eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
250 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کسانی و چرا از آقای عصبانی اند؟! تحلیلی بر جوسازی رسانه ای علیه مدیر حوزه علمیه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای اعرافی مدیر محترم حوزه های علمیه٬ در مدت فعالیت مدیریتی خود منشأ برکات و تحولات مثبت و قابل تقدیری در حوزه مقدسه بوده است و جریان انقلابی حوزه نیز با علم و اطلاع کامل از سابقه خانوادگی٬ فکری و مدیریتی ایشان٬ از بدو حضور تا کنون٬ بر اساس تکلیف شرعی خویش٬ همواره صادقانه حامی و همراه ایشان بوده است. گرچه ممکن است به برخی مقاطع مدیریتی یا سلایق سیاسی قبلی ایشان نقدی هم داشته باشد. تصمیم هوشمندانه جناب ایشان مبنی بر عدم شرکت در نشست نشان داد که مصالح عالیه حوزه مقدسه قم در نزد ایشان بر جلب رضایت یک طیف‌ خاص ترجیح دارد و ایشان حاضر نیست در بازی طراحی شده و قم پای بگذارد. بلافاصله بعد از اعلان غیر رسمی عدم حضور مدیر محترم حوزه در جلسه مؤسسه مذکور٬ عقبه رسانه ای نزدیک به ٬ و جریان ٬ همزمان به جوسازی و اعمال فشار علیه ایشان دست زده اند. این در حالی است که آنان می توانستند اقدام ایشان را حمل به صحت نموده٬ عذر عدم حضور در قم را بپذیرند و ایشان را به حضور در آن محفل خاص نسازند. همانطور که حدس زده می شد٬ این جماعت که خود را به دروغ٬ نماد معرفی می کنند٬ این تصمیم را منافی آزاداندیشی قلمداد کرده٬ تلاش دارند مدیر محترم حوزه را به انفعال بکشانند. طبعا در هیچ کدام از دو هدف خود موفق نخواهند شد. چه آنکه اولا جناب آقای اعرافی نشان داده کسی نیست که تحت فشار روانی و رسانه ای از تصمیم خویش برگردد چنان که اخیرا در ماجرای تشکیل تجمع در مدرسه فیضیه (در اعتراض به امکان تصویب لوایح استعماری پالرمو)٬ علی رغم جمع آوری هفت هزار امضا و تلاش جمعی از سران جریان انقلابی قم٬ با آن موافقت نفرمودند و آن تجمع نهایتا به صورت خودجوش و با حضور حداقلی روحانیون برگزار شد. ثانیا وصله مخالفت جریان انقلابی با کرسی های نظریه پردازی نیز وصله ناجور و تهمتی نابجاست؛ چه اینکه این مسأله توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و طبعا جریان انقلابی حوزه بیش از دیگران طالب و حامی تحقق آن است. از این گذشته٬ در طول تاریخ همواره آزاداندیشی به عنوان یکی از شاخصه های ثابت سران و پیشگامان انقلاب اسلامی بوده که بخاطر آن هزینه های فراوانی نیز متحمل شده اند. از مطهری و بهشتی گرفته تا مصباح و جوادی آملی و دیگران. جیغ بنفش سکولارهای وابسته به بیت منتظری و شیرازی٬ نه از سر دلسوزی برای آزاداندیشی که از روی ترس از افشای ماهیت واقعی است. آنان دریافته اند که حالا دیگر حاشیه امن آنان در نزد بدنه انقلابی و متقی حوزه قم برهم خورده و امکان نشو و نمای مخفیایه اندیشه های انحرافی از بین رفته است و باید حق داد که از این اوضاع باشند‌‌‌. فارغ از واقعه اخیر٬ بررسی نسبت جماعت مزبور با مقوله آزاداندیشی٬ حقایق زیادی را به دست خواهد داد که راهگشای پروژه پیچیده جنگ روانی سکولارهای حوزوی خواهد بود. اگر این طایفه به راستی طرفدار آزادفکری اند٬ چرا اندیشه های علامه مصباح به عنوان یک فیلسوف عالی رتبه و عصاره عمر علامه طباطبایی را تاب نیاوردند و راه فحاشی و اهانت پیش گرفتند؟! از چه رو اظهارنظر علمی آیت الله جوادی پیرامون یک کتاب گرانسنگ حوزوی را بهانه برای حمله همه جانبه قرار دادند؟ چرا به صرف چند دیدگاه (البته غیرقابل قبول) علامه فضل الله٬ با جوسازی شدید و سنگر گرفتن در پشت مراجع عظام٬ از حضور وی در قم مانع شدند. چرا چند دیدگاه فکری آقای سیدکمال حیدری(که مورد قبول نگارنده هم نیست) موجب صدور بیانیه شبه تکفیر علیه وی شد؟! جناتی ها و صادقی تهرانی ها توسط کدام جریان٬ منزوی و حذف شدند؟! از این که بگذریم٬ ادعای آزاداندیشی به شرطی پذیرفته است که سابقه افراد مؤید آن باشد و از قضای روزگار٬ گردانندگان موسساتی مانند فهیم٬ پیش از آنکه به نظریه پردازی فکری شناخته شده باشند٬ به عنوان عناصر سیاسی و جناحی رادیکال شهرت دارند که از هیچ وسیله ای برای رقبای سیاسی خود ابا و امتناع ندارند. آنان در حالی ژست استقلال می گیرند که سطح مناسبات حوزویان با اهالی سیاست را به موضع گیری های موسمی کاملا جناحی تنزل داده اند و در برخی مقاطع٬ خاصه در ۸۸ علنا در جرگه رخ نمایی کرده اند. این در حالی است که فقهای عظام تضعیف حکومت اسلامی را می دانند. خدشه در برخی مبانی اعتقادی و شعائر شیعی(حجاب و عزاداری سیدالشهدا «ع» و...) توسط این جریان نشان از آن دارد که حضرات پیش از آنکه به دنبال تولید نظریه علمی باشند٬ در پی بازتولید اند و طبعا فضلای متعهد حق دارند که نسبت به صداقت این جماعت در تولید علم٬ مشکوک باشند. ۹۸/۱/۳۰ @rozaneebefarda
حاشیه بر دیدگاه های جناب آقای سیدمحمدجواد علوی [صفحه 3 از 3] 4) بی اعتنایی به مسائل اساسی جهان اسلام از مسئله فلسطین گرفته تا موضوع تکفیر و هجوم به حرم اهل بیت(ع) و عادی سازی روابط با رژیم غاصب و قرآن سوزی و اهانت به پیامبر و دامن زدن به اختلافات داخلی در جهان اسلام و صدها موضوع خرد و کلان دیگر در پیش چشم ماست که سکولارهای حوزوی در مقابل آن روزه سکوت گرفته اند! 5) یک فراز از این سخنان حاوی مطالب نامناسبی است که انتظار می رود گوینده محترم در صدد تدارک آن برآید. ایشان با اشاره ضمنی به نظریه اولوالامر بودن خلیفه طاغوت در منظر عامه، گفته: «آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند.» این سنخ قرینیت سازی ها، تالی فاسدها و ملزومات نامناسبی دارد که معلوم نیست برای بیان کدامین مقصد و مقصود مطرح شده است. 6)ایشان در دفاع از سیاسی بودن حوزه شیعی به بزرگانی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزای نائینی، اشاره کرده است که از قضا سخن جریان انقلابی حوزه با سکولارهای حوزوی نیز همین است که چرا برخی مدعیان فضل و دانش و اخیرا مرجعیت و ریاست دینی، از سیره و سلوک آن بزرگمردان فاصله گرفته اند. ایشان حتمن می داند که حضرت امام خمینی در رساله ولایت فقیه خود، مرحوم نائینی را یکی از پیشگامان تبیین این موضوع در میان متاخرین از علمای امامیه دانسته است لذا از این جهت، جناب ایشان باید کارنامه فضلای مورد نقد را با عملکرد و مواضع صریح آن بزرگان مقایسه کند تا به میزان فطانت و درستی مدعای انقلابیون صحه بگذارد. 7) کسی پرداختن به مسائل پیشین را ملازم با سکولاریسم نمی داند که اگر چنین باشد مقام معظم رهبری و امام خمینی نیز همزمان با تذکار نسبت به خطر سکولار شدن حوزه ها، نباید به آن مباحث می پرداختند! بلکه مسئله آن است که جریانی در قم(بعضا عامدانه و بعضا از روی جهل) تلاش دارد، بدنه فضلای حوزه را از پرداختن به مسائل مستحدثه منصرف یا غافل سازد و بدین صورت حوزه را از مناسبات سیاسی-اجتماعی داخلی و بین المللی حذف کند. آیا این قبیل اقدامات، تلازمی با سکولار کردن حوزه ندارد؟! 8) ایشان می گوید «ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست...شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم.» سخن این است چرا جناب ایشان و همفکران شان این دغدغه را ندارند که بر اساس مسائل جدید، کتاب جدید بنویسند؟ چرا از دیگران مطالبه می کنند؟ صرف منجمد نبودن کافی است؟ آیا صرفا دعوت از دیگران برای طرح مباحث جدید، به معنای منجمد نبودن است؟ ایشان با تمسک به برخی تعابیر خاص، مدعی شده اند «بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است.» خوب است جناب ایشان بفرمایند دقیقا چه کسی چنین مدعاهای واهی را مطرح کرده است؟ یکی از روش های استخفاف طرف بحث آن است که مدعای او را به نحو سخیف و نادرست بازگو کنند و بعد مورد هجو قرار دهند! تمسک به این روشها در شان فضلای حوزوی نیست و با اخلاق اهل بیت(ع) سازگاری ندارد. 9) ایشان می گوید: «ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است.» خب چرا به نحو تفصیلی و عالمانه به مسئله وارد نمی شوید که اشتباهات معلوم شود؟ صرف طرح ادعاهای مبهم، چه چیزی را اثبات می کند؟ موضوع بانکداری اسلامی در ابتدای دهه شصت و در زمانه ای مطرح شد که بزرگانی مانند آیت الله صافی در شورای نگهبان حضور داشته اند. آیا این بیانات تعریضی به این بزرگان محسوب نمی شود؟ 10) جناب ایشان می فرماید لازمه بحث های اجتماعی آن است که «زمینه برای ورود حوزه و بحث اساتید باشد؛ نروند که آقا این بحث را دیگر نکن؛ این‌جور نباشد؛ باشد.» حرف بسیار بجایی است اما خوب است ایشان بفرمایند تا کنون یقه چه کسی را گرفته اند و از بحث آزاد منع کرده اند؟ مگر نه این که مطالبه مقام معظم رهبری در باب ، سالهاست بر زمین مانده است؟ کارنامه جریان انقلابی عقل گرا کاملا روشن است اما: از آن سو، چه کسانی به صرف برخی دیدگاه های (فرضا شاذ) مرحوم علامه فضل الله، در قم پیاده روی راه انداختند؟ چه کسانی کرسی درس اخلاق را به صرف یک دیدگاه خاص تاریخی تعطیل کردند؟ چه طیفی مرحوم دکتر صادقی را منزوی و اشتهاردی ها و علامه عسکری ها را مهجور کرد؟ کدام جریان حوزوی نسبت به برخی دیدگاه های آن روحانی غیرایرانی بیانیه شبه تکفیر صادر کرد؟! کدام جریان در قم با تئوریزه کردن فرهنگ فحاشی به مقدسات مخالفان ، زمینه بحث علمی و هدایت آنان را سلب می کند؟ حتما خوب به خاطر دارید که انقلابیون در این امور دخیل نبوده اند! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
حاشیه بر دیدگاه های جناب آقای سیدمحمدجواد علوی [صفحه 3 از 3] 4) بی اعتنایی به مسائل اساسی جهان اسلام از مسئله فلسطین گرفته تا موضوع تکفیر و هجوم به حرم اهل بیت(ع) و عادی سازی روابط با رژیم غاصب و قرآن سوزی و اهانت به پیامبر و دامن زدن به اختلافات داخلی در جهان اسلام و صدها موضوع خرد و کلان دیگر در پیش چشم ماست که سکولارهای حوزوی در مقابل آن روزه سکوت گرفته اند! 5) یک فراز از این سخنان حاوی مطالب نامناسبی است که انتظار می رود گوینده محترم در صدد تدارک آن برآید. ایشان با اشاره ضمنی به نظریه اولوالامر بودن خلیفه طاغوت در منظر عامه، گفته: «آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند.» این سنخ قرینیت سازی ها، تالی فاسدها و ملزومات نامناسبی دارد که معلوم نیست برای بیان کدامین مقصد و مقصود مطرح شده است. 6)ایشان در دفاع از سیاسی بودن حوزه شیعی به بزرگانی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزای نائینی، اشاره کرده است که از قضا سخن جریان انقلابی حوزه با سکولارهای حوزوی نیز همین است که چرا برخی مدعیان فضل و دانش و اخیرا مرجعیت و ریاست دینی، از سیره و سلوک آن بزرگمردان فاصله گرفته اند. ایشان حتمن می داند که حضرت امام خمینی در رساله ولایت فقیه خود، مرحوم نائینی را یکی از پیشگامان تبیین این موضوع در میان متاخرین از علمای امامیه دانسته است لذا از این جهت، جناب ایشان باید کارنامه فضلای مورد نقد را با عملکرد و مواضع صریح آن بزرگان مقایسه کند تا به میزان فطانت و درستی مدعای انقلابیون صحه بگذارد. 7) کسی پرداختن به مسائل پیشین را ملازم با سکولاریسم نمی داند که اگر چنین باشد مقام معظم رهبری و امام خمینی نیز همزمان با تذکار نسبت به خطر سکولار شدن حوزه ها، نباید به آن مباحث می پرداختند! بلکه مسئله آن است که جریانی در قم(بعضا عامدانه و بعضا از روی جهل) تلاش دارد، بدنه فضلای حوزه را از پرداختن به مسائل مستحدثه منصرف یا غافل سازد و بدین صورت حوزه را از مناسبات سیاسی-اجتماعی داخلی و بین المللی حذف کند. آیا این قبیل اقدامات، تلازمی با سکولار کردن حوزه ندارد؟! 8) ایشان می گوید «ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست...شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم.» سخن این است چرا جناب ایشان و همفکران شان این دغدغه را ندارند که بر اساس مسائل جدید، کتاب جدید بنویسند؟ چرا از دیگران مطالبه می کنند؟ صرف منجمد نبودن کافی است؟ آیا صرفا دعوت از دیگران برای طرح مباحث جدید، به معنای منجمد نبودن است؟ ایشان با تمسک به برخی تعابیر خاص، مدعی شده اند «بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است.» خوب است جناب ایشان بفرمایند دقیقا چه کسی چنین مدعاهای واهی را مطرح کرده است؟ یکی از روش های استخفاف طرف بحث آن است که مدعای او را به نحو سخیف و نادرست بازگو کنند و بعد مورد هجو قرار دهند! تمسک به این روشها در شان فضلای حوزوی نیست و با اخلاق اهل بیت(ع) سازگاری ندارد. 9) ایشان می گوید: «ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است.» خب چرا به نحو تفصیلی و عالمانه به مسئله وارد نمی شوید که اشتباهات معلوم شود؟ صرف طرح ادعاهای مبهم، چه چیزی را اثبات می کند؟ موضوع بانکداری اسلامی در ابتدای دهه شصت و در زمانه ای مطرح شد که بزرگانی مانند آیت الله صافی در شورای نگهبان حضور داشته اند. آیا این بیانات تعریضی به این بزرگان محسوب نمی شود؟ 10) جناب ایشان می فرماید لازمه بحث های اجتماعی آن است که «زمینه برای ورود حوزه و بحث اساتید باشد؛ نروند که آقا این بحث را دیگر نکن؛ این‌جور نباشد؛ باشد.» حرف بسیار بجایی است اما خوب است ایشان بفرمایند تا کنون یقه چه کسی را گرفته اند و از بحث آزاد منع کرده اند؟ مگر نه این که مطالبه مقام معظم رهبری در باب ، سالهاست بر زمین مانده است؟ کارنامه جریان انقلابی عقل گرا کاملا روشن است اما: از آن سو، چه کسانی به صرف برخی دیدگاه های (فرضا شاذ) مرحوم علامه فضل الله، در قم پیاده روی راه انداختند؟ چه کسانی کرسی درس اخلاق را به صرف یک دیدگاه خاص تاریخی تعطیل کردند؟ چه طیفی مرحوم دکتر صادقی را منزوی و اشتهاردی ها و علامه عسکری ها را مهجور کرد؟ کدام جریان حوزوی نسبت به برخی دیدگاه های آن روحانی غیرایرانی بیانیه شبه تکفیر صادر کرد؟! کدام جریان در قم با تئوریزه کردن فرهنگ فحاشی به مقدسات مخالفان ، زمینه بحث علمی و هدایت آنان را سلب می کند؟ حتما خوب به خاطر دارید که انقلابیون در این امور دخیل نبوده اند! @rozaneebefarda
انکار و پرهیز از کلی گویی‌های مشکوک به آمیختگی با نخوت و خودبزرگ بینی! دکتر حسن سبحانی اقتصاددان و استاد دانشگاه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 در روزگاری که آزادی بیان و عقیده از افتخارات جوامعی محسوب می شود که به گرامی داشت آن ها مشتهر و به رعایت آن ها ملتزمند، متاسفانه معارف مطروحه در عرصه «اقتصاد اسلامی»، عمدتا بدون اینکه از طریق بررسی و نقادی و تعمیق در مقالات و کتاب های مکتوب شده در باره آن، مورد ارزیابی قرار بگیرد از ناحیه اشخاص محترم و جریان هایی مورد هجمه قرار گرفته است که برخی از کنش های مطروحه آنان در این زمینه، نه با آداب بزرگداشت علم و عالم و لوازم توسعه آن سازگار و نه با رعایت قاعده حرمت نظر و احترام به عقیده دیگران هم راستاست و این در حالی است که منطق حکم می کند که محققان دانشمند با رعایت عرف کنکاش در مباحث مطروحه در حوزه های معرفتی، و خود را بگویند و دغدغه های خود در گسترش علم و تصحیح انحرافات معرفتی را، با پرهیز از مشکوک به با و ، عملیاتی نموده و به سامان برسانند که گفته اند: بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد 🔹بر این اساس و از آنجا که لازمه پیشرفت هر معرفتی، مورد اشاره از جانب ورود کنندگان به موضوعات است قاعدتا «اقتصاد اسلامی» هم نباید از این رویه مستثنی گردد. 🔹یعنی باید شرایط به نحوی باشد که طی آن، هر عالمی بدون ترس از متهم شدن و یا مورد تهاجم قرار گرفتن و با آزادی کامل نظر معرفتی خود را عاری از هر گونه تخطئه و کنایه مطرح نماید و مشتاقانه خواهان استماع پاسخ قائلان به موضوع باشد تا معرفت خویش را کامل تر و اشتباهات احتمالی خوداز واقعیت راکمتر و تلقی خوداز حقیقت را صادق تر نماید. 🔹در این ارتباط لازم است علاقمندان و ناظران کمتر متخصص در موضوع ، برای قضاوت در شنیده ها و موضع گیری له یا علیه منشورات، عجله نفرمایند زیرا قضاوت درست و عادلانه هم ،خود وامدار برخورداری از دانش و آگاهی خشیت آور است. 🔹ما بنا به ضرورت، طی ایام آتی، بتدریج نکاتی را در خصوص «اقتصاد اسلامی» و نسبت آن با اظهار نظر کنندگان در باره اش ،مطرح خواهیم نمود انشاءالله. @rozaneebefarda
@rozaneebefarda.جوابیه آیت الله صادقی تهرانی به رسول جعفریان751450800.pdf
611K
💥پاسخ به اتهامات مکتوب مرحوم به نوشته های در کتاب / بخش اول ▫️نمونه ای تاریخی از رویکرد جعفریان در قضاوت افراد و جریانها! 🔻میزان التزام آقای جعفریان به و ، با خواندن این قبیل شواهد تاریخی، به طور دقیق مشخص خواهد شد! 🔶پی افزود بررسی آراء علمی مرحوم صادقی نیازمند جلسات تخصصی است و اجمالا نظریه تفسیری ایشان به دیدگاه برخی مفسران معتقد به «نظریه استقلال در قرآن در تفسی» نزدیک است و اهل تخصص، نقدهای جدی بدان دارند اما با اینحال تفسیر ایشان با مقدمه منتشر شده است که نوعی تأیید را می رساند. صدالبته که بازنشر این جوابیه به معنای تایید دیدگاه های تفسیری مرحوم صادقی نیست؛ چه اینکه نگارنده این حاشیه، خود در جرگه ناقدان دیدگاه ایشان بوده است. فارغ از این نقد و نظرهای علمی، باید از جناب جعفریان به عنوان یک تاریخ نگار(که تخصصی در تفسیر ندارد) پرسید چرا از بازنشر دیدگاه های مرحوم صادقی در نقد برداشت شخصی خود در کتاب جریان ها، استنکاف ورزیده است!؟ آیا این بی اعتنایی ها با روحیه علمی و (!) سازگار است؟ روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
لا اقل از بازرگان بیاموزید! سخنی با حامیان متعصب مرحوم اندر ضرورت ، و ! ⭕️تصویر پیوستی، متن اعلامیه دوم بازرگان به تاریخ ۲ بهمن ۵۶ است. بازرگان در این نامه گرچه در اثر فشارهای شدید طرفداران شریعتی، از موضع قبلی اش کمی عقب نشسته، اما بازهم بر ضرورت نقد افکار شریعتی تاکید دارد! عجیب است که حامیان حوزوی آقای فیرحی، حتی در حد مرحوم بازرگان هم وسعت مشرب ندارند و هر نقدی را با تهاجم و هجو پاسخ می‌دهند! 🔻یادداشت تفصیلی روزنه را در ذیل بخوانید👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/5805 @rozaneebefarda
لا اقل از بازرگان بیاموزید! سخنی با حامیان متعصب مرحوم اندر ضرورت ، و ! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️در برنامه بزرگداشت مرحوم فیرحی توسط انجمن مطالعات سیاسی حوزه، یکی از محورهای اصلی سخنرانی‌ها، آقای بود. 🔻فارغ از تعابیر نادرست و برچسب های نامتعارف، اصل چنین برخوردی با سلوک علمای سلف، سازگار نیست. برعکس، اگر نویسنده و گوینده ای که لباس دین بر تن دارد، در آثار و افکارش مخالف خوانی با اندیشه معیار در حوزه سیاست، یعنی اندیشه امام و رهبری، پرداخته، انتظار آن است که فضلای حوزه، با حفظ احترامات، اندیشه فیرحی را بدون هر نوع تسامح و تعارف، به نقد بگذارند. 🔻عجیب است، نه تنها یک نقد صریح و دقیق و عمیق در این جلسه مطرح نشد، بلکه برخی آقایان با رویکردی منفی بافانه، به منتقدان آقای فیرحی تهاجم کردند! یا للعجب! 🔻اگر مرحوم فیرحی واقعا همان است که روایت کردید، چه از نقد دارید؟ اصلا چه اشکالی دارد، گزیده ای از افکار چالش برانگیزش را در فضای عمومی به نقد بگذارید یا در اختیار مراجع عظام و علمای اعلام قم قرار دهید تا معلوم شود، ایشان واقعا که بود و چگونه می‌اندیشید! 🔻اشتباه نشود، کسی نگفته ایشان اهل نماز و روضه و تحمل مخالف و رواداری نبود، یا مثلا در کارنامه و زندگی وی هیچ نقطه مثبتی نبوده، که دوستان احساس تکلیف کرده، در این موارد روشنگری کرده‌اند! 🔻منتقدان با حفظ احترامات مرسوم، بر این باورند که آقای فیرحی قرائتی متفاوت(اگر نگوییم مخالف) با مورد نظر امام و رهبری داشت، ترویج کننده خط فکری روشنفکران صدر مشروطه بود که دستشان به خون شیخ شهید آلوده است، بر دوگانه‌سازی نادرست بین بزرگان شیعه خاصه آیات آخوند خراسانی و سید یزدی دامن زد، در اتاق فکر سکولارهای رادیکال، خاصه تیم و تحریریه حضور فعال داشت، تصریحاتی در آثارش در جهت ترویج سکولاریسم و لیبرالیسم وجود دارد! پس آقایان با مغلطه و تهاجم، مسائل را با یکدیگر خلط نکنند! 🔻اگر مریدان متعصب حوزوی آقای فیرحی، به هر دلیل از سیره شهید مطهری پیروی نمی‌کنند، لااقل صراحت لهجه در نقدافکار غلط را از بازرگان بیاموزند! 🔻گرچه بعد از اعلامیه مشترک، بازرگان به دلیل مواجهه با مشت آهنین مریدان غالی آقای شریعتی شد و فشارهای سیاسی شدید، تلویحا از موضع قبلی عقب نشست اما در بیانیه دومش، باز بر ضرورت نقد آثار شریعتی تاکید کرد و آنرا ضروری دانست. مرور گزیده سخنان بازرگان، خالی از لطف نیست:👇 🔳اگر انتساب تحصیلات عالیه و فرهنگ غربی مرحوم شریعتی ایرادگیری به او تلقی شده باشد، باید اعتراف کنم که خود نگارنده نیز در غالب گفته‌ها و نوشته‌هایم مرتکب همین گناه در مواجهه اکتشافات و نظریات جدید با آیات و احکام و به کار بردن شیوه‌های علمی با استفاده از تحصیلات عالیه ناچیز و فرهنگ غربی ضعیفم شده‌ام، ضمن آنکه همیشه اعتراف به اطلاعات ناقص در معارف و متون اسلامی و احتیاج به استمداد از اساتید فن و علمای صاحب‌نظر داشته‌ام. دچار اشتباه دانستن مگر نفی کلی خدمات و رد نظریات و مکتب کسی را می‌نماید؟ غرض از مسائل اصولی و اساسی نیز که در آنجا ذکر شده و وعده بحث و نشر آن را داده‌ایم اصول دین و ضروریات مذهب نبود که قبلاً تصریح به عدم گرایش‌های انحرافی در آن زمینه به عمل آمده بود. چرا این مطلب می‌باید وحشت و یأس در جوانان دلبند ما ایجاد کرده باشد. مگر خارج از وحی الهی و غیر از چهارده معصوم هیچ بشری اگرچه هم‌طراز با بزرگترین متفکرین جهان چون سقراط و ارسطو و دکارت و نیوتن یا صدرالمتألّهین باشد، می‌تواند مصون از خطا و اشتباه تصور شود یا سزاوار هست کسی را چنین بپنداریم؟ در نزد انسان اشتباه کردن لازمه کار کردن است و لازمه پرکاری و تراوش‌های فکری فراوان اوست. آیا شرط اصلاح افکار و عقاید و تکامل اجتماعات متحرک بی‌غرضی و انتقاد نیست؟ آنچه و و صواب است ـچه مثبت و چه منفی آن ـ و تعصب و جمود فکری است و آنچه به سود جامعه و موردنیاز مردم پوینده حق و حقیقت است، و است. اگر من که تحسین‌کننده نبوغ و مدافع حسن‌نیت و تأثیر عمیق افکار شریعتی عزیز بودم با روح علمی اسلامی و استمداد از آراء پاک علاقه‌مندان نکته‌سنجی در اندیشه‌های ارزنده و اصلاح‌جویی در یادگارهای بابرکتش بنمایم و پس چه کسی چنین وظیفه دوستی و اجتماعی و خدایی را باید ایفا نماید؟ اگر در اجتماع خود تمرین نماییم که هیچ‌گاه شخصیت‌ها را ملاک تشخیص حق و باطل قرار نداده به دستور پیشوای بزرگمان اشخاص را برحق عرضه کنیم هم کمتر گرفتار ملالت و دشمنی و تفرقه خواهیم شد و هم افراد شایسته‌مان پاکتر و عزیزتر خواهند شد! @rozaneebefarda