eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی در خاطرات بانوی انقلاب(4) 🔸پنجاه و چهار سال زندگی با رواداری!🔸 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹... من هیچگاه در طول زندگیم از آقا لباس نخواستم، هیچگاه درخواست پول نکردم، چرا که خیلی سختم بود که خدای نکرده پاسخ او منفی باشد. بارها جورابم را وصله می‌کردم و لباسهای کهنه‌ام بسنده می‌نمودم تا کمتر برای خانه هزینه شود. البته حداقل سالی یک جفت کفش، یک چادر نماز، یکی دو پیراهن برای خود و فرزندانم تهیه می‌کردم. من از اینکه چیزی از آقا بخواهم که میلش نباشد و یا امکاناتش اجازه ندهد، پرهیز داشتم ... آقا آدم مقتصدی بود، من هم اینگونه شده بودم ولی چاره نبود، می‌بایست می‌گفتم که بچه‌ها لباس لازم دارند و چون سئوال و درخواست برایم سخت بود تا لباسهایشان مندرس نشده بود نمی‌گفتم وقتی به آقا می‌گفتم بچه‌ها لباس ندارند واقعاً نداشتند. خیال می‌کنید همین طوری یک مرتبه می‌گفتم بچه‌ها لباس ندارند؟ نه! واقعاً یک ماه فکر می‌کردم، سختم بود که هنوز هم سختم است، سعی می‌کردم به آرامی بگویم بچه‌ها لباس ندارند و او هم به آرامی جواب می‌داد: پول ندارم. دیگر اصرار فایده نداشت. من هم اهل اصرار نبودم می‌رفتم از گوشه و کنار چیزی تهیه می‌کردم یا مثلاً گوشه قبای مندرس خودش را و یا پیراهن کهنه خودم و یا لباس کهنه بچه‌های بزرگ‌تر را از هر کدام که امکان داشت لباس بچه کوچک‌تر می‌کردم و چون خیاطی بلد بودم دوخت و دوزش برایم سخت نبود... یادم هست یک هفته فکر کردم که بگویم کفش ندارم، باز نتوانستم. با خودم گفتم زن! نداشته باشی بهتر است یا اینکه بگویی در حالی که می‌دانی ندارد و جواب هم روشن است، دیدم نداشته باشم بهتر است و منصرف شدم. هنوز هم که پنجاه و چهار سال است از زندگی مشترکمان می‌گذرد و او امام است شخصیتم اجازه نمی‌دهد از او چیزی بخواهم. 🔹 —---------------------- زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 112-111 @rozaneebefarda