خاطره جالب مقام معظم رهبری از جلسه مشترک با #آل_احمد و #شریعتی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یک خاطره ای نقل می کنم برای شما در سال 47 یعنی سال آخر عمر جلال آل احمد.
🔸مرحوم آل احمد آمد مشهد، یک جلسه مشترکی داشتیم، من بودم، آل احمد بود، مرحوم شریعتی بود و عده ای هم از دوستان مشهدی ما بودند.
🔹بحث درباره روحانیون شد، به مناسبت حضور من در جلسه شاید هر کسی یک چیزی می گفت شریعتی یک مقداری انتقاد کرد. مرحوم آل احمد به شریعتی گفت شما چرا (البته با تعبیر حوزه علمیه می گفتند نه روحانیت) از حوزه علمیه اینقدر انتقاد می کنی بیا از روشنفکران خودمان انتقاد کن و مرحوم آل احمد یک دو سه جمله درباره انتقاد و تعرض به روشنفکران گفت، مرحوم دکتر شریعتی پاسخی داد که از آن پاسخ هم می شود درست نقطه نظر او را نسبت به روحانیت و روحانیون فهمید.
او گفت علت اینکه من از روحانیت انتقاد می کنم، از حوزه علمیه انتقاد می کنم این است که ما از حوزه علمیه انتظار و توقع داریم، از روشنفکر جماعت هیچ توقعی نداریم، نهادی که ولادتش در آغوش فرهنگ غربی بوده این چیزی نیست که ما در او انتظار داشته باشیم اما روحانیت یک نهاد اصیلی هست و ما از روحانیت زیاد انتظار داریم و چون آن انتظارات عمل نمی شود به همین دلیل است که انتقاد می کنم.
او معتقد بود که روحانیون به آن رسالت بطور کامل عمل نمی کنند. بر این اعتقاد بود تا سال حدود 51 و نزدیک 52 از آن سال در اثر تماس هایی که دکتر با چهره هایی از روحانیت به خصوص روحانیون جوان گرفت، کلا عقیده اش عوض شد. یعنی ایشان در سال 54 و 55 معتقد بود که اکثریت روحانیت به آن رسالت عمل می کنند و لذا در این اواخر عمر دکتر شریعتی نه فقط معتقد به روحانیت، بلکه معتقد به روحانیون نیز بود و معتقد بود که اکثریت روحانیت در خط عمل به همان رسالتی هستند که بر دوش روحانیت واقعا هست.
البته با روحانیونی که می فهمید که در آن خط نیستند با آنها خوب نبود و شخصا به امام خمینی بسیار علاقمند و ارادتمند بود.
گفت و گو با مجله سروش ، شماره 102 ، خرداد 1360
mshrgh.ir/590724
🔶پی افزود
در این هنگام هنوز اسناد ساواک آقای شریعتی منتشر نشده بود.
@rozaneebefarda
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون!
مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاحطلبان/بخش نخست
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریانهای سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با #نفوذ در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند!
🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهرهای موجه و مهربان از خود به نمایش میگذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی میسازد.
🔸اکنون که اصلاحطلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری مینماید.
🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیتالله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمیکرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند!
اگرچه همان زمان #یفرم_خان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان #مجاهد لقب گرفت و نشان داد که #انقلابیون_بدلی، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی میشوند چنانچه بعدا امثال #احسان_الله_خان دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد!
🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه #آل_احمد به نیکی روایت کرده است.
🔸برآمدن #نهضت_خداپرستان_سوسیالیست نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از #علی_شریعتی گرفته تا #ابراهیم_یزدی! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به #نشست_اساتید در یک مصاحبه رسمی، از #محمد_نخشب به عنوان استاد دوران کودکیاش با تجلیل یاد میکرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد!
🔸از دل دو جریان #نهضت_آزادی و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول #امام_خمینی و اغلب شخصیتهای اصلی انقلاب نبودند.
یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشتههای آنان را در زمره شهیدان یاد کرد!
و دیگری گروهک #فرقان که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود.
🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم #هاشمی_رفسنجانی همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در #ترور_منصور و بار دوم بخاطرکشف توصیهنامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!!
🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است.
چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب #سوسیالیسم متأثرند لذا #خط_اجتهاد به همان میزان که با #چپ_الحادی و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان #چپ_اسلامی یا #چپ_التقاطی گریزان است.
🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار #عدالت سر می دهند!
🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در #عدالت_خواهی_ویرانگر و #انقلابی_گری_عرفی است!
مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است!
🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران #مجمع_روحانیون یکی از کانونهای اصلی آن بود و در قم نیز #دفتر_تبلیغات بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است)
🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری #حبیب_الله_پیمان بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد.
حکایت ساختارشکنی در دو #فتنه۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
خاطره جالب مقام معظم رهبری از جلسه مشترک با #آل_احمد و #شریعتی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یک خاطره ای نقل می کنم برای شما در سال 47 یعنی سال آخر عمر جلال آل احمد.
🔸مرحوم آل احمد آمد مشهد، یک جلسه مشترکی داشتیم، من بودم، آل احمد بود، مرحوم شریعتی بود و عده ای هم از دوستان مشهدی ما بودند.
🔹بحث درباره روحانیون شد، به مناسبت حضور من در جلسه شاید هر کسی یک چیزی می گفت شریعتی یک مقداری انتقاد کرد. مرحوم آل احمد به شریعتی گفت شما چرا (البته با تعبیر حوزه علمیه می گفتند نه روحانیت) از حوزه علمیه اینقدر انتقاد می کنی بیا از روشنفکران خودمان انتقاد کن و مرحوم آل احمد یک دو سه جمله درباره انتقاد و تعرض به روشنفکران گفت، مرحوم دکتر شریعتی پاسخی داد که از آن پاسخ هم می شود درست نقطه نظر او را نسبت به روحانیت و روحانیون فهمید.
او گفت علت اینکه من از روحانیت انتقاد می کنم، از حوزه علمیه انتقاد می کنم این است که ما از حوزه علمیه انتظار و توقع داریم، از روشنفکر جماعت هیچ توقعی نداریم، نهادی که ولادتش در آغوش فرهنگ غربی بوده این چیزی نیست که ما در او انتظار داشته باشیم اما روحانیت یک نهاد اصیلی هست و ما از روحانیت زیاد انتظار داریم و چون آن انتظارات عمل نمی شود به همین دلیل است که انتقاد می کنم.
او معتقد بود که روحانیون به آن رسالت بطور کامل عمل نمی کنند. بر این اعتقاد بود تا سال حدود 51 و نزدیک 52 از آن سال در اثر تماس هایی که دکتر با چهره هایی از روحانیت به خصوص روحانیون جوان گرفت، کلا عقیده اش عوض شد. یعنی ایشان در سال 54 و 55 معتقد بود که اکثریت روحانیت به آن رسالت عمل می کنند و لذا در این اواخر عمر دکتر شریعتی نه فقط معتقد به روحانیت، بلکه معتقد به روحانیون نیز بود و معتقد بود که اکثریت روحانیت در خط عمل به همان رسالتی هستند که بر دوش روحانیت واقعا هست.
البته با روحانیونی که می فهمید که در آن خط نیستند با آنها خوب نبود و شخصا به امام خمینی بسیار علاقمند و ارادتمند بود.
گروه های چپ و شبه چپ امروز سعی می کنند شریعتی را قطب و پیشوای خود معرفی کنند از طرفی گروه های سیاسیون غربگرا و یا به اصطلاح رایج لیبرال نیز شریعتی را ملک مطلق خود می دانند. آیا شما می توانید مشکلی که از این دو ادعا حاصل می شود را حل کنید.
گفت و گو با مجله سروش ، شماره 102 ، خرداد 1360
mshrgh.ir/590724
🔶پی افزود
در این هنگام هنوز اسناد ساواک آقای شریعتی منتشر نشده بود.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون!
مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاحطلبان/بخش نخست
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریانهای سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با #نفوذ در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند!
🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهرهای موجه و مهربان از خود به نمایش میگذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی میسازد.
🔸اکنون که اصلاحطلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری مینماید.
🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیتالله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمیکرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند!
اگرچه همان زمان #یفرم_خان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان #مجاهد لقب گرفت و نشان داد که #انقلابیون_بدلی، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی میشوند چنانچه بعدا امثال #احسان_الله_خان دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد!
🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه #آل_احمد به نیکی روایت کرده است.
🔸برآمدن #نهضت_خداپرستان_سوسیالیست نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از #علی_شریعتی گرفته تا #ابراهیم_یزدی! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به #نشست_اساتید در یک مصاحبه رسمی، از #محمد_نخشب به عنوان استاد دوران کودکیاش با تجلیل یاد میکرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد!
🔸از دل دو جریان #نهضت_آزادی و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول #امام_خمینی و اغلب شخصیتهای اصلی انقلاب نبودند.
یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشتههای آنان را در زمره شهیدان یاد کرد!
و دیگری گروهک #فرقان که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود.
🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم #هاشمی_رفسنجانی همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در #ترور_منصور و بار دوم بخاطرکشف توصیهنامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!!
🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است.
چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب #سوسیالیسم متأثرند لذا #خط_اجتهاد به همان میزان که با #چپ_الحادی و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان #چپ_اسلامی یا #چپ_التقاطی گریزان است.
🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار #عدالت سر می دهند!
🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در #عدالت_خواهی_ویرانگر و #انقلابی_گری_عرفی است!
مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است!
🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران #مجمع_روحانیون یکی از کانونهای اصلی آن بود و در قم نیز #دفتر_تبلیغات بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است)
🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری #حبیب_الله_پیمان بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد.
حکایت ساختارشکنی در دو #فتنه۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید.
@rozaneebefarda
#آل_احمد؛ عبور از #روشنفکری و بازگشت به دامان دین و روحانیت
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸۱۸ شهریور سالگرد جلال آل احمد است. عالم زاده پرشوری که در نوجوانی چند ماه بیشتر نتوانست در حوزه علمیه بماند و دلزده و بریده از حوزه و تا حدودی دین، سر از محافل روشنفکری درآورد.
🔹جلال تا خود را بیابد، به محافل حزبی چپ کشیده شد و توده ای شد. مدتی بعد به جریان #خط_سوم پیوست ولی آنجا هم دوام نیاورد و سرانجام در هیاهوی #اصلاحات_آمریکایی در ابتدای دهه چهل، #غربزدگی را نوشت که #رسوایی_تاریخی روشنفکران ایرانی را رو کرد و در مقام افشای ماهیت استعمار نو و دنباله های داخلی آن چنان صریح که نشریه چاپ کننده بخشی از مباحث او را توقیف کردند.
چلال چنان مستدل و مصداقی سخن گفت که روشنفکران خودفروخته نتوانستند با هوچی بازی و فحاشی به او، برد سخنان مترقی اش را کم کنند.
🔹کینه روشنفکران وابسته داخلی، نسبت به جلال از سال ۴۸ تا کنون همچنان و همیشه ادامه یافته است؛ گاه با فتنه بایکوت، گاه با کنایه و فحاشی های مرسوم روشنفکری، گاه با #تحریف و #تخریب، خواسته اند جلال را از صفحه فکر و فرهنگ ایران اسلامی حذف کنند اما جلال به واسطه نبوغ در کشف و شجاعت در افشای #غربزدگی به عنوان یک حقیقت تلخ تاریخی، هرگز از ذهن و زبان مردمان قدرشناس و فرهیخته ایران فراموش نشد و انشالله نخواهد شد.
🔹به نظر میرسد با گذشت پنج دهه از فقدان جلال، حوزه علمیه هنوز آنچنان که بایسته است نتوانسته از این متفکر متعهد معاصر به نحو شایسته قدرشناسی کند؛ گرچه معرفی و تجلیل و نکوداشت امثال جلال گام نخست این قدرشناسی است اما بهترین وجه آن را باید در بازخوانی پروژه فکری جلال در حوزه برشمرد.
تجلیل از جلال، تجلیل از عقبت به خیری و بازگشت روشنفکری از کژراهه غربزدگی است؛ راهی که امام در دوران حیات جلال آغاز کرد و مقام معظم رهبری بعد از وفات او ادامه داد.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون!
مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاحطلبان/بخش نخست
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریانهای سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با #نفوذ در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند!
🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهرهای موجه و مهربان از خود به نمایش میگذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی میسازد.
🔸اکنون که اصلاحطلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری مینماید.
🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیتالله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمیکرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند!
اگرچه همان زمان #یفرم_خان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان #مجاهد لقب گرفت و نشان داد که #انقلابیون_بدلی، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی میشوند چنانچه بعدا امثال #احسان_الله_خان دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد!
🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه #آل_احمد به نیکی روایت کرده است.
🔸برآمدن #نهضت_خداپرستان_سوسیالیست نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از #علی_شریعتی گرفته تا #ابراهیم_یزدی! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به #نشست_اساتید در یک مصاحبه رسمی، از #محمد_نخشب به عنوان استاد دوران کودکیاش با تجلیل یاد میکرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد!
🔸از دل دو جریان #نهضت_آزادی و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول #امام_خمینی و اغلب شخصیتهای اصلی انقلاب نبودند.
یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشتههای آنان را در زمره شهیدان یاد کرد!
و دیگری گروهک #فرقان که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود.
🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم #هاشمی_رفسنجانی همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در #ترور_منصور و بار دوم بخاطرکشف توصیهنامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!!
🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است.
چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب #سوسیالیسم متأثرند لذا #خط_اجتهاد به همان میزان که با #چپ_الحادی و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان #چپ_اسلامی یا #چپ_التقاطی گریزان است.
🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار #عدالت سر می دهند!
🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در #عدالت_خواهی_ویرانگر و #انقلابی_گری_عرفی است!
مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است!
🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران #مجمع_روحانیون یکی از کانونهای اصلی آن بود و در قم نیز #دفتر_تبلیغات بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است)
🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری #حبیب_الله_پیمان بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد.
حکایت ساختارشکنی در دو #فتنه۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
#آل_احمد؛ عبور از #روشنفکری و بازگشت به دامان دین و روحانیت
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸۱۸ شهریور سالگرد جلال آل احمد است. عالم زاده پرشوری که در نوجوانی چند ماه بیشتر نتوانست در حوزه علمیه بماند و دلزده و بریده از حوزه و تا حدودی دین، سر از محافل روشنفکری درآورد.
🔹جلال تا خود را بیابد، به محافل حزبی چپ کشیده شد و توده ای شد. مدتی بعد به جریان #خط_سوم پیوست ولی آنجا هم دوام نیاورد و سرانجام در هیاهوی #اصلاحات_آمریکایی در ابتدای دهه چهل، #غربزدگی را نوشت که #رسوایی_تاریخی روشنفکران ایرانی را رو کرد و در مقام افشای ماهیت استعمار نو و دنباله های داخلی آن چنان صریح که نشریه چاپ کننده بخشی از مباحث او را توقیف کردند.
چلال چنان مستدل و مصداقی سخن گفت که روشنفکران خودفروخته نتوانستند با هوچی بازی و فحاشی به او، برد سخنان مترقی اش را کم کنند.
🔹کینه روشنفکران وابسته داخلی، نسبت به جلال از سال ۴۸ تا کنون همچنان و همیشه ادامه یافته است؛ گاه با فتنه بایکوت، گاه با کنایه و فحاشی های مرسوم روشنفکری، گاه با #تحریف و #تخریب، خواسته اند جلال را از صفحه فکر و فرهنگ ایران اسلامی حذف کنند اما جلال به واسطه نبوغ در کشف و شجاعت در افشای #غربزدگی به عنوان یک حقیقت تلخ تاریخی، هرگز از ذهن و زبان مردمان قدرشناس و فرهیخته ایران فراموش نشد و انشالله نخواهد شد.
🔹به نظر میرسد با گذشت پنج دهه از فقدان جلال، حوزه علمیه هنوز آنچنان که بایسته است نتوانسته از این متفکر متعهد معاصر به نحو شایسته قدرشناسی کند؛ گرچه معرفی و تجلیل و نکوداشت امثال جلال گام نخست این قدرشناسی است اما بهترین وجه آن را باید در بازخوانی پروژه فکری جلال در حوزه برشمرد.
تجلیل از جلال، تجلیل از عقبت به خیری و بازگشت روشنفکری از کژراهه غربزدگی است؛ راهی که امام در دوران حیات جلال آغاز کرد و مقام معظم رهبری بعد از وفات او ادامه داد.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
خاطره جالب مقام معظم رهبری از جلسه مشترک با #آل_احمد و #شریعتی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یک خاطره ای نقل می کنم برای شما در سال 47 یعنی سال آخر عمر جلال آل احمد.
🔸مرحوم آل احمد آمد مشهد، یک جلسه مشترکی داشتیم، من بودم، آل احمد بود، مرحوم شریعتی بود و عده ای هم از دوستان مشهدی ما بودند.
🔹بحث درباره روحانیون شد، به مناسبت حضور من در جلسه شاید هر کسی یک چیزی می گفت شریعتی یک مقداری انتقاد کرد. مرحوم آل احمد به شریعتی گفت شما چرا (البته با تعبیر حوزه علمیه می گفتند نه روحانیت) از حوزه علمیه اینقدر انتقاد می کنی بیا از روشنفکران خودمان انتقاد کن و مرحوم آل احمد یک دو سه جمله درباره انتقاد و تعرض به روشنفکران گفت، مرحوم دکتر شریعتی پاسخی داد که از آن پاسخ هم می شود درست نقطه نظر او را نسبت به روحانیت و روحانیون فهمید.
او گفت علت اینکه من از روحانیت انتقاد می کنم، از حوزه علمیه انتقاد می کنم این است که ما از حوزه علمیه انتظار و توقع داریم، از روشنفکر جماعت هیچ توقعی نداریم، نهادی که ولادتش در آغوش فرهنگ غربی بوده این چیزی نیست که ما در او انتظار داشته باشیم اما روحانیت یک نهاد اصیلی هست و ما از روحانیت زیاد انتظار داریم و چون آن انتظارات عمل نمی شود به همین دلیل است که انتقاد می کنم.
او معتقد بود که روحانیون به آن رسالت بطور کامل عمل نمی کنند. بر این اعتقاد بود تا سال حدود 51 و نزدیک 52 از آن سال در اثر تماس هایی که دکتر با چهره هایی از روحانیت به خصوص روحانیون جوان گرفت، کلا عقیده اش عوض شد. یعنی ایشان در سال 54 و 55 معتقد بود که اکثریت روحانیت به آن رسالت عمل می کنند و لذا در این اواخر عمر دکتر شریعتی نه فقط معتقد به روحانیت، بلکه معتقد به روحانیون نیز بود و معتقد بود که اکثریت روحانیت در خط عمل به همان رسالتی هستند که بر دوش روحانیت واقعا هست.
البته با روحانیونی که می فهمید که در آن خط نیستند با آنها خوب نبود و شخصا به امام خمینی بسیار علاقمند و ارادتمند بود.
گفت و گو با مجله سروش ، شماره 102 ، خرداد 1360
mshrgh.ir/590724
🔶پی افزود
در این هنگام هنوز اسناد ساواک آقای شریعتی منتشر نشده بود.
@rozaneebefarda