محمد_قوچانی؛ متولد بیت منتظری، بزرگ شده کارگزاران!
مروری بر کارنامه فرمانده میدانی عملیات روانی برجامیان
[صفحه 2 از 3]
🔸عصر مشروطه، عصر جولان #تقی_زاده_ها بود؛ در این شاخصه اما هر دو دوره یکسان اند. یاران و بزرگان قوچانی، راه تقی زاده را به نیکی احیا کرده بودند. اما اینبار هیچ تلگرافی از نجف و از جانب مراجعی مانند #آخوند_خراسانی و #ملاعبدالله_مازندرانی نرسید که تقی زاده هتاک به مقدسات و #فروشنده_منافع_ملی را #فاسدالمسلک_سیاسی بنامد و حکم #اخراج او از #مجلس_شورای_ملی و #دستور_تبعید_او_از_کشور را صادر فرماید!
🔸#میان_نوشت: در روز 12 ربیع الثانى 1328ق، آخوند خراسانی و ملا عبدالله مازندارنی حکمى دال بر «فساد مسلک سیاسى تقى زاده» صادر کردند و طی اخراج او از مجلس شورای ملی را اعلام کردند و تبعید فوری او را از کشور لازم دانستند. در این حکم به با صراحت به ضدیت مسلک تقیزاده با اسلامیت مملکت و قوانین شریعت مقدسه تأکید شده است و از عضدالملک، نایب السلطنه، خواستهاند که از دخول وى به مجلس جلوگیرى و او را فورا از کشور تبعید کنند. (تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص300ـ302؛ اوراق تازهیاب مشروطیت، ص207ـ208.)
🔹فرزندان #مشروطه_انگلیسی در مسیر احیای سلوک و مسلک پدرخوانده های فکری شان (کسانی مانند #ملکم، آخوندف، تقی زاده، کسروی و..)، به ژورنالیسم تمسک کرده بودند. دقیقا تقلید از همان دوران سیاهی که همه شعارهای اصیل نهضت عدالتخانه(نهضت مشروطه بعدی) را منهدم کرده بود و به #دیکتاتوری_سیاه_رضاخانی ختم گردید.
🔹قوچانی به عنوان یکی از رویش های رسانه ای عصر اصلاحات، تا کنون سردبیری 16 نشریه را به عهده داشت که به ترتیب اینها از سال 1380 شروع شدهاند و تا امروز ادامه دارند: 1. ماهنامه ضمیمه همشهری ماه، 2. نشریه ضمیمه همشهری جهان، 3. روزنامه شرق، 4. روزنامه روزگار 5. هفتهنامه شهروند امروز 6. روزنامه هممیهن 7. روزنامه اعتماد ملی 8. هفتهنامه ایراندخت 9. ماهنامه مهرنامه 10. هفتهنامه آسمان 11. روزنامه آسمان 12. هفتهنامه صدا 13. روزنامه مردم امروز 14. ماهنامه سیاستنامه 15. هفتهنامه سازندگی 16. روزنامه سازندگی.
🔻تا کنون 10 نشریهای که قوچانی سردبیری آنها را به عهده داشته، به ورطه توقیف کشیده شدهاند. نشریات توقیفی قوچانی به ترتیب تاریخ، به این ترتیب است: ماهنامه همشهریِ ماه، روزنامه شرق(2 بار)، روزنامه روزگار، روزنامه هممیهن، هفتهنامه شهروند امروز، روزنامه اعتماد ملی، هفتهنامه ایراندخت، روزنامه آسمان، هفتهنامه صدا و روزنامه مردم امروز.
اغلب این رسانه ها، به دلیل #اهانت_به_مقدسات توقیف شده اند!
قوچانی اکنون علاوه بر مشاورت رسانه ای روحانی، سردبیری سیاستنامه و روزنامه سازندگی را نیز برعهده دارد اما شاگردان او در رسانه های مکتوب و مجازی، به سم پاشی علیه مقدسات، و منافع ملی مشغول اند.
🔸در عصر اصلاحات اما برخلاف مشروطه، رهبر عزیز انقلاب اسلامی اما یک تنه در مقابل سیل تولیدات مسموم رسانه ای این جماعت ایستاد و صد البته افسران جنگ نرم جدید در حوزه و دانشگاه به مدد آمدند؛ گرچه کم تعداد، بعضا انفعالی و بعضا دیرهنگام. اما بالاخره آن دوره سیاه سیاسی ایران گذشت.
🔸در همان دوره بود که تیم تحریریه قوچانی بر قم متمرکز شد؛ چند جوانک جویای نام مثل خود را جمع کرد و کم کم شور جوانی آنان را با آموزه های معرفتی حلقه کیان از یک سو و فن ژورنالیسم از دیگرسو درآمیخت .
🔹نتیجه فعالیت این تیمچه، در صفحات حوزه روزی نامه های اقماری قوچانی نمودار شد؛ از شهروند تا مهرنامه، از شرق تا ایران و حالا هم #سیاست_نامه! حالا همزمان ماهنامه سیاست نامه و روزنامه سازندگی را سردبیری میکند.
#فرید_مدرسی، یکی از همان نوچه های رسانه ای پرورشی قوچانی است که تا چندی پیش و قبل از افشای ماهیت خطرناک فعالیت هایش، یکی از کانون های ریزگردهای شبهه و آشوب در فضای روانی حوزه قم، مشهد و نجف محسوب می شد. حالا هم البته امثال او به شدت مشغول اند؛ گرچه پوششی تر و مخفی در پشت تیترها و یادداشت ها و نام های مستعار!
ایضا #حلقه_پسران_سارا نیز محصول همان دوران و همان سلسله فعالیت های امثال قوچانی است که...
🔹امتداد قوچانی در قم و تمرکزش بر حوزه و روحانیت و شهر قم، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. معلوم نیست نهادها و چهره های تصمیم گیر تا چه اندازه نسبت به فعالیت تخریبی این حلقه ژورنالیستی حساسیت و اطلاع دارند(طبعا سطح خوبی باید باشد) اما نگاهی به کارنامه قوچانی و نوچه هایش نشان می دهد که صرف شناسایی و ردیابی کافی نیست؛ آنان در بستر قم به عملیات روانی گسترده مشغول اند. حتما برخورد بازدارند نرم، از جنس ژورنالیسم، در کنترل این جریان خزنده لازم است.
آرامش روانی طلاب و مردم عزیز قم، چیزی نیست که بتوان در صیانت از آن کاهلی و تسامح به خرج داد.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
مروری بر کارنامه #محمد_قوچانی؛ فرمانده میدانی عملیات روانی برجامیان
[صفحه 3 از 3]
🔸عجیب آنکه در ماه های اخیر، هم صدا و سیما ( مخصوصا #شکه_چهار) و هم برخی خبرگزاری های انقلابی، مثلا به بهانه جذب یا شنیدن حرف مخالف و هر بهانه دیگر، به شخص قوچانی تریبون می دهند. او و جریان وابسته اش، همزمان که به دلیل دخیل بستن به امام زاده قلابی برجام، از چشم مردم افتاده و رو به زوال اند، اما بستر برخی بنگاه های رسانه ای انقلاب، در احیای این جریان رو به موت، سهیم شده اند!
🔸قوچانی فرزند #بیت_منتظری است اما بعد از اصلاحات، لانه ای بهتر از #کارگزاران برای ادامه حیات رسانه ای پیدا نکرد. جایی که اساسا برای #دوزیستان_سیاسی تعبیه شده است!
او اکنون در حلقه اصلی و شورای مرکزی کارگزاران سازندگی که از نواده های فکری #هاشمی_رفسنجانی است. (قوچانی از سال 1393 رسما به عضویت مرکزیت حزب کارگزاران در آمد و هفتهنامه سازندگی و سپس روزنامه سازندگی را از سال 1396 به عنوان ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی تاسیس کرد.)
🔹قوچانی بین این دو قبله مدام در حال هروله است! هروله ای که در #صدا، شرق، سیاست نامه، انتخاب، جماران، خبرآنلاین، ایرنا، شفقنا و ده ها بنگاه خبرفورشی دیگر صدایش پیچیده است.
🔸کارکرد تاریخی #برجام، آن بود که تکلیف همه این جماعت چندهویتی را یکسره کرد و از بیت منتظری تا اردوگاه اصلاحات تا خرده جریان اعتدال، همه را در زیر چتر #کدخداپرستی کرد آورد و زین پس می توان از آنان به عنوان #برجامیان یاد کرد. البته اگر در سپر سیاسی کشور، احتمال ادامه حیات برای آن وجود داشته باشد وگرنه در تاریخ سیاسی ایران باید با همین عنوان از آنان سخن گفت.
🔸در میان همه فعالیت های پرشمار رسانه ای قوچانی، #سیاست_نامه اما از همه مهم تر است؛ ترکیب #فیرحی و #جواد_طباطبایی،برای بومی سازی #لیبرالیسم و تولید #لیرالیسم_ایرانی، شکل گرفته است. احیای ترکیب تقی زاده و ابراهی زنجانی در دوران معاصر که یک سر در روشنفکری مذهب ستیر عریان دارد و سر دیگرش غرب زدگی معمم است! چه اینکه در جامعه به شدت مذهبی ایران، هیچ تغییرات بنیادینی بدون نقش آفرینی یک روحانی ممکن نیست لذا آنان هرگز از حوزه و حوزویان دست بر نمی دارند.
🔹 قوچانی کارش را خوب بلد است. حضور قوچانی در پاستور و به عنوان مشاور رسانه ای حسن روحانی موجب شده که تولیدات این بنگاه رسانه ای/ سیاسی غربگرا، اکنون مستقیما در نطق های روحانی و موضع گیری های رسمی و کنش گری رسانه ای برجامیان، مؤثر باشد.
🔻اولین شماره ماهنامه فرهنگی اجتماعی «سیاستنامه» با تصویری از سیدجواد طباطبایی روی جلدش در دی 1394 منتشر شد. این مجله به صورت تخصصی به علوم سیاسی پرداخته و یکی از چهار مجله گروه مطبوعاتی هممیهن (مهرنامه، تجربه، صدا، دانشنامه) به شمار میرفت که با حمایت غلامحسین کرباسچی منتشر میشدند. این مجله با قیمت ده هزار تومان و با قطع رقعی، و 224 صفحه منتشر شد. بر خلاف سایر مجلات قوچانی، داخل مجله به صورت دو رنگ و با صفحهآرایی سادهای طراحی شده بود.
نام مجله به صورت سادهای در بالای صفحه به صورت وسطچین درج شده بود و بالای آن عبارت «در اندیشه آزادی» درج شده بود. چسبیده به نام مجله هم تصویر «جغد مینروا» درج شده بود که نزد روم باستان، بُتی بوده که نماد دانایی به شمار میرفته است، و جزئی از لوگوی ثابت مجله سیاستنامه به شمار میرفت. سوالی که باقی هست این هست که جغد مینروا چه نسبتی با اندیشه ایرانشهری است؟ آیا در تاریخ چند هزار ساله ایران، هیچ نمادی از دانایی وجود نداشت که از آن استفاده کنید؟
🔻این مجله را باید اوج وادادگی فکری قوچانی به سیدجواد طباطبایی دانست و قوچانی از علاقه به عبدالکریم سروش و جریان روشنفکری دینی عبور کرده و به جواد طباطبایی به عنوان یک تئوریپرداز لیبرال، پیوسته است و در حال بزرگ کردن او و مطرح کردن او در فضای عمومی کشور و فضای ژورنالیستی است. تیتر شماره اول این مجله «بازگشت به ایرانشهر» بود و پروژه این مجله، بردن ایران به سوی لیبرالیسم و معرفی آن به عنوان یگانه راه نجات مردم ایران است. (ماهنامه سیاستنامه، س1، ش1، دی 1395، تمامی صفحات.)
🔸از تیترهای جنجالی با تمرکز بر قم، و تخریب رجال مذهبی، تعجب نکنیم. طبیعی است که چنین باشد هرچند انسانی و اخلاقی نیست اما این حلقه فکری، روحانیت را مانع از لیبرالیسم ایرانی ی دانند، به مبارزه با آن مشغول اند؛ البته با روش خودشان. روشی پیچیده، چندلایه، و کاملا حرفه ای که رمزگشایی از آن فوریت دارد.
🔹با این توضیحات،تصور کنید ماشین جنگ روانی برجامیان، با ستاد فرماندهی واحد و مدیریت امثال قوچانی، در پی پیشبرد یک جنگ تمام عیار داخلی علیه #اسلام_ناب و #جریان_انقلابی فعال شود و به جهت اهمیت راهبردی حوزه علمیه، بر #قم متمرکز شده باشد.
8اسفندماه 1398
#ویروس_نفوذ
@rozaneebefarda
در سودای قرائت مدرن از فقه و اندیشه سیاسی اسلامی
به مناسبت درگذشت مرحوم شیخ داوود #فیرحی_زنجانی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه ۱ از ۲]
🔹جناب آقای شیخ داوود فیرحی زنجانی، دانش آموخته حوزه و همزمان دانش آموخته دانشگاه بود. او به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران و پژوهش در زمینه علوم سیاسی اشتغال داشت و از نظر سیاسی به گرایشات اصلاحطلبانه و اعتدالی شناخته میشد.
🔹آقای فیرحی در کنار #سیدجواد_طباطبایی به عنوان قوه عاقله جریان رسانهای اعتدال، خاصه در نشریه #سیاست_نامه قوچانی، نقش ایفا میکرد و همزمان در انجمن علوم سیاسی حوزه نیز سالها به طرح بحث مشغول بود.
دلدادگی مرحوم فیرحی به پدر معنوی #خرده_جریان_اعتدال، یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی شاخصه مهم زندگی سیاسی وی بود. او در یادداشتی اختصاصی و در تعابیری مبالغهآمیز، شخصیت هاشمی رفسنجانی را بینظیر و جاذب اضداد دانسته و فعالیتهای وی در اواخر عمر برای تأسیس یک شورا (موسوم به شورای عالی آزاداندیشی دینی) را «آواز قو» نامید و در پایان یادداشت؛ با تشبیه آن مرحوم به «قو» در رثای آن مرحوم، اینچنین به مغازله و مرثیه خوانی پرداخت:
شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد...(مردمسالاری آنلاین/29بهمن1395)
🔹بخش اساسی از پروژه فکری فیرحی، ارائه #تأویلهای_دموکراتیک_و_مدرن_از_دین بود. البته وی بدون در نظر گرفتن تفاوت بنیادین دین(به عنوان امر الهی) و دموکراسی(به عنوان مفهوم غیردینی و بشری) و بدون التفات به مفهوم متعالی #مردم_سالاری_دینی، پرونده خود را «برجستهسازی وجوه دموکراتیک نصوص دینی» مینامد:
«نوشتههای بعدی من از کتاب دو جلدی «فقه و سیاست» شروع میشود و بعد از آن کتاب «حکمرانی حزبی» است و پس از آن هم کاری است که راجع به قانون است و هماکنون درحال انجام آن هستم. در این کتابها کوشش میکنم تا وجوه دموکراتیکی که هم در دانش ما و هم بهخصوص در نصوص دینی ماست را #برجسته کنم.»
🔻قرائت فیرحی از عملکرد حضرات آیات عظام آخوند خراسانی و نائینی در ماجرای مشروطه را نیز نه از منظر فقهی و دینی، بلکه ناشی از همین نگاه التقاطی-دموکراتیک تفسیر میکند و میگوید:
«من در مطالعات خودم به تدریج متوجه شدم که درست است که در اروپا هم تجدد [اول] در حوزههای دیگری مثل فلسفه و هنر و ادبیات رخ داده و«تجدد سیاسی» کموبیش محصول آن است، اما با مطالعات شخصی و با همکاری دوستان طلبه و دانشجو متوجه شدم که اصلا تجدد در اروپا و بهخصوص در انگلستان– که میگویند مادر نظام سیاسی جدید است- اتفاقا از جان لاک و از «تجدد در تفسیرهای دینی» شروع شده است. مطالعات من نشان داد که این بحث در ادبیات شیعی هم ممکن است و هم اتفاق افتاده است. بزرگانی مثل مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم نائینی...[در این زمینه فعالیت کردهاند]. احساس کردم که در واقع نهتنها نسبت «دین» و «دولت دموکراتیک»، متناقض و ناممکن نیست بلکه متفکران ما عناصر آن را برجسته کردهاند.»(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی/ 29آبان97)
🔹امتداد این نگاه، به سیاستورزی سکولار یا تئوری پردازی التقاطی میانجامد. امری که جناب فیرحی از آن ابایی نداشت و به صراحت ریاستجمهوری، حتی در نظام اسلامی فعلی را #سکولار نامید:
«در کشور ما، رهبری و رئیس قوه قضائیه پست مذهبی است ولی ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی #سکولار است!»(شبکه اجتهاد/17دی1397)
🔹از جمله اظهارنظرهای عجیب و جنجالی اخیر مرحوم فیرحی، مربوط به جایگاه جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی است که وی این نظام مقدس اسلامی را در کنار #واتیکان و رژیم غاصب #اسرائیل قرار داده و به عنوان تنها حکومتهای دینی دنیا از آنها یاد کرده بود و البته همچنین در اظهارنظر عجیب دیگری، رندانه به قرینسازی جمهوری اسلامی و #حکومت_بنیامیه پرداخت.
🔹وی با تحریف حکومت اسلامی، رهبری الهی-سیاسی پیامبر را به یک ریاست دموکراتیک، لیبرالمنشانه و عرفی تنزل داد و گفت:
«پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد. اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند.»(7شهریور99-کانال شخصی آقای فیرحی)
🔹البته جناب فیرحی، طبق رویه نامبارک رایج در میان برخی محققان علوم سیاسی، با الفاظی توهینآمیز، ایرانیان را #استبداد_زده و #مستبد خواند:
«جامعه ما استبداد زده است و ربطی به نظام سیاسی هم ندارد. تک تک ما در خانه، یک شاه و یک مستبد و حاکم کوچک هستیم.»(مردمسالاری آنلاین/29بهمن)
@rozaneebefarda
ادامه👇
لا اقل از بازرگان بیاموزید!
سخنی با حامیان متعصب مرحوم #فیرحی_زنجانی اندر ضرورت #نقدپذیری، #آزاداندیشی و #تحمل_مخالف!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
⭕️در برنامه بزرگداشت مرحوم فیرحی توسط انجمن مطالعات سیاسی حوزه، یکی از محورهای اصلی سخنرانیها، #حمله_به_منتقدان آقای #فیرحی بود.
🔻فارغ از تعابیر نادرست و برچسب های نامتعارف، اصل چنین برخوردی با سلوک علمای سلف، سازگار نیست.
برعکس، اگر نویسنده و گوینده ای که لباس دین بر تن دارد، در آثار و افکارش مخالف خوانی با اندیشه معیار در حوزه سیاست، یعنی اندیشه امام و رهبری، پرداخته، انتظار آن است که فضلای حوزه، با حفظ احترامات، اندیشه فیرحی را بدون هر نوع تسامح و تعارف، به نقد بگذارند.
🔻عجیب است، نه تنها یک نقد صریح و دقیق و عمیق در این جلسه مطرح نشد، بلکه برخی آقایان با رویکردی منفی بافانه، به منتقدان آقای فیرحی تهاجم کردند! یا للعجب!
🔻اگر مرحوم فیرحی واقعا همان است که روایت کردید، چه #واهمه_ای از نقد دارید؟
اصلا چه اشکالی دارد، گزیده ای از افکار چالش برانگیزش را در فضای عمومی به نقد بگذارید یا در اختیار مراجع عظام و علمای اعلام قم قرار دهید تا معلوم شود، ایشان واقعا که بود و چگونه میاندیشید!
🔻اشتباه نشود، کسی نگفته ایشان اهل نماز و روضه و تحمل مخالف و رواداری نبود، یا مثلا در کارنامه و زندگی وی هیچ نقطه مثبتی نبوده، که دوستان احساس تکلیف کرده، در این موارد روشنگری کردهاند!
🔻منتقدان با حفظ احترامات مرسوم، بر این باورند که آقای فیرحی قرائتی متفاوت(اگر نگوییم مخالف) با #اسلام_ناب مورد نظر امام و رهبری داشت، ترویج کننده خط فکری روشنفکران صدر مشروطه بود که دستشان به خون شیخ شهید آلوده است، بر دوگانهسازی نادرست بین بزرگان شیعه خاصه آیات آخوند خراسانی و سید یزدی دامن زد، در اتاق فکر سکولارهای رادیکال، خاصه تیم #باقی_قوچانی و تحریریه #سیاست_نامه حضور فعال داشت، تصریحاتی در آثارش در جهت ترویج سکولاریسم و لیبرالیسم وجود دارد!
پس آقایان با مغلطه و تهاجم، مسائل را با یکدیگر خلط نکنند!
🔻اگر مریدان متعصب حوزوی آقای فیرحی، به هر دلیل از سیره شهید مطهری پیروی نمیکنند، لااقل صراحت لهجه در نقدافکار غلط را از بازرگان بیاموزند!
🔻گرچه بعد از اعلامیه مشترک، بازرگان به دلیل مواجهه با مشت آهنین مریدان غالی آقای شریعتی شد و فشارهای سیاسی شدید، تلویحا از موضع قبلی عقب نشست اما در بیانیه دومش، باز بر ضرورت نقد آثار شریعتی تاکید کرد و آنرا ضروری دانست.
مرور گزیده سخنان بازرگان، خالی از لطف نیست:👇
🔳اگر انتساب تحصیلات عالیه و فرهنگ غربی مرحوم شریعتی ایرادگیری به او تلقی شده باشد، باید اعتراف کنم که خود نگارنده نیز در غالب گفتهها و نوشتههایم مرتکب همین گناه در مواجهه اکتشافات و نظریات جدید با آیات و احکام و به کار بردن شیوههای علمی با استفاده از تحصیلات عالیه ناچیز و فرهنگ غربی ضعیفم شدهام، ضمن آنکه همیشه اعتراف به اطلاعات ناقص در معارف و متون اسلامی و احتیاج به استمداد از اساتید فن و علمای صاحبنظر داشتهام.
دچار اشتباه دانستن مگر نفی کلی خدمات و رد نظریات و مکتب کسی را مینماید؟
غرض از مسائل اصولی و اساسی نیز که در آنجا ذکر شده و وعده بحث و نشر آن را دادهایم اصول دین و ضروریات مذهب نبود که قبلاً تصریح به عدم گرایشهای انحرافی در آن زمینه به عمل آمده بود.
چرا این مطلب میباید وحشت و یأس در جوانان دلبند ما ایجاد کرده باشد. مگر خارج از وحی الهی و غیر از چهارده معصوم هیچ بشری اگرچه همطراز با بزرگترین متفکرین جهان چون سقراط و ارسطو و دکارت و نیوتن یا صدرالمتألّهین باشد، میتواند مصون از خطا و اشتباه تصور شود یا سزاوار هست کسی را چنین بپنداریم؟
در نزد انسان اشتباه کردن لازمه کار کردن است و #اشتباه_داشتن_شریعتی لازمه پرکاری و تراوشهای فکری فراوان اوست.
آیا شرط اصلاح افکار و عقاید و تکامل اجتماعات متحرک بیغرضی و انتقاد نیست؟
آنچه #خطرناک و #خلاف_راه_حق و صواب است #شخصپرستی ـچه مثبت و چه منفی آن ـ و تعصب و جمود فکری است و آنچه به سود جامعه و موردنیاز مردم پوینده حق و حقیقت است، #آزاداندیشی و #سعهٔ_صدر است.
اگر من که تحسینکننده نبوغ و مدافع حسننیت و تأثیر عمیق افکار شریعتی عزیز بودم #حق_نداشته_باشم با روح علمی اسلامی و استمداد از آراء پاک علاقهمندان نکتهسنجی در اندیشههای ارزنده و اصلاحجویی در یادگارهای بابرکتش بنمایم و #حداقل #راه_تفکر_و_تحقیق_و_تصحیح_را_باز_نمایم پس چه کسی چنین وظیفه دوستی و اجتماعی و خدایی را باید ایفا نماید؟
اگر در اجتماع خود تمرین نماییم که هیچگاه شخصیتها را ملاک تشخیص حق و باطل قرار نداده به دستور پیشوای بزرگمان اشخاص را برحق عرضه کنیم هم کمتر گرفتار ملالت و دشمنی و تفرقه خواهیم شد و هم افراد شایستهمان پاکتر و عزیزتر خواهند شد!
@rozaneebefarda