eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ تحلیلی و جنگ تحمیلی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸مدتی است و ٬ خاصه و ٬ به شدت در پروژه فعال شده اند. آنهم در موضوع حساس ! 🔹حتمن تاریخ دفاع مقدس٬ حقایق ناگفته زیادی در دل دارد اما آیا هر کس که به اطلاعات طبقه بندی شده دست رسی دارد٬ مجاز هم هست که ناگفته ها را در بستر خرج کند؟! 🔹حتمن برای سخن گفتن از ٬ محل مناسبی نیست‌. روایت تاریخ با عینک سیاست هم٬ همه چیز را به محاق مجادله و بی اعتمادی خواهد برد. 🔹وانگهی! همیشه همه طرف های بحث٬ حرف هایی برای گفتن دارند و سرجمع آنکه٬ آنهم در این شرایط٬ به نفع کشور نیست. @rozaneebefarda
روزنه
بازتاب/۱ عذر بدتر از گناه یک رسانه حوزوی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از انتشار نقد روزنه به مصاحبه ا
بازتاب/۱ 🔹علی شمشیری: روش و رویکرد رسانه ها در گفتگو از زمانی که بوده همین بوده و خواهد بود؛ در هیچ رسانه ای محتوای گفتگو برعهده رسانه نیست. رسانه های تحلیلی محل تبادل افکار است و به از همین روی خیلی اوقات رسانه ها گفتگوهایشان را با افراد مختلفی که نظرات مختلفی دارند، تدارک می بینند. از کانال روزنه که کانالی بسیار عالی و مورد استفاده هست، این پیامی که منتشر کردید بعید بود. ارادت 🔶پاسخ روزنه ضمن تشکر از لطف تان. ۱) همواره رسانه‌ها بر اساس خط فکری خاص خود، لایه های پیام را در قالب های متنوع به مخاطب عرضه می کنند لذا در غرب که مهد رسانه مدرن است، هرگز در حد یک ستون روزنامه یا یک ساعت آنتن تلویزیون به مخالف مطلق داده نمی شود به طوری که آزادانه حرف مختار خود بگویند مگر آنکه مهندسی پیام صورت گرفته و پازل پیش گزیده در میان باشد. ۲)دوستان رسانه‌ای مورد نقد نیز علی رغم تکرار شعارهای نخ نمای تاریخ گذشته غربی ها، در واقع چنین اند که حرف های خاص خود را خیلی حساب شده از زبان دیگران می زنند اگر نه چنین است واقعا آیا حاضرند نظر مخاطبان و مطالب تولیدی مخاطبان را بدون سانسور و ویرایش و‌‌.. بازنشر کنند؟ یا مثلا لیست مصاحبه شوندگان را از دیگران بگیرند؟! اگر چنین باشد حتمن معجزه رخ داده است! ۳) در محافل رسانه‌ای دینی، نمی توان و نباید گرفتار کلیشه های رایج رسانه های سکولار بود؛ لذا باید در تولیدات رسانه‌ای اصل بر نشر مطالب مطابق باشد که لازمه اش، پژوهش محور بودن است و پرسش مستمر از اهل خبره. هرگاه اشتباه رسانه‌ای معلوم شد، عذرخواهی و جبران مافات، کمترین اقدام مورد انتظار است. ۴) تهمت به بزرگان تشیع در انکار سیاست ورزی آنان یا تعلق به آرمان حکومت اسلامی، گناهی نابخشودنی است که گاه با بی دقتی یک معمم مشهور با نقل های غیرصحیح مطرح می شود و با بی دقتی اهل رسانه، مورد سوءاستفاده فتنه طلبان و ضدانقلاب قرار می گیرد. این سیر قهقرایی را پایانی لازم است. مصاحبه های پرغلط حسین را ببینید؛ سالها طول می کشد که دروغ ها و مطالب خلاف واقع منتشر شده در آن به اصطلاح تاریخ شفاهی، از ذهن و زبان مخاطبان پالایش شود. خلاصه آنکه سیره بزرگان تشیع همواره بر راست گویی و تصحیح نقل های ناصحیح ولو در امور غیرمهم بوده است و طبق روایت شریفه، در دروغگویی افراد همین بس که مطلبی را بدون تحقیق و راست آزمایی، بازگو کنند. @rozaneebefarda
زائری: مرجع ما است!/آیت‌الله یزدی با تاریخ حوزه آشنا نیست/شما همه چیز را نابود کردید! اظهار نظر زائزی و بازتابش در سایت ! 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸محمدرضا زائری در اینستاگرام خود نوشت: آیت الله محمد یزدی تهدید کرده اند که در صورت اعلام مرجعیت آیت الله علوی بروجردی، به میدان خواهند آمد و بساط را به هم خواهند ریخت و تابلوی دفتر ایشان را پایین خواهند آورد! 🔹به گزارش «انتخاب»، او در ادامه پست اینستاگرامی خود نوشته است: راستش اگر تا حالا تردیدی هم در شایستگی حضرت آیت الله علوی بروجردی داشتم با صحبت‌های آقای یزدی اطمینان کامل پیدا کردم که حضرت آیت الله هستند و مورد اقبال قرار خواهند گرفت! 🔹تا کنون فکر می‌کردیم آقایان از جامعه بی خبرند و میزان محبوبیت و جایگاه اجتماعی خود در افکار عمومی اطلاعی ندارند، اما الآن معلوم شده که اصلا از تاریخ روحانیت و حوزه‌های علمیه نیز آگاه نیستند! 🔸در طول قرن‌ها کجا مرجع تقلید مردم با دستور و فرمایش تعیین شده؟ در طول قرن‌ها کجا کسی یا نهادی به مردم گفته که از چه کسی تقلید بکنند و از چه کسی تقلید نکنند؟ 🔹این همه روایت توصیه به مردم داری و جلب محبت خلق مثل "جرّوا مودة الناس إلیکم و إلینا" مگر نبوده که در مسیر حفظ تماسک اجتماعی و تقویت جامعه دینداران رابطه‌ای عاطفی و معنوی میان مرجع تقلید و عالم دین با مردم ایجاد می‌کرده است؟ 🔸اگر هوش و دانش ارتباط مؤثر با مردم ندارید، اگر ذوق و ظرافت زیبا حرف زدن ندارید، اگر حوصله و طاقت زحمت کشیدن و تلاش کردن و عرق ریختن برای جلب دل‌های مردم را ندارید، صادقانه و صریح به ناتوانی خود اعتراف کنید و زبان به کام بگیرید! 🔹آقایان شما که همه چیز را نابود کردید! دین مردم را از آنان گرفتید و باور‌های مردم را به باد دادید! شما را به خدایی که می‌پرستید بگذارید همین چهار نفر و نصفی که تقلید می‌کنند و خمس می‌دهند و التزام دینی دارند برای آینده اسلام باقی بمانند. 🔶حاشیه محمدرضا زائری که از او بعنوان یاد می شود، مدتی است از جانب جریان های زاویه دار مورد استقبال واقع شده و این تشویق های مجازی، در شدت گرفتن او در جهت فاصله با ارزش ها بسیار ‌مؤثر افتاده است. زائری چندی است در چنبره ارتباطات خاص قرار گرفته و چون متخصص ارتباط مؤثر است(!!)، توسط یک عده قلیلی از اصلاح‌طلبان خبرنویس جوان خاصه ، و دیگران، شکار شده و کاملا از این طیف خط می گیرد! او پیشتر در نشریه اش به نام ، از چند تن از سران و از جمله از جناب بعنوان نام برده بود و به نظر می رسد اکنون از تحقق خبرسازی خود خوشنود است و این خشنودی را در قالب خشونت علیه یکی از استوانه‌های حوزوی بروز داده است. آقای زایری خوب است بفرمایند در زمینه تاریخ حوزه و روحانیت چه مطالعات و تخصصی دارند؟! لینک مقالات علمی یا نشانه کتب تخصصی شان را بدهند. اگر خود هم چیزی ننوشته اند، لا اقل نشانه آثار علمی دیگران در اثبات مدعاهای واهی خود را بدهند تا مخاطبان شان فکر نکنند که این قبیل اظهارات احساسی و‌ موسمی از قبیل تئوری‌های معدوی است! @rozaneebefarda
♨️تهیه خوراک رسانه ای مدیر برای روزنامه های زنجیره ای مدیر که خود و رسانه تحت مدیریتش را در جایگاه سخنگو و مسئول امور رسانه‌ای قرار داده، در گیرودار حواشی اخیر به بهانه نمایش تبحر خود در شناخت ظرائف و مصالح خاص انتشار سخن بزرگان حوزه در رسانه‌ها و توصیه به اهالی رسانه برای دوری از هیجانات خبری و ولع دیده‌شدن، اقدام به بازنشر خاطره‌ای قابل تأمل از کرده و نوشته است: سال ۹۲ برای گفتگویی خدمت حضرت‌ آیت‌الله یزدی رسیدم. ایشان پس از اتمام صحبت مربوطه، فراخور مسائل روز به جریان انتخابات پرداختند و شدیدا از روش سیاسی و انتخاباتی آیت‌الله مصباح یزدی انتقاد کردند. درباره چند عضو جامعه که از نزدیکان آیت‌الله و از اعصای جبهه پایداری بودند فرمودند: «این عده تلاش کردند جامعه مدرسین را تجزیه کنند اما من ایستادگی کردم». 🔻این سخنان تیتر یک بسیاری از روزنامه‌ها شد و باعث آزردگی خاطر بسیار از دوستان انقلابی قرار گرفت. (کانال خبر حوزه) 🔶حاشیه تحریریه ، روزگاری در و بروربیایی داشتند! در یک مقطع خاص بهمراه آن شیخ خاص از جامعه بیرون شدند(ایهام دارد) شاید اگر جزئیات آن ماجرا گفته شود علت موضعگیری های جهتدار این جماعت علیه جامعه و معلوم خواهد شد. سلسله مصاحبه های مباحثات در واقع کپی کاری از است و به همان اندازه جهتدار و ! جبهه انقلابی قم آنقدر بی در و پیکر است که جماعت خنجر زننده، ژست انقلابی میگیرند! @rozaneebefarda
💥تاریخ از این قلم بدستان اهل کیسه کم ندیده است... @rozaneebefarda
💥افشای علیه 🔸حسین دهباشی در پرده دوم اهانت به روحانیان قم، برای تبرئه خود، انتشار عکس خود را به نسبت داده و آنان را خطاب کرده است! 🔸مروری کوتاه در فضای مجازی اثبات می کند که منتشر کنندگان تصویر او با یکی از سران جریان موسوم به ، اغلب شان اصلا حوزوی نیستند! برخی شان هم جوان نیستند! اما حتما هیچکدام از بازنشردهندگان تصویری که قبلا در صفحه رسمی خود دهباشی منتشر شده، مستحق فحاشی مستندساز نبوده، و او باید نسبت به اهانت جدید خود، از همگان عذرخواهی کند. 🔸با یک جستجوی ساده هشتک و با اندک سواد رسانه ای می توان ادعای کذب وی را اثبات نمود! او که خود را استاد و مدرس رسانه می‌پندارد قبل از چنین ادعای گزافی، حتی یک جستجوی ساده انجام نداده است یا حقیقت چیز دیگریست و این کار برای هدف دیگری انجام شده است؟ فرهیختگان را به دعوت فرمائید: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥سیاه نمایی های بی پایان ! @rozaneebefard
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق معلم شهید انقلاب اسلامی است. @rozaneebefarda
💥یک فعال فضای مجازی ادعا کرده علت دستگیری در (۲۰۱۰) جعل عنوان برای اخذ قامت دائم آمریکا بوده است! 🔻دهباشی به جای توضیح قانع کننده، با ادبیاتی تند، فرد منتقد و افشاگر را نوازش کرده و چنین نوشته: 🔹مریدان استادک بی‌سواد و مدرک، ۲حرف نادرست درباره‌ام نوشته و وی هم بزدلانه بازنشر کرده. ۱.اتهام ارائه مدرکی نامعتبر. ۲.تمایل برای ورود به واخ. پاسخ مفصل دروغ نخست در توئیتر موجود است و کذب دوّمی هم که به کدام مستند؟ از آنکه با تفنگِ آبپاش عکس یادگاری می‌گیرد این جعلیات عجیب نیست! 🔴حاشیه روزنه دوستان حوزوی دهباشی؛ اولا اگر از ابعاد ماجرا اطلاع دارند و توضیح بدهند خوب است. ثانیا دوستشان را به متانت و ادب توصیه کنند. ثالثا برای روشن شدن واقعیت ماجرا، دهباشی می تواند شکایت کند تا اگر این اتهام به او وارد نیست، گوینده مجازات شود ولی اگر از ظرفیت ق.ق استفاده نمی کند ابهامات علت دستگیری و کیفیت آزادی او در آمریکا، بیشتر خواهد شد. خود داند. @rozaneebefarda
تاسف و تذکار توئیت موهن (سازنده فیلم انتخاباتی ) نسبت به ساحت مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها نشان از ماهیت واقعی دارد. برخی از این جماعت، در تحریف تاریخ و وهن اهل بیت علیهم السلام، همپای طواغیت زمان مانند پیش می روند. روزنه سالها قبل از خطر امثال دهباشی سخن گفته بود اما برخی خودعاقل پنداران شبه اعتدالی، بدون توجه به تذکرهای دقیق و دلسوزانه مطلعین، جانب این جماعت را گرفتند تا کار به اینجا برسد! پ.ن: متن موهن توئیت دهباشی، قابل بازنشر نیست. @rozaneebefarda
هم اکنون لایو با در حال برگزاری است. این جلسه از جنبه های مختلف قابل تحلیل و بررسی است. با توجه به تجارب قبلی، از جمله مناظره آقامیری/رفیعی، پیش بینی می‌شود اهل تحقیق و خطابه، به دلیل عدم تسلط کافی بر تکنیک های رسانه ای، گاه در مقابل هم به آسانی نمی توانند پیروز شوند. اصل این گفتگو اشتباه بود دهباشی ماهرانه گسل اختلاف علمای شیعه با یکدیگر، و اختلافات شیعه و اهل سنت پیرامون وقایع صدر اسلام را ماهرانه فعال کرد. این کار دهباشی یک هوشمندانه بود که توانست در هفته وحدت و همزمان با اقدام شنیع فرانسه در اهانت به رسول الله(ص)، افکار عمومی را به سمت اختلافات تاریخی داخلی بکشاند. دهباشی فرصت را غنیمت شمرده و شبهات اعتقادی و تاریخی زیادی را پمپاژ خواهد کرد. @rozaneebefarda
هدایت شده از توییتر انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ با این ۲دقیقه به شخصیت دروغگو #دهباشی پی ببرید! حامد کاشانی:سند بیارید دهباشی:این قسمت را فریز کنیم کاشانی:بحث وحدت مهمه دهباشی:شما که وحدت رو هوا کردید کاشانی:این بهتانه، متاسفم دهباشی:بهتان زدم،عذر خواستم! کاشانی:یه سند قرن یکم بیارید دهباشی:سند ندارم کاشانی:اشتباه فرمودید پس 👤 محمـد پازوکی @TWTenghelabi
دقت نظر آقای کائینی(پژوهشگر تاریخ معاصر) پیرامون اهانت اخیر دهباشی و دخانچی به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها و نحوه مواجهه با این پدیده. @rozaneebefarda
‏ادعای پیرامون مخالفت آقای (خمینی) با پذیرش بیماران کرونایی تهران در مجموعه 🔶حاشیه قطعا و حتما باتوجه به سوابق دهباشی، اعتمادی به ادعاهای او نیست اما به دلیل اهمیت فوق‌العاده موضوع، و برای تنویر افکار عمومی، خوب است متولیان حرم امام در مورد صحت و سقم این ادعا توضیح دهند. اگر حقیقت چنین درخواستی صورت گرفته و با آن مخالفت شده، جای بسی تأمل و تأسف دارد و بیش از هرچیز نمایانگر ماهیت غیرمردمی و فاصله این جماعت با سیره و اندیشه امام خمینی است. @rozaneebefarda
آنگونه که پیش‌بینی می‌شد، تیم عمليات روانی برجامیان علیه حوزه فعال شده است! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️حضراتی که باعث و بانی این وضعیت هستند تحویل بگیرند! تدابیر مضرّه دولت بی‌تدبیر علیه حوزه، گاهی با بی‌تدبیری برخی متولیان حوزوی و سکوت نابهنگام برخی نخبگان حوزوی، تکمیل می‌شود! ▫آنچه حراج می‌شود، آبروی روحانیت مجاهد و مردمی است که در ۸سال اخیر با سیلی روی خود را سرخ نگه داشته است! ▫ماشالله به غیرت، غرور و عزت نفس بدنه انقلابی و مردمی حوزه که چند روز است در گروه‌های طلبگی، نسبت به تله انتخاباتی و عملیات روانی دولت روحانی، فریاد اعتراض شان بلند است. ▫درعین حال از نخستین ساعات واریز وجه، پویش های مختلفی پیرامون بازگشت وجه و هزینه‌کرد آن در امور عام المنفعه شکل گرفته و تاکنون تعداد زیادی از طلاب وجوه را به این جهت اختصاص داده‌اند که ادامه هم دارد. ▫طبعا طلاب نه مثل اربابان شوآف رسانه دارند برای رساندن اعتراض و پویش جهت‌دهی وجوه به سمت محرومیت‌زدایی و نه به دلیل گستردگی و پراکندگی پویش های خودجوش، فعلا امکان اطلاع‌رسانی جامع در مورد آن وجود دارد؛اما تاهنگام نشر اخبار پویش های اعتراضی طلاب، اسناد پول‌های کلان دریافتی خود از نهادهای مختلف داخلی برای پروژه خاطرات دروغین کارگزاران پهلوی یا پول‌های دریافتی بابت ساخت ۹۲ یا پول‌های مناطق آزاد را منتشر کند! ▫روحانیان نیاز به افاضات و مزدور رسانه‌ای روحانی ندارند؛ بوقتش بلدند را توی صورت شان برگردانند و سیلی سخت را بر صورت شان بنشانند.منتظر بمانید! @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه/۱۶ 🔹علی سجادمنش: سلام عليكم اگر سر و صداى بى خودى کانالهاى منسوب به حوزه، همچنين اعتراضات طلاب نبود، اين مسئله عمومى نميشد. در جدال رسانه اى هميشه بازنده هستيم هيئت مديره استقلال به بازيكان تيم استقلال مبلغ 20 هزار دلار هديه دادن تا روحيه بگيرن👇 https://www.ghatreh.com/news/nn58549561/هزار-دلار-جیب-بازیکنان-استقلال اما شما اصلا اطلاع داشتيد؟ اين طلبه هاى به اصطلاح انقلابى، نه اعتراضاتشون به جاست نه سكوتشون 🔶پاسخ روزنه ضمن تشکر از اظهارنظر جنابعالی ۱.اطلاع رسانی پیرامون ۲میلیونی_روحانی توسط خود نهادهای رسمی حوزه انجام گرفت و نه کانال های حوزوی! ۲. حذف از کادرکس طلاب و پیامک مجدد و درج عنوان افطاری رئیس‌جمهور(!!) به حواشی دامن زد و حساسیت بیشتری ایجاد کرد. ۳. همزمان با اطلاع رسانی در کانال‌های مالی حوزوی(که به طرز قارچ گونه رشد یافته)، برخی اکانت های حوزوی در فضای صفحات شخصی خود، خبر را بازنشر و نسبت به آن اعتراض کردند. ۴. در مورد ماجرای اخیر، کانال‌های خبری/تحلیلی منسوب به حوزه در اقدامی هوشمندانه و هماهنگ از ضریب خبری به ماجرا پرهیز کردند. ۵. پس از رسانه‌ای شدن ماجرا، برخی کانال‌های تحلیلی از جمله روزنه، نسبت به حواشی احتمالی ماجرا و سناریوهای محتمل برجامیان برای طراحی عملیات روانی علیه حوزه مقدسه هشدار دادند. متن یادداشت مزبور به تاریخ ۴ اردیبهشت را در ذیل بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/7916 ۶.توئیت از عناصر رسانه‌ای برجامی و سازنده مستند روحانی در موضوع افطاری، و اشاره به اعتراض طلاب آنهم پیش از رسانه‌ای شدن اعتراضات طلاب، نشان داد که خبری شدن یا نشدن ماجرا چندان دخلی در اجرای عملیات روانی برجامیان علیه حوزه ندارد! چه اینکه در موارد مشابه نیز، آنان در فقدان هر نوع عملیات رسانه‌ای حوزوی، روایت ناجوانمردانه خود را پیش بردند و به حیثیت حوزه مقدسه هجوم آوردند. ۷. اعتراض به این اقدام دولت که ریشه در سیره سلف صالح و سنت های اصیل حوزوی در باب عزت نفس روحانیت دارد، ربطی به یک جریان حوزوی خاص ندارد و شامل طیف های مختلف فکری و سیاسی حوزوی و تقلیل آن به جریان انقلابی، حقیقتا اجحاف است. قطعا و حتما جامعه حوزوی اجازه ضربه به اعتبار هزارساله خود و فاصله اندازی احتمالی با مردم را نخواهد داد. ۸. ماجرای جایزه به بازیکنان استقلال و... ربطی به ما نحن فیه ندارد. پرداخت پول به حوزه باید محترمانه، متعارف و بدون شائبه سواستفاده جریان غربگرا(که عامل اصلی وضعیت معیشتی دشوار فعلی است) صورت پذیرد. چنانچه مبلغی با عنوان بسته معیشتی از طریق نهادهای معتبر حوزوی به روحانیان عزیز تقدیم می‌شد و در آینده هم انجام شود، نه تنها محل نقد نیست که کاملا بجاست. ۹. برخلاف فرمایش جنابعالی، حوزه بیدار و هشیار قم گرچه در مواقعی به دلیل مراعات مصالح عالیه تشیع، ممکن است موقتا زبان به کام بگیرد و صورت را با سیلی سرخ نگه دارد، اما به وقتش شمشیر را در حمایت از انقلاب اسلامی، رهبری عزیز، مراجع معظم، مردم نجیب و شریف، از رو خواهد بست. اگر حوزه سکوت و فریاد را بلد نبود، چرا همه مستکبران عالم و دنباله‌های داخلی آنان نسبت به حوزه علمیه و خصوصا قم تا این اندازه دارند؟ از چه رو در سال ۹۶ بخاطر فعالیت تمیز و تشکیلاتی طلاب، داد روحانی بلند شد و زبان به هجو و اهانت به روحانیت باز کرد؟ @rozaneebefarda
پریشان احوالی دهباشی از یک و فرار از پاسخگویی نسبت به پروژه‌های پرپول! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آقای که بعد از توئیت موهنش پیرامون اعتراض به ، پاسخ های درخوری دریافت کرد و با موج فیش‌های واریزی طلاب مجاهد مواجه شد، بجای عذرخواهی از تردیدافکنی پیرامون و طلاب ارجمند، جوابیه یکی از روحانیان معترض را بهانه قرار داده و در عین حال به طرز هنرمندای از پاسخگویی پیرامون پروژه‌های میلیاردی که از قبل بیت‌المال دریافت داشته، فرار کرده است. مشخصا بار دیگر از دهباشی می‌پرسیم؛ بابت پروژه‌های تاریخ شفاهی رجال پهلوی(بخوانید تحریف نامه و تطهیرنامه عمله طاغوت) از کدام نهادها(چون از دو نهاد هم فراتر است) دقیقا چند میلیون یا میلیارد یا بیشتر گرفته‌ای؟! آقای مناعت طبع! طبیعی است که ما و هر مخاطب دیگری از پولی که تو گرفته‌ای سند ندارد. دانسته های اهل اطلاع را به کناری وامیگذاریم و تو را به وجدان خودت وا می نهیم؛ خدایی چند گرفته‌ای برای آن پروژه کذایی که آمریکا گردی و اروپاگردی بسیار هم چاشنی اش بود! بعد از انجام، این پروژه را به چند نهاد فروختی؟ مشخصا می‌پرسیم؛ چرا فروش راش ها به کتابخانه ملی با درایت و هوشمندی مدیر وقت به سنگ خورد؟! برای مستند چطور؟ آیا پول گرفته‌ای یا نه؟ در دوران مسئولیت بی‌ربط به پیشینه و سوادت، در مناطق آزاد چطور؟ پولی گرفته‌ای یا خیر؟ خودت بگو و شفاف سازی کن! اگر گرفته‌ای، چند؟ چقدر از پول‌های پروژه‌ای را تا کنون به هلال احمر و بهزیستی داده‌ای؟ فیش‌هایش کو؟ اگر واقعا در تمام این مدت مجانی و قربه الی الله کار کرده‌ای که واقعا جای تقدیر و تجلیل دارد و شما را باید بعنوان نمادی از نیروهای جهادی جمهوری اسلامی معرفی کنند! خلاصه اینکه حالا شما آن را از آن به قول شما ناشناس(!) به دل نگیر! اصلا شما هر چه که دلت می‌خواهد باشی، همان! لطفا شفاف سازی کنید پیرامون پول‌های بی زبان که از بیت‌المال المسلمین (البته برای انجام پروژه‌ها) و اگرچه به برکت روابط با اهل سیاست، دریافت کرده‌اید! طلاب و روحانیون برادری شان را ثابت کردند، منکر مناعت طبع شان که شما باشی، هم قبول کرده که در مورد آنان اشتباه فکر می کرده یا فضاسازی بی‌جا و ناجوانمردانه کرده! حالا نوبت شماست.... بسم الله الرحمن الرحیم @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی برای رأی آوری برای مردم ! اعترافات سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی به سناریونویسی و ترفندهای تبلیغاتی که موجب رأی روحانی شد. برای تحقق ، باید منتظر ترفندها و سناریوهای جدید باشیم.... @rozaneebefarda
بازهم هجمه ناجوانمردانه علیه حوزه! یک نفر ادعا می‌کند حوزه علمیه [و در توضیحات ذیل توئیت ادعا می‌کند شخص آقای ] برای ورود طلاب به حوزه به طور گلدکوئستی جایزه گذاشته، هم این ادعا را بازنشر می‌دهد و عجیب آنکه رفقای حوزوی دهباشی همچنان در نهادهای عالی حوزوی برو بیا دارند و خود را به عنوان نماینده و مدافع انحصاری حوزه سنتی می‌نمایانند! و هیچ اعتراضی نسبت به این قبیل خبرسازی های از آنها نمی‌بینیم! و عجیب‌تر آنکه هیچ کس نیست از این حریم شکنان، در محکمه عدل، یقه گیری کند که اینقدر به پیکره اعتبار این حوزه مقدسه ضربه نزنند. وقتی اتهامی اینچنینی مطرح می‌شود و هیچ برخورد و واکنش متناسبی در پی ندارد، چه تضمینی هست برای توقف این قطار بی‌مهار تخریب و توهین علیه حوزه قم. و از یادمان نرود که همچنان و همیشه، آبروی حوزه و روحانیت، تنها سرمایه ماست که تبلیغ و تحقق دین در جامعه، سخت وابسته بدان است... حالا باید دید آیا که هزاربار خطرناک تر از حسین دهباشی هستند، روند حضور موثر شان در برخی مراکز تصمیم‌ساز حوزوی کند می‌شود یا خیر؟ باید دید آیا با امثال دهباشی برخورد متناسبی، ولو در حد یک مطالبه جدی از منبع این اتهام زنی ها، صورت می‌گیرد یا خیر؟ باید دید کدام جریان در دل حوزه به تخریب حوزه راضی می‌شود و در هنگام برخورد با تخریب کنندگان، با القای ترس و تردید، موجب محاسبات نادرست برای متولیان حوزوی می‌شود. باید دید... اما از یاد نبریم که این تخریب‌ها در کاهش ورودی حوزه، بی تاثیر نیست. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
مروری بر دیدار جنجالی با آيت‌الله العظمی خوئی انتشار به مناسبت سالگرد شهادت آيت‌الله صدوقی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آبان‌ماه 57 به روزهای پایانی اش نزدیک شده بود که پهلوی همزمان با و به همراه مادر، دو فرزند و رئیس دفترش ٬ راهی شد. برای دیدار با او به محل اقامتش-قصر جادریه- رفت اما جهت گیری اخبار منتشره نشان داد که مقصود اصلی از سفر٬ دیدار با برخی مراجع تقلید و سوء استفاده از وجه مقدس آنان بوده است. رادیو و تلویزیون ایران اعلام می‌کنند که «شهبانو پس از زیارت و انجام نماز در جوار مرقد مطهر حضرت علی (ع) از کسالت حضرت آیتالله آقای حاج سید ابوالقاسم موسوی خویی مرجع عالیقدر جهان تشیع اطلاع حاصل کردند و از ایشان عیادت فرمودند. مرجع عالیقدر شیعیان جهان ...[ طی این دیدار ]... برای حفظ و بقای استقلال ایران و رفاه و آسایش مردم تنها کشور شیعه اثنی عشری  کردند.»  انعکاس جهت دار اخبار دیدار به مدت کوتاهی با خبری مبنی بر «اهدای یک انگشتر توسط آیت‌الله خوئی به همسر شاه» حکایت دارد. این ملاقات در اوج تنفر ملت از پهلوی و در حالی صورت می گیرد که با شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی در اول آبان ۵۶ جرقه انقلاب اسلامی زده شده و به دنبال آن در مجالس چند هزار نفره مسجد اعظم قم و مسجد ارک تهران علنا نام امام با سلام و صلوات مطرح شده و به دنبال آن با انتشار مقاله موهن روزنامه اطلاعات علیه امام، تظاهرات ها و درگیری های خونین رخ داد و چهلم‌های سلسله وار را در شهرهای مختلف در پی داشت. حضور میلیونی مردم در نماز عید فطر تهران (سیزدهم شهریور)، کشتار خونین مردم در در میدان ژاله، اعتصاب کارکنان شرکت نفت و اعتصاب مطبوعات٬ رژیم را در آستانه سقوط قرار داده بود و شاه در نطق تلویزیونی 14 آبان گفته بود که صدای انقلاب مردم را شنیده است! در چنین شرایط پیچیده ای تئوری پردازان پهلوی به دنبال تمسک به چهره های دینی بودند تا ذهنیت مردم را تغییر داده٬ سقوط را به تاخیر اندازند.   انتشار خبر ملاقات فرح با آیت الله خویی، واکنش انقلابیون و خصوصا علمای انقلابی حوزه را در پی داشد. که در میان علمای بلاد چهره ای برجسته است و همگان او را به فضل و اخلاق می شناسند٬ یک روز پس از انتشار خبر دیدار، تلگرافی بسیار صریح و مختصر به مرجع بزرگ نجف ارسال می کند:  «حضرت آیت‌الله الخویی دامت بقائه قَد اَذهَبَت طَیّباتُکُم، ما هکذا الظّنُّ بکُم صدوقی 20/ذی‌الحجه/98» دو تن از مراجع مشهور ساکن در مشهد٬ آیات قمی و سید عبدالله شیرازی نیز نسبت به این دیدار واکنش منفی بروز دادند و همچنین علمای شیعه در برخی کشورهای اسلامی از جمله پاکستان (که آیت الله خویی در آنجا مقلدان زیادی داشتند) نیز با ارسال نامه به محضر ایشان توضیح خواستند. طلاب و روحانیون سراسر کشور نمایندگان آیت الله خویی را به شدت تحت فشار و سوال قرار دادند. اما از همه مهم تر بیانیه ای بود که با امضای فضلا و طلاب حوزه علمیه قم٬ ضمن بی سابقه دانستن چنین دیدارهایی٬ به شهریه آیت الله خویی پرداخته و چنین نوشتند: «به حکم وظیفه الهی و وجدانی خود تصمیم گرفته‌اند به عنوان ابراز مخالفت با این عمل و تا روشن شدن بیشتر جریان این دیدار، از گرفتن شهریه آقای خویی امتناع نمایند.»  برخورد متین تبیین‌گرانه آیت الله خویی از دامن زدن بیشتر به اختلافات پیشگیری کرد و ایشان در پاسخ مکتوب و تلفنی و با صدور اعلامیه، اعلام کرد که این دیدار بدون اطلاع قبلی صورت گرفته و ایشان در آن نسبت به کشتار مردم و تبعید علما توسط رژیم، تذکر داده است. مطالبی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و انتشار اسناد ساواک، کاملا تایید شد. البته ماجرای هدیه دادن انگشتر گرچه آن زمان تکذیب شد اما در سال‌های اخیر (که البته سابقه خلاف‌گويی فراوان دارد) دوباره آن را به طور قاطع مطرح کرد که توسط منتشر شد! و البته اطرافیان و شاگردان آیت‌الله العظمی خوئی نیز تا کنون آن را تکذیب نکرده‌اند! این ملاقات غیرمترقبه چالش برانگیز که در ادبیات رژیم شاه به عنوان دیدار معرفی شده بود، با اعتراض ها و پرسش گری های سازمان یافته علمای متعهد مواجه شد و دقیقا همین واکنش ها بود که به برخورد پدرانه و حکیمانه آیت الله خویی ضمیمه شد و امکان هر نوع سو استفاده و را از بین برد. گرچه نمی توان و نباید وقایع تاریخی را به صورت بی ضابطه بر حوادث واقعه تطبیق کرد اما مطالعه تاریخ هایی را در پی خواهد داشت که از تکرار تجارب تاریخی تلخ درس بگیریم. گذشته از کم و کیف واقعه دیدار فرح با آیت الله خوئی که هنوز جای تحقیق و بررسی تاریخی دارد، با این بسیار حائز اهمیت است! 🔘روزنه: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda