بازخوانی یک فتنه(3)
🔻مرجعیت شیعه و تهدید رویکرد «لیبرالیستی، پلورالیستی و وراثتی»
[صفحه۱از۲]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
❌تقابل؛ یکی از عرصههای طبیعی و ذاتی #رسانه است امّا گاهی اوقات سطح درگیریهای رسانهای بالا میرود و جدلها جلوه تخریب به خود میگیرد. البته تعبیر « #تخریب_رسانهای » شاید دیگر وافی درگیریهای اخیر ،که آتش آن به برکت روشنگری طلاب انقلابی و بصیرت عمومی فروکش کرد نباشد و ما در برخی از زد و خوردهای رسانهای دیگر با تخریبی ساده مواجه نیستیم بلکه با یک #تروریسم_سازمانیافته_رسانهای طرف هستیم.
◀️خط ترور رسانهای در #حوزه_علمیه_قم سالهاست که از جانب سایتها و حسابهای زنجیرهای دنبال میشود و شخصیتهای عزیزی همچون #حضرت_آیتالله_مصباح حفظهالله از قربانیان این ترور هستند و پس از ایشان؛ ظاهرا نام #آیتالله_محمد_یزدی در فهرست سیاه #تروریستهای_رسانهای قرار گرفته است. ایشان در فتنه اخیر نیز به جرم دفاع از #حریم_مرجعیت مورد هجمه رسانههای معلومالحال قرار گرفتند.
🔻🔻با موضعگیری چهرههای درجه چندم متمایل به جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا همچون آقایان: سعید جوادی، غرویان، فاضل میبدی، زائری و... صحنه نبرد رسانهای مشخص شد و میتوان گفت #مرجعیت_تشیع در شرایط حاضر از سه ناحیه مورد محاصره و تهدید قرار گرفته است: رویکرد «لیبرالیستی»؛ «پلورالیستی» و «وراثتی».
◀️این سه رویکرد به نحو عیانی در موضعگیری طرفداران شخص #مدعی_مرجعیت وجود داشت که ضمن نقل عبارت آنان تحلیل خود را ارائه خواهیم داد:
◾️آقای غرویان در گفت و گو با خبرنگار #جماران رور بیست و ششم مرداد گفت: «مردم وقتی قلبا به علم و تقوای شخصی رجوع کنند آن شخص مرجع می شود. مرجع به معنای محل رجوع است. مردم در امور دینی به علمای مورد اعتماد خود رجوع می کنند. کسی هم نمی تواند جلوی این موضوع را بگیرد. چون یک امر #قلبی و #باطنی است.»
🔻او با یک حد وسط (قلبی و باطنی بودن مناط صحت رجوع به مرجع) شرط مرجعیت یک فرد را از #دستگاه_دینی خارج کرده و به عرف احاله نمود و امکان #پالایشپذیری_مرجعیت را ذاتا ممتنع فرض کرد. این دیدگاه یعنی همانطور که مناط مشروعیت یک رئیسجمهور در حکومتی #سکولار پذیرش و اقبال و اعتماد عمومی است؛ مناط صحت مرجعیت نیز اعتماد قلبی و باطنی مکلف است.
البته او در عبارت قبل سخنان خود و در مقام ثبوت به دینی و مذهبی بودن مقام مرجعیت اذعان میکنند ولی آنگاه که به مقام اثبات و تشخیص مکلفین میرسند رویکردی لیبرالیستی پیدا میکنند و تمام المناط را قلب و باطن مکلف معرفی میکنند. شکی نیست که این رویکرد مورد پذیرش هیچیک از فقهای عظام نبوده و نیست.
◾️◾️همچنین آقای غرویان در ادامه دفاع خود از جناب علوی بروجردی (که همراهیاش با جریان اعتدال در مقاطع مختلف آشکار شده است) میگوید:
« در حوزه نسبت به دین، اسلام و فرهنگ تشیع قرائتهای مختلف هست. #همه_مجتهدین و علماء صاحب نظر هستند و هر کدام #قرائت و دیدگاهی دارند. دلیلی ندارد که یک دیدگاه یا قرائت بخواهد همه را تابع قرائت خودش کند. آیت الله یزدی هم به هر حال قرائتی از دین و اسلام دارند. ولی این دلیل نمی شود که همه مجتهدین و صاحب نظران دیگر مقلد ایشان شوند و یا نظر ایشان را بپذیرند.»
🔻 این نگاه نیز ریشه در پلورالیسم سیاسی-اجتماعی دارد که از شاخصههای فکری #خردهگفتمان_اعتدال است. ایشان با این رویکرد؛ نگاه انقلابی و سنتهای اصیل حوزوی در امر مرجعیت را که مبتنی بر مسلمات دینی ، اخلاقی و فقهی است؛ به عنوان یک قرائت در نظر میگیرد و نگاه غیرانقلابی را نیز که مورد تمشی امثال جناب علوی بروجردی است؛ قرائت دیگری میخواند و در نهایت هر دو را به عنوان قرائتهای مختلف از دین میپذیرد و گزینش یکی از دو قرائت و پایبندی اصولی به آن را به عنوان تحجر و خودمحوری قلمداد میکند و این نگاه چیزی جز #پلورالیسم_سیاسی_اجتماعی نیست که به هیچ وجه با منظومه فکری اسلام سازگاری ندارد.
@rozaneebefarda
ادامه در پست بعد