eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کسانی و چرا از آقای عصبانی اند؟! تحلیلی بر جوسازی رسانه ای علیه مدیر حوزه علمیه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای اعرافی مدیر محترم حوزه های علمیه٬ در مدت فعالیت مدیریتی خود منشأ برکات و تحولات مثبت و قابل تقدیری در حوزه مقدسه بوده است و جریان انقلابی حوزه نیز با علم و اطلاع کامل از سابقه خانوادگی٬ فکری و مدیریتی ایشان٬ از بدو حضور تا کنون٬ بر اساس تکلیف شرعی خویش٬ همواره صادقانه حامی و همراه ایشان بوده است. گرچه ممکن است به برخی مقاطع مدیریتی یا سلایق سیاسی قبلی ایشان نقدی هم داشته باشد. تصمیم هوشمندانه جناب ایشان مبنی بر عدم شرکت در نشست نشان داد که مصالح عالیه حوزه مقدسه قم در نزد ایشان بر جلب رضایت یک طیف‌ خاص ترجیح دارد و ایشان حاضر نیست در بازی طراحی شده و قم پای بگذارد. بلافاصله بعد از اعلان غیر رسمی عدم حضور مدیر محترم حوزه در جلسه مؤسسه مذکور٬ عقبه رسانه ای نزدیک به ٬ و جریان ٬ همزمان به جوسازی و اعمال فشار علیه ایشان دست زده اند. این در حالی است که آنان می توانستند اقدام ایشان را حمل به صحت نموده٬ عذر عدم حضور در قم را بپذیرند و ایشان را به حضور در آن محفل خاص نسازند. همانطور که حدس زده می شد٬ این جماعت که خود را به دروغ٬ نماد معرفی می کنند٬ این تصمیم را منافی آزاداندیشی قلمداد کرده٬ تلاش دارند مدیر محترم حوزه را به انفعال بکشانند. طبعا در هیچ کدام از دو هدف خود موفق نخواهند شد. چه آنکه اولا جناب آقای اعرافی نشان داده کسی نیست که تحت فشار روانی و رسانه ای از تصمیم خویش برگردد چنان که اخیرا در ماجرای تشکیل تجمع در مدرسه فیضیه (در اعتراض به امکان تصویب لوایح استعماری پالرمو)٬ علی رغم جمع آوری هفت هزار امضا و تلاش جمعی از سران جریان انقلابی قم٬ با آن موافقت نفرمودند و آن تجمع نهایتا به صورت خودجوش و با حضور حداقلی روحانیون برگزار شد. ثانیا وصله مخالفت جریان انقلابی با کرسی های نظریه پردازی نیز وصله ناجور و تهمتی نابجاست؛ چه اینکه این مسأله توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و طبعا جریان انقلابی حوزه بیش از دیگران طالب و حامی تحقق آن است. از این گذشته٬ در طول تاریخ همواره آزاداندیشی به عنوان یکی از شاخصه های ثابت سران و پیشگامان انقلاب اسلامی بوده که بخاطر آن هزینه های فراوانی نیز متحمل شده اند. از مطهری و بهشتی گرفته تا مصباح و جوادی آملی و دیگران. جیغ بنفش سکولارهای وابسته به بیت منتظری و شیرازی٬ نه از سر دلسوزی برای آزاداندیشی که از روی ترس از افشای ماهیت واقعی است. آنان دریافته اند که حالا دیگر حاشیه امن آنان در نزد بدنه انقلابی و متقی حوزه قم برهم خورده و امکان نشو و نمای مخفیایه اندیشه های انحرافی از بین رفته است و باید حق داد که از این اوضاع باشند‌‌‌. فارغ از واقعه اخیر٬ بررسی نسبت جماعت مزبور با مقوله آزاداندیشی٬ حقایق زیادی را به دست خواهد داد که راهگشای پروژه پیچیده جنگ روانی سکولارهای حوزوی خواهد بود. اگر این طایفه به راستی طرفدار آزادفکری اند٬ چرا اندیشه های علامه مصباح به عنوان یک فیلسوف عالی رتبه و عصاره عمر علامه طباطبایی را تاب نیاوردند و راه فحاشی و اهانت پیش گرفتند؟! از چه رو اظهارنظر علمی آیت الله جوادی پیرامون یک کتاب گرانسنگ حوزوی را بهانه برای حمله همه جانبه قرار دادند؟ چرا به صرف چند دیدگاه (البته غیرقابل قبول) علامه فضل الله٬ با جوسازی شدید و سنگر گرفتن در پشت مراجع عظام٬ از حضور وی در قم مانع شدند. چرا چند دیدگاه فکری آقای سیدکمال حیدری(که مورد قبول نگارنده هم نیست) موجب صدور بیانیه شبه تکفیر علیه وی شد؟! جناتی ها و صادقی تهرانی ها توسط کدام جریان٬ منزوی و حذف شدند؟! از این که بگذریم٬ ادعای آزاداندیشی به شرطی پذیرفته است که سابقه افراد مؤید آن باشد و از قضای روزگار٬ گردانندگان موسساتی مانند فهیم٬ پیش از آنکه به نظریه پردازی فکری شناخته شده باشند٬ به عنوان عناصر سیاسی و جناحی رادیکال شهرت دارند که از هیچ وسیله ای برای رقبای سیاسی خود ابا و امتناع ندارند. آنان در حالی ژست استقلال می گیرند که سطح مناسبات حوزویان با اهالی سیاست را به موضع گیری های موسمی کاملا جناحی تنزل داده اند و در برخی مقاطع٬ خاصه در ۸۸ علنا در جرگه رخ نمایی کرده اند. این در حالی است که فقهای عظام تضعیف حکومت اسلامی را می دانند. خدشه در برخی مبانی اعتقادی و شعائر شیعی(حجاب و عزاداری سیدالشهدا «ع» و...) توسط این جریان نشان از آن دارد که حضرات پیش از آنکه به دنبال تولید نظریه علمی باشند٬ در پی بازتولید اند و طبعا فضلای متعهد حق دارند که نسبت به صداقت این جماعت در تولید علم٬ مشکوک باشند. ۹۸/۱/۳۰ @rozaneebefarda
💥محمدعلی آهنگران، طلبه اصلاح‌طلب و حامی دوآتشه دولت ، خبرنگاران اطراف که براساس وظیفه ذاتی شان دور سوژه جانی حلقه زده اند را به تشبیه کرد! این جماعت که عمری کباده اخلاق و ادب می کشیدند، در حوادث واقعه ماهیت واقعی شان را نشان داده اند. @rozaneebefarda
💥حکم فقهی از منظر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (مجمع المسائل، ۵۳۲و۵۳۳) 🔶حاشیه لطفا کارگزاران دولت بخوانند! 🔻اختصاصی @rozaneebefarda
💥اختصاصی فقه؛ به مذاق دولت نگاهی انتقادی به مقاله سروش محلاتی در کتاب «فقه و دولت» صفحه۱از۴ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹«فقه و دولت» عنوان کتابی است که (شاخه حوزوی جریان و تاسیس شده توسط کاظم قاضی زاده از اعضای مؤثر ) منتشر کرده و حاوی دیدگاه‌های آقایان:« سیف‌الله صرامی، عبدالله حاجی صادقی-محمدجواد ارسطا، -هاشم نیازی، کاظم قاضی‌زاده، ، ، مهدی پورحسین، محمدهادی فتاح، ، محمدجواد فخار طوسی و حجت‌الله بیات» است. 🔻در ادامه به نقد یکی از نوشتارهای مندرج در این مجموعه خواهیم پرداخت. 🔸محمد سروش محلاتی؛ ستون‌نویس سابق روزنامه جمهوری اسلامی که امروز بر مسند تدریس فقه نشسته است. کسی که با دو دوست دیرینه‌اش «سید ضیاء مرتضوی» و «سیدجواد ورعی» مؤسسه‌ای به نام « » تأسیس کردند و آن را اداره می‌کنند و البته ارتباط خوبی با شبه‌گفتمان دولت اعتدال دارند. این مؤسسه به تازگی کتابی با عنوان «فقه و دولت» که مجموعه‌ای از مقالات و گفتارهاست منتشر کرده است. وابستگی سیاسی برخی از نگارنده‌ها به برخی جریانات غرب‌زده واضح است و قرار گرفتن نام برخی دیگر در کنار آن‌ها موجب تعجب و تأسف است. این کتاب تحت عنوان «مجموعه نظریه‌پردازی‌های مؤسسه فهیم» چاپ شده است و انتظار می رود از استحکام علمی فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد چراکه نظریه‌پردازی در حوزه دین؛ در مرز باریک نوآوری و بدعت قرار دارد و ناشی بودن نظریه‌پرداز یا گرایش‌های شخصی وی او را در مهلکه بدعت خواهد انداخت. از این کتاب مقاله «تأملی در مشروعیت امر به معروف و نهی از منکر فراگفتاری» از محمد سروش محلاتی را انتخاب کردیم تا مشتی باشد از خروار تازه‌پیدای فهیم. 🔸محمد سروش محلاتی در این مقاله بررسی می‌کند که آیا «امر به معروف و نهی از منکر عملی» از دید شرع جایز است یا خیر؟ وی تلاش می‌کند نهی از منکر عملی را زیر سؤال ببرد اما آیا تلاش وی مطابق چارچوب و اصول فقهی انجام شده است یا گرایش سیاسی خاص وی در تعیین پاسخ مؤثر بوده است و بر استنتاج او سایه انداخته است؟ برای رسیدن به جواب مطالب وی را بررسی می‌کنیم. 🔹نویسنده در ابتدای سخن خود می‌گوید: «از امر به معروف و نهی از منکر یدی دو تفسیر مختلف وجود دارد که در فقه ما سابقه دارد. الف) شخص آمر به معروف به گونه‌ای عمل کند که با عمل خود الگویی ارائه کند که در رفتار دیگران تأثیر بگذارد. شیخ طوسی در کتاب نهایه این تفسیر را ذکر کرده و عده‎ای دیگر همین تعبیر را دارند...»(فقه و دولت ص259) با نگاهی به نهایه می‌بینیم که شیخ طوسی نهی از منکر یدی را منحصر در ارائه الگوی عملی نمی‌کنند ایشان می‌فرمایند: « و الأمر بالمعروف يكون باليد و اللّسان.فأمّا باليد، فهو أن يفعل المعروف و يجتنب المنكر على وجه يتأسّى به النّاس... و قد يكون الأمر بالمعروف باليد بأن يحمل النّاس على ذلك بالتأديب و الرّدع و قتل النّفوس و ضرب من الجراحات... و إنكار المنكر يكون بالأنواع الثلاثة التي ذكرناها: فأمّا باليد، فهو أن يؤدّب فاعله بضرب من التأديب: إمّا الجراح أو الألم أو الضّرب. » 🔹ظاهرا جناب سروش محلاتی تنها خط ابتدایی را خوانده‌اند و ما بقی را ندیده‌اند یا دیده‌اند ولی آگاه کردن مخاطب از آن را به صلاح ندیده است. آقای سروش محلاتی ادعا می‌کنند که عده‌ای دیگر نیز همین تفسیر را از امر به معروف یدی دارند ولی منبعی برای کلام خود ذکر نمی‌کنند. 2. نویسنده در بخش دیگری از مقاله می‌گوید:«عده‌ای از فقها وجوب امر به معروف و نهی از منکر را عقلی می‌دانند. این بزرگان وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مستند به قاعده لطف می‌دانند. طبق تقریر متکلمین هر عملی که مقرب عبد به خدا باشد به اقتضای لطف بر خدا لازم است که آن را انجام دهد، البته به گونه‌ای که موجب اضطرار و الجاء بنده نشود.... [بر همین اساس] باید امر به معروف کرد البته نه به گونه‌ای که سلب اختیار از دیگران کند چون با قاعده لطف در تناقض خواهد بود.»(فقه و دولت ص261-260) 🔹سروش محلاتی از این مطلب نتیجه می‌گیرد که طبق دلیل عقلی؛ نهی از منکر شامل اقدام عملی نمی‌شود چراکه موجب الجاء است و الجاء خلاف لطف. اما به این استدلال از چند حیث اشکال وارد است: الف) آن‌چه موجب الجاء است و خلاف لطف؛ رفع‌الاختیار من جانب الله است و نه دفع‌الاختیار من جانب الخلق آن هم به نحو جزئی. انسان موجودی است ذاتا مختار در نتیجه اگر قوه اختیار از دایره وجود او حذف شود یکی از کمالات ذاتی وی از او سلب شده است و این خلاف لطف است به علاوه قوه اختیار سرمنشأ تکلیف و پیش‌رفت معنوی انسان است و سلب این قوه از این حیث نیز خلاف لطف است. متکلمین به این حالت الجاء می‌گویند که همان رفع‌الاختیار است. 🔻لینک صفحه دوم یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/2350 @rozaneebefarda ادامه👇
بازگشت روباه به ؟! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 با شعار در فضای بین‌المللی و در فضای داخلی بر سر کار آمد؛ حالا در واپسین ماه‌های حاکمیت اعتدالگرایان، کارنامه آنان در هر دو عرصه، است! 🔻آمریکایی‌ها بیش از پیش وحشی شده اند، اروپائیان هم با همان حیله‌های قدیمی، از روحیه سازشکاری یا تسامح گری یا خدای ناکرده چیزهای دیگری که در کارگزاران اعتدال دیده اند، دارند با ایران بازی میکنند؛ بازی کودکانه ای که نتیجه‌ای جز تامین منافع آمریکا ندارد. 🔻 دولت روحانی، حالا چون جسد مرده ای بی جان است که فقط به سبک فراعنه مصر باستان مومیایی‌اش کرده اند برای فخرفروشی! 🔻واپسگرایی اعتدالگرایان موجب شده نه فقط که هم برای ایرانیان خط و نشان می‌کشد! و فوتبال مان را محروم می‌کنند. 🔻در این دوران به دلیل بی کفایتی های سیاسی، از پیروزی بزرگ جبهه مقاومت به رهبری ایران تا کنون امتیاز خاصی از جبهه استکبار گرفته نشده، کشورهای منطقه که در ترور ناجوانمردانه سردار عزیزمان از خاک آنها استفاده شده، خصوصا کویت، به انفعال کشانده نشده اند. کشورهای گستاخ اروپایی در کنار بزرگ کدخدای تروریست دنیا، تمام قد ایستاده و از ترور سردار حمایت کرده اند! از همه مهم‌تر آنکه وقتی یک مشت لات عمله استعمار، عکس مبارک مجاهد کبیر و سردار عزیزمان را پاره کردند، سفیر فتنه‌گر انگلیس خبیث در معیت مشتی خودفروخته، در جمع حاضر بود و داد همه ایرانیان با غیرت را درآورد اما... 🔸حالا بعد از گذشت مدت کوتاهی از این اتفاق تلخ و علیرغم شکل گیری اعتراضات مدنی سراسری نسبت عملکرد مفسده آمیز سفیر روباه صفت ملکه، وزارت خارجه در اقدامی عجیب ساز مخالف با ملت کوک کرده و رسما اعلام کرده که آن سفیر نابکار باید بازگردد!! 🔹معلوم نیست به چه دلیل سفارتخانه انگلیس و کارگزاران فتنه‌طلبش به عنوان برخی دولت مردان اعتدالگرا تلقی می شود که حاضر شده اند حیثیت سیاسی شان را با آن کنند!! 🔸آقای به حق امروز اشبه الناس است به میرزا ابوالحسن خان ایلچی که در موارد مشابه، رفتار مشابه بروز داده بود! اما او بهتر از هر کسی می داند که مردم ایران اگر سستی و ناکارآمدی ببینند چگونه وارد میدان می‌شوند! او حتما ماجرای را خوانده است اما خوب است یکبار دیگر به دقت بخواند که وقتی که اجنبی به حریم ایرانیان تعرض کند، و کارگزاران نتوانند حق او را بگیرند، چگونه با مشت آهنین بر دهانش خواهند کوبید! ماجرای سفارت سعودی را که یادتان هست؟! واقعا کدام نیروی دلسوز و متعهدی دوست داشت و دارد که این نتیجه رقم بخورد؟! اما چرا آن ماجرا پیش آمد؟! موضوع خیلی ساده بود؛ به جوانان ایرانی تعرض و تجاوز کردند، دولت در مقابل سعودی و هم‌پیمانان فسقلی اش مثل کویت و به لکنت افتاد! خب جوان غیور ایرانی هم خونش به جوش آمد و شد آنچه شد! 🔹اعتراضات مدنی سراسری، حرف مردم ایران را محترمانه منتقل کرد؛ انتظار آن بود و هست که دولت به نظر مردم احترام بگذارد و آن مردک را بیرون کند از این ملک مقدس! او در جمعی شرکت داشته و به تحریک متخلفان پرداخته که در آن به و به اهانت شده است؛ می دانند و می دانید که ایرانیان با کسی در این امور ندارند. خودتان این را با اخراج این باید جمع می‌کردید. دولت جزیره فسقلی انگلیس هم نه تنها عذرخواهی نکرد که گردنکشی و اهانت هایش را هم چندبرابر کرد؛ والله قسم اینها نشانه‌های خوبی نیست. شما و آنها مردم غیور ایرانی را هنوز خوب نمی شناسید، دولت سفاک و فاسد المسلک انگلیس را هم خوب نمی شناسید؛ اگر چوب بردارید سگ فرار می کند، اما اگر فرار کنید پاچه خواهد گرفت. شما و آنها از درک این موقعیت حساس و پیامدهای خطیر آن بی اطلاعید فقط و فقط برای آن که تاریخ نخوانده اید! 🔹پیش بینی می شود این تصمیم سست دولت، موجب جری تر شدن هرچه بیشتر انگلیسی‌ها می شود و در داخل هم آتش های زیر خاکستر را شعله ور خواهد ساخت اما با اینهمه توصیه نگارنده آن است که علیه سیاست‌های فتنه‌آمیز انگلیسی‌ها در شهرهای مختلف ادامه یابد تا در آستانه صدمین سال کودتای ننگین ۱۲۹۹، هم این دولت موزی تنبیه گردد و هم به واسطه این قبیل اقدامات مدنی، از هرنوع واکنش تند محتمل مردمی پیشگیری شود. @rozaneebefarda
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
📌چون غرض آمد، هنر پوشیده شد. «نقدی بر تحلیل های متعصبانه لیبرال ها در تحلیل انقلاب اسلامی» 💠 یکی از اتهام های همیشگیِ لیبرالها به انقلاب اسلامی، تفسیر مارکسیستی از انقلاب است. انقلابی که به زعم آنها مخالفتی با آمریکا نداشت اما کمونیست ها آنرا به سمت آمریکاستیزی سوق دادند. 🔹 لیبرال های مانند زیباکلام و بسیاری از ژورنال های جریان اصلاحات مانند قوچانی، پای ثابت تحلیل مارکسیستی از انقلاب اسلامی بوده اند. حسین بشیریه در کتاب ریشه های اجتماعی انقلاب ایران حتی قدم فراتر نهاده و تفسیری مارکسیستی از امام خمینی ارائه می کند! 🔻 ظاهرا نشریاتی مانند سازندگی، با توجه افتضاح کارنامه و ، یقین دارند که دولت آینده، دولتی انقلابی خواهد بود. بنابراین بازهم سراغ تحلیل متعصبانه سابق رفته و انگ مارکسیسم را بر دولتی که هنوز نیامده، می چسباند. تحلیل های ضدمارکسیستی این طیف، با سیاست چین و روسیه ستیزی شان همسو بوده است زیرا لیبرالها رویایی جز «غرب» ندارند. 🔹 جالب آنست که بخش زیادی از لیبرالهای موجود، جزء مارکسیست های سابق بوده اند و حالا با رویکرد فرار به جلو، انقلاب و دولت انقلابی آینده را متهم میکنند. ریشه چنین تحلیل هایی را باید در مبانی فکری وارداتی این طیف دانست. طیفی که بدلیل اصرار بر مبانی فکری وارداتی، همچون مارکسیست ها از درک حقیقت انقلاب عاجز ماندند. 🆔 @darseenghelab
؛ تلاشی برای رسمیت بخشیدن به اعتراضات مردمی در چارچوب های سیاسی نظام [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرد روزهای سخت و پدیده ای فراتر از سینمای کاسب کار و زمان زده ایرانی است. او در مقاطع مختلف تلاش کرده از پشت دوربین مردم به چالش های سیاسی و اجتماعی نظام بپردازد. او با فراز و فرود جامعه خویش، افتان و خیزان به پیش رفته است؛ روزگاری در جبهه گرم خوزستان، روزگاری دیگر بر فراز آسمان، روزگاری دیگر در حاشیه های راین، زمانی در باب مسئله جمعیت، زمانی همصدا با حنجره گرفته شیمیایی ها و بغض فروخورده حاج کاظم ها، وقتی دیگر به دنبال نقد صریح دستگاه امنیت و در تکاپوی ایجاد امنیت برای ارغوان های ایرانی، زمانی در چالش بادیگارد و محافظ، روزگاری در دمشق و همقدم با مدافعان حرم، و اکنون پرداختن به مسئله ! او همان ابراهیم حاتمی کیاست که می شناسیم؛ صریح و ساده و البته به غایت سیاسی! پرتکاپو و پردرد و به شدت وفادار. کارگردانی که همنشینی اش با اصلاح طلبان عاشق آمریکا کم نیست، اما عاشق آمریکا نیست بلکه عاشق امام و شهداست. کسی که گاه بر چارچوب ها می شورد اما تمایلی به خروج از چارچوب ها ندارد، کسی که در گسل واقعیت ها و آرمان ها خانه ساخته است؛ این است حکایتی مردمی ناآرام و پرهیاهو و هنرمند و البته ! خروج حاتمی کیا، در آینده تبعات اجتماعی و سیاسی زیادی در پی خواهد داشت و اگر دقیق و درست تفسیر نشود، یک عده وطن فروش و گرگ های در لباس میش و دستان پنهان دشمن در آستین دوست، بدشان نمی آید آن را نسخه ای ایرانی و مذهب مالی شده از تفسیر کنند و به عنوان پشتوانه رسانه ای گفتمان ناجنبش های اجتماعی جا بزنند! این مهم، ضرورت تفسیرهای درست و دقیق از فیلم را صد چندان می کند و این یادداشت کوتاه و البته نارسا، تلاشی است در این جهت. آنچه در پی می آید نکاتی است که شاید در رمزگشایی از خروج حاتمی کیا مؤثر افتد اما حتمن کافی نیست و هزارها حرف نگفته و بعضا ناگفتنی باقی مانده است! 1- حاتمی کیا قهرمان بازی دادن نمادهاست برای پیشگیری از بازی با نمادها. عدل آباد سرزمین شهداست، اعتراض برای خاک شروع می شود، مقصد مرکز قدرت اجرائی است که بدون اجازه در زمین رحمت فرود آمده، محصول دسترنج روستا به دست بی کفایتی یک مأمور دولتی از بین رفته، جوانان گروگان گرفته شده اند برای بستن دهان بزرگترها، تراکتور همزمان نماد زحمت و خشونت است، رجال دولتی همزمان از و و استفاده می کنند. حرکت اعتراضی را از مزار شهیدان آغاز می کنند به نشانه پیوند با اصالتها و ارزشها و که پی رنگ پررنگ داستان است. 2- صداقت و پرهیز از سالوس بازی، شاخصه بارز معترضین است اما کسانی در دل همین حرکت هستند که تخم می کارند یا برای کسب موقعیت، به دنبال معامله مطالبات با مقامات اجرایی هستند. 3- در 1400 گفتمان خروج، اهمیت فوق العاده می یابد؛ مردم اکنون بیش از هر زمان دیگری تشنه هستند، آنان بازگشت به آرمان های نسل اول انقلاب اسلامی را می خواهند و همان نسل اول دوباره برای نجات آرمان ها از زیر چرخ بروکراسی ، باید برخیزد و حتمن برخواهد خواست. 4- جریان اعتدال اکنون با این حجم از ناکارآمدی، ورشکستگی سیاسی اش را به عمق جان درک کرده و می داند که دوران و تمام شده و مردم آنان را پس زده اند و دنبال عدالت اند اما بدش نمی آید ریل سیاست را از اعتدال به عدالتخواهی عرفی شیفت کند و به جای پاسخگویی از ناکامی های غیرقابل انکار در عرصه اقتصادی و سیاسی، ژست مطالبه گری یا آزادی خواهی برای شنیدن صدای معترضان به خود بگیرد. تلاش برای مصادره گفتمان عدالتخواهی یا انحراف آن، تماماً در همین جهت سامان یافته است. حزب دولتی ، همان است که از یک سو تلاش دارد عدالتخواهی را به انحراف بکشاندف از دیگر سو مدام ایه یأس می خواند، از سوی دیگر نقش ایفا می کند، از طرفی ژست عقل کل به خود می گیرد و در نهایت تلاش دارد همه چیز را با حل و فصل کند و در واقع آرمان عدالتخواهی را به و تمام! 5- خروج شورش نیست، هشدار است؛ پس دنبال آشوب و تخریب نیست، می خواهد زبان سخن گفتن با قدرت اجرایی باز باشد. می خواهد راهی باز کند که یک کشاورز عادی، بدون لکنت دادش را به بالاترین مقام اجرائی کشور برساند. همین. لذا آرمان حاتمی کیا فعال سازی ظرفیت های قانونی کشور برای مبارزه با مظالم احتمالی دستگاه اجرائی است و بس. 6- ترکیب خاص معترضین نشانه گستره اقلیمی و زبانی و قومی معترضین است اما در این میان تمرکز ویژه ای بر آذری زبانان و بختیاری ها صورت گرفته است. تعداد نیز نمادین است؛ 12 نفر به خط می زنند و نهایتا تنها یک نفر به مقصد می رسد. @rozaneebefarda ادامه👇
نکته اظهارات واضح البطلان کارگزار دولت توسط رئیس‌جمهور اصلاحات شد. عیسی کلانتری در ضمن خاطره بافی، مطلب نادرستی را به امام نسبت داده بود که توسط واسطه در نقل، تکذیب شد. واقعا این جماعت از این اقدامات سخیف در چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟! آیا آنان نمی دانند، ابزار و نقل خلاف از امام عزیز، موجب رسوایی است؟! @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 1 از 3] 💥حاشیه های حوزوی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️در پی حاشیه نگاری کانال حوزوی روزنه بر توییت آقای پیرامون با موضوع (https://eitaa.com/rozaneebefarda/4955 )، وی در تاریخ 30شهریور جوابیه‌ای در کانال خود منتشر کرد و پس از تردید در اصلاح طلبی خود با این جمله که: «گمان نمی کردم اصلاح طلب باشم!»، ضمن استفاده از تعابیر نامناسب در مورد هیئت تحریریه روزنه(که البته در جای خود قابل پیگیری است)، کلامش را با به پایان برد! در هر صورت فضای به وجود آمده فرصت بسیار مناسبی است برای بازخوانی بخشی از سوابق و مواضع ایشان تا زمینه برای قضاوت فرهیختگان فراهم گردد. ▪️اما پیش از ورود به موضوع اصلی، توجه به این نکته حائز اهمیت است که نامبرده که از و دم می زند و مدعی فهم و تفسیر سلوک سیاسی امثال است، از چه رو نتوانسته اند، یک حاشیه نگاری ساده را که نویسنده اش ایشان را بنا به دلائلی(که نمونه ای از آن خواهد آمد) اصلاح طلب می داند، تحمل کند و به جای توضیح و تذکر و جوابیه محترمانه و نرم، راه تندگویی و اتهام زنی بدون دلیل و تهدید را برگزیده است؟! آیا معنای تحمل قول مخالف و سعه صدر و رواداری و این قبیل مفاهیم خوش نما، در چنین برخوردهایی تجلی می یابد؟! نکته دیگر آنکه، قضاوت پیرامون سیره و اندیشه سیاسی افراد، بر اساس بروندادهای آنان انجام می گیرد و لزوماً اینطور نیست که سوژه های مطالعاتی از نتیجه بررسی ها راضی باشند! این طبیعی است که نارضایتی کیس های مورد بررسی، لزوما توسط محققان محل نظر قرار نمی گیرد و البته این رویه در میان کسانی که با جناب لک زایی قرابت فکری و سیاسی دارند، امری رایج و عادی است. چه اینکه بعد از داغ شدن موضوع آقای ، سایت اعتدالگرای (که از قضا خاستگاهش همین بوده)، سخنان رادیکال ده سال قبل جناب علیه آقای پناهیان را تیتر کرد؛ سخنانی که خالی از تحقیر و تصغیر و نسبت های خلاف شأن طلبگی نبود. دیدیم که آب از آب تکان نخورد! از آن گذشته، همین چند روز پیش جناب هنگامی که در یادداشت خود از به عنوان یاد کرد، بلافاصله چنین نوشت که: «[مهدی نصیری] یک شیعه اخباری عاقل است که ممکن است از این عنوان چندان ، اما .» صدالبته تحریریه روزنه از اظهار برائت افراد از اصلاحات(با آن سابقه سیاه سیاسی) بسیار خشنود است و حتما از این جهت اقدام جناب لک زایی در اظهار برائت هرچند فی الجمله از اصلاح طلبان را شایسته قدردانی می داند. البته نباید از نظر دور داشت که اطلاق عناوینی چون و و... به افراد و جریان ها و مجموعه های مختلف، فاقد ملاک و شاخصه های غیرقابل صحت سنجی نیست. بدین معنا که می توان بررسی کرد که چرا و با کدامین مستمسک، یک فرد یا جریان را اصلاح طلب یا اعتدالی می نامند و طبعا در تطبیق شاخصه ها بر مصادیق هم، همیشه امکان مناقشه و تغییر نگرش وجود دارد. ناگفته پیداست که به دلیل فقدان نظام معنایی و سازواره حزبی شفاف در فضای سیاسی کشور، تشخیص و تبرئه افراد از این عناوین، آسان نیست اما حتماً ممکن است. 🔲بعد از توضیحات پیشین، در ادامه به مرور برخی مواضع سیاسی جناب لک زایی می پردازیم تا خوانندگان محترم روزنه پیرامون قرابت فکری/گفتمانی ایشان به جریان اصلاحات و اعتدال(که می توان از آنان به عنوان یاد کرد) به قضاوت بنشیند: ◽️جناب آقای شریف لکزایی(متولد 1352)، بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی در زابل، از مهر 1368 وارد حوزه علمیه قم شد اما معلوم نیست تا چه حد برای تمحض در علوم حوزوی زمان صرف نموده و به گزارش تارنمای رسمی صدا و سیمای زاهدان با اتمام مقطع دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی‌اش را آغاز کرده است. در این یادداشت اجمالا برخی شاخصه‌های فکری و سیاسی وی را در چند برش ارائه خواهیم کرد: ◽️ارائه تصویری سیاه از ملت ایران و جمهوری اسلامی 🔻القای علائق سیاسی و فکری بر آثار و سیره برخی بزرگان، که در قید حیات نیستند و توان دفاع از خود در برابر تحریفات را ندارند، یکی از امور غیرقابل قبول در عرصه مکتوبات سیاسی است لذا در مواردی افراد منویات و افکار شخصی یا برداشت های غیردقیق خود را از زبان دیگران بیان می کنند و بدین وسیله نواعا از پذیرش مسئولیت اجتماعی آن شانه خالی می‌کنند. @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 3 از 3] ◽️ارائه تفسیرهای متشابه از اندیشه امام خمینی(قدس سره الشریف) 🔻شاید کم‌تر کسی بتواند انکار کند که شاخصه اسلام «عبودیت» و «بندگی محض در برابر پروردگار متعال» است. البته اختیار و حق انتخاب نیز یکی از ویژگی‌های انسانی است اما «بندگی خالصانه» از اساسی‌ترین ارزشهای انسانی در آموزه های اسلام ناب است چنان‌که بزرگان در تعلیل تقدم «عبودیت» بر «رسالت» در هنگام شهادات صلاة، اهمیت بندگی در برابر سایر ویژگی‌ها را برشمرده‌اند. با این وجود از دوران اصلاحات به بعد، تفسیرهای ناروا از مفهوم آزادی خواهی(به تبع روشنفکران صدر مشروطه)، در رسانه های ایران باب شد و آزادی خواهان نه تنها به تقابل سازی بین دین خواهی و آزادی خواهی پرداختند که دامنه آزادی را تا «راهپیمایی علیه خدا» نیز پیش بردند! حال جناب لکزایی سالها بعد از فراموشی این نوع نگاه، با کاربست ادبیاتی متشابه، ادعا می کند امام خمینی طرفدار بوده است! این اطلاق در مقابل کدام قیود است و آیا شامل قیدهای مذهبی و معنوی هم هست یا نه؟ اگر شامل نیست، دیگر تعبیر آزادی مطلق بر آن روا نیست، هست؟! وی با تاکید بر این نکته که «به باور امام بنیاد و اساس اسلام بر آزادی استوار شده است» معتقد است امام خمینی آزادی را روشی برای رسیدن به سعادت می‌داند و در ادامه مدعی می شود امام در این راستا قائل به آزادی مطلق بوده‌اند: ▪️« در آرای امام خمینی، آزادی روشی است برای دست‌یابی به هدفی دیگر که همانا رسیدن به کمال و سعادت و قرب الاهی است. از این رو است که امام خمینی برای دست‌یابی به این هدف متعالی، . انسان با آزادی مطلق در راه رشد استعدادهای متعالی تلاش می‌ورزد و سعی می‌کند به قله‌های تعالی و کمال دست یابد. » (خبرگزاری مهر/ 13خرداد1399) ایشان توضیح نداده است چگونه می‌توان آزادی را برای سعادت خواست و از طرف دیگر آن را مطلق دانست؟ آیا از دیدگاه جناب لکزایی آزادی مطلق انسان را به سعادت می‌رساند؟ ◽️حمایت صریح از مشی 🔻جناب آقای لکزایی گرچه در جوابیه کوتاه و تندش تلاش می‌کند خود را چهره‌ای غیرحزبی و غیرهمسو با اصلاح‌طلبان نشان دهد اما ظاهرا حمایت‌های خود از را فراموش کرده است. وی در ابتدای مسیر دولت به اصطلاح «تدبیر و امید» تصریح کرد: ▪️« افراط و تفريطی كه در سه دوره گذشته رياست جمهوری وجود داشت، در اين زمينه مؤثر بوده است و اكنون كه بحث اعتدال مطرح شده، مورد اسقبال مردم قرار گرفته است؛ بايد اذعان كرد كه در يك نگاه كلی در چندين سال گذشته نگاه اعتدالی كمتری در دولت‌ها وجود داشته است.»(ایکنا/12شهریور1392) وی پس از برجسته کردن کلیدواژه «اعتدال» به عنوان گفتمان دولت حسن روحانی، پرچم تعامل با جهان را بلند کرده می‌گوید: ▪️« بايد جای را بگيرد، البته اين تعامل به معنای دست برداشتن از اصول نيست، كسی كه اعتدال را رعايت می‌كند به اصول نيز توجه بيشتری دارد، كسی كه افراط و تفريط می‌كند بخشی از اين اصول را نيز از دست داده است.»(ایکنا/12شهریور1392) تریبون‌دارانی که به اسم اعتدال دولت کذایی را به مردم تحمیل کردند و در ستایش آن قافیه ها ساختند، امروز ثمره اعتدال ادعایی‌شان را مردم چشیده اند. هرچند بخش قابل توجهی از این طایفه با درآمدهای میلیونی ماهانه(به واسطه هیئت علمی در مراکز همسو و مسئولیت ها و پروژه های مختلف) درد چندانی را در این روزها متحمل نمی‌شوند. 🔳بازخوانی مواضع سیاسی جناب شریف لکزایی و برخی دیگر از همفکران او و به طور مرور کارنامه و عملکرد دفتر تبلیغات اسلامی(که صدالبته کارهای قابل تقدیر و نیروهای شایسته انقلابی کم ندارد)، در این مختصر نمی گنجد. ایشان به جای پرخاش و کاربست تعابیر اهانت آمیز نسبت به طلاب و فضلای انقلابی که به لطف خدا با تقید به اصالت های طلبگی، به هیچ نهاد و مرکزی متصل نیستند و از حمایت و رانت دولتی نیز برخوردار نیستند، بهتر است پاسخگوی عملکرد چندین ساله خود در برخی نهادهای بودجه‌‌بگیر از بیت‌المال (که در کنار حمایت های حاکمیتی، سالانه بودجه زیادی از دریافت می کنند) باشند. و ضمناً اگر حقیقتاً با اصلاح طلبان و خرده جریان اعتدال و استاد مشاور پایان نامه شان جناب ، قرابت فکری و سیاسی ندارند، صریحاً شفاف سازی کنند و با صدای رسا بگویند تا موضوع بر همگان روشن شود و سوء تفاهم ها برطرف شود. این یادداشت را با ذکر صلواتی بر امام و شهیدان و از جمله حاج حبیب عزیز به پایان می بریم. انشاءالله خداوند همه ما را هدایت و عاقبت به خیر کند. @rozaneebefarda
واگذاری پروژه براندازی به عناصر داخلی نگاهی نو به ماجرای پیرامون / قابل تامل||علی ثقفی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️کسانی که بازتاب رسانه ای خارجی را در خصوص مناظره حجاب شبکه چهار رصد کردند، دیدند آنچه در اذهان نشست، اعلام یک آمار از یک دستگاه دولتی از سویی یک فرد وابسته به نظام در رسانه رسمی نظام بود. بدین مضمون که اکثر مردم ایران خواهان حجاب اختیاری هستند. ◽️کسانی که از ضرورت این مناظره همچنان دفاع می کنند، به موضع کسی مثل مسیح علینژاد در مخالفت با این مناظره استناد می‌کنند و سرخوشانه اعلام می‌کنند که ما این ابزار را از دست امثال مسیح علینژاد بیرون آوردیم. ◽️قبل از این در مواردی ضد انقلاب اعلام کرده بود که آزادی حجاب قدم اول برای گام‌های بعدی است و معلوم است هدف غایی ضد انقلاب از طراحی این گام ها چیست... ◽️یادمان است در ماجرای فتنه ۸۸ یک شعار از سوی ضد انقلاب با برآورد اشتباهی که از صحنه داشتند، آنها را لو داد. آنها گفتند انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است. ◽️ای کاش طرفداران مناظره توجه می‌کردند که حجاب اختیاری بهانه است و اصل نظام نشانه است. ◽️ کاش آنها به جای اینکه وقتشان را صرف این کنند که حجاب الزامی درست است یا حجاب اختیاری، دست دشمن را برای مردم رو می کردند. ◽️امید دانا که مانند علی علیزاده مدتی با طرفداری از نظام برای خود در میان نیروهای کم‌توجه انقلاب جایی باز کرده‌است، با خوشحالی زیاد و تعریف فراوان از طرفدار حجاب اختیاری در این مناظره با تعابیری بسیار تند اپوزیسیون ضد انقلاب را سرزنش می کند که شما چرا با این مناظره مخالف هستید. او می‌گوید تغییر یک شبه نمی شود. صبر کنید، به تدریج این اتفاق خواهد افتاد. او سپس به روند تغییر الگوی حجاب از دهه ۶۰ تاکنون اشاره می کند و می گوید در نظام جمهوری اسلامی افراد عاقلی مانند این فرد طرفدار حجاب اختیاری در این مناظره هستند که خودشان اهداف شما را عاقلانه و به تدریج تامین خواهند کرد. ◽️ می گویند ما حربه را از دست امثال گرفتیم. با این توضیحات واقعیت آن است که شما بخشی از پروژه براندازی را داوطلبانه از ضد انقلاب تحویل گرفتید. آنچه در سیما انجام شد نه یک مناظره آزاد اندیشانه برای روشنگری و پاسخ به شبهات افکار عمومی بلکه واگذاری قطعه ای از پروژه براندازی به سیما بود. ◽️این کار شبیه رفتار هیئت حسن نیت در کردستان بود که برای حل مشکل کردستان، استانداری کردستان را به واگذار کرد. @almottaqin @rozaneebefarda
یعنی.... گره زدن نان و آب مردم به بیگانه بی اعتنایی به ظرفیت های داخلی نادیده گرفتن استعدادهای نخبگان متعهد و متخصص ایرانی در معرض خطر قرار دادن هویت و حیثیت و استقلال نظام اسلامی بزک چهره جنایتکار شیطان بزرگ تلاش مستمر برای سازش با قاتلان عزیز تلاش برای تطهیر نظام استکباری آمریکا و فروکاهی تمام جنایات شیطان بزرگ به ترامپ اخم به برادران و لبخند به دشمنان تحریف و ارائه تفسیرهای جناحی از دین و تاریخ اسلام برای تئوریزه کردن سازش و کرنش و تسلیم سرکوب منتقدان دلسوز و انحصاری کردن فضای رسانه ای کشور 🔻شما چه دیدگاهی در مورد این و بدسابقه دارید؟ 🔻نقش حوزه و روحانیت در پیشگیری از تجربه فاجعه بار چیست؟ دیدگاههای تان را برای درج در روزنه بفرستید.... @rozaneebefarda
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
🌐 داود فیرحی؛ مدرس اسلام اروپایی در دولت برجامی❗️ 💠 در میان پیام‌هایی که به مناسبت رحلت دکتر فیرحی صادر گردید، پیام آقای از موارد جالب بود. زیباکلام تلاش کرده است تا اسلامی سازی علوم انسانی را پروژه‌ای حکومتی جلوه داده و دور بودن آقای فیرحی از این مباحث را «غیرحکومتی» بودن وی تفسیر کند. 🔰 فارغ از اینکه چه کسانی بودجه‌های سنگینی از حکومت گرفته و می‌گیرند تا علوم انسانی ترجمه‌ای را در کشور رواج دهند، «غیرحکومتی» جلوه دادن آقای فیرحی جفای بزرگی در حق ایشان است. 🆔 @darseenghelab 💠 مرحوم فیرحی شیفته و مرید مرحوم بود و بعدها به یکی از نظریه پردازان و بدل شد. هر بار حسن روحانی، موضعی می‌گرفت که نیازمند توجیهات دینی بود، آقای فیرحی وارد می‌شد و توجیه می‌کرد. 🔅 در زمانه‌ای که حسن روحانی مدعی بود وظیفه ما به بردن افراد نیست، آقای فیرحی هم میگفت: «ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی است!»(شبکه اجتهاد/17دی1397)» و وقتی حسن روحانی از عاشورا درس می‌آموخت ایشون هم درس اخلاق شهروندی! می گرفت(جماران/19شهریور98) ⛔️ مرحوم فیرحی هر هفته سه شنبه در وزارت خارجه خدمت جناب ظریف و همکارانشان بحثی پیرامون داشتند؛ اسلامِ صرفا اخلاقی و غیرسیاسی که نه به استعمار کار دارد و نه به ظلم. (نقل از دکتر فواد ایزدی) 🌐 دکتر فیرحی روابط پنهان و آشکاری با داشته و در نشریات دولتی نیز بسیار فعال بود. وی از شاگردان و ارادتمندان سیدجواد طباطبایی (صاحب نظریه ) نیز بوده است. 🆔 @darseenghelab
از آیندگان تا خبرآنلاین! مروری بر تکاپوی ژورنالیسم غربگرای ایرانی در عصر جمهوری اسلامی بخش ششم پروژه اصلی خبرآنلاین: از بدیل سازی گفتمانی تا چهره سازی بدلی از انقلابی گری [صفحه 1 از5] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️نقش رسانه ای خبرآنلاین یکی از شاخص ترین بنگاه های خبری جریان_اعتدال است.خرده جریان اعتدال با وجود این‌که چهار دهه در مناصب حساس کشور حضور داشته، در عین حال یکی از ناشناخته ترین جریان ها فکری-سیاسی کشور است که آشنایی با تاریخچه و عملکرد آن نیاز به بررسی های دقیق دارد. این حلقه سیاسی به خاطر افراطی به شدت (و گاهی بی‌هویت) عمل کرده و در چهره‌های مختلفی ظاهر می شود. به عنوان نمونه؛ همانطور که در فتنه 88 و انتخابات 92 و 96 اصلاح طلبان را به نفع خود به خدمت گرفت و با سیاسی ضدانقلاب همراه شد؛ در تلاش است که در چهره نیز ظاهر شود و با ایجاد نسخه های از انقلابی‌گری آن‌ها را نیز به خدمت بگیرد. نباید از یاد برد که در اتاق فکرفعال خرده جریان اعتدال، چهره های سیاسی و امنیتی زاویه دار با جریان اصیل انقلابی، کم نیستند.این فاصله معنادار در تولید ادبیات منفی و تخریب گسترده علیه خط حزب الله، در رسانه های زنجیره ای اعتدال گرایان نمود یافته است. اتاق فکر اعتدال باصبوری و مهارت تمام به دنبال تولید ادبیات و چهره سازی در راستای بدیل سازی برای جریان انقلابی اصیل گام برمی دارند. تمرکز ویژه اعتدال گرایان بر چهره های چون لاریجانی در همین فضا قابل تحلیل است چه اینکه در دوران حضور در کرسی ریاست مجلس خانه ملت را به خانه دولت مبدل کرد و از همین رو در برخی محافل سیاسی و رسانه ای از برخی نمایندگان مجلس لاریجانی به عنوان وکیل الدوله یاد می کردند.مجلس برجام بیست دقیقه ای و ساکت( و بلکه همراه) در مقابل اسناد استعماری مانند بیست سی و پالرمو و غیره. به راستی کدام چهره انقلابی اصیل با برجام،بیست سی و پالرمو همراه می شود؟ پروژه تولید انقلابی های بدلی مهمترین آنتی تز انقلابی گری ناب در فضای سیاسی کشور است که مع الاسف عقبه فکری آن به یک محفل فکری ۲۵ نفره به قم باز می گردد.حلقه ای کشور سال ۸۸ بیشترین تکاپو را در آنتی تز انقلاب اسلامی در دل حوزه قم داشت. با اذعان به این حقایق تلخ،حکمت تاکید ویژه مقام معظم رهبری بر انقلابی ماندن حوزه قم و هشدار نسبت به انقلاب زدایی از حوزه،مشخص می شود در واقع امروز خطر اصلی برای حذف یا تحریف آرمانهای انقلاب اسلامی و اسلام ناب همین،خرده جریان اعتدال است از یک سو ژست انقلابی به خود می گیرد و از دیگر سو در سازشکاری با شیطان بزرگ روی امثال جبهه ملی و نهضت آزادی را سفید کرده است. خرده جریان اعتدال در تلاش است که تعریف دیگری از گری ارائه دهد و آن را هر چه بیشتر به تفکرات و نزدیک کند و یکی از پازل های این نقشه ایجاد رسانه‌های به ظاهر مستقل است. رسانه‌هایی که بعضا با تابلوی به اصطلاح ایجاد می شود و شاخصه‌های گری را به تدریج تغییر می دهد. با مطالعه دقیق «خبرآنلاین» مشخص می‌شود که این بنگاه خبری در فضای رسانه‌ای کشور همین نقش را ایفا می کند. باید اذعان داشت که این رسانه تا حدی با ادعای بی طرفی و توانسته است شخصیت های اصول‌گرا را به جریان سکولار نزدیک کند و برچسب دروغین هم‌چون را به انقلابی‌های خالص بزند و با تولید کلیدواژه‌هایی چون ها خود را سخنگو و نماد اصولگرایی بنمایاند و از این منظر به تخریب خط حزب الله مشغول شود. از مدیران ارشد خبرآنلاین به درستی گفت که : "علی لاریجانی از سال ۸۴ که به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری وارد شد، پیام را در جریان اصولگرایی نهادینه کرد."(خبرآنلاین، 15/9/1398) اما حقیقت چندان مخفی نمی‌ماند و عمق نگاه غیرانقلابی مسئولین این رسانه و سایر رسانه‌های اعتدالی در بدنه انقلاب بر اهل اطلاع پنهان نیست. برای بازخوانی چنین نقشی برای خبرآنلاین نیازمند بررسی پروژه های اصلی خبرآنلاین هستیم. بررسی این پروژه ها به ما نشان می دهد که خبرآنلاین به عنوان یکی از رسانه های اصلی اعتدال گرایان نقش آفرینی می کند. @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش ششم پروژه اصلی خبرآنلاین: از بدیل سازی گفتمانی تا چهره سازی بدلی از انقلابی گری [صفحه 4 از 5] ⭕️وامدار و وفادار به علی لاریجانی در بین رسانه های داخلی را وابسته به می دانند هر چند این انتساب از طرف مشاور لاریجانی تکذیب شد. اما شواهد قابل توجهی در این باره وجود دارد که گویای وابستگی فکری و جریانی خبرآنلاین به اوست. علاوه بر شواهدی که در لابه لای بحثهای قبل و بعد وجود دارد مثل روابط صمیمانه با لاریجانی، موارد زیر نیز قابل ذکر است: -خبرآنلاین در اخبار و یادداشت های خود به دفاع تمام عیار از لاریجانی می پردازد که با جستجو کلید واژه " علی لاریجانی" به راحتی به این امر می توان دست یافت. به عنوان نمونه می توان به یادداشت و اشاره کرد. بعد توصیف لاریجانی به القابی مانند "محبوب اعتدالیون، مغضوب تندروها"، "آیت الله زاده فیلسوف"، قانون مدار" ، " باهوش"، "سیاست مدار" ، " صبور"، "صریح"، "معقول" ، " معتدل" و ... می نویسد:" او حالا تبدیل به یک بِرند در اردوگاه شده است، سیاستمداری که می تواند حتی جریانی را ذیل نام خود سازماندهی کند و جریان ساز و تصمیم ساز باشد.اما به همان نسبت که لاریجانی در بین چهره ای مورد قبول است، تندروها و نوآمدگان اصولگرا را خسته کرده و حتی عصبانی. او طی سال های اخیر که جولان تندروها و نوآمدگان اصولگرا بیشتر از همیشه شده بود نه تنها پا به پای آنها پیش نرفت که سایه ای سنگین بر سرشان بود. نه تخریب ها و نه توهین ها و نه حتی مُهر و کفش پرت کردن ها، لاریجانی را مجبور به عقب نشینی نکرد و حتی بیشتر بر خطر تندروها در سیاست خاصه در جریان اصولگرا هشدار داد."(خبرآنلاین، 5/1/1399) جالب است که دبیر سیاسی خبرآنلاین از نسبت دادن ولایت مداری که از شاخصه های مهم سیاسی ادعایی برای لاریجانی است خودداری کرده است. در یکی از تمجید نامه های خود نسب به لاریجانی می نویسد: " با رفتن اعتدال چه سرنوشتی خواهد یافت؟ اسم شخص نیست، یک روش و منش و مکتب است. علی لاریجانی در چند سال اخیر توانست این منش را در قالب عمل توضیح دهد. اعتدال واژه سختی نیست و با ویژگی‎هایی مثل خردورزی، تحمل و تامل، کنترل خشم، رعایت اخلاق و ادب تعریف می‎شود. اتفاقاً مخالفان اعتدال دوست دارند این ویژگی‏‌ها از جامعه رخت بربندد. با رفتن او از نهاد قانونگذاری کشور، ممکن است خردگرایی و اعتدال برای مدتی به محاق برود اما نابود نمی‌شود. رفتن لاریجانی می‎تواند تنفس اعتدال را سخت‌تر کند اما با رفتن او تفکر اعتدال از بین نمی‎رود."(خبرآنلاین، 15/9/1398) - پوشش خبری که برای علی لاریجانی، هم از جهت کمی و هم از جهت کیفی، انجام داده است نشان می دهد که به شدت حامی سیاسی و مروج افکار او و دیگر دوستان اعتدالیش است. با جستجوی ساده ای در آرشیو خبرآنلاین به این مطلب می توان پی برد. به عنوان نمونه در دوران یک ماهه اول شیوع در ایران انتقاد ها از علی لاریجانی در دو جهت افزایش یافت. جهت اول این بود که او چرا در مدیریت بحران کرونا حضور میدانی ندارد مخصوصا که شیوع کرونا اول بار از ، حوزه انتخابی او مخابره شد(سایت قم فردا، 17/12/1398). جهت دوم این بود که چرا در مقابل گسترده به دفاع از این شهر مقدس نپرداخت و رسانه های نزدیک به او به این امر اهتمام نداشتند(سایت تابناک قم، 29/12/1398). با وجود این انتقاد ها خبرگزاری خبرآنلاین 31خبر از در بازه زمانی یک اسفند 98 تا 5 فروردین 99 منتشر کرد که تمامی آنها از او محسوب می شود. - در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 برنامه تلویزیونی آرا گفتگویی بین و ترتیب داد. مجری این برنامه مهاجری را به عنوان رسانه حامی و منتسب به عنوان می کند و در برابر این انتساب سکوت می کند. - انتقاد های بی شمار نخبگان سیاسی و مردم از و تایید این حجم انتقاد توسط لاریجانی با استفاده از تعبیر " مجلس دهم مظلوم واقع شد" نشان از نارضایتی های عمیقی از این مجلس داشت. اما با این حال به صورت تمام قد به دفاع از مجلس دهم می پردازد. در این رابطه به آمار هایی که حکایت از این امر دارد اشاره خواهیم کرد. @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 4 از 5] ♦️سید‌محمدعلی ابطحی مهمترین مسئولیت سیاسی او ریاست دفتر رئیس جمهور اصلاحات(1376 تا 1380) است. از فعالان فتنه۸۸ بود و دستگیری و اظهارات او در دادگاه های فتنه 88 جنجالی و تاریخی بود. را متوهم و را خائن نامید و را به دنبال انتقام گرفتن از رهبری دانست. زندگی سیاسی این عنصر اصلاح طلب همواره با حواشی زیادی همراه بوده که از آن جمله مسئله ارتباط پدر وی با جریان است که اگرچه تلویحا از سوی او رد شده اما قرائنی بر این موضوع وجود دارد و در این فرض، کنش گری سیاسی ابطحی باید در بستری بسیار پیچیده تر از وضع فعلی تحلیل شود. در واقع یکی از اضلاع مهم خرده جریان اعتدال، اتصال به حجتیه است که امام خمینی نسبت به خطر آنان بارها هشدار داده بود. 🎞عکس43: ♦️صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب که با اظهارات سیاسی سطحی و جنجالی اش شناخته شده است. یک است که مکنونات فکری اصلاح طلبی را - مثل لیبرالیسم و سکولاریسم - به صریح ترین شکل ممکن بیان می کند. رسانه ها درباره مدرک دانشگاهی او و عضویتش در هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعنوان رشته غیرمرتبط با تحصیلات آکادمیک وی، های جدی مطرح کرده اند. او تصریح دارد که تمام سلول های بدنش است و همچنین حامی تمام عیار روحانی در انتخابات 92 و 96 بوده است. زیباکلام در دوران مبارزات، از سمپاتهای جریان ملی گرا بود و همچنان این اتصال فکری برقرار است. 🎞عکس45: صادق زیبا کلام ♦️محمد سروش محلاتی یکی از اعضای شاخص خرده جریان اعتدال و از مریدان آقای رفسنجانی است که در مدح وی کتاب «آیت درایت» را نوشت است. او شاگرد سیدمصطفی (روحانی روشنفکر اصلاح‌طلب و اعتدالی) بوده و به گفته خود در دروس افرادی چون آقای و نیز حضور داشته است. نزدیک‌ترین فرد به وی؛ آقای و پس از آن؛ است که با هم‌کاری یک‌دیگر و البته با مساعدت ، از دهه شصت تا کنون، در صفحه حوزه و روحانیت ، مطلب می‌نویسند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). او سال 1394 پس از ثبت نام برای کاندیداتوری تهران، شد. 🎞عکس53: محمد سروش محلاتی محمد سروش محلاتی در پاسخ به این سؤال که «آیا آثار شما در دهه اخیر، کرده است؟» تلویحا تغییر رویکرد خود را بعد از تأیید می‌کند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). البته باید دانست که این تغییر؛ مانند تغییرات رفتاری پدر سیاسی ایشان یعنی جناب آقای رفسنجانی، صرفا یک تغییر استراتژیک بوده و نه تغییری بنیادین و فکری و بن‌مایه‌های فکر او در کتاب «آزادی، عقل و ایمان» که در سال 1381 و در دولت آقای به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد، در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و شاخه دواند. محمد سروش محلاتی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان؛ صراحتا می‌گوید تنها جایی که الزاما باید وارد شود، مسائل مربوط به آخرت (نماز و روزه و...) است و بقیه مناطق یا امکان ورود دارد ولی الزامی نیست یا این‌که اصلا حق ندارد وارد شود. البته در ساحت دوم و در جایی که امکان ورود دین هست؛ صرفا در حد کلی‌گویی‌های فطری امکان حضور دارد و نه بیش از آن(اسلام و مقتضیات زمان، فصل سوم). را می‌توان یکی از تئوریسین‌های تبلیغی خرده جریان دانست. او به تبع سایر کارگزاران شبه‌جریان اعتدال؛ الگوی فکر سیاسی خود را بر : ، و مبتنی بر این دو بنا می‌کند و آن را در مجامع حوزوی و دانشگاهی تبلیغ می‌کند. او با همین عینک به سراغ آیات و روایات می‌رود و برداشت‌های و غیراصولی خود را به آن تحمیل می‌کند. به طور مثال او از آیه شریف « لا إکراه فی الدین » استفاده از ابزارهای الزام‌آور علیه عقاید باطل را به هیچ وجه جایز نمی‌داند (اندیشه و ایمان در آزادی، فصل سوم) و از این طریق با جریانات ضد دین را با روکش فقهی ترویج می‌کند. محلاتی در حال حاضر در مؤسسه و سایر مراکز هم‌سو به تئوری‌سازی برای دولت اعتدال مشغول است. @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
📌موسسه علامه مصباح باید باشد❗️ 🆔 @darseenghelab «نقدی بر امتداد خط در ژورنالیسم حوزوی توسط فرید مدرسی‌های معمم» 🔹 سایت طی یادداشتی تحت عنوان «چه کسی رئیس موسسه امام خمینی(ره) خواهد شد؟» روایتی تحریف‌آمیز از روند تحولات موسسه امام خمینی(ره) بیان کرده و نهایتا اتخاذ رویه سکولار را به این موسسه توصیه کرده است. 💠 مباحثات، ضمن تقسیم اساتید موسسه به دو گروه «علمی» و «سیاسی»، ورود موسسه به مسائل سیاسی را آفت اصلی این موسسه و عامل سقوط این مرکز علمی تفسیر می‌کند و می‌نویسد: «به نظر می رسد آنچه که در سالهای گذشته بیش از هرچیز منجر به تضعیف این مؤسسه گردیده تبدیل شدن جریان سیاسی این مرکز به ویترین مؤسسه و غفلت از معرفی و تقویت بخش‌ها و شخصیت‌های علمی این مرکز شده است.» 🔻 پیش‌فرض سایت مباحثات آنست که ورود طلاب و اساتید به عرصه سیاسی، مخالف شان علمی ایشان است؛ چنین مفروضی دقیقا همان جمله پاکروان، رئیس است که به امام خمینی(ره) گفت سیاست یعنی پدرسوختگی و بهتر است شما در آن دخالت نکنید❗️ 🔹مباحثات پس از روایت تحریف‌آمیز و سکولار از گذشته موسسه، توصیه‌‌ای برای آینده این موسسه ارائه کرده و می‌نویسد: «باید دید ریاست بعدی این موسسه چه اولویت‌هایی برای خود تعریف خواهد کرد. قطعا بازگشت به اهداف اصلی موسسه یعنی تربیت طلاب متخصص در علوم انسانی باهدف پاسخگوئی به شبهات و عقائد انحرافی اولویت نخست این موسسه باشد. هدفی که در ۱۵ سال اخیر بخاطر ورود برخی از اعضای آن به تشکیل جناح‌های سیاسی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است» 🔻مباحثات در بخش پایانی این یادداشت بدون اشاره به منبع خاصی و صرفا بر اساس خیال و گمانه از آیت‌ﷲ عباس کعبی و سیداحمد رهنمائی به عنوان گزینه‌های ریاست موسسه سخن گفته است هرچند وزن آیت الله رجبی را بالاتر از این دو بزرگوار تحلیل کرده است. 🆔 @darseenghelab 🖋 در بررسی این یادداشت سه نکته قابل طرح است. 1️⃣ آیا علامه مصباح تنها از سال 88 وارد مسائل سیاسی شد؟ مبارزات سال 42استاد با رژیم پهلوی، مقابله با جریان التقاط و چپ‌گرا، نقد رویکرد دولت خاتمی و..، هیچکدام مساله سیاسی نیستند؟ چرا مباحثات، را در دستور کار قرارداده است؟ 2️⃣ دوگانه علمی-سیاسی، حکایت از نگرش سکولار این سایت به عرصه و دارد. در این نگرش اگر شخص دانشمندی مانند دکتر نبویان یا آقاتهرانی وارد مسائل سیاسی شود، مرتکب امر اشتباهی شده‌اند! بنابراین اساتید موسسه باید درکنج عزلت نشسته و تحصیل علم کنند و سیاست را به ما به سیاست بسپارند! 3️⃣ سایت مباحثات فاقد شانیت ورود به فضاسازی رسانه‌ای جهت تعیین ریاست موسسه است و ضروری است تا از تلاش برای تفرقه_افکنی میان بزرگان موسسه دست بردارد. تلاش‌های این سایت در تضعیف جایگاه آیت الله رجبی که سالها قائم مقام آیت الله مصباح بوده است، ره به جایی نخواهد برد. 🔍 سوال جدی اینست که طرح مطالب که منشا واقعی ندارد، چه سنخیتی با ماموریت حرفه‌ای یک رسانه دارد؟ منبع این گمانه سازی ها کجاست؟ چه کسی از آقایان کعبی و رهنمایی به عنوان گزینه‌های ریاست بر موسسه نام برده است؟ 🔹 مباحثات اگر بنای ورود به پرونده‌های مهم و جنجالی دارد، می‌تواند به افشای خط فتنه گران ۸۸ بپردازد که برخی از اعضای تحریریه این سایت در جرگه آن قماش بوده‌اند و هنوز هم سایت شخصی شان فیلتر است! بررسی پرونده باند مخوف مهدی هاشمی قاتل نیز برای مصون ماندن از انحراف فکری و برای فاصله‌گذاری با کانون های فتنه‌گری مانند بیت منتظری مفید است. 🆔 @darseenghelab
سکولاریسم پنهان به سبک جعفریان! || علی محمدی[تیتر از روزنه] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در چند گروه دیدم که برخی دوستان فاضلم از این سخنان جناب آقای جعفریان[در حمایت از فقه سنتی] استقبال کردند و آن را جزو معدود حرفهای درست این چند ساله‌ی ایشان قلمداد کردند. ولی به نظر حقیر، به رویکرد این چند ساله ایشان باید بیشتر حساس بود. 🔹برداشت من این است که برای طیف فکری ایشان، است برای رد تمامی ایده‌های تکاملی در فقاهت که عمدتاً توسط دغدغه‌مندان و فقیهان انقلابی طرح شده است. 🔹همین رویه را شما در تحقیقات مرحوم فیرحی هم می توان مشاهده کرد. 🔹محور پروژه فکری مرحوم این بود که فقه سنتی(که قله آن بزرگانی مانند آخوند خراسانی و میرزای نایینی هستند)، با مواجه شده است؛ 1️⃣یکی توسط شهید صدر و من تبع ایشان، که متأثر از جریانهای چپ و مارکسیستی، به دنیال نظام‌سازی رفته اند. 2️⃣و دیگر توسط حضرت امام ره و من تبع ایشان، که تفسیری اقتدارگرا از ولایت فقیه و دین ارائه داده اند. ✔️نتیچه هر دو انحراف این است که وجوه دموکراتیک دین، فروکاسته شده و جا به دموکراسی تنگ شده است! 🔹به نظر حقیر که مدتهاست خطوط فکری ایشان و مرحوم فیرحی را دنیال می کنم، شاید جا داشته باشد حرف آقای جعفریان را در این چنین فضایی تحلیل نمود. 🔶حاشیه روزنه آقای جعفریان به عنوان رفیق گرمابه و گلستان (مبدع تئوری انحرافی مکتب در فرایند تکامل)، اگر واقعا چنانکه ادعا می‌کند، طرفدار فقاهت مرسوم حوزه‌ای است، ابتدا برای اثبات برادری خود، کتاب دوست دیرینه‌اش که لازمه‌اش انکار بسیاری از مسائل و بلکه برخی ارکان فقه سنتی است، را کند تا حوزه باور کند که در پشت این ادعای طرفداری از فقه سنتی، طراحی دیگری در کار نیست! جناب جعفریان، از حامیان دوآتشه و ، همزمان عضو حلقه اطرافیان جناب آقای و عضو ارشد حلقه یاران آقای است و از این رو، در تحلیل مواضع وی، رویکرد سیاسی رادیکالش را نباید نادیده گرفت. @rozaneebefarda
، و سایر ! کاندیدای محبوب آقای هنوز از راه نرسیده، وجهه دینی و اعتبار سیاسی مراجع عظام تقلید قم و نجف، را به نفع خود مصادره کرده است! حالا این به دیگران درس پرهیز از خرج کردن عناوین دینی برای کسب قدرت سیاسی می‌دهند! ضمنا دو رئیس جمهور از سلسله سمنانیان، هر دو به خاطرات یا خیالات ماورایی مبتلا بودند و هر دو مورد نقد عالمان انقلابی و دلسوز؛ یکی از سخن می‌گفت و دیگری از ! حالا معلوم نیست آقای چرا خاطرات متافیزیکی یکی از آن(که از قضا پیشاهنگ شعار آنان هم هست) را کلا از یاد برده است! @rozaneebefarda
برخی مدعیان عدالتخواهی چرا به سمت غش کرده‌اند؟! در انتخابات۱۴۰۰ فرصت مناسبی است برای تفکیک از . فعلا اینان با ، و کاندیداهای انقلابی، فاز نخست رونمایی از ماهیت واقعی خود را کلید زده‌اند. آیا عجیب نیست این تمرکز خاص بر نقد کاندیداهای انقلابی و تمجید تلویحی از کاندیدای اعتدال؟! آرمان عدالتخواهی از آرمان‌های اولیه و اصیل انقلاب اسلامی است که در هیچ شرایطی نباید از آن دست برداشت؛ حتی اگر مدتی کوتاه، پرچم آن را عده‌ای زاویه‌دار با معنا، مبنا و منتهای عدالتخواهی، غصب کرده باشند! ایران پر است از جوانانی که جان شان گره خورده است به آرمان‌های امام و شهدا و چشم‌شان به انگشت اشارت رهبر عزیزتر از جان است. اگر تعداد اندکی به هر دلیل، از چارچوب فکری و سیاسی امام و رهبری فاصله گرفتند، گرچه است اما هرگز قطار انقلاب اسلامی در ایستگاه عناصر پشیمان و پریشان، نمی‌ایستد؛ چنانکه در این ۴۰سال پرحادثه نایستاده عمل‌کردهای عجیب و غریب برخی مدعیان دروغین عدالتخواهی، یادآور موسوم به است که به دلیل فقر معنا و مبنا و بعضا تقوا، به مرور در جریان‌های سیاسی و مناسبات قدرت هضم شدند و از پرچمداری خط امام و اشغال لانه جاسوسی آمریکا، به مجیزگویی شیطان بزرگ و پیشگامی در پهن کردن فرش قرمز برای آمریکا کشیده شدند! سرنوشت برخی از این جوان‌های پرشور و پرتناقض، بسیار شبیه است به سرگذشت تلخ و عبرت‌آموز جناح چپ دهه شصت! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
و سوءاستفاده از نام برخی علمای حوزه به سبک وقتی یک رسانه اعتدالی، مواضع سال ۹۵ را بعنوان (واکنش آیت‌الله جوادی به ردصلاحیت داوطلبان انتخابات۱۴۰۰) قالب می‌کند! هم حدی دارد، خجالت هم خوب چیزی است! دفتر ایشان اگر تکذیب نکند واویلاست و سکوتش علامت رضایت!؟ از یاد نبریم که ایشان اگر نقد و نظری داشته باشند، و بنا بر رسانه‌ای کردن آن باشد، راهش را می‌دانند و نیازی نیست برخی بدخواهان بخواهند با بازنشر ایشان، زمینه جوسازی، فریبکاری و احیانا فتنه‌گری غربگرایان را فراهم کنند! یادمان هست ایشان مسئله را خطاب به چه کسانی مطرح کردند و یا در مورد مذاکره با بیگانگان، خصوصا آمریکایی‌ها، توصیه کردند وقتی با آنها دست می‌دهید انگشتان تان را بشمارید! ولو جناب ایشان نقد و نظر ناصحانه ای نیز داشته باشند، بین او و این جماعت غربزده وابسته و عاشق آمریکا، فرسنگ‌ها فاصله است و طمع خام به مصادره یا سوءاستفاده را ان‌شاءالله به گور خواهند برد! ناگفته پیداست که حساب مواضع سیاسی فرزند آیت‌الله جوادی آملی از شخص حضرت ایشان جداست و عملكرد آقای سعید/مرتضی جوادی، مستقلا باید قضاوت شود. از این رو، جناب آقای سعید/مرتضی جوادی (بعنوان یکی از حامیان دوآتشه روحانی و از تئوریسین‌های خرده‌جریان ناکارآمد و پرخسارت )، باید پاسخگوی ملت ایران باشد؛ چه اینکه همه حامیان حوزوی روحانی، در پیدایش وضع اسف‌بار فعلی، سهیم اند و بجای فرافکنی و طلبکاری، وقت پاسخگویی آنهاست! سوءاستفاده از بزرگان حوزه، پذیرفته نیست. @rozaneebefarda
؛ از ارادت به تا رفاقت با ماجرای وابستگی سیاسی لاریجانی به خرده‌جریان اعتدال، به روایت هاشمی رفسنجانی! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۷۷ خود چنین نوشته است: ▪️علی لاریجانی پیشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روش‌هاى ، به‌طور غيررسمى، تحت هدايت من باشد. آقاى على لاريجانى، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. از روند امور در كار دولت و رهبرى، اظهار نگرانى کرد و از اينكه خودشان بتوانند امور را سامان دهند، اظهار يأس نمود و گفت، با جمعى از همفكرانشان از چپ و راست و ميانه، راه‌چاره را منحصر در ميدان‌دارى شما دانستيم. گفتم، هنوز فكر مى‌كنم بايد تلاش كنيم، از به افراد و ، يابد و كمك‌ها را بدون نام و غيرعلنى داشته باشيم. پيشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روش‌هاى اعتدال، به‌طور غيررسمى، تحت هدايت من باشد. اخیرا مطلع شدم که جمعی از مدیران دولت من، بنا دارند چنین حزبی تشکیل دهند و او را هم دعوت به همکاری کرده‌اند. گفت، به اين صورت كه رهبرى به دانشگاه رفتند و حمله‌اى كه به روشنفكران شد، موافق نبوده. از كسالت رهبرى هم مطلع بود و ناراحت. از قدرت آقاى [علی‌اکبر] ناطق‌نورى، براى اداره جناح‌شان هم مأيوس است و ادامه داد، جلسه و مذاكرات سامان‌دهى اقتصادى دولت، بى‎نتيجه بوده و آقاى خاتمى، تصميمى نمي‌گيرد. از برنامه دوم خرداد در دانشگاه تهران هم انتقاد داشت. از اينكه جناح مقابل هم انتقادات را متوجه سوت و كف‌زدن كرده، ناراضى است. عصر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، از وضع رهبرى و كم‌شدن محبوبيت و سلامتى ايشان، اظهارنگرانى‌كرد.‌ راجع به حزب در حال تأسیس [اعتدال و توسعه] صحبت شد؛ هم نمی‌خواهد مسئولیت رسمی داشته باشد و هم مایل است تحت تاثیر او باشند. اخیرا آنها به آقای دکتر [حسن] حبیبی توجه کرده‌اند. گفت آقای [علی] لاریجانی هم برای [تاسیس] حزب پیگیری می‌کنند. ▫️منبع: در جستجوی مصلحت، خاطرات سال ۷۷، صص ۱۹۵ و ۱۹۶؛ خاطرات روز سه‌شنبه ۱۲خرداد ۱۳۷۷. 🔶حاشیه روزنه ۱. پیوند نامرئی و ناگسستنی آقای علی لاریجانی با جریان آقای هاشمی و تلاش او برای تأسیس حزب سیاسی زیرنظر آقای هاشمی، نکته بسیار مهمی است که در بازشناسی ریشه‌های بسیاری از مناسبات و عملکرد او در دوران روحانی، بسیار حائز اهمیت است. راز حمایت‌های فائزه هاشمی از لاریجانی را باید در همین پیوند وثیق فکری/سیاسی جستجو کرد! ۲. با نزدیک شدن به پایان دوران حکمرانی هاشمی در قوه مجریه، مریدان و نزدیکان وی برای در کرسی قدرت، به تأسیس حزب سیاسی اقدام کردند. نتیجه این اقدامات رانتی و موسمی، تشکیل حزب سازندگی بود که جمعی از اعضای هیئت دولت هاشمی در رأس آن عضویت داشتند و همین امر موجب تذکر صریح رهبری و مخالفت ایشان گردید. کارگزاران اما همچنان به کار خود ادامه داد و در انتخابات سال ۷۶ هم از خاتمی حمایت کرد و کرسی‌های اقتصادی دولت اصلاحات را در دست گرفت! بعنوان شهردار تهران که به متهم بود، نماد حزب کارگزاران است که در خاطرات سال ۷۷ هاشمی، سرنخ‌های فراوانی از حمایت‌های هاشمی و خاتمی از وی وجود دارد که جای تحلیل و بررسی جدی دارد. ۳. حزب کارگزاران که به نوعی در طیف دسته‌بندی می‌شد و از آن بعنوان نماد جریان (بخوانید چپ‌نماهای نئولیبرال) نام برده می‌شد. ۴. بعد از تجربه تأسیس کارگزاران، طیف دیگری از مریدان و نزدیکان فکری هاشمی نیز به فکر تأسیس افتادند که طیف راستگرای یاران هاشمی را شامل می‌شد که به ظاهر در جناح راست دهه هفتاد فعالیت داشتند. طبق خاطرات هاشمی، نتیجه ایده مشترک و همکاری سیاسی امثال و بود. ۵. راز پیوستگی دو طیف چپ‌نما و راست‌گرا از مریدان سیاسی آقای هاشمی در دولت روحانی را باید در مهندسی سیاسی هاشمی در تأسیس دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه بازیابی کنیم. این دو حزب در حقیقت مأموریت یافتند که دو جناح سیاسی اصلی کشور را به خدمت آقای هاشمی درآوردند و لذا خرده‌جریان اعتدال که و وضعیت اسف‌بار معیشتی فعلی، نمودی از کارنامه سیاه آن است، در فرایندی پیچیده و پنهانی، در تدارک مصادره و استخدام دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب برآمد! بدون آنکه هزینه‌ای بپردازد. @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت [صفحه ۲ از ۳] آقای سروش محلاتی و همفکرانشان معتقدند مردم حق دارند حتی فرد فاسدی همچون پهلوی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند و این از نظر اسلامی نیز مورد تایید است. شوربختانه کسی که داعیه دار امام شناسی است چنین مطلب واضح البطلانی را به امام خمینی نیز نسبت می دهند! روشن است که خاستگاه حقوق از نگاه دینی، خداوند متعال است. اوست که برای انسان‌ها حقوقی را قرار داده است البته اگر شخصی منکر نگاه توحیدی و معتقد به مکتب پوزیتویستی حقوق باشد، چنین اعتقادی نخواهد داشت. این بحث از منظر امام خمینی طرح شده و محل بحث، حکومتی است که از منظر دینی مورد تایید است. باید دقت نمود که بحث، در آزادی تکوینی مردم نیست؛ از نظر تکوینی خداوند این قدرت را به هر انسان مختاری داده است که مرتکب معصیت، حتی قتل و جنایت‌ شود، ولی از نظر تشریعی او را نهی کرده و چنین حقی به او نداده است! حال آیا می‌توان معنای معقولی برای این گزاره یافت که خداوند به مردم حق داده است هر شخصی حتی فاسدترین‌ها را به عنوان حاکم خود انتخاب کنند؟ البته حق مردم در انتخاب بالاترین مقام کشور مورد تایید قانون اساسی است. امام خمینی (ره) و بزرگان انقلاب که به شکل صحیح نظریه ولایت فقیه را تقریر نموده‌اند، اذعان می‌کنند امام معصوم، فقهای جامع شرایط را برای به دست گرفتن مجاری امور در دوران غیبت به مردم معرفی نموده‌اند و تطبیق چنین فقیهی بر یکی از فقهای موجود به عهده مردم است و حکومت باید این حق مردم را به رسمیت بشناسد. اینکه مردم حق دارند چنین شخصی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند، مورد انکار کدام فقیه است؟ بنابراین سروش محلاتی از یک جمله کوتاه امام و اینکه فرمودند (مردم حق دارند تنها برای خودشان حاکم انتخاب کنند نه نسل های آتی) مطالب نادرستی که خود می‌پسندد را به امام نسبت داده است. 2. آیا امام خمینی(ره) در سن ۲۳ سالگی نظری مخالف همه فقها و رجال سیاسی داشته اند؟ سروش محلاتی در بحث اخیر خود در خصوص جمهوریت، مدعی است که امام خمینی در سن ۲۳ سالگی(در قضیه تلاش رضاخان برای تاسیس جمهوریت) با این موضوع مواجه شدند و در حالی که همه علما و رجال سیاسی مخالف جمهوریت رضاخانی بودند، امام مصلحت کشور را در جمهوری می‌دید‌ند و لو در رأس آن رضاخان باشد.(دقیقه ۵۰:۵۰) سروش محلاتی می‌گوید: «در برابر قاطبه علما و بزرگان یکی استاد بزرگوارشان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و دو تن از مراجع بزرگ آن عصر سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله نائینی و بعد جبهه بزرگ مبارزه با استبداد که رهبرش مدرس است، در قبال همه این‌ها این طلبه جوان ۲۴-۲۵ ساله اعتقاد دیگری دارد. چنان جمهوریت برای امام خمینی اهمیت دارد که در آن سنّ و سال که آغاز فعالیت فکری و سیاسی حضرت امام تلقی می‌شود می‌گوید ای کاش جمهوری رضاخانی تحقق پیدا می‌کرد...»(دقیقه ۳۳) واقعیت آن است که این نسبت به امام خمینی صحیح نیست. آقای محلاتی چطور از سخن امام در سال ۱۳۵۸ که: اگر جمهوری در سال ۱۳۰۳ تشکیل شده بود در مقایسه با سلطنت و فجایعی که بعدا رخ داد بهتر بود، برداشت کرده‌اند ايشان در همان سال و در سن ۲۳ سالگي چنين نظري داشت اند؟! این تحلیل پسینی از یک واقعه تاریخی است و لزوما به این معنا نیست که امام خمینی(ره) در همان زمان هم این فکر را داشته اند. اساسا در آن سال هنوز معلوم نبود كه بعد از منتفی شدن جمهوري رضاخاني، سلطنت وی مطرح خواهد شد، تا علما اهمّ و مهمّ كرده و در تزاحم اين سلطنت یا جمهوریت رضاخانی يكي را ترجيح دهند. مساله‌اي كه در سال 1358 مبتنی بر تجربه ای تاریخی و تحلیلی پسینی امکان پذیر بود. محلاتی اذعان دارد که علما با قدرت يافتن رضاخان مشكل داشتند نه جمهوريت؛ لذا طبعا علما سلطنت او را نيز نمي‌پذيرفتند! اساسا در آن فضاي پر فتنه و ابهام، صحنه آنچنان روشن نبود که کسی بتواند با اطمینان جمهوری رضاخانی را نسبت به وقایع سیاه و پرخسارتی که قرار بود در آینده واقع شود، ترجیح دهد. اگر هر عالم و فقیهی به این نتیجه می‌رسید که مبارزه و اصلاح امور و لو بعد از مرگ رضاشاه به عنوان رئیس جمهور مادام العمر نزدیک‌تر و ساده‌تر است، بی تردید با توجه به اصول فقهی آن را تجویز می‌نمود. از این رو تحلیل امام خمینی یک تحلیل پسینی است که بعد از گذشت ۵۴ سال شکل گرفته است و به همین جهت هرگز نمی‌توان نظر امام خمینی را در آن سال‌ها در برابر نظر آیات حائری و اصفهانی و نائینی دانست، آنطور که در سخنان آقای محلاتی بیان شده است. طرح موضوع جمهوریت در ایام انتخابات بی‌جهت با اغراض سیاسی نیست؛ آیا و طرفداران ناکارامد با قرار گرفتن در معرض شکست سیاسی در پی انتقام از نظام برآمده و به طرح چنین مباحث تحریف‌آمیزی می‌پردازند!؟ @rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا! [صفحه ۴ از ۴] 17- تفسیر مخدوش از ماهیت قیام امام حسین(علیه‌السلام)؛ شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی، ذیل اشاره به اشتباهات کتاب شهید جاوید، این بحث را مطرح می کنند که منطق امام حسین علیه السلام در قیام، منطق شهید و منطق هجوم بود لذا بعد از فهم مخالفت کوفیان با قیام ایشان(عدم همراهی اکثریت با ایشان) بازهم حاضر به بیعت نمی شوند.از نگاه ایشان حضرت به «امر به معروف و نهی از منکر» تعالی بخشید، پس از کلام شهید مطهری و بزرگان دیگر می توان اینگونه استنباط کرد که چون قیام ایشان قیامی برای همیشه تاریخ بوده است. می‌بایست این صدای رسا بدون ابهام و شائبه به گوش همگان برسد. لذا ایشان با برداشتن بیعت در طول مسیر، می‌خواست افراد خالصی که با تمام وجود این راه را قبول دارند انتخاب شوند، افرادی که بتوانند تمام سختی های راه با بپذیرند و تسلیم دشمنان نشوند. این خالص کردن اصحاب به معنی مطلوب بودن عدم پذیرش آنها نیست! یعنی همه کسانی که حضرت را تنها گذاشتند مجرم شناخته می شوند. چون قیام در مقابل یزید وظیفه واجب همگانی بوده است. لذا شهید مطهری می‌گویند: «من به نویسنده شهید جاوید اشکال کردم که چرا وقتی شب عاشورا بیعت را از اصحاب برداشتند ، نفرمودند ماندن شما در اینجا حرام است؟ برای اینکه آنها می خواهند مرا بکشند و با شما کاری ندارند؟ چرا نفرمودند حفظ جان شما واجب است و باید خود را نجات بدهید؟ چرا بعد از اینکه پایداری اصحابشان را دیدند ، بر قیامشان تاکید کردند و اسراری را به آنها گفتند که تا آنروز نگفته بودند؟ و چرا از حبیب ابن مظاهر خواستند شب عاشورا افراد قبیله بنی اسد را برای جنگ همراه کند تا تعداد کشتگان زیادتر شود؟» یعنی از نگاه شهید مطهری ، مساله قیام ،یک مساله شخصی نبوده که دیگران وظیفهای نداشته باشند و همچنین ، مساله بسیار غیر ضروری نبوده که دیگران در پذیرش یا عدم پذیرش مختار باشند، پس مساله «برداشتن بیعت» را باید مناسب معنی کرد نه تفسیر «آزادی سکولار»! آری اگر آنروز نویسنده کتاب «شهید جاوید» تفاسیر غلطی را از قیام سالار شهیدان ترویج می‌کردند، امروز هم امثال سروش محلاتی همان راه را دنبال می‌کنند! 18- موقعیت حضرت برای تحمیل عدم ملکه بوده؛ حضرت با اکثریتی مواجه بودند که با ایشان همراه نبودند و از طرف دیگر قیام علیه یزید را لازم و ضروری می دانستند پس حاضر به بیعت با یزید نبودند، امَّا بخاطر اینکه قدرت و امکاناتی نداشتند، تحمیل بیعت بر اصحاب از اساس منتفی بوده است. و وقتی این مساله منتفی باشد، برداشتن بیعت دلیلی بر «عدم تحمیل» نیست. چون فرض تحمیل جایی محقق است که امکانش باشد. از همین رو اگر کسی از اصحاب می خواست در روز عاشورا فرار کند، هیچ امکانی برای جلوگیری از فرار او میسَّر نبود. 19-نداشتن تفسیر درست از بیعت با توجُّه به سابقه تاریخی؛ «برداشتن بیعت» در زمان حضرت رسول(ص) و حضرت علی علیه السلام و حضرت مجتبی(ع)، مشاهده نمی شود و در مورد حضرت سیدالشهداء مشاهده شده است.و در مورد ائمه دیگر هم چنین گزارشی مشاهده نشده است! پس این مساله را نمی‌توان عمومیت داد. از طرف دیگر باید در تحلیل و تفسیر آن دقَّت بخرج داد. پیامبر و حضرت امیر که حکومت داشتند هیچگاه بیعت را از اصحاب برنداشتند. در آخرین تجربه تاریخی امام مجتبی که بیعت را از اصحاب برنداشته بود، بخاطر خیانت اصحابش که حاضر شده بودند ایشان را دست بسته تحویل معاویه دهند، حاضر به پذیرش صلح تحمیلی شده بودند! اگر این تجارب تاریخی را کنار هم بگذاریم چه برداشتی از «برداشتن بیعت» متصوّر می شود؟! می‌توانیم اینگونه استنباط کنیم که سالار شهیدان، برای تامین اهداف زیر بیعت را برداشتند: یک) اصحاب ناخالص به ایشان خیانت نکنند و ایشان را تحویل سپاه دشمن ندهند. دو) اصحاب در حین مبارزه، فرار نکنند. و سه) افرادی باقی بمانند که با تمام وجود به قیام و هدف قیام ایشان باور دارند و آنهایی که زنده میمانند هم تا اخر مسیر که اسارت و سختی های بیشمار هست استوار باقی بمانند. حضرت از این سه هدف مقدماتی یک هدف اصیل دیگر را دنبال میکردند که عدم بیعت ایشان بصورت واضح و شفاف به تمام عالم و تاریخ مخابره شود. و منطق قیام ایشان ، راهگشای تمام آزادگان عالم شود. 20- اعتدالی‌ها و تفاسیر حزبی و جناحی از عاشورا؛ آنروزی که جریان برای اغراض سیاسی به سراغ تحریف وقایع تاریخی شیعی رفت، حامیان حوزوی آن به تئوریزه کردن این مسیر غلط پرداخته، در تحمیل لطمات سنگین به کشور و ملَّت مشارکت ورزیدند. آنها مقدسات شیعه را ابزار منفعت‌طلبی جریان حزبی قرار دادند و حتی بعد از بار آمدن خسارت‌های سنگین به کشور، از رویَّه غلط خود توبه نکردند و هرگز از ملَّت عذرخواهی نکردند! امَّا جدای از اینکه اغراض سیاسی این جماعت چیست، بر دلسوزان مفاهیم بلند شیعی است که اجازه تحریف مسائل اعتقادی را ندهند. @rozaneebefarda
وزیر کار در دفتر آقای شهرستانی! ▫️وزیر پرتکاپوی کار و رفاه در سفر به قم، سر از دفتر آقای شهرستانی درآورده است! اینهم از عجایب روزگار ماست که در این شرایط بحرانی به جای انجام وظایف بر زمین مانده، دست به کارهایی می‌زنند که ربطش به وظیفه ذاتی مدیر مربوطه، معلوم نیست! واقعا این کار با چه استدلالی صورت گرفته است؟! آیا کسی پاسخی دارد؟! دست‌بوسی از مراجع عظام تقلید و استماع فرمایشات ناصحانه ایشان، امر مهمی است و قابل تقدیر، اما حضور در دفتر یک رئیس‌دفتر، که در مورد عملکرد و کارنامه برخی رسانه‌ها و مجموعه‌های وابسته به او اشکالات و ابهامات جدی مطرح است، چه وجهی دارد؟! دیدار با شخص مراجع تقلید خصوصیت دارد اما دیدار با اطرافیان چه وجهی دارد؟ آیا برای دریافت نصایح مرجعیت اعلا می‌روند یا گزارش کار به رئیس‌دفتر ایشان؟! اگر برای دریافت نصایح خاص یا پیغام خاص رفته باشند البته کاملا موجه است اما اگر صرفا برای دیدار یا گزارش کار به رئیس‌دفتر بروند، وجهش مشخص نیست و مع‌الاسف این امر در حال تبدیل شدن به یک رویه است! 🔶حاشیه در دهه محرم امسال، _رسانه رسمی وابسته به آقای شهرستانی_ میزبان جلسات سخنرانی _تئوریسین خرده‌جریان در قم_ بود! @rozaneebefarda