eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
سرگذشتنامه لوتربازی در سرزمین اسلامی بخش نخست: از سوسیالیستهای خداپرست تا سازمان منافقین و فرقه فرقان [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸آن روز که جلال آل احمد قلم به کاغذ برد و از انحرافات و خیانت های شبه روشنفکران ایرانی نوشت، کمتر کسی فکرش را می کرد در روزگاری نه چندان دور که او در این دنیا نیست، سازمان ها و گروهک هایی مسلح و مدعی مثل قارچ سر برآورند و با هفت تیرهای آماده و دست های خونین بخواهند، مسیر اصلاح طلبی سیاسی را از راه اصلاح طلبی دینی پی بگیرند! اما هرچه باشد جلال این طایفه را خوب می شناخت؛ با آنها همپیاله بود، همنشین و در مقطعی همراه بود! این خط سومی های پیچیده و پرمدعا را او زودتر شناخته بود. 🔸روزی که تشکیلات زیرزمینی را راه اندازی کرد، کمتر کسی فکرش را میکرد که ایده او بعدا سرمنشا شکل گیری چند جریان سیاسی و فکری مؤثر در ایران گردد. جنبش کوچک نخشب بعدا دو شعبه شد؛ عده ای فعالیت شان را علنی کردند اما دسته ای دیگر مثل ، همچنان با هویت واقعی و مخفی نهضت، در سایر تشکل ها از جمله انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت کردند(ر.ک: شصت سال صبوری و شکوری) نخشب مصدقی بود، ملی گرا بود اما بعد از اهتمام ویژه ای برای تلفیق آموزه های شیعی با سوسیالیسم اروپایی به خرج داد و با شعار دفاع از «جنبش‌های چپ منهای مارکسیسم» توانست در قشر متدین نفوذ یابد و نسلی به ظاهر متشرع ولی عمیقا چپگرا را تربیت نماید. در میان حامیان، همراهان و شاگردان نخشب از ابراهیم یزدی و گرفته تا برخی روحانیان مانند و یکی از سران وجود دارند! 🔸روزی که علی شریعتی در حسینیه ارشاد از اسلامِ سیاسی سخن می گفت و در سنگر دفاع از ابعاد اجتماعی اسلام، همزمان بر حوزه و روحانیت سیاست ستیز از یک سو و روشنفکران چپ (خاصه کمونیست ها) از دیگرسو می شورید، کمتر کسی فکرش را می کرد که او در نامه به پدرش مرحوم محمدتقی شریعتی از ایده سخن به میان آورده باشد و یادداشت های نقد کمونیسمش را به نشانه حسن نیست به سفارش دربار نوشته باشد و دنبال باشد. مطهری اما شاید زودتر از منتقدان سطحی شریعتی، به عمق فاجعه پی برد و از آن زمان، حمایت اولیه اش را از این جوان جذاب مزینانی (که حالا دیگر بعنوان سخنرانی سرشناس و پرشور معروف شده بود) سلب کرد و در جرگه مخالفان جدی او درآمد و گلایه ها و هشدارهایش از تز و آموزه های شریعتی را در نامه ای مفصل با در میان گذاشت. 🔸روزی که بازرگان و سحابی با همراهی و حمایت مصدق و برادران زنجانی و مرحوم ، در انشعابی تاکتیکی، از جبهه ملی جدا شدند و بعد از شکست پروژه نهضت مقاومت ملی، در اردیبهشت 1340 را راه اندازی کردند، کمتر کسی فکرش را می کرد که کمتر از چهار سال بعد، جمعی از جوانان همین تشکیلات سیاسی، بعد از نا امیدی از بی عملی سران شان، را تشکیل دهند و راه مبارزه مسلحانه پیش بگیرند و به نام اسلام و به بهانه دفاع از مردم، جوخه های ترور تشکیل دهند! 🔸روزی که آقای ، و جمعی از دوستانش را مصداق تام و تمام انقلابی گری می دانست و در مقابل آدمکشی های آنان (مانند قتل مرحوم ) سکوت پیشه کرده بود، کمتر کسی پیش بینی می کرد که آموزه های برخی چهره های تجدیدنظرطلب دینی این جمع را به سمت جنایات سازمان یافته گسترده در آینده سوق خواهد داد. 🔸برکشیدن خطوط مشترک از میان اینهمه حادثه و اینهمه جریان، همان قطعه گمشده از پازل است که می تواند در تحلیل دقیق گذشته و ادامه مسیر آینده، تعیین کننده باشد. این جماعت به ظاهر متکثر در چه چیز متشرک اند؟! این سؤالی است که پاسخ بدان جز با بازخوانی عالمانه و عمیق تاریخ معاصر ممکن نیست. @rozaneebefarda ادامه👇
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان آقای /19 🔸 التقاط و چپگروی به ؛ از پندار تا واقعیت! امین عظیمی دانش پژوه دروه خارج فقه و اصول 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️ جناب آقای در سخنان اخیر خود ادعا کرده که اکثر بزرگان حوزوی متاثر از بودند و در این باره از برخی بزرگان معاصر یاد می کند و می گوید: « مرحوم اقای و آقا اینها هم از این گرایش سوسیالیستی [در اقتصاد] تاثیر گرفتند.» وی آنگاه به لیست افراد مذکور، سیدجمال الدین اسد آبادی را نیز اضافه می کند و می گوید: « این تفکر در بین ما ماند و اضافه شد به این ، تفکر خاص پان‌اسلامیستی و اخوان‌المسلمینی که ریشه‌اش از دوران عثمانی بود و بزرگانی از ما مثل اسدابادی و امثال این‌ها در این تفکر می دمیدند. خود تفکر هم باز یک ریشه‌های دارد هم ریشه‌های وهابی دارد هم ریشه‌های چپی دارد.» او در نهایت می‌گوید: « انقلاب ما از آغاز اقتصاد مان بدون تعارف اگر بخواهیم بگوییم یک به نام اسلام، در قالب اسلامی بود.» ⭕️در این یادداشت مختصر، نکاتی در نقد سخنان مذکور پیرامون مرحوم سیدجمال اسدآبادی تقدیم می شود و امید است در مورد شهیدین مطهری و صدر نیز یادداشت های مشابهی در جهت تنویر افکار به نگارش در آید. 1- ظاهر کلام قائل محترم حاکی از این است که اخوان المسلمین و تفکر آنها، معاصر با سید جمال الدین اسد آبادی بوده و وی از این جریان تأثیر پذیرفته است. این درحالی است که حسن البنا، موسس اخوان المسلمین ده سال بعد از فوت سید جمال الدین اسد آبادی به دنیا آمده است! (حسن البنا سال ۱۲۸۵ شمسی به دنیا آمده و سید جمال ۱۲۷۵ شمسی از دنیا رفته است.) 2- از کلام آقای علوی چنین برداشت می شود ریشه تفکرات سید جمال الدین اسد آبادی به تفکرات چپی بر می گردد؛ 🔻اگر منظور وی از چپ، تفکرات کمونیستی رواج یافته بعد از انقلاب اکتبر روسیه است، چگونه ممکن است سید جمال متاثر از تفکر چپ باشد با این که 21 سال قبل از انقلاب کمونیستی روسیه از دنیا رفته است؟! کتب تاریخی از دو سفر سید جمال به روسیه تزاری، 30 سال قبل از انقلاب اکتبر روسیه می نویسند و از ملاقات های او با مقامات آنها خبر می دهند.(سید جمال الدین حسینی پایه گذار نهضتهای اسلامی، ص 146 و ص 160) 🔻اما اگر منظورشان از تفکرات چپ، خصوص است، باید گفت نه تنها اتهام چپگرایی و سوسیالیسم به او نمی چسبد بلکه سیدجمال قهرمان افشاگری علیه خطر سوسیالیسم در سرزمین اسلامی است. او یکی از اولین کسانی است که ورود این تفکر به را تذکر داده است؛ ⭕️ سیدجمال در مسئله رساله مشهور 60 صفحه ای خود به نام «رساله نیچریه»، به تحلیل، انتقاد و افشاگری علیه می پردازد و چنین تصریح می کند: «سوسیالیست و کومونیست و نیهلیست یعنی اجتماعیین و اشتراکیین و عدمیین؛ هر سه طایفه رهسپر این طریقه می باشند و خود را به اسم محب الفقراء و الضعفاء و المساکین ظاهر ساخته اند ... به جهت اجرا این مقصد فاسد چه بسیار خون ریزیها کردند، چه فسادها و فتنه ها برپا نموند و چقدر عمارات و قراء را آتش زدند ... احزاب آنها بسیار شدند و در تمامی اقطار ممالک یوروپ(اروپا) منتشر گردیدند، خصوصا در مملکت روسیه. و بلاشبهه اگر این طوائف ثلاثه قوت بگیرند، موجب انقراض و اضمحلال نوع انسانی خواهند شد، چنانکه وجه آن پیش گذشت. اجرناالله من شرور اقوالهم و افعالهم.» (مجموع رسائل و مقالات، رساله نیچریه، صص50 و 51) 🔻این رساله بعد از سال 1259 شمسی نوشته شده و اولین بار در سال 1303 ش در تبریز منتشر شده است.( همان، ص 6) در واقع 40 سال قبل از تولد نخشب و 60 سال قبل تاسیس ، سیدجمال الدین اسدآبادی خطر نفوذ این جریان را در جوامع اسلامی فریاد زده بود اما ظاهرا طنین صدای وی در بیابان بی اطلاعی و تحریفات تاریخی و احیانا برخی غرض ورزی ها، گم شد و امروز در زبان برخی حوزویان، تهمت های غیرواقعی به او تکرار می شود. 🔻گرچه کارنامه و اندیشه سیدجمال در جای خود قابل نقد و ارزیابی علمی است و طبعا نگارنده به دنبال اثبات عصمت برای ایشان نیست اما تاسف بار است که قهرمان روشنگری علیه چپگرایی را در حوزه علمیه قم و آنهم چهل سال پس از استقرار نظام اسلامی، متهم به چپگرایی کنند و به جریان های معلوم الحال و آلوده ای همچون خداپرستان سوسیالیست پیوند بزنند! 🔻امید است بعد از روشن شدن فضای بحث، منتشر کنندگان اتهامات بی اساس به مرحوم سیدجمال و سایر بزرگان روحانی، نسبت به جبران و اعاده حیثیت از آنان اقدام کنند که این به صواب نزدیک تر است. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda