کتابدار اعتدالگرا یا تاریخنگار پشیمان؟
تحشیهای بر گفت و گوی روزینامه اعتماد با #رسول_جعفریان
[صفحه ۱از۵]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
9تیر1399 #روزینامه_اعتماد مصاحبهای را ترتیب داد با جناب آقای #رسول_جعفریان با محوریت « ۴ دهه تاریخ نگاری و کتابداری». عنوان مصاحبه را هم اینگونه انتخاب کرده بودند:
«اندیشه دیروز پاسخگوی ایران فردا نیست»
هرچند این جمله کلیشهای که از زبان آقای رسول جعفریان انتخاب شده؛ خود مربوط به «اندیشه دیروز» است و #ملکمخانها و #تقیزادهها و #سپهسالارها و... با همین جمله و امثال آن یکی دو قرن است که ادعا میکنند دین و مذهب اندیشه دیروز است و نشانی غلط به ملت ترقیخواه دادند و چه جوانها را با همین تکجمله به بیراهه غرب نکشاندند.
البته این جمله، کاملا صحیح است و باید گفت اندیشه تقیزادههای مکلای دیروز و #تقیزادههای_حوزوی امروز پاسخگوی نیازهای روز نیست و تنها نسخه صحیح پیشرفت و ترقی عمل به #اسلام_ناب_محمدی است.
از عنوان مصاحبه بگذریم و به متن برسیم. با نگاهی کلان جناب آقای رسول جعفریان سه محور را به صورت کاملا حرفهای در کلام خود جاساز کرده بود:
الف) #حذف_امام از معادلات تاریخ معاصر ایران؛ به ویژه حوزه علمیه قم
ب) #تخریب_نظریه_امام در خصوص علم دینی و اصول تحولخواهی؛ با هوچیگری و تحریف
پ) #تطهیر_پهلوی
اساسیترین مشکل جناب آقای جعفریان (که #روزنه از پنج سال پیش باز بیان های مختلف نسبت بدان هشدار داده بود) تفسیر تاریخ انقلاب اسلامی بر پایه #مدرنیته و هضم همه جریانها با این زاویه نگاه است. با عینک آلوده آقای جعفریان همه جریانها یا سنتی هستند و ضدنوآوری و میخواهند همه چیز را با فقه جواهری و فلسفه صدرایی حل کنند یا متمایل به مدرنیته هستند یا مدرناند. و مخاطب؛ خود بهتر میداند که داعیهدار پایبندی به #فقه_جواهری و پرچمدار فلسفه صدرایی در حوزه علمیه قم چه کسی بوده است.
در هر صورت، جناب آقای جعفریان در این مصاحبه با این ایده کلان وارد شد و حرفهایش را زد. او در ضمن مصاحبهاش، به تبع برخی همقطارهای دیگر تلاش کرد بستر مبارزات انقلابی را از رویارویی اسلام ناب محمدی با طاغوت، به درگیری اسلامگرا-چپگرا تغییر دهد و به نوعی مبارزه علیه طاغوت و استکبار جهانی را به جنگ قدرت #جریانها_و_سازمانها کاهش دهد. جعفریان میگوید:
«در آن زمان(ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی)، موضوع مهم #مارکسیسم بود. به شکلی که وقتی انقلاب پیروز شد، چپ از منظر روشنفکری، خیلی قدرت گرفت، درست مانند سال های پس از شهریور ۱۳۲۰. به نظرم شرایط ابتدای انقلاب با آن موقع بسیار شباهت دارد... به هر حال فضای فکری ایران پس از شهریور بیست با اوضاع پس از انقلاب اسلامی ۵۷ تقریبا یکسان بود، هر سه جناح مذهبی، ملی و چپ دنبال یارگیری بودند...
آزموده: اما یک تفاوتی وجود دارد، آن زمان هژمونی به نفع چپ شکل گرفت و در انقلاب ۵۷ هژمونی به نفع مذهبی ها بود.
بله، وضعیت این گونه است. در انقلاب ۵۷ مذهبی ها آمادگی بیشتری برای به دست گرفتن #قدرت داشتند، اگرچه به نظرم چپ ها همچنان قوی بودند.»
🔻صفحه دوم یادداشت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4569
🔻صفحه سوم یادداشت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4571
🔻صفحه چهارم یادداشت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4572
🔻صفحه پنجم یادداشت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4580
@rozaneebefarda
ادامه👇
تفسیر سلیقهای از سکولاریسم حوزوی!
درنگی در تفسیر بحثبرانگیز آقای محسن الویری از پدیده #سکولاریسم_حوزوی
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه 1 از 3]
جناب آقای حجتالاسلام محسن الویری در برنامه «فصل؛ فصل روحالله» به تاریخ 15خرداد1402 #شبکه_چهار با استفاده از فرصت مکفی و مغتنم صدا و سیما، یکی از مهمتریم تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی، ادعاهایی را در تفسیر #سکولاریسم_حوزوی مطرح کرد که از جهات متعدد قابل تأمل است اما در این میان، ۲ موضوع بسیار تعجبآور بود:
1. جهتدهی و تحریف کلام امام در منشور روحانیت
2. تطهیر خردهجریان موسوم به سکولاریسم حوزوی
در ادامه به طرح نکاتی پیرامون سخنان آقای الویری میپردازیم.
1. تحریف کلام امام در منشور روحانیت
امام خمینی در #منشور_روحانیت به افشاگری در مورد جریان «متحجر» پرداختهاند. برخی شاخصههای جریان متحجر از نگاه امام عبارت است از: «فعالیت علیه #اسلام_ناب_محمدی»، «فعالیت علیه #انقلاب_اسلامی»، «تیشه زدن به ریشه #دین و انقلاب اسلامی»، «ترویج #اسلام_آمریکایی»، «طرفداری از شعار #جدایی_دین_از_سیاست»، «افترا زدن به #روحانیت_اصیل»، «طرفداری از شعار #شاه_شیعه»، «برخورد تحریمی با همه چیز»، «فشار آوردن به قشر انقلابی» و...
آقای محسن الویری علیرغم آنکه در ابتدا به برخی از این عناوین اشاره میکند اما در ادامه با کنار گذاشتن بخش عمدهای از این شاخصهها، یک شاخصه ناقص را بهصورت سلیقهای و مبهم گزیش کرد و نگاه امام نسبت به قشر متحجر و امتداد این قشر در جامعه امروز را بر اساس آن تفسیر کرد و گفت:
«یکی از بحثهای حضرت امام این است که [متحجرین حوزوی اینگونه بودند که] اگر کسی مطابق خودشان فکر نمیکرد نمیگذاشتند سخن بگوید مانع حرف زدن میشدند هر کاری را حرام میشمردند اگر این را بهعنوان یک آفت در درون حوزههای علمیه از نظر حضرت امام ببینیم اگر این آفت استمرار داشته باشد و کسانی بر این باور باشند که تنها آنگونه که ما میاندیشیم باید بیندیشند و تنها آنگونه که ما سخن میگوییم باید سخن بگویند و هیچ سخنی گفته نشود این به اعتقاد بنده استمرار آن تحجرگرایی است.»
مطابق کلام آقای محسن الویری قشر متحجر گروهی بودند که تفکری داشتند ولی سعه صدر و تحمل لازم را برای شنیدن صدای مخالف نداشتند و لابد امام هم شخصی بود که اعتقاد داشت همه مخالفین باید صحبت خودشان را بزنند و کسی نباید مانع شود. شکی نیست که این نوع تعریف، سطحی و تحلیلزده است. مسئله امام با قشر متحجر این نبود که «ما باید به مخالف اجازه صحبت بدهیم ومتحجرین اجازه صحبت به مخالفین نمیدهند.» معیار امام برای تقسیم جریانات حوزوی «اجازه حرف زدن» یا «اجازه ندادن برای حرف» نبود بلکه ملاک محکم امام برای دستهبندی حوزویان به «روحانی اصیل/روحانی وابسته» یا «روحانی انقلابی/روحانی متحجر» پایبندی تامّ و تمام به اسلام ناب محمدی یا «مخالفت/موافقت با مبانی انقلاب اسلامی» بود.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053