eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
💥مهم آیت‌الله‌ مکارم خطاب به آقای : شما رئیس جمهوری اسلامی هستید؛ نه رئیس جمهور دموکراتیک @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️ سخنان رئیس‌جمهور درباره و زننده بود 🔹 حضرت آیت الله مکارم شیرازی صبح امروز در درس خارج فقه در مسجد اعظم قم در پاسخ به سخنان اخیر رئیس جمهور چنین گفتند: اخیرا جناب رئیس جمهور دو جمله درباره مسئله و فضای مجازی گفتند که متأسفانه هر دو زننده بوده است؛ ان‌شاءالله در زمان مناسب، مفصل درباره این موضوع سخن خواهم گفت؛ اما امروز اشاره ای به آن خواهم داشت. 🔸ایشان با اشاره به اینکه مسئله حجاب جزو مسائل ضروری است، ابراز داشتند: رئیس جمهوری که قسم خورده است که ارزش های اسلامی را حفظ کند، باید به قسم خود پایبند باشد؛ ما اگر این همه شهید دادیم، برای ارزش های اسلامی بوده است. 🔹 اگر به قول غربی ها در منطقه اولین قدرت هستیم، آن هم بر اثر اسلام است؛ این را باید حفظ کرد، شما رئیس جمهوری اسلامی هستید؛ نه رئیس جمهور کشور دموکراتیک سکولار. 🔹درباره فضای مجازی هم ببینید که چه فسادهای رخ داده است؛ ما منکر این فضا نیستیم؛ اما باید جلوی مفاسد را گرفت؛ بنده از برخی از قضات محترم دادگستری شنیده ام که می گفتند اکثر طلاق هایی که واقع می شود مرتبط با وسوسه های فضای مجازی است و اکثر بدآموزی ها و انحرافات هم مربوط به این فضاست. 🔹 کسی نمی گوید فضای مجازی را حذف کنید؛ بلکه باید این فضا را اصلاح کرد؛ رئیس جمهور در سخنان خود می گوید: «وقتی مردم همه چیز را خواستند، نباید جلوی خواست آنان را گرفت» که در پاسخ باید گفت: اگر مردم همه چیز را می فهمند، پس درب دادگستری و تعزیرات را هم ببندید؛ یقینا یک عده خطاکار در کشور وجود دارند که باید جلوی آنان را گرفت. 🔹ایشان با تاکید به ضرورت اصلاح اشتباهات رییس جمهور اظهار داشتند: یکی از اصول سیاست این است که اگر در یک جا مسئله بغرنجی پیدا کردید، به سراغ مسائل حاشیه ای بروید؛ این جزو مسائل سیاست است؛ حالا هم که این مشکلات اقتصادی وجود دارد، مسئولان سراغ مباحث حاشیه ای می روند؛ سرگرم کردن مردم با این مسائل کار درستی نیست. @rozaneebefarda
یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه ۱۳ شوال سال ۱۳۸۰ برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ مرجع تقلید بزرگ شیعه به ملکوت اعلی پیوست و از آن هنگام تا کنون٬ مرجعیت و زعامت فردی از حوزه مقدسه قم رخت بربسته است. در حال حاضر از حیث ٬ حوزه قم وضعیت کم سابقه ای را تجربه می کند که گرچه خالی از فواید خاص خود نیست٬ اما تمرکز قدرت مرجعیت دینیه را به چالش جدی مواجه کرده است. تشکیل مجموعه ای با عنوان ٬ در دامن زدن به فضای ٬ و ٬ نقش اساسی دارد و برخلاف سیره مستمره آیت الله بروجردی است؛ آن فقید سعید در دوران تصدی مقام مرجعیت٬ همواره با هر نوع تکثر و تضعیف اقتدار زعامت شیعه مخالفت می کرد و وتو کردن ناگهانی مصوبات علی رغم موافقت اولیه نیز دقیقا با همین نگاه صورت گرفت که حتی منجر به آقا مرتضی و به مشهد شد. پس زدن و مرحوم و استنکاف از شنیدن توضیحات ایشان نیز در امتداد همین نگاه بود. میل مضاعف به تصدی مقام مرجعیت دینی که در این روزگار بر حوزه مقدسه عارض گشته٬ عینا برخلاف سیره سلف صالح و خصوصا است؛ ایشان با وجود برخورداری از مقام رفیع علمی (که بدان واسطه از وی به می توان یاد کرد) همواره خود را از مظان مرجعیت دور نگه داشت و سالها در غربت بروجرد به ادای تکلیف دینی خویش مشغول بود. تا آنکه به اصرار فضلای قم مانند و با اقبال مراجع ثلاث آیات خوانساری٬ صدر و حجت٬ در قم رحل اقامت افکند. جالب آنکه به تصریح برخی صاحب رساله های فعلی اهل تبریز٬ در همین هنگام آقای در آنجا داده بود! این یعنی در هنگامی که دو نسل قبل از او در کسوت مرجعیت بودند٬ رساله وی شده بود! این در حالی است که با آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ بعد از زعیم قم٬ شلوغ ترین درس خارج را داشتند اما به قصد تقویت آن عزیز٬ به درس ایشان رفته و حتی تقریرات نیز نوشتند که به عنوان لمحات الاصول چاپ شده است. بعد از ارتحال ایشان نیز امام برای پرهیز از قرار گرفتن در مظان٬ از حضور در مجامع عمومی خودداری کرد و از آخرین کسانی بود که برای ایشان مجلس گرفت. امروز با چاپ رساله ها و سیل تمایل به تاسیس دفتر و پاسخ به استفتائات٬ در میان طیفی از ٬ در واقع با پدیده مواجهیم که از بزرگترین است که می تواند همه مناسبات تاریخی حوزه را با چالش مواجه سازد و سرمایه های هزارساله روحانیت شیعی را به باد دهد. آیا در زمان شیخ انصاری ها و خراسانی ها و بروجردی ها٬ فضلایی در طراز این طیف نوپدید نبودند؟ چرا آنان از قرار گرفتن در مظان مرجعیت طفره رفتند و امروز گمنام و غریب٬ غریق رحمت الهی اند؟! ظلم مضاعفی که به صورت سازمان یافته علیه در تدارک است آنکه از ایشان چهره ای غیرانقلابی و غیرمبارز و تصویر کنند. حال آنکه ایشان در بدو ورود به ایران به قصد تحریک عشایر علیه رضا خان٬ در مرز دستگیر و مدتها تحت الحفظ بود! تا هنگام حیاتش شاه نتوانست دستور آمریکا پیرامون را اجرا کند٬ امام خمینی در مواردی به عنوان او با شاه و یا اصحاب رسانه گفتگو می کرد٬ علی رغم عدم قبول مشی فدائیان اسلام توسط امام و ایشان٬ برای نجات آنان اقدام شد. در تشییع جنازه رضاخان در قم حضور نیافت. علی رغم احاطه او توسط برخی مرتبطین با ٬ هرگز به حکومت نداد. بروجردی را نمی توان و نباید یا تفسیر کرد! نقد و افشای این امری ضروری است که در آتیه انشالله بدان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود در عالم تشیع هیچ فقیه سترگی نداریم که غیرسیاسی باشد اما علی رغم این ارتکاز تاریخی٬ برخی با ارائه کدهای انحرافی و توسل به خواب و خاطرات ٬ تلاش دارند خود را پشت بزرگان شیعه مخفی سازند و در این راه از و بودن به بزرگان هم ابایی ندارند. اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda
چه کسانی و چرا از آقای عصبانی اند؟! تحلیلی بر جوسازی رسانه ای علیه مدیر حوزه علمیه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای اعرافی مدیر محترم حوزه های علمیه٬ در مدت فعالیت مدیریتی خود منشأ برکات و تحولات مثبت و قابل تقدیری در حوزه مقدسه بوده است و جریان انقلابی حوزه نیز با علم و اطلاع کامل از سابقه خانوادگی٬ فکری و مدیریتی ایشان٬ از بدو حضور تا کنون٬ بر اساس تکلیف شرعی خویش٬ همواره صادقانه حامی و همراه ایشان بوده است. گرچه ممکن است به برخی مقاطع مدیریتی یا سلایق سیاسی قبلی ایشان نقدی هم داشته باشد. تصمیم هوشمندانه جناب ایشان مبنی بر عدم شرکت در نشست نشان داد که مصالح عالیه حوزه مقدسه قم در نزد ایشان بر جلب رضایت یک طیف‌ خاص ترجیح دارد و ایشان حاضر نیست در بازی طراحی شده و قم پای بگذارد. بلافاصله بعد از اعلان غیر رسمی عدم حضور مدیر محترم حوزه در جلسه مؤسسه مذکور٬ عقبه رسانه ای نزدیک به ٬ و جریان ٬ همزمان به جوسازی و اعمال فشار علیه ایشان دست زده اند. این در حالی است که آنان می توانستند اقدام ایشان را حمل به صحت نموده٬ عذر عدم حضور در قم را بپذیرند و ایشان را به حضور در آن محفل خاص نسازند. همانطور که حدس زده می شد٬ این جماعت که خود را به دروغ٬ نماد معرفی می کنند٬ این تصمیم را منافی آزاداندیشی قلمداد کرده٬ تلاش دارند مدیر محترم حوزه را به انفعال بکشانند. طبعا در هیچ کدام از دو هدف خود موفق نخواهند شد. چه آنکه اولا جناب آقای اعرافی نشان داده کسی نیست که تحت فشار روانی و رسانه ای از تصمیم خویش برگردد چنان که اخیرا در ماجرای تشکیل تجمع در مدرسه فیضیه (در اعتراض به امکان تصویب لوایح استعماری پالرمو)٬ علی رغم جمع آوری هفت هزار امضا و تلاش جمعی از سران جریان انقلابی قم٬ با آن موافقت نفرمودند و آن تجمع نهایتا به صورت خودجوش و با حضور حداقلی روحانیون برگزار شد. ثانیا وصله مخالفت جریان انقلابی با کرسی های نظریه پردازی نیز وصله ناجور و تهمتی نابجاست؛ چه اینکه این مسأله توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و طبعا جریان انقلابی حوزه بیش از دیگران طالب و حامی تحقق آن است. از این گذشته٬ در طول تاریخ همواره آزاداندیشی به عنوان یکی از شاخصه های ثابت سران و پیشگامان انقلاب اسلامی بوده که بخاطر آن هزینه های فراوانی نیز متحمل شده اند. از مطهری و بهشتی گرفته تا مصباح و جوادی آملی و دیگران. جیغ بنفش سکولارهای وابسته به بیت منتظری و شیرازی٬ نه از سر دلسوزی برای آزاداندیشی که از روی ترس از افشای ماهیت واقعی است. آنان دریافته اند که حالا دیگر حاشیه امن آنان در نزد بدنه انقلابی و متقی حوزه قم برهم خورده و امکان نشو و نمای مخفیایه اندیشه های انحرافی از بین رفته است و باید حق داد که از این اوضاع باشند‌‌‌. فارغ از واقعه اخیر٬ بررسی نسبت جماعت مزبور با مقوله آزاداندیشی٬ حقایق زیادی را به دست خواهد داد که راهگشای پروژه پیچیده جنگ روانی سکولارهای حوزوی خواهد بود. اگر این طایفه به راستی طرفدار آزادفکری اند٬ چرا اندیشه های علامه مصباح به عنوان یک فیلسوف عالی رتبه و عصاره عمر علامه طباطبایی را تاب نیاوردند و راه فحاشی و اهانت پیش گرفتند؟! از چه رو اظهارنظر علمی آیت الله جوادی پیرامون یک کتاب گرانسنگ حوزوی را بهانه برای حمله همه جانبه قرار دادند؟ چرا به صرف چند دیدگاه (البته غیرقابل قبول) علامه فضل الله٬ با جوسازی شدید و سنگر گرفتن در پشت مراجع عظام٬ از حضور وی در قم مانع شدند. چرا چند دیدگاه فکری آقای سیدکمال حیدری(که مورد قبول نگارنده هم نیست) موجب صدور بیانیه شبه تکفیر علیه وی شد؟! جناتی ها و صادقی تهرانی ها توسط کدام جریان٬ منزوی و حذف شدند؟! از این که بگذریم٬ ادعای آزاداندیشی به شرطی پذیرفته است که سابقه افراد مؤید آن باشد و از قضای روزگار٬ گردانندگان موسساتی مانند فهیم٬ پیش از آنکه به نظریه پردازی فکری شناخته شده باشند٬ به عنوان عناصر سیاسی و جناحی رادیکال شهرت دارند که از هیچ وسیله ای برای رقبای سیاسی خود ابا و امتناع ندارند. آنان در حالی ژست استقلال می گیرند که سطح مناسبات حوزویان با اهالی سیاست را به موضع گیری های موسمی کاملا جناحی تنزل داده اند و در برخی مقاطع٬ خاصه در ۸۸ علنا در جرگه رخ نمایی کرده اند. این در حالی است که فقهای عظام تضعیف حکومت اسلامی را می دانند. خدشه در برخی مبانی اعتقادی و شعائر شیعی(حجاب و عزاداری سیدالشهدا «ع» و...) توسط این جریان نشان از آن دارد که حضرات پیش از آنکه به دنبال تولید نظریه علمی باشند٬ در پی بازتولید اند و طبعا فضلای متعهد حق دارند که نسبت به صداقت این جماعت در تولید علم٬ مشکوک باشند. ۹۸/۱/۳۰ @rozaneebefarda
آب سرد مرجع اعلای عراق بر آتش فتنه افتراق بیت منتظری 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺مدتی است که رسانه های اصلاح طلب به طراحی دوگانه ای کاذب و خطرناک دست زده اند که در ضمن آن تلاش دارند حوزه قم را مقابل حوزه نجف و مرجعیت اعلای عراق را مقابل ولایت فقیه قرار دهند. 🔺این جماعت در پی ارائه تفسیری و دروغین از حضرت آیت الله العظمی سیستانی هستند و بدون لحاظ شرایط و اقتضائات خاص عراق که موجب محدودیت حداکثری برای مرجعیت اعلی شده٬ عدم دخالت حداکثری ایشان در امور سیاسی و اجتماعی را حمل بر مبانی و سیره سیاسی ایشان نموده اند و آن را در مقابل عملکرد ولایت فقیه قرار داده اند. 🔺باید از این جماعت پرسید مگر عراق یک جامعه انقلابی است و مگر مردم آماده اجرای احکام اسلامی هستند که مرجع اعلا امکان ورود داشته باشند؟! اصلا مگر ایشان در عراق بسط ید دارند؟ کسی که بسط ید داشته باشد چگونه بخاطر مسائل امنیتی بیش از یک دهه نتوانسته از منزل خارج شود. آنوقت نابخردی نیست بخواهیم موقعیت خطیر ایشان را نادیده بگیریم و به مقایسه با ایران بپردازیم؟ 🔺این مقایسه ناپخته درست مثل مقایسه ایران دهه شصت با رهبری امام با عراق گرفتار بعث و صدام در عصر مرجعیت آیت الله العظمی خویی است که نمی شد از آن انتظار انقلاب داشت. این وضعیت موجب شده بود که در محافل خاله زنکی شان تصویری غیرانقلابی و العیاذبالله سکولار از آن مرجع معظم ارائه کنند و‌ ایشان را مقابل امام قرار دهند. 🔺تاریخ اما نشان داد که خداوند اجازه نمی دهد دروغ پردازان با حیثیت بزرگان اسلام بازی کنند لذا بعد از تضعیف موقعیت صدام در پی حمله آمریکایی ها٬ و بلافاصله بعد از گشوده شدن اندک روزنه امید برای انقلاب٬ آیت الله خویی رأسا اقدام نمود و با تعیین بیست و چند نفر نماینده روحانی٬ تلاش داشت دامنه قیام را در اندک زمانی به سراسر عراق بکشاند که البته در این راه توفیق نیافت و آن سران انقلابی توسط صدام به رسیدند و شبهه شهادت شخص ایشان نیز بسیار محتمل است و بر مزار ایشان نیز تصریحا ذکر شده که توسط صدام شهید شده اند. 🔺از همه اینها که بگذریم باید از دوگانه سازان و دروغ پردازان پرسید آیا مرجع اعلی به ترویج آزادانه و سازمان یافته تفکرات انحرافی در عراق راضی است؟ آیا اگر ایشان قدرت مقابله داشتند٬ بازهم از فساد فراگیر سیاسی و اقتصادی در حکومت عراق پیشگیری نمی کردند؟ از فروش آزادانه شراب و بسط فحشا در بغداد جلوگیری نمی کردند؟! این امور که با بدیهیات فقه و سیره اهل بیت(ع) سازگار نیست. طبعا همانطور که حلال و حرام خدا در عصر غیبت و حضور امام معصوم(ع) یکسان و الی یوم قیامه لایتغیر است٬ مقابله با منکر و بسط معروف نیز محدود به زمان حضور و ظهور نیست. 🔺 چطور جرأت می کنند در قالب ادبیات فریبنده مانند منطق سکوت٬ تلویحا چنین اتهامی را متوجه مرجع اعلا کنند. 🔺در آخرین نمونه از دوگانه سازی مذکور٬ داماد و عضو رادیکال بیت آقای منتظری٬ در یادداشتی مدعی شد که آیت الله العظمی سیستانی در دیدار با چند آخوند اصلاح طلب٬ روحانیون را از دخالت در عرصه های سیاسی منع نموده است! این سخنان با استقبال فراوان در محافل ضدانقلاب و سکولار داخلی مواجه شد و آسمان و ریسمان بسیار از آن بافتند تا آنکه اعلامیه روشنگرانه و تکذیبیه تاریخی دفتر مرجعیت اعلای عراق٬ آب سردی بر تن فتنه گران افتراق طلب ریخت و آنان را به سکوت مرگبار کشانید! 🔺نجابت مثال زدنی مرجع اعلا در پذیرش طیف های مختلف و پرهیز از پاسخ دهی مکرر به خاطره سازی های پرشمار دروغ سازان٬ زمینه سو استفاده را به وجود آورده است و این است که با حجم زیادی از روایت های ناروا پیرامون سلوک سیاسی آیت الله العظمی سیستانی مواجهیم که مع الاسف برخی از اعضای دفتر ایشان در قم نیز نه تنها در جلوگیری از آن اقدام نمی کنند٬ که گاه در دامن زدن به آن نیز مؤثرند و برای این جهت اقدام اساسی لازم است. 🔺 از همه اینها که بگذریم٬ سکولارهای حوزوی اگر در ارادت به مرجع اعلای صداقت دارند٬ و بر فرض محال اگر ایشان نظرشان بر عدم دخالت روحانیون در سیاست است٬ از چه رو در این زمینه پیش قدم نمی شوند و سایه شوم شان را از عرصه سیاست دینی کنار نمی کشند تا مردم و نظام اسلامی از شر کارشکنی های مکررشان در امان باشند. طبعا آنان با دمیدن بر فته افتراق و ترویج تئوری استعماری جدایی دین و دینداران از سیاست٬ در پی حذف صالحین از عرصه سیاست و قبضه همه جانبه قدرت سیاسی اند و در این راه از دروغ بستن به مراجع عظام هم ابایی ندارند‌‌. 🔺از دفتر مرجعیت اعلی انتظار می رود به سان دفتر امام در دهه شصت٬ تمام مکالمات دیدارهای خصوصی با ایشان را ضبط کنند تا امکان سو استفاده خناس ها از بین برود. ۹۸/۲/۱ ادامه یادداشت را در لینک ذیل بخوانید:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/960 @rozaneebefarda
دیروز امروز ماجرا همان است؛ هجمه به ارزشها و چادری که می شود... یا زهرا(س) 🔶پی افزود در مقابل تحولات سازمان یافته ضدمذهبی اخیر، دو برکت دارد؛ هم بر وجود در حوزه صحه می گذارد که طرفدارانش از تحولات مهم سیاسی و مذهبی برکنار اند. و هم ماهیت جماعت را بر همگان روشن می سازد که هیچ گاه حاضر به هزینه دادن برای دین خدا نبوده و نیستند! @rozaneebefarda
بازخوانی یک فتنه(3) 🔻مرجعیت شیعه و تهدید رویکرد «لیبرالیستی، پلورالیستی و وراثتی» [صفحه۱از۲] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ❌تقابل؛ یکی از عرصه‌های طبیعی و ذاتی است امّا گاهی اوقات سطح درگیری‌های رسانه‌ای بالا می‌رود و جدل‌ها جلوه تخریب به خود می‌گیرد. البته تعبیر « » شاید دیگر وافی درگیری‌های اخیر ،که آتش آن به برکت روشنگری طلاب انقلابی و بصیرت عمومی فروکش کرد نباشد و ما در برخی از زد و خوردهای رسانه‌ای دیگر با تخریبی ساده مواجه نیستیم بلکه با یک طرف هستیم. ◀️خط ترور رسانه‌ای در سال‌هاست که از جانب سایت‌ها و حساب‌های زنجیره‌ای دنبال می‌شود و شخصیت‌های عزیزی هم‌چون حفظه‌الله از قربانیان این ترور هستند و پس از ایشان؛ ظاهرا نام در فهرست سیاه قرار گرفته است. ایشان در فتنه اخیر نیز به جرم دفاع از مورد هجمه رسانه‌های معلوم‌الحال قرار گرفتند. 🔻🔻با موضع‌گیری چهره‌های درجه چندم متمایل به جریان‌ اصلاح‌طلب و اعتدالگرا هم‌چون آقایان: سعید جوادی، غرویان، فاضل میبدی، زائری و... صحنه نبرد رسانه‌ای مشخص شد و می‌توان گفت در شرایط حاضر از سه ناحیه مورد محاصره و تهدید قرار گرفته است: رویکرد «لیبرالیستی»؛ «پلورالیستی» و «وراثتی». ◀️این سه رویکرد به نحو عیانی در موضع‌گیری طرف‌داران شخص وجود داشت که ضمن نقل عبارت آنان تحلیل خود را ارائه خواهیم داد: ◾️آقای غرویان در گفت و گو با خبرنگار رور بیست و ششم مرداد گفت: «مردم وقتی قلبا به علم و تقوای شخصی رجوع کنند آن شخص مرجع می شود. مرجع به معنای محل رجوع است. مردم در امور دینی به علمای مورد اعتماد خود رجوع می کنند. کسی هم نمی تواند جلوی این موضوع را بگیرد. چون یک امر و است.» 🔻او با یک حد وسط (قلبی و باطنی بودن مناط صحت رجوع به مرجع) شرط مرجعیت یک فرد را از خارج کرده و به عرف احاله نمود و امکان را ذاتا ممتنع فرض کرد. این دیدگاه یعنی همان‌طور که مناط مشروعیت یک رئیس‌جمهور در حکومتی پذیرش و اقبال و اعتماد عمومی است؛ مناط صحت مرجعیت نیز اعتماد قلبی و باطنی مکلف است. البته او در عبارت قبل سخنان خود و در مقام ثبوت به دینی و مذهبی بودن مقام مرجعیت اذعان می‌کنند ولی آن‌گاه که به مقام اثبات و تشخیص مکلفین می‌رسند رویکردی لیبرالیستی پیدا می‌کنند و تمام المناط را قلب و باطن مکلف معرفی می‌کنند. شکی نیست که این رویکرد مورد پذیرش هیچ‌یک از فقهای عظام نبوده و نیست. ◾️◾️هم‌چنین آقای غرویان در ادامه دفاع خود از جناب علوی بروجردی (که همراهی‌اش با جریان اعتدال در مقاطع مختلف آشکار شده است) می‌گوید: « در حوزه نسبت به دین، اسلام و فرهنگ تشیع قرائت‌های مختلف هست. و علماء صاحب نظر هستند و هر کدام و دیدگاهی دارند. دلیلی ندارد که یک دیدگاه یا قرائت بخواهد همه را تابع قرائت خودش کند. آیت الله یزدی هم به هر حال قرائتی از دین و اسلام دارند. ولی این دلیل نمی شود که همه مجتهدین و صاحب نظران دیگر مقلد ایشان شوند و یا نظر ایشان را بپذیرند.» 🔻 این نگاه نیز ریشه در پلورالیسم سیاسی-اجتماعی دارد که از شاخصه‌های فکری است. ایشان با این رویکرد؛ نگاه انقلابی و سنت‌های اصیل حوزوی در امر مرجعیت را که مبتنی بر مسلمات دینی ، اخلاقی و فقهی است؛ به عنوان یک قرائت در نظر می‌گیرد و نگاه غیرانقلابی را نیز که مورد تمشی امثال جناب علوی بروجردی است؛ قرائت دیگری می‌خواند و در نهایت هر دو را به عنوان قرائت‌های مختلف از دین می‌پذیرد و گزینش یکی از دو قرائت و پای‌بندی اصولی به آن را به عنوان تحجر و خودمحوری قلمداد می‌کند و این نگاه چیزی جز نیست که به هیچ وجه با منظومه فکری اسلام سازگاری ندارد. @rozaneebefarda ادامه در پست بعد
درنگی در پیامدهای بیانیه مرجعیت اعلی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸از نخستین لحظات قرائت خطبه مرجعیت اعلی تا کنون بحث و گفتگوهای فراوانی در محافل نخبگانی داخلی و خارجی در گرفته است. 🔹غربی‌ها به استقبال این سخنان رفته‌اند؛ چه اینکه پیشتر هم تلاش کرده بودند چهره‌ای العیاذبالله از معرفی کنند. 🔹جریان غیرانقلابی داخلی خصوصا هم چندین سال است که می‌خواهند دوگانه کاذب ولایت فقیه/مرجعیت اعلی را دامن بزنند و حالا در محافل خصوصی شان جشن گرفته اند و احتمالا در روزهای آتی این مارهای خوش خط و خال از لانه نفاق بیرون می خزند و زهر خود را خواهند ریخت که باید برای مقابله با آن کاملا آماده بود. 🔹جریان انقلابی اما مهمترین طیف منتقدین چنین مواضعی است که گرچه به تبعیت از مقام معظم رهبری همواره احترام ویژه‌ای برای مرجعیت اعلی قائل اند اما خب در دل خود با چالش‌های جدی مواجه اند اگرچه استخوان در گلو دارند و دندان بر جگر گذاشته‌اند و دم بر نمی آورند. 🔹بعد دیگر ماجرا اما مردم عراق اند که بعد از حادثه خونین اخیر یکپارچه و همدلانه به میدان آمدند اما حالا حتمن دوباره در مدار فاصله و تردید قرار خواهند گرفت و این مهمترین خطری است که باید با ارائه تفسیرهای صحیح و عقلانی، با آن مواجهه کرد. 🔹نه آنکه نقدی به سلوک سیاسی بزرگان تشیع وارد نباشد اما در شرایط پیچیده فعلی، بدون در نظر گرفتن پیشینه فکری حوزه نجف و بدون لحاظ مناسبات تاریخی مردم/مرجعیت در عراق و بدون اطلاع از روابط عمیق مرجع اعلی با مقام معظم رهبری و بدون در نظر گرفتن کج اندیشی های توأم با جهل مرکب برخی اطرافیان مرجع اعلی و بدون لحاظ سمپاشی های فکری اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان و غرب اندیشان ایرانی با بیت مرجعیت اعلی عراق، نمیتوان و نباید به بپردازیم. 🔸تحولات آتی محور مقاومت (خصوصا وقایع عراق و ایران) انشالله در شفاف سازی فضا و بازگرداندن قطار همراهان به ریل مقاومت، تعیین کننده خواهد بود اما تا آن وقت صبر و وقوف بهتر است از دامن زدن به تفرقه و ملامت که درازتر شدن زبان خناسان و بدخواهان و آمریکاپرستان را به دنبال خواهد داشت. ❄️فرهیختگان را به دعوت کنید؛ http://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a05
روزنه
در عراق چه می‌گذرد؟! تحلیلی از عراق در شش ماه گذشته 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸عادل عبدالمهد
عراق و گرفتاری در وضعیتی خطرناک تر از کودتای نظامی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸تحولات این روزهای عراق را نباید فقط از دریچه نظامی_امنیتی بررسی کرد چرا که عمده اتفاقات چندماه گذشته در این کشور حاصل یک جنگ ترکیبی از سوی ایالات متحده و مزدورانش در این کشور است. 🔸کودتای نظامی و حمله هوایی به نیروهای عراقی نوک قله این جنگ ترکیبی است و بدون بررسی ابعاد فرهنگی آن نمیتوان قضاوت درستی از روزهای پرتنش عراق داشت. 🔸ایالات متحده آمریکا در راستای تهی نمودن هویت دینی_فرهنگی مردم و خصوصا جوانان عراقی تاکنون طرح ها و برنامه های زیادی پیاده کرده و البته تا حدودی هم نتیجه گرفته است. 🔸تظاهرات اکتبر۲۰۱۹ در عراق که به وضع فعلی این کشور انجامیده شاهد صحنه هایی بود که بی شک برای هر پژوهشگری، سوال برانگیز است. این تظاهرات در مناطق شیعی عراق رخ داد و با حضور پررنگ جوانان همراه بود اما تفاوت آن با بسیاری از تجمعات سابق در عراق، رنگ و بوی ضدمذهب و این تظاهرات بود. 🔸از جمله این اتفاقات، شعارهای تند علیه مرجعیت، حوزه و روحانیت بود. این شعارها البته تصادفی انتخاب نشده بود و کاملا هدفمند در حال تخریب وجهه روحانیت و در رأس آن مرجعیت عراق بود. 🔸اما چه شد که برخی جوانان شیعه، آن هم در تظاهراتی که علیه دولت بود، حاضر به هتک حرمت مرجعیت عراق شدند؟ 🔹پاسخ در همان جنگ ترکیبی ایالات متحده علیه عراق نهفته است. علاوه بر رسانه های متعددی که شبانه روز علیه حوزه نجف و مرجعیت اعلی در حال شبهه پراکنی هستند، ایالات متحده از سال ۲۰۰۷ برنامه ای تحت عنوان" آیلپ" را در عراق اجرایی کرده که مدعی است هدف اصلی آن تربیت رهبران نسل جدید عراق است. 🔹آیلپ جوانان مستعد و توانمند عراقی را توسط کارمندان سفارت آمریکا در عراق گزینش کرده و آن ها را برای یک اردوی چهار هفته ای به ایالات متحده می برد. آنها در این چند هفته با ایالات متحده آشنا می شوند و از همه مهم تر یاد میگیرند که چگونه به شیوه آمریکایی تفکر و مدیریت کنند. 🔹علاوه بر این جوانان عراقی انتخاب شده پس از بازگشت از آمریکا نه تنها رها نمی شوند بلکه در صورت تمایل به همکاری می توانند به استخدام NGOهای متعدد آمریکایی در عراق مانند "عراق کوییر"(سازمان خدمت رسانی به همجنسگرایان عراق) در بیایند یا به ارتش سایبری آمریکا در عراق به رهبری استفان نبیل با حقوق سالانه ۵۰هزاردلار ملحق شوند. 🔸تظاهرات اکتبر۲۰۱۹ و حضور پررنگ جوانان عراقی با شعارهای ضد دینی ثمره تلاش های چندساله آمریکا در عرصه جنگ فرهنگی در کشور عراق بود که متاسفانه منجر به سکولاریزاسیون عقیدتی بخشی از جوانان شیعه عراق شد. 🔹البته حضور و بروز این جوانان در قامت رهبری تظاهرات اکتبر عراق تنها به شعارها و پلاکارهای ضددینی ختم نمی شود بلکه پس از دستگیری عاملان به دارآویختن نوجوان عراقی در میدان الوثبه، مشخص شد که یکی از عاملان قتل و مثله کردن آن نوجوان، دختری است که سال گذشته در دوره های آموزشی کنسولگری آمریکا در بصره شرکت کرده بود. 🔹البته آیلپ تنها بخش کوچکی از جنگ عظیم فرهنگی ایالات متحده علیه عراق است و برنامه بسیار دیگری نیز همچنان در جریان است و ذهن و قلب جوان عراقی را هدف قرار داده است. 🔸البته ناگفته نماند که مرجعیت و روحانیت عراق نیز با درک چنین خطری تاکنون فعالیت های فرهنگی زیادی انجام داده تا اثر سوء تبلیغات روانی علیه دین و مذهب را کاهش دهند اما بنظر می رسد که حوزه نجف و روزنامه نگاران و اصحاب رسانه در عراق باید بیش از پیش به دنبال احیای هویت دینی در میان نسل جوان عراقی باشند وگرنه حتی با برطرف شدن خطر کودتای نظامی بازهم نمیتوان از خطر کودتای فرهنگی در امان ماند. تحولات آینده نزدیک عراق ارزش توجه ویژه به موضوع این یادداشت را مشخص خواهد کرد اما تا آن هنگام، نخبگان حوزوی نباید از آن غفلت کنند. ۹۹/۱/۹ @rozaneebefarda
یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه ۱۳ شوال سال ۱۳۸۰ برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ مرجع تقلید بزرگ شیعه به ملکوت اعلی پیوست و از آن هنگام تا کنون٬ مرجعیت و زعامت فردی از حوزه مقدسه قم رخت بربسته است. در حال حاضر از حیث ٬ حوزه قم وضعیت کم سابقه ای را تجربه می کند که گرچه خالی از فواید خاص خود نیست٬ اما تمرکز قدرت مرجعیت دینیه را به چالش جدی مواجه کرده است. تشکیل مجموعه ای با عنوان ٬ در دامن زدن به فضای ٬ و ٬ نقش اساسی دارد و برخلاف سیره مستمره آیت الله بروجردی است؛ آن فقید سعید در دوران تصدی مقام مرجعیت٬ همواره با هر نوع تکثر و تضعیف اقتدار زعامت شیعه مخالفت می کرد و وتو کردن ناگهانی مصوبات علی رغم موافقت اولیه نیز دقیقا با همین نگاه صورت گرفت که حتی منجر به آقا مرتضی و به مشهد شد. پس زدن و مرحوم و استنکاف از شنیدن توضیحات ایشان نیز در امتداد همین نگاه بود. میل مضاعف به تصدی مقام مرجعیت دینی که در این روزگار بر حوزه مقدسه عارض گشته٬ عینا برخلاف سیره سلف صالح و خصوصا است؛ ایشان با وجود برخورداری از مقام رفیع علمی (که بدان واسطه از وی به می توان یاد کرد) همواره خود را از مظان مرجعیت دور نگه داشت و سالها در غربت بروجرد به ادای تکلیف دینی خویش مشغول بود. تا آنکه به اصرار فضلای قم مانند و با اقبال مراجع ثلاث آیات خوانساری٬ صدر و حجت٬ در قم رحل اقامت افکند. جالب آنکه به تصریح برخی صاحب رساله های فعلی اهل تبریز٬ در همین هنگام آقای در آنجا داده بود! این یعنی در هنگامی که دو نسل قبل از او در کسوت مرجعیت بودند٬ رساله وی شده بود! این در حالی است که با آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ بعد از زعیم قم٬ شلوغ ترین درس خارج را داشتند اما به قصد تقویت آن عزیز٬ به درس ایشان رفته و حتی تقریرات نیز نوشتند که به عنوان لمحات الاصول چاپ شده است. بعد از ارتحال ایشان نیز امام برای پرهیز از قرار گرفتن در مظان٬ از حضور در مجامع عمومی خودداری کرد و از آخرین کسانی بود که برای ایشان مجلس گرفت. امروز با چاپ رساله ها و سیل تمایل به تاسیس دفتر و پاسخ به استفتائات٬ در میان طیفی از ٬ در واقع با پدیده مواجهیم که از بزرگترین است که می تواند همه مناسبات تاریخی حوزه را با چالش مواجه سازد و سرمایه های هزارساله روحانیت شیعی را به باد دهد. آیا در زمان شیخ انصاری ها و خراسانی ها و بروجردی ها٬ فضلایی در طراز این طیف نوپدید نبودند؟ چرا آنان از قرار گرفتن در مظان مرجعیت طفره رفتند و امروز گمنام و غریب٬ غریق رحمت الهی اند؟! ظلم مضاعفی که به صورت سازمان یافته علیه در تدارک است آنکه از ایشان چهره ای غیرانقلابی و غیرمبارز و تصویر کنند. حال آنکه ایشان در بدو ورود به ایران به قصد تحریک عشایر علیه رضا خان٬ در مرز دستگیر و مدتها تحت الحفظ بود! تا هنگام حیاتش شاه نتوانست دستور آمریکا پیرامون را اجرا کند٬ امام خمینی در مواردی به عنوان او با شاه و یا اصحاب رسانه گفتگو می کرد٬ علی رغم عدم قبول مشی فدائیان اسلام توسط امام و ایشان٬ برای نجات آنان اقدام شد. در تشییع جنازه رضاخان در قم حضور نیافت. علی رغم احاطه او توسط برخی مرتبطین با ٬ هرگز به حکومت نداد. بروجردی را نمی توان و نباید یا تفسیر کرد! نقد و افشای این امری ضروری است که در آتیه انشالله بدان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود در عالم تشیع هیچ فقیه سترگی نداریم که غیرسیاسی باشد اما علی رغم این ارتکاز تاریخی٬ برخی با ارائه کدهای انحرافی و توسل به خواب و خاطرات ٬ تلاش دارند خود را پشت بزرگان شیعه مخفی سازند و در این راه از و بودن به بزرگان هم ابایی ندارند. اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda
برجامیان و تئوری سازی بر اساس روابط قبیله گرایانه سیاسی تلاش نافرجام سروش محلاتی برای مصادره و تحریف اندیشه و سیره 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شهید آیت‌الله بهشتی از معدود شهدایی است که مظلومانه زیست، مظلومانه شهید شد و مظلومیتش هنوز هم که هنوز است ادامه دارد. است حتی از ناحیه نزدیک‌ترین افراد به او و حتی از ناحیه برخی بستگانش و البته؛ از ناحیه کسانی که به ظاهر سنگش را به سینه می‌زنند و برایش می‌ریزند. هفتم تیر هرسال یادآور عزت و سلامت است. این مفهوم برای ما آشناست اما «هفتم تیر» برای برخی معنای دیگر دارد. هفت تیر برای و نفوذی‌های شبه‌اعتدالی روز مصادره و مغالطه و فریب است. آن‌ها در این روز دور هم جمع می‌شوند تا از ، یک روحانی معمم بسازند. آن‌ها در این روز گعده می‌کنند تا به چهره بهشتیِ مظلوم؛ بزنند و او را پس از مرگ با شرافتش به کیش خود در بیاورند. هفتم تیر باید گریست و باید دو برابر گریست؛ یکی برای از دست رفتن بهشتی یکی هم برای گم شدن مسلک بهشتی لابلای روایت‌های ناسالمی که تولید می‌شود. هفتم تیر امسال هم اتفاق جالبی افتاد که را بیش از پیش نمایان کرد. خطی که یک سمتش در قم است و یک سمتش در تهران. در مؤسسه فرهنگی هنری جواد یزد حضور می‌یابد تا در این خصوص توضیح دهد که چرا شهید بهشتی جوانان را به عاشقی دعوت می‌کرد. چرا محلاتی یا شاید دعوت‌کنندگان وی؛ از میان پیامبران جرجیس را انتخاب کرد و بهشتیِ نماد عقلانیت و صلابت و محاسبه‌گری را رها کرد و به عشق و پرداخت؟ از این سؤال گذر کنیم و به این بخش از سخنانش بپردازیم. او پس از تبیین موضوع می‌گوید: «در این زمینه کتاب‌های موجود کافی نیست لذا با فرزند ایشان آقای دکتر صحبت کردم. در یک تماس تلفنی حدود ۳۵ دقیقه در این مقوله از ایشان استفاده کردم.» در این زمینه که به اعتراف آقای سروش محلاتی هیچ‌کدام از کتاب‌های موجود از جمله آثار خود شهید بهشتی نیز کافی نیست؛ گفت و گو با سیدمحمدرضا بهشتی که در زمان شهادت پدر جوانی 23 ساله بوده چه کمکی به حل این مسئله می‌کرده است؟ به علاوه آیا برای حل این مسئله رجوع به یاران قدیمی شهید بهشتی؛ که آقای محلاتی قاعدتا باید به آن‌ها دسترسی داشته باشد؛ منطقی‌تر نبود؟ به هرحال آقای سروش محلاتی مرجع خود را در این مسئله سیدمحمدرضا بهشتی معرفی کرد و جالب این‌که آقای علیرضا بهشتی (برادر کوچکتر محمدرضا) نیز در همان روز و در مصاحبه با روزنامه ایران؛ به محمد سروش محلاتی و یار دیرین وی آقای سیدجواد ورعی مرجعیت می‌بخشد و می‌گوید: «نوین‌سازی حوزه علمیه و بازنگری در علوم اسلامی که شهید بهشتی در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ پایه‌گذاری کرد که آنها هم پروژه‌های ناتمام به‌حساب می‌آیند و با آنچه امروز مشاهده می‌کنیم فاصله‌های معناداری دارد. خوانندگان‌تان را به مطالعه آثار آقایان محمد سروش محلاتی و سیدجواد ورعی درباره شهید بهشتی توصیه می‌کنم تا این فاصله را به‌طور مستند مشاهده کنند.» اما آیا سیدجواد ورعی یا آقای محمد سروش محلاتی توان تحلیل بهشتی را دارند؟ مطالعه آثار این شخصیت‌ها به ویژه آقای محمد سروش محلاتی نشان می‌‌‌دهد آنان تمایل چندانی به نشان دادن چهره واقعی ایشان ندارند و در بهترین حالت سانسورچی‌های حرفه‌ای برای زندگی و زمانه شهید مظلوم هستند. @rozaneebefarda
در سودای قرائت مدرن از فقه و اندیشه سیاسی اسلامی به مناسبت درگذشت مرحوم شیخ داوود 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] 🔹جناب آقای شیخ داوود فیرحی زنجانی، دانش آموخته حوزه و همزمان دانش آموخته دانشگاه بود. او به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران و پژوهش در زمینه علوم سیاسی اشتغال داشت و از نظر سیاسی به گرایشات اصلاح‌طلبانه و اعتدالی شناخته می‌شد. 🔹آقای فیرحی در کنار به عنوان قوه عاقله جریان رسانه‌ای اعتدال، خاصه در نشریه قوچانی، نقش ایفا میکرد و همزمان در انجمن علوم سیاسی حوزه نیز سالها به طرح بحث مشغول بود. دلدادگی مرحوم فیرحی به پدر معنوی ، یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی شاخصه مهم زندگی سیاسی وی بود. او در یادداشتی اختصاصی و در تعابیری مبالغه‌آمیز، شخصیت هاشمی رفسنجانی را بی‌نظیر و جاذب اضداد دانسته و فعالیت‌های وی در اواخر عمر برای تأسیس یک شورا (موسوم به شورای عالی آزاداندیشی دینی) را «آواز قو» نامید و در پایان یادداشت؛ با تشبیه آن مرحوم به «قو» در رثای آن مرحوم، اینچنین به مغازله و مرثیه خوانی پرداخت: شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد فريبنده زاد و فريبا بميرد...(مردم‌سالاری آنلاین/29بهمن1395) 🔹بخش اساسی از پروژه فکری فیرحی، ارائه بود. البته وی بدون در نظر گرفتن تفاوت بنیادین دین(به عنوان امر الهی) و دموکراسی(به عنوان مفهوم غیردینی و بشری) و بدون التفات به مفهوم متعالی ، پرونده خود را «برجسته‌سازی وجوه دموکراتیک نصوص دینی» می‌نامد: «نوشته‌های بعدی من از کتاب دو جلدی «فقه و سیاست» شروع می‌شود و بعد از آن کتاب «حکمرانی حزبی» است و پس از آن هم کاری است که راجع‌ به قانون است و هم‌اکنون درحال انجام آن هستم. در این کتاب‌ها کوشش می‌کنم تا وجوه دموکراتیکی که هم در دانش ما و هم به‌خصوص در نصوص دینی ماست را کنم.» 🔻قرائت فیرحی از عملکرد حضرات آیات عظام آخوند خراسانی و نائینی در ماجرای مشروطه را نیز نه از منظر فقهی و دینی، بلکه ناشی از همین نگاه التقاطی-دموکراتیک تفسیر می‌کند و می‌گوید: «من در مطالعات خودم به تدریج متوجه شدم که درست است که در اروپا هم تجدد [اول] در حوزه‌‌های دیگری مثل فلسفه و هنر و ادبیات رخ‌ داده و«تجدد سیاسی» کم‌وبیش محصول آن است، اما با مطالعات شخصی و با همکاری دوستان طلبه و دانشجو متوجه شدم که اصلا تجدد در اروپا و به‌خصوص در انگلستان– که می‌گویند مادر نظام سیاسی جدید است- اتفاقا از جان لاک و از «تجدد در تفسیر‌های دینی» شروع شده است. مطالعات من نشان داد که این بحث در ادبیات شیعی هم ممکن است و هم اتفاق افتاده است. بزرگانی مثل مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم نائینی...[در این زمینه فعالیت کرده‌اند]. احساس کردم که در واقع نه‌تنها نسبت «دین» و «دولت دموکراتیک»، متناقض و ناممکن نیست بلکه متفکران ما عناصر آن را برجسته کرده‌اند.»(مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی/ 29آبان97) 🔹امتداد این نگاه، به سیاست‌ورزی سکولار یا تئوری پردازی التقاطی می‌انجامد. امری که جناب فیرحی از آن ابایی نداشت و به صراحت ریاست‌جمهوری، حتی در نظام اسلامی فعلی را نامید: «در کشور ما، رهبری و رئیس قوه قضائیه پست مذهبی است ولی ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی است!»(شبکه اجتهاد/17دی1397) 🔹از جمله اظهارنظرهای عجیب و جنجالی اخیر مرحوم فیرحی، مربوط به جایگاه جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی است که وی این نظام مقدس اسلامی را در کنار و رژیم غاصب قرار داده و به عنوان تنها حکومتهای دینی دنیا از آنها یاد کرده بود و البته همچنین در اظهارنظر عجیب دیگری، رندانه به قرین‌سازی جمهوری اسلامی و پرداخت. 🔹وی با تحریف حکومت اسلامی، رهبری الهی-سیاسی پیامبر را به یک ریاست دموکراتیک، لیبرال‌منشانه و عرفی تنزل داد و گفت: «پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد. اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند.»(7شهریور99-کانال شخصی آقای فیرحی) 🔹البته جناب فیرحی، طبق رویه نامبارک رایج در میان برخی محققان علوم سیاسی، با الفاظی توهین‌آمیز، ایرانیان را و خواند: «جامعه ما استبداد زده است و ربطی به نظام سیاسی هم ندارد. تک تک ما در خانه، یک شاه و یک مستبد و حاکم کوچک هستیم.»(مردم‌سالاری آنلاین/29بهمن) @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
🌐 داود فیرحی؛ مدرس اسلام اروپایی در دولت برجامی❗️ 💠 در میان پیام‌هایی که به مناسبت رحلت دکتر فیرحی صادر گردید، پیام آقای از موارد جالب بود. زیباکلام تلاش کرده است تا اسلامی سازی علوم انسانی را پروژه‌ای حکومتی جلوه داده و دور بودن آقای فیرحی از این مباحث را «غیرحکومتی» بودن وی تفسیر کند. 🔰 فارغ از اینکه چه کسانی بودجه‌های سنگینی از حکومت گرفته و می‌گیرند تا علوم انسانی ترجمه‌ای را در کشور رواج دهند، «غیرحکومتی» جلوه دادن آقای فیرحی جفای بزرگی در حق ایشان است. 🆔 @darseenghelab 💠 مرحوم فیرحی شیفته و مرید مرحوم بود و بعدها به یکی از نظریه پردازان و بدل شد. هر بار حسن روحانی، موضعی می‌گرفت که نیازمند توجیهات دینی بود، آقای فیرحی وارد می‌شد و توجیه می‌کرد. 🔅 در زمانه‌ای که حسن روحانی مدعی بود وظیفه ما به بردن افراد نیست، آقای فیرحی هم میگفت: «ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی است!»(شبکه اجتهاد/17دی1397)» و وقتی حسن روحانی از عاشورا درس می‌آموخت ایشون هم درس اخلاق شهروندی! می گرفت(جماران/19شهریور98) ⛔️ مرحوم فیرحی هر هفته سه شنبه در وزارت خارجه خدمت جناب ظریف و همکارانشان بحثی پیرامون داشتند؛ اسلامِ صرفا اخلاقی و غیرسیاسی که نه به استعمار کار دارد و نه به ظلم. (نقل از دکتر فواد ایزدی) 🌐 دکتر فیرحی روابط پنهان و آشکاری با داشته و در نشریات دولتی نیز بسیار فعال بود. وی از شاگردان و ارادتمندان سیدجواد طباطبایی (صاحب نظریه ) نیز بوده است. 🆔 @darseenghelab
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 4 از 5] ♦️سید‌محمدعلی ابطحی مهمترین مسئولیت سیاسی او ریاست دفتر رئیس جمهور اصلاحات(1376 تا 1380) است. از فعالان فتنه۸۸ بود و دستگیری و اظهارات او در دادگاه های فتنه 88 جنجالی و تاریخی بود. را متوهم و را خائن نامید و را به دنبال انتقام گرفتن از رهبری دانست. زندگی سیاسی این عنصر اصلاح طلب همواره با حواشی زیادی همراه بوده که از آن جمله مسئله ارتباط پدر وی با جریان است که اگرچه تلویحا از سوی او رد شده اما قرائنی بر این موضوع وجود دارد و در این فرض، کنش گری سیاسی ابطحی باید در بستری بسیار پیچیده تر از وضع فعلی تحلیل شود. در واقع یکی از اضلاع مهم خرده جریان اعتدال، اتصال به حجتیه است که امام خمینی نسبت به خطر آنان بارها هشدار داده بود. 🎞عکس43: ♦️صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب که با اظهارات سیاسی سطحی و جنجالی اش شناخته شده است. یک است که مکنونات فکری اصلاح طلبی را - مثل لیبرالیسم و سکولاریسم - به صریح ترین شکل ممکن بیان می کند. رسانه ها درباره مدرک دانشگاهی او و عضویتش در هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعنوان رشته غیرمرتبط با تحصیلات آکادمیک وی، های جدی مطرح کرده اند. او تصریح دارد که تمام سلول های بدنش است و همچنین حامی تمام عیار روحانی در انتخابات 92 و 96 بوده است. زیباکلام در دوران مبارزات، از سمپاتهای جریان ملی گرا بود و همچنان این اتصال فکری برقرار است. 🎞عکس45: صادق زیبا کلام ♦️محمد سروش محلاتی یکی از اعضای شاخص خرده جریان اعتدال و از مریدان آقای رفسنجانی است که در مدح وی کتاب «آیت درایت» را نوشت است. او شاگرد سیدمصطفی (روحانی روشنفکر اصلاح‌طلب و اعتدالی) بوده و به گفته خود در دروس افرادی چون آقای و نیز حضور داشته است. نزدیک‌ترین فرد به وی؛ آقای و پس از آن؛ است که با هم‌کاری یک‌دیگر و البته با مساعدت ، از دهه شصت تا کنون، در صفحه حوزه و روحانیت ، مطلب می‌نویسند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). او سال 1394 پس از ثبت نام برای کاندیداتوری تهران، شد. 🎞عکس53: محمد سروش محلاتی محمد سروش محلاتی در پاسخ به این سؤال که «آیا آثار شما در دهه اخیر، کرده است؟» تلویحا تغییر رویکرد خود را بعد از تأیید می‌کند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). البته باید دانست که این تغییر؛ مانند تغییرات رفتاری پدر سیاسی ایشان یعنی جناب آقای رفسنجانی، صرفا یک تغییر استراتژیک بوده و نه تغییری بنیادین و فکری و بن‌مایه‌های فکر او در کتاب «آزادی، عقل و ایمان» که در سال 1381 و در دولت آقای به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد، در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و شاخه دواند. محمد سروش محلاتی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان؛ صراحتا می‌گوید تنها جایی که الزاما باید وارد شود، مسائل مربوط به آخرت (نماز و روزه و...) است و بقیه مناطق یا امکان ورود دارد ولی الزامی نیست یا این‌که اصلا حق ندارد وارد شود. البته در ساحت دوم و در جایی که امکان ورود دین هست؛ صرفا در حد کلی‌گویی‌های فطری امکان حضور دارد و نه بیش از آن(اسلام و مقتضیات زمان، فصل سوم). را می‌توان یکی از تئوریسین‌های تبلیغی خرده جریان دانست. او به تبع سایر کارگزاران شبه‌جریان اعتدال؛ الگوی فکر سیاسی خود را بر : ، و مبتنی بر این دو بنا می‌کند و آن را در مجامع حوزوی و دانشگاهی تبلیغ می‌کند. او با همین عینک به سراغ آیات و روایات می‌رود و برداشت‌های و غیراصولی خود را به آن تحمیل می‌کند. به طور مثال او از آیه شریف « لا إکراه فی الدین » استفاده از ابزارهای الزام‌آور علیه عقاید باطل را به هیچ وجه جایز نمی‌داند (اندیشه و ایمان در آزادی، فصل سوم) و از این طریق با جریانات ضد دین را با روکش فقهی ترویج می‌کند. محلاتی در حال حاضر در مؤسسه و سایر مراکز هم‌سو به تئوری‌سازی برای دولت اعتدال مشغول است. @rozaneebefarda ادامه👇
روزنه
پیام تسلیت نامتعارف و کنایه آمیز به مناسبت ارتحال #آیت‌الله_یزدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسمه تعال
مبنای مواضع سیاسی بیت امام، مصلحت سنجی سیاسی یا زاویه فکری از مبانی امام خمینی(ره)؟ اختصاصی|| علی مومنی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مقایسه پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب با آنچه در جملات آمده است، پاسخ برخی ابهامات در خصوص چرایی برخی مواضع وی را روشن میکند. گرچه این نکته بر اهل اطلاع پنهان نبوده است، ولی از گذشته برای برخی این ابهام وجود داشت که همراهی امثال سید حسن مصطفوی با جریان روشنفکری و اصلاحات، تا چه اندازه از روی مصلحت سنجی و جذب این جریان ها است و تا چه اندازه از روی اعتقاد به مبانی آن ها است و دوری از تفکر و آرمان امام خمینی و انقلاب؟ برخی انتقادات در ذهن ایشان از عملکرد جامعه مدرسین و جریان انقلابی باعث همسویی ایشان با جریانات زاویه دار گشته یا واقعا از نظر فکری به آنان نزدیک شده و در مبانی امام خمینی ره مناقشه دارند؟ مناقشات و تجدید نظرهای خطرناک و تاثیرگذار در مسیر انقلاب که متاسفانه آن را ابراز نمیکنند و با نام امام، تفکرات و جریاناتی را تقویت میکنند که امام خمینی ره همیشه با عنوان لیبرال ها و غربگرایان از آنان یاد میکردند و نسبت به خطر آنان هشدار میدادند و آنان را مقصر اصلی تجربه تلخ مشروطه و قتل شیخ فضل الله ها و نابسامانی اوضاع، پس از انقلاب معرفی میکردند. جریانی که مجمع محققین و موسسات حوزوی دیگری در حوزه به موازات جامعه مدرسین ایجاد کرد تا رسما انقلاب و افکار امام خمینی ره را تحریف و منطق مقاومت و مبارزه جمهوری اسلامی را به حاشیه براند. قضاوت قطعی در این باره را به عهده خواننده محترم میگذاریم: در اعلام تسلیت مقام معظم رهبری در خصوص آیت الله یزدی (قدس سره) آمده بود: «ایشان ایمانی راسخ به مبانی انقلاب و استقامت در این راه داشت و دارای غیرت دینی و انقلابی بود.» و در پیام تسلیت سید حسن مصطفوی نیز ثبات قدم آن مرحوم با این عبارت ذکر شده است: آن مرحوم از زمره پیشتازان انقلاب شکوهمند اسلامی بودند و از سالهای قبل از انقلاب از شاگردان امام خمینی (س) به حساب می آمدند و همواره بر آنچه صحیح می دانستند ثابت قدم ماندند. در حالی که وی بعد از درگذشت آقای ، از او بعنوان《عالمی دردآشنا با هویت دینی》و دارای《همت مخلصانه در امر پیرایش دین و انقلاب اسلامی از تحجّر و جمود و هر ناخالصی زائد》یاد کرده بود. اهل اطلاع قضاوت کنند که جناب آقای مصطفوی در این توصیف مرحوم فیرحی چقدر صداقت داشت که او《 ارادت خالصانه به امام و ارزش های اصیل انقلاب》داشت. همان شخصی که از شاگردان سید جواد طباطبایی بوده و اعتقاد داشت: «ریاست جمهوری، مذهبی نیست، یعنی است!»(شبکه اجتهاد/17دی1397) @rozaneebefarda
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
📌موسسه علامه مصباح باید باشد❗️ 🆔 @darseenghelab «نقدی بر امتداد خط در ژورنالیسم حوزوی توسط فرید مدرسی‌های معمم» 🔹 سایت طی یادداشتی تحت عنوان «چه کسی رئیس موسسه امام خمینی(ره) خواهد شد؟» روایتی تحریف‌آمیز از روند تحولات موسسه امام خمینی(ره) بیان کرده و نهایتا اتخاذ رویه سکولار را به این موسسه توصیه کرده است. 💠 مباحثات، ضمن تقسیم اساتید موسسه به دو گروه «علمی» و «سیاسی»، ورود موسسه به مسائل سیاسی را آفت اصلی این موسسه و عامل سقوط این مرکز علمی تفسیر می‌کند و می‌نویسد: «به نظر می رسد آنچه که در سالهای گذشته بیش از هرچیز منجر به تضعیف این مؤسسه گردیده تبدیل شدن جریان سیاسی این مرکز به ویترین مؤسسه و غفلت از معرفی و تقویت بخش‌ها و شخصیت‌های علمی این مرکز شده است.» 🔻 پیش‌فرض سایت مباحثات آنست که ورود طلاب و اساتید به عرصه سیاسی، مخالف شان علمی ایشان است؛ چنین مفروضی دقیقا همان جمله پاکروان، رئیس است که به امام خمینی(ره) گفت سیاست یعنی پدرسوختگی و بهتر است شما در آن دخالت نکنید❗️ 🔹مباحثات پس از روایت تحریف‌آمیز و سکولار از گذشته موسسه، توصیه‌‌ای برای آینده این موسسه ارائه کرده و می‌نویسد: «باید دید ریاست بعدی این موسسه چه اولویت‌هایی برای خود تعریف خواهد کرد. قطعا بازگشت به اهداف اصلی موسسه یعنی تربیت طلاب متخصص در علوم انسانی باهدف پاسخگوئی به شبهات و عقائد انحرافی اولویت نخست این موسسه باشد. هدفی که در ۱۵ سال اخیر بخاطر ورود برخی از اعضای آن به تشکیل جناح‌های سیاسی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است» 🔻مباحثات در بخش پایانی این یادداشت بدون اشاره به منبع خاصی و صرفا بر اساس خیال و گمانه از آیت‌ﷲ عباس کعبی و سیداحمد رهنمائی به عنوان گزینه‌های ریاست موسسه سخن گفته است هرچند وزن آیت الله رجبی را بالاتر از این دو بزرگوار تحلیل کرده است. 🆔 @darseenghelab 🖋 در بررسی این یادداشت سه نکته قابل طرح است. 1️⃣ آیا علامه مصباح تنها از سال 88 وارد مسائل سیاسی شد؟ مبارزات سال 42استاد با رژیم پهلوی، مقابله با جریان التقاط و چپ‌گرا، نقد رویکرد دولت خاتمی و..، هیچکدام مساله سیاسی نیستند؟ چرا مباحثات، را در دستور کار قرارداده است؟ 2️⃣ دوگانه علمی-سیاسی، حکایت از نگرش سکولار این سایت به عرصه و دارد. در این نگرش اگر شخص دانشمندی مانند دکتر نبویان یا آقاتهرانی وارد مسائل سیاسی شود، مرتکب امر اشتباهی شده‌اند! بنابراین اساتید موسسه باید درکنج عزلت نشسته و تحصیل علم کنند و سیاست را به ما به سیاست بسپارند! 3️⃣ سایت مباحثات فاقد شانیت ورود به فضاسازی رسانه‌ای جهت تعیین ریاست موسسه است و ضروری است تا از تلاش برای تفرقه_افکنی میان بزرگان موسسه دست بردارد. تلاش‌های این سایت در تضعیف جایگاه آیت الله رجبی که سالها قائم مقام آیت الله مصباح بوده است، ره به جایی نخواهد برد. 🔍 سوال جدی اینست که طرح مطالب که منشا واقعی ندارد، چه سنخیتی با ماموریت حرفه‌ای یک رسانه دارد؟ منبع این گمانه سازی ها کجاست؟ چه کسی از آقایان کعبی و رهنمایی به عنوان گزینه‌های ریاست بر موسسه نام برده است؟ 🔹 مباحثات اگر بنای ورود به پرونده‌های مهم و جنجالی دارد، می‌تواند به افشای خط فتنه گران ۸۸ بپردازد که برخی از اعضای تحریریه این سایت در جرگه آن قماش بوده‌اند و هنوز هم سایت شخصی شان فیلتر است! بررسی پرونده باند مخوف مهدی هاشمی قاتل نیز برای مصون ماندن از انحراف فکری و برای فاصله‌گذاری با کانون های فتنه‌گری مانند بیت منتظری مفید است. 🆔 @darseenghelab
تصریح شجاعانه پروفسور گلشنی به رخنه و در میان اساتید @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 💥بخشی از سخنان پرفسور مهدی در مراسم رونمایی از کتاب رابطه علم و دین از منظر چهار حکیم مسلمان معاصر: 🔹متأسفانه فضای فرهنگی دانشگاه‌های ما بسیار وخیم، نامطلوب و است، تعداد قابل توجهی از استادان دانشگاه هم رویکرد دارند و در چنین فضای نامناسب باید چنین آثاری توسعه یابد. بخشی از فضای آشوبناک دانشگاه‌ها متأثر از عدم تعامل مناسب حوزه و دانشگاه است، اما بخش زیادی از این قصور هم بر گردن وزارت علوم و آموزش و پرورش است، وزارت علوم رویکرد غرب‌گرایانه در علوم دارد و از مقالات با این رویکرد استقبال می‌کند. 🔹بنده گزارشی از ۱۲ دانشگاه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی دادم، ولی پاسخ مناسبی دریافت نکردم و صرفاً آماری به بنده دادند که این تعداد نمازخوان در دانشگاه‌ها داریم در صورتی که ما باید بحث رابطه و تولید را رواج دهیم. کتاب مذکور در راستای توسعه تعامل علمی میان حوزه و دانشگاه ارائه شده تا دانشگاه بیشتر با خدمات حوزه و عالمان حوزوی در این زمینه آشنا شوند. 🔸در کنفرانس‌های متعدد در کشورهای دیگر حضور یافته‌ام. در یکی از این کنفرانس‌ها در اسکاتلند سخنرانی کرده و از رابطه علم و دین دفاع کردم و بعد از سخنرانی یکی از ریاضیدانان کنفرانس نزد بنده آمد و گفت که رویکرد شما را تأیید می‌کنم. بنابراین اشتراکات زیاد است و باید با گفت‌وگو بیشتر این فضا را توسعه دهیم. ▫️گزارش کامل را اینجا بخوانید 👇 https://iqna.ir/00GaUF @rozaneebefarda
خلع ید روحانیت از عرصه آموزش و پرورش؛ دغدغه مشترک و ! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اخیرا پس از اجرایی شدن برخی قوانین مبنی بر ورود تعداد معدودی از حوزویان به عرصه آموزش و پرورش، جیغ بنفش جریان غربزده به آسمان بلند شده و مثل موارد مشابه، با ایجاد پروپاگاندای رسانه ای که گاه با نگاه استعماری دوگانه‌سازی میان حوزه و دانشگاه همراه است، تلاش دارند این روند را به طور کامل متوقف سازند و از ورود حوزویان به کسوت معلمی، جلوگیری کنند! رسانه‌های برجامی یک بحث تخصصی را که در فرایندی فنی، به قانون تبدیل شده، دستاویز بازی‌های سیاسی کرده، به عرصه بحث‌های سطحی و بعضا سخیف ژونالیستی کشانده اند و با برخورداری از امکانات رسانه ای فراگیر(که نوعا مستقیم یا غیرمستقیم از سوی حکومت دینی به آنان رسیده) به سیاه نمایی گسترده علیه روحانیت نجیب و مظلوم پرداخته اند. عجیب آنکه تصدی عرصه آموزش و پرورش که از شؤون تاریخی روحانیت شیعه در ایران بوده و توسط رضاخان مستبد غصب شده است، اکنون در دید این رسانه های غربزده برجامی، به عنوان امری خلاف شأن روحانیت معرفی می‌شود! امری که به‌ نظر می‌رسد ریشه در تلقی سکولار این جماعت از روحانیت و دیانت دارد. انگاره‌ای خطرناک که تمام غربگرایان عرفی مسلک معاصر به شدت در پی القای آن بوده‌اند و اکنون نیز در پیوند وثیق با ، به دنبال تحکیم آن هستند. ▫️بدین بهانه در این یادداشت مروری خواهیم داشت به اعترافات محمدرضا پهلوی پیرامون خلع ید روحانیت از عرصه راهبردی آموزش و پرورش! انگاره ها و دغدغه های مشترک پهلوی‌ها و در حذف روحانیت از عرصه آموزش و پرورش، امر مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. 🔹محمدرضا پهلوی در مقام دفاع از عملکرد رضاخان در غصب شؤون آموزشی و قضائی و سیاسی روحانیت شیعه در ایران، تصریح می‌کند که رضاخان «اقتدار روحانیون که تا حد زیادی بر اختیارات قضائی و شبکه محدود آموزشی عقب افتاده آنان استوار بود، بسیار محدود کرد» او همچنین مدعی است: «... استقرار یک نظام سیاسی جدید که تا حد زیادی از الگوی غربی الهام می‌گرفت، در عهدت پدرم، توسعه و تحکیم آن در زمان سلطنت من، قسمت اعظم نفوذ و امتیازات غیرمذهبی روحانیون را از آنان سلب کرد.» با چنین نگاه خصمانه‌ای، طبیعی است که وی روحانیت را به خاطر حریّت و ظلم ستیزی، مورد نکوهش قرار داده، پیرایه‌های ناروا بدین نهاد مقدس بچسباند! شاه با ارائه تصویری از روحانیت، می‌نویسد: «بسیاری از آنان [روحانیان]، به جای اینکه توجه بیشتری به هدایت معنوی و اخلاقی افراد جامعه مبذول دارند، به مخالفت و ستیز با حکومت مرکزی پرداختند.» وی در کتاب خود روحانیان را مرتجع و قشری مسلک و معرفی می‌کند و مدعی است اگر رضاخان به مداخلات آنان پایان نمی‌داد، در روند تجدد دچار سکت می‌شد! با وجود آنکه در زمان رضاخان که بیشترین تهاجمات علیه دین و روحانیت و شعائر مذهبی صورت گرفته، محمدرضا پهلوی مدعی است «در زمان او به اعتبار و نفوذ معنوی و اخلاقی جامعه روحانیت و مقام والای آن در نظام مملکتی لطمه‌ای وارد نیامد»! شاه کینه ورزی های شاهانه را بروز داده، می‌نويسد: «پیشتر یادآور شده‌ام که در سال‌های قبل، سلب اختیارات قضایی و آموزشی از روحانیون باعث نارضایی گروهی از آنان گردید و گفتم چگونه یک اقلیت محدود و مرتجع، به مخالفت با اصلاحات اساسی من، به خصوص تقسیم اراضی و آزادی زنان پرداخت.» ▫️بنگرید به؛ پاسخ به تاریخ، محمدرضا پهلوی، به کوشش: شهریار ماکان، تهران، نشر البرز، چاپ دهم، 1388، صص 51 و 344. @rozaneebefarda
✍️ نمی شود ژست انقلابی گرفت ولی از سکولاریسم تمجید نمود! 🔹فوری بودن و فریضه بودن جهاد تبیین اقتضای آن دارد که حوزه علمیه در اسرع وقت و با تمام استعداد تبیینی خود، به خط بزند! اما با کدام نقشه؟با کدام فرماندهی واحد؟با کدام جریان‌شناسی و دشمن‌شناسی؟با کدام شبکه تبلیغی یکپارچه؟ 🔸این پرسش‌ها نه اینکه در حوزه هیچ قدمی برداشته نشده یا هیچ ظرفیت بالفعلی وجود ندارد، نه! این پرسش‌ها یعنی برای توفیق حداکثری حوزه در لبیک به فرمان ولایت،باید پاسخ‌های شفافی به این پرسش‌ها فراهم شود و صد البته این تکلیف بر عهده متولیان محترم نهادهای عالی حوزوی است؛ خاصه شورای محترم عالی و مرکز محترم‌مدیریت ‌و صد البته جامعه محترم مدرسین و مجمع محترم نمایندگان طلاب. 🔹صدالبته برخی مجموعه‌های اقماری وابسته به حوزه نیز در این زمینه مکلفند؛خاصه متولیان محترم دفتر تبلیغات حوزه و انجمن‌های علمی حوزه. 🔸حوزه‌ای که بزرگانش (خاصه آیات عظام حائری و بروجردی) در یک یادنامه مکتوب تفصیلی و بعد یک نشست رسانه‌ای رسمی(صد سالگی حوزه قم) و بعد از آن در تلویزیون جمهوری اسلامی(شبکه چهار)، سیاست‌پرهیز و سیاست‌گریز و معرفی شوند، اگر نتواند یا نخواهد در مورد و اجتماعی خودش و کارنامه سیاسی صد ساله خودش تبیین کند و شبهات را پاسخ گوید، چگونه می‌تواند و می‌خواهد در جهاد تبیین پرچم پیشگامی و بلکه فرماندهی را به دست گیرد؟ 🔹نمی‌توان امروز ژست و حوزه انقلابی و جهاد تبیین گرفت و فردا زبان به تمجید و تطهیر بانیان گشود! مشروح یادداشت در سایت : v-o-h.ir/?p=38424 🆔 @sedayehowzeh