چه کسانی و چرا از آقای #اعرافی عصبانی اند؟!
تحلیلی بر جوسازی رسانه ای #سکولارهای_حوزوی علیه مدیر حوزه علمیه قم
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
جناب آقای اعرافی مدیر محترم حوزه های علمیه٬ در مدت فعالیت مدیریتی خود منشأ برکات و تحولات مثبت و قابل تقدیری در حوزه مقدسه بوده است و جریان انقلابی حوزه نیز با علم و اطلاع کامل از سابقه خانوادگی٬ فکری و مدیریتی ایشان٬ از بدو حضور تا کنون٬ بر اساس تکلیف شرعی خویش٬ همواره صادقانه حامی و همراه ایشان بوده است. گرچه ممکن است به برخی مقاطع مدیریتی یا سلایق سیاسی قبلی ایشان نقدی هم داشته باشد.
تصمیم هوشمندانه جناب ایشان مبنی بر عدم شرکت در نشست #مؤسسه_فهیم نشان داد که مصالح عالیه حوزه مقدسه قم در نزد ایشان بر جلب رضایت یک طیف خاص ترجیح دارد و ایشان حاضر نیست در بازی طراحی شده #تطهیر #جریان_لیبرال و #سکولار قم پای بگذارد.
بلافاصله بعد از اعلان غیر رسمی عدم حضور مدیر محترم حوزه در جلسه مؤسسه مذکور٬ عقبه رسانه ای نزدیک به #اصلاحات٬ #اعتدال و جریان #تشیع_لندنی٬ همزمان به جوسازی و اعمال فشار علیه ایشان دست زده اند. این در حالی است که آنان می توانستند اقدام ایشان را حمل به صحت نموده٬ عذر عدم حضور در قم را بپذیرند و ایشان را #مجبور به حضور در آن محفل خاص نسازند.
همانطور که حدس زده می شد٬ این جماعت که خود را به دروغ٬ نماد #آزاداندیشی معرفی می کنند٬ این تصمیم را منافی آزاداندیشی قلمداد کرده٬ تلاش دارند مدیر محترم حوزه را به انفعال بکشانند.
طبعا در هیچ کدام از دو هدف خود موفق نخواهند شد. چه آنکه اولا جناب آقای اعرافی نشان داده کسی نیست که تحت فشار روانی و رسانه ای از تصمیم خویش برگردد چنان که اخیرا در ماجرای تشکیل تجمع در مدرسه فیضیه (در اعتراض به امکان تصویب لوایح استعماری پالرمو)٬ علی رغم جمع آوری هفت هزار امضا و تلاش جمعی از سران جریان انقلابی قم٬ با آن موافقت نفرمودند و آن تجمع نهایتا به صورت خودجوش و با حضور حداقلی روحانیون برگزار شد.
ثانیا وصله مخالفت جریان انقلابی با کرسی های نظریه پردازی نیز وصله ناجور و تهمتی نابجاست؛ چه اینکه این مسأله توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و طبعا جریان انقلابی حوزه بیش از دیگران طالب و حامی تحقق آن است.
از این گذشته٬ در طول تاریخ همواره آزاداندیشی به عنوان یکی از شاخصه های ثابت سران و پیشگامان انقلاب اسلامی بوده که بخاطر آن هزینه های فراوانی نیز متحمل شده اند. از مطهری و بهشتی گرفته تا مصباح و جوادی آملی و دیگران.
جیغ بنفش سکولارهای وابسته به بیت منتظری و شیرازی٬ نه از سر دلسوزی برای آزاداندیشی که از روی ترس از افشای ماهیت واقعی #سکولاریسم_حوزوی است.
آنان دریافته اند که حالا دیگر حاشیه امن آنان در نزد بدنه انقلابی و متقی حوزه قم برهم خورده و امکان نشو و نمای مخفیایه اندیشه های انحرافی از بین رفته است و باید حق داد که از این اوضاع #عصبانی باشند.
فارغ از واقعه اخیر٬ بررسی نسبت جماعت مزبور با مقوله آزاداندیشی٬ حقایق زیادی را به دست خواهد داد که راهگشای پروژه پیچیده جنگ روانی سکولارهای حوزوی خواهد بود.
اگر این طایفه به راستی طرفدار آزادفکری اند٬ چرا اندیشه های علامه مصباح به عنوان یک فیلسوف عالی رتبه و عصاره عمر علامه طباطبایی را تاب نیاوردند و راه فحاشی و اهانت پیش گرفتند؟!
از چه رو اظهارنظر علمی آیت الله جوادی پیرامون یک کتاب گرانسنگ حوزوی را بهانه برای حمله همه جانبه قرار دادند؟ چرا به صرف چند دیدگاه (البته غیرقابل قبول) علامه فضل الله٬ با جوسازی شدید و سنگر گرفتن در پشت مراجع عظام٬ از حضور وی در قم مانع شدند. چرا چند دیدگاه فکری آقای سیدکمال حیدری(که مورد قبول نگارنده هم نیست) موجب صدور بیانیه شبه تکفیر علیه وی شد؟! جناتی ها و صادقی تهرانی ها توسط کدام جریان٬ منزوی و حذف شدند؟!
از این که بگذریم٬ ادعای آزاداندیشی به شرطی پذیرفته است که سابقه افراد مؤید آن باشد و از قضای روزگار٬ گردانندگان موسساتی مانند فهیم٬ پیش از آنکه به نظریه پردازی فکری شناخته شده باشند٬ به عنوان عناصر سیاسی و جناحی رادیکال شهرت دارند که از هیچ وسیله ای برای #حذف رقبای سیاسی خود ابا و امتناع ندارند. آنان در حالی ژست استقلال می گیرند که سطح مناسبات حوزویان با اهالی سیاست را به موضع گیری های موسمی کاملا جناحی تنزل داده اند و در برخی مقاطع٬ خاصه در #فتنه۸۸ علنا در جرگه #براندازان_نظام_اسلامی رخ نمایی کرده اند. این در حالی است که فقهای عظام تضعیف حکومت اسلامی را #حرام می دانند.
خدشه در برخی مبانی اعتقادی و شعائر شیعی(حجاب و عزاداری سیدالشهدا «ع» و...) توسط این جریان نشان از آن دارد که حضرات پیش از آنکه به دنبال تولید نظریه علمی باشند٬ در پی بازتولید #شبهه اند و طبعا فضلای متعهد حق دارند که نسبت به صداقت این جماعت در تولید علم٬ مشکوک باشند.
۹۸/۱/۳۰
@rozaneebefarda
💥اختصاصی
فقه؛ به مذاق دولت
نگاهی انتقادی به مقاله سروش محلاتی در کتاب «فقه و دولت»
صفحه۱از۴
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹«فقه و دولت» عنوان کتابی است که #مؤسسه_فهیم (شاخه حوزوی جریان #اعتدال و تاسیس شده توسط کاظم قاضی زاده از اعضای مؤثر #نشست_اساتید) منتشر کرده و حاوی دیدگاههای آقایان:« سیفالله صرامی، عبدالله حاجی صادقی-محمدجواد ارسطا، #محسن_غرویان -هاشم نیازی، کاظم قاضیزاده، #محمد_سروش_محلاتی، #سیدجواد_ورعی، مهدی پورحسین، محمدهادی فتاح، #احمد_عابدی، محمدجواد فخار طوسی و حجتالله بیات» است.
🔻در ادامه به نقد یکی از نوشتارهای مندرج در این مجموعه خواهیم پرداخت.
🔸محمد سروش محلاتی؛ ستوننویس سابق روزنامه جمهوری اسلامی که امروز بر مسند تدریس فقه نشسته است. کسی که با دو دوست دیرینهاش «سید ضیاء مرتضوی» و «سیدجواد ورعی» مؤسسهای به نام « #مفتاح_کرامت » تأسیس کردند و آن را اداره میکنند و البته ارتباط خوبی با شبهگفتمان دولت اعتدال دارند.
این مؤسسه به تازگی کتابی با عنوان «فقه و دولت» که مجموعهای از مقالات و گفتارهاست منتشر کرده است. وابستگی سیاسی برخی از نگارندهها به برخی جریانات غربزده واضح است و قرار گرفتن نام برخی دیگر در کنار آنها موجب تعجب و تأسف است.
این کتاب تحت عنوان «مجموعه نظریهپردازیهای مؤسسه فهیم» چاپ شده است و انتظار می رود از استحکام علمی فوقالعادهای برخوردار باشد چراکه نظریهپردازی در حوزه دین؛ در مرز باریک نوآوری و بدعت قرار دارد و ناشی بودن نظریهپرداز یا گرایشهای شخصی وی او را در مهلکه بدعت خواهد انداخت.
از این کتاب مقاله «تأملی در مشروعیت امر به معروف و نهی از منکر فراگفتاری» از محمد سروش محلاتی را انتخاب کردیم تا مشتی باشد از خروار تازهپیدای فهیم.
🔸محمد سروش محلاتی در این مقاله بررسی میکند که آیا «امر به معروف و نهی از منکر عملی» از دید شرع جایز است یا خیر؟ وی تلاش میکند نهی از منکر عملی را زیر سؤال ببرد اما آیا تلاش وی مطابق چارچوب و اصول فقهی انجام شده است یا گرایش سیاسی خاص وی در تعیین پاسخ مؤثر بوده است و بر استنتاج او سایه انداخته است؟ برای رسیدن به جواب مطالب وی را بررسی میکنیم.
🔹نویسنده در ابتدای سخن خود میگوید:
«از امر به معروف و نهی از منکر یدی دو تفسیر مختلف وجود دارد که در فقه ما سابقه دارد.
الف) شخص آمر به معروف به گونهای عمل کند که با عمل خود الگویی ارائه کند که در رفتار دیگران تأثیر بگذارد. شیخ طوسی در کتاب نهایه این تفسیر را ذکر کرده و عدهای دیگر همین تعبیر را دارند...»(فقه و دولت ص259)
با نگاهی به نهایه میبینیم که شیخ طوسی نهی از منکر یدی را منحصر در ارائه الگوی عملی نمیکنند ایشان میفرمایند:
« و الأمر بالمعروف يكون باليد و اللّسان.فأمّا باليد، فهو أن يفعل المعروف و يجتنب المنكر على وجه يتأسّى به النّاس... و قد يكون الأمر بالمعروف باليد بأن يحمل النّاس على ذلك بالتأديب و الرّدع و قتل النّفوس و ضرب من الجراحات... و إنكار المنكر يكون بالأنواع الثلاثة التي ذكرناها: فأمّا باليد، فهو أن يؤدّب فاعله بضرب من التأديب: إمّا الجراح أو الألم أو الضّرب. »
🔹ظاهرا جناب سروش محلاتی تنها خط ابتدایی را خواندهاند و ما بقی را ندیدهاند یا دیدهاند ولی آگاه کردن مخاطب از آن را به صلاح ندیده است.
آقای سروش محلاتی ادعا میکنند که عدهای دیگر نیز همین تفسیر را از امر به معروف یدی دارند ولی منبعی برای کلام خود ذکر نمیکنند.
2. نویسنده در بخش دیگری از مقاله میگوید:«عدهای از فقها وجوب امر به معروف و نهی از منکر را عقلی میدانند. این بزرگان وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مستند به قاعده لطف میدانند. طبق تقریر متکلمین هر عملی که مقرب عبد به خدا باشد به اقتضای لطف بر خدا لازم است که آن را انجام دهد، البته به گونهای که موجب اضطرار و الجاء بنده نشود.... [بر همین اساس] باید امر به معروف کرد البته نه به گونهای که سلب اختیار از دیگران کند چون با قاعده لطف در تناقض خواهد بود.»(فقه و دولت ص261-260)
🔹سروش محلاتی از این مطلب نتیجه میگیرد که طبق دلیل عقلی؛ نهی از منکر شامل اقدام عملی نمیشود چراکه موجب الجاء است و الجاء خلاف لطف. اما به این استدلال از چند حیث اشکال وارد است:
الف) آنچه موجب الجاء است و خلاف لطف؛ رفعالاختیار من جانب الله است و نه دفعالاختیار من جانب الخلق آن هم به نحو جزئی. انسان موجودی است ذاتا مختار در نتیجه اگر قوه اختیار از دایره وجود او حذف شود یکی از کمالات ذاتی وی از او سلب شده است و این خلاف لطف است به علاوه قوه اختیار سرمنشأ تکلیف و پیشرفت معنوی انسان است و سلب این قوه از این حیث نیز خلاف لطف است. متکلمین به این حالت الجاء میگویند که همان رفعالاختیار است.
🔻لینک صفحه دوم یادداشت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/2350
@rozaneebefarda
ادامه👇