eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
تصویر نامه تاریخی به امام در نقد آثار دکتر شریعتی ▫️متن نامه را در روزنه بخوانید👇 @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
متن کامل نامه به امام پیرامون دکتر [صفحه ۴ از ۴] بنده فكر مى‏كنم اگر صلاح مى‏دانيد به برخى از ارادتمندان خودتان در اروپا و امريكا كه ضمناً ناشر آثار و افكار او هستند يادآورى فرماييد كه قبل از انجام اصلاحات وسيله آقاى حكيمى يا گروهى كه خودتان تعيين مى‏فرماييد از نشر آثارش جلوگيرى شود و اگر هم صلاح نمى‏دانيد كه در كار او مستقيماً دخالتى فرماييد راه ديگرى بايد انديشيد. بسيار خوب است و براى شناختن ماهيت اين شخص لازم است كه حضرتعالى مجموعه مقالات او را در كيهان كه يك سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرماييد. اين مقالات دو قسمت است: يك قسمت بر ضد ماركسيسم است كه مقالات خوبى بود و ايرادهاى كمى از نظر معارف اسلامى داشت، ولى قسمت دوم مقالاتى بود درباره مليت ايرانى (ومستقلاً ماشين شده) و در حقيقت فلسفه‏اى بود براى مليت ايرانى و قطعاً تاكنون احدى از مليت ايرانى به اين خوبى و مستند به يك فلسفه امروزپسند دفاع نكرده است. شايسته است نام آن‏را فلسفه رستاخيز بگذاريم. خلاصه اين مقالات كه يك كتاب مى‏شود اين بود كه ملاك مليت خون و نژاد كه امروز محكوم است نيست. ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت‏هاى مختلف، مختلف است، فرهنگ هر قوم، روح آن قوم و شخصيت اجتماعى آنها را مى‏سازد، خود و «من» واقعى هر قوم، فرهنگ آن قوم است، هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته، نابود شده است. ما ايرانيان فرهنگ 2500 ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودى ما و من واقعى ما و خويشتن اصلى ماست. در طول تاريخ حوادثى پيش‏آمد كه خواست ما را از خود واقعى ما بيگانه كند ولى ما هر نوبت، به خود آمديم و به خود واقعى خود باز گشتيم. آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول. در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبى‏گرى را تقديس كرده است. آنگاه گفته: اسلام براى ما ايدئولوژى است نه فرهنگ، و اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض كند و فرهنگ واحدى به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ‏ها را به رسميت مى‏شناسد همان‏طور كه تعدد نژادى را يك واقعيت مى‏داند. آيه كريمه إنا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل ناظر به اين است كه اختلافات نژادى و اختلافات فرهنگى كه اولى ساخته طبيعت است و دومى ساخته تاريخ بايد به جاى خود محفوظ باشد. ادعا كرده كه ايدئولوژى ما روى فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روى ايدئولوژى ما، لهذا ايرانيت ما ايرانيت اسلامى شده است و اسلام ما اسلام ايرانى شده است. با اين بيان عملاً و ضمناً نه صريحاً فرهنگى واحد به نام فرهنگ اسلامى را انكار كرده است. و صريحاً شخصيت‏هايى نظير بوعلى و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايرانى دانسته است، يعنى فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايرانى است. اين مقالات بسيار خواندنى است. در انتساب آنها به او شكى نيست. به بعضى‏ها مثل آقاى خامنه‏اى و آقاى بهشتى گفته مال من است، ولى مدعى شده كه من اينها را چندين سال پيش نوشته‏ام و اينها آنها را پيدا كرده و چاپ كرده‏اند. در صورتى كه دلايل به قدر كافى هست كه مقالات جديد است. به هر حال مطالعه حضرتعالى بسيار مفيد است. اين روزها سؤال و جوابى از حضرتعالى مورخ شعبان 97 منتشر شد كه اثر بسيار مطلوبى از نظر انحرافات منتحلين داشت و عجب اين است كه شايع كرده‏اند اين سؤال و جواب وسيله فلانى تهيه شده است. به آنها گفتم شما با اين اتهام به آقا اهانت مى‏كنيد، گويى ايشان از خود رأى ندارند (وتابع رأى مثل منى هستند). خبر عجيب ديگر اين است كه اخيراً آزادى غير مترقبى به دستجات مختلف مخصوصاً دستجات سياسى داده شده است، البته نسبت به روحانيين به مقياس بسيار كمترى داده شده، ممنوعيت‏هاى آنها غالباً به حال خود باقى است، اين تبعيض نيز سؤال‏انگيز است. خدمت آقازادگان عظام ـ‏دامت بركاتهم‏ عرض سلام اين بنده را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و نلتمس منكم الدعاء @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید|| ‏تقدیر از کتاب نوشته 🔹شهید مطهری ۵۱ سال پیش(در سال ۱۳۴۹): 🔻یکی از فضلای مبرز حوزه علمیه قم به نام آقا میرزا لطف‌الله صافی کتاب منتخب‌الاثر را به امر مرحوم تهیه کردند. 🔻طرح و شکل و رسم کتاب [منتخب‌الاثر را آیت‌الله بروجردی] تعیین کرد و بعد این مرد فاضل (آیت‌الله صافی) رفت دنبالش و این کتاب را نوشت. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
واکنش حوزویان به سخنان آقای /20 🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! میثم عبداللهی تاریخ پژوه انقلاب اسلامی/ دانش آموخته سطوح عالیه حوزه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص 1 از 5] مقدمه 🔹جنای آقای علوی در مصاحبه اخیر خود، را نسبت به و مطرح کرده که با حقیقت منطبق نیست و از این جهت، واقعا تاسف بار است. این مصاحبه پر از شبهات و اشکالات تاریخی است و بخشهای مختلف آن به صورت مجزا نیاز پاسخ گویی علمی دارد. طبعا در این یادداشت برای پاسخگویی به همه آن ایرادات قطعی مجالی نیست و فعلا تنها به بخش کوچکی از آن ادعاها پرداخته میشود. او بزرگان انقلاب اسلامی را در مباحث اقتصادی متهم به سوسیال مسلکی کرده است! ◾آقای علوی، اندیشه های اقتصادی شهید آیت الله مطهری را متاثر از سوسیالیسم دانسته و در تایید این ادعا، در بخشی از این مصاحبه، درباره ، چنین میگوید: 🔻«... خود ایشان یک کتابی نوشته بودند اقتصادی، چاپ نشد، و نشده هنوز! یک وقتی [روزنامه] اطلاعات شروع کرد تکه هایی را چاپ کردن. زمان امام بود، که امام مطلع شد، جلویش را گرفت و اطلاعات توقیف شد، چند روز. ... میخواستند امام نفهمد، آن روزنامه ای که برای امام می فرستادند، آن صفحه اش را در آورده بودند. این را من قصه اش را از احمد آقای خمینی شنیدم. ... مرحوم آقای مطهری هم این جور بود.» ⚫در اینجا این روایت آقای علوی مورد نقد قرار می گیرد تا میزان آگاهی او نسبت به تاریخ تحولات معاصر و تاریخ جمهوری اسلامی روشن شود. وقتی عیار سخنان مصاحبه شونده محترم در همین موضوع خاص و یک بخش از مصاحبه مورد و قرار گرفت و میزان مطابقت آن با واقع مشخص شد، باقی ادعاهای این فرد هم از همین قبیل خواهد بود و میزان اعتنایی که به ادعاهای او خواهد شد، در همین حد و اندازه خواهد بود. ▫با مرور سخنان آقای علوی در مورد مباحث اقتصادی شهید مطهری، آشکار می شود که جناب ایشان، یادداشتهای اقتصادی شهید مطهری را مطالعه نکرده و نه از ابعاد ماجرا مطلع هست! و تنها منبعی که بیان میکند، یک خاطره به نقل از مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی است که تمام مدعیاتش درباره انحراف در آرای اقتصادی شهید مطهری را از همین یک خاطره استنبط کرده است! 🔹درباره آرای اقتصادی شهید مطهری، در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که ایشان مطلع نیست، اگرچه برخی ممکن است با نگاه سختگیرانه، احتمالات دیگری را العیاذبالله در ذهن آورند. جناب علوی چند مطلب مجزا و واقعه تاریخی را با هم کرده که شبیه همان ماجرای «خسن و خسین دختران معاویه ...» است. با این مقدمه اجمالا نکاتی را با تکیه بر شواهد تاریخی، در نقد ایشان عرض میکنم. اشکالات ⚪اولین اشکال اینکه شهید مطهری کتابی درباره اندیشه اقتصادی اسلام ننوشته بود، بلکه چند سخنرانی پراکنده داشت که درباره موضوعات اقتصادی بود و هیچ وقت ایشان آنها را کتاب نکرد بلکه چند سال بعد از شهادت ایشان، آن سخنرانیها گرداوری و تدوین و کتاب شد. 🔹اشکال بعدی مربوط به این ادعاست که: «یک کتابی نوشته بودند اقتصادی، چاپ نشد، و نشده هنوز.» این ادعا است و کتاب حاوی نظرات شهید مطهری به طور علنی منتشر شده و بارها تجدید چاپ شده است و الان هم در بازار موجود است و به زودی معرفی خواهیم کرد. پس اینکه شهید مطهری کتاب غیر قابل چاپ، در زمینه اقتصادی داشته، یک ادعای نادرستی است و تمام محتویات اقتصادی شهید مطهری منتشر شده است. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 2از 5] ⭕️اشکال دیگر آنکه وی، شهید بزرگوار آیت‌الله مطهری را نیز آلوده و التقاطی و متأثر از اقتصاد چپ، معرفی می‌کند. این از عجایب روزگار ماست؛ شهید مطهری در حالی متهم به چپگرایی شده که در صراط مستقیم اسلام بود و تمام عمرش را وقف مبارزه با اندیشه های انحرافی و التقاطی کرده بود و آثار متعددی در نقد مارکسیسم و سوسیالیسم دارد، و در نهایت جانش را بر سر همین راه مبارزه با التقاط گذاشت و توسط گروهی منحرف به شهادت رسید و از این رو او به حق، قهرمان مبارزه با التقاط بود. 🔻مقام معظم رهبری درباره شهید مطهری، در روز 6 اردیبهشت 1383، چنین می فرمایند: 🔹«ایشان[شهید مطهری] با قوت فكری و اندیشه صائب خود در دهه‌های ۱۳۴۰-۵۰ وارد میدان‌هایی شد كه تا آن زمان هیچ كس در زمینه مسائل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفكرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنی پرداخت و در جبهه مقابله با ماركسیسم و تفكرات غربی و لیبرالیسم دست به یك جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت‌های بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و بدور از تحجر و التقاط برای معرفی اسلام و مقابله با كج‌اندیشی و انحراف ایجاد كرد و پایه‌های افكار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را تأسیس نمود و نقش مؤثری بر جریان فكری اسلامی و شكل‌گیری نظام اسلامی بر جای گذاشت و بصورت سنگری امن برای جوانان طالب و علاقمند فكر اسلامی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها درآمد.» (سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبری) 🔻مدعی، ادعاهای مخدوش خود را مطرح می‌کند اما بر اهل تحقیق روشن است که این شهید، منتقد جدی اقتصاد مارکسیستی و سوسیالیستی بوده اند. در واقع آتهام التقاط و چپگرایی به شهید مطهری، در بین محققین منصف، محلی از اعراب ندارد! کتاب اقتصادی منسوب به شهید مطهری‌ ◼ در موضوع آثار اقتصادی شهید مطهری، مسئله دیگری وجود دارد که در مصاحبه آقای علوی، با چند موضوع دیگر خلط شده و موجب خطای تاریخی شده است. 🔻 یک شخصی در سال 1361، در تهران کتابی با عنوان «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» در ۴۱۶ص توسط نشر حکمت منتشر کرد و بود که است. نویسنده ی کتاب، نام خودش را درج نکرده بود و صرفا نام شهید مطهری را به عنوان «نویسنده» نوشته بود. این کتاب اشکالات متعددی داشت و نشر آن، بازتاب های بدی در کشور داشت. 🔹در این کتاب، از برخی سخنرانیها و یادداشتهای پراکنده و فیش های شهید مطهری در زمینه مسائل اقتصادی استفاده کرده بود. اشکالات این کتاب آن بود: 1. نویسنده، باید نام خودش را درج میکرد تا مسئولیت این فاجعه را خودش به عهده بگیرد و پاسخگو باشد، نه اینکه زرنگی کند و آن را به نام شهید مطهری منتشر سازد، که در قید حیات نبود تا از خودش دفاع کند. 2. وقتی نویسنده از برخی فیشهای منتشر نشده و غیرنهایی اقتصادی شهید مطهری در این کتاب استفاده کرد، باید گوشزد میکرد اینها نظرات تحقیقی و نهایی شهید مطهری نیست. ولی این کار را نکرد بلکه به عکس عمل کرد و اینها را به عنوان نظرات قطعی و نهایی شهید مطهری مطرح نمود. 3. انتساب برخی از مطالب به شهید مطهری، زیر سوال بود. 4. تحقیقات و حواشی ای که گرداورنده حول این کتاب صورت گرفت به جای اینکه روشن کننده موضوع باشد و ابهامات را رفع کند، بیشتر انحرافی بود و به اشکالات و ابهامات بسیاری به کتاب افزود. 5. در این کتاب اشکالات و انحرافاتی وجود داشت که تا آن زمان چنین مواردی در آثار آن متفکر بزرگ، سابقه نداشت. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 3 از 5] 🔹 البته مهمترین اشکال به این کتاب، آن بود که طبق روال، انتشار کتابهای شهید مطهری باید توسط انتشارات صدرا صورت میگرفت یا حداقل شورای علمی آن مرکز، باید این کتاب را تایید میکرد، در حالی که ناشر آن، یک ناشر شخصی و خصوصی به نام «نشر حکمت» بود. نشر صدرا حاضر به تایید این کتاب نشده بود. این نکات بیان کننده این مسئله است که انتساب این کتاب به شهید مطهری مورد مورد قبول مجامع علمی و حوزوی و دانشگاهی قرار نگرفت و آن را ساخته و پرداخته مولفش می دانستند. علما و بزرگان حوزه و از جمله در مقابل این کتاب جعلی موضع گرفتند و حواشی بسیاری حول این کتاب ایجاد شد و همگی به اتفاق اعلام کردند که این کتاب ربطی به شهید ندارد و ساخته دست همان شخص است! امام هم فرمودند که با توجه به اینکه این اثر با این همه انحراف، به شهید مطهری منتسب شده، چاپ جدید این کتاب تا اطلاع ثانوی ممنوع باشد و محتوای آن، باید مورد بازبینی جدی قرار گیرد. 🔻البته خلاف چیزی که مشهور است، نسخه های این کتاب جمع نشد و خمیر نشد، بلکه به حاشیه رفت و نسخه های آن در کتابخانه ها موجود است. ماهیت این کتاب، روشن شده بود، دیگر کسی به آن نمی پراخت. این کتاب بعد از 29 سال از چاپ آن، یک بار دیگر، در سال 1390 توسط همان ناشر به همان شکل و با همان اشکالات، برای دومین بار چاپ شد و دیگر چاپ نشده است. (بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، نشر حکمت، اول، 1361، تمامی صفحات.) 🔹عجیب آنکه در دهه شصت، علی رغم نهی امام، گاهی برخی روزنامه های کج فکر وقت، همچون روزنامه ، هفته نامه کیهان هوایی و ...، بخشهایی از این کتاب انحرافی را به نام نظرات اقتصادی شهید مطهری منتشر می کردند که هر بار بازتابهای بدی در جامعه داشت. 🔻به عنوان نمونه روزنامه اطلاعات بر خلاف دستور امام، در سال 1362، بخشهایی از این کتاب انحرافی را تحت عنوان نظرات اقتصادی شهید مطهری در صفحه اقتصادیِ روزنامه اطلاعات، منتشر کرد که باعث توقیف روزنامه اطلاعات به دستور امام خمینی گردید. سیدمحمود ، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، در کتاب خاطراتش گفته: «‏‏تصادفا همان روز در قسمت لایی روزنامه، مطلبی از کتاب نقل شده بود و امام قبلا دستور داده بودند که در ‏‎ ‎‏این کتاب تجدید نظر شود. چون گفته شده بود که همه مطالبش از خود ‏‎ ‎‏استاد نیست.‏ این مطلب، توسط همکاران روزنامه در سرویس اقتصادی به مناسبت ‎‏سالگرد شهادت مرحوم مطهری چاپ شده بود. تلقی امام این بود که ما‏‎ ‎‏کتابی را که به منظور بررسی تا اطلاع ثانوی ممنوع شده و نمی‏‏ ‏‏بایست ‎‏چاپ شود چاپ کرده‏‏ ‏‏ایم و تازه برای این که امام خمینی از این امر مطلع ‏‎ ‎‏نشود لایی روزنامه را هم به دست ایشان نرسانده‏‏ ‏‏ایم...»(خاطرات دعایی، ص202) جالب آنکه گرچه دعایی به اصل ماجرا اعتراف کرده و ماجرای توقیف روزنامه اطلاعات را بیان کرده، ولی سعی کرده دلیل آن را به مسائل دیگری، غیر از نشر همین مباحث اقتصادی تحریف شده، مربوط کند و اقدام ناپسند تیم اطلاعات را توجیه و تطهیر کند.(ر.ک. خاطرات دعایی، صص201-206.) ⭕️ با توضیحات این بخش، روشن شد که کتاب انحرافی «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی»، چه کتابی است و ماجرای توقیف روزنامه اطلاعات به خاطر انتشار بخشهایی از این کتاب و منتسب کردن آن به آیت الله شهید مطهری بود که علی رغم نهی امام، صورت گرفته بود. دانستیم که این کتاب ارتباطی با شهید مطهری ندارد و حاصل کار یک نفر دیگری است که نام مولف را حذف کرده و نام شهید مطهری را فقط درج کرده است. 🔹آقای علوی وقتی میخواهد شهید مطهری را از حیث اندیشه اقتصادی نقد کند، مهمترین دلیلش اشاره به همین کتاب انحرافی «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» است! آیا نباید یک بار این کتاب را خوانده باشد تا بداند که این کتاب متعلق به این شهید نیست؟ آیا نباید مقاله روزنامه اطلاعات که منجر به توقیف آن گردید را خوانده باشد تا بتواند با استناد به آن، اندیشه شهید مطهری را انحرافی بخواند؟! به صرف نقل یک خاطره از مرحوم سید احمدآقا، که با به مدعیات نادرستی که آقای علوی تا کنون کرده، اصل آن با اشکال جدی مواجه است، چگونه میتوان چنین نتایجی گرفت؟ @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 4 از 5] کتاب م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک 🔹کتاب «م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌ ب‍ه‌ ض‍م‍ی‍م‍ه‌ م‍س‍ئ‍ل‍ه بی‍مه»، نخستین کتاب انتشارات صدرا بود که نظرات اقتصادی شهید مطهری در آن درج شده بود. این کتاب که حاوی بخشهای مهمی از اندیشه اقصادی شهید مطهری بود، در زمان حیات امام خمینی، در آبان 1364، در 345 صفحه، منتشر گردید. تعداد صفحات و محتوای این کتاب در چاپ یازدهم در خرداد 1380، تغییراتی کرد و از آن به بعد در 189 صفحه منتشر گردید. این کتاب تا سال 1393 به چاپ بیست و سوم رسید و هنوز هم در بازار موجود است و از کتابهای پرمخاطب آن شهید بزرگوار است. نشر این کتاب هیچ حاشیه ای نداشت بلکه مورد استقبال مجامع علمی و حوزوی قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد. (م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌ ب‍ه‌ ض‍م‍ی‍م‍ه‌ م‍س‍ئ‍ل‍ه بی‍مه، مرتضی مطهری، نشر صدرا، تهران، اول، آبان 1364، تمامی صفحات) 🔹این کتاب بر منبای خط اصیل اسلامی نگارش یافته و در زمان حیات امام منشتر شد ولی نه به دستور امام خمینی توقیف شد و حاشیه ای حول آن ایجاد نگردید. 🔹آیا آقای علوی، برای نقد اندیشه اقتصادی شهید مطهری، و بستن نسبتهای سخیفی که شایسته خودش است، به آن شهیدی که امروز در قید حیات نیست تا از خودش دفاع کند، نیاز ندارد که این کتاب را بشناسد و آن را خوانده باشد؟ چرا آقای علوی از این کتاب که حاوی اندیشه اقتصادی اوست، هیچ نامی نمی برد؟ این کتاب هم حاوی مبانی فکری اقتصادی شهید مطهری است، چرا هیچ کسی به این کتاب ایراد نگرفت؟ ⭕️کتاب نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام 🔹کتاب «نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام» در ۲۴۶صدر، در اردیبهشت 1368، توسط انتشارات صدرا منتشر شد و بعد از آن، تا سال 1385 به چاپ سیزدهم رسید و تا سال 1392 به چاپ بیستم رسید. این کتاب ارزشمند، حاوی نظرات اقتصادی شهید مطهری است و در زمان حیات امام خمینی منتشر شد. نه هرگز توقیف شد، نه حرف و حدیثی درباره این کتاب بیرون آمد و اگر توقیف شده بود، به چاپ دوم نمیرسید ولی الان از چاپ بیستم گذشته است و هر کسی به راحتی می تواند آن را تهیه کند. کتابی حاوی با نگاهی نو و عمیق به اندیشه های اقتصادی اسلام و نقد جدی اقتصاد در اندیشه مارکسیسم است. بخش زیادی از کتاب، تقریبا یک سوم از آن، به نقد اقتصاد در اندیشه مارکسیسم پرداخته است. (نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام، مرتضی مطهری، نشر صدرا، تهران، اول، اردیبهشت 1368، تمامی صفحات) 🔹اگر ایشان متاثر از اقتصاد سوسیالیستی بود، چگونه اقتصاد سوسیالیستی را در این کتاب به طور تفصیلی نقد کرده است؟ آیا ادعای چپ گرایی به چنین شخصیتی، شرم آور نیست؟! آقای علوی اگر یک سر به کتابفروشی صدرا در خیابان ارم بزند، می تواند این کتاب را تهیه کند و بعدا متوجه ادعاهای نادرست خود نسبت آن شهید بزرگوار، خواهد شد. این کتاب هم حاوی تئوریهای اقتصادی شهید مطهری است، چرا هیچ کسی به این کتاب ایراد نگرفت؟ چرا نقدهای شهید به اقتصاد سوسیالیستی در این کتاب، مورد دقت و توجه آقای علوی قرار نگرفته؟ @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
🔸مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 5 از 5] 🔹 جمع بندی 🔹جهت مزید اطلاع جناب علوی باید گفت دو کتاب اقتصادی توسط انتشارت صدرا، «م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌» و «نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام»، حاوی اندیشه اقتصادی شهید مطهری، هر دو در دهه شصت و در دوران حیات امام خمینی منتشر گردید. به این دو کتاب، کسی ایرادی نگرفت و هیچ اشکال و ابهامی یجاد نکرد. این دو کتاب، حاوی نگاهی عمیق به اندیشه های اقتصادی اسلام و نقد جدی اقتصاد در اندیشه مارکسیسم و سوسیالیسم و اقتصاد در اندیشه لیبرال دموکراسی است. اگر طبق ادعای آقای علوی، اندیشه اقتصادی شهید مطهری، دچار انحرافات سوسیالیستی بود، چرا امام خمینی و سایر بزرگان و شخصیتهای انقلاب، به این دو کتاب اعتراضی نکردند؟ اینکه آقای مدعی، از این دو کتاب، هیچ نامی نبرده و به محتوای اینها هیچ اشاره ای نکرده، از دو حالت خارج نیست: 1. یا این دو کتاب که حاوی اندیشه اقتصادی شهید مطهری بوده را ندیده و از انتشار آنها و محتوای آنها اطلاعی ندارد؛ که در این صورت وای بر چنین شخصی که مدعی علم و دانش است و رساله عملیه هم منتشر کرده، ولی سخن بدون علم و از روی جهل میگوید و به شهید بزرگوار، آیت الله مطهری، و سایر علمای مبارز، ادعاهای نادرستی نسبت میدهد. 2. یا این دو کتاب را دیده و از انتشار آنها خبر دارد؛ که در این صورت باید بگوییم که به خاطر اغراض پست سیاسی، حاضر شده که چنین بی انصافی کند و علی رغم اطلاع داشتن نسبت به نظرات اقتصادی شهید مطهری، چنین ادعاهای زشتی را به آن شهید بزرگوار نسبت داده است. 🔻با مباحث پیشین روشن می شود که میزان آگاهی آقای علوی نسبت به آرای اقتصادی شهید مطهری، تا حدی است که از دو کتاب اقتصادی شهید هیچ کدام را ندیده و نخوانده و حتی نام آنها را هم نبرده ولی با این حال درباره نظرات اقتصادی شهید مطهری، از منظر یک کارشناس اهل اطلاع سخن میگوید و نظرات اقتصادی ایشان را دارای گرایشات سوسیالیستی دانسته است! کسی که از روند تولید و نشر آثار اقتصادی شهید مطلع نیست و احیانا یک خط از اندیشه اقتصادی شهید مطهری مطالعه نکرده، چطور به خودش جسارت میدهد تا چنین نسبتهای ناروایی را در مورد آن عالم روشنگر بر زبان جاری کند؟ آقای محترم، آیا برای اثبات ادعای تان، نباید دلیل بیاورید؟ آیا تمسک به یک ، در اتهام زنی به استاد شهید، کفایت می کند؟ 🔹سطح آگاهی و کیفیت استدلالهای آقای علوی در این ماجرا روشن گردید و این حجم از خلط و خطا در یک موضوع خاص، نشانگر آن است که سایر ادعاهای وی نیز به شدت مورد تردید و احتمالا از همین قبیل است لذا جا دارد محققان ارجمند و خاصه حوزویان فرهیخته و حق طلب، تمام ادعاهای وی را با همین سبک مورد سنجش قرار دهند تا صحت و سقم ادعاهای وی مشخص گردد. @rozaneebefarda
تصویر نامه تاریخی به امام در نقد آثار دکتر شریعتی ▫️متن نامه را در روزنه بخوانید👇 @rozaneebefarda
متن کامل نامه به امام پیرامون دکتر [صفحه ۴ از ۴] بنده فكر مى‏كنم اگر صلاح مى‏دانيد به برخى از ارادتمندان خودتان در اروپا و امريكا كه ضمناً ناشر آثار و افكار او هستند يادآورى فرماييد كه قبل از انجام اصلاحات وسيله آقاى حكيمى يا گروهى كه خودتان تعيين مى‏فرماييد از نشر آثارش جلوگيرى شود و اگر هم صلاح نمى‏دانيد كه در كار او مستقيماً دخالتى فرماييد راه ديگرى بايد انديشيد. بسيار خوب است و براى شناختن ماهيت اين شخص لازم است كه حضرتعالى مجموعه مقالات او را در كيهان كه يك سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرماييد. اين مقالات دو قسمت است: يك قسمت بر ضد ماركسيسم است كه مقالات خوبى بود و ايرادهاى كمى از نظر معارف اسلامى داشت، ولى قسمت دوم مقالاتى بود درباره مليت ايرانى (ومستقلاً ماشين شده) و در حقيقت فلسفه‏اى بود براى مليت ايرانى و قطعاً تاكنون احدى از مليت ايرانى به اين خوبى و مستند به يك فلسفه امروزپسند دفاع نكرده است. شايسته است نام آن‏را فلسفه رستاخيز بگذاريم. خلاصه اين مقالات كه يك كتاب مى‏شود اين بود كه ملاك مليت خون و نژاد كه امروز محكوم است نيست. ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت‏هاى مختلف، مختلف است، فرهنگ هر قوم، روح آن قوم و شخصيت اجتماعى آنها را مى‏سازد، خود و «من» واقعى هر قوم، فرهنگ آن قوم است، هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته، نابود شده است. ما ايرانيان فرهنگ 2500 ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودى ما و من واقعى ما و خويشتن اصلى ماست. در طول تاريخ حوادثى پيش‏آمد كه خواست ما را از خود واقعى ما بيگانه كند ولى ما هر نوبت، به خود آمديم و به خود واقعى خود باز گشتيم. آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول. در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبى‏گرى را تقديس كرده است. آنگاه گفته: اسلام براى ما ايدئولوژى است نه فرهنگ، و اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض كند و فرهنگ واحدى به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ‏ها را به رسميت مى‏شناسد همان‏طور كه تعدد نژادى را يك واقعيت مى‏داند. آيه كريمه إنا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل ناظر به اين است كه اختلافات نژادى و اختلافات فرهنگى كه اولى ساخته طبيعت است و دومى ساخته تاريخ بايد به جاى خود محفوظ باشد. ادعا كرده كه ايدئولوژى ما روى فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روى ايدئولوژى ما، لهذا ايرانيت ما ايرانيت اسلامى شده است و اسلام ما اسلام ايرانى شده است. با اين بيان عملاً و ضمناً نه صريحاً فرهنگى واحد به نام فرهنگ اسلامى را انكار كرده است. و صريحاً شخصيت‏هايى نظير بوعلى و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايرانى دانسته است، يعنى فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايرانى است. اين مقالات بسيار خواندنى است. در انتساب آنها به او شكى نيست. به بعضى‏ها مثل آقاى خامنه‏اى و آقاى بهشتى گفته مال من است، ولى مدعى شده كه من اينها را چندين سال پيش نوشته‏ام و اينها آنها را پيدا كرده و چاپ كرده‏اند. در صورتى كه دلايل به قدر كافى هست كه مقالات جديد است. به هر حال مطالعه حضرتعالى بسيار مفيد است. اين روزها سؤال و جوابى از حضرتعالى مورخ شعبان 97 منتشر شد كه اثر بسيار مطلوبى از نظر انحرافات منتحلين داشت و عجب اين است كه شايع كرده‏اند اين سؤال و جواب وسيله فلانى تهيه شده است. به آنها گفتم شما با اين اتهام به آقا اهانت مى‏كنيد، گويى ايشان از خود رأى ندارند (وتابع رأى مثل منى هستند). خبر عجيب ديگر اين است كه اخيراً آزادى غير مترقبى به دستجات مختلف مخصوصاً دستجات سياسى داده شده است، البته نسبت به روحانيين به مقياس بسيار كمترى داده شده، ممنوعيت‏هاى آنها غالباً به حال خود باقى است، اين تبعيض نيز سؤال‏انگيز است. خدمت آقازادگان عظام ـ‏دامت بركاتهم‏ عرض سلام اين بنده را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و نلتمس منكم الدعاء @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به سخنان آقای /20 🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! میثم عبداللهی تاریخ پژوه انقلاب اسلامی/ دانش آموخته سطوح عالیه حوزه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص 1 از 5] مقدمه 🔹جنای آقای علوی در مصاحبه اخیر خود، را نسبت به و مطرح کرده که با حقیقت منطبق نیست و از این جهت، واقعا تاسف بار است. این مصاحبه پر از شبهات و اشکالات تاریخی است و بخشهای مختلف آن به صورت مجزا نیاز پاسخ گویی علمی دارد. طبعا در این یادداشت برای پاسخگویی به همه آن ایرادات قطعی مجالی نیست و فعلا تنها به بخش کوچکی از آن ادعاها پرداخته میشود. او بزرگان انقلاب اسلامی را در مباحث اقتصادی متهم به سوسیال مسلکی کرده است! ◾آقای علوی، اندیشه های اقتصادی شهید آیت الله مطهری را متاثر از سوسیالیسم دانسته و در تایید این ادعا، در بخشی از این مصاحبه، درباره ، چنین میگوید: 🔻«... خود ایشان یک کتابی نوشته بودند اقتصادی، چاپ نشد، و نشده هنوز! یک وقتی [روزنامه] اطلاعات شروع کرد تکه هایی را چاپ کردن. زمان امام بود، که امام مطلع شد، جلویش را گرفت و اطلاعات توقیف شد، چند روز. ... میخواستند امام نفهمد، آن روزنامه ای که برای امام می فرستادند، آن صفحه اش را در آورده بودند. این را من قصه اش را از احمد آقای خمینی شنیدم. ... مرحوم آقای مطهری هم این جور بود.» ⚫در اینجا این روایت آقای علوی مورد نقد قرار می گیرد تا میزان آگاهی او نسبت به تاریخ تحولات معاصر و تاریخ جمهوری اسلامی روشن شود. وقتی عیار سخنان مصاحبه شونده محترم در همین موضوع خاص و یک بخش از مصاحبه مورد و قرار گرفت و میزان مطابقت آن با واقع مشخص شد، باقی ادعاهای این فرد هم از همین قبیل خواهد بود و میزان اعتنایی که به ادعاهای او خواهد شد، در همین حد و اندازه خواهد بود. ▫با مرور سخنان آقای علوی در مورد مباحث اقتصادی شهید مطهری، آشکار می شود که جناب ایشان، یادداشتهای اقتصادی شهید مطهری را مطالعه نکرده و نه از ابعاد ماجرا مطلع هست! و تنها منبعی که بیان میکند، یک خاطره به نقل از مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی است که تمام مدعیاتش درباره انحراف در آرای اقتصادی شهید مطهری را از همین یک خاطره استنبط کرده است! 🔹درباره آرای اقتصادی شهید مطهری، در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که ایشان مطلع نیست، اگرچه برخی ممکن است با نگاه سختگیرانه، احتمالات دیگری را العیاذبالله در ذهن آورند. جناب علوی چند مطلب مجزا و واقعه تاریخی را با هم کرده که شبیه همان ماجرای «خسن و خسین دختران معاویه ...» است. با این مقدمه اجمالا نکاتی را با تکیه بر شواهد تاریخی، در نقد ایشان عرض میکنم. اشکالات ⚪اولین اشکال اینکه شهید مطهری کتابی درباره اندیشه اقتصادی اسلام ننوشته بود، بلکه چند سخنرانی پراکنده داشت که درباره موضوعات اقتصادی بود و هیچ وقت ایشان آنها را کتاب نکرد بلکه چند سال بعد از شهادت ایشان، آن سخنرانیها گرداوری و تدوین و کتاب شد. 🔹اشکال بعدی مربوط به این ادعاست که: «یک کتابی نوشته بودند اقتصادی، چاپ نشد، و نشده هنوز.» این ادعا است و کتاب حاوی نظرات شهید مطهری به طور علنی منتشر شده و بارها تجدید چاپ شده است و الان هم در بازار موجود است و به زودی معرفی خواهیم کرد. پس اینکه شهید مطهری کتاب غیر قابل چاپ، در زمینه اقتصادی داشته، یک ادعای نادرستی است و تمام محتویات اقتصادی شهید مطهری منتشر شده است. @rozaneebefarda
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 2از 5] ⭕️اشکال دیگر آنکه وی، شهید بزرگوار آیت‌الله مطهری را نیز آلوده و التقاطی و متأثر از اقتصاد چپ، معرفی می‌کند. این از عجایب روزگار ماست؛ شهید مطهری در حالی متهم به چپگرایی شده که در صراط مستقیم اسلام بود و تمام عمرش را وقف مبارزه با اندیشه های انحرافی و التقاطی کرده بود و آثار متعددی در نقد مارکسیسم و سوسیالیسم دارد، و در نهایت جانش را بر سر همین راه مبارزه با التقاط گذاشت و توسط گروهی منحرف به شهادت رسید و از این رو او به حق، قهرمان مبارزه با التقاط بود. 🔻مقام معظم رهبری درباره شهید مطهری، در روز 6 اردیبهشت 1383، چنین می فرمایند: 🔹«ایشان[شهید مطهری] با قوت فكری و اندیشه صائب خود در دهه‌های ۱۳۴۰-۵۰ وارد میدان‌هایی شد كه تا آن زمان هیچ كس در زمینه مسائل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفكرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنی پرداخت و در جبهه مقابله با ماركسیسم و تفكرات غربی و لیبرالیسم دست به یك جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت‌های بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و بدور از تحجر و التقاط برای معرفی اسلام و مقابله با كج‌اندیشی و انحراف ایجاد كرد و پایه‌های افكار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را تأسیس نمود و نقش مؤثری بر جریان فكری اسلامی و شكل‌گیری نظام اسلامی بر جای گذاشت و بصورت سنگری امن برای جوانان طالب و علاقمند فكر اسلامی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها درآمد.» (سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبری) 🔻مدعی، ادعاهای مخدوش خود را مطرح می‌کند اما بر اهل تحقیق روشن است که این شهید، منتقد جدی اقتصاد مارکسیستی و سوسیالیستی بوده اند. در واقع آتهام التقاط و چپگرایی به شهید مطهری، در بین محققین منصف، محلی از اعراب ندارد! کتاب اقتصادی منسوب به شهید مطهری‌ ◼ در موضوع آثار اقتصادی شهید مطهری، مسئله دیگری وجود دارد که در مصاحبه آقای علوی، با چند موضوع دیگر خلط شده و موجب خطای تاریخی شده است. 🔻 یک شخصی در سال 1361، در تهران کتابی با عنوان «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» در ۴۱۶ص توسط نشر حکمت منتشر کرد و بود که است. نویسنده ی کتاب، نام خودش را درج نکرده بود و صرفا نام شهید مطهری را به عنوان «نویسنده» نوشته بود. این کتاب اشکالات متعددی داشت و نشر آن، بازتاب های بدی در کشور داشت. 🔹در این کتاب، از برخی سخنرانیها و یادداشتهای پراکنده و فیش های شهید مطهری در زمینه مسائل اقتصادی استفاده کرده بود. اشکالات این کتاب آن بود: 1. نویسنده، باید نام خودش را درج میکرد تا مسئولیت این فاجعه را خودش به عهده بگیرد و پاسخگو باشد، نه اینکه زرنگی کند و آن را به نام شهید مطهری منتشر سازد، که در قید حیات نبود تا از خودش دفاع کند. 2. وقتی نویسنده از برخی فیشهای منتشر نشده و غیرنهایی اقتصادی شهید مطهری در این کتاب استفاده کرد، باید گوشزد میکرد اینها نظرات تحقیقی و نهایی شهید مطهری نیست. ولی این کار را نکرد بلکه به عکس عمل کرد و اینها را به عنوان نظرات قطعی و نهایی شهید مطهری مطرح نمود. 3. انتساب برخی از مطالب به شهید مطهری، زیر سوال بود. 4. تحقیقات و حواشی ای که گرداورنده حول این کتاب صورت گرفت به جای اینکه روشن کننده موضوع باشد و ابهامات را رفع کند، بیشتر انحرافی بود و به اشکالات و ابهامات بسیاری به کتاب افزود. 5. در این کتاب اشکالات و انحرافاتی وجود داشت که تا آن زمان چنین مواردی در آثار آن متفکر بزرگ، سابقه نداشت. @rozaneebefarda
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 3 از 5] 🔹 البته مهمترین اشکال به این کتاب، آن بود که طبق روال، انتشار کتابهای شهید مطهری باید توسط انتشارات صدرا صورت میگرفت یا حداقل شورای علمی آن مرکز، باید این کتاب را تایید میکرد، در حالی که ناشر آن، یک ناشر شخصی و خصوصی به نام «نشر حکمت» بود. نشر صدرا حاضر به تایید این کتاب نشده بود. این نکات بیان کننده این مسئله است که انتساب این کتاب به شهید مطهری مورد مورد قبول مجامع علمی و حوزوی و دانشگاهی قرار نگرفت و آن را ساخته و پرداخته مولفش می دانستند. علما و بزرگان حوزه و از جمله در مقابل این کتاب جعلی موضع گرفتند و حواشی بسیاری حول این کتاب ایجاد شد و همگی به اتفاق اعلام کردند که این کتاب ربطی به شهید ندارد و ساخته دست همان شخص است! امام هم فرمودند که با توجه به اینکه این اثر با این همه انحراف، به شهید مطهری منتسب شده، چاپ جدید این کتاب تا اطلاع ثانوی ممنوع باشد و محتوای آن، باید مورد بازبینی جدی قرار گیرد. 🔻البته خلاف چیزی که مشهور است، نسخه های این کتاب جمع نشد و خمیر نشد، بلکه به حاشیه رفت و نسخه های آن در کتابخانه ها موجود است. ماهیت این کتاب، روشن شده بود، دیگر کسی به آن نمی پراخت. این کتاب بعد از 29 سال از چاپ آن، یک بار دیگر، در سال 1390 توسط همان ناشر به همان شکل و با همان اشکالات، برای دومین بار چاپ شد و دیگر چاپ نشده است. (بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، نشر حکمت، اول، 1361، تمامی صفحات.) 🔹عجیب آنکه در دهه شصت، علی رغم نهی امام، گاهی برخی روزنامه های کج فکر وقت، همچون روزنامه ، هفته نامه کیهان هوایی و ...، بخشهایی از این کتاب انحرافی را به نام نظرات اقتصادی شهید مطهری منتشر می کردند که هر بار بازتابهای بدی در جامعه داشت. 🔻به عنوان نمونه روزنامه اطلاعات بر خلاف دستور امام، در سال 1362، بخشهایی از این کتاب انحرافی را تحت عنوان نظرات اقتصادی شهید مطهری در صفحه اقتصادیِ روزنامه اطلاعات، منتشر کرد که باعث توقیف روزنامه اطلاعات به دستور امام خمینی گردید. سیدمحمود ، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، در کتاب خاطراتش گفته: «‏‏تصادفا همان روز در قسمت لایی روزنامه، مطلبی از کتاب نقل شده بود و امام قبلا دستور داده بودند که در ‏‎ ‎‏این کتاب تجدید نظر شود. چون گفته شده بود که همه مطالبش از خود ‏‎ ‎‏استاد نیست.‏ این مطلب، توسط همکاران روزنامه در سرویس اقتصادی به مناسبت ‎‏سالگرد شهادت مرحوم مطهری چاپ شده بود. تلقی امام این بود که ما‏‎ ‎‏کتابی را که به منظور بررسی تا اطلاع ثانوی ممنوع شده و نمی‏‏ ‏‏بایست ‎‏چاپ شود چاپ کرده‏‏ ‏‏ایم و تازه برای این که امام خمینی از این امر مطلع ‏‎ ‎‏نشود لایی روزنامه را هم به دست ایشان نرسانده‏‏ ‏‏ایم...»(خاطرات دعایی، ص202) جالب آنکه گرچه دعایی به اصل ماجرا اعتراف کرده و ماجرای توقیف روزنامه اطلاعات را بیان کرده، ولی سعی کرده دلیل آن را به مسائل دیگری، غیر از نشر همین مباحث اقتصادی تحریف شده، مربوط کند و اقدام ناپسند تیم اطلاعات را توجیه و تطهیر کند.(ر.ک. خاطرات دعایی، صص201-206.) ⭕️ با توضیحات این بخش، روشن شد که کتاب انحرافی «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی»، چه کتابی است و ماجرای توقیف روزنامه اطلاعات به خاطر انتشار بخشهایی از این کتاب و منتسب کردن آن به آیت الله شهید مطهری بود که علی رغم نهی امام، صورت گرفته بود. دانستیم که این کتاب ارتباطی با شهید مطهری ندارد و حاصل کار یک نفر دیگری است که نام مولف را حذف کرده و نام شهید مطهری را فقط درج کرده است. 🔹آقای علوی وقتی میخواهد شهید مطهری را از حیث اندیشه اقتصادی نقد کند، مهمترین دلیلش اشاره به همین کتاب انحرافی «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» است! آیا نباید یک بار این کتاب را خوانده باشد تا بداند که این کتاب متعلق به این شهید نیست؟ آیا نباید مقاله روزنامه اطلاعات که منجر به توقیف آن گردید را خوانده باشد تا بتواند با استناد به آن، اندیشه شهید مطهری را انحرافی بخواند؟! به صرف نقل یک خاطره از مرحوم سید احمدآقا، که با به مدعیات نادرستی که آقای علوی تا کنون کرده، اصل آن با اشکال جدی مواجه است، چگونه میتوان چنین نتایجی گرفت؟ @rozaneebefarda
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 4 از 5] کتاب م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک 🔹کتاب «م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌ ب‍ه‌ ض‍م‍ی‍م‍ه‌ م‍س‍ئ‍ل‍ه بی‍مه»، نخستین کتاب انتشارات صدرا بود که نظرات اقتصادی شهید مطهری در آن درج شده بود. این کتاب که حاوی بخشهای مهمی از اندیشه اقصادی شهید مطهری بود، در زمان حیات امام خمینی، در آبان 1364، در 345 صفحه، منتشر گردید. تعداد صفحات و محتوای این کتاب در چاپ یازدهم در خرداد 1380، تغییراتی کرد و از آن به بعد در 189 صفحه منتشر گردید. این کتاب تا سال 1393 به چاپ بیست و سوم رسید و هنوز هم در بازار موجود است و از کتابهای پرمخاطب آن شهید بزرگوار است. نشر این کتاب هیچ حاشیه ای نداشت بلکه مورد استقبال مجامع علمی و حوزوی قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد. (م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌ ب‍ه‌ ض‍م‍ی‍م‍ه‌ م‍س‍ئ‍ل‍ه بی‍مه، مرتضی مطهری، نشر صدرا، تهران، اول، آبان 1364، تمامی صفحات) 🔹این کتاب بر منبای خط اصیل اسلامی نگارش یافته و در زمان حیات امام منشتر شد ولی نه به دستور امام خمینی توقیف شد و حاشیه ای حول آن ایجاد نگردید. 🔹آیا آقای علوی، برای نقد اندیشه اقتصادی شهید مطهری، و بستن نسبتهای سخیفی که شایسته خودش است، به آن شهیدی که امروز در قید حیات نیست تا از خودش دفاع کند، نیاز ندارد که این کتاب را بشناسد و آن را خوانده باشد؟ چرا آقای علوی از این کتاب که حاوی اندیشه اقتصادی اوست، هیچ نامی نمی برد؟ این کتاب هم حاوی مبانی فکری اقتصادی شهید مطهری است، چرا هیچ کسی به این کتاب ایراد نگرفت؟ ⭕️کتاب نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام 🔹کتاب «نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام» در ۲۴۶صدر، در اردیبهشت 1368، توسط انتشارات صدرا منتشر شد و بعد از آن، تا سال 1385 به چاپ سیزدهم رسید و تا سال 1392 به چاپ بیستم رسید. این کتاب ارزشمند، حاوی نظرات اقتصادی شهید مطهری است و در زمان حیات امام خمینی منتشر شد. نه هرگز توقیف شد، نه حرف و حدیثی درباره این کتاب بیرون آمد و اگر توقیف شده بود، به چاپ دوم نمیرسید ولی الان از چاپ بیستم گذشته است و هر کسی به راحتی می تواند آن را تهیه کند. کتابی حاوی با نگاهی نو و عمیق به اندیشه های اقتصادی اسلام و نقد جدی اقتصاد در اندیشه مارکسیسم است. بخش زیادی از کتاب، تقریبا یک سوم از آن، به نقد اقتصاد در اندیشه مارکسیسم پرداخته است. (نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام، مرتضی مطهری، نشر صدرا، تهران، اول، اردیبهشت 1368، تمامی صفحات) 🔹اگر ایشان متاثر از اقتصاد سوسیالیستی بود، چگونه اقتصاد سوسیالیستی را در این کتاب به طور تفصیلی نقد کرده است؟ آیا ادعای چپ گرایی به چنین شخصیتی، شرم آور نیست؟! آقای علوی اگر یک سر به کتابفروشی صدرا در خیابان ارم بزند، می تواند این کتاب را تهیه کند و بعدا متوجه ادعاهای نادرست خود نسبت آن شهید بزرگوار، خواهد شد. این کتاب هم حاوی تئوریهای اقتصادی شهید مطهری است، چرا هیچ کسی به این کتاب ایراد نگرفت؟ چرا نقدهای شهید به اقتصاد سوسیالیستی در این کتاب، مورد دقت و توجه آقای علوی قرار نگرفته؟ @rozaneebefarda
🔸مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 5 از 5] 🔹 جمع بندی 🔹جهت مزید اطلاع جناب علوی باید گفت دو کتاب اقتصادی توسط انتشارت صدرا، «م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌» و «نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام»، حاوی اندیشه اقتصادی شهید مطهری، هر دو در دهه شصت و در دوران حیات امام خمینی منتشر گردید. به این دو کتاب، کسی ایرادی نگرفت و هیچ اشکال و ابهامی یجاد نکرد. این دو کتاب، حاوی نگاهی عمیق به اندیشه های اقتصادی اسلام و نقد جدی اقتصاد در اندیشه مارکسیسم و سوسیالیسم و اقتصاد در اندیشه لیبرال دموکراسی است. اگر طبق ادعای آقای علوی، اندیشه اقتصادی شهید مطهری، دچار انحرافات سوسیالیستی بود، چرا امام خمینی و سایر بزرگان و شخصیتهای انقلاب، به این دو کتاب اعتراضی نکردند؟ اینکه آقای مدعی، از این دو کتاب، هیچ نامی نبرده و به محتوای اینها هیچ اشاره ای نکرده، از دو حالت خارج نیست: 1. یا این دو کتاب که حاوی اندیشه اقتصادی شهید مطهری بوده را ندیده و از انتشار آنها و محتوای آنها اطلاعی ندارد؛ که در این صورت وای بر چنین شخصی که مدعی علم و دانش است و رساله عملیه هم منتشر کرده، ولی سخن بدون علم و از روی جهل میگوید و به شهید بزرگوار، آیت الله مطهری، و سایر علمای مبارز، ادعاهای نادرستی نسبت میدهد. 2. یا این دو کتاب را دیده و از انتشار آنها خبر دارد؛ که در این صورت باید بگوییم که به خاطر اغراض پست سیاسی، حاضر شده که چنین بی انصافی کند و علی رغم اطلاع داشتن نسبت به نظرات اقتصادی شهید مطهری، چنین ادعاهای زشتی را به آن شهید بزرگوار نسبت داده است. 🔻با مباحث پیشین روشن می شود که میزان آگاهی آقای علوی نسبت به آرای اقتصادی شهید مطهری، تا حدی است که از دو کتاب اقتصادی شهید هیچ کدام را ندیده و نخوانده و حتی نام آنها را هم نبرده ولی با این حال درباره نظرات اقتصادی شهید مطهری، از منظر یک کارشناس اهل اطلاع سخن میگوید و نظرات اقتصادی ایشان را دارای گرایشات سوسیالیستی دانسته است! کسی که از روند تولید و نشر آثار اقتصادی شهید مطلع نیست و احیانا یک خط از اندیشه اقتصادی شهید مطهری مطالعه نکرده، چطور به خودش جسارت میدهد تا چنین نسبتهای ناروایی را در مورد آن عالم روشنگر بر زبان جاری کند؟ آقای محترم، آیا برای اثبات ادعای تان، نباید دلیل بیاورید؟ آیا تمسک به یک ، در اتهام زنی به استاد شهید، کفایت می کند؟ 🔹سطح آگاهی و کیفیت استدلالهای آقای علوی در این ماجرا روشن گردید و این حجم از خلط و خطا در یک موضوع خاص، نشانگر آن است که سایر ادعاهای وی نیز به شدت مورد تردید و احتمالا از همین قبیل است لذا جا دارد محققان ارجمند و خاصه حوزویان فرهیخته و حق طلب، تمام ادعاهای وی را با همین سبک مورد سنجش قرار دهند تا صحت و سقم ادعاهای وی مشخص گردد. @rozaneebefarda
متن کامل نامه به امام پیرامون دکتر [صفحه ۴ از ۴] بنده فكر مى‏كنم اگر صلاح مى‏دانيد به برخى از ارادتمندان خودتان در اروپا و امريكا كه ضمناً ناشر آثار و افكار او هستند يادآورى فرماييد كه قبل از انجام اصلاحات وسيله آقاى حكيمى يا گروهى كه خودتان تعيين مى‏فرماييد از نشر آثارش جلوگيرى شود و اگر هم صلاح نمى‏دانيد كه در كار او مستقيماً دخالتى فرماييد راه ديگرى بايد انديشيد. بسيار خوب است و براى شناختن ماهيت اين شخص لازم است كه حضرتعالى مجموعه مقالات او را در كيهان كه يك سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرماييد. اين مقالات دو قسمت است: يك قسمت بر ضد ماركسيسم است كه مقالات خوبى بود و ايرادهاى كمى از نظر معارف اسلامى داشت، ولى قسمت دوم مقالاتى بود درباره مليت ايرانى (ومستقلاً ماشين شده) و در حقيقت فلسفه‏اى بود براى مليت ايرانى و قطعاً تاكنون احدى از مليت ايرانى به اين خوبى و مستند به يك فلسفه امروزپسند دفاع نكرده است. شايسته است نام آن‏را فلسفه رستاخيز بگذاريم. خلاصه اين مقالات كه يك كتاب مى‏شود اين بود كه ملاك مليت خون و نژاد كه امروز محكوم است نيست. ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت‏هاى مختلف، مختلف است، فرهنگ هر قوم، روح آن قوم و شخصيت اجتماعى آنها را مى‏سازد، خود و «من» واقعى هر قوم، فرهنگ آن قوم است، هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته، نابود شده است. ما ايرانيان فرهنگ 2500 ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودى ما و من واقعى ما و خويشتن اصلى ماست. در طول تاريخ حوادثى پيش‏آمد كه خواست ما را از خود واقعى ما بيگانه كند ولى ما هر نوبت، به خود آمديم و به خود واقعى خود باز گشتيم. آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول. در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبى‏گرى را تقديس كرده است. آنگاه گفته: اسلام براى ما ايدئولوژى است نه فرهنگ، و اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض كند و فرهنگ واحدى به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ‏ها را به رسميت مى‏شناسد همان‏طور كه تعدد نژادى را يك واقعيت مى‏داند. آيه كريمه إنا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل ناظر به اين است كه اختلافات نژادى و اختلافات فرهنگى كه اولى ساخته طبيعت است و دومى ساخته تاريخ بايد به جاى خود محفوظ باشد. ادعا كرده كه ايدئولوژى ما روى فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روى ايدئولوژى ما، لهذا ايرانيت ما ايرانيت اسلامى شده است و اسلام ما اسلام ايرانى شده است. با اين بيان عملاً و ضمناً نه صريحاً فرهنگى واحد به نام فرهنگ اسلامى را انكار كرده است. و صريحاً شخصيت‏هايى نظير بوعلى و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايرانى دانسته است، يعنى فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايرانى است. اين مقالات بسيار خواندنى است. در انتساب آنها به او شكى نيست. به بعضى‏ها مثل آقاى خامنه‏اى و آقاى بهشتى گفته مال من است، ولى مدعى شده كه من اينها را چندين سال پيش نوشته‏ام و اينها آنها را پيدا كرده و چاپ كرده‏اند. در صورتى كه دلايل به قدر كافى هست كه مقالات جديد است. به هر حال مطالعه حضرتعالى بسيار مفيد است. اين روزها سؤال و جوابى از حضرتعالى مورخ شعبان 97 منتشر شد كه اثر بسيار مطلوبى از نظر انحرافات منتحلين داشت و عجب اين است كه شايع كرده‏اند اين سؤال و جواب وسيله فلانى تهيه شده است. به آنها گفتم شما با اين اتهام به آقا اهانت مى‏كنيد، گويى ايشان از خود رأى ندارند (وتابع رأى مثل منى هستند). خبر عجيب ديگر اين است كه اخيراً آزادى غير مترقبى به دستجات مختلف مخصوصاً دستجات سياسى داده شده است، البته نسبت به روحانيين به مقياس بسيار كمترى داده شده، ممنوعيت‏هاى آنها غالباً به حال خود باقى است، اين تبعيض نيز سؤال‏انگيز است. خدمت آقازادگان عظام ـ‏دامت بركاتهم‏ عرض سلام اين بنده را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و نلتمس منكم الدعاء @rozaneebefarda
تصویر نامه تاریخی به امام در نقد آثار دکتر شریعتی ▫️متن نامه را در روزنه بخوانید👇 @rozaneebefarda
ترور محصول مشترک و ! شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشن‌ضمیر، با شهید مطهری در قم و در چشم آیت‌الله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقه‌ای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد. زمینه‌های ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقه‌سازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست. حالا سمپات‌های حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت ، از یک سو به مصادره و جهت‌دهی به آرمان‌ها و سیره آن شهید اقدام کرده‌اند. از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند! سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل می‌کنند. شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این فدا نمود؛ او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان بود و نتیجه افکارش به انجامید. از دیگر سو با می‌جنگید که و ، شاخصه بارزشان بود. امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه می‌جنگد؛ از یک سو با سوپر التقاطی های درگیر است و از دیگر سو با مبارزه می‌کند. شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر و و می‌گذرد. @rozaneebefarda
52.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تیزر تبلیغاتی پروژه «تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر» و رونمایی از همکاران حوزوی دهباشی در این کوتاه‌نما همکاران پروژه تاریخ شفاهی معرفی شده اند. در بین همکاران دهباشی در پروژه پر تحریف «تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر» ، نام مدیر سایت نیز به چشم می‌خورد که ارتباطات گسترده‌ای در برخی مراکز حوزوی دارد. دهباشی نام نجمی را به عنوان مدیر تحقیقات تکمیلی این مجموعه معرفی نموده است. این بدان معناست که مطالب تحریف‌آمیز آثار دهباشی با تایید نجمی و زیرنظر او انتشار یافته و مسئولیت محتوای مخدوش این آثار متوجه اوست. بایسته است و نسبت به محتوای تحریف‌آمیز آثار دهباشی و همچنین کنش‌گری حساسیت داشته باشند. لازم به ذکر است که: ۱. محتوای مخدوش آثار منتشر شده دهباشی همچنان بدون نقد و بررسی باقیمانده است! ۲. فعالیت‌های رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای همکاران حوزوی دهباشی همچنان برقرار است و مشخص نیست نتیجه بلندمدت آن، به تولید چه آثاری می انجامد. ۳.پیش از نامه رهبری، این آثار بطور گسترده توزیع شده است! ۴.هنوز اقدام خاصی برای تبیین تحریفات مندرج در آثار مخدوش دهباشی صورت نگرفته است. از آنجا بخشی از این آثار مصداق و و نیز (خصوصا چهره‌هایی همچون ) است، لذا امید است بزرگان و نخبگان حوزه مقدسه قم نسبت به آن اقدام فرمایند. 📎متن نامه منسوب به دفتر رهبری: https://eitaa.com/rozaneebefarda/12939 نقل از کانال بهانه: @bahaneee @rozaneebefarda
متن کامل نامه به امام پیرامون دکتر [صفحه ۴ از ۴] بنده فكر مى‏كنم اگر صلاح مى‏دانيد به برخى از ارادتمندان خودتان در اروپا و امريكا كه ضمناً ناشر آثار و افكار او هستند يادآورى فرماييد كه قبل از انجام اصلاحات وسيله آقاى حكيمى يا گروهى كه خودتان تعيين مى‏فرماييد از نشر آثارش جلوگيرى شود و اگر هم صلاح نمى‏دانيد كه در كار او مستقيماً دخالتى فرماييد راه ديگرى بايد انديشيد. بسيار خوب است و براى شناختن ماهيت اين شخص لازم است كه حضرتعالى مجموعه مقالات او را در كيهان كه يك سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرماييد. اين مقالات دو قسمت است: يك قسمت بر ضد ماركسيسم است كه مقالات خوبى بود و ايرادهاى كمى از نظر معارف اسلامى داشت، ولى قسمت دوم مقالاتى بود درباره مليت ايرانى (ومستقلاً ماشين شده) و در حقيقت فلسفه‏اى بود براى مليت ايرانى و قطعاً تاكنون احدى از مليت ايرانى به اين خوبى و مستند به يك فلسفه امروزپسند دفاع نكرده است. شايسته است نام آن‏را فلسفه رستاخيز بگذاريم. خلاصه اين مقالات كه يك كتاب مى‏شود اين بود كه ملاك مليت خون و نژاد كه امروز محكوم است نيست. ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت‏هاى مختلف، مختلف است، فرهنگ هر قوم، روح آن قوم و شخصيت اجتماعى آنها را مى‏سازد، خود و «من» واقعى هر قوم، فرهنگ آن قوم است، هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته، نابود شده است. ما ايرانيان فرهنگ 2500 ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودى ما و من واقعى ما و خويشتن اصلى ماست. در طول تاريخ حوادثى پيش‏آمد كه خواست ما را از خود واقعى ما بيگانه كند ولى ما هر نوبت، به خود آمديم و به خود واقعى خود باز گشتيم. آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول. در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبى‏گرى را تقديس كرده است. آنگاه گفته: اسلام براى ما ايدئولوژى است نه فرهنگ، و اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض كند و فرهنگ واحدى به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ‏ها را به رسميت مى‏شناسد همان‏طور كه تعدد نژادى را يك واقعيت مى‏داند. آيه كريمه إنا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل ناظر به اين است كه اختلافات نژادى و اختلافات فرهنگى كه اولى ساخته طبيعت است و دومى ساخته تاريخ بايد به جاى خود محفوظ باشد. ادعا كرده كه ايدئولوژى ما روى فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روى ايدئولوژى ما، لهذا ايرانيت ما ايرانيت اسلامى شده است و اسلام ما اسلام ايرانى شده است. با اين بيان عملاً و ضمناً نه صريحاً فرهنگى واحد به نام فرهنگ اسلامى را انكار كرده است. و صريحاً شخصيت‏هايى نظير بوعلى و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايرانى دانسته است، يعنى فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايرانى است. اين مقالات بسيار خواندنى است. در انتساب آنها به او شكى نيست. به بعضى‏ها مثل آقاى خامنه‏اى و آقاى بهشتى گفته مال من است، ولى مدعى شده كه من اينها را چندين سال پيش نوشته‏ام و اينها آنها را پيدا كرده و چاپ كرده‏اند. در صورتى كه دلايل به قدر كافى هست كه مقالات جديد است. به هر حال مطالعه حضرتعالى بسيار مفيد است. اين روزها سؤال و جوابى از حضرتعالى مورخ شعبان 97 منتشر شد كه اثر بسيار مطلوبى از نظر انحرافات منتحلين داشت و عجب اين است كه شايع كرده‏اند اين سؤال و جواب وسيله فلانى تهيه شده است. به آنها گفتم شما با اين اتهام به آقا اهانت مى‏كنيد، گويى ايشان از خود رأى ندارند (وتابع رأى مثل منى هستند). خبر عجيب ديگر اين است كه اخيراً آزادى غير مترقبى به دستجات مختلف مخصوصاً دستجات سياسى داده شده است، البته نسبت به روحانيين به مقياس بسيار كمترى داده شده، ممنوعيت‏هاى آنها غالباً به حال خود باقى است، اين تبعيض نيز سؤال‏انگيز است. خدمت آقازادگان عظام ـ‏دامت بركاتهم‏ عرض سلام اين بنده را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و نلتمس منكم الدعاء @rozaneebefarda
تصویر نامه تاریخی به امام در نقد آثار دکتر شریعتی ▫️متن نامه را در روزنه بخوانید👇 @rozaneebefarda
بیانیه حمایت مالی علامه طباطبایی و از مردم مظلوم فلسطین @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در بخشی از اعلامیه چنین آمده است: 🔹ای خواننده غیور اگر از خواندن این سطور متأثر گشته ای و به عنوان یک انسان مسلمان و یا لااقل به عنوان یک انسان می خواهی به زجر کشیدگان فلسطین کمکی بنمائی می توانی مبلغی هر چند هم ناچیز باشد به یکی از سه حساب زیر بریزی و در راه نجات فلسطین عزیز قدمی برداری. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
متن کامل نامه به امام پیرامون دکتر [صفحه ۴ از ۴] بنده فكر مى‏كنم اگر صلاح مى‏دانيد به برخى از ارادتمندان خودتان در اروپا و امريكا كه ضمناً ناشر آثار و افكار او هستند يادآورى فرماييد كه قبل از انجام اصلاحات وسيله آقاى حكيمى يا گروهى كه خودتان تعيين مى‏فرماييد از نشر آثارش جلوگيرى شود و اگر هم صلاح نمى‏دانيد كه در كار او مستقيماً دخالتى فرماييد راه ديگرى بايد انديشيد. بسيار خوب است و براى شناختن ماهيت اين شخص لازم است كه حضرتعالى مجموعه مقالات او را در كيهان كه يك سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرماييد. اين مقالات دو قسمت است: يك قسمت بر ضد ماركسيسم است كه مقالات خوبى بود و ايرادهاى كمى از نظر معارف اسلامى داشت، ولى قسمت دوم مقالاتى بود درباره مليت ايرانى (ومستقلاً ماشين شده) و در حقيقت فلسفه‏اى بود براى مليت ايرانى و قطعاً تاكنون احدى از مليت ايرانى به اين خوبى و مستند به يك فلسفه امروزپسند دفاع نكرده است. شايسته است نام آن‏را فلسفه رستاخيز بگذاريم. خلاصه اين مقالات كه يك كتاب مى‏شود اين بود كه ملاك مليت خون و نژاد كه امروز محكوم است نيست. ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت‏هاى مختلف، مختلف است، فرهنگ هر قوم، روح آن قوم و شخصيت اجتماعى آنها را مى‏سازد، خود و «من» واقعى هر قوم، فرهنگ آن قوم است، هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته، نابود شده است. ما ايرانيان فرهنگ 2500 ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودى ما و من واقعى ما و خويشتن اصلى ماست. در طول تاريخ حوادثى پيش‏آمد كه خواست ما را از خود واقعى ما بيگانه كند ولى ما هر نوبت، به خود آمديم و به خود واقعى خود باز گشتيم. آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول. در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبى‏گرى را تقديس كرده است. آنگاه گفته: اسلام براى ما ايدئولوژى است نه فرهنگ، و اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض كند و فرهنگ واحدى به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ‏ها را به رسميت مى‏شناسد همان‏طور كه تعدد نژادى را يك واقعيت مى‏داند. آيه كريمه إنا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل ناظر به اين است كه اختلافات نژادى و اختلافات فرهنگى كه اولى ساخته طبيعت است و دومى ساخته تاريخ بايد به جاى خود محفوظ باشد. ادعا كرده كه ايدئولوژى ما روى فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روى ايدئولوژى ما، لهذا ايرانيت ما ايرانيت اسلامى شده است و اسلام ما اسلام ايرانى شده است. با اين بيان عملاً و ضمناً نه صريحاً فرهنگى واحد به نام فرهنگ اسلامى را انكار كرده است. و صريحاً شخصيت‏هايى نظير بوعلى و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايرانى دانسته است، يعنى فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايرانى است. اين مقالات بسيار خواندنى است. در انتساب آنها به او شكى نيست. به بعضى‏ها مثل آقاى خامنه‏اى و آقاى بهشتى گفته مال من است، ولى مدعى شده كه من اينها را چندين سال پيش نوشته‏ام و اينها آنها را پيدا كرده و چاپ كرده‏اند. در صورتى كه دلايل به قدر كافى هست كه مقالات جديد است. به هر حال مطالعه حضرتعالى بسيار مفيد است. اين روزها سؤال و جوابى از حضرتعالى مورخ شعبان 97 منتشر شد كه اثر بسيار مطلوبى از نظر انحرافات منتحلين داشت و عجب اين است كه شايع كرده‏اند اين سؤال و جواب وسيله فلانى تهيه شده است. به آنها گفتم شما با اين اتهام به آقا اهانت مى‏كنيد، گويى ايشان از خود رأى ندارند (وتابع رأى مثل منى هستند). خبر عجيب ديگر اين است كه اخيراً آزادى غير مترقبى به دستجات مختلف مخصوصاً دستجات سياسى داده شده است، البته نسبت به روحانيين به مقياس بسيار كمترى داده شده، ممنوعيت‏هاى آنها غالباً به حال خود باقى است، اين تبعيض نيز سؤال‏انگيز است. خدمت آقازادگان عظام ـ‏دامت بركاتهم‏ عرض سلام اين بنده را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و نلتمس منكم الدعاء ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ترور محصول مشترک و ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشن‌ضمیر، با شهید مطهری در قم و در چشم آیت‌الله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقه‌ای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد. زمینه‌های ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقه‌سازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست. حالا سمپات‌های حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت ، از یک سو به مصادره و جهت‌دهی به آرمان‌ها و سیره آن شهید اقدام کرده‌اند. از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند! سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل می‌کنند. شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این فدا نمود؛ او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان بود و نتیجه افکارش به انجامید. از دیگر سو با می‌جنگید که و ، شاخصه بارزشان بود. امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه می‌جنگد؛ از یک سو با سوپر التقاطی های درگیر است و از دیگر سو با مبارزه می‌کند. شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر و و می‌گذرد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053