eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه ۱۳ شوال سال ۱۳۸۰ برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ مرجع تقلید بزرگ شیعه به ملکوت اعلی پیوست و از آن هنگام تا کنون٬ مرجعیت و زعامت فردی از حوزه مقدسه قم رخت بربسته است. در حال حاضر از حیث ٬ حوزه قم وضعیت کم سابقه ای را تجربه می کند که گرچه خالی از فواید خاص خود نیست٬ اما تمرکز قدرت مرجعیت دینیه را به چالش جدی مواجه کرده است. تشکیل مجموعه ای با عنوان ٬ در دامن زدن به فضای ٬ و ٬ نقش اساسی دارد و برخلاف سیره مستمره آیت الله بروجردی است؛ آن فقید سعید در دوران تصدی مقام مرجعیت٬ همواره با هر نوع تکثر و تضعیف اقتدار زعامت شیعه مخالفت می کرد و وتو کردن ناگهانی مصوبات علی رغم موافقت اولیه نیز دقیقا با همین نگاه صورت گرفت که حتی منجر به آقا مرتضی و به مشهد شد. پس زدن و مرحوم و استنکاف از شنیدن توضیحات ایشان نیز در امتداد همین نگاه بود. میل مضاعف به تصدی مقام مرجعیت دینی که در این روزگار بر حوزه مقدسه عارض گشته٬ عینا برخلاف سیره سلف صالح و خصوصا است؛ ایشان با وجود برخورداری از مقام رفیع علمی (که بدان واسطه از وی به می توان یاد کرد) همواره خود را از مظان مرجعیت دور نگه داشت و سالها در غربت بروجرد به ادای تکلیف دینی خویش مشغول بود. تا آنکه به اصرار فضلای قم مانند و با اقبال مراجع ثلاث آیات خوانساری٬ صدر و حجت٬ در قم رحل اقامت افکند. جالب آنکه به تصریح برخی صاحب رساله های فعلی اهل تبریز٬ در همین هنگام آقای در آنجا داده بود! این یعنی در هنگامی که دو نسل قبل از او در کسوت مرجعیت بودند٬ رساله وی شده بود! این در حالی است که با آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ بعد از زعیم قم٬ شلوغ ترین درس خارج را داشتند اما به قصد تقویت آن عزیز٬ به درس ایشان رفته و حتی تقریرات نیز نوشتند که به عنوان لمحات الاصول چاپ شده است. بعد از ارتحال ایشان نیز امام برای پرهیز از قرار گرفتن در مظان٬ از حضور در مجامع عمومی خودداری کرد و از آخرین کسانی بود که برای ایشان مجلس گرفت. امروز با چاپ رساله ها و سیل تمایل به تاسیس دفتر و پاسخ به استفتائات٬ در میان طیفی از ٬ در واقع با پدیده مواجهیم که از بزرگترین است که می تواند همه مناسبات تاریخی حوزه را با چالش مواجه سازد و سرمایه های هزارساله روحانیت شیعی را به باد دهد. آیا در زمان شیخ انصاری ها و خراسانی ها و بروجردی ها٬ فضلایی در طراز این طیف نوپدید نبودند؟ چرا آنان از قرار گرفتن در مظان مرجعیت طفره رفتند و امروز گمنام و غریب٬ غریق رحمت الهی اند؟! ظلم مضاعفی که به صورت سازمان یافته علیه در تدارک است آنکه از ایشان چهره ای غیرانقلابی و غیرمبارز و تصویر کنند. حال آنکه ایشان در بدو ورود به ایران به قصد تحریک عشایر علیه رضا خان٬ در مرز دستگیر و مدتها تحت الحفظ بود! تا هنگام حیاتش شاه نتوانست دستور آمریکا پیرامون را اجرا کند٬ امام خمینی در مواردی به عنوان او با شاه و یا اصحاب رسانه گفتگو می کرد٬ علی رغم عدم قبول مشی فدائیان اسلام توسط امام و ایشان٬ برای نجات آنان اقدام شد. در تشییع جنازه رضاخان در قم حضور نیافت. علی رغم احاطه او توسط برخی مرتبطین با ٬ هرگز به حکومت نداد. بروجردی را نمی توان و نباید یا تفسیر کرد! نقد و افشای این امری ضروری است که در آتیه انشالله بدان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود در عالم تشیع هیچ فقیه سترگی نداریم که غیرسیاسی باشد اما علی رغم این ارتکاز تاریخی٬ برخی با ارائه کدهای انحرافی و توسل به خواب و خاطرات ٬ تلاش دارند خود را پشت بزرگان شیعه مخفی سازند و در این راه از و بودن به بزرگان هم ابایی ندارند. اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda
یادکردی از زعیم عظمای تشیع؛ آیت الله بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ساعت ۷:۲۰ صبح پنجشنبه ۱۳ شوال سال ۱۳۸۰ برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ مرجع تقلید بزرگ شیعه به ملکوت اعلی پیوست و از آن هنگام تا کنون٬ مرجعیت و زعامت فردی از حوزه مقدسه قم رخت بربسته است. در حال حاضر از حیث ٬ حوزه قم وضعیت کم سابقه ای را تجربه می کند که گرچه خالی از فواید خاص خود نیست٬ اما تمرکز قدرت مرجعیت دینیه را به چالش جدی مواجه کرده است. تشکیل مجموعه ای با عنوان ٬ در دامن زدن به فضای ٬ و ٬ نقش اساسی دارد و برخلاف سیره مستمره آیت الله بروجردی است؛ آن فقید سعید در دوران تصدی مقام مرجعیت٬ همواره با هر نوع تکثر و تضعیف اقتدار زعامت شیعه مخالفت می کرد و وتو کردن ناگهانی مصوبات علی رغم موافقت اولیه نیز دقیقا با همین نگاه صورت گرفت که حتی منجر به آقا مرتضی و به مشهد شد. پس زدن و مرحوم و استنکاف از شنیدن توضیحات ایشان نیز در امتداد همین نگاه بود. میل مضاعف به تصدی مقام مرجعیت دینی که در این روزگار بر حوزه مقدسه عارض گشته٬ عینا برخلاف سیره سلف صالح و خصوصا است؛ ایشان با وجود برخورداری از مقام رفیع علمی (که بدان واسطه از وی به می توان یاد کرد) همواره خود را از مظان مرجعیت دور نگه داشت و سالها در غربت بروجرد به ادای تکلیف دینی خویش مشغول بود. تا آنکه به اصرار فضلای قم مانند و با اقبال مراجع ثلاث آیات خوانساری٬ صدر و حجت٬ در قم رحل اقامت افکند. جالب آنکه به تصریح برخی صاحب رساله های فعلی اهل تبریز٬ در همین هنگام آقای در آنجا داده بود! این یعنی در هنگامی که دو نسل قبل از او در کسوت مرجعیت بودند٬ رساله وی شده بود! این در حالی است که با آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ بعد از زعیم قم٬ شلوغ ترین درس خارج را داشتند اما به قصد تقویت آن عزیز٬ به درس ایشان رفته و حتی تقریرات نیز نوشتند که به عنوان لمحات الاصول چاپ شده است. بعد از ارتحال ایشان نیز امام برای پرهیز از قرار گرفتن در مظان٬ از حضور در مجامع عمومی خودداری کرد و از آخرین کسانی بود که برای ایشان مجلس گرفت. امروز با چاپ رساله ها و سیل تمایل به تاسیس دفتر و پاسخ به استفتائات٬ در میان طیفی از ٬ در واقع با پدیده مواجهیم که از بزرگترین است که می تواند همه مناسبات تاریخی حوزه را با چالش مواجه سازد و سرمایه های هزارساله روحانیت شیعی را به باد دهد. آیا در زمان شیخ انصاری ها و خراسانی ها و بروجردی ها٬ فضلایی در طراز این طیف نوپدید نبودند؟ چرا آنان از قرار گرفتن در مظان مرجعیت طفره رفتند و امروز گمنام و غریب٬ غریق رحمت الهی اند؟! ظلم مضاعفی که به صورت سازمان یافته علیه در تدارک است آنکه از ایشان چهره ای غیرانقلابی و غیرمبارز و تصویر کنند. حال آنکه ایشان در بدو ورود به ایران به قصد تحریک عشایر علیه رضا خان٬ در مرز دستگیر و مدتها تحت الحفظ بود! تا هنگام حیاتش شاه نتوانست دستور آمریکا پیرامون را اجرا کند٬ امام خمینی در مواردی به عنوان او با شاه و یا اصحاب رسانه گفتگو می کرد٬ علی رغم عدم قبول مشی فدائیان اسلام توسط امام و ایشان٬ برای نجات آنان اقدام شد. در تشییع جنازه رضاخان در قم حضور نیافت. علی رغم احاطه او توسط برخی مرتبطین با ٬ هرگز به حکومت نداد. بروجردی را نمی توان و نباید یا تفسیر کرد! نقد و افشای این امری ضروری است که در آتیه انشالله بدان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود در عالم تشیع هیچ فقیه سترگی نداریم که غیرسیاسی باشد اما علی رغم این ارتکاز تاریخی٬ برخی با ارائه کدهای انحرافی و توسل به خواب و خاطرات ٬ تلاش دارند خود را پشت بزرگان شیعه مخفی سازند و در این راه از و بودن به بزرگان هم ابایی ندارند. اعاذناالله من شرور انفسنا. @rozaneebefarda
مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه 5 از9] 3.2. استناد به خاطره‌ای مخدوش آقای محمد مهاجری در پایان مطلب انجمن حجتیه‌اش خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله خزعلی می‌آورد: «مرحوم از چهره هایی است که به انجمن گرایش داشت اما آن‌گونه که شخصا از او شنیدم هیچ‌وقت عضو انجمن نبود. مع‌هذا مرحوم آقای خزعلی اعتقاد داشت نسبت به انجمن بی انصافی شده. او می گفت اوایل سال 58 با مرحوم شهیدمطهری در باره انجمن صحبت کرده و قرار شده در جلسه ای در حضور امام، در باره آن گفت وگو شود. تصمیم می‌گیرند از امام وقت ملاقات بخواهند اما ترور آقای مطهری این فرصت را سلب می کند.» این سخن آقای مهاجری یک خاطره است اما هر خطش چند غلط دارد: 1. مرحوم آیت‌الله خزعلی شخصیتی تمام انقلابی بود که با مشاهده انحراف فرزندش از وی نیز تبری جست. 2. ایشان برای صحبت با امام نیازی به حضور شخص ثالثی نداشت. 3. ایشان پیش از ترور با امام در خصوص انجمن صحبت کرده بود و مدتی نیز به دستور امام برای ارتباط‌گیری ارشادی و... با اعضای انجمن ارتباط گرفت و پس از انحراف قطعی و غیرقابل بازگشت انجمن همین ارتباط هم قطع شد. 4. ایشان اعتقادی به بی‌انصافی علیه انجمن نداشت بلکه شهید مطهری به مرحوم خزعلی می‌گویند که اعضای انجمن به حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گرایش شدیدی دارند در نتیجه باید به انقلاب جذب شوند و نباید به طور کامل طرد شوند. اکنون اصل خاطره را نقل می‌کنیم: «جنابعالی برای توجیه حجتیه نزد امام تلاش فراوانی کردید که البته ایشان نپذیرفتند؟ چرا پیگیر این قضیه بودید و چرا امام قبول نکردند؟ بنده نه هیچ وقت حجتیه‌ای بوده‌ام و نه هستم. یک هستم و در این مسیر حتی اگر فرزندم هم خلاف عمل کند، او را خواهم کرد، کما اینکه کردم. در هم بهتر از امام رهبری را سراغ ندارم و لذا با هر کس که با امام مخالف باشد ذره‌ای مماشات نخواهم کرد.در مورد انجمن حجتیه، بین فضلا و علما بحث‌هایی مطرح بود. شهید مطهری معتقد بودند: هر چند اینها در اعتقاداتشان انحرافاتی دارند، اما عمیقاً به امام زمان(عج) معتقدند و لذا باید با امام صحبت کنیم که راهی برای جذب اینها به انقلاب پیدا کنیم و طرد آنان کار صحیحی نیست. آقای مطهری برایشان کاری پیش آمد و به رفتند و خدمت امام رفتم و موضوع را با ایشان مطرح کردم. امام فرمودند شما از طرف من نماینده باش و برو و با آنها صحبت کن. آقای مطهری که از مشهد برگشتند و موضوع را برایشان گفتم، بسیار خوشحال شدند. از آن به بعد بنده به عنوان نماینده امام در انجمن حجتیه شرکت می‌کردم و مرتباً هم از قضایای انجمن به ایشان گزارش می‌دادم. بعدها مسائلی پیش آمدند که امام نسبت به اینها بدبین شدند و به من فرمودند که دیگر به نمایندگی از طرف من نزد آنها نروید. من هم اطاعت امر کردم. * علت چه بود امام به آنها بدبین شدند؟ در جامعه شایع شده بود اینها معتقدند باید بگذاریم آن‌قدر معصیت در جامعه زیاد شود تا امام زمان(عج) ظهور کنند. حتی امام در یکی از سخنرانی‌هایشان هم به این موضوع اشاره کردند. خدمت امام عرض کردم بسیاری از اینها نماز شب خوان هستند، به جبهه می‌روند و شهید می‌شوند. آخر چگونه ممکن است چنین اعتقادی داشته باشند؟ امام فرمودند: اگر این اعتقاد را ندارند، چرا از خود نمی‌کنند؟»‏(آیت الله خزعلی، 1394) 4. علی شریعتی 4.1. تقلیل سطح مخالفت‌ها و تعضیف مخالفان شریعتی جناب آقای مهاجری که به دلیل تبحر در بر ترفندهای اقناع و تحریف مسلط است به خوبی از «تحریف به نقیصه» استفاده نموده و از مخالفان جدی و فراوان او؛ تنها مرحوم کافی و شیخ قاسم اسلامی و نهایتا شهید مطهری را ذکر می‌کند و در مورد تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی نیز دروغی می‌گوید که به آن خواهیم پرداخت. اما آیا مخالفان حوزوی شریعتی همین چند نفر بوده‌اند؟ قطعا خیر. در ادامه مخالفت بزرگ‌ترین شخصیت‌ها و مراجع دینی با افکار و آثار شریعتی خواهیم آورد که اسناد آن نزد تحریریه روزنه محفوظ است: @rozaneebefarda ادامه 👇