eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
💥اختصاصی فقه؛ به مذاق دولت نگاهی انتقادی به مقاله سروش محلاتی در کتاب «فقه و دولت» صفحه۱از۴ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹«فقه و دولت» عنوان کتابی است که (شاخه حوزوی جریان و تاسیس شده توسط کاظم قاضی زاده از اعضای مؤثر ) منتشر کرده و حاوی دیدگاه‌های آقایان:« سیف‌الله صرامی، عبدالله حاجی صادقی-محمدجواد ارسطا، -هاشم نیازی، کاظم قاضی‌زاده، ، ، مهدی پورحسین، محمدهادی فتاح، ، محمدجواد فخار طوسی و حجت‌الله بیات» است. 🔻در ادامه به نقد یکی از نوشتارهای مندرج در این مجموعه خواهیم پرداخت. 🔸محمد سروش محلاتی؛ ستون‌نویس سابق روزنامه جمهوری اسلامی که امروز بر مسند تدریس فقه نشسته است. کسی که با دو دوست دیرینه‌اش «سید ضیاء مرتضوی» و «سیدجواد ورعی» مؤسسه‌ای به نام « » تأسیس کردند و آن را اداره می‌کنند و البته ارتباط خوبی با شبه‌گفتمان دولت اعتدال دارند. این مؤسسه به تازگی کتابی با عنوان «فقه و دولت» که مجموعه‌ای از مقالات و گفتارهاست منتشر کرده است. وابستگی سیاسی برخی از نگارنده‌ها به برخی جریانات غرب‌زده واضح است و قرار گرفتن نام برخی دیگر در کنار آن‌ها موجب تعجب و تأسف است. این کتاب تحت عنوان «مجموعه نظریه‌پردازی‌های مؤسسه فهیم» چاپ شده است و انتظار می رود از استحکام علمی فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد چراکه نظریه‌پردازی در حوزه دین؛ در مرز باریک نوآوری و بدعت قرار دارد و ناشی بودن نظریه‌پرداز یا گرایش‌های شخصی وی او را در مهلکه بدعت خواهد انداخت. از این کتاب مقاله «تأملی در مشروعیت امر به معروف و نهی از منکر فراگفتاری» از محمد سروش محلاتی را انتخاب کردیم تا مشتی باشد از خروار تازه‌پیدای فهیم. 🔸محمد سروش محلاتی در این مقاله بررسی می‌کند که آیا «امر به معروف و نهی از منکر عملی» از دید شرع جایز است یا خیر؟ وی تلاش می‌کند نهی از منکر عملی را زیر سؤال ببرد اما آیا تلاش وی مطابق چارچوب و اصول فقهی انجام شده است یا گرایش سیاسی خاص وی در تعیین پاسخ مؤثر بوده است و بر استنتاج او سایه انداخته است؟ برای رسیدن به جواب مطالب وی را بررسی می‌کنیم. 🔹نویسنده در ابتدای سخن خود می‌گوید: «از امر به معروف و نهی از منکر یدی دو تفسیر مختلف وجود دارد که در فقه ما سابقه دارد. الف) شخص آمر به معروف به گونه‌ای عمل کند که با عمل خود الگویی ارائه کند که در رفتار دیگران تأثیر بگذارد. شیخ طوسی در کتاب نهایه این تفسیر را ذکر کرده و عده‎ای دیگر همین تعبیر را دارند...»(فقه و دولت ص259) با نگاهی به نهایه می‌بینیم که شیخ طوسی نهی از منکر یدی را منحصر در ارائه الگوی عملی نمی‌کنند ایشان می‌فرمایند: « و الأمر بالمعروف يكون باليد و اللّسان.فأمّا باليد، فهو أن يفعل المعروف و يجتنب المنكر على وجه يتأسّى به النّاس... و قد يكون الأمر بالمعروف باليد بأن يحمل النّاس على ذلك بالتأديب و الرّدع و قتل النّفوس و ضرب من الجراحات... و إنكار المنكر يكون بالأنواع الثلاثة التي ذكرناها: فأمّا باليد، فهو أن يؤدّب فاعله بضرب من التأديب: إمّا الجراح أو الألم أو الضّرب. » 🔹ظاهرا جناب سروش محلاتی تنها خط ابتدایی را خوانده‌اند و ما بقی را ندیده‌اند یا دیده‌اند ولی آگاه کردن مخاطب از آن را به صلاح ندیده است. آقای سروش محلاتی ادعا می‌کنند که عده‌ای دیگر نیز همین تفسیر را از امر به معروف یدی دارند ولی منبعی برای کلام خود ذکر نمی‌کنند. 2. نویسنده در بخش دیگری از مقاله می‌گوید:«عده‌ای از فقها وجوب امر به معروف و نهی از منکر را عقلی می‌دانند. این بزرگان وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مستند به قاعده لطف می‌دانند. طبق تقریر متکلمین هر عملی که مقرب عبد به خدا باشد به اقتضای لطف بر خدا لازم است که آن را انجام دهد، البته به گونه‌ای که موجب اضطرار و الجاء بنده نشود.... [بر همین اساس] باید امر به معروف کرد البته نه به گونه‌ای که سلب اختیار از دیگران کند چون با قاعده لطف در تناقض خواهد بود.»(فقه و دولت ص261-260) 🔹سروش محلاتی از این مطلب نتیجه می‌گیرد که طبق دلیل عقلی؛ نهی از منکر شامل اقدام عملی نمی‌شود چراکه موجب الجاء است و الجاء خلاف لطف. اما به این استدلال از چند حیث اشکال وارد است: الف) آن‌چه موجب الجاء است و خلاف لطف؛ رفع‌الاختیار من جانب الله است و نه دفع‌الاختیار من جانب الخلق آن هم به نحو جزئی. انسان موجودی است ذاتا مختار در نتیجه اگر قوه اختیار از دایره وجود او حذف شود یکی از کمالات ذاتی وی از او سلب شده است و این خلاف لطف است به علاوه قوه اختیار سرمنشأ تکلیف و پیش‌رفت معنوی انسان است و سلب این قوه از این حیث نیز خلاف لطف است. متکلمین به این حالت الجاء می‌گویند که همان رفع‌الاختیار است. 🔻لینک صفحه دوم یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/2350 @rozaneebefarda ادامه👇
برجامیان و تئوری سازی بر اساس روابط قبیله گرایانه سیاسی تلاش نافرجام سروش محلاتی برای مصادره و تحریف اندیشه و سیره 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شهید آیت‌الله بهشتی از معدود شهدایی است که مظلومانه زیست، مظلومانه شهید شد و مظلومیتش هنوز هم که هنوز است ادامه دارد. است حتی از ناحیه نزدیک‌ترین افراد به او و حتی از ناحیه برخی بستگانش و البته؛ از ناحیه کسانی که به ظاهر سنگش را به سینه می‌زنند و برایش می‌ریزند. هفتم تیر هرسال یادآور عزت و سلامت است. این مفهوم برای ما آشناست اما «هفتم تیر» برای برخی معنای دیگر دارد. هفت تیر برای و نفوذی‌های شبه‌اعتدالی روز مصادره و مغالطه و فریب است. آن‌ها در این روز دور هم جمع می‌شوند تا از ، یک روحانی معمم بسازند. آن‌ها در این روز گعده می‌کنند تا به چهره بهشتیِ مظلوم؛ بزنند و او را پس از مرگ با شرافتش به کیش خود در بیاورند. هفتم تیر باید گریست و باید دو برابر گریست؛ یکی برای از دست رفتن بهشتی یکی هم برای گم شدن مسلک بهشتی لابلای روایت‌های ناسالمی که تولید می‌شود. هفتم تیر امسال هم اتفاق جالبی افتاد که را بیش از پیش نمایان کرد. خطی که یک سمتش در قم است و یک سمتش در تهران. در مؤسسه فرهنگی هنری جواد یزد حضور می‌یابد تا در این خصوص توضیح دهد که چرا شهید بهشتی جوانان را به عاشقی دعوت می‌کرد. چرا محلاتی یا شاید دعوت‌کنندگان وی؛ از میان پیامبران جرجیس را انتخاب کرد و بهشتیِ نماد عقلانیت و صلابت و محاسبه‌گری را رها کرد و به عشق و پرداخت؟ از این سؤال گذر کنیم و به این بخش از سخنانش بپردازیم. او پس از تبیین موضوع می‌گوید: «در این زمینه کتاب‌های موجود کافی نیست لذا با فرزند ایشان آقای دکتر صحبت کردم. در یک تماس تلفنی حدود ۳۵ دقیقه در این مقوله از ایشان استفاده کردم.» در این زمینه که به اعتراف آقای سروش محلاتی هیچ‌کدام از کتاب‌های موجود از جمله آثار خود شهید بهشتی نیز کافی نیست؛ گفت و گو با سیدمحمدرضا بهشتی که در زمان شهادت پدر جوانی 23 ساله بوده چه کمکی به حل این مسئله می‌کرده است؟ به علاوه آیا برای حل این مسئله رجوع به یاران قدیمی شهید بهشتی؛ که آقای محلاتی قاعدتا باید به آن‌ها دسترسی داشته باشد؛ منطقی‌تر نبود؟ به هرحال آقای سروش محلاتی مرجع خود را در این مسئله سیدمحمدرضا بهشتی معرفی کرد و جالب این‌که آقای علیرضا بهشتی (برادر کوچکتر محمدرضا) نیز در همان روز و در مصاحبه با روزنامه ایران؛ به محمد سروش محلاتی و یار دیرین وی آقای سیدجواد ورعی مرجعیت می‌بخشد و می‌گوید: «نوین‌سازی حوزه علمیه و بازنگری در علوم اسلامی که شهید بهشتی در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ پایه‌گذاری کرد که آنها هم پروژه‌های ناتمام به‌حساب می‌آیند و با آنچه امروز مشاهده می‌کنیم فاصله‌های معناداری دارد. خوانندگان‌تان را به مطالعه آثار آقایان محمد سروش محلاتی و سیدجواد ورعی درباره شهید بهشتی توصیه می‌کنم تا این فاصله را به‌طور مستند مشاهده کنند.» اما آیا سیدجواد ورعی یا آقای محمد سروش محلاتی توان تحلیل بهشتی را دارند؟ مطالعه آثار این شخصیت‌ها به ویژه آقای محمد سروش محلاتی نشان می‌‌‌دهد آنان تمایل چندانی به نشان دادن چهره واقعی ایشان ندارند و در بهترین حالت سانسورچی‌های حرفه‌ای برای زندگی و زمانه شهید مظلوم هستند. @rozaneebefarda
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 📛یادداشت چهارم: تعدی به حریم شهادت با لعاب فقاهت 🔻نقدی بر سخنان پیرامون مسئله شهادت ⭕️سلسله یادداشت های به نقد و ارزیابی برخی سخنرانی های مذهبی می پردازد که در آنها به نحوی عجیب با نوعی تولید جدید و جهت دار مواجهیم که در مواردی در چارچوب از و تئوری پردازی برای توصیه یا توجیه اقدامات و احیانا قابل تحلیل است. ◽️بررسی‌ها نشان می دهد که مواجهه سیاسی این طیف با نظام، وارد دورانی جدید شده و طبعا هر نوع کنش گری متقابل عالمانه با آنان نیز بدون درک عمیق و دقیق این اتفاق جدید، ممکن نیست! ▪️تولید ادبیات سیاسی با زمینه مذهبی، خطرناک ترین نوع مواجهه با جمهوری اسلامی است که زمینه ساز تضعیف است. ⭕️تحریریه روزنه با ردیابی تحرکات تبلیغی طیفی از جریان‌های زاویه دار، مجموعه نقدهایی را تقدیم می‌کند. ⭕️یادداشت نخست: در تفسیر عاشورا؟!/نقدی بر سخنان آقای مرتضی جوادی آملی https://eitaa.com/rozaneebefarda/5190 ⭕️یادداشت دوم: داوود ؛ تئوری پردازی برای یا تریدپراکنی در مبانی؟! https://eitaa.com/rozaneebefarda/5206 ⭕️یادداشت سوم: این برائتی های مهربان!/نقدی بر سخنان جناب آقای پیرامون عدم برخورد با https://eitaa.com/rozaneebefarda/5229 متن کامل؛ در روزنه : @rozaneebefard
روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی 📛یادداشت چهارم: تعدی به حریم شهادت با لعاب فقاهت 🔻نقدی بر سخنان موهن پیرامون مسئله شهادت 💥اختصاصی|| وحید افشار @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 6] 🔹شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه)، آغازگر فصل تازه‌ای از هدایت بشریت بود. از این رو همه ساله شیعیان در ایام محرم و صفر با بزرگداشت این مصیبت عظما و حفظ شعائر حسینی، به آن امام همام تمسک کرده و در پی راهی برای رسیدن به سفینة النجاة هستند. رفته رفته این سلوک حسینی رنگ و بوی فرا مذهبی و فرا دینی یافت که این مهم مسؤلیت پرچمداران این نهضت را برای تبیین هدف قیام سیدالشهدا(صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه)، بیش از پیش سنگین نموده است. در همین راستا با فرارسیدن ماه عزای آل الله(صلوات‌الله‌وسلامه‌علیهم)، هر یک از اندیشمندان به تبیین زوایای مختلف این حماسه می‌پردازند. البته در این بین کسانی هم هستند که در پوشش عالم دینی و با ، گاه و بی‌گاه پرده از مکنونات قلبی خود برداشته، میزان فاصله خویش با اسلام ناب را آشکارتر می‌نمایند. لذا گاه با نظریاتی مواجهیم که بیشتر از آنکه مایه علمی داشته باشد، رنگ و و جناحی دارد که سابقه و پیشینه این افراد در نظریه‌پردازی گواه این مطلب است. در این نوشتار سخنرانی آقای محمد محلاتی با موضوع «مرز شهادت و هلاکت»(مربوط به ۶شهریور۹۹) مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. 🔹محلاتی در این سخنرانی مدعی شده‌ که با یک گفتگوی علمی درصدد واکاوی حقیقت شهادت است و در همین راستا به اصطلاح به تبیین تفاوت شهادت و هلاکت پرداخته و لذا می‌گوید: ⭕️هر گاه شخصی از خطری برای جان خود استقبال کند و به استقبال از مرگ برود درصورتی‌که استقبال از خطر مشروع باشد می‌تواند عمل او اقدام به شهادت تلقی شود و در غیر این صورت هلاکت است. 🔹این سخنران که معمولاً پای ثابت جلسات اصلاح‌طلبان در سالهای اخیر بوده؛ برای روشن شدن مدعای خود به امر به معروف و نهی از منکر مثال می‌زند که اگر کسی به واسطه امر به معروف و نهی از منکر کردن، خود را در مقابل خطر قرار دهد و یا به واسطه نهی از منکر، جان خود را از دست بدهد، به هلاکت رسیده است(!!!) 🔹محلاتی اذعان دارد برخی از معروف‌ها و منکرها، چنان اهمیت دارد که باید برای آن‌ها جان داد؛ و این جان دادن را شهادت تلقی می‌کند، اما با مثال‌های متعدد برای موارد امر به معروف و نهی از منکر مخاطره‌آمیز، نوعی رخوت و سستی در عمل به این واجب فراموش شده در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و هیچ اشاره‌ای به اهمیت انجام درست و دقیق این واجب الهی ندارد. 🔹این سخنران عمل به آیه «وَ لا تُلْقُوا بِأَیدِیکمْ إِلَی اَلتَّهْلُکة»(بقره، آیه195) را یک قاعده کلی و نقض آن را تنها با دو شرط ممکن می‌دانند: اولاً عمل مشروع باشد، ثانیاً نیت و انگیزه فرد الهی و مشروع باشد. البته او عمل کسی که در امر به معروف و نهی از منکر در مسائل عادی(!) جامعه اقدام مخاطره‌آمیز انجام می‌دهد، را اصلاً مشروع نمی‌داند! در اینجا نیز تبیین نمی‌کند که مرادش از اقدام مخاطره‌آمیز در مسائل عادی جامعه، دقیقا چیست؟! و اساساً مسائل عادی و منکرات عادی جامعه چیست؟! چه گناهانی در سطح جامعه عادی تلقی می‌شود؟! همچنین وی هیچ تبیین علمی و منطقی برای اقدام غیرمخاطره‌آمیز به مخاطب ارائه نکرده و نه‌تنها انگیزه‌ای برای اقدام و عمل به این واجب فراموش‌شده ایجاد نمی‌کند، بلکه به‌عکس، با پررنگ کردن اقدامات مخاطره‌آمیز، و عادی جلوه دادن مسائل و منکرات جاری اجتماع، دیگر انگیزه‌ای برای عمل باقی نمی گذارد. 🔹خوانندگان محترم خود واقف هستند این قبیل سخنان ـ که شائبه سبک شمردن گناه را نیز داراست ـ چه نقشی در عادی‌سازی منکرات در سطح جامعه دارد. نمونه‌های عادی شدن روابط دختر و پسر در سال‌های اخیر از همین موارد است. البته موضوعی مثل حجاب، اگرچه اولویت اول جامعه ما نیست، اما چه کسی منکر آثار سوء و مخرب منکر بدحجابی بر پیکر حیاتی خانواده و جامعه است؟! درست است که پرداختن به منکرات جامعه، آمر به معروف و ناهی از منکر را نباید از خود غافل کند، اما از طرف دیگر نباید اجازه داد که قبح عملی در جامعه بشکند. خانمی که حتی بدون قصد دلربایی و جوانفریبی، با ظاهری نامناسب در جامعه ظاهر می‌شود، خواسته یا ناخواسته، چه نقشی در فروپاشی خانواده‌ها دارد؟! اتلاف عمر جوانان با امور حرام و فروختن جوانی آنان به ثمن بخس، آیا از مسائل عادی جامعه است و سکوت در ازای آن رواست؟! سخن بر سر اقدام مخاطره آمیز نیست، بلکه مسئله اصلی، و از منکرات است که در کلام آقای محلاتی، بدان دامن زده می‌شود؛ حال آنکه بسیاری از معضلات اخلاقی و اجتماعی فعلی، ریشه در ترک امر به معروف دارد. @rozaneebefarda ادامه👇