eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حوزه تراز انقلاب اسلامی(حتا)
اخیرا سروش محلاتی در افاضات جدید در یادداشتی با عنوان "فقه انقلاب در چهل سالگی" در ادامه مواضع ضد انقلابی خود در راستای از ، دو قطبی کاذب فقه انقلاب و فقه جریان مقابل را مطرح کردند. سروش در افاضات جدید خود گفته که فقه انقلاب در مقایسه با دیدگاه رقیب، نمی تواند جایگاه خود را حفظ کند. وی با مطرح کردن دوقطبی کاذب فقه انقلاب و جریان مقابل، اختلاف نظرها را بر سر می داند و به طور غیر مستقیم به خواننده چنان القاء می کند که جریان مقابل، جریان غالب در کشور و حوزه می باشد. آنچه که در اظهارات سروش روشن است این است عده ای در حوزه که پیاده نظام مخالفین نظام محسوب می شوند تلاش دارند تا وجود جریان مخالفین نظام در مقابل انقلاب را در حوزه و کشور جا بیندازند و نظرات شاذ فقهی شان را به عنوان فقه جریان مقابل انقلاب ترویج دهند. واقعیت این است تعداد همفکران سروش که منبری های جریان حامی فتنه نیز می باشند در حوزه اندک بوده و مصداق و برای نفوذ در حوزه می باشند. این افراد سعی دارند که نظرات شاذ خود را پشت شخصیتهایی چون و ... به مردم القاء کنند در حالی که سخنان و مواضع این بزرگواران در حمایت از ولایت و انقلاب بر هیچ کس پوشیده نیست. @hawzah_enghelabi
نقد /بخش نخست مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه 1 از9] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 کتاب هادی‌نامه با عنوان ارج‌نامه مرحوم سیدهادی خسروشاهی در بهار 1399 منتشر شد.این کتاب توسط آقای رسول جعفریان گردآوری شد. در ضمن این کتاب مقاله‌ای از آقای (وزیر فرهنگ و ارشاد و عضو هیئت امنای ) نیز درج شد و 150 نسخه از آن نیز با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در مجموع 200 شمارگان چاپ شد. یکی از 52 مقاله این مجموعه توسط آقای نوشته شده بود. عنوان مقاله وی «مروری بر رفتار محافل و چهره‌های مذهبی در دهه‌های 30 تا 50» بود. با توجه به جایگاه مرحوم خسروشاهی و هم‌چنین تمرکز گردآورنده بر مسائل تاریخی انتظار می‌رفت یادداشت‌های این مجموعه از طراز علمی لازم برخوردار باشند اما با مشاهده اشتباهات و تحریفات تاریخی یادداشت آقای مهاجری این انگاره مخدوش شد. شروع یادداشت علاوه بر این‌که ضابطه‌های علمی را نداشت؛ بوی تمجید از خود نیز می‌داد.(واقعا تعریف از کتاب‌خوان بودن خود نویسنده و پدرش؛ چه ارتباطی با ارج‌گذاری مقام علمی مرحوم خسروشاهی دارد و چه نسبت منطقی با موضوع مقاله دارد؟) غیر از این اشکال ساختاری و فنی؛ محتوای یادداشت آقای مهاجری نیز خدشه‌های غیرقابل انکاری داشت که بهتر بود آقای به عنوان مسئول و گردآورنده کتاب؛ برای پاسداشت از شخصیت علمی و فرهنگی مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین خسروشاهی این اشکالات را برطرف کرده و مطلبی لااقل در طراز متوسط علمی در کتاب بگنجانند و یا اگر اصرار بر انتشار چنین مطالبی دارند در پاورقی به خطاهای آن اشاره کنند تا ذهن تاریخی مخاطب به این راحتی آلوده نگردد. با وجود این‌که نویسنده یادداشت هم‌اکنون نیز سردبیر سایت شبه دولتی (رسانه نزدیک به و از حامیان دوآتشه دولت) است اما از پیشینه و عملکرد سیاسی وی اطلاعات چندانی در دسترس نیست. البته محمد مهاجری در توییتر نیز فعال است و با هشتگ زدن (مااصولگراها) علاقه دارد خود را اصولگرا نشان بدهد تا تخریب‌های خود به به این طیف را درون‌گروهی نشان دهد که البته این اقدام نخ نما به شدت در حال حاضر دستمایه طنز کاربران و فعالان سیاسی قرار گرفته است. در ادامه به برخی از اشکالات یادداشت محمد مهاجری در هادی‌نامه اشاره خواهیم کرد: 1. تقسیم‌بندی ناقص و همان‌طور که از موضوع این یادداشت برمی‌آید نویسنده قرار بود «مروری بر رفتار محافل و چهره‌های مذهبی در دهه های 30 تا 50» داشته باشد و باید مهم‌ترین چهره‌ها و محافل مذهبی را، لااقل به صورت اجمالی و مختصر، بیان کند. او در یک تقسیم‌بندی؛ جریانات مذهبی را به دو گروه تقسیم می‌کند: «جریانات مذهبی سنتی و جریانات مذهبی روشنفکری». سنتی در فضای حوزه علمیه و فضای تاریخی و جریان‌شناسی و... تعاریف و شاخصه‌های مختلفی دارد و منطق نویسنده و تعریفش از این کلیدواژه مشخص نیست. اما در هر صورت؛ آقای نویسنده این تقسیم‌بندی را ارائه می‌کند و آن را این‌گونه بیان می‌کند: « یک: و اسلامی دو گروه شاخص مذهبی بودند که روحانیت در شکل دهی ساختار فکری آن ها نقش اساسی داشت...[که مشی مسلحانه داشتند و] پایگاه خود را در میان متدینان سنتی ،بازاریان، کسبه و پیشه وران می جستند و شاید تلاش چندانی برای جذب دانشگاهیان به خرج نمی دادند. دو : جریان روشنفکری مذهبی که عمده آن ها را تحصیل کرده‌های دانشگاهی تشکیل می دادند.» این تقسیم‌بندی ناقص و جهت‌دار نمونه‌ای جالب از انواع تحریفات است که در ادامه نسبت به آن توضیحاتی خواهیم داد: 1.1. حذف جریان امام قدس سره الشریف پیامی که این تقسیم‌بندی به مخاطب ارائه می‌دهد این است: الف) جریانات مذهبی که در شکل‌دهی ساختار فکری آن‌ها نقش اساسی داشته اولا اهل کار سیاسی چارچوب‌مند نبوده و دست به اسلحه بودند؛ ثانیا طرفداران‌شان محدود به عوام و کسبه و... بوده است. ب) ارکان و عمده جریان مذهبی اهل فکر و روشنفکر؛ دانشگاهی بودند و نه حوزوی. البته جناب نویسنده لطف نموده و و و... را نیز به همین طیف ملحق کرده است. @rozaneebefarda ادامه 👇
برجامیان و تئوری سازی بر اساس روابط قبیله گرایانه سیاسی تلاش نافرجام سروش محلاتی برای مصادره و تحریف اندیشه و سیره 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شهید آیت‌الله بهشتی از معدود شهدایی است که مظلومانه زیست، مظلومانه شهید شد و مظلومیتش هنوز هم که هنوز است ادامه دارد. است حتی از ناحیه نزدیک‌ترین افراد به او و حتی از ناحیه برخی بستگانش و البته؛ از ناحیه کسانی که به ظاهر سنگش را به سینه می‌زنند و برایش می‌ریزند. هفتم تیر هرسال یادآور عزت و سلامت است. این مفهوم برای ما آشناست اما «هفتم تیر» برای برخی معنای دیگر دارد. هفت تیر برای و نفوذی‌های شبه‌اعتدالی روز مصادره و مغالطه و فریب است. آن‌ها در این روز دور هم جمع می‌شوند تا از ، یک روحانی معمم بسازند. آن‌ها در این روز گعده می‌کنند تا به چهره بهشتیِ مظلوم؛ بزنند و او را پس از مرگ با شرافتش به کیش خود در بیاورند. هفتم تیر باید گریست و باید دو برابر گریست؛ یکی برای از دست رفتن بهشتی یکی هم برای گم شدن مسلک بهشتی لابلای روایت‌های ناسالمی که تولید می‌شود. هفتم تیر امسال هم اتفاق جالبی افتاد که را بیش از پیش نمایان کرد. خطی که یک سمتش در قم است و یک سمتش در تهران. در مؤسسه فرهنگی هنری جواد یزد حضور می‌یابد تا در این خصوص توضیح دهد که چرا شهید بهشتی جوانان را به عاشقی دعوت می‌کرد. چرا محلاتی یا شاید دعوت‌کنندگان وی؛ از میان پیامبران جرجیس را انتخاب کرد و بهشتیِ نماد عقلانیت و صلابت و محاسبه‌گری را رها کرد و به عشق و پرداخت؟ از این سؤال گذر کنیم و به این بخش از سخنانش بپردازیم. او پس از تبیین موضوع می‌گوید: «در این زمینه کتاب‌های موجود کافی نیست لذا با فرزند ایشان آقای دکتر صحبت کردم. در یک تماس تلفنی حدود ۳۵ دقیقه در این مقوله از ایشان استفاده کردم.» در این زمینه که به اعتراف آقای سروش محلاتی هیچ‌کدام از کتاب‌های موجود از جمله آثار خود شهید بهشتی نیز کافی نیست؛ گفت و گو با سیدمحمدرضا بهشتی که در زمان شهادت پدر جوانی 23 ساله بوده چه کمکی به حل این مسئله می‌کرده است؟ به علاوه آیا برای حل این مسئله رجوع به یاران قدیمی شهید بهشتی؛ که آقای محلاتی قاعدتا باید به آن‌ها دسترسی داشته باشد؛ منطقی‌تر نبود؟ به هرحال آقای سروش محلاتی مرجع خود را در این مسئله سیدمحمدرضا بهشتی معرفی کرد و جالب این‌که آقای علیرضا بهشتی (برادر کوچکتر محمدرضا) نیز در همان روز و در مصاحبه با روزنامه ایران؛ به محمد سروش محلاتی و یار دیرین وی آقای سیدجواد ورعی مرجعیت می‌بخشد و می‌گوید: «نوین‌سازی حوزه علمیه و بازنگری در علوم اسلامی که شهید بهشتی در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ پایه‌گذاری کرد که آنها هم پروژه‌های ناتمام به‌حساب می‌آیند و با آنچه امروز مشاهده می‌کنیم فاصله‌های معناداری دارد. خوانندگان‌تان را به مطالعه آثار آقایان محمد سروش محلاتی و سیدجواد ورعی درباره شهید بهشتی توصیه می‌کنم تا این فاصله را به‌طور مستند مشاهده کنند.» اما آیا سیدجواد ورعی یا آقای محمد سروش محلاتی توان تحلیل بهشتی را دارند؟ مطالعه آثار این شخصیت‌ها به ویژه آقای محمد سروش محلاتی نشان می‌‌‌دهد آنان تمایل چندانی به نشان دادن چهره واقعی ایشان ندارند و در بهترین حالت سانسورچی‌های حرفه‌ای برای زندگی و زمانه شهید مظلوم هستند. @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 2 از 3] 🔻جناب آقای شریف لکزایی در یادداشت 5تیر1386 در سخنانی که مشابه آن در برخی رسانه های مخالف دیده می شود، نه تنها شعار را در جمهوری اسلامی تحقق‌نیافته تلقی می‌کند بلکه ادعا می‌کند که حتی ساز و کار آن نیز فراهم نشده است و شوربختانه تمام این مضامین را از زبان (که 26سال پیش از این یادداشت عروج کرده اند) بیان می‌کند: « آیت الله بهشتی با این پرسش مواجه است که آیا شعارهایی که در قبل انقلاب و یا در اوج انقلاب مطرح شده، در انقلاب اسلامی محقق شده است یا خیر. پاسخ ایشان این است که خیر. آزادی های مورد نظر که مطرح شده و شعارشان داده شده است تحقق نیافته؛ زیرا سازوکارهای لازم برای آن فراهم نیامده است.» او در ادامه این یادداشت پا را فراتر می‌گذارد و با کاربست عباراتی نامناسب، ملت ایران اسلامی اینچنین قضاوت می کند: «روشن است که ، است و ذهنیت استبداد زده، خود به خود، در هر نظام سیاسی، را می کند.» اکنون ایشان خوب است توضیح دهند که بین این سخنان او با آنچه در رسانه های اصلاح طلب پیرامون جمهوری اسلامی و مردم ایران می نویسند،چه تفاوتی وجود دارد؟ مردم انقلابی و مبارز ایران که به رهبری امام عزیز، سلطنت 2500 ساله را برانداخته و نظام دینی با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط تاسیس کرده اند، اغلب شان استبدادزده اند و در فکر بازتولید استبداد اند؟! یاللعجب از این قضاوتها! ◽️ درادبیات لک زایی 🔻اغتشاشات آبان 98 که به دلیل بی‌تدبیری محض دولت محبوب جناب شریف لکزایی و اعتدالیون و اصلاح‌طلبان به وجود آمده بود، خسارتهای مادی و معنوی زیادی در پی داشت. در آن روزها دشمنان و بیگانگان، نظام اسلامی را به نشنیدن صدای مخالف و برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان متهم می‌کردند و سازمان آدمکش منافقین نیز با تیتر «سی و دومین روز قیام سراسری» تلاش می‌کرد در آتش فتنه به وجود آمده بدمد. در این شرایط جناب لکزایی در گفت و گو با ایکنا یکباره به حامی مخالفان حکومت و مخالف خشونت تبدیل می‌شود: 🔸«در طول تاریخ ثابت شده و محروم کردن آن‌ها از هیچ‌وقت مؤثر نبوده است. در دنیای معاصر که کسی که مخالف و منتقد وضعیت و حکومتی است با مواجه شود.» وی در ادامه بر ایجاد احزاب رسمی مخالفان نظام (شاید به عنوان یک راه حل سیاسی!) تاکید می کند: «کسی که مخالف سیاسی است باید بتواند در قالب یک حزب قانونی عمل کند.»(ایکنا 25آذر98) ◽️فشار به حوزه علمیه و بازتولید ادبیات 🔻یکی از حربه‌های دولت تدبیر و امید برای انتقام‌گیری از حوزه علمیه قم و به صورت خاص، ، بازجویی و یقه‌گیری بابت چند قران بودجه محدود حوزه علمیه است. حتما هجمه‌های و اصحابش به حوزه را خاطرتان هست! شریف لکزایی نیز پس از ماجرای «کشتی مطلا» و بازتاب گسترده آن، فرصت را مغتنم شمرد و لباس شفافیت‌طلبی و مطالبه‌گری به تن پوشید و گفت: ▪️«امروز وضعیت و میزان بودجه‌های نهادهای مذهبی و دینی، نوع مصارف آنها و خروجی این نهادها زیر و سؤال افکار عمومی است و لازم است آن پاسخگویی و مطلوب اتفاق بیفتد. »(ایکنا 1بهمن96) و در ادامه تیغ خود را به صورت واضح برکشید و گفت: «مؤسسه‌ای دینی که بودجه دریافت می‌کند خودش باید مسئول و پاسخگو باشد و حوزه نمی‌تواند از طرف آن پاسخ دهد. حوزه علمیه بهتر است همان بودجه‌ای باشد که دریافت می‌کند.»(همان) البته او در بخشی از سخنانش به رپرتاژ (عمدی یا ناخواسته) شعار انحرافی پرداخت و گفت: «البته برخی از بزرگان معتقدند که حوزه علمیه نباید هیچ بودجه دولتی دریافت کند.»(پیشین) ◾️عجیب و جالب آنکه با گذشت سه سال از این سخنان، آیا مدیران بالادستی و همکاران جنابعالی نسبت به هزینه بودجه پُر و پیمان شفاف‌سازی نموده‌اند؟ آیا به سخن «برخی از بزرگان» عمل کرده و تمهیدی برای استقلال دفتر از دولت اندیشیده‌اند یا این قبیل ایده پردازی ها فقط برای مصرف رسانه ای و خدای ناکرده همدستی در اعمال فشار به بدنه مدیریتی حوزه است؟ ورای مسئله دفتر تبلیغات و پول‌های هزینه شده، آیا ایشان حاضرند نسبت به پولی که از بیت‌المال برای سفر ایشان به و (به نمایندگی «پگاه حوزه») در خرداد1388 خرج شد، شفاف‌سازی کنند و فراتر از یک سفرنامه معمولی، کارکردهای عینی آن را تشریح کنند؟ حقیقتا آن سفر چه دستاوردی برای نشریه‌ای به اسم «پگاه حوزه» داشت؟ امروز این نشریه کجاست و چه مخاطبی دارد؟ @rozaneebefarda
جوابیه نظریه پرداز عرصه ، به مداعاهای اثبات نشده جناب آقای [صفحه 2 از 2] ◽️[همین اصول و نظریاتی که در حوزه علوم انسانی اسلامی و مثلاً اقتصاد داریم وارد عرصه میدانی نشده است] برای اینکه کار نکردند. یک زمانی مرحوم این کار را شروع کرد. من بارها گفتم که در کار کرده‌اند با بنشینند و روی این مباحث کار کنند که الآن در چه چیزهایی به عنوان اصول گرفته شده است، مسلّمات را نیز از آیات و روایات که در آن‌ها اختلاف نیست و متقن است نگاه کنند و با هم بحث کنند. این را نیز زمانی دکتر نهاوندیان برای من نقل کردند که به استادشان دکتر مشکات در دانشگاه تهران گفته بودند بیایید و [درس] اقتصاد اسلامی بگذارید، [استاد مشکات] گفته بود استادش را پیدا کنید، من حرفی ندارم. به نظرم این حرف را زمان شاه سال ۱۳۵۴ گفته است. 🔻می‌روند با و صحبت می‌کنند که این‌ها قبول نمی‌کنند و وقتی با مرحوم صحبت می‌کنند، ایشان(شهید مطهری) می‌گوید من اول می‌نشینم با اساتید اقتصاد ببینیم چه چیزی فرض گرفته می‌شود و بعدش می‌آیم و درس می‌دهم. ◽️یعنی باید یک جمعیتی از اساتید خبره حوزوی که روی اقتصاد اسلامی کار کرده‌اند بنشینند با دانشگاهیان بحث کنند ببینند مسائل و مشکلات روز چه هست، چیزهایی که جزو مسلمات اسلامی است را به عنوان مسلمات وارد کنند و جاهایی نیز به قول مرحوم شهید صدر که منطقه‌الفراغ است و شما مخیرید این اصل یا آن اصل را قبول کنید- در فیزیک هم ما خیلی از مسلمات را قبول می‌کنیم که یک عده‌اش خیلی حساس‌تر و خطیرتر است مثل اصل علیت و یک عده‌اش از این دانشمند تا آن دانشمند فرق دارد- این کار را بکنند. علت [مشکلات] این است که ما روی این‌ها کار نکرده‌ایم. ▫️اکنون تکنولوژی خیلی مسائل را روی کار آورده و این‌ها مستلزم این است که بنشینند و روی این مسائل کار کنند. زمانی روی همین سلول‌های بنیادی و انسانی که می‌خواهند به صورت مصنوعی بسازند خیلی بحث بود. مدتی در اسلام آباد پاکستان بودم، یک خانم آمریکایی آمد و گزارش داد چقدر مسیحیت و کلیسا نشسته است و روی این مسائل که کدام [اصل] با دین منافات دارد و کدام ندارد کار کرده است. اقتصاد فعلی واقعاً مشکل دارد اما پس از این تحولات به‌واسطه کرونا خدا می‌داند که برخی از دانشمندان مهم غرب چقدر در آمریکا و غرب از اقتصاد حاکم انتقاد کردند. بنابراین من این را اصلاً قبول ندارم که اقتصاد اسلامی نداریم. باید [روی این موضوعات] کار شود. همان‌طور که سرآمدان آن‌ها پس از اینکه مقداری انتقاد و تضارب آرا شد، فهمیدند بدون فلسفه نمی‌شود کار کرد. شما بروید و ببینید در آکسفورد ائتلافی از فیزیکدانان و ریاضیدانان و فلاسفه روی مسائل مهم فیزیک دارند کار می‌کنند؛ این کار باید در ایران نیز انجام شود. ▪️[ما ناچاریم از فلسفه در این حوزه کمک بگیریم] صد درصد. وقتی در برکلی [آمریکا] دکترای فیزیک می‌خواندم سر کلاس فیزیک نمی‌شد از فلسفه اسم برد ولی حالا بروید ببینید چه خبر است! خیلی تغییر کرده است. آن‌ها به انتقاد معتقدند ولی ما محیط مان ساکت است، به همین دلیل در برخی از دانشکده‌های ما با بعضی از این بحث‌های فلسفی به‌صراحت مخالفت می‌کنند در حالی که دانشمندان غربی کتاب‌ها در این موضوعات نوشته‌اند. ▪️[ این کلام که ما از آنچه در غرب می‌گذرد بی خبریم به این معنا نیست که سیر تحول نظری در غرب، نسخه دقیق مشکلات نظری ماست]، باید تحلیل کنیم، برای اینکه آن‌ها هزاران چیز را دارند به ما می‌کنند. باید کامل فهمیده شود تا هر کدام که قابل قبول است و با اصولمان می‌خواند را قبول کنیم. پیغمبر فرموده‌اند «اطلبوا العلم ولو بالسین». همه کارهای آن‌ها و حرف‌هایی که می‌زنند باطل نیست؛ باید با بسنجیم و همان‌طور که در اوایل تمدن اسلامی برخی کتاب‌های غربی ترجمه شد، تعامل علمی‌مان را حفظ کنیم. به قول شهید مطهری، ائمه هیچ گاه مخالفتشان را با این ترجمه‌ها ابراز نکردند [دست به ترجمه بزنیم] و روی هر آنچه قابل قبول ماست و با اصول ما همخوانی دارد و می‌توانیم روی آن‌ها کار کنیم، تمرکز کنیم. @rozaneebefarda
آیت‌الله مصباح و ؛ دو یار دیرینه خاطره ای از همکاری صمیمانه سیاسی به روایت علامه مصباح @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آیت‌الله مصباح در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی 90-1389 با اشاره به شخصیت ممتاز شهید بهشتی، از ایشان به عنوان پیشگام پژوهش در مسائل مربوط به حکومت دینی یاد کرده، چنین فرمودند: ⭕️از همان اوایل ، مرحوم آیت اللّه بهشتی به فکر تحقیق در افتاد و جمعی از بزرگان را تحت عنوان گرد هم جمع کرد. 🔻همین مقدار آشنایی که حوزه علمیه قم و بعضی از فضلای قدیمی با مسایل حکومت اسلامی دارند، تا حدودی مرهون زحمات مرحوم آیت‌الله بهشتی است. 🔶به نظر علامه مصباح وجود ابهام ها و کمبودهای تئوریک فراوان در مسایل حکومتی از دیدگاه اسلام، به معنای این است که متن منابع دینی برای اجرای احکام اسلامی کافی نیست و چیزهای دیگری هم لازم است و برای تبیین این مسایل به کار بیشتری نیاز است. برای مشاهده متن کامل سخنان ایشان بنگرید به؛ http://mesbahyazdi.ir/node/2740 @rozaneebefarda
واکنش احساسی و عجولانه برخی مدعیان عدالتخواهی به +نقل تحریف‌آمیز یادداشت! ملکه عدالت و صداقت، شرط لازم برای عدالتخواهی است!/ با و میانه ندارد! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در پاسخ به واکنش این مدعیان عدالتخواهی: ۱) اگر واقعا عدالتخواه هستید چرا متن کامل یادداشت را در رسانه تان منتشر نکردید تا مخاطب با صدر و ذیل، و مدعا و دلیل آشنا شود و بتواند راحت قضاوت کند. ۲) در یادداشت روزنه هیچ اشاره‌ای به نام منحوس مسعود رجوی وجود ندارد؛ چه رسد که نویسنده‌اش بخواهد مدعیان عدالتخواهی را با آن جرثومه فساد و تباهی قیاس کند! این نحوه نقل که حاوی و و است، نشان می‌دهد که چرا از برخی آقایان با عنوان مدعیان دروغین عدالتخواهی یاد می‌شود! ۳) معنای چپ اسلامی در ادبیات سیاسی معاصر، روشن است؛ آنان که به قول ، به جای انقلاب اسلامی، در تکاپوی اسلام انقلابی بودند و به دلیل فقر معنا و مبنا، لاجرم به دام التقاط درافتادند و اغلب سر از ناکجا آباد درآوردند! ۴) مصداق چپ اسلامی را اگر بخواهید بشناسید، سرگذشت برخی تسخیر کنندگان لانه جاسوسی و مدعیان پیروی از خط امام را بخوانید! که روزگاری پرچمدار مبارزه با آمریکا بودند اما امروز زبان آمریکا در دهان دارند! روزگاری بزرگانی چون آیت‌الله را نماد و خود را نماد انحصاری معرفی می‌کردند اما کمتر از یک دهه بعد، به عمله آمریکا تبدیل شدند! آنان البته از ابتدای کار لزوما منحرف یا بدسگال یا ضدانقلاب نبودند، فاصله از و و دوری از و آنان را در مسیر کژراهه قرار داد و در روزگاری که برخی پیروان مکاتب انحرافی با توبه به دامن دین و انقلاب و مردم بازگشتند، اینان از مردم بریدند و به تبار انحراف پيوستند. ۵)بطور مشخص و مصداقی اگر بخواهید، برخی چریک‌های پشیمان مانند بهزاد و البته طیفی از اعضای مجمع روحانیون(خاصه برخی نمایندگان رادیکال مجلس سوم) را می‌توان مصداق چپ اسلامی دانست؛ همانان که ابتدای دهه شصت امثال و را نماد و و و افرادی می‌نامیدند و بعدا از آنطرف بام افتادند و از سربرآوردند و علیه ولایت فقیه و نظام و انتخاب مردم، شمشیر کشیدند. ۶)چپ‌های مسلمان دهه شصت، حالا در نقش شناخته می‌شوند! سقوط شان البته هیچ خوشحالی ندارد اما بسی عبرت‌آموز است. خب حق بدهید عده‌ای از همسنگران تان نگران شوند که برخی برادران پرشور انقلابی شان، به همان دلیل فقر مبنا و معنا و بعضا تقوا، نقش را بازی کنند و انقطاع نسلی چپ اسلامی را جبران نمایند! و صدالبته آنگونه که در یادداشت هم آمده بود، این هم یک خسارت بزرگ است. ۷)تهمت دیگر آنکه ادعا شده در یادداشت روزنه من و فلانی تکفیر شده‌ایم! برادر خوبم؛اولا آنجا اسم خاصی نیامده فقط تصویر چند پست اینستاگرامی بعنوان نمونه درج شده، وگرنه طیف شناسی مصداقی مدعیان دروغین عدالتخواهی، نیازمند مطالب تفصیلی تر است. از این گذشته، کجای یادداشت شماها تکفیر شده‌اید؟! دروغگویی در شأن شما نیست. مردم این روزها اهل تحقیق و تفحص اند؛ اگر مدعای شما را دروغ بیابند، برای خود شما بد می‌شود. ۸) اصلا جهت مزید اطلاع باید عرض شود که حتی آن سرکرده سازمان مخوف منافقین را هم بعد از انقلاب، امام تکفیر نکرد؛ چه رسد به شماها که برادران دردمندی هستید البته با نقدهای جدی که به کار و کردارتان هست. امام حکیم مان خطر طیف مجاهدین را گوشزد فرمود، آنان را فرزندان عزیز مهندس بازرگان و خواند و البته فرمودند منافقین از کفار بدترند! اما با اینهمه، خطر ، یعنی را از همین منافقین نیز بیشتر برشمردند! انذار و هشدار یادداشت آن است که خدای نکرده طیفی که روزگاری خود را نماد انقلابی‌گری می‌دانست و به همگان خرده می‌گرفت، نکند به سرنوشت (مجاهدین انقلاب و جامعه روحانیون) دچار شود و مع الاسف در حوادث واقعه، با چپ عریان(کمونیست‌ها) و چپ التقاطی(منافقین)، قرابت گفتمانی یابد و بشود مروج ! ۹)جانمایه یادداشت تفکیک مدعیان دروغین عدالتخواهی از عدالتخواهان پیرو خط امام بود؛ عدالتخواهی که امام و رهبری است، اهل دروغ و تهمت و دورویی نیست، اهل ناامید کردن مردم نیست، اهل قهر کردن با نیروهای انقلابی و غش کردن به دامن نیست! ۱۰)بهتر است به جای فرافکنی و مظلوم‌نمایی و اتهام‌زنی، قدری اندیشه بفرمایید.گفتگویی که خود را طرفدار آن نشان می‌دهید، اقتضای آن دارد که ان‌شاءالله طرفین بحث از اولوالالباب باشند. امید است هر دو یادداشت روزنه را جهت مراعات عدالت رسانه‌ای، در رسانه‌های خویش درج فرمایند. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙پاسخ به در مورد پیامک ! 🔹ایام انتخابات نزدیک است و طبق معمول شخصیت‌هایی که کارنامه مطلوب و برنامه علمی متقنی ندارند با شعار ولنگاری فرهنگی و مقابله با احکام شرعی (از جمله امر به معروف و نهی از منکر) تلاش می‌کنند چند رأی بیش‌تر کسب کنند. 🔸یکی از مسببین وضع موجود که امروز در کسوت کاندیداتوری ریاست‌جمهوری است نیز همین راه را پی گرفته است و بدون در نظر گرفتن مسئله اصلی مردم، یعنی و به سخنان هنجارشکنانه روی آورده است. ◀️پاسخ آیت‌الله شهید بهشتی به این قبیل سخنان غیردینی و غیرملی را می‌شنوید. بازنشر از: @bonyadtarikh @rozaneebefarda
تلاش مذبوحانه سمپات‌های سیاسی آقای برای توجیه درگیری لفظی و برخورد زننده وی با ! ▫️آقای منتظری صرفا به بهانه آنکه اجازه نیافته در مجلس خبرگان قانون اساسی مطالب مدنظر خود در موضوعی پرتنش را بگوید، شهید مظلوم بهشتی را معرفی کرده بود! ▫️حالا مریدان او با آسمان ریسمان بافی‌های نافرجام درصدد فرافکنی در مورد این برخورد نامناسب هستند! @rozaneebefarda
متن نامه محرمانه به امام در افشای ماهیت و گلایه از [صفحه ۱ از ۳] به مناسبت مرگ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم تهران جمعه ۵۹/۱۲/۲۲ استاد و رهبر بزرگوار السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند. میان بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏شود؛ یک بینش معتقد و ملتزم به و ، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، در پی اندیشه‏ها و برداشت‏های بینابین، که نه به‌کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند، و گفته‏ها و نوشته‏ها و کرده‏ها بر این موضوع بینابین گواه. بینش اول در برابر و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام سخت ‏به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‏ها یا دل‏سوزی‏های بیگانگان معتقد و ملتزم. بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‏خواهد و زبانش همین را می‏گوید و قلمش همین را می‏نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، و . بینش اول به نظام و شیوه‏ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به‌سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان‏ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام استوار دارد. بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‏های آن، جامعه را به راهی می‏کشاند که خود به خود درها را به‌روی ارزش‏های بیگانه از اسلام و بلکه ضداسلام می‏گشاید. بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می‏کند که جامعه را به‌سوی امامت متقین و گسترش این امامت ‏بر همه سطوح راه می‏برد. بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه می‏کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی‌مبالات‏ها یا کم‌مبالات‏ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آن‏ها بر سرنوشت انقلاب هموار می‏سازد. شاید برای شما شنیدن این خبر تلخ و دشوار باشد که بسیاری از کسانی که در طول سال‏های اخیر در راه حاکم شدن اسلام اصیل بر جامعه ما کوشیده و رنج‏ها برده‏اند و در طول این سال‏ها به‌مقتضای طبیعت و ماهیت نظام اداری رژیم شاهی، در همه سازمان‏های لشکری و کشوری همواره در اقلیت‏ بوده و زیر فشار اکثریت غرب‌گرا یا شرق‌گرا حاکم بر این سازمان‏ها به‌سر برده‏اند، هم اکنون در جمهوری اسلامی هم که امام در رأس آن است و تنی چند از فرزندان امام نیز بخشی از مسئولیت‏ها را به‌عهده دارند و مردم عزیز ما نیز در صحنه‏ها حضور دارند، دوباره تحت فشار همان اکثریت قرار گرفته‏اند، این اقلیت مؤمن که اگر حمایتش کنند می‏رود که اکثریت ‏شود، امروز ذلت و خذلان مؤمنان را در جمهوری اسلامی با پوست و گوشت و استخوان لمس می‏کنند که با چماق ارتجاع می‏کوبندشان و با کارشکنی‏های رنگارنگ سد راه حرکت اسلامی و اصلاحی آن‏ها می‏شوند، با استظهار به ستون پنجم دشمن که در همه این سازمان‏ها جا خوش کرده‏اند و با اطمینان به حمایت گروهی از مسئولان امروز و دیروز. اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی، فرهنگی، اخلاقیات اجتماعی و اقتصادی این مردم رنج‌دیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل درآورد... نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول (اسلام فقاهتی و خط اصیل امام) به‌لطف الهی امروز به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به‌وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شود و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد. برادران گفتند که نوارهای مربوط به سخنان رئیس جمهور در اصفهان را خدمتتان داده‌اند که دانش آموزان و کارمندان را به مقاومت در برابر اقدامات دولت که با نظرات شخصی رئیس جمهور منطبق نیست، تشویق می‌کند. نوارهای مربوط به ارتباط مستقیم برخی از کارگردانان اعتصاب اخیر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با دفتر رئیس جمهور و آقای زنجانی، دستیار رئیس جمهور نیز در اختیار مسئولان قضایی است. با کمال تأسف، نواقص موجود در این انجمن‌های اسلامی و برخی از اعضای آنها و نفوذ عناصر ناخالص در این انجمن‌ها و نهادها را وسیله‌ای برای سرکوبی کل نهادها و خارج کردن آنها از صحنه قرار داده‌اند تا همین چند قدم کوتاه نیز که در راه حاکمیت اسلام بر سازمان‌های لشکری و کشوری جلو رفته‌ایم، خنثی شود. @rozaneebefarda 👇
متن نامه محرمانه به امام در افشای ماهیت و گلایه از [صفحه ۲ از ۳] امروز در بیشتر دستگاه‌های نظامی و انتظامی و مؤسسات و سازمان‌های دیگر، جریان‌هایی می‌گذرد که عناصر متدیّن و دلسوخته را بسیار افسرده کرده و می‌کند. اینها احساس می‌کنند به‌جرم اینکه در راه حاکم شدن اسلام تلاش کرده و با مخالفان حاکمیت اسلام بر ارتش و شهربانی و ژاندارمری و نهادهای دیگر دولتی درگیری و ستیز داشته‌اند، امروز در جمهوری اسلامی با حمایت رئیس جمهور و همفکران ایشان در جبهه ملی و نهضت آزادی و با همدستی خلقی‌ها همه‌جا سرکوب می‌شوند و می‌روند که به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند وَمانَقَمُوا مِنهُم اِلّا اَن یُومِنُوا بِاللّهِ العَزیزِ الحَمیدِ. امام عزیز، به خدا سوگند تحمل این وضع برای این فرزندتان بس دشوار است که چهره افسرده‏ این‏ها را ببینم و ندای یاللمسلمین آن‏ها را بشنوم و تنها پاسخ این باشد که صبر کنید. من هم صبر می‏کنم و فی العین قذی و فی الحلق شجی. این روزها مکرّر با خود می‌اندیشم که ای‌کاش زیر بار این مسئولیت سنگین که با تأکید بر عهده‌ام نهادید نبودم، تا می‌توانستم به‌کمک آنها لااقل فریادی برآورم، زیرا فریاد از یک طلبه زیبنده است اما از یک مسئول انتظار اقدام می‌رود، نه فریاد و اگر اقدام کنم با این شائبه جگرسوز روبه‌رو می‌شوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است میان سران، از روی هواها. با استفاده از حمایت‌های مکرّر شما اینک همه نهادها کوبیده می‌شوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب و هرچند در کوبیدن اینها موفق نشده‌اند، ولی نه خطرشان را می‌توان نادیده گرفت، نه ضررشان، که همه را از خدمت گسترده‌تر به مردم محروم و ایثارگرمان بازمی‌دارند. آقای رئیس جمهور در کارنامه‌شان که پریروز به‌صورت سرمقاله در روزنامه‌شان منتشر شده و رسماً دستگاه قضایی را به ایجاد یک بلوای جدید در جامعه تهدید می‌کند که اگر دستگاه قضایی بخواهد ایشان را با کسانی که در حوادث روز چهاردهم اسفند دانشگاه تهران زخمی و مصدوم شده و در دادسرای تهران از ایشان شکایت کرده‌اند از نظر رسیدگی قضایی در دو کف مساوی بگذارد، از ریاست جمهوری کناره گیری خواهد کرد، آیا ایشان خواهان آن نوع دستگاه قضایی هستند که اگر کسی از رئیس جمهور شکایت کرد با دو طرف شکایت یکسان رفتار نکند؟ لازم است به اطلاع حضرتعالی برسانم که طبق سندی که به مقامات قضایی داده شده و مربوط به دستور کار مراسم چهاردهم اسفند است صریحاً گفته شده است که اگر درگیری پیش آید، مأموران انتظامی موظفند افرادی را که دستگیر می‌کنند به گارد ریاست جمهوری تحویل بدهند. ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آن‌قدر با محبت و گرمی با ایشان برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو رفتیم که امید داشتیم بر تفاهم‌ها افزوده شده است و هرگز باور نمی‌کردیم که آقای بنی‌صدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری از خود نشان خواهند داد. 🔹امام بزرگوار، به‌حکم وظیفه عمومی النصیحة لائمة المسلمین، عرض می‌کنم: 1- در ماههای اخیر صدای پای آمریکای توطئه‌گر و هم‌دستان و هم‌داستانان او گسترده‌تر از پیش شنیده می‌شود. 2- دنباله زنجیروار توطئه‌های غرب و شرق که متأسفانه خود را پشت سر رئیس جمهور پنهان کرده‌اند بیش از پیش نمایان است. 3- پناه دادن رئیس جمهور به مخالفان حاکمیت اسلام، عرصه کار را بر همه کسانی که شب و روز در این راه تلاش کرده و می‌کنند، روز به روز تنگتر می‌کند. 4- در تلاش‌های اخیر رئیس جمهور و هم‌فکران او این نکته به‌خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت می‌کوشند. اینها در مورد شخص جنابعالی این رهبری را طوعاً یا کرهاً پذیرفته‌اند، ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاشند. در سخنان اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار، درود بر منتظری امید امت و امام، این مطلب به‌خوبی مشهود است. @rozaneebefarda ادامه 👇
متن نامه محرمانه به امام در افشای ماهیت و گلایه از [صفحه ۳ از ۳] 5- ما از همان آغاز در پی آن بودیم که میدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد که امثال آقای بازرگان و آقای بنی‌صدر و آقای یزدی در سطوح بالا فعالیت داشته باشند. در آبان سال گذشته، پس از استعفای دولت موقت پیام دادید که قم بیاییم تا مسئله فوری اداره کشور در خدمتتان بررسی شود، صحبت از ترکیب جدید شورای انقلاب بود، نظر حضرتعالی این بود که آقای مهندس بازرگان دیگر در شورای انقلاب نباشد. بر اساس همین اعتقاد به شرکت خلاق هرچه بیشتر نیروها و نفی هرنوع تنگ‌نظری و انحصارطلبی پیشنهاد کردیم که ایشان همچنان در شورای انقلاب بمانند و سرانجام حضرتعالی هم موافقت کردید و در همین مرحله بود که مسئولیت دو وزارتخانه مهم، وزارت دارایی و وزارت امور خارجه به آقای بنی‌صدر داده شد. اینها و نظایر اینها دلیل روشنی است بر این که شرکت فعال این آقایان در اداره امور کشور مطلوب ما بوده است و با آنها هیچ مسئله شخصی نداریم. 6- بنابراین اختلاف این آقایان با ما بیش از هرچیز به مسائلی مربوط می‌شود که برای حضرتعالی و ما و همه نیروهای اصیل اسلامی یکسان مطرح است. این اختلاف به‌خصوص در مورد رعایت یا عدم رعایت کامل معیارهای اسلامی در گزینش افراد برای کارها و در برخورد قاطع با جریان‌های انحرافی است. خود شما به‌یاد دارید که اینها در مورد آقای امیر انتظام و آقای فرید و تأکید جنابعالی بر کنار گذاردن آنها چگونه عمل کردند. 7- برای حضرتعالی در مقام رهبری روشن است که اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی و فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی این مردم رنج‌دیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود، و نه می‌توان برای آینده طرحهای اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل آورد. 8- برای اینکه نقطه نظرهای تفصیلی بینش اول در همه زمینه‌های معنوی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی و سیاسی با صراحت کامل روشن شود ما این نقطه نظرها را تنظیم و منتشر کردیم، تا برای امت و امام اصول برنامه پیشنهادی صاحبان بینش اول برای اداره امور جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی روشن باشد. 9- نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول به‌لطف الهی به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به‌وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شوند و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد. 10- با همه این احوال چندی است که این اندیشه در این فرزندتان و برخی برادران دیگر، قوت گرفت که اگر اداره جمهوری اسلامی به‌وسیله صاحبان بینش دوم را در این مقطع اصلح می‌دانید، ما به همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم. این بود خلاصه‌ای از آنچه لازم دانستم با آن پدر بزرگوار و رهبر عزیز در میان بگذارم تا مثل همیشه با تصمیم پیامبرگونه‌تان راه را برای ما و همه مردم مشخص کنید و دعایم این است که خدایا امام عزیزمان را در این تصمیم گیری‌های دشوار یار و رهنما باش. با بهترین درود در پایان فرزندتان محمد حسینی بهشتی 🔶حاشیه روزنه بند پنجم از این نامه بسیار حائز اهمیت و عبرت‌آموز است؛ برخی روحانيان عضو شورای انقلاب، با ذهنیت وسعت مشرب سیاسی، به نظر امام مبنی بر عدم حضور اعضای سابق دولت موقت در شورای انقلاب، بی‌توجهی می‌کنند و عملا رخنه نفوذ عده‌ای از عناصر غرب‌زده به سطوح عالی مدیریتی و تصمیم‌گیری کشور فراهم می‌شود! جالب آنکه دقیقا در همین دوران بنی‌صدر دو وزارت خانه مهم را متکفل می‌شود و با آنکه پیش از این سابقه اجرایی خاصی نداشت، در قامت یک رجل سیاسی طراز اول عرض اندام می‌کند و زمینه برای ریاست‌جمهوری اش فراهم می‌گردد! جالب‌تر آنکه او بعد از ریاست‌جمهوری با هوچی‌گری و فضاسازی و متهم کردن اعضای شورای انقلاب به دخالت در امور ریاست‌جمهوری و ممانعت از کار، بعد از مدت کوتاهی همزمان با ریاست‌جمهوری، ریاست‌ شورای انقلاب را نیز برعهده می‌گیرد و این امر زمینه ناکارآمدی و نهایتا انحلال شورای انقلاب را فراهم می‌کند! عجیب آنکه بازرگان بعد از عضویت مجدد در شورای انقلاب، دبیری شورا را برعهده می‌گیرد و بدین‌وسیله تمام امور شورا از دست روحانیت انقلابی خارج می‌شود و به دست عوامل غربگرا می‌افتد! بی‌توجهی به فرامین و بلکه منویات ولی فقیه، با هر بهانه و توجیهی که باشد، خسارت به بار می‌آورد! در ماجرای انتخاب بازرگان و انتخاب منتظری نیز دقیقا چنین اتفاق تلخی را شاهد بودیم و نتیجه آن مشخص شد! امید است همه کارگزاران نظام اسلامی و سران جریان‌های سیاسی، از این تجارب تاریخی عبرت گیرند! 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
صفحه نخست نامه محرمانه به در افشای ماهیت و انتقاد به عملکرد بنی‌صدر انتظار می‌رود متولیان نشر آثار امام یا نشر آثار شهید بهشتی، متن کامل و دستخط شهید بهشتی را منتشر سازند! @rozaneebefarda
بهشتی پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله بهشتی و یاران 🎥شهید بهشتی و مساله آزادی در اسلام علت تأسیس حزب جمهوری اسلامی چه بود؟ هدف تشکیل حزب جمهوری اسلامی 📹 کوتاه‌نما | بهشتی، استوار بر اصول 🎥استکبارستیزی و توجه به محرومان به روایت شهید بهشتی شهدای هفتم تیر بیانیه اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی/١ بیانیه اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی/٢ صوت | شهید بهشتی: شهادت برای ما معشوق است صوت | 72 نفر از شایستگان روزگار 🎥شهید بهشتی: فقیهی که روحیه انقلابی ندارد جامع‌الشرایط نیست پیام امام خمینی در پی شهادت شهید بهشتی و یارانش/١ پیام امام خمینی در پی شهادت شهید بهشتی و یارانش/٢ صوت | گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری در مصاحبه مطبوعاتی درباره حادثه هفتم تیر 📷اطلاع‌نگاشت: روند تأسیس حزب جمهوری اسلامی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
چند نکته‌ درباره مناظره آقایان درخشان و غنی‌نژاد در برنامه جهان‌آرا بزرگترین ظلم و اجحاف آن بود که ادعا کرد متأثر از چپ‌ها بوده و بخش‌های اقتصادی قانون اساسی با نگاه چپ نوشته شده است! انگاره‌ای غلط که ناشی از بی‌سوادی محض بود! غنی‌نژاد نمی‌دانست یا پنهان‌کاری کرد که پیش‌نویس (قبل از مطرح شدن در مجلس خبرگان قانون اساسی) حداقل ۵ بار مورد بازبینی قرار گرفته و ۲ بار برای اخذ نظرات مردم و نخبگان، یافته است! و نخبگان ایرانی بیش از ۲۰۰۰ حاشیه بر آن نوشته‌اند که در میان حاشیه‌نویسان برخی مراجع عظام تقلید نیز بوده‌اند. گرچه برای شروع بد نبود اما ادبیات ضعیف و شخصی کردن بحث‌ها و جنگ روانی غنی‌نژاد موجب شد عمق مباحث مغفول بماند و جریان لیبرال در رسانه ملی گردن‌فرازانه از رونمایی کند. ماجرایی که سال‌هاست قوچانی در مهرنامه و سیاست‌نامه و آگاهی نو دنبالش بود! به نظر می‌رسد باید بیش از اینها به بخش پنهان این کوه یخ پرداخت و از این رو پیشنهاد می‌شود در برنامه‌های مختلف و پر تعداد، البته هوشمندانه و حکیمانه، نسبت به این غده سرطانی روشنگری شود. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| احترام ویژه به آیت‌الله بعد از اختلافات مربوط به حجت‌الاسلام و المسلمین علی مصباح: ▫️هيچ موقع از حاج آقا چيز منفی راجع به شهيد بهشتی نشنيدم. يک نمونه‌اش هم اين است بعد اينکه اين اتفاق [اختلافات در خصوص برخورد با آقای شریعتی و خروج آیت‌الله مصباح از مدرسه حقانی] افتاد، تابستان بعدش در خوانسار يک برنامه‌ای بود. مدرسه تازه‌سازی را مرحوم آقای ابن‌الرضا در خوانسار می‌ساختند يک بخشی از آن ساخته شده بود و يک بخشی هم داشت ساخته می‌شد، ايشان [از آيت‌الله مصباح] دعوت کرده بودند که يک برنامه بگذاريد اينجا براي طلبه‌ها و هوا هم خوب است و يک برنامه‌ای بود، يک عده از طلبه‌ها بودند، آيت‌الله مصباح بود. آقاي يوسفی غروی و مرحوم آقای تسخيری و اين‌ها، يک عده از اساتيدی بودند که درس می‌دادند؛ آقای تسخيری اقتصادنا درس می‌دادند... و آيت‌الله مصباح هم درس خودشناسی و... ▪️اين برنامه آنجا بود و يک نيمه‌شعبانی بود که شهيد بهشتي آمدند آنجا در آن مدرسه. اين نشان می‌داد که هم شهيد بهشتی آن احترام و علاقه را حفظ کردند [هم حاج آقا] تا آنجا که شهيد بهشتی تشريف آوردند، حاج آقا به من گفتند که دست آقا را ببوس! و آن جلسه هم خيلی جلسه انسی بود... ▫️من هیچ‌وقت پشت سر بهشتی حرف تضعیف‌کننده از ایشان نشنیدم البته هميشه می‌فرمودند که اختلاف نظر وجود دارد و ايشان نظرشان اين است و من نظرم اين و هر کسی بايد به نظر خودش عمل بکند. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پیامدهای سیاسی_اجتماعی تشییع میلیونی شهدای خدمت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در روزهای اخیر تشییع میلیونی پیکر مطهر شهدای خدمت آیت‌الله رئیسی و آیت‌الله آل‌هاشم و سایر همراهان، موجب حیرت جهانیان شد. این اتفاق مهم از جهات مختلفی قابل تحلیل است و تا سالها باید در مورد تبعات سیاسی و اجتماعی آن حرف زد. اما اینجا به برخی تبعات داخلی این ماجرا می‌پردازیم؛ ۱. در دورانی که برخی بدخواهان خارج‌نشین به دنبال القای تصویری مغلوط از جایگاه روحانیت در ایران بودند، تشییع میلیونی پیکر مطهر دو روحانی انقلابی و مردمی، تمام کج‌روایت‌ها و القائات غلط رسانه‌ای دشمن را بر باد داد! دنیا فهمید که نه فقط مردم ایران که جمعیت زیادی از آزادی‌خواهان جهان در غرب و شرق عالم، عاشق هستند. بلی! درست است؛ معدود (بلندآوازه و میان‌تهی) را فارغ از این ماجرا باید تحلیل کرد، چرا که اساسا در این حلقه نیستند! آنان نه با مردم کاری دارند و نه مردم با آنها صنمی دارند! طبیعی است که منزوی و منفعل باشند؛ این پرگوهای بی‌عمل که همواره سربار بوده‌اند! ۲. اتفاق اخیر تجلی روشنی بود از . این عزیزان بودند که در سربازی مخلصانه برای رهبر و خدمت صادقانه برای ملت، ذوب شده بودند و این عشق شورانگیز، محصول آن تربیت و آن سربازی و آن خدمت بود. ۳. رئیسی و آل‌هاشم ثابت کردند که در زمانه پرهیاهوی رسانه‌زده ما _که زردها و سلیبریتی‌ها به توهم‌شان بر ذهنها حاکمیت دارند_ می‌توان بی‌صدا خدمت کرد و خریدنی شد و ! ۴. واقعه اخیر فرصتی شد که ایمان بیاوریم ! کسی را که لیاقتش را به او ثابت کرده باشد بالا می‌آورد؛ هر چند هزارها دست توطئه‌گر و زبان طعنه‌گو به تخریب و تصغیر و تحریف اقدام کرده باشند. ۵. ماجرای اخیر نشان داد، منطق و استمرار آن در ایران اسلامی، رمز و راز خود را دارد؛ اینجا سیاستمداران تا هنگامی محبوب مردم‌اند که به آرمان‌ها و ارزش‌ها وفادار بمانند و بر عهد خود با ولایت و ملت باقی باشند. اینچنین نیست که افرادی گمان کنند آن هورا و تحسین و تشویق‌های مردم برای شخص خودشان است! اینچنین گمانه‌های باطل در امثال و و (با التفات به تفاوت ذاتی مشرب فکری و سیاسی شان) در وجود داشته، گاهی در دیگران نیز مشاهده شده است؛ فکر می‌کرد با مخالفت با آرمان فلسطین و پشت پا زدن به برخی آرمان‌های دیگر و خصوصا همصدایی با دشمنان در همچنان محبوب می‌ماند! گمان می‌کرد آن تمجیدهای امام رهبری و آن جایگاه مردمی، حتی با زاویه‌گرفتن‌های مکرر باز هم باقی می‌ماند! گمان می‌کرد، آن اقبال سال ۷۶ و مقبولیت پرشور بعدی به خودش مربوط بوده و اگر هر طرف بچرخد، طرفدارانش همچنان با او همراه خواهند بود! هم فکر می‌کرد اسطوره و پدیده ماندگاری در سیاست ایران است و حتی اگر به ولایت طعنه بزند و با حزب‌اللهی‌ها و جامعه وفاداران دین و ملت مرزبندی کند، محبوب القلوب می‌ماند! زهی خیال خام! مع الاسف هیچکدام از اینها نتوانستند راز آن همه اقبال مردمی را دقیق بفهمند و مهمتر آنکه نتوانستند از این صیانت کنند و آن را در جهت خدمت مستمر به ملت و نظام به کار بگیرند. یادتان هست؟ ، ، و و.... حالا دیگر هیچ کدام از این القاب و عناوین، آن حس و حالی که سالیان دور ایجاد می‌کرد را ایجاد نمی‌کند! ملت وفادار اما همچنان و و را یادشان مانده و می‌ماند! راز این آن است که این عزیزان بر با ولایت و ملت باقی مانده‌اند... ۴خرداد ۱۴۰۳ @rozaneebefarda
شایعه‌سازی علیه استوانه‌های انقلاب اسلامی شیوه قدیمی دشمنان اسلام ▫️در اوایل انقلاب مخالفان و دشمنان شهید بهشتی نیز از این حربه علیه ایشان استفاده می کردند و چون می دانستند شایعات مالی و مربوط به فساد در بین مردم تاثیرگذار است به دامن زدن به آن‌ها می‌پرداختند. این شایعات بیشتر از سوی گروه‌های چپ مثل منافقین منتشر می‌شد که شبیه عدالت‌فروش‌های امروزی پرچم عدالت و مساوات را به نیزه کرده بودند و در تهمت‌زدن شایعه‌سازی علیه چهره‌های برجسته انقلاب از همدیگر سبقت می‌گرفتند. 🔻 در یکی از سخنان خود درباره شایعات مربوط به خود و دیگر یاران امام می‌فرمایند: «هر روز شایع می‌کنند که بهشتی در خانه عَلَم نشسته است، در صورتی که این خانه، سالهای سال است مال منن بوده است. چندی قبل راننده اتوبوسی که همسایه ما است در اتوبوس مشاهده می‌کند که عده‌ای مخالف و موافق دارند بر سر خانه من بحث می‌کنند که انقلاب شده تا قلانی برود در خانه عَلَم بنشیند. ... همچنین شایع کردند که سران انقلاب: بهشتی، رفسنجانی، خامنه‌ای، میلیون‌ها هزار دلار و فرانک و جواهرات به خارج فرستادند تا انقلاب که شکست خورد فرار کنند و بروند. ... مدتی پیش یکی از برادران مومن به انقلاب از بریتانیا پیش من آمد و گفت: توطئه بزرگی برای بدنام کردن تو در مرحله اجرا است و ادامه داد: آقایان ... در اروپا دست به یک سری کارهای زده‌اند، از جمله این که یک انبار از نوارها و عکس‌های جعلی و نوشته‌های جعلی درست کرده‌اند و می‌خواهند در یک زمان مشخص از درون و برون مرز علیه تو پخش کنند. من در جواب وی گفتم: از اول انقلاب تا به حال برخورد ما با این مسائل مشخص بوده است و راه خود را ادامه داده‌ایم و می‌دهیم، چون راه ما حق است و حق بنا به حکم خدا پیروز است.» ▫️خاطرات ماندگار، صص273-271. @rozaneebefarda