ۱ از ۲] اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مطالعه مبانی و منظومه فکری و مهم‌تر از آن بررسی دقیق، علمی و فنی سلوک سیاسی امام خمینی و مقام معظم رهبری از لوازم قطعی «انقلابی‌گری» و است. ضعف علمی در فهم سیره سیاسی امام و رهبری یکی از آسیب‌های حال حاضر کنش‌گری سیاسی/ رسانه‌ای است و همین امر باعث شده بسیاری از فعالان انقلابی عرصه جهاد تبیین و جنگ روایت‌ها که هر یک در بخش مربوط به خود چهره‌ای شاخص در فضای انقلابی‌گری هستند از جانب معدود جاهلان یا مغرضان، مورد طعن و تعدی قرار گرفته و رمی به انواع و اقسام برچسب‌هایی شوند که روزگاری بزرگان و پیشگامان جهاد تبیین دچار آن بودند. نمونه واضح هجمه‌های ناجوانمردانه عناصر گمراه و مغرض به امثال «شهید مطهری»، «شهید بهشتی» و «علامه مصباح» در دوران مبارزه و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. چهره‌هایی که علی‌رغم سوابق انقلابی درخشان و پیوند فکری وثیق با آرمان‌های امام، از مقطعی خاص در سنگر حضور پررنگ‌تری یافتند و همین امر باعث شد بعضی انقلابی‌نماهای التقاطی و سست‌فکر که با جوزدگی قضایا را تحلیل می‌کردند و بعضا سمپات گروه‌های انحرافی بودند، این سه بزرگوار را «غیرانقلابی» معرفی کرده؛ در مقابل، امثال «سازمان مجاهدین» یا همان «منافقین» و "دکتر شریعتی" و... را نماد انقلابی‌گری معرفی کنند. این سه چهره انقلابی را به‌حق باید مرزبانان اندیشه‌های ناب انقلابی و سرداران جبهه فرهنگی انقلاب نامید که در زمانه‌ غربت کار فکری و فرهنگی، و در دوران تکاپوی به اصطلاح فرهنگی_مذهبی گسترده گروه‌های انحرافی همچون «انجمن حجتیه»، برای تبیین خطوط سینه سپر کردند و اقدامات آنان نقش آنتی‌تز جریان‌سازی موازی امثال انجمن حجتیه را داشت. این بزرگان در امتداد و در طول خط امام در سنگر مبارزه فرهنگی قرار داشتند و زمینه‌های فکری را برای تحقق انقلاب اسلامی فراهم می‌کردند و اذهان را به افق امام نزدیک می‌ساختند اما انجمنی‌ها با پروپاگاندا تلاش داشتند خود را پرچمدار مبارزات فرهنگی بنمایانند و تلاش خود را برای دوگانه‌سازی بین ترویج مهدویت با مبارزه با استبداد و استعمار، به دورسازی اذهان و اراده‌ها از هدف‌گذاری والای امام به کار می‌بستند. تفاوت بنیادین دیگر «مجاهدان انقلابیِ عرصه فرهنگ» با «موازی‌کارهای فرهنگی همچون انجمن حجتیه» در این بود که انجمن حجتیه برخلاف آرمان امام با دشمنان امام و انقلاب، که دربار پهلوی در رأس آن قرار داشت، همکاری و هماهنگی داشت. در چنین شرایطی، سنگربانی امثال مطهری و مصباح و بهشتی در عرصه خطیر فکر و فرهنگ، معنا پیدا می‌کند. حفظ نسل جوان از درافتادن به دام چون و جهت‌دهی و تعمیق جوانان برای حضور در جبهه پیچیده مبارزات انقلابی و سیاسی. بدیهی است که تاریخ «محلّ عبرت» است و از این نکته تاریخی بهره‌های فراوان می‌توان برد چه آن‌که امروز نیز مباحث فرهنگی به چالش جدی در عرصه کشور بدل شده است که نمود آن را در مطالبات مردمی پیرامون مقوله حجاب مشاهده می‌کنیم و مقام معظم رهبری به صراحت در ترویج بی‌حجابی را افشا کرده‌اند؛ از دستگاه‌های مسئول و عموم نخبگان حرکت برنامه‌ریزی شده پیرامون مقابله با این نقشه شوم را مطالبه کردند. بدیهی است عدم لبیک به مقام معظم رهبری و انفعال در برابر نقشه‌های پیچیده دشمن با محوریت «حجاب»، بازی در نقشه دشمن است. به‌علاوه باید گفت که امروز با دو نوع ترویج «کشف حجاب» روبرو هستیم: الف) کسانی که علنا کشف حجاب کرده یا از این اقدام حمایت می‌کنند ب) کسانی که هرنوع اقدام علیه کشف حجاب را به بهانه‌های مختلف تخطئه می‌کنند و به واقع دنبال تئوریزه کردن بی‌عملی و خالی شدن میدان از عناصر مؤمن و انقلابی هستند! امری خطرناک که تبعات سنگینی به دنبال خواهد داشت و قطعا به تقویت نقشه شوم دشمن در پروژه حجاب‌ستیزی منجر خواهد شد. القائات این عناصر مرموز حتی اگر صرفا ریشه در فهم غلط داشته باشد و مصداق نداشته باشد، در نتیجه تفاوتی ایجاد نمی‌کند و به مرور به خالی شدن از عناصر مؤمن و واسپاری میدان به دشمن و بی‌دفاع رها کردن جوانان در مقابل نقشه شوم دشمن منجر می‌شود. طبعا این «موش‌های خانگی» که در انبان فکر و فرهنگ جا خوش کرده‌اند، خطرشان از مدافعان علنی و عملی کشف حجاب سازمان‌یافته به مراتب بیش‌تر است! @rozaneebefarda
و چالش ! مصاف جریان اصیل حوزوی با به ماجرای رسیده است! این وقایع واقعا جای شکر دارد. ماهیت واقعی بسیار زودتر از موعد مورد انتظار افشا شده است. منادیان اسلام ناب و جریان اصیل اجتهاد شیعی به وضوح و بدون لکنت در حال مرزبندی با معدود سکولارهای حوزوی هستند که امروز در کانون نشر معارف شیعی، پرچم حمایت از حقوق بهائیان را بلند کرده‌اند! اگر جریان انقلابی و اصیل حوزوی اندک غفلت یا لکنت به خرج بدهد، این جماعت بلندآوازه و میان‌تهی، میراث بزرگانی همچون و و را به باد خواهند داد و حوزه را به دوران انحطاط و انفعال قبل از حضور حاج شیخ در قم باز می‌گردانند که به زودی جولان‌گاه روشن‌فکران مذهب ستیز و غربگرا خواهد شد. 🔸 این میراث ماندگار را دوباره باید خواند؛ در حوزه‌‌‌های علمیه هستند افرادی كه علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده‌ای با ژست تقدس‌مآبی چنان تیشه به ریشه‌ی دین و انقلاب و نظام می‌زنند كه گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان احمق در حوزه‌‌های علمیه كم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فكر این مار‌‌های خوش خط و خال كوتاهی نكنند؛ این‌ها مروّج اسلام آمریكایی‌اند و دشمن رسول‌الله. آیا در مقابل این افعی‌‌ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ # استكبار وقتی كه از نابودی مطلق روحانیت و حوزه‌ها مایوس شد، دو راه را برای ضربه زدن انتخاب نمود. یكی راه ارعاب و زور؛ دیگری راه و . در قرن معاصر وقتی حربه‌ی ارعاب و تهدید چندان كارگر نشد، راه‌‌‌های نفوذ تقویت گردید. اولین و مهم‌ترین حركت، القای است كه متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه‌ای كارگر شده است تا جایی كه دخالت در سیاست، دون شأن فقیه و ورود در معركه‌ی سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می‌آورد. @rozaneebefarda
آقازاده‌ای که نشانه‌های در او نبود! دلنوشته ای به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... @rozaneebefarda
تصویر نسخه خطی فتوای شهید آیت الله در حمایت از نهضت جنگل و شهید 🔸متن سؤال: آیا محاربه با جمعیتی که پنج سال است به نام اتحاد اسلام و جنگلی‌ها در حدود گیلان قیام کرده و عملاََ خودشان را به تمام اهالی ایران معرفی کرده و جز حفاظت نوامیس اسلامی و حراست از استقلال مملکت و دفاع از مقابله با دشمنان ایران و اسلام و قطع نفوذ و مداخلات ظالمانه و تعدیات جابرانه اجانب، مقصد و مقصودی نداشته و ندارند و تنها جمعیتی است که در تحت تأثیرات دیگری نبوده، فقط به قوای مادی و معنوی ایرانی اتکا و اتکال داشته و حقیقتاََ موجب افتخار و شرافت ایران و ایرانی است چه صورت دارد؟ آیا محاربین با این جمعیت در حکم محارب و محاربه با امام زمان(ع) خواهد بود؟ حکم او را بیان کنید. 🔶پاسخ شهید مدرس: بسم‌ الله الرحمن الرحیم حقیر از آقای و از اشخاصی که صمیمانه و صادقانه با ایشان هم‌آواز بودند، نیت سوئی نسبت به دیانت و صلاح مملکت نفهمیدم، بلکه جلوگیری از و سیاست آن‌ها در گیلان، عملیاتی بوده بس مقدس که بر هر مسلمانی لازم است. خداوند همه ایرانیان را توفیق دهد که نیت و عملیات آن‌ها را تعقیب و تقلید کند. پُر واضح است که طرفیت و ضدیت و محاربه با چنین جمعیتی، مساعدت با کفر و معاندت با اسلام است. فی شهر جمادی الثانیه ۱۳۳۸ [اسفندماه ۱۲۹۸] سیدحسن مدرس ▫️حاشیه میرزا در دو جبهه درگیر بود؛ با دشمن خارجی روس و انگلیس مهاجم و با دشمنان داخلی وابسته که سلاح‌شان تهمت و تزویر بود! 🔘روزنه؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن و حاشیه از اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! @rozaneebefarda
امت حزب‌الله به میثاق سیاست‌ورزی مؤمنانه پای‌بند می‌ماند انتخابات ریاست‌جمهوری با فراز و فرودهای فراوانش بالاخره انجام شد. جبهه انقلاب یکی از پرخاطره‌ترین دوران سیاست‌ورزی اش را تجربه کرد؛ از یک سو در مقابل آزمون قرار داشتیم تا از و صیانت شود. از دیگر سو اهمیت ویژه داشت تا بر سر کار نیاید و از تکرار دهه خسارت‌بار نود جلوگیری شود. دغدغه‌ها و دلسوزی‌های دوستان انقلابی موجب شد گاهی اولویت‌ها کمرنگ شود و پنجه بر صورت هم بکشند. خدای ناکرده اگر در خلال کنش‌گری‌های انتخاباتی ترویج شده باشد یا بدون دلیل کدورتی در دل برادر مؤمنی ایجاد شده باشد، عواقبش برای ما تا قیامت باقیست. تا دیر نشده باید توبه و استغفار و جبران کرد... مراقب در صفوف مؤمنین باشیم. تفرعن و تعفن کارهای بیهوده این عده معدود که در دو طرف هم بودند، شامه اهل ایمان را آزار می‌دهد. حزب‌الهی، عاقبت و ایمانش را به نام و نان و دنیای این و آن نمی‌فروشد‌. چنانکه در تمام این روزهای پرالتهاب تاکید کردیم، هر دو کاندیدای عزیز جریان انقلابی شخصیت‌های ارزنده و برجسته و خدوم و سرمایه ملی و فراملی هستند. این سرمایه‌ها را بر باد ندهیم. کفران نعمت موجب می‌شود جریان حزب‌الله سیلی بخورد. اکنون لحظه است. ما حالا با یک مواجه خواهیم بود. کار اصلا آسان نیست. همه هر چه در توان داریم باید بیاوریم پای کار. شما را به خدا و و را کنار بگذارید. وقت بسیار کم است. باید شویم و به خط بزنیم و با حرف بزنیم. یا علی بگویید بسم‌الله الرحمن الرحیم @rozaneebefarda