eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
سرگذشتنامه لوتربازی در سرزمین اسلامی بخش نخست: از سوسیالیستهای خداپرست تا سازمان منافقین و فرقه فرقان [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸آن روز که جلال آل احمد قلم به کاغذ برد و از انحرافات و خیانت های شبه روشنفکران ایرانی نوشت، کمتر کسی فکرش را می کرد در روزگاری نه چندان دور که او در این دنیا نیست، سازمان ها و گروهک هایی مسلح و مدعی مثل قارچ سر برآورند و با هفت تیرهای آماده و دست های خونین بخواهند، مسیر اصلاح طلبی سیاسی را از راه اصلاح طلبی دینی پی بگیرند! اما هرچه باشد جلال این طایفه را خوب می شناخت؛ با آنها همپیاله بود، همنشین و در مقطعی همراه بود! این خط سومی های پیچیده و پرمدعا را او زودتر شناخته بود. 🔸روزی که تشکیلات زیرزمینی را راه اندازی کرد، کمتر کسی فکرش را میکرد که ایده او بعدا سرمنشا شکل گیری چند جریان سیاسی و فکری مؤثر در ایران گردد. جنبش کوچک نخشب بعدا دو شعبه شد؛ عده ای فعالیت شان را علنی کردند اما دسته ای دیگر مثل ، همچنان با هویت واقعی و مخفی نهضت، در سایر تشکل ها از جمله انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت کردند(ر.ک: شصت سال صبوری و شکوری) نخشب مصدقی بود، ملی گرا بود اما بعد از اهتمام ویژه ای برای تلفیق آموزه های شیعی با سوسیالیسم اروپایی به خرج داد و با شعار دفاع از «جنبش‌های چپ منهای مارکسیسم» توانست در قشر متدین نفوذ یابد و نسلی به ظاهر متشرع ولی عمیقا چپگرا را تربیت نماید. در میان حامیان، همراهان و شاگردان نخشب از ابراهیم یزدی و گرفته تا برخی روحانیان مانند و یکی از سران وجود دارند! 🔸روزی که علی شریعتی در حسینیه ارشاد از اسلامِ سیاسی سخن می گفت و در سنگر دفاع از ابعاد اجتماعی اسلام، همزمان بر حوزه و روحانیت سیاست ستیز از یک سو و روشنفکران چپ (خاصه کمونیست ها) از دیگرسو می شورید، کمتر کسی فکرش را می کرد که او در نامه به پدرش مرحوم محمدتقی شریعتی از ایده سخن به میان آورده باشد و یادداشت های نقد کمونیسمش را به نشانه حسن نیست به سفارش دربار نوشته باشد و دنبال باشد. مطهری اما شاید زودتر از منتقدان سطحی شریعتی، به عمق فاجعه پی برد و از آن زمان، حمایت اولیه اش را از این جوان جذاب مزینانی (که حالا دیگر بعنوان سخنرانی سرشناس و پرشور معروف شده بود) سلب کرد و در جرگه مخالفان جدی او درآمد و گلایه ها و هشدارهایش از تز و آموزه های شریعتی را در نامه ای مفصل با در میان گذاشت. 🔸روزی که بازرگان و سحابی با همراهی و حمایت مصدق و برادران زنجانی و مرحوم ، در انشعابی تاکتیکی، از جبهه ملی جدا شدند و بعد از شکست پروژه نهضت مقاومت ملی، در اردیبهشت 1340 را راه اندازی کردند، کمتر کسی فکرش را می کرد که کمتر از چهار سال بعد، جمعی از جوانان همین تشکیلات سیاسی، بعد از نا امیدی از بی عملی سران شان، را تشکیل دهند و راه مبارزه مسلحانه پیش بگیرند و به نام اسلام و به بهانه دفاع از مردم، جوخه های ترور تشکیل دهند! 🔸روزی که آقای ، و جمعی از دوستانش را مصداق تام و تمام انقلابی گری می دانست و در مقابل آدمکشی های آنان (مانند قتل مرحوم ) سکوت پیشه کرده بود، کمتر کسی پیش بینی می کرد که آموزه های برخی چهره های تجدیدنظرطلب دینی این جمع را به سمت جنایات سازمان یافته گسترده در آینده سوق خواهد داد. 🔸برکشیدن خطوط مشترک از میان اینهمه حادثه و اینهمه جریان، همان قطعه گمشده از پازل است که می تواند در تحلیل دقیق گذشته و ادامه مسیر آینده، تعیین کننده باشد. این جماعت به ظاهر متکثر در چه چیز متشرک اند؟! این سؤالی است که پاسخ بدان جز با بازخوانی عالمانه و عمیق تاریخ معاصر ممکن نیست. @rozaneebefarda ادامه👇
جاده انحرافی برجامیان در تهران و خواب جریان انقلابی 💥اختصاصی/یادداشت وارده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 پس از گذشت دو سال از نامگذاری خیابانی به نام در تهران، یکی از اعضای شورای اسلامی تهران(بخوانید شورای نامگذاری خیابانهای تهران) در خبری اعلام کرد که انتخاب خیابانی به نام بازرگان به تصویب شورا رسیده است. اگرچه در آخرین سال کاری یک شورایِ سیاسی، که کارنامه درخور توجهی برای ارائه به مردم ندارد عجیب نیست که مدام به فکر تغییر نام خیابانها و معابر باشد، اما سؤال اینجاست که این افراد چگونه توانسته اند با بی توجهی به فرمایشات صریح حضرت امام خمینی(ره) نسبت به بازرگان، اجازه چنین تصمیمی را حتی در ذهن خود مرور کنند چه برسد که بخواهند آن را به تصویب برسانند! صدالبته که اینگونه رفتارها تازگی نداشته و ندارد بلکه تساهل و تسامح در تصمیم گیریها مدتهاست در برخی جریانها لانه کرده و برخی مسئؤلان بدون توجه به مبانی مسلم انقلاب اسلامی که نشات گرفته از فرمایشات امام خمینی(ره) است کشور را به هر سو که تمایل داشته باشند کشانده اند. شاید در نگاه اول، تغییر نام یک خیابان به ظاهر کوچک به نظر بیاید، اما مرور فرمایشات حضرت امام(ره) نسبت به بازرگان که منافقین را فرزندان عزیز بازرگان معرفی کرده اند، جای شگفتی است که چگونه این تصمیم در صحن شورا مطرح و به تصویب رسیده است؟! به فرموده مقام معظم رهبری اگر از راه امام فاصله بگیریم، سیلی می خوریم. مگر یادمان رفته جملات تاریخی امام پیرامون را؟ ایشان تصریح کرده بودند؛ نهضت به اصطلاح آزادى صلاحيت براى هيچ امرى از امور دولتى يا قانونگذارى يا قضايى را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي مورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تأويلهاى جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهك هاى ديگر، حتى منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان، بيشتر و بالاتر است.(صحیفه امام، ج20، ص481) شاید وقتی دو سال قبل، به نامگذاری خیابان به نام ، پدر معنوی این جریان اعتراض می شد، امروز این اتفاق نمی افتاد! یادمان نرفته که امام در تعبیری صریح مصدق را نامسلمان دانسته اند؛ اينها فخر می كنند به وجود او,[مصدق] او هم مُسلِم نبود.(صحیفه امام، ج14، ص456) اگر در آن هنگام نخبگان و مسئولان و عموم مردم نسبت به این تغییر نام حساسیت نشان می دادند امروز شورا جرات نمی کرد فرمایش امام(ره) را اینگونه زیر پا بگذارد. بعید نیست اگر این بار نیز مسئولان امر و جریان انقلابی، به وظیفه خود عمل ننموده و نسبت به این تصمیم انحرافی موضع گیری نکنند، دیری نخواهد پایید که در تهران خیابانهایی با نام مزدوران و ای بسا برخی منافقین و ... رخ نمایی کند که البته این اول ماجراست برای تغییرات اساسی و بنیادی دیگر، برای زیر پا گذاشتن اندیشه های ناب امام و رهبری. @rozaneebefarda
چرا ، را«خسرالدنیا والآخره» نامید؟! 💥ویژه/ بازنشر برای نخستین بار @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹هدفِ تهاجم فرهنگی دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف نماید و از مبارزه ناامید سازد. آن آقایی که خودش -به حسب آنچه که ما میبینیم- خسرالدنیا و الآخره است، بر میدارد مینویسد که «ملت ایران خسر الدنیا و الآخره شده‌اند»! مینویسند و چاپ هم میکنند که «مسلمانهای عالم و از جمله ملت ایران، خسر الدنیا والآخره شدند.» چرا؟ چون با آمریکا جنگیدند؛ مقصودش این است! این، خسر الدنیا و الآخره بودن است؟! ملت ایران که توانست خود را از نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژیم منحوس دست نشانده فاسد پهلوی و نجات دهد و این‌طور شجاعت و شهامت و سربلندی در دنیا از خود به نمایش بگذارد و در جاده آزادگی گام نهد، خسر الدنیا و الآخره است؟! این جوانان ما، این خانواده‌های مؤمن ما، این زن و مرد دلباخته دین و عاشق راه خدا، خسر الدنیا و الآخره‌اند؟! خودشان خسر الدنیا و الآخره‌اند! کسی که این را میگوید، حقیقتاً خسر الدنیا و الآخره است؛نه دنیا دارند، نه‌آخرت. دنیاشان، ؛آخرتشان هم بلاشک،قهر و عذاب الهی است. نسبت به‌مردم این حرفها را میزنند و پخش هم میکنند.برای چه پخش میکنند؟برای این‌که مردم را متزلزل کنند؛ برای این‌که ایمان مردم را عوض کنند.این،کار کیست؟کار همان دشمنی که استقلال اقتصادی به ضرر اوست،استقلال سیاسی به ضرر اوست؛استقلال فرهنگی به ضرر اوست. ! @rozaneebefarda
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان آقای /16 🔸از تطهیر لیبرالها و تا تهمت چپگرایی به انقلابیون حامد حبیبی دانش آموخته سطح عالی حوزه/ پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جناب آقای علوی در بخشی از گفتگوی پرحاشیه اش با اکو ایران، به طرز زیرکانه ای ورود به انقلاب را از ابتدا با مصادف میداند و عجیب آنکه تنها نهضت آزادی را استثنا می‌کند و بدینوسیله تلویحا آنان را در زمره مبارزان اصیل میشمارد! 🔹آقای علوی را که شاید ارادتش به دوستان نهضت آزادی از مسجد مرحوم ابوی اش بوده(مسجدی که یدالله امام جماعت موقتش بود) عملا همان حرفهای اول انقلاب را تکرار کرد. 🔻در نگاه بازرگان و همفکران او در نهضت آزادی، اتخاذ شعارهای ضداستعماری در انقلاب اسلامی، ندارد! او تکیه و تاکید داشت که این شعارها بعد از پیروزی انقلاب و ایضا به عاملیت و تلقین نیروهای چپ وارد فرهنگ انقلاب اسلامی شده است.(خط سازش ، ص240) 🔹این تهمت در حالی مطرح شده که امام خمینی از ابتدای مبارزات تا پس از پیروزی، بارها صراحتا از پشتیبانی قدرتهای استعماری چپ و راست از رژیم فاسد شاه و خیانتهای او، یاد کرده اند؛ از اقتصاد تا ارتش و فرهنگ. از دید امام پایان دادن به دخالتهای همه ، از اهداف اساسی انقلاب بود.(صحیفه امام، ج 4، ص 333) 🔹 در آثار و مواضع نهصت آزادی گرچه رویکردهای ضد شوروی دیده می شود اما آنان از مواضع ضد آمریکایی به شدت پرهیز داشتند. اما حساسیت نیروهای انقلابی اصیل نسبت به خطر شوروی و کمونیسم به صورت معتدل و طبیعی همواره وجود داشت، ولی آنگونه که امام تبیین فرمودند، دشمن اصلی بود. نهضتی ها به گونه ای مسئله کمونیسم را طرح می کردند که مواضع ضد آمریکایی تحت الشاع قرار می گرفت. مخصوصا بازرگان بعنوان رهبر نهضت، هیاهوی نفوذ گسترده و وسیع مارکسیستها و تحت تاثیر کمونیستها قرار گرفتن مسئولان و مجریان امور و مرتبط نمودن هرگونه اعتراض و حمله ای علیه دولت موقت و نهضت آزادی به نیروهای چپ را راهبرد سیاسی خود قرار داده بود.(خط سازش، ص273) وی دقیقا برخلاف راهبرد مبارزاتی امام حرکت میکرد و صریحا گفته« شیطان بزرگتر یا اکبر هم داریم و آن مارکسیسم است»(بازیابی ارزشها، ج2، ص34) 🔹اما چرا بازرگان و همفکرانش خطر شوروی و مارکسیسم(چپ ها) را جدی تر از آمریکا میدانستند؟ 🔻پاسخ را امام چنین بیان فرموده: «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می کردند تا آمریکا منسی بشود..خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.لهذا دیدید که این جوانهای بیدار عزیز ما این را گرفتند این شیاطین به دست و پا افتادند. یکی گفت که اینها خط شیطان هستند.»(صحیفه ،ج15،ص29) 🔹جالب است آقای علوی نهضت آزادی که از نوک پا تا فرق سر گرایشات لیبرالی داشت را مستقل می خواند و آنان را نقطه مقابل سوسیالیست های خداپرست می داند، که روزگاری مهد پروش برخی رهبران همین نهضت آزادی بوده و از جمله، آشنایی ابراهیم یزدی با مهندس بازرگان نیز به همین تشکیلات برمیگردد! 🔹 بازرگان در ابتدای انقلاب معتقد بود هرگونه ضربه زدن به آمریکا در راستای منافع شوروی است.‌ او بعدها در کتاب خود می نویسد: «من نمی گویم گروگانگیری که مقدمه افشاگری و خیلی چیزهای دیگر شد دستور پیش طرح شده یا تحریک خارجی هاست. پرده ها دیر یا زود بیشتر پس خواهد رفت و تاریخ قضاوت خواهد کرد..(که) عمل فوق صد درصد با خواسته ها و منافع شوروی انطباق داشت.»(انقلاب ایران در دوحرکت،ص177) 🔹بگذریم که باید به آقای علوی یادآوری کرد که همین آقایان نهضت آزادی و در راس شان مهندس بازرگان، منافقین(مارکسیست و چپ التقاطی) را قلمداد می کردند و نهضت سرچشمه تفکر همین منافقین بود.(روزنامه میزان، 13 اردیبهشت 1360) 🔹اوج ارادت فکری آقای علوی به بازرگان در تاسی وی به اندیشه های او در 《مرشد معنوی》 خواندن پیغمبر(ص) متبلور می گردد؛ جایی که بازرگان در مقاله 《آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء》می نویسد: «نیازی ندارد که خدا و فرستادگان خدا راه و رسم زندگی و حل مسائل فردی و اجتماعی را به او یاد بدهند خصوصاً که گرفتاری و سختی و تلاش و تدبیر برای رفع مشکلات، جزئی از برنامه‌ی آفرییش آدمی است و وسیله ی اصلاح و تربیت و تقرت او به خداوند متعال می‌باشد.اصلاً چنین کاری برای خداوند و رسولانش یک عمل لغو نیست؟»(مجله کیان،شماره28) 🔻گویا جناب آقای علوی همچون بازرگان به این رسیده اند که‌ اسلام، توجه‌ اصیل‌ به‌ دنیا و امر حکومت‌ ندارد و اگر بدون‌ تشکیل‌ حکومت‌ اسلامی‌ و با هر حکومت‌ دیگری، بتوان‌ برخی اهداف‌ و احکام‌ فردی اسلام‌ را تأمین‌ کرد، میتوان ضرورت‌ تشکیل‌ "حکومت‌ اسلامی" یا صیانت از آنرا انکار کرد یا از ابعاد اجتماعی اسلام(اعم‌ از اقتصادی‌ و...) دست شست! @rozaneebefarda
تعدی به حریم شهادت با لعاب فقاهت/نقدی بر سروش محلاتی [صفحه 3 از 6] 🔹[ادامه بیانات امام:] ...نمی‌توانند این اشخاصی که برای این افراد می‌کنند، برای این معلولین حتی کارشکنی می‌کنند و برای این شهدا کارشکنی می‌کنند، نمی‌توانند این‌ها، نمی‌فهمند این‌ها که باید این‌ها نشود نمی‌دانند که ایران مرهون این‌هاست؟ نمی‌دانند که رژیم منحوس شاهنشاهی را این‌ها از بین بردند و شمارا به اینجا رساندند؟»( صحیفه امام، ج12، ص475) 🔹همچنین امام در پی شهادت آیت‌الله سعیدی، اجازه تأمین هزینه ورثه ایشان از محل سهم امام و سهم سادات را مرقوم می‌فرمایند که به نوعی، پیشینه تاریخی حمایت از خانواده‌های شهدا توسط ایشان محسوب می‌شود. شرح نامه ایشان به این قرار است: «بسمه‌تعالی عموم مؤمنین محترم ساکن در محل مسجد مرحوم مبرور ثقة الاسلام آقای حاج سیدمحمدرضا سعیدی- رحمة اللَّه علیه- مجازند در اینکه از سهم سادات عظام و سهم مبارک امام- علیه‌السلام- به مقدار مصارف متعارفه اقتصادیه به ورثه ایشان بپردازند. و مقتضی است کمال توجه را به صغار آن مرحوم که در راه اسلام و صلاح مسلمین مقتول گردید، بنمایند. توفیق و تأیید همه را از خداوند تعالی خواستار است.»(صحیفه امام، ج2، ص272) 🔹توجه و عنایت ویژه امامین انقلاب اسلامی به شهدا و خانواده معظم ایشان به یک نامه و پیام و بیانیه ختم نمی‌شود. تفقد از خانواده شهدا در سیره امام، کالنار علی المنار است و این امر بر احدی از یاران و پیروان ایشان که اندک انسی با مشی و مسلک ایشان داشته باشند، پوشیده نیست. با اینحال، امثال محلاتی و همفکران وی اگرچه مستمرا تلاش می‌کنند خود را امتداد خط امامی‌های دهه شصت جلوه دهند اما ظاهراً فرمایش پیر جماران برای ایشان حجت و فصل‌الخطاب نیست، لذا شاید باید آنها را به سخنان آقای هاشمی که آقای محلاتی وی را «آیت درایت» می‌نامد، ارجاع بدهیم که در ماجرای تأسیس بنیاد شهید در 28 اسفندماه 1358 می‌گوید: «پیش از پیروزی انقلاب و در دوران مبارزه، به‌ویژه در سال‌های آخر رژیم شاه، رسیدگی به وضعیت خانواده شهدای مبارز و خانواده زندانیان سیاسی، برای ما در حکم یک تکلیف شرعی و انقلابی بود. برای این کار هم سازمان‌دهی مردمی خوبی داشتیم، امام هم بر پیگیری این امور تأکید داشتند.»(کارنامه و خاطرات 58-1357، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری) همچنین در خاطرات سال 66 آقای هاشمی آمده است: «نتیجه کنکور دانشگاه‌ها را داده‌اند. مهدی نفر اول مخابرات دانشگاه تهران شده است؛ راضی نیست. مایل بوده که در رشته برق - الکترونیک پذیرفته شود. گرچه رشته مخابرات هم مهم است. چون نفر 29 کنکور بوده، توقع بیشتری داشته و معتقد است به خاطر سهمیه‌بندی‌ها، موقعیت از دستش رفته است. توضیح دادم که سهمیه باعث عدالت است که به سایر شهرها و نهادها و به‌خصوص به رزمندگان که امکانات تحصیل مثل مرفهان تهران را ندارند، فرصت داده‌شده است.»(دفاع و سیاست، خاطرات سال66، مربوط به‌روز 30/6/1366») 🔹از چنین کسی که آقای را به قول خودش نماد تدبیر و درایت می‌پندارند و تبیین منظومه فکری او را وظیفه خود می‌داند، بعید است به این مطالب توجه نداشته باشد! شاید هم التفات داشته‌ ولی اینکه «سهمیه‌ها باعث عدالت می‌شود» و یا اینکه «رسیدگی به وضعیت خانواده‌های شهدا برای ایشان تکلیف شرعی بود» را خلاف عقلانیت می‌داند و حتی از هاشمی هم عبور کرده است! ⭕️شوربختانه اینگونه تاخت و تاز بر خانواده مظلوم شهدا و دفاع مقدس، امر تازه‌ای نیست؛ یک روز آقای هم‌نوا با ، دفاع مقدس را حاصل یک غرور ملی دانست که باعث پدید آمدن آتش جنگ شد، روزی دیگر، جای را عوض کردند برای پیروزی انتخاباتی و امروز نیز همان تفکر و اندیشه، حمایت و پشتیبانی از خانواده شهدا را تنزل مقام شهید می‌دانند. 🔹برای ملت شهیدپرور ایران اسلامی پرواضح است که رسیدگی به امور خانواده شهدا، ربطی به فروکاستن منزلت شهید ندارد، بلکه چه‌بسا کمتر از ارزنی ارج نهادن به جهاد، ایثار و ازخودگذشتگی آنان و تعظیم مقام شهید است که فرمود «مَنْ لَمْ يَشْكُرِ اَلْمُنْعِمَ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ لَمْ يَشْكُرِ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»(عیون الاخبار، ج2، ص 24) 🔹چه فضیلت و حسنه‌ای بالاتر از جهاد و چه مصیبتی بالاتر از غم از دست دادن عزیزان و چه صبری بالاتر از صبر بی‌منت و بی‌توقع در مقابل این مصائب خانواده‌ شهدا. آیا در مشی و مسلک گوینده این سخنان سخیف، این مقدار از صبر و مجاهدت این عزیزان شایسته تقدیر و تشکر نبوده و اندک حمایتی از اینان علی‌رغم استنکاف ایشان، فروکاستن از منزلت شهید است. آیا برداشتن باری از دوش اینان که مرهمی باشد بر زخم فراغ عزیزانشان ـ که البته نیست ـ این‌قدر برای شما گران آمده است که از میز خطابه سیدالشهدا(ع) علیه شهدا سخن برانید و دم از سنت رسول‌الله(ص) بزنید؟! @rozaneebefarda ادامه👇
ساده لوحی در سیاست! نگاهی به ماجرای آقای منتظری به مناسبت سالگرد او 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای از روحانیان فاضل و ملای حوزوی بود که از مقررین درس آیت‌الله بروجردی و از برجسته ترین شاگردان امام خمینی بود. کسی در فضل و فقاهت وی تردید ندارد؛ چه اینکه با آغاز مبارزات سیاسی مردم ایران به رهبری امام، حضور پیوسته وی در روند مبارزات و خط مقدم تقابل با پهلوی ها و تحمل زندان و تبعید و انواع مرارت ها، نیز بر اهل اطلاع پوشیده نیست. آنچه محل سوال جدی است آنکه، چه می‌شود که چنین فردی که بود و از جانب ایشان لقب گرفته بود، به آن عاقبت عبرت آموز دچار شد؟! 🔹واقعیت آن است که حضور در میدان پیچیده سیاست، هم تقوای حداکثری می خواهد و هم بصیرت و شناخت عمیق و دقیق از حوادث واقعه و کنش گران سیاسی موافق و مخالف. گرچه علم و فقاهت، لازمه سیاست ورزی مومنانه طراز است اما حقیقت آن است که صرف توفیق در حل مسائل پیچیده فقهی و توانایی در کشف فتامل های کفایه و ... دلالت بر صلاحیت برای کنش گری سیاسی مطلوب ندارد. چنان که تاریخ ثابت کرد. 🔹آقای منتظری به دلیل نکات مثبتی که داشت مورد توجه انقلابیون بود و این توجه به دلیل علاقه های قومیتی اطرافیانش ضریب فوق العاده یافت و مجموعا موجب ترقی در عالیترین سطوح سیاسی و دینی گردید؛ ایشان در ساحت سیاست و در افواه بعنوان جانشین امام مطرح شد، در عین حال در محافل دینی نیز با وجود حضور آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و...، مسئله مرجعیت ایشان توسط طیفی خاص از چهره های سیاسی و حوزوی مطرح شد. نتیجه این اقبال ها، مطرح شدن نام او بعنوان قائم مقام رهبری در مجلس خبرگان و صورت قانونی بخشیدن به آن بود در عین حال که برخی علاقمندان ایشان مانند آیت‌الله مومن، از غیرقانونی بودن این اتفاق صراحتا سخن گفتند. 🔹چنبره در از یک سو، ارتباط ارگانیک و وثیق از دیگر سو و همزمان حضور حلقه های نامرئی از و عناصر رسانه‌ای بیگانه، بیت منتظری را به کانون تنازعات سیاسی جریان های غیراصیل و مبدل ساخت تا به آنجا به عنوان یک مرکز ثقل علیه امام و نظام نگریسته شود. 🔹در چنین فضای به شدت پیچیده‌ای، شخص به شدت بسیطی چون منتظری را یارای کنش گری فعال نبود و او همواره متاثر از فضا و اطرافیان، چونان طوفان زدگان به این سو و آن سو کشانده و کشیده میشد. 🔹امر مهمی که در تحلیل کارنامه سیاسی آقای منتظری نباید از نظر دور داشت، همین اوست؛ صدالبته که این معما چو حل گشته آسان شده، وگرنه غیر از امام که در شناخت افراد و جریان‌ها بی بدیل بودند، بسیاری از بزرگان عرصه سیاست و دین، نتوانسته بودند به این نقیصه مهم منتظری پی ببرند. مسئله ای که توسط شخص منتظری و اطرافیانش بعنوان یک واقعیت تلخ، هرگز پذیرفته نشد اما بر اساس شواهد و مستندات تاریخی پیش می‌رود و منتظر رد و قبول سوژه ها نمی ماند و قضاوت خود را خواهد داشت؛ خواه خوشایند افراد باشد یا نه. 🔹امام عزیز با شناخت عمیق از اطرافیان خود از جمله آقای منتظری، هرگز به انتخاب او بعنوان قائم مقامی راضی نبود، این را صراحتا به آقای هم فرموده بود اما او این حقیقت را هم از دوست نزدیکش(آیت الله خامنه‌ای) مخفی کرده بود و هم از پسرعمو و دامادش مرحوم محمد هاشمیان! چنان که در هر دو مورد، مستندات این پنهان کاری وجود دارد. 🔹مسئله ساده اندیشی امر خطیری است که در کنش گران سیاسی حوزوی به طور خاص باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد؛ سرگذشت منتظری ها و ها پیش چشم ما هست و متاسفانه امتداد این جریان پرخطر، اکنون نیز وجود دارد و لازمه مقابله با آن، بصیرت افزایی بهنگام و بی تعارف و کاملا مصداقی و تطبیقی است. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چرا ، را«خسرالدنیا والآخره» نامید؟! 💥ویژه/ بازنشر برای نخستین بار @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹هدفِ تهاجم فرهنگی دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف نماید و از مبارزه ناامید سازد. آن آقایی که خودش -به حسب آنچه که ما میبینیم- خسرالدنیا و الآخره است، بر میدارد مینویسد که «ملت ایران خسر الدنیا و الآخره شده‌اند»! مینویسند و چاپ هم میکنند که «مسلمانهای عالم و از جمله ملت ایران، خسر الدنیا والآخره شدند.» چرا؟ چون با آمریکا جنگیدند؛ مقصودش این است! این، خسر الدنیا و الآخره بودن است؟! ملت ایران که توانست خود را از نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژیم منحوس دست نشانده فاسد پهلوی و نجات دهد و این‌طور شجاعت و شهامت و سربلندی در دنیا از خود به نمایش بگذارد و در جاده آزادگی گام نهد، خسر الدنیا و الآخره است؟! این جوانان ما، این خانواده‌های مؤمن ما، این زن و مرد دلباخته دین و عاشق راه خدا، خسر الدنیا و الآخره‌اند؟! خودشان خسر الدنیا و الآخره‌اند! کسی که این را میگوید، حقیقتاً خسر الدنیا و الآخره است؛نه دنیا دارند، نه‌آخرت. دنیاشان، ؛آخرتشان هم بلاشک،قهر و عذاب الهی است. نسبت به‌مردم این حرفها را میزنند و پخش هم میکنند.برای چه پخش میکنند؟برای این‌که مردم را متزلزل کنند؛ برای این‌که ایمان مردم را عوض کنند.این،کار کیست؟کار همان دشمنی که استقلال اقتصادی به ضرر اوست،استقلال سیاسی به ضرر اوست؛استقلال فرهنگی به ضرر اوست. ! @rozaneebefarda
ساده لوحی در سیاست! نگاهی به ماجرای آقای منتظری به مناسبت سالگرد عزل او 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای از روحانیان فاضل و ملای حوزوی بود که از مقررین درس آیت‌الله بروجردی و از برجسته ترین شاگردان امام خمینی بود. کسی در فضل و فقاهت وی تردید ندارد؛ چه اینکه با آغاز مبارزات سیاسی مردم ایران به رهبری امام، حضور پیوسته وی در روند مبارزات و خط مقدم تقابل با پهلوی ها و تحمل زندان و تبعید و انواع مرارت ها، نیز بر اهل اطلاع پوشیده نیست. آنچه محل سوال جدی است آنکه، چه می‌شود که چنین فردی که بود و از جانب ایشان لقب گرفته بود، به آن عاقبت عبرت آموز دچار شد؟! 🔹واقعیت آن است که حضور در میدان پیچیده سیاست، هم تقوای حداکثری می خواهد و هم بصیرت و شناخت عمیق و دقیق از حوادث واقعه و کنش گران سیاسی موافق و مخالف. گرچه علم و فقاهت، لازمه سیاست ورزی مومنانه طراز است اما حقیقت آن است که صرف توفیق در حل مسائل پیچیده فقهی و توانایی در کشف فتامل های کفایه و ... دلالت بر صلاحیت برای کنش گری سیاسی مطلوب ندارد. چنان که تاریخ ثابت کرد. 🔹آقای منتظری به دلیل نکات مثبتی که داشت مورد توجه انقلابیون بود و این توجه به دلیل علاقه های قومیتی اطرافیانش ضریب فوق العاده یافت و مجموعا موجب ترقی در عالیترین سطوح سیاسی و دینی گردید؛ ایشان در ساحت سیاست و در افواه بعنوان جانشین امام مطرح شد، در عین حال در محافل دینی نیز با وجود حضور آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و...، مسئله مرجعیت ایشان توسط طیفی خاص از چهره های سیاسی و حوزوی مطرح شد. نتیجه این اقبال ها، مطرح شدن نام او بعنوان قائم مقام رهبری در مجلس خبرگان و صورت قانونی بخشیدن به آن بود در عین حال که برخی علاقمندان ایشان مانند آیت‌الله مومن، از غیرقانونی بودن این اتفاق صراحتا سخن گفتند. دیگرانی از رجال سیاسی و رجال دینی نیز بوده‌اند که با شناخت دقیق از شخصیت منتظری، وی را واجد صلاحیت لازم برای تصدی امر رهبری نمی‌دانستند اما پروپاگاندای منتظری چی ها و حسن ظن برخی بزرگان، مانع از شنیده شدن صدای این طیف شد! 🔹چنبره در از یک سو، ارتباط ارگانیک و وثیق از دیگر سو و همزمان حضور حلقه های نامرئی از و عناصر رسانه‌ای بیگانه، بیت منتظری را به کانون تنازعات سیاسی جریان های غیراصیل و مبدل ساخت تا به آنجا به عنوان یک مرکز ثقل علیه امام و نظام نگریسته شود. 🔹در چنین فضای به شدت پیچیده‌ای، شخص به شدت بسیطی چون منتظری را یارای کنش گری فعال نبود و او همواره متاثر از فضا و اطرافیان، چونان طوفان زدگان به این سو و آن سو کشانده و کشیده میشد. 🔹امر مهمی که در تحلیل کارنامه سیاسی آقای منتظری نباید از نظر دور داشت، همین اوست؛ صدالبته که این معما چو حل گشته آسان شده، وگرنه غیر از امام که در شناخت افراد و جریان‌ها بی بدیل بودند، بسیاری از بزرگان عرصه سیاست و دین، نتوانسته بودند به این نقیصه مهم منتظری پی ببرند. مسئله ای که توسط شخص منتظری و اطرافیانش بعنوان یک واقعیت تلخ، هرگز پذیرفته نشد اما بر اساس شواهد و مستندات تاریخی پیش می‌رود و منتظر رد و قبول سوژه ها نمی ماند و قضاوت خود را خواهد داشت؛ خواه خوشایند افراد باشد یا نه. 🔹امام عزیز با شناخت عمیق از اطرافیان خود از جمله آقای منتظری، هرگز به انتخاب او بعنوان قائم مقامی راضی نبود، این را صراحتا به آقای هم فرموده بود اما او این حقیقت را هم از دوست نزدیکش(آیت الله خامنه‌ای) مخفی کرده بود و هم از پسرعمو و دامادش مرحوم محمد هاشمیان! چنان که در هر دو مورد، مستندات این پنهان کاری وجود دارد. 🔹مسئله ساده اندیشی امر خطیری است که در کنش گران سیاسی حوزوی به طور خاص باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد؛ سرگذشت منتظری ها و ها پیش چشم ما هست و متاسفانه امتداد این جریان پرخطر، اکنون نیز وجود دارد و لازمه مقابله با آن، بصیرت افزایی بهنگام و بی تعارف و کاملا مصداقی و تطبیقی است. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
لیچارگویی هم حدّی دارد! روایت از دیدگاه جالب پیرامون شخصیت و مسأله ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️صادق طباطبایی در خاطراتش چنین نوشته است: ⭕️از کسان دیگری که برای دیدار و گفتگو با به پاریس آمدند٬ بود. اقامت ایشان زیاد طولانی نبود و یکی دو ملاقات با امام انجام دادند. غروب همان روز ورودشان من به اتفاق آقای حبیبی به دیدن ایشان رفتیم. آقای محمد منتظری هم به لحاظ اینکه به دیدن پدرش رفته بودیم٬ خیلی احترام به ما گذاشت. موقع شام هم بود. آقای منتظری و می کرد. مثلا می گفت آبگوشت خانه علما تا دستت در آب است گوشت دارد. من و آقای حبیبی با اشتیاق خاصی به دیدن ایشان رفته بودیم ولی از آن ملاقات یک مقداری شدیم! و بی اختیار به یکدیگر گفتیم «میان ماه من تا ماه گردون...» اگر قرار باشد جانشینی امام نسبت به ایشان(آقای منتظری) اینقدر داشته باشد، خیلی باعث است! البته صفا و صمیمیت و سادگی ایشان جای خود را داشت و در خور ستایش بود اما به عنوان یک که از نگرانی داشتیم٬ آن وزنه و پتانسیل را در ایشان مشاهده نکردیم! یکی از انتقادهایی که آقای پس از اینکه از دیدار ایشان برگشتیم می کرد٬ این بود که هم باید با اقتضای سن٬ مناسب باشد‌! منبع؛ خاطرات سیاسی_اجتماعی دکتر ٬ جلد سوم٬ ص ۱۲۱. 🔶حاشیه این اظهار نظر از چند جنبه حائز اهمیت تاریخی است و نشان می دهد که؛ ۱) پیش از پیروزی انقلاب نیز موضوع جانشین احتمالی مطرح بوده است. ۲) آقایان حبیبی و طباطبایی(برادر خانم سیداحمد خمینی) از چهره های نزدیک به تلقی می شدند که ارتباط نسبتا خوبی هم با روحانیت داشته اند و با این وجود، شخصیت آقای منتظری انتظارات ایشان را برآورده نکرده است! خاطرات صادق طباطبایی خالی از مطالب تحریف آمیز و خلاف واقع نیست اما باتوجه به قرابت فکری او و سایر اعضای نهضت آزادی با منتظری، این بخش از خاطرات وی به مثابه اعتراف به یک واقعیت تلقی می‌شود. ۳) فاصله شخصیت بی بدیل امام خمینی نسبت به آقای منتظری در این اظهارنظر به خوبی معلوم می شود. ۴) این روحیه بعدها هم در آقای منتظری نمود فراوان داشته است؛ گذشته از خطبه های جمعه و برخی سخنرانی های عمومی٬ در مربوط به و همچنین در کتاب خاطرات ایشان٬ خطاب به ٬ نیز نمونه هایی از و حتی به چشم می خورد که مسلما با جایگاه چندان تناسبی ندارد! ۵) مهم تر از همه٬ عدم توجه آن جناب به و و شرایط مخاطبه است؛ چه اینکه در این مورد خاص٬ دو دانشجوی ملی_مذهبی در همان دیدار یک ساعته از وی نا امید و دلزده شده اند! @rozaneebefarda
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۷ شریعتمداری در آینه خاطرات 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم آیت الله در خاطرات خود درباره درخواست عجیب آقای شریعتمداری از آیت الله مشکینی (در تابستان 1357) چنین می‌گوید: «آقای آشیخ مرتضی اشراقی رابط بین من و آقای شریعتمداری بود، مطالبی را به ایشان سفارش می‌کردم، یا او به من سفارش می‌کرد. روزی ایشان آمد به من گفت: آقای شریعتمداری می‌گوید در ایران کودتا می‌شود و اگر کودتا شود آمریکایی‌ها چنین و چنان می‌کنند. به ایشان گفته بود برو به آقای احمدی بگو به زنجان برود و با آقای مشکینی صحبت نماید تا او امام را قانع کند که شاه از ایران نروند، ما در انتخابات شرکت کنیم و رأی اکثریت را ببریم و از این راه شاه را محدود کنیم. تابستان بود و اقای مشکینی در زنجان اقامت داشت، رفتم و با ایشان صحبت کردم. او گفت با وجود شاه نمی‌توان انتخابات آزادانه انجام داد. وجود شاه همچون سرطانی در دربار ریشه کرده بود.» (خاطرات مرحوم احمد میانجی، ص 288) 🔶پی افزود در زمانی که امام خمینی و به پیروی از او ملت به دنبال سرنگونی نظام سلطنتی و اخراج شاه بودند آقای شریعتمداری به موازات ، شعار صیانت از قانون اساسی مشروطه را مطرح کرد. ملی گراها و در رأس آنان آقایان مهندس بازرگان، امیر انتظام، پزشکپور و امینی نیز کارگردانان این صحنه بودند. آقای شریعتمداری در این زمان با طرح کردن شعار «عمل به قانون اساسی» می توانست بزرگترین ضربه را به پیکر نهضت فراگیر ایران وارد کند و با منحرف کردن آن از مسیر اصلی تاج و تخت شاه را از سقوط حتمی نجات بخشد تا جایی که درخواست می کند شعار شاه باید برود را حذف کنید. بعدا در پیام های شان از این انحراف سیاسی پیشگیری کرده، تلاش برای بقای شاه و رژیم او را نامیدند و چنین فرمودند: « پیش کشیدن شعار عمل به قانون اساسی ... خیانت به کشور اسلام است سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است هدایت و پشتیبانی کنند و در این موقع حساس ملت را از مسیر انتخابیش با کجروی ها منحرف نکنند... ... موافقت با نظام شاهنشاهی چه به صراحت و چه به وسیله طرحی که لازمه اش بقای آن است خیانت به اسلام و قرآن و مسلمین است و هرکس باآن روی موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او لازم است» @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دبیرکل گروهک مدعی مخالفت مراجع با می‌شود! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 به راستی چه بر حوزه گذشته که یک ریش تراش کراواتی جرأت کرده در کسوت سخنگوی علمای قم و نجف ظاهر شود و به بزرگان تشیع چنین تهمت بزرگی روا دارد و خواستار کنار زدن اصل ولایت فقیه شود! آیا نجف و بزرگانی چون حضرات آیات عظام آخوند خراسانی و نائینی و سیستانی مخالف اصل ولایت فقیه بوده‌اند؟! چه کسانی این حرفهای خلاف واقع را در دهان این جماعت قدرت‌طلب نامحرم و وابسته به آمریکا گذاشتند؟ کدام جریان خزنده حوزوی در سال‌های گذشته نجف و مراجع عصر مشروطه را مخالف اندیشه امام و انقلاب نشان داد؟ کدام ملاحظات موجب شد که پاسخ بهنگام و بی‌لکنت به این ادعاها داده نشود؟ چرا نهادهای پژوهشی، فکری و سیاسی حوزوی در مقابل این فضاسازی‌ها ساکتند؟ مشخصا چرا و خصوصا پژوهشگاه علوم و فرهنگ(که داعیه‌دار نشر اندیشه سیاسی بزرگان تشیع است) در این موارد، روزه سکوت می‌گیرد؟ آیا خطر این قبیل تحریفات چندلایه که به دنبال ایجاد خط موازی در دل حوزه است، از برخی موضع‌گیری‌های خصمانه و موسمی سیاسی، کمتر است؟ انتظار می‌رود ، و سایر مراکز عالی تصمیم گیری حوزه به این قبیل ادعاهای واهی، صراحتا پاسخ دهند. ▫ریشه‌های فاسد دوگانه‌سازی کاذب در حوزه و پیوند منحوس با را بشناسیم! 🔶حاشیه به فرموده امام خمینی، خطر نهضت آزادی از نیز بیشتر است و آنان حق دخالت در امور را ندارند. از گذشته پایگاه نهضت آزادی در قم بوده است. @rozaneebefarda
انگاره‌های وهابی‌مسلکانه (عضو حلقه شاگردان دگراندیش منتظری)/ دعای فرج شرک آمیز است! ▫️بخشی از شاگردان آقای منتظری (از جمله ) از متاثر بوده‌اند که انگاره‌های تجدیدنظرطلبانه داشته و از او بعنوان یکی از سران جریان موسوم به یاد می‌شود! فرزند وی هم‌اکنون از همفکران (و شاید از اعضای) است! ▫️گذشته از شاگردان، شخص آقای منتظری و دوست دیرینه اش آقای صالحی نجف آبادی نیز مواضعی داشتند که در دهه چهل و پنجاه، منجر به واکنش شدید طیف هویت اندیش حوزه(خاصه جریان ) شده بود و حوزه از این جهت به شدت به آقای منتظری بدبین بود! 🔻حالا طیف نسبتا گسترده‌ای از شاگردان آقای منتظری را سراغ داریم که در عین تئوریزه کردن ، رسما به ترویج برخی انگاره‌های انحرافی دست زده‌اند! 🔹در آینده بیشتر از این جریان خواهیم نوشت. ▫️پاسخ صریح آیت‌الله نجم‌الدین طبسی به عابدینی را در روزنه بخوانید👇 @rozaneebefarda
دشمن‌شناسی به سبک امام خمینی هرکس که مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دشمن ما فقط‏‎ ‎‏محمدرضاخان نبود؛ هرکس که مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم‏‎ ‎‏می خواهد باشد. هرکس جمهوری [منهای اسلام] را بخواهد دشمن ماست، برای اینکه دشمن اسلام‏‎ ‎‏است. هرکس پهلوی جمهوری اسلامی «دمکراتیک» بگذارد این دشمن ماست، هرکس‏‎ ‎‏«جمهوری دمکراتیک» بگوید، این دشمن ماست، برای اینکه این اسلام را نمی خواهد. (2خرداد1358-صحیفه امام ج7 ص457) 🔶حاشیه روزنه جریان موسوم به ملی مذهبی‌ها که نماد آن بود، از پرچم‌داران عنوان «جمهوری دمکراتیک» و «جمهوری دمکراتیک اسلامی» بعنوان نظام سیاسی پس از انقلاب اسلامی بودند. امام خمینی در چنین فضایی بود که از مردم خواستند به «جمهوری اسلامی» (نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر) رأی بدهند! مردم هم به خواست رهبرشان لبیک گفتند. امام سرنخ انحراف و شناخت پیاده‌نظام دشمن در دل جامعه انقلابی را صراحتاً بیان کردند! آنهم دقیقا در دوران حضور بازرگان در کسوت نخست‌وزیر موقت! حالا با گذشت چهاردهه از استقرار نظام اسلامی، دنباله‌های فکری و سیاسی نهضت آزادی در حوزه و دانشگاه به دنبال بازتولید همان ادبیات رادیکال و گفتمان انحرافی سابق شان هستند! دوگانه‌سازی بین نجف/قم و بین ولی فقیه و آیت‌الله سیستانی، یکی از پروژه‌های این جریان خزنده برای عبور از ولایت فقیه است. وابستگان فکری به بیت منتظری(بعنوان پایگاه تاریخی نهضت آزادی در قم)، در مظان پمپاژ چنین تفکر تفرقه‌افکنانه و خطرناکی قرار دارند! @rozaneebefarda
واکنش احساسی و عجولانه برخی مدعیان عدالتخواهی به +نقل تحریف‌آمیز یادداشت! ملکه عدالت و صداقت، شرط لازم برای عدالتخواهی است!/ با و میانه ندارد! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در پاسخ به واکنش این مدعیان عدالتخواهی: ۱) اگر واقعا عدالتخواه هستید چرا متن کامل یادداشت را در رسانه تان منتشر نکردید تا مخاطب با صدر و ذیل، و مدعا و دلیل آشنا شود و بتواند راحت قضاوت کند. ۲) در یادداشت روزنه هیچ اشاره‌ای به نام منحوس مسعود رجوی وجود ندارد؛ چه رسد که نویسنده‌اش بخواهد مدعیان عدالتخواهی را با آن جرثومه فساد و تباهی قیاس کند! این نحوه نقل که حاوی و و است، نشان می‌دهد که چرا از برخی آقایان با عنوان مدعیان دروغین عدالتخواهی یاد می‌شود! ۳) معنای چپ اسلامی در ادبیات سیاسی معاصر، روشن است؛ آنان که به قول ، به جای انقلاب اسلامی، در تکاپوی اسلام انقلابی بودند و به دلیل فقر معنا و مبنا، لاجرم به دام التقاط درافتادند و اغلب سر از ناکجا آباد درآوردند! ۴) مصداق چپ اسلامی را اگر بخواهید بشناسید، سرگذشت برخی تسخیر کنندگان لانه جاسوسی و مدعیان پیروی از خط امام را بخوانید! که روزگاری پرچمدار مبارزه با آمریکا بودند اما امروز زبان آمریکا در دهان دارند! روزگاری بزرگانی چون آیت‌الله را نماد و خود را نماد انحصاری معرفی می‌کردند اما کمتر از یک دهه بعد، به عمله آمریکا تبدیل شدند! آنان البته از ابتدای کار لزوما منحرف یا بدسگال یا ضدانقلاب نبودند، فاصله از و و دوری از و آنان را در مسیر کژراهه قرار داد و در روزگاری که برخی پیروان مکاتب انحرافی با توبه به دامن دین و انقلاب و مردم بازگشتند، اینان از مردم بریدند و به تبار انحراف پيوستند. ۵)بطور مشخص و مصداقی اگر بخواهید، برخی چریک‌های پشیمان مانند بهزاد و البته طیفی از اعضای مجمع روحانیون(خاصه برخی نمایندگان رادیکال مجلس سوم) را می‌توان مصداق چپ اسلامی دانست؛ همانان که ابتدای دهه شصت امثال و را نماد و و و افرادی می‌نامیدند و بعدا از آنطرف بام افتادند و از سربرآوردند و علیه ولایت فقیه و نظام و انتخاب مردم، شمشیر کشیدند. ۶)چپ‌های مسلمان دهه شصت، حالا در نقش شناخته می‌شوند! سقوط شان البته هیچ خوشحالی ندارد اما بسی عبرت‌آموز است. خب حق بدهید عده‌ای از همسنگران تان نگران شوند که برخی برادران پرشور انقلابی شان، به همان دلیل فقر مبنا و معنا و بعضا تقوا، نقش را بازی کنند و انقطاع نسلی چپ اسلامی را جبران نمایند! و صدالبته آنگونه که در یادداشت هم آمده بود، این هم یک خسارت بزرگ است. ۷)تهمت دیگر آنکه ادعا شده در یادداشت روزنه من و فلانی تکفیر شده‌ایم! برادر خوبم؛اولا آنجا اسم خاصی نیامده فقط تصویر چند پست اینستاگرامی بعنوان نمونه درج شده، وگرنه طیف شناسی مصداقی مدعیان دروغین عدالتخواهی، نیازمند مطالب تفصیلی تر است. از این گذشته، کجای یادداشت شماها تکفیر شده‌اید؟! دروغگویی در شأن شما نیست. مردم این روزها اهل تحقیق و تفحص اند؛ اگر مدعای شما را دروغ بیابند، برای خود شما بد می‌شود. ۸) اصلا جهت مزید اطلاع باید عرض شود که حتی آن سرکرده سازمان مخوف منافقین را هم بعد از انقلاب، امام تکفیر نکرد؛ چه رسد به شماها که برادران دردمندی هستید البته با نقدهای جدی که به کار و کردارتان هست. امام حکیم مان خطر طیف مجاهدین را گوشزد فرمود، آنان را فرزندان عزیز مهندس بازرگان و خواند و البته فرمودند منافقین از کفار بدترند! اما با اینهمه، خطر ، یعنی را از همین منافقین نیز بیشتر برشمردند! انذار و هشدار یادداشت آن است که خدای نکرده طیفی که روزگاری خود را نماد انقلابی‌گری می‌دانست و به همگان خرده می‌گرفت، نکند به سرنوشت (مجاهدین انقلاب و جامعه روحانیون) دچار شود و مع الاسف در حوادث واقعه، با چپ عریان(کمونیست‌ها) و چپ التقاطی(منافقین)، قرابت گفتمانی یابد و بشود مروج ! ۹)جانمایه یادداشت تفکیک مدعیان دروغین عدالتخواهی از عدالتخواهان پیرو خط امام بود؛ عدالتخواهی که امام و رهبری است، اهل دروغ و تهمت و دورویی نیست، اهل ناامید کردن مردم نیست، اهل قهر کردن با نیروهای انقلابی و غش کردن به دامن نیست! ۱۰)بهتر است به جای فرافکنی و مظلوم‌نمایی و اتهام‌زنی، قدری اندیشه بفرمایید.گفتگویی که خود را طرفدار آن نشان می‌دهید، اقتضای آن دارد که ان‌شاءالله طرفین بحث از اولوالالباب باشند. امید است هر دو یادداشت روزنه را جهت مراعات عدالت رسانه‌ای، در رسانه‌های خویش درج فرمایند. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
روزنه
نهضت آزادی از سازمان منافقین خطرناکتر است! نامه تاریخی امام خمینی پیرامون کارنامه سیاه نهضت آزادی
متن کامل نامه محتشمی‌پور به امام پیرامون کارنامه و عملکرد سیاه ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسمه تعالی محضرمقدس رهبرعظیم الشأن انقلاب اسلامی آیت الله العظمی امام خمینی ـ دام ظله‏‎ ‎‏العالی با عرض سلام و تحیات.‏ نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، و حتی قوۀ قضاییه و مغشوش کردن اذهان بوده است.‏ مسئولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسئلۀ برائت‏‎ ‎‏از مشرکین و فاجعۀ خونین مکۀ مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورایعالی پشتیبانی جنگ و بالاخره‏‎ ‎‏فرمایشات اخیر حضرت امام ـ روحی فداه ـ راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و‏‎ ‎‏تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشته اند.‏ با توجه به اهمیت و نقش سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی نهضت آزادی در ماههای اخیر‏‎ ‎‏فعالیت گسترده ای را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آنان و نیز حرکت‏‎ ‎‏تبلیغاتی گسترده ای راجع به انتخابات و راه یافتن به مجلس را آغاز کرده است.‏ آقای دکتر یزدی در جلسۀ مورخ 5 / 10 / 66 نهضت آزادی راجع به شرکت در انتخابات و نقش‏‎ ‎‏نهضت آزادی چنین می گوید:‏ «... برگزاری انتخابات مستلزم وجود جامعۀ باز است، اگر رفتیم واقعاً مفید خواهیم بود و نخواهیم‏‎ ‎‏گذاشت این فتاوی را به زور بر مردم تحمیل کنند، شخصی که از طرف نهضت به مجلس برود مسلماً از‏‎ ‎‏این توپ و تشرها جا نخواهد زد، اگر قرار باشد مملکت را با «فتوا» اداره کنند، بنده پیشنهاد می کنم که،‏‎ ‎‏مجلس را ببندند و خوابگاه دانشجویان کنند».‏ دیدگاه نهضت آزادی راجع به جنگ و دفاع مقدس در بیانیه ای تحت عنوان «جنگ بی پایان» چنین‏‎ ‎است:‏ «... آنچه فعلاً دیده می شود جنگی است بی پایان که می تواند پایان دنیا باشد، پایان ایران و مردم‏‎ ‎‏ایران باشد...، گفته اند حتی اگر یک خانه هم در ایران سرپا بماند، باز به جنگ ادامه خواهیم داد و اگر‏‎ ‎‏یک نفر باقی بماند، آن یک نفر هم جنگ خواهد کرد، آیا این مترادف با چیزی جز «جنگ جنگ تا‏‎ ‎‏نابودی» هست؟».‏ نهضت آزادی راجع به «حکومت و ولایت مطلقه» اطلاعیه ای منتشر کرده که در آن آمده است:‏ ‏‏«این چه فرمانی است و چه انقلابی در ایران و اسلام، که حکومت را در موضع بالاتر از فرستادۀ خدا‏‎ ‎‏قرار داده به او اختیار می دهد بر خلاف نصّ صریح ‏‏و شاورهم فی الامر‏‏ و بدون مشورت با امت‏‎ ‎‏تصمیم گیری در مصالح دولت و امور ملت نماید... الخ».‏ با عنایت به مراتب فوق خواهشمند است ارشاد فرمایید که:‏ ‏‏ 1ـ آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی می تواند به عنوان یک سازمان حزب و تشکیلات‏‎ ‎‏سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟‏ ‏‏ 2ـ در حالیکه مادۀ سی، قانون انتخابات از جمله شرایط تأیید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس‏‎ ‎‏شورای اسلامی را:‏ ‏الف) اعتقاد و التزام عملی به اسلام.‏ ‏ب) اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران ‏‏می داند. آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده و‏‎ ‎‏نماینده ای در مجلس داشته باشد؟‏ ‏‏در پایان از درگـاه خداوند متعال طول عمر آن وجود شریف و مقدس و پیروزی عاجل رزمندگان‏‎ ‎‏اسلام را مسئلت می دارم.‏ ‏‏سیدعلی اکبر محتشمی ـ وزیر کشور 🔶حاشیه روزنه در این نامه تاریخی، برخی دیدگاه‌های سیاسی جریان چپ دهه شصت پیرامون نهضت آزادی با صراحت بیان شده است که از جهت تاریخی حائز اهمیت ویژه است. پرسش آنکه چه اتفاقی موجب می‌شود که این جریان سیاسی، از نیمه دوم دهه هفتاد تا کنون، در جهت تمایل به آمریکا و تقابل با نظام اسلامی و ولایت فقیه، با نهضت آزادی در جبهه واحد قرار می‌گیرند؟! جالب آنکه برخی سمپات‌های معمم نهضت آزادی، هم‌اکنون با بی‌توجهی به مواضع صریح امام و رهبری و نیز مواضع صریح خودشان در دهه شصت، به این عناصر بدسابقه و عاشق آمریکا بعنوان الگوی فکری/سیاسی خویش می‌نگرند و به مثابه مقلدان فکری اینان شناخته می‌شوند! تفاوت مرحوم محتشمی‌پور با برخی دیگر از چپ‌های چپ کرده دهه شصت آن بود که حرمت موضع صریح امام با این جریان لیبرال را نگاه داشت. جالب آنکه چپ‌های چپ کرده دهه شصت از یک سو مرید فکری/سیاسی حزب طرد شده نهضت آزادی هستند و از دیگر سو به حوزه و روحانیت و مردم و نخبگان ایرانی درس می‌دهند! و البته معلوم نیست این جماعت از کدام امام سخن می‌گویند! آیا پیروی از خط امام با تمایل افراطی به آمریکا و همپالکی با نهضت آزادی و مشروعیت‌زدایی از نهادهای قانونی نظام(خاصه شورای نگهبان) و شورش علیه جمهوریت و اسلامیت نظام، قابل جمع است!؟؟ زهی خیال خام! ‏ @rozaneebefarda
تحریم انتخابات توسط گروهک پوسیده و فرسوده‌ای به نام ! جالب آنکه مسیح علینژاد(برانداز پولکی اجیر آمریکا)، محمود احمدی‌نژاد(رئیس فرقه نارمک و بهاری‌ها)، مریم رجوی(سرکرده جانی سازمان آدمکش منافقین) و محمد توسلی(دبیر کل گروهک نهضت آزادی)، طیف گسترده‌ای از و عاشق آمریکا، به نقطه مشترک در مقابله با نظام اسلامی رسیده‌اند! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
ساده لوحی در سیاست! نگاهی به ماجرای آقای منتظری به مناسبت سالگرد عزل او 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای از روحانیان فاضل و ملای حوزوی بود که از مقررین درس آیت‌الله بروجردی و از برجسته ترین شاگردان امام خمینی بود. کسی در فضل و فقاهت وی تردید ندارد؛ چه اینکه با آغاز مبارزات سیاسی مردم ایران به رهبری امام، حضور پیوسته وی در روند مبارزات و خط مقدم تقابل با پهلوی ها و تحمل زندان و تبعید و انواع مرارت ها، نیز بر اهل اطلاع پوشیده نیست. آنچه محل سوال جدی است آنکه، چه می‌شود که چنین فردی که بود و از جانب ایشان لقب گرفته بود، به آن عاقبت عبرت آموز دچار شد؟! 🔹واقعیت آن است که حضور در میدان پیچیده سیاست، هم تقوای حداکثری می خواهد و هم بصیرت و شناخت عمیق و دقیق از حوادث واقعه و کنش گران سیاسی موافق و مخالف. گرچه علم و فقاهت، لازمه سیاست ورزی مومنانه طراز است اما حقیقت آن است که صرف توفیق در حل مسائل پیچیده فقهی و توانایی در کشف فتامل های کفایه و ... دلالت بر صلاحیت برای کنش گری سیاسی مطلوب ندارد. چنان که تاریخ ثابت کرد. 🔹آقای منتظری به دلیل نکات مثبتی که داشت مورد توجه انقلابیون بود و این توجه به دلیل علاقه های قومیتی اطرافیانش ضریب فوق العاده یافت و مجموعا موجب ترقی در عالیترین سطوح سیاسی و دینی گردید؛ ایشان در ساحت سیاست و در افواه بعنوان جانشین امام مطرح شد، در عین حال در محافل دینی نیز با وجود حضور آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و...، مسئله مرجعیت ایشان توسط طیفی خاص از چهره های سیاسی و حوزوی مطرح شد. نتیجه این اقبال ها، مطرح شدن نام او بعنوان قائم مقام رهبری در مجلس خبرگان و صورت قانونی بخشیدن به آن بود در عین حال که برخی علاقمندان ایشان مانند آیت‌الله مومن، از غیرقانونی بودن این اتفاق صراحتا سخن گفتند. دیگرانی از رجال سیاسی و رجال دینی نیز بوده‌اند که با شناخت دقیق از شخصیت منتظری، وی را واجد صلاحیت لازم برای تصدی امر رهبری نمی‌دانستند اما پروپاگاندای منتظری چی ها و حسن ظن برخی بزرگان، مانع از شنیده شدن صدای این طیف شد! 🔹چنبره در از یک سو، ارتباط ارگانیک و وثیق از دیگر سو و همزمان حضور حلقه های نامرئی از و عناصر رسانه‌ای بیگانه، بیت منتظری را به کانون تنازعات سیاسی جریان های غیراصیل و مبدل ساخت تا به آنجا به عنوان یک مرکز ثقل علیه امام و نظام نگریسته شود. 🔹در چنین فضای به شدت پیچیده‌ای، شخص به شدت بسیطی چون منتظری را یارای کنش گری فعال نبود و او همواره متاثر از فضا و اطرافیان، چونان طوفان زدگان به این سو و آن سو کشانده و کشیده میشد. 🔹امر مهمی که در تحلیل کارنامه سیاسی آقای منتظری نباید از نظر دور داشت، همین اوست؛ صدالبته که این معما چو حل گشته آسان شده، وگرنه غیر از امام که در شناخت افراد و جریان‌ها بی بدیل بودند، بسیاری از بزرگان عرصه سیاست و دین، نتوانسته بودند به این نقیصه مهم منتظری پی ببرند. مسئله ای که توسط شخص منتظری و اطرافیانش بعنوان یک واقعیت تلخ، هرگز پذیرفته نشد اما بر اساس شواهد و مستندات تاریخی پیش می‌رود و منتظر رد و قبول سوژه ها نمی ماند و قضاوت خود را خواهد داشت؛ خواه خوشایند افراد باشد یا نه. 🔹امام عزیز با شناخت عمیق از اطرافیان خود از جمله آقای منتظری، هرگز به انتخاب او بعنوان قائم مقامی راضی نبود، این را صراحتا به آقای هم فرموده بود اما او این حقیقت را هم از دوست نزدیکش(آیت الله خامنه‌ای) مخفی کرده بود و هم از پسرعمو و دامادش مرحوم محمد هاشمیان! چنان که در هر دو مورد، مستندات این پنهان کاری وجود دارد. 🔹مسئله ساده اندیشی امر خطیری است که در کنش گران سیاسی حوزوی به طور خاص باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد؛ سرگذشت منتظری ها و ها پیش چشم ما هست و متاسفانه امتداد این جریان پرخطر، اکنون نیز وجود دارد و لازمه مقابله با آن، بصیرت افزایی بهنگام و بی تعارف و کاملا مصداقی و تطبیقی است. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
لیچارگویی هم حدّی دارد! روایت از دیدگاه جالب پیرامون شخصیت و مسأله ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️صادق طباطبایی در خاطراتش چنین نوشته است: ⭕️از کسان دیگری که برای دیدار و گفتگو با به پاریس آمدند٬ بود. اقامت ایشان زیاد طولانی نبود و یکی دو ملاقات با امام انجام دادند. غروب همان روز ورودشان من به اتفاق آقای حبیبی به دیدن ایشان رفتیم. آقای محمد منتظری هم به لحاظ اینکه به دیدن پدرش رفته بودیم٬ خیلی احترام به ما گذاشت. موقع شام هم بود. آقای منتظری و می کرد. مثلا می گفت آبگوشت خانه علما تا دستت در آب است گوشت دارد. من و آقای حبیبی با اشتیاق خاصی به دیدن ایشان رفته بودیم ولی از آن ملاقات یک مقداری شدیم! و بی اختیار به یکدیگر گفتیم «میان ماه من تا ماه گردون...» اگر قرار باشد جانشینی امام نسبت به ایشان(آقای منتظری) اینقدر داشته باشد، خیلی باعث است! البته صفا و صمیمیت و سادگی ایشان جای خود را داشت و در خور ستایش بود اما به عنوان یک که از نگرانی داشتیم٬ آن وزنه و پتانسیل را در ایشان مشاهده نکردیم! یکی از انتقادهایی که آقای پس از اینکه از دیدار ایشان برگشتیم می کرد٬ این بود که هم باید با اقتضای سن٬ مناسب باشد‌! منبع؛ خاطرات سیاسی_اجتماعی دکتر ٬ جلد سوم٬ ص ۱۲۱. 🔶حاشیه این اظهار نظر از چند جنبه حائز اهمیت تاریخی است و نشان می دهد که؛ ۱) پیش از پیروزی انقلاب نیز موضوع جانشین احتمالی مطرح بوده است. ۲) آقایان حبیبی و طباطبایی(برادر خانم سیداحمد خمینی) از چهره های نزدیک به تلقی می شدند که ارتباط نسبتا خوبی هم با روحانیت داشته اند و با این وجود، شخصیت آقای منتظری انتظارات ایشان را برآورده نکرده است! خاطرات صادق طباطبایی خالی از مطالب تحریف آمیز و خلاف واقع نیست اما باتوجه به قرابت فکری او و سایر اعضای نهضت آزادی با منتظری، این بخش از خاطرات وی به مثابه اعتراف به یک واقعیت تلقی می‌شود. ۳) فاصله شخصیت بی بدیل امام خمینی نسبت به آقای منتظری در این اظهارنظر به خوبی معلوم می شود. ۴) این روحیه بعدها هم در آقای منتظری نمود فراوان داشته است؛ گذشته از خطبه های جمعه و برخی سخنرانی های عمومی٬ در مربوط به و همچنین در کتاب خاطرات ایشان٬ خطاب به ٬ نیز نمونه هایی از و حتی به چشم می خورد که مسلما با جایگاه چندان تناسبی ندارد! ۵) مهم تر از همه٬ عدم توجه آن جناب به و و شرایط مخاطبه است؛ چه اینکه در این مورد خاص٬ دو دانشجوی ملی_مذهبی در همان دیدار یک ساعته از وی نا امید و دلزده شده اند! @rozaneebefarda
لیچارگویی هم حدّی دارد! روایت از دیدگاه جالب پیرامون شخصیت و مسأله ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️صادق طباطبایی در خاطراتش چنین نوشته است: ⭕️از کسان دیگری که برای دیدار و گفتگو با به پاریس آمدند٬ بود. اقامت ایشان زیاد طولانی نبود و یکی دو ملاقات با امام انجام دادند. غروب همان روز ورودشان من به اتفاق آقای حبیبی به دیدن ایشان رفتیم. آقای محمد منتظری هم به لحاظ اینکه به دیدن پدرش رفته بودیم٬ خیلی احترام به ما گذاشت. موقع شام هم بود. آقای منتظری و می کرد. مثلا می گفت آبگوشت خانه علما تا دستت در آب است گوشت دارد. من و آقای حبیبی با اشتیاق خاصی به دیدن ایشان رفته بودیم ولی از آن ملاقات یک مقداری شدیم! و بی اختیار به یکدیگر گفتیم «میان ماه من تا ماه گردون...» اگر قرار باشد جانشینی امام نسبت به ایشان(آقای منتظری) اینقدر داشته باشد، خیلی باعث است! البته صفا و صمیمیت و سادگی ایشان جای خود را داشت و در خور ستایش بود اما به عنوان یک که از نگرانی داشتیم٬ آن وزنه و پتانسیل را در ایشان مشاهده نکردیم! یکی از انتقادهایی که آقای پس از اینکه از دیدار ایشان برگشتیم می کرد٬ این بود که هم باید با اقتضای سن٬ مناسب باشد‌! منبع؛ خاطرات سیاسی_اجتماعی دکتر ٬ جلد سوم٬ ص ۱۲۱. 🔶حاشیه این اظهار نظر از چند جنبه حائز اهمیت تاریخی است و نشان می دهد که؛ ۱) پیش از پیروزی انقلاب نیز موضوع جانشین احتمالی مطرح بوده است. ۲) آقایان حبیبی و طباطبایی(برادر خانم سیداحمد خمینی) از چهره های نزدیک به تلقی می شدند که ارتباط نسبتا خوبی هم با روحانیت داشته اند و با این وجود، شخصیت آقای منتظری انتظارات ایشان را برآورده نکرده است! خاطرات صادق طباطبایی خالی از مطالب تحریف آمیز و خلاف واقع نیست اما باتوجه به قرابت فکری او و سایر اعضای نهضت آزادی با منتظری، این بخش از خاطرات وی به مثابه اعتراف به یک واقعیت تلقی می‌شود. ۳) فاصله شخصیت بی بدیل امام خمینی نسبت به آقای منتظری در این اظهارنظر به خوبی معلوم می شود. ۴) این روحیه بعدها هم در آقای منتظری نمود فراوان داشته است؛ گذشته از خطبه های جمعه و برخی سخنرانی های عمومی٬ در مربوط به و همچنین در کتاب خاطرات ایشان٬ خطاب به ٬ نیز نمونه هایی از و حتی به چشم می خورد که مسلما با جایگاه چندان تناسبی ندارد! ۵) مهم تر از همه٬ عدم توجه آن جناب به و و شرایط مخاطبه است؛ چه اینکه در این مورد خاص٬ دو دانشجوی ملی_مذهبی در همان دیدار یک ساعته از وی نا امید و دلزده شده اند! @rozaneebefarda
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۷ شریعتمداری در آینه خاطرات 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم آیت الله در خاطرات خود درباره درخواست عجیب آقای شریعتمداری از آیت الله مشکینی (در تابستان 1357) چنین می‌گوید: «آقای آشیخ مرتضی اشراقی رابط بین من و آقای شریعتمداری بود، مطالبی را به ایشان سفارش می‌کردم، یا او به من سفارش می‌کرد. روزی ایشان آمد به من گفت: آقای شریعتمداری می‌گوید در ایران کودتا می‌شود و اگر کودتا شود آمریکایی‌ها چنین و چنان می‌کنند. به ایشان گفته بود برو به آقای احمدی بگو به زنجان برود و با آقای مشکینی صحبت نماید تا او امام را قانع کند که شاه از ایران نروند، ما در انتخابات شرکت کنیم و رأی اکثریت را ببریم و از این راه شاه را محدود کنیم. تابستان بود و اقای مشکینی در زنجان اقامت داشت، رفتم و با ایشان صحبت کردم. او گفت با وجود شاه نمی‌توان انتخابات آزادانه انجام داد. وجود شاه همچون سرطانی در دربار ریشه کرده بود.» (خاطرات مرحوم احمد میانجی، ص 288) 🔶پی افزود در زمانی که امام خمینی و به پیروی از او ملت به دنبال سرنگونی نظام سلطنتی و اخراج شاه بودند آقای شریعتمداری به موازات ، شعار صیانت از قانون اساسی مشروطه را مطرح کرد. ملی گراها و در رأس آنان آقایان مهندس بازرگان، امیر انتظام، پزشکپور و امینی نیز کارگردانان این صحنه بودند. آقای شریعتمداری در این زمان با طرح کردن شعار «عمل به قانون اساسی» می توانست بزرگترین ضربه را به پیکر نهضت فراگیر ایران وارد کند و با منحرف کردن آن از مسیر اصلی تاج و تخت شاه را از سقوط حتمی نجات بخشد تا جایی که درخواست می کند شعار شاه باید برود را حذف کنید. بعدا در پیام های شان از این انحراف سیاسی پیشگیری کرده، تلاش برای بقای شاه و رژیم او را نامیدند و چنین فرمودند: « پیش کشیدن شعار عمل به قانون اساسی ... خیانت به کشور اسلام است سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است هدایت و پشتیبانی کنند و در این موقع حساس ملت را از مسیر انتخابیش با کجروی ها منحرف نکنند... ... موافقت با نظام شاهنشاهی چه به صراحت و چه به وسیله طرحی که لازمه اش بقای آن است خیانت به اسلام و قرآن و مسلمین است و هرکس باآن روی موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او لازم است» @rozaneebefarda
امامِ امت ⚫️پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی برای آشنایی با مکتب امام خمینی چه بخوانیم؟57 کتاب و مقاله بنیاد تاریخ‌پژوهی در حوزه آشنایی با مکتب امام خمینی چهارده گام تا امام/گام اول: تقوای فردی و سیاسی چهارده گام تا امام/گام دوم: شجاعت در راه رسیدن به آرمان‌ها چهارده گام تا امام/گام چهارم: استکبارستیزی چهارده گام تا امام/ گام پنجم: نفی اشرافی‌گری؛ حمایت از مستضعفین چهارده گام تا امام/گام ششم: حمایت از پیشرفت اقتصادی و مادی چهارده گام تا امام/گام هفتم: بی‌اعتمادی به وعده طاغوت و اعتماد به صدق وعده الهی چهارده گام تا امام/گام هشتم: اعتقاد به اراده و نیروی مردم چهارده گام تا امام/گام نهم: حمایت از مظلومین چهارده گام تا امام/ گام دهم: اتحاد اسلامی چهارده گام تا امام/ گام یازدهم: نفی اسلام سکولار چهارده گام تا امام/گام دوازدهم: اثبات اسلام ناب محمدی چهارده گام تا امام/گام سیزدهم: انقلاب اسلامی و کارآمدی جهانی چهارده گام تا امام/ گام چهاردهم: امید به آینده امام در مواجه با جریان های انحرافی؛ بخش اول: امام در مواجهه با جریان های انحرافی بخش دوم: فراق 32 ساله/32 جمله برگزیده از 32 سال سخنرانی مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام خمینی: دهه هفتاد فراق 32 ساله: دهه هشتاد فراق 32 ساله: دهه نود انقلابی‌گری از نگاه امام و رهبری به چه معناست؟ امام در نگاه اندیشمندان جهان زیارت‌های ترک‌نشدنی امام خمینی در نجف اسلام آمریکایی چیست؟ هاشمی رفسنجانی و اختلاف با امام خمینی در مشرب مبارزاتی امام خمینی فضای فکری حوزه علمیه نجف را متحول کرد آشنایی با مبارزات فرهنگی-سیاسی «دختران عصمتیه» مبارزه امام با نهضت آزادی و جریانات لیبرال؛ به روایت مقام معظم رهبری بی‌صداقتی آقای هاشمی رفسنجانی با مردم در خصوص ارتحال امام مجموعه لوح "تحریف امام" | یک مجموعه لوح "تحریف امام" | دو مجموعه لوح "تحریف امام" | سه 🔻معرفی پنج اثر تحریف‌آمیز در زندگی امام خمینی و نهضت ایشان🔻 الف لام تحریف اطلاع‌نگاشت: تحریفات کتاب الف لام خمینی الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش اول الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش دوم الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش سوم الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش چهارم بررسی تطهیر پهلوی در کتاب الف لام خمینی؛ نوشته هدایت‌الله بهبودی تحریف مکتب امام خمینی در کتاب موسوم به «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» تحریف مکتب امام خمینی در «دایرةالمعارف تشیع» نگاهی به خاطرات تحریف‌آمیز آقای اکبر هاشمی رفسنجانی نگاهی به خاطرات تحریف‌آمیز آقای حسینعلی منتظری 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پنج نکته در مورد نظر امام پیرامون ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر انتشار اسناد جدید در مورد دیدگاه امام خمینی پیرامون ادامه جنگ بعد از فتح خرمشر، حاوی نکات مهمی است که فعلا در تحلیل‌ها نسبت به برخی از آنه غفلت شده است. از جمله نکات مهم اینکه: ۱. نظر اولیه امام خمینی مبنی بر پایان جنگ بوده است. این موضع امام در اغلب آثار مربوط به مطالعات جنگ مغفول واقع شده یا بنا به مصالحی حذف شده است! ۲. بعد از جلسات کارگزاران سیاسی و خبرگان نظامی با امام و ارائه ادله مختلف(حدود ۱۲ دلیل نقل شده)، با شکل‌گیری نوعی اجماع بر ادامه جنگ مواجه می‌شویم. در چنین شرایطی نظر اولیه امام تغییر می‌کند و با ادامه جنگ موافقت می فرمایند. دقت به این مهم است. ۳. برخی از حامیان دوآتشه ادامه جنگ مانند آقای ، در خاطرات خود پنهان‌کاری و بلکه مطالب نقل کرده‌اند و تلاش کرده‌اند خود را مثلا صلح طلب نشان دهند! این حد از وارونه‌نمایی حقایق دون شأن یک مسلمان عادی است. فضلا از از فقیه و مرجع و ... . در ماجرای نیز همین روند طی شد. امام ابتدا با پذیرش آن مخالفت کردند اما بعد از در بین کارگزاران سیاسی و همراهی فرماندهان نظامی، وظیفه عوض شد و ایشان را سر کشیدند. عجیب آنکه آقای منتظری در آن ایام همگام با حامیان پذیرش قطعنامه شدیدا فعال بود و در این مورد نامه ای تند خطاب به امام نوشته است. ۴.امام بعد از تصمیم نظام مبنی بر ادامه جنگ، بسیار محکم و قاطع از این تصمیم حمایت کردند و پای آن ایستادند اما برخی طرفداران ادامه جنگ، بلافاصله بعد از شکست در برخی عملیات ها، خیلی زود تغییر دیدگاه دادند و شاید به عمق نگاه امام پی بردند اما دیگر فرصت گذشته بود و جای سستی در امر جنگ نبود. در شرایطی که تصمیم امام و نظام بر ادامه جنگ بود، برخی جریان‌های مرموز مانند و مدام به مخالفت با جنگ و تضعیف جبهه خودی می‌پرداختند و در واقع خنجر از پشت می‌زدند! غر زدن‌های سریالی امثال آقای منتظری که خود از حامیان سرسخت جنگ بعد از فتح خرمشهر بود نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است! اگر قرار بر جنگ است، تعلل و تردیدافکنی در امر جنگ، خنجر از پشت زدن است. مواضع غلط آقای منتظری در مورد جنگ و سیاه‌نمایی های سریالی او، یکی از مهمترین علل عزل و اعلان عدم صلاحیت وی برای تصدی رهبری آینده بود. ۵.مسئله ادامه جنگ با سوال دیگری همراه بود و آن، ورود یا عدم ورود به خاک عراق بود که بنا به برخی شواهد، امام با آن هم ابتدا مخالف بودند ولی بنا به برخی اصرارها و استدلال‌های مسئولان، با آن موافقت کردند. این امر نیز به نحو روشن در تاریخ جنگ منعکس نشده است. @rozaneebefarda
کابینه‌ای بدون وابستگی‌های حزبی و خالی از غربزده‌ها! آزمون صداقت آقای پزشکیان با رهبری و ملت.... @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 امام خمینی با هوشمندی همیشگی‌شان در حکم نخست‌وزیری بازرگان [که عنصری ملی_مذهبی و چهره شاخص و بنیانگذار بود] چنین قید کرده بودند؛ جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص،‏‎ ‎‏مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم معنای این فراز از حکم امام آن بود که مهدی بازرگان نخست‌وزیر موقت انقلاب اسلامی و همه مردم ایران است، نه یک باند و جناح خاص! لذا طبعا باید در به کارگیری نیروها انقلابی و فراجناحی عمل کند. بازرگان اما در عمل به این تذکار امام جانب را رعایت نکرد و جز دو نفر [که آنها هم سابقا عضو نهضت آزادی بودند و بعدا جذب مکتب امام شدند] نیروهای کابینه‌اش را بطور کامل از عناصر ملی_مذهبی وابسته به جبهه ملی و نهضت آزادی انتخاب کرد! حالا آقای پزشکیان که از قضا همشهری و تا حدودی از حیث مواجهه عامیانه با امر سیاست هم‌مسلک بازرگان هم هست، از این جهت در معرض آزمون است. پزشکیان در خلال رقابت‌های انتخاباتی و همچنین اولین مصاحبه بعد از پیروزی، تصریح کرده که عضو هیچ حزب و جناح و دسته سیاسی نبوده و با حمایت مردم بالا آمده است. طبعا او در انتخاب همکارانش باید همین چارجوب را حفظ کند؛ نیروهایش را بر اساس صلاحیت‌ها و میزان تعهد به انقلاب و نظام و رهبری و مردم برگزیند و در دام و خصوصا در دام جناح انحصارطلب غربگرا نیفتد. گذشته از این، رهبری معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۵ تیرماه ۱۴۰۳ تذکار مهمی را در مورد همکاران رئیس‌جمهوری جدید بیان فرمودند و از کاندیداها خواستند کنند که از عناصر غرب‌زده استفاده نکنند: آیت‌الله العظمی خامنه‌ای: ▫️توصیه و عرض ما به نامزدهای انتخابات؛ من به این حضرات محترم عرض میکنم: با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفّق شدید و توانستید مسئولیّتی به دست بیاورید، کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرّه‌ای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرّه‌ای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمیخورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود. آن کسی که دلبسته‌ی آمریکا باشد و تصوّر کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیّتهای کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریّت نخواهد کرد؛ آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بی‌اعتنائی قرار بدهد، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد. اگر شما نامزدهای محترم یک چنین عهدی با خدای خودتان ببندید، بدانید که همه‌ی کارهایی که برای انتخابات میکنید، حسنه خواهد بود؛ اگر یک چنین نیّتی داشته باشید. اگر یک چنین عهدی با خدا ببندید، کارهای انتخاباتی میشود یک کار حسنه و پیش خدای متعال ثواب خواهد داشت. حالا دکتر پزشکیان در معرض آزمونی بزرگ قرار دارد که در انتخاب کابینه باید نشان دهد تا چه میزان به تصریحات رهبری معظم انقلاب اسلامی عملا التزام دارد و تا چه اندازه به گفته‌های خودش مبنی بر عدم وابستگی حزبی عمل خواهد کرد. @rozaneebefarda