eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تحشیه‌ای بر گفت و گوی روزی‌نامه اعتماد با رسول جعفریان [صفحه ۳از۵] آقای رسول جعفریان با تز «جنگ قدرت روحانیت» جلو می‌رود و در ادامه آن را به ارتجاعی جلوه دادن می‌کشاند. او؛ پس از این‌که گفت روحانیت از سال 1320 و در مواجهه با چپ‌ها به تجدد و نواندیشی رو آورد، این‌بار ادعا کرد که در سال 60 دچار یک حرکت ارتجاعی شد و به صورت غیرمستقیم مسئولیت این ارتجاع را به گردن روحانیون مبارزی هم‌چون آیت‌الله ربانی شیرازی انداخت: « در سال ۶۰ در برابر این جریان ها، نوعی بازگشت به سنت مطرح شد. یک دعوایی از زندان میان موتلفه ای ها و شماری از روحانیون مثل مرحوم و دیگران، با مجاهدین شروع شده بود. این دعوا بعد از انقلاب ادامه یافت. مسائل تازه هم بود. آنها در زندان با چپ ها و مجاهدین درگیر شده بودند. در دعوایی که سر قدرت در سال ۵۸ و ۵۹ درگرفت، حوزه به صورت طبیعی، طرف روحانیون سنتی-انقلابی را داشت. انعکاس این مساله در قم، این بود که باید از گروه هایی که می دادند، مخصوصا زیر پوشش مذهب، فاصله گرفت و آنها را نقد کرد. این همان است که می گویم، نوعی بازگشت به سنت فکری حوزوی، در میان سیل طلبه هایی که به هوای انقلاب به حوزه آمده بودند، ایجاد کرد. البته نباید این سنتی شدن را ساده بگیرید، زیرا این سنتی شدن، همان بود که به تدریج از آن، آموزش های داخل حوزه برای استادان دانشگاه هم در دوره درآمد. » جناب جعفریان با حذف نوگرایی اصیل امام خمینی قدس سره الشریف، تمام نوگرایی حوزه علمیه را در مواجهه با چپ‌ها تعریف می‌کند و بر اساس همین پیش‌فرض غلط، انحراف مجاهدین خلق را موجب سرخوردگی حوزه علمیه از نوگرایی عنوان می‌کند و این سرخوردگی را هم موجب مرتجع شدن حوزه علمیه معرفی می‌کند: «حوزه در دهه شصت، به آرامی تغییر می کرد. بیشتر تندرو و کندرو سیاسی بود. اما عمق فکری آن، مقابله دو، سه جریان فکری در تفسیر دین هم بود. تا جنگ بود، اغلب روی این مسائل سرپوش گذاشته می شد. به علاوه، جریان ، خیلی ها را از نوگرایی سرخورده کرده بود و همان طور که گفتم عقب رفتند. حتی خیلی ها دوباره منتقد شدند. مخصوصا که به اسم شریعتی، کارهایی مثل کارهای فرقان انجام شد. حوزه بستر سنت گرایی شد و به نظرم مجموعه اینها، حوزه را از ورود در چرخه نوگرایی جدی بازداشت.» حال نماد و نمای نوگرایی حوزه علمیه کیست؟ امثال جناب آقای ملکیان که در حقیقت نشو و نمای علمی شان در قم را مدیون محافل روشنفکری حوزوی همچون بوده اند. جعفریان می گوید: «در این شرایط، تعدادی از طلبه ها نوگرا بودند که خیلی خیلی با کندی قدم برمی داشتند. فرض کنید آقای ملکیان که به گفته خودش هست، نمایی از این تغییر است.» این‌که آقای رسول جعفریان چرا حاضر نیست تحول عمیق امام خمینی قدس سره الشریف و یاران انقلابی ایشان در حوزه علمیه را ببیند و آن را با اصراری عجیب سانسور می‌کند حقیقتا جای سؤال و تعجبی عمیق است. البته ایشان به صرف سانسور هم بسنده نکرد و به تحریف و هوچی‌گری نسبت به اسلوب تحول‌خواهی امام خمینی قدس سره الشریف، به سبک ژورنالیست‌های کهنه‌کار پرداخت و گفت: « در آن موقع، اگر اصلاح و تغییر هم هست، به شکل سنتی است، به این عنوان که هنوز می توانیم با و فلسفه صدرایی همه کارها را حل کنیم.» با توجه به این‌که منادی حفظ فقه جواهری در روش حکومت‌داری دینی شخص امام خمینی قدس سره الشریف است و استفاده از این کلیدواژه در جملات سیاسی-تاریخی به ایشان انصراف دارد؛ جناب آقای رسول جعفریان باید پاسخ دهند که آیا امام خمینی قدس سره الشریف می‌خواستند «همه کارها» را (با همین کلیت و ابتذال) ، با فقه جواهری حل کنند؟ مثلا مرغ و گوشت روزانه مردم را هم با فقه جواهری و بدون در نظر گرفتن اقتضائات روز می‌خواستند تأمین کنند؟ جناب آقای رسول جعفریان عینک تجدد و مدرنیته را زده و برای استراحت چشم هم حاضر نیست آن را در بیاورد. از همین رو همه چیز را سیاه و سفید دیده و رطب و یابس را به هم پیوند می‌زند و می‌گوید: « همه اینها برای توضیح این نکته بود که آن شتابی که طلبه های جدید و موسسات تازه داشتند، با رفتارهای تندروانه مجاهدین که به تروریسم هم رسید، سرخورده شد و به سمت سنت گرایی برگشت و حتی زمینه برای نفوذ آدم هایی مثل را هم در قم فراهم کرد. اینها یک دفعه واکنش ایجاد کرد و جریانی به وجود آمد مثل جریان آیت که ضدچپ بود و بالطبع ضدمجاهدین، ضدتجدد و ضدنوگرایی و همه چیز. » و باز هم امام قدس سره الشریف که سانسور شد و آیا واقعا نقش امام در مواجهه با غرب و مدرنیته کثیف آن به اندازه آیت نبود که آقای جعفریان آن را ندید و باز سانسور کرد؟ @rozaneebefarda ادامه👇