eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
250 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تفسیر سلیقه‌ای از سکولاریسم حوزوی! درنگی در تفسیر بحث‌برانگیز آقای محسن الویری از پدیده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 3] جناب آقای حجت‌الاسلام محسن الویری در برنامه «فصل؛ فصل روح‌الله» به تاریخ 15خرداد1402 با استفاده از فرصت مکفی و مغتنم صدا و سیما، یکی از مهم‌تریم تریبون‌های رسمی جمهوری اسلامی، ادعاهایی را در تفسیر مطرح کرد که از جهات متعدد قابل تأمل است اما در این میان، ۲ موضوع بسیار تعجب‌آور بود: 1. جهت‌دهی و تحریف کلام امام در منشور روحانیت 2. تطهیر خرده‌جریان موسوم به سکولاریسم حوزوی در ادامه به طرح نکاتی پیرامون سخنان آقای الویری می‌پردازیم. 1. تحریف کلام امام در منشور روحانیت امام خمینی در به افشاگری در مورد جریان «متحجر» پرداخته‌اند. برخی شاخصه‌های جریان متحجر از نگاه امام عبارت است از: «فعالیت علیه »، «فعالیت علیه »، «تیشه زدن به ریشه و انقلاب اسلامی»، «ترویج »، «طرفداری از شعار »، «افترا زدن به »، «طرفداری از شعار »، «برخورد تحریمی با همه چیز»، «فشار آوردن به قشر انقلابی» و... آقای محسن الویری علی‌رغم آن‌که در ابتدا به برخی از این عناوین اشاره می‌کند اما در ادامه با کنار گذاشتن بخش عمده‌ای از این شاخصه‌ها، یک شاخصه ناقص را به‌صورت سلیقه‌ای و مبهم گزیش کرد و نگاه امام نسبت به قشر متحجر و امتداد این قشر در جامعه امروز را بر اساس آن تفسیر کرد و گفت: «یکی از بحث‌های حضرت امام این است که [متحجرین حوزوی این‌گونه بودند که] اگر کسی مطابق خودشان فکر نمی‌کرد نمی‌گذاشتند سخن بگوید مانع حرف زدن می‌شدند هر کاری را حرام می‌شمردند اگر این را به‌عنوان یک آفت در درون حوزه‌های علمیه از نظر حضرت امام ببینیم اگر این آفت استمرار داشته باشد و کسانی بر این باور باشند که تنها آنگونه که ما می‌اندیشیم باید بیندیشند و تنها آن‌گونه که ما سخن می‌گوییم باید سخن بگویند و هیچ سخنی گفته نشود این به اعتقاد بنده استمرار آن تحجرگرایی است.» مطابق کلام آقای محسن الویری قشر متحجر گروهی بودند که تفکری داشتند ولی سعه صدر و تحمل لازم را برای شنیدن صدای مخالف نداشتند و لابد امام هم شخصی بود که اعتقاد داشت همه مخالفین باید صحبت خودشان را بزنند و کسی نباید مانع شود. شکی نیست که این نوع تعریف، سطحی و تحلیل‌زده است. مسئله امام با قشر متحجر این نبود که «ما باید به مخالف اجازه صحبت بدهیم ومتحجرین اجازه صحبت به مخالفین نمی‌دهند.» معیار امام برای تقسیم جریانات حوزوی «اجازه حرف زدن» یا «اجازه ندادن برای حرف» نبود بلکه ملاک محکم امام برای دسته‌بندی حوزویان به «روحانی اصیل/روحانی وابسته» یا «روحانی انقلابی/روحانی متحجر» پایبندی تامّ و تمام به اسلام ناب محمدی یا «مخالفت/موافقت با مبانی انقلاب اسلامی» بود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پیامدهای سیاسی_اجتماعی تشییع میلیونی شهدای خدمت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در روزهای اخیر تشییع میلیونی پیکر مطهر شهدای خدمت آیت‌الله رئیسی و آیت‌الله آل‌هاشم و سایر همراهان، موجب حیرت جهانیان شد. این اتفاق مهم از جهات مختلفی قابل تحلیل است و تا سالها باید در مورد تبعات سیاسی و اجتماعی آن حرف زد. اما اینجا به برخی تبعات داخلی این ماجرا می‌پردازیم؛ ۱. در دورانی که برخی بدخواهان خارج‌نشین به دنبال القای تصویری مغلوط از جایگاه روحانیت در ایران بودند، تشییع میلیونی پیکر مطهر دو روحانی انقلابی و مردمی، تمام کج‌روایت‌ها و القائات غلط رسانه‌ای دشمن را بر باد داد! دنیا فهمید که نه فقط مردم ایران که جمعیت زیادی از آزادی‌خواهان جهان در غرب و شرق عالم، عاشق هستند. بلی! درست است؛ معدود (بلندآوازه و میان‌تهی) را فارغ از این ماجرا باید تحلیل کرد، چرا که اساسا در این حلقه نیستند! آنان نه با مردم کاری دارند و نه مردم با آنها صنمی دارند! طبیعی است که منزوی و منفعل باشند؛ این پرگوهای بی‌عمل که همواره سربار بوده‌اند! ۲. اتفاق اخیر تجلی روشنی بود از . این عزیزان بودند که در سربازی مخلصانه برای رهبر و خدمت صادقانه برای ملت، ذوب شده بودند و این عشق شورانگیز، محصول آن تربیت و آن سربازی و آن خدمت بود. ۳. رئیسی و آل‌هاشم ثابت کردند که در زمانه پرهیاهوی رسانه‌زده ما _که زردها و سلیبریتی‌ها به توهم‌شان بر ذهنها حاکمیت دارند_ می‌توان بی‌صدا خدمت کرد و خریدنی شد و ! ۴. واقعه اخیر فرصتی شد که ایمان بیاوریم ! کسی را که لیاقتش را به او ثابت کرده باشد بالا می‌آورد؛ هر چند هزارها دست توطئه‌گر و زبان طعنه‌گو به تخریب و تصغیر و تحریف اقدام کرده باشند. ۵. ماجرای اخیر نشان داد، منطق و استمرار آن در ایران اسلامی، رمز و راز خود را دارد؛ اینجا سیاستمداران تا هنگامی محبوب مردم‌اند که به آرمان‌ها و ارزش‌ها وفادار بمانند و بر عهد خود با ولایت و ملت باقی باشند. اینچنین نیست که افرادی گمان کنند آن هورا و تحسین و تشویق‌های مردم برای شخص خودشان است! اینچنین گمانه‌های باطل در امثال و و (با التفات به تفاوت ذاتی مشرب فکری و سیاسی شان) در وجود داشته، گاهی در دیگران نیز مشاهده شده است؛ فکر می‌کرد با مخالفت با آرمان فلسطین و پشت پا زدن به برخی آرمان‌های دیگر و خصوصا همصدایی با دشمنان در همچنان محبوب می‌ماند! گمان می‌کرد آن تمجیدهای امام رهبری و آن جایگاه مردمی، حتی با زاویه‌گرفتن‌های مکرر باز هم باقی می‌ماند! گمان می‌کرد، آن اقبال سال ۷۶ و مقبولیت پرشور بعدی به خودش مربوط بوده و اگر هر طرف بچرخد، طرفدارانش همچنان با او همراه خواهند بود! هم فکر می‌کرد اسطوره و پدیده ماندگاری در سیاست ایران است و حتی اگر به ولایت طعنه بزند و با حزب‌اللهی‌ها و جامعه وفاداران دین و ملت مرزبندی کند، محبوب القلوب می‌ماند! زهی خیال خام! مع الاسف هیچکدام از اینها نتوانستند راز آن همه اقبال مردمی را دقیق بفهمند و مهمتر آنکه نتوانستند از این صیانت کنند و آن را در جهت خدمت مستمر به ملت و نظام به کار بگیرند. یادتان هست؟ ، ، و و.... حالا دیگر هیچ کدام از این القاب و عناوین، آن حس و حالی که سالیان دور ایجاد می‌کرد را ایجاد نمی‌کند! ملت وفادار اما همچنان و و را یادشان مانده و می‌ماند! راز این آن است که این عزیزان بر با ولایت و ملت باقی مانده‌اند... ۴خرداد ۱۴۰۳ @rozaneebefarda